مسئله ۸۲۵
امام خمینی: واجب است بعد از به جا آوردن نماز طواف، سعي کند بين صفا و مروه، که دو کوه معروف‌اند.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۲۶
امام خمینی: مراد از «سعي» آن است که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۲۷
امام خمینی: واجب است سعي بين صفا و مروه هفت مرتبه باشد که به هر مرتبه شوط گويند؛ به اين معنا که از صفا به مروه رفتن يک شوط است و از مروه به صفا برگشتن نيز يک شوط است.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۲۸
امام خمینی: واجب است اول از صفا شروع کند و بايد در دور هفتم به مروه ختم شود، و اگر از مروه شروع کند، هر وقت فهميد بايد اعاده کند و اگر در بين سعي بفهمد بايد از سر بگيرد و از صفا شروع کند.[م۸۲۸ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله مکارم: اگر آن دور را که از مروه شروع کرده ناديده بگيرد و بقيه را تکميل کند، بعيد نيست کفايت کند.


مسئله ۸۲۹
امام خمینی: احتياط آن است[م۸۲۹ ۱] که ابتدا کند از جزء اول صفا و از آنجا شروع به سعي کند و در صورتي که روي کوه برود[م۸۲۹ ۲] و همان‌ طور به نحو متعارف سعي کند کفايت مي‌کند.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت: واجب است که ابتدا کند از جزء اول صفا به آنکه پاشنه پا را بچسباند، در غير سوار و محمول، به جزء اول مسافت.   آيه الله تبريزی، آيه الله خويي: لازم و واجب است که ابتدا کند از اول جزء صفا. آيه الله زنجاني: بايد در هر شوط، از جزء اول کوه، شروع و به جزء اول کوه مقابل، ختم کند. آيه الله سبحاني: سعي از بيخ کوه صفا به بيخ کوه مروه در قالب هفت شوط مي‌باشد که فعلاً مبدأ و منتهاي سعي را با سنگ مفروش کرده‌اند جزو مسعي نيست لکن در جانب مروه احتياط واجب اين است که سربالايي را نيز به عنوان سعي بپيمايد.
  2. آيه الله خامنه‌اي: در هر دور بايد تمام فاصله ميان صفا و مروه را بپيمايد اما بالا رفتن از بلندي صفا و مروه لازم نيست. آيه الله سيستاني: بايد تمام مسافت بين دو کوه پيموده شود و بالا رفتن از کوه لازم نيست گرچه احتياط مستحب است و احتياط واجب اين است که فاصله مذکور دقيقاً همه آن پيموده شود؛ يعني اينکه شوط اول را ـ مثلاً ـ از اولين جزء پايين کوه صفا آغاز کند و حرکت کند تا برسد به اولين جزء کوه مروه و به همين ترتيب بقيه شوط‌ها را انجام دهد. آيه الله مکارم: واجب است فاصله ميان دو کوه را طي کند و بايد توجه داشت که هم‌اکنون قسمتي از کوه صفا و مروه را مفروش کرده‌اند و تنها قسمتي از کوه نمايان است و لازم نيست به قسمت نمايان کوه برود بلکه همين اندازه که به قسمت سربالايي برسد کافي است.


مسئله ۸۳۰
امام خمینی: در سعي ما بين صفا و مروه جايز است سواره و بر روي محمل[م۸۳۰ ۱]، چه در حال اختيار و چه با عذر ليکن راه رفتن افضل است.


مراجع دیگر:
  1. آيات عظام خامنه‌ای، زنجاني، سبحاني، صافی، فاضل: ولي در صورت توانايي و امکان بايد وسيله را خود ببرد. آيه الله خويي: اگر با اختيار خود نشسته، جايز است. آيه الله سيستاني: اگر خودش وسيله را حرکت مي¬دهد و يا اينکه مي¬تواند وسيله را نگه دارد بدون اينکه براي نگه داشتن از شخصي که حرکتش مي‌دهد درخواست کند، جايز است.


مسئله ۸۳۱
امام خمینی: طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعي معتبر نيست، گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است.[م۸۳۱ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله مکارم: ستر عورت بنا بر احتياط واجب معتبر است.


