سریه بئر معونه
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:M-mohammad در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
سریه بئر معونه سریهای در سال چهارم ق. و محل شهادت مبلّغان مسلمان بود.
این سریه در سال چهارم ق. در بئر معونه واقع در منطقه نجد در ماجرای ارتباط پیامبر(ص) با برخی قبایل بیاباننشین رخ داد که به شهادت گروهی از مسلمانان مبلغ منجر شد. گزارشات در مورد علت رویداد این سریه متفاوت است که در مقاله تفصیل آن ذکر شده است.
موقعیت
چاه معونه در چهار منزلی (حدود 50 یا 70 کیلومتری) مدینه، در منطقه نَجْد قرار داشت[۱] و قبایلی چون بنیعامر و بنیسُلیم پیرامون آن میزیستند.[۲]
سریه بئر معونه در ماجرای ارتباط پیامبر(ص) با برخی قبایل بیاباننشین منطقه نجد رخ داد که به شهادت گروهی از مسلمانان انجامید.[۳]
علت رویداد سریه
درباره علت این رویداد، گزارشها همسانی ندارند.
گزارش مشهور
بر پایه گزارش مشهور، سال چهارم ق. ابوبراء بن مالک، رئیس قبیله بنیعامر، با هدایایی نزد پیامبر(ص) به مدینه آمد. هنگامی که رسول خدا(ص) پذیرش هدایا را به اسلام آوردن ابوبَراء مشروط کرد، وی بدون رد یا قبول اسلام از او خواست چند تن از مسلمانان را با هدف گسترش اسلام نزد قبیله بنیعامر در نجد بفرستد و در برابر نگرانی پیامبر، امنیت مبلغان مسلمان را تضمین کرد.[۴] پس از بازگشت ابوبراء، رسول خدا(ص) 40 تن از مبلغان را به فرماندهی مُنذر بن عمرو انصاری[۵] در صفر سال چهارم، چهار ماه پس از اُحد، همراه نامهای خطاب به عامر بن طفیل از بزرگان قبیله بنیعامر اعزام کرد.[۶]
برخی منابع از حضور اسد بن معونه برادرزاده براء[۷] یا لبید بن ربیعه عامری[۸] به نمایندگی از سوی براء نزد پیامبر(ص) اشاره دارند.
مبلغان پیامبر با راهنمایی یکی از بنیسُلیم به نام مطلب[۹] به چاه معونه رسیدند. در آنجا دو تن از مسلمانان به نام عمرو بن امیه ضمری و منذر بن محمد ساعدی برای چرانیدن ستوران از همراهان خود جدا شدند و یک تن نیز به نام حَرام بن ملحان، نامه رسول خدا را نزد عامر بن طُفیل برد.
باقیمانده افراد نیز در غاری مشرف بر چاه مستقر شدند.[۱۰] عامر بدون خواندن نامه در رقابت با ابو براء، [۱۱] حامل نامه پیامبر را به شهادت رساند و برای از میان بردن مبلغان از قبیلهاش یاری خواست؛ اما آنها به سبب تضمین ابوبراء از یاری او خودداری کردند. از اینرو، عامر با یاری خواستن از تیرههایی از قبیله بنیسلیم چون رِعْل، عُصَیّه و ذَکْوان که پس از کشته شدن طعیمة بن عدی که مادرش از بنیسلیم بود، در بدر کینه مسلمانان را در دل داشتند، [۱۲] مبلغان مسلمان را غافلگیرانه به شهادت رساندند.[۱۳]
از دو تنی که ستوران را به چرا برده بودند، منذر بن محمد هنگامی که از شهادت همراهان خود آگاه شد، با دیدن پیکر آنها به رغم ممانعت عمرو بن امیه که خواهان بازگشت او به مدینه بود، به خونخواهی آنها برخاست و در نبرد با مشرکان به شهادت رسید. با شهادت منذر، عمرو بن امیه به عنوان تنها باقیمانده این رویداد در مسیر بازگشت به مدینه به انتقام شهدای بئر معونه بدون آگاهی از همپیمانی بنیعامر با پیامبر، دو تن از آنها را کشت و سپس گزارش شهادت مبلغان را به پیامبر رساند. او مسؤولیت این کار را بر عهده ابوبراء دانست.[۱۴]
حسان بن ثابت در نکوهش ابوبراء شعری سرود که مایه رنجش وی شد و یکی از پسران ابوبراء را بر آن داشت تا به قصد کشتن عامر بن طفیل به وی حمله ببرد. عامر در این حمله مجروح شد؛ اما جراحت او به مرگش نینجامید.[۱۵]
گزارش انس
گزارش دیگر این رویداد از اَنَس بن مالک انصاری است که بخشهایی از آن به صورت پراکنده در منابع گوناگون و با اختلاف فراوان در هدف و مقصد این اعزام[۱۶] گزارش شده است. بر پایه این روایت، تیرههایی از قبیله بنیسُلَیم نزد پیامبر(ص) آمدند و از ایشان برای رویارویی با دشمنانشان یاری خواستند. پیامبر(ص) 70 تن را به یاری آنها فرستاد؛ اما آنان خیانت کرده، آنها را کشتند.[۱۷]
تعداد اعزامیان و شهدای بئر معونه
شهدای چاه معونه، جوانانی از انصار بودند که به قاری شهرت داشتند[۱۸] و روزها را به خدمت پیامبر و شبها را به آموزش و عبادت سپری میکردند.
