ابن شَبَّة یا عمر بن شبّه، تاریخ نگار اهل مدینه در سده سوم قمری و نویسنده کتاب اخبار المدینه است. وی در گسترش و استواری مکتب تاریخ‌نگاری مدینه نقشی اساسی داشت.

ابن شبه برای گردآوری اطلاعات همان روشی را به کار برده که در تدوین حدیث به کار می‌رفته است؛ او سخن‌های شاهدان و راویان را به صورت شفاهی گرد آورده و کنار هم نهاد. سپس بخش‌های گوناگونی را درباره مکان‌ها، مساجد و خانه‌های مدینه پدید آورد و با ‌گزارش‌های تکمیل‌کننده، جوانب و ابعاد هر موضوع را واکاوی نموده است.

نام و شهرت

ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از راویان و حافظان برجسته قرن سوم قمری است.[۱] شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.[۲]

تولد و تحصیلات

عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در بصره زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در سامرا درگذشت.[۳] وی با تاریخ، سیره، حدیث، فقه، ادب، شعر و نسب‌شناسی آشنا بوده و آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.[۴]

آگاهی‌های گسترده‌ او در حوزه ادب و شعر[۵] در منابعی مانند الأَغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی آمده است. در عرصه تاریخ‌نگاری درباره مکه، مدینه، بصره و کوفه و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.[۶] از اندیشه کلامی و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن قرآن گزارش‌هایی یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.[۷]

داوری تراجم نگاران درباره ابن شبه

ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش ابن زباله که مورد بی مهری رجالیان و اهل حدیث قرار گرفته، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.[۸]

شاگردان و استادان

یوسف مزّی، از رجالیانِ قرن هشتم قمری، فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.[۹] محمد بن یحیی، معاویة بن هشام و ابوغَسان از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان ابن شبه بوده‌اند.[۱۰]

گزارش های ابن شبه

بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران مالک بن انس است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای مدینه داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.[۱۱] برخی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.[۱۲] با این‌که ابن شبه از شاگردان ابن زباله[۱۳] و از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است؛ در کتاب اخبار المدینه، گزارش‌هایی اندک از او آورده است.[۱۴]

ابن شَبَّه در گسترش و استواری مکتب تاریخ‌نگاری مدینه که اصول آن در کارهای عُروة بن زبیر (درگذشت ۹۴ق) و ابن شهاب زُهری (درگذشت ۱۲۴ق) و موسی بن عُقبه (درگذشت ۱۴۱ق) نهاده شد،[۱۵] نقشی اساسی داشت. وی برای گردآوری اطلاعات همان روشی را به کار برده که در تدوین حدیث به کار می‌رفته است؛ بدین معنا که سخن‌های شاهدان و راویان را به صورت شفاهی گرد آورده و کنار هم نهاد.[۱۶] سپس ابواب یا فصول گوناگون را درباره مکان‌ها، مساجد و خانه‌های مدینه پدید آورد و با ‌گزارش‌های تکمیل‌کننده، جوانب و ابعاد هر موضوع را واکاوی نموده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.
  2. الفهرست (ابن ندیم)، ص۱۶۳.
  3. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.
  4. الفهرست، ص۱۶۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.
  5. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.
  6. معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.
  7. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.
  8. الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.
  9. تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.
  10. فاتحى‌نژاد، «ابن شبه»، ج۴، ص۱۳۶۹.
  11. «مؤلفات فی تاریخ المدینه»، ج۴، ص۳۲۸.
  12. حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.
  13. نک: اخبار المدینه، ص۶۷.
  14. نک: اخبار المدینه، ج۳، ص۱۰۱۸.
  15. بحث فی نشأة علم التاریخ، ص۱۳-۲۷.
  16. درآمدی بر تاریخ اسلام، ص۹۲-۹۳.

منابع

  • ابن شبه: عنایت‌الله‌ فاتحى‌نژاد، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۶۹ش.
  • اخبار المدینه: ابن زباله (درگذشت ۱۹۹ق)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق.
  • بحث فی نشأة علم التاریخ عند العرب: عبدالعزیز الدوری، بیروت، دار المشرق، ۱۹۹۳م.
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق)، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • تاريخ بغداد: احمد بن علی خطیب بغدادی، به تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، 1417ق/ 1997م.
  • التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (درگذشت ۹۰۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • تهذیب الکمال فی اسماء الرجال: المزی (درگذشت ۷۴۲ق)، به کوشش احمد علی و حسن احمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • الجرح و التعدیل: ابن ابی‌حاتم الرازی (درگذشت ۳۲۷ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۷۲ق.
  • حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش.
  • درآمدی بر تاریخ اسلام در قرون وسطی: کلود کاهن، ترجمه: علوی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۰ش.
  • سیر اعلام النبلاء: الذهبی، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۴ق/ 199۴م.
  • شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (درگذشت ۱۰۸۹ق)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
  • الفهرست: محمد بن اسحاق ابن ندیم، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • مجلة العرب (ماهنامه): ریاض، المملکة السعودیه، ج۴، ۱۳۸۹ق.
  • معجم الادباء: یاقوت الحموی (درگذشت ۶۲۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • وفیات الاعیان: ابن خلکان (درگذشت ۶۸۱ق)، به کوشش احسان عباس، بیروت،‌ دار صادر.