مسئله ۸۳۲
امام خمینی: واجب است سعي را بعد از طواف و نماز آن به جا آورد و اگر عمداً پيش از آنها به جا آورد بايد بعد از طواف و نماز، آن را اعاده کند.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۳۳
امام خمینی: اگر از روي فراموشي مقدم بدارد سعي را بر طواف، اقوي آن است که آن را اعاده کند[م۸۳۳ ۱] و همچنين است اگر از روي ندانستن مسئله مقدم بدارد.


مراجع دیگر:
  1. آيات عظام بهجت، صافي، مکارم، گلپايگاني: بنا بر احتياط واجب. آيه الله خويي، آيه الله تبريزى: اگر مقدم داشتن سعي از جهت فراموشي طواف بوده باشد، باز احوط اين است که سعي را پس از طواف اعاده نمايد. آيه الله سيستاني: اگر قبل از فوت وقت متذکر شود، ولي اگر طواف عمره تمتع را پس از وقوف به عرفات يا طواف حج را پس از پايان ذي‌حجه متذکر شد اعاده سعي لازم نيست گرچه بهتر است.


مسئله ۸۳۴
امام خمینی: واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد[م۸۳۴ ۱]، پس اگر از راه غير متعارف به صفا برود يا به مروه، سعيش باطل است.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: واجب نيست سعي از راه متعارف باشد پس اگر از راهي که معمولاً به طرف صفا مي‌روند به طرف مروه برود سعيش باطل نمي‌شود و همين مقدار که از راهي برود که متعارف مردم بگويند مسير بين دو کوه را پيموده است، کافي است هرچند احتياط مستحب آن است که در حال سعي از بين دو کوه خارج نشود.


مسئله ۸۳۵
امام خمینی: اگر بين صفا و مروه را دو طبقه يا چند طبقه کنند و تمام طبقات بين دو کوه باشد، از هر طبقه جايز است سعي کند[م۸۳۵ ۱]، گرچه احوط سعي از همان راهي است که از اول متعارف بوده.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت: سعي در طبقه دوم با توجه به اينکه از بالاي کوه صفا شروع و به بالاي کوه مروه ختم مي‌شود، در صورتي که احراز شود که سعي بين صفا و مروه واقع مي‌شود، کفايت مي‌کند. آيه الله خامنه‌ای: سعي در طبقه دوم مسعي صحيح نيست مگر آنکه برايش محرز باشد که طبقه دوم ميان دو کوه واقع است نه بالاتر از آن. آيه الله زنجاني، آيه الله سيستاني: سعي در طبقه دوم و سوم فعلي، صحيح نيست. آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: طبقه دوم که فعلاً وجود دارد ميان دو کوه نيست و سعي در آنجا اشکال دارد. آيه الله فاضل: جايز نيست.


مسئله ۸۳۶
امام خمینی: اگر طبقه زيرزميني درست شد و کوه صفا و مروه ريشه‌دار بود و سعي بين آن دو واقع شد صحيح است علي‌ الظاهر[م۸۳۶ ۱] و احوط سعي از طبقه روي زميني است.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله صافی: اشکال دارد.


مسئله ۸۳۷
امام خمینی: واجب است در وقت رفتن به طرف مروه، متوجه به آنجا و وقت رفتن رو به صفا متوجه به آن باشد.[م۸۳۷ ۱] پس اگر عقب عقب برود يا پهلو را به طرف صفا يا مروه کند و برود باطل است، ليکن نگاه کردن به چپ و راست بلکه گاهي به پشت سر اشکال ندارد.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: لازم نيست سعي به صورت متعارف باشد و مي‌تواند مسير سعي را به پهلو يا عقب عقب برود، هرچند سعي بر خلاف متعارف، خلاف احتياط استحبابي است.


مسئله ۸۳۸
امام خمینی: جايز است به جهت استراحت و رفع خستگي، نشستن يا خوابيدن بر صفا يا مروه و همين طور جايز است نشستن يا خوابيدن بين آنها براي رفع خستگي و لازم نيست عذري داشته باشد بنا بر اقوي.[م۸۳۸ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت: احوط ترک جلوس است در ما بين صفا و مروه بدون عذر. آيات عظام تبريزي، خويي، سبحانی، فاضل، مکارم: بنا بر احتياط بايد به مقداري باشد که موالات عرفيه به هم نخورد. آيه الله زنجاني، آيه الله سيستانی: هرچند رفع خستگي، طولاني شود، ولي بايد پس از رفع خستگي، بلافاصله سعي را ادامه دهد.


