آیات بَیِّنات، تعبیری قرآنی درباره نشانه‌های آشکار خانه کعبه در مسجدالحرام

معنای لغوی

آیات جمع آیه به معنای نشانه[۱] و بینات جمع بینه به معنای دلیل واضح عقلی یا محسوس [۲] و آیات بینات، به معنای نشانه‌های روشن و آشکار است.[۳]

معنای اصطلاحی

بر پایه روایات شأن نزول، مسلمانان و یهود به یکدیگر فخر می‌فروختند. یهود بیتالمقدس را شکوه‌مندتر از کعبه می‌شمردند؛ زیرا سرزمینی مقدس و محل هجرت انبیا بوده است. در برابر، مسلمانان کعبه را با فضیلت‌تر می‌دانستند. در پی این اختلاف نظر، آیات ۹۶ و ۹۷ سوره آل عمران نازل شد[۴] و کعبه را به سبب پیشینه تاریخی، پر خیر و برکت‌بودن، مایه هدایت‌بودن برای جهانیان و دربرداشتن نشانه‌های گوناگون توحید و معنویت، برتر از بیت المقدس معرفی کرد.[۵] مفسران درباره مرجع ضمیر «فِیهِ» در این آیه اختلاف‌نظر دارند. برخی آن را «بَیت» و برخی دیگر «بکّة» شمرده‌اند. بر پایه روایتی، مقصود از بکّة مکان کعبه[۶] است. روایتی دیگر مرجع آن را محدوده حرم دانسته است.[۷]

آیه ۹۷ سوره آل عمران، همین معنا مقصود است. در این آیه، به نشانه‌های روشن و خاص خانه کعبه، از جمله مقام ابراهیم و امنیت کسانی که به آن وارد شوند و نیز وجوب حج بر افراد مستطیع اشاره شده است: {فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ مَقَامُ إِبرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلا وَمَن کفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِی عَنِ العَالَمِینَ}. (آل عمران/۳، ۹۷)

مصادیق آیات بینات

درباره «آیات بینات» نیز سخنان گوناگون آمده که عبارتند از: ۱. مقصود از آن، نشانه‌های آشکاری همچون مناسک و شعائری است که خداوند مواضع آن‌ها را برای حج‌گزاران معین فرموده است.[۸] 2. مقصود از آن، مقام ابراهیم، امنیت وارد شونده به حرم و وجوب حج بر مردم مستطیع است.[۹] 3. مصادیقی مختلف برای آن ذکر کرده‌اند. امام صادق۷ مقام ابراهیم، حجرالاسود و منزل اسماعیل۷ را از مصادیق «آیات بینات» دانسته ‌است.[۱۰] بر پایه نقل مفسران، بدین جهت «مقام ابراهیم» از میان همه مصادیق در آیه ۹۷ آل عمران یاد شده که آشکارترین نشانه برای عموم مردم است[۱۱]؛ زیرا هم اثر پا بر آن نمایان است و هم هنگامی که ابراهیم۷ برای دعوت مردم به حج بر آن ایستاد، به گونه‌ای ارتفاع یافت که بالاتر از کوه‌ها قرارگرفت و دعوت آن حضرت را همه مردم، حتی آنان که در پشت پدران و رحم مادران بودند، لبّیک گفتند.[۱۲] بر حسب نقلی، مقصود از مقام ابراهیم سراسر حرم است.[۱۳]

افزون بر مصادیق یاد شده، مفسران مصداق‌هایی دیگر برای «آیات بینات» ذکر کرده‌اند: ۱. کعبه. ۲. ارکان کعبه و ازدحام مردم کنار آن و تعظیم آنان در برابرش. ۳. زمزم. ۴. مشاعر یعنی منا، مشعر، عرفات[۱۴] و.... ۵. صفا و مروه.[۱۵] 6. خودداری پرندگان از رفتن بر فرازکعبه.[۱۶] 7. کیفر یافتن سریع کسی که حرمت کعبه را هتک کند.[۱۷] 8. حرم و امنیت آن.[۱۸] 9. امنیت وحوش حرم در برابر درندگان. ۱۰. آزاد شدن هر برده‌ای که بر کعبه بالا رود. ۱۱. نزول باران مقابل هر رکن کعبه نشانه فراوانی و برکت در بلاد همان سمت و ناحیه است و هرگاه باران تمام کعبه را در برگیرد، نشانه فراوانی در همه شهرها و آبادی‌هاست.[۱۹] 12. نابود شدن هر جباری که قصد تخریب کعبه را داشته باشد؛ مانند ابرهه و اصحاب فیل.[۲۰] 13. از بین رفتن سنگریزه‌ها و افزایش نیافتن آن به رغم استفاده هر ساله از آن در رمی جمرات.[۲۱] 14. تعرض نکردن وحوش و درندگان در حرم به یکدیگر.[۲۲]

