مقبره شیخ کلینی و شیخ کراجکی
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Masoud67 در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مقبره شیخ کلینی و شیخ کراجکی در محله شورجه در خیابان جمهوری بغداد، نزدیک مدرسه مستنصریه و مشرف به رود فرات، مسجد بزرگی به نام آصفیه وجود دارد که در آن، دو قبر، منسوب به دو تن از عالمان و محدثان بزرگ شیعه در قرون اولیه اسلامی، یعنیشیخ کلینی وشیخ کراجکی میباشد. با این حال، درباره انتساب این قبرها به این دو عالم، تردیدهایی وجود دارد و اقوال دیگری نیز در این باره بیان شده است.
شیخ کلینی
تولد
محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی(متوفای 328 یا 329 ه. ق)، از محدثان بزرگ شیعه، از آغاز تاکنون، به شمار میآید. او اصالتاً ایرانی و از روستای کلین، در جنوب شهر ری است و به همین علت، به لقب رازی نیز شناخته میشود. او از دیرباز تاکنون، مورد اعتماد همه علمای شیعه، بوده است و ازاینرو در محافل علمی و حوزوی شیعه، به لقب ثقة الاسلام، شناخته میشود.
دوران امامت
شیخ کلینی در زمان امام حسن عسگری(ع) متولد شد و معاصر دوره غیبت صغری و چهار نایب خاص امام زمان (ع) بود. او برخلاف نواب اربعه که به دلیل نیابت خاص، تقیه را رعایت میکردند، به طور علنی، به ترویج مذهب شیعه و گردآوری و تدوین اخبار و روایات اهلبیت(ع) میپرداخت. او بسیاری از روایاتی را که در طی سفرهای خود در زمان حیاتش، از راویان مختلف شنیده بود، در کتاب معروف خود «کافی»، گردآوری کرد. به گفته نجاشی، کلینی در مدت بیست سال، آن کتاب را گردآوری کرده است.[۱] شیخ کلینی، آثار دیگری نیز داشته است.[۲]
وفات
به گفته علمای رجال شیعه، کلینی در سال 328 ه. ق، در بغداد از دنیا رفت و پیکر وی در قبرستان باب کوفه (بخش غربی این شهر)، به خاک سپرده شد.[۳] نجاشی از احمد بن عبدون نقل کرده که او