مسئله ۸۳۹
امام خمینی: جايز است تأخير سعي از طواف و نماز آن، براي رفع خستگي يا تخفيف گرمي هوا و جايز است بدون عذر تأخير بيندازد تا شب، گرچه احتياط در تأخير نينداختن است.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۴۰
امام خمینی: جايز نيست تأخير انداختن تا فردا بدون عذر؛ از قبيل مرض.[م۸۴۰ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله تبريزى، آيه الله سیستانی: و اگر تأخير عمدي و بدون عذر بوده احتياطا بايد طواف و نماز آن را اعاده کند. آيه الله خويي: اگر تأخير انداخت طواف و نماز را اعاده نمايد. آيه الله زنجاني: بلکه تا بين الطلوعين روز بعد هم به تأخير نيندازد، اما کسي که کمي قبل از طلوع فجر، طواف کرده مي‌تواند سعي را تا اوائل روز به تأخير بيندازد؛ و در هر حال اگر بدون عذر، سعي را به فردا به تأخير بيندازد طواف و نماز آن را قبل از سعي اعاده کند. آيه الله سبحاني: اگر کسي طواف را روز انجام داد و نماز خواند مي‌تواند سعي را شب انجام دهد مشروط بر اينکه پيش از طلوع فجر از سعي فارغ شود و همچنين اگر طواف را در شب انجام داد تا قبل از طلوع فجر سعي را به جا آورد و نمي‌تواند به فردا موکول کند و اگر چنين کرد، بايد طواف و نماز را اعاده کند مگر به خاطر بيماري و خستگي (عذر) اين مقدار به تأخير اندازد که اشکال ندارد و اعاده طواف و نماز لازم نيست. آيه الله مکارم: ولي اگر تأخير انداخت، سعي او باطل نخواهد شد هرچند گناه کرده است.


مسئله ۸۴۱
امام خمینی: سعي از عبادات است و بايد آن را با نيت خالص براي فرمان خداي تعالي بياورد.[م۸۴۱ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني، آيه الله سيستاني: به ذيل مسئله ۵۴۰ مراجعه شود.


مسئله ۸۴۲
امام خمینی: سعي مثل طواف رکن است و حکم ترک آن از روي عمد يا سهو چنان است که در طواف گذشت.{سخ
مراجع دیگر:
مسئله ۸۴۳
امام خمینی: زياد کردن در سعي بر هفت مرتبه از روي عمد موجب باطل شدن آن است به تفصيلي که در طواف گذشت.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۴۴
امام خمینی: اگر از روي فراموشي زياد کند بر سعي؛ چه کمتر از يک مرتبه يا بيشتر، سعي او صحيح است و بهتر آن است که زايد را رها کند، گرچه بعيد نيست که بتواند آن را به هفت مرتبه برساند.[م۸۴۴ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيات عظام بهجت، تبريزی، خويي، سبحاني: اگر زيادي يک شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آيه الله خامنه‌اي: و بايد از زمان يادآوري بقيه مقدار اضافه را ادامه ندهد. آيه الله زنجاني، آيه الله سيستاني: اگر زايد يک شوط يا بيشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آيه الله مکارم: احتياط در ترک اين کار است.