برخی درباره {مَقَامُ إِبرَاهِیمَ} در آیه ۹۷ آل‌عمران/۳ گفته‌اند که مبتداست و خبرش محذوف؛ یا خبر مبتدای محذوف است.[۲۳] برخی دیگر آن را بدل[۲۴] یا عطف بیان[۲۵] از {آیاتٌ بَینَاتٌ} دانسته‌اند. نیز در توجیه آن که {مَقَامُ إِبرَاهِیمَ} مفرد و {آیاتٌ بَینَاتٌ} جمع است، وجوهی برشمرده‌اند:

۱. گرچه {مَقَامُ إِبرَاهِیمَ} مفرد است؛ به جهت ظهور و قوت دلالتش بر قدرت خداوند و نبوت ابراهیم که پایش در سنگ سخت فرورفت، به منزله آیات متعدد است؛ چنان‌که ابراهیم به تنهایی یک امت بود[۲۶]: {إِنَّ إِبرَاهِیمَ کانَ أُمَّةً}. (نحل/۱۶، ۱۲۰)

۲. مقام ابراهیم به تنهایی مشتمل بر آیات و نشانه‌هایی است؛ همچون نقش بستن اثر پا در سنگ، نرم شدن بخشی از سنگ و فرورفتن پا در آن تا برآمدگی آن و سخت بودن دیگر قسمت‌های سنگ و باقی ماندن مقام ابراهیم به‌ رغم از میان رفتن دیگر معجزات انبیا طی هزاران سال با وجود دشمنان بسیار.[۲۷]

علامه طباطبایی بدل یا عطف بیان بودن جملات پس از {فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ} را نمی‌پذیرد. دلیل وی آن است که در این صورت، در جمله خبریه {وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا}، «اَنَّ» در تقدیر گرفته می‌شود و جمله {لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ البَیتِ} به جمله خبریه تأویل می‌گردد و آن‌گاه به جمله قبل خود عطف می‌شود. در نتیجه رجوع کلام به حسب تقدیر چنین است: «هی مَقامُ ابراهیم وَ الأ مْن لِمَن دَخَله و حجه لِمَن استطاع إلیه سبیلاً». اما آیه با چنین تأویلی مساعد نیست، زیرا هر یک از جملات سه‌گانه پس از {فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ} برای مقصودی خاص آورده شده است: یکی از وجود مقام ابراهیم در این مکان خبر می‌دهد و دیگری از امنیت کسانی که درون حرم شوند و سومی از انشای وجوب حج. هر یک از این جملات بیان از {فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ} است؛ نه این که از باب عطف بیان باشد.[۲۸]

جمله {وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا} درصدد بیان حکم تشریعی است و در مقام بیان خاصیت تکوینی نیست. مقصود از خاصیت تکوینی این است که هر کس درون آن شود، امنیت داشته باشد و هیچ کس نتواند متعرض او گردد؛ حال آن‌که گاه درون حرم نیز امنیت مردم سلب شده است. از این جمله خبریه می‌توان برداشت نمود که قبل از اسلام هم این حکم تشریع شده بود؛ چنان‌که از دعای ابراهیم۷ می‌توان چنین فهمید: {رَبِّ اجعَل هَذَا البَلَدَ آمِنًا} (ابراهیم/۱۴، ۳۵). وی از خداوند امنیت مکه را تقاضا کرد و خدا به زبان تشریع دعایش را مستجاب فرمود و همواره دل‌های بشر را به پذیرش این امنیت سوق می‌دهد.[۲۹]

مفسران درباره امنیت وارد شوندگان به حرم وجوهی ذکر کرده‌اند: ۱. در دوران جاهلیت، اگر مجرم و خطاکاری به حرم پناهنده می‌شد، هر چند جرمی سنگین داشت، تا زمانی که درون حرم بود، کسی متعرض او نمی‌شد. ۲. اگرچه جمله {وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا} خبری است، مقصود از آن امر است؛ یعنی هر کس به حرم پناهنده شد، تا زمانی که در آن‌جاست، باید به او امنیت داد. ۳.کسی که درون حرم شود و واجبات الهی را بشناسد، در آخرت از عذاب الهی در امان خواهد بود. روایتی از امام باقر۷ مؤید همین مطلب است.[۳۰] جمله {وَللّهِ عَلَی النّاسِ حِجّ البَیتِ} متضمن تشریع وجوب حج به صورت امضای تشریع پیشین آن در زمان ابراهیم۷ است.[۳۱]