پیامبر(ص) هنگامی که گزارش شهادت آنها را شنید، بسیار اندوهگین شد[۱۹] و قاتلانشان را تا 30[۲۰] یا 40[۲۱] روز در قنوت نماز نفرین کرد.
برخی منابع نزول آیه ( لَیسَ لَکَ مِنَ الاَمر...) را پس از این رخداد دانستهاند که در آن خداوند پیامبر(ص) را از ادامه لعن آنها بازداشت.[۲۲] اما شماری از مفسران با توجه به نزول این آیه در اُحد، چنین شان نزولی را نمیپذیرند.[۲۳]
منابع از مهاجرانی چون عامر بن فُهیره، حَکَم بن کیسان و نافع بن بُدیل خزاعی به عنوان شهدای معونه یاد کردهاند.[۲۴] اما در این منابع نام بسیاری از شهدای انصاری این رویداد ناگفته مانده است.
برخی آمار اعزامیان را بیش از 20 نفر[۲۵] و بعضی آنها را 30 تن شامل چهار مهاجر و 26 انصاری دانستهاند.[۲۶]
اختلاف در متون و شمار افراد شرکت کننده انصار در این سریه، موجب شده تا شماری از پژوهشگران در گزارشهای موجود تردید کنند و احتمال فضیلتسازی را در دورههای بعد منتفی ندانند.[۲۷]
پانویس
- ↑ المعالم الاثیره، ص276.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص302.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص44-45؛ تاریخ طبری، ج2، ص546-547؛ الدرر، ص178-179.
- ↑ المغازی، ج1، ص346؛ تاریخ خلیفه، ص44-45.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص466؛ ج2، ص184؛ المغازی، ج1، ص347؛ الثقات، ج1، ص238.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص45؛ تاریخ طبری، ج2، ص220؛ المغازی، ج1، ص347.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص72.
- ↑ المغازی، ج1، ص350؛ تاریخ دمشق، ج26، ص104-105.
- ↑ المغازی، ج1، ص347.
- ↑ تاریخ طبری، ج2، ص222.
- ↑ Muhammad at medina، p31.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص184-185؛ تاریخ دمشق، ج26، ص105.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص184-185؛ المغازی، ج1، ص347؛ دلائل النبوه، ج3، ص338-340.
- ↑ تاریخ طبری، ج2، ص220-221؛ السیرة النبویه، ج2، ص186؛ الثقات، ج1، ص240.
- ↑ دلائل النبوه، ج3، ص342؛ الدرر، ص181-182؛ الکامل، ج2، ص172.
- ↑ الطبقات الکبری، ج3، ص391؛ تاریخ طبری، ج2، ص549-550؛ معجم ما استعجم، ج4، ص1245.
- ↑ مسند ابی یعلی، ج5، ص300؛ السنن الکبری، ج2، ص199.
- ↑ المغازی، ج1، ص347؛ الطبقات، ج2، ص40؛ صحیح ابنحبان، ج16، ص253.
- ↑ المصنف، صنعانی، ج5، ص383-384.
- ↑ السنن الکبری، ج2، ص199؛ دلائل النبوه، ج3، ص350؛ المصنف، ابنابی شیبه، ج2، ص209؛ مسند ابی یعلی، ج5، ص300.
- ↑ مسند احمد، ج3، ص210؛ الاستیعاب، ج2، ص797؛ تاریخ دمشق، ج9، ص326.
- ↑ المغازی، ج1، ص350؛ تاریخ دمشق، ج9، ص326.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج8، ص355؛ روح المعانی، ج2، ص265.
- ↑ المغازی، ج1، ص352؛ تاریخ خلیفه، ص45؛ تاریخ طبری، ج2، ص546.
- ↑ اعلام الوری، ج1، ص186.
- ↑ المحبر، ص118؛ تفسیر بغوی، ج2، ص19.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج7، ص250، 254.
منابع
- الاستیعاب: ابنعبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- اعلام الوری: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، آل البیت:، 1417ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
- تاریخ مدینة دمشق: ابنعساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
- تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. 510ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
- الثقات: ابنحبان (م. 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق.
- الدرر: ابنعبدالبر (م. 463ق.).
- دلائل النبوه: البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
- روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، به کوشش عبدالباری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- السنن الکبری: البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر.
- السیرة النبویه: ابنهشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
- صحیح ابنحبان بترتیب ابنبلبان: علی بن بلبان الفارسی (م. 739ق.)، به کوشش الارنؤوط، الرساله، 1414ق.
- الصحیح من سیرة النبی(ص): جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، 1414ق.
- الطبقات الکبری: ابنسعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الکامل فی التاریخ: ابناثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
- المحبّر: ابنحبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
- مسند ابییعلی: احمد بن علی بن المثنی (م. 307ق.)، به کوشش حسین سلیم، بیروت، دار المامون للتراث.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر.
- المصنّف: ابنابیشیبه (م. 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
- معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
- Muhammad at medina