مسئله ۸۴۵
امام خمینی: اگر سعي را کم کند سهواً، واجب است آن را اتمام کند هر وقت يادش بيايد[م۸۴۵ ۱] و اگر به وطن خود مراجعت کرده و براي او مشقت ندارد، بايد مراجعت کند و اگر نمي‌تواند يا مشقت دارد بايد نايب بگيرد.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله خويي، آيه الله تبريزی: به ذيل مسئله بعدي مراجعه شود. آيه الله زنجاني: و اگر تقصير کرده بايد آن را اعاده کند و تا تقصير نکرده از محرمات احرام پرهيز کند و فرقي بين شوط چهارم و قبل از آن نيست، ولي چنانچه تنها شوط هفتم يا قسمتي از آن را سهواً کم کرده است اعاده تقصير و اجتناب از محرمات احرام لازم نيست. آيه الله سبحاني: اگر پيش از آنکه يک دور از هفت دور را تکميل کند، ديگر دورها را فراموش نمايد بايد سعي را از سر بگيرد، و اگر پس از يک دور کامل يا بيشتر ديگر دورها را فراموش نمايد هر موقع متذکر شد باقيمانده را به جا مي‌آورد ولي احتياط مستحب آن است که اگر قبل از تجاوز از نصف سعي باقيمانده را فراموش کرد سعي را از سر بگيرد.   آيه الله سيستاني: چه يک شوط فراموش کرده باشد يا بيشتر، بنا بر اقوي و اگر پس از گذشتن زمان سعي يادش بيايد؛ مثلاً در عرفات يادش بيايد سعي عمره‌اش ناقص بوده يا پس از انتهاي ذي‌حجه به ياد آورد سعي حجش ناقص بوده، احتياط آن است که کمبود را جبران کند و سپس سعي را از سر بگيرد و اگر نتواند برگردد يا مشقت دارد، بايد نايب بگيرد و احتياط واجب آن است که نايب هم جمع نمايد بين تدارک مقدار کمبود و بين اعاده سعي کامل. آيه الله فاضل: چنانچه قبل از تمام کردن شوط چهارم باشد بنا بر احتياط واجب سعي را از سر بگيرد ولي اگر شوط چهارم را تمام کرده است مي‌تواند آن را اتمام کند يا از سر بگيرد.


مسئله ۸۴۶
امام خمینی: اگر کمتر از يک مرتبه سعي کرد و بقيه را فراموش کرد بياورد، احتياط واجب آن است که سعي را از سر بگيرد[م۸۴۶ ۱] و اگر بعد از تمام کردن يک مرتبه يا بيشتر فراموش کرد به هفت مرتبه برساند جايز است از همان جا سعي را تمام کند، ليکن احتياط آن است که اگر چهار مرتبه را تمام نکرده، تمام کند و از سر بگيرد.[م۸۴۶ ۲]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: هر وقت متوجه شد سعي را تکميل مي‌کند و اگر تقصير هم کرده دوباره تقصير مي‌کند و تا تقصير نکرده از محرمات احرام پرهيز مي‌کند. آيه الله سبحاني: بايد سعي را از سر بگيرد. آيه الله سيستاني: در صورتي که پس از فوت موالات باشد.
  2. آيه الله بهجت: و اگر کمبود سعي از روي فراموشي و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقي را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت اعمال حج باشد، تدارک نمايد و در صورتي که خود نتواند تدارک کند يا تدارک سخت باشد واجب است نايب بگيرد و اگر کمبودش پيش از شوط چهارم و از روي فراموشي بوده، احتياط اين است که شخصاً يک سعي کامل به جا آورد و در صورت دشواري آن نايب بگيرد. آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: چنانچه کمبود سعي از روي فراموشي و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقي را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارک نمايد. و اگر خود نتواند تدارک کند يا تدارک آن مشقت داشته باشد واجب است نايب بگيرد و در اين صورت احتياط اين است که نايب به نيت فراغ ذمه منوب ‌عنه از اتمام يا تمام يک سعي کامل به جا آورد. و اگر کمبودش پيش از شوط چهارم و از روي فراموشي بوده، احتياط اين است که شخصاً يک سعي کامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد. آيه الله سبحاني: اگر سهواً کمتر از هفت دور سعي کند، اگر در مکه است بايد آن را تکميل کند و اگر از مکه خارج شده و بازگشت به مکه مشکل نيست برگردد آن را تکميل نمايد و اگر بازگشت حرجي و پر مشقت باشد نايب بگيرد و نايب پس از تکميل سعي ناقص يک سعي کامل به جا آورد.   آيه الله فاضل: اگر کمتر از يک مرتبه سعي کرد و بقيه را فراموش کرد که انجام دهد، احتياط واجب آن است که سعي را از سر بگيرد و همين طور است اگر کمتر از چهار مرتبه را انجام داده باشد و بقيه را فراموش کرده باشد.