مفسران آشکار بودن نشانه حجرالاسود را بدین جهات دانسته‌اند: ۱. خداوند آن را همراه آدم۷ در بهشت قرار داد. ۲. پیمان الهی در آن به امانت نهاده شد. ۳. در قیامت با زبان گویا و چشمان بینا حضور می‌یابد و آفریدگان آن را می‌شناسند. سپس به سود کسی که به عهد و پیمانش وفا کرده و نیز به زیان کسی که آن را انکار کرده، گواهی می‌دهد. ۴. عده‌ای از مردم نطق وگواهی آن را به نفع امام سجاد۷ مشاهده کردند؛ آن‌گاه که محمد بن حنفیه با آن حضرت در مسئله امامت به منازعه برخاست. ۵. بر پایه روایات، غیر معصوم نمی‌تواند آن را در جایش نصب کند.[۳۲] بر پایه نقلی، آشکار بودن نشانه منزل اسماعیل از این جهت است که هنگام آغاز سکونتش در آن، هیچ آبی آن‌جا نبود؛ اما به گونه‌ای اعجازآمیز آب در آن مکان پدید آمد.[۳۳]


پانویس

  1. مجمع البحرین، ج۱، ص۱۴۱، «ا ی ی».
  2. مفردات، ص۶۸؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۸۴، «بین».
  3. حقائق التأویل، ص۳۰۰؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۴۱؛ المیزان ج۳، ص۳۵۴.
  4. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۷؛ الدر المنثور، ج۲، ص۵۲؛ روح المعانی، ج۲، ص۲۲۱.
  5. تفسیر نمونه، ج۳، ص۹-۱۶.
  6. المیزان، ج۳، ص۳۵۶؛ کنز الدقائق، ج۳، ص۱۶۶.
  7. حقائق التأویل، ص۳۰۲.
  8. حقائق التأویل، ص۳۰۰.
  9. المیزان، ج۳، ص۳۵۲.
  10. الکافی، ج۴، ص۲۲۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۳۹؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۱۸.
  11. الصافی، ج۱، ص۳۵۸؛ کنز الدقائق، ج۲، ص۱۶۶.
  12. تفسیر قمی، ج۲، ص۸۳؛ نور الثقلین، ج۳، ص۴۸۸.
  13. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۹.
  14. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۳۹؛ المیزان، ج۳، ص۳۵۶.
  15. الدر المنثور، ج۲، ص۵۴.
  16. احکام القرآن، ج۲، ص۳۰۴؛ التبیان، ج۲، ص۵۳۶؛ زاد المسیر، ج۱، ص۳۰۷.
  17. حقائق التأویل، ص۲۹۹؛ التبیان، ج۲، ص۵۳۶؛ زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۷.
  18. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۴۰.
  19. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۹؛ روح المعانی، ج۲، ص۲۲۲.
  20. روح المعانی، ج۲، ص۲۲۲.
  21. احکام القرآن، ج۲، ص۳۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۳۹.
  22. حقائق التأویل، ص۲۹۹.
  23. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۷؛ روح المعانی، ج۲، ص۲۲۳.
  24. حقائق التأویل، ص۲۹۹؛ الکشاف، ج۱، ص۳۸۷.
  25. روح المعانی، ج۲، ص۲۲۳.
  26. الکشاف، ج۱، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج۲، ص۲۲۳.
  27. الکشاف، ج۱، ص۳۸۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۲۲۳.
  28. المیزان، ج۳، ص۳۵۲.
  29. المیزان، ج۳، ص۳۵۴.
  30. مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۹؛ روض الجنان، ج۴، ص۴۴۳؛ کنز الدقائق، ج۳، ص۱۷۲.
  31. المیزان، ج۳، ص۳۵۵.
  32. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۸۸؛ الصافی، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ کنز الدقائق، ج۳، ص۱۶۸.
  33. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۸۸؛ الصافی، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ کنز الدقائق، ج۳، ص۱۶۸.

منابع

  • احکام القرآن: الجصاص (م.۳۷۰ق.)، به کوشش قمحاوی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تاج العروس: الزبیدی (م.۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی.
  • تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.
  • تفسیر القمی: القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم،‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • تفسیر نمونه: مکارم شیرازی و دیگران، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • الجامع لاحکام القرآن: القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • حقائق التأویل: الشریف الرضی (م.۴۰۶ق.)، با شرح کاشف الغطاء، بیروت،‌دار المهاجر.
  • الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
  • روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
  • زاد المسیر: ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت،‌دار الکتاب العربی، ۱۴۲۲ق.
  • الصافی: الفیض الکاشانی (م.۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق.
  • الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • الکشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق.
  • کنز الدقائق: المشهدی (م.۱۱۲۵ق.)، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق.
  • مجمع البحرین: الطریحی (م.۱۰۸۵ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • المسترشد: الطبری الشیعی (م.قرن۴)، به کوشش محمودی، تهران، کوشانپور، ۱۴۱۵ق.
  • مفردات: الراغب (م.۴۲۵ق.)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
  • نورالثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۲ق.