ستون‌های مسجدالنبی، نگهدارنده سقف مسجد بوده و هر یک با توجه به پیشینه خود از این منظر که محل رجوع پیامبر و صحابه بوده‌اند، جنبه تقدس و تبرک یافته‌اند.

در بازسازی‌های مسجد، محل این ستون‌ها تغییری نمی‌کرد، جز اینکه ستون‌های قدیمی جای خود را به ستون‌های جدید می‌داد. با توسعه مسجد، ستون‌های جدیدی نیز اضافه می‌شد؛ به طوری که اکنون مسجد نزدیک به ۲۱۰۴ ستون دارد.

مکان ستون‌های نخستین مسجدالنبی

این ستون‌ها در قسمت جنوبی مسجد قرار داشتند. امروزه این ستون‌ها با رنگ متفاوت از بقیه ستونها متمایز شده تا ستون‌های نخستین قابل شناسی باشد.

ستون‌های نخستین

استوانه حَرَس

یکی از ستون‌های متبرّک مسجد، ستون حرس یا محرّس است. نام‌گذاری آن به حرس، از آن‌روست که امام علی(ع) در کنار این ستون می‌نشستند و از پیامبر(ص) نگاهبانی می‌کردند. نوشته‌اند که پس از نزول آیه ( وَ اللّٰهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّٰاسِ ... )[۸] دیگر امام به نگاهبانی از رسول‌خدا(ص) نپرداخت؛ چرا که خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا(ص) را عهده‌دار شد.

موسی بن سلمه می‌گوید: از جعفر بن عبدالله بن حسین پرسیدم که فضیلت استوانه علی‌بن ابی طالب(ع) چیست؟ او گفت: «اِنَّ هذا الْمُحرّس کانَ عَلیّ بن أبی طالب یَجْلِسُ فی صَفْحَتها الَّتی تَلِی الْقَبْر مِمّا یَلی باب رَسُول الله (ص) یَحْرُسُ النَّبی»[۹] اینجا ستون محرس است که علی بن ابی‌طالب در کنار آن در سمتی که فعلا به طرف قبر است، می‌نشست و از آن حضرت حراست می‌کرد.

همچنین نوشته‌اند که این ستون، محل اقامه نماز امام علی(ع) بوده است.

استوانه توبه

به روایت ابن اسحاق و دیگر منابع کهن،[۱۰] ستون توبه یادآور خاطره‌ای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنی‌قریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و می‌توانستند با گشودن دروازه‌هایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنی‌قریظه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنی‌قریظه رفت و آنان را در حصار گرفت.

ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنی‌قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بی‌توجهی به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد کرده‌اند، مرگ در انتظار آنهاست. این سخن می‌توانست بنی‌قریظه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود، از قلعه بنی‌قریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستون‌ها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند.

استوانه وفود

یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیأت‌ها را به حضور می‌پذیرفت. محل‌این‌ملاقات‌ها در کنار ستونی از ستون‌های مسجد بود که بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معنای هیأت نمایندگی و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به این ستون «مجلس‌القلاده» نیز می‌گفتند، زیرا بزرگان صحابه در کنار آن نشسته و به گفتگو می‌پرداختند، و این بخاطر شرافت کسانی بود که در آنجا حاضر می‌شدند.[۱۱]

استوانه سریر

یکی دیگر از ستون‌های مسجد، محلی بود که رسول خدا(ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر می‌برد. اصحاب در آنجا برگ‌هایی از درخت خرما پهن می‌کردند تا رسول خدا(ص) روی آن استراحت کند. این محل در کنار اسطوانةالسریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سریر» به معنای تخت است.

استوانه قرعه، عایشه، مهاجرین

برای این ستون، سه نام یاد کرده‌اند. نام «قرعه» از آن‌روست که عایشه نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود، در کنار این ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را می‌شناختند برای نماز خواندن میان خود قرعه می‌انداختند. همچنین نام گذاری آن به «عایشه» از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده وفضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه «مهاجرین» نامیدند. بیشتر این نقلها را سمهودی در وفاء الوفاء آورده است.

استوانه حنانه

پیشتر گفتیم‌که رسول خدا(ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه می‌کرد و خطبه می‌خواند. نوشته‌اند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت ناله‌ای شبیه ناله شتر ماده‌ای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه می‌گویند. پیامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب است.

استوانه مُربّعه القبر یا مقام جبرئیل

این محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئیل» شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد می‌شد و خدمت آن حضرت می‌رسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است.[۱۲]

اسطوانه التهجد

گذشت که انتهای دیوار غربی ضریح رسول خدا(ص) ، در نقطه‌ای که به دیوار شمالی می‌رسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرییل است.

این نقطه، در زمان پیامبر، خارج از مسجد بوده و به این ترتیب روشن می‌شود که حضرت رسول(ص) نماز شب را در اینجا می‌خوانده و به همین دلیل به محراب تهجّد شهرت یافته است.

استوانه مُخَلَّقه

استوانه‌ای است نزدیک مصلای رسول خدا که بعدها به دلیل آن که مصحف در کنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزدیک مصحف» هم گفته می‌شد. اما این که چرا مخلقه نامیده شد، از آن روست که خَلوق به معنای عطر است و مُخَلّقه به معنای معطّر، و بعدها به دلیل آن که روی این ستون عود می‌نهادند و بوی آن فضای مسجد را معطّر می‌کرد، به آن مخلقه گفتند. گفته‌اند، این رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدی عباسی و توسط همسر او خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر، نامش روی این ستون نوشته شده است. به روایت بخاری سلمةبن اکوع، صحابی پیامبر(ص) به دلیل اعتقادش به تبرّک، همیشه در کنار این ستون نماز می‌گزارد؛ و می‌گفت: پیامبر(ص) را در کنار این ستون، در حال نماز دیده است. مالک بن انس نیز می‌گفت: بهترین جای خواندن نماز نافله اینجاست؛ و البته نماز واجب، بهترین جایش صف اول است. این روایات در منابع اصلی اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّک نشان می‌دهد.