مسئله ۸۴۷
امام خمینی: با تمام کردن سعي، حلال نمي‌شود بر او آنچه حرام شده بود به واسطه احرام.
مراجع دیگر:


مسئله ۸۴۸
امام خمینی: اگر فراموش کرد بعض سعي را در عمره تمتع، پس به گمان اينکه اعمال عمره تمام شده، از احرام خارج شد و بعد از آن نزديکي با زنان کرد، واجب است برگردد و سعي را تمام کند و احتياط واجب آن است که يک گاو براي کفاره ذبح کند.[م۸۴۸ ۱]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت: کفاره جماع واجب است و در ناخن گرفتن احتياط واجب. آيه الله تبريزى، آيه الله سيستاني: و به اعتقاد اينکه از سعي فارغ شده مُحل شود، در اين صورت احوط اين است که يک گاو کفاره بدهد و لازم است سعي را به نحوي که گفته شد تمام نمايد. آيه الله خويي: در اين صورت به اعتقاد اينکه از سعي عمره تمتع فارغ شده مُحل شده، در اين صورت احوط بلکه اظهر اين است که يک گاو کفاره دارد. آيه الله زنجاني: در دو صورت کفاره گاو واجب است، صورت اول آنکه بعد از خروج از احرام به گمان خود، با زنان نزديکي کند، صورت دوم آنکه با ناخن گرفتن از احرام خارج شده باشد و پس از آن يکي از محرمات احرام را مرتکب شود. آيه الله سبحاني: اگر با تقصير گمان کرده از احرام خارج شده بايد براي تقصير بي‌جا يک گاو کفاره بدهد چه جماع کرده باشد و چه نکرده باشد؛ اگر کسي مقداري از سعي را در عمره تمتع فراموش کند و به گمان اينکه سعي را تکميل کرده تقصير کند و از احرام خارج شود واجب است برگردد سعي را تمام کند و سپس تقصير کند و به جهت تقصير بي‌جا يک گاو ذبح کند. آيات عظام صافي، گلپايگاني، مکارم: يک گاو کفاره دارد بنا بر احوط براي جماع و نيز ناخن گرفتن. آيه الله فاضل: و اقوي آن است که يک گاو براي کفاره ذبح کند و در وجوب کفاره فرق نمي‌کند که شش شوط انجام داده باشد و از احرام خارج شده باشد يا کمتر از آن.


مسئله ۸۴۹
امام خمینی: اگر فراموش کرد بعض سعي را در عمره تمتع و تقصير کرد و بعد از آن نزديکي با زنان کرد، احتياط واجب آن است که به دستور مسئله سابق عمل کند[م۸۴۹ ۱]، بلکه احتياط واجب آن است که در اين دو حکم سعي در غير عمره تمتع را نيز ملحق به تمتع کند در کفاره و اتمام.[م۸۴۹ ۲]


مراجع دیگر:
  1. آيه الله سبحاني: بايد در صورت تقصير همان کفاره را بدهد اگرچه با زن نزديکي نکرده باشد. آيه الله فاضل: احتياط واجب آن است که طبق مسئله سابق عمل کند و همان کفاره را بدهد، اگرچه با زن نيز نزديکي نکرده باشد و در تقصير فرقي نيست که ناخن گرفته باشد يا مو.
  2. آيه الله بهجت: حکم مختص به عمره تمتع است. آيه الله تبريزى: اين حکم مختص است به سعي در عمره تمتع. آيه الله سبحاني: ذبح گاو به عنوان کفاره در تقصير بي‌جا مربوط به عمره تمتع است و در عمره مفرده نيست. آيه الله سيستاني: اگر در عمره تمتع باشد به احتياط واجب بايد يک گاو کفاره بدهد چه جماع کند و چه نکند و سعي را تمام کند و تقصير را احتياطاً اعاده نمايد ولي در عمره مفرده و حج کفاره لازم نيست بلکه بايد سعي را تمام و تقصير را در عمره مفرده اعاده نمايد. آيه الله فاضل: اولي الحاق اين دو حکم است در غير عمره تمتع به تمتع. آيه الله گلپايگاني: متعرض مسئله الحاق اين حکم در غير تمتع به تمتع نشده‌اند.


