ستون حنّانه، یکی از ستون‌های مسجدالنبی و محل سخنرانی پیامبر(ص)، قبل از ساخته شدن منبر بوده است. بنابر منابع حدیثی و تاریخی، پیامبر(ص) هنگام سخنرانی، به تنه نخلی که در این مکان قرار داشت تکیه زده و سخنرانی می‌کرد. پس از ساخته شدن منبر، صدای گریه از تنه نخل بلند شد. به همین دلیل، به ستون حنانه به معنای صدای غمگین، معروف شد.

ستون حنانه
اطلاعات اوليه
مکان مسجدالنبی
نام‌های دیگر ستون جزعه
وقایع مرتبط گریه تنه درختِ تگیه‌گاه پیامبر
مشخصات
وضعیت از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومین ستون به طرف روضه و میان منبر و محراب

مکان ستون حنانه

این ستون از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومین ستون به طرف روضه و میان منبر و محراب واقع شده است.[۱]

پیشینه تاریخی ستون حنانه

پیامبر تا پیش از ساخته شدن منبر، بر تنه درخت خرمایی تکیه می‌داد و سخن می‌گفت. پس از ساخته شدن منبر در سال ششم یا هفتم ق.[۲] نخستین بار که برای سخنرانی و موعظه از منبر استفاده کرد، از آن تنه درخت، ناله‌ای همچون ناله ماده شتری که آن را از بچه خود جدا کرده باشند؛ یا همانند صدای گاو[۳] در فضای مسجد، به گوش رسید. در این هنگام، ایشان از منبر فرود آمد و درخت را دربرگرفت یا بر آن دست نهاد و سپس ناله‌اش خاموش شد.[۴] بنابر این پیشینه، ستونی که در آن مکان قرار گرفت، حنّانه خوانده شد.حنّانه از ریشه حنّ به معنای صدای طرب‌انگیز یا غمگینانه است.[۵]

سرنوشت تنه درخت

درباره فرجام تنه درختی که پیامبر هنگام سخنرانی بر آن تکیه می‌زد، اقوال گوناگونی ذکر شده است:

  • به فرمان رسول خدا(ص) آن را در جای خود دفن کردند.[۶]
  • در توسعه مسجد در زمان عثمان، به دست ابی بن کعب از صحابه پیامبر رسید و نزد او بود تا این‌که در جای خود دفن شد.[۷]
  • به گفته ابن جبیر، که میان سال‌های 578ـ588ق. به مدینه سفر کرده، تا سده ششم ق. این تنه در مسجد بوده است.[۸] بنابر گزارش او و ابن بطوطه، مردم آن را مسح می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.[۹]
  • در برخی منابع شیعی اشاره شده که بنی‌امیه پس از تجدید بنای مسجدالنبی، تنه مشهور به حنّانه را از جای خود کندند.[۱۰]

نام دیگر: ستون جزعه

چون گزارشِ پیشینه تاریخی ستون حنانه، از کرامت‌ها و معجزه‌های پیامبر شمرده می‌شود، برخی از آن به «جزعه» نیز یاد کرده‌اند[۱۱].

فضایل ستون حنانه

بنابر برخی احادیث شیعی، نماز گزاردن در کنار آن[۱۲] و تبرک بدان سفارش شده است.[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. المعالم الاثیره، ص44.
  2. بحار الانوار، ج21، ص47.
  3. دلائل النبوه، ج2، ص563-564؛ عیون الاثر، ج1، ص278؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص366.
  4. شرف النبی، ص430؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص165-166.
  5. معجم مقاییس اللغه، ج2، ص24، «حنّ».
  6. وفاء الوفاء، ج2، ص388-389.
  7. الدرة الثمینه، ص262.
  8. رحلة ابن جبیر، ص149-150.
  9. رحلة ابن جبیر، ص149-150؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.
  10. بحار الانوار، ج17، ص365.
  11. تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدينه منوره، ص212-213.
  12. مستدرک الوسائل، ج3، ص426؛ جامع احادیث الشیعه، ج4، ص515.
  13. الغدیر، ج5، ص124.

منابع


  • بحار الانوار، المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،۱۴۰۳ق؛
  • تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ۱۳۷۲ش؛
  • جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعه العلمیه، ۱۳۹۹ق؛
  • الخرائج والجرائح، سعید بن عبدالله (القطب الراوندی)، قم، مؤسسة الامام المهدی(ع)، ١۴٠٩ه. ق.
  • الدره الثمینه فی اخبار المدینه، محمد بن محمود النجار (م.۶۴۳ق.)، به کوشش صلاح الدین، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۷ق؛
  • دلائل النبوه، البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛
  • رحله ابن بطوطه، ابن بطوطه (م.۷۷۹ق.)، ترجمه: محمد علی موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶ش؛
  • رحله ابن جبیر، محمد بن احمد (م.۶۱۴ق.)، بیروت، دار مکتبه الهلال، ۱۹۸۶م؛
  • السیره الحلبیه، الحلبی (م.۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق؛
  • شرف النبی، ابوسعید واعظ خرگوشی، به کوشش روشن، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش؛
  • عیون الاثر، ابن سید الناس (م.۷۳۴ق.)‏، بیروت، دار القلم‏، ۱۴۱۴ق؛
  • الغدیر، الامینی (م.۱۳۹۲ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۸۷ق؛
  • مستدرک الوسائل، النوری (م.۱۳۲۰ق.)، بیروت، آل البیت:، ۱۴۰۸ق؛
  • المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش؛
  • معجم المقاییس اللغه، ابن فارس (م.۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق؛
  • وفاء الوفاء، السمهودی (م.۹۱۱ق.)‏، به کوشش محمد محیی الدین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۳ق.