مسئله ۸۵۰
امام خمینی: اگر شک کند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصير، اعتنا نکند[م۸۵۰ ۱] و اگر شک کند بعد از آنکه از عمل فارغ شد و منصرف شد، چون بناگذاري بر اتمام و اعتنا نکردن به شک خالي از اشکال نيست[م۸۵۰ ۲]، احتياط آن است که آنچه احتمال نقص مي‌دهد اتمام کند خصوصاً اگر شک در ناقص گذاشتن در اين باشد که عمداً براي حاجتي ترک کرده است سعي را، که برگردد و اتمام کند که در اين صورت وجوب اتمام بعيد نيست و اگر شک در زياده دارد و مي‌داند ناقص نشده اعتنا نکند.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: همچنين اگر شک او در اشواط بعد از آن باشد که خود را از سعي فارغ شده يافت و مشغول کارهايي شده که متعارفاً بعد از اتمام سعي انجام مي‌دهند در اين دو صورت چنانچه احتمال بدهد هنگام سعي متوجه تعداد اشواط بوده به شک خود اعتنا نکند، خواه شک در زياده باشد يا نقيصه. آيه الله سبحاني: چه شک در زياده کند و چه شک در نقيصه و همين طور است اگر بعد از هر دور در صحت آن شک نمايد، به آن اعتنا نکند. آيه الله فاضل: چه شک در زياده کند و چه شک در نقيصه و همين طور است اگر بعد از فراغ از عمل شک در زياده کند.
  2. آيه الله بهجت، آيه الله نوري: اعتنا به شک نکند و عملش صحيح است. آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اظهر اين است که بايد به اين شک اعتنا شود و شک در عدد اشواط سعي را باطل مي‌کند. آيه الله سيستاني: اگر احتمال زياد بودن آنها را بدهد، بنا بر صحت بگذارد و اگر احتمال کم بودن آنها را مي‌دهد در صورتي که شک او قبل از به هم خوردن موالات باشد سعي باطل است و بنا بر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است.   آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر بعد از منصرف شدن از سعي، شک در عدد آن کند به آن شک اعتنا نکند و سعيش صحيح است، ليکن اگر احتمال مي‌دهد که کمتر از هفت مرتبه سعي کرده، احتياط آن است که دوباره سعي کند. آيه الله مکارم: بايد سعي را از اول اعاده کند.


مسئله ۸۵۱
امام خمینی: اگر بعد از فارغ شدن از سعي يا از هر دوري، در درست آوردن آن شک کند، اعتنا نکند و سعيش صحيح است[م۸۵۱ ۱] و همين طور اگر در بين رفت و آمد، شک در صحيح به جا آوردن جزء پيش کند، اعتنا نکند.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: چنانچه صحيح بودن قطعه سابق متصل به قطعه مشکوک، محرز باشد اعتنا نکند و در غير اين صورت اگر در اثنای سعي شک کرده، بايد سعي را اتمام و دوباره اعاده کند و اگر بعد از فارغ شدن از سعي يا بعد از تقصير شک کرده، چنانچه احتمال بدهد هنگام سعي به رعايت شرايط صحت توجه داشته اعتنا نکند.


مسئله ۸۵۲
امام خمینی: اگر در مروه شک کند که هفت دفعه رفت و آمد کرده يا زيادتر؛ مثل اينکه شک کند بين هفت و نُه اعتنا نکند و اگر قبل از رسيدن به مروه شک کند که اين دور هفت است يا کمتر[م۸۵۲ ۱]، ظاهراً سعي او باطل است و همچنين است هر شکي که به کمتر از هفت تعلق بگيرد؛ مثل شک بين يک و سه يا دو و چهار و هکذا.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله زنجاني: چنانچه اطمينان دارد که در ادامه سعي، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعي پيدا مي‌کند مي‌تواند سعي را ادامه دهد که اگر تا پايان سعي، حجت شرعي پيدا کرد سعي او صحيح است و اگر چنين اطميناني ندارد سعي او باطل است. آيه الله سبحاني: خود را به مروه برساند سپس سعي را از صفا مجدداً شروع کند.


مسئله ۸۵۳
امام خمینی: اگر طواف را در روزي به جا آورد و روز بعد شک کرد که سعي کرده است يا نه، بعيد نيست بناگذاري بر آوردن، گرچه احتياط در آوردن است[م۸۵۳ ۱]، مگر آنکه بعد از تقصير شک کند که در اين صورت لازم نيست سعي کند.
مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت: شک بعد از وقت است. آيه الله تبريزى: احوط اعاده طواف و نماز و اتيان به سعي است. آيه الله خويي: فتواي ايشان در اين مسئله روشن نيست و لذا احتياط به اعاده طواف و نماز و اتيان سعي است.   آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط مستحب است. آيه الله سبحاني: احتياطاً سعي را به عنوان ما في الذمه انجام دهد و انجام ديگر اعمال مترتبه لازم نيست گرچه احوط است. آيه الله سيستاني: احتياط واجب اتيان به سعي است، ولي اعاده طواف و نماز آن لازم نيست، مگر احتمال بدهد عمداً سعي را تأخير انداخته که در اين صورت احتياط واجب اعاده طواف و نماز هم هست. آيه الله فاضل: اگر چيزي که مشکوک است، تأخير انداختن سعي بدون عذر است، بعيد نيست بناگذاري بر آوردن، اگرچه احتياط مستحب در آوردن است و اگر چيزي که مشکوک است، تأخير با عذر باشد. در اين صورت وجهي براي بناگذاري بر اينکه آورده شده نيست.

مسائل متفرقه سعي

مسئله ۸۵۴
امام خمینی: کسي که مي‌دانسته بايد هفت مرتبه بين صفا و مروه سعي کند و با همين نيت از صفا شروع کرده ولي رفت و برگشت را يک مرتبه حساب کرده و در نتيجه چهارده مرتبه سعي نموده، احتياط آن است که سعي را اعاده کند،[م۸۵۴ ۱] اگرچه اقوي کفايت همان سعي است.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله بهجت، آيه الله خامنه‌اي: سعي صحيح است. آيه الله سبحاني: و در نتيجه چهارده مرتبه سعي نموده است سعي او صحيح است ولي بنا بر احتياط مستحب پس از فوت موالات سعي را اعاده کند و همچنين تقصير را. آيه الله سيستاني: اگر جاهل «قاصر» بوده سعيش صحيح است و اگر «مقصر» بوده صحّتش اشکال دارد. آيه الله مکارم: سعي او باطل است.


مسئله ۸۵۵
امام خمینی: کسي که بعدازظهر، طواف و نماز را به جا مي‌آورد و سعي را شب انجام مي‌دهد، اگر بدون تأخير عرفي، سعي در شب واقع شود، مانع ندارد و احتياط آن است که تا شب تأخير نيندازد[م۸۵۵ ۱]، اگرچه اقوي کفايت است.


مراجع دیگر:
  1. آيه الله خامنه‌اي: به تأخير انداختن سعي پس از طواف و نماز طواف تا روز بعد از آن جايز نيست، اما تأخير در انجام آن تا شبِ همان روز مانعي ندارد.   آيه الله زنجاني، آيه الله سيستاني: تأخير عرفي اشکال ندارد و مبادرت لازم نيست ولي تأخير به فردا جايز نيست و اگر عمداً و بدون عذر تا فرداي آن روز تأخير بياندازد، به احتياط واجب بايد طواف را اعاده کند. (آيه الله زنجاني: در صورت اخير اعاده واجب است). آيه الله سبحاني: به ذيل مسئله ۸۴۰ مراجعه شود. آيه الله مکارم: هرگاه طواف و نماز آن را در هر موقع از روز انجام دهد سعي را تا شب مي‌تواند به تأخير بياندازد. ولي تأخير تا فردا جايز نيست و اگر تأخير انداخت گناه کرده ولي اعمال او صحيح است.


مسئله ۸۵۶
امام خمینی: سعي در طبقه فوقاني، اگر محرز نيست که بين صفا و مروه است،

جايز نيست.[م۸۵۶ ۱]

مراجع دیگر:
  1. به مسئله ۸۳۵ مراجعه شود.

مقاله‌های مرتبط

مقاله‌های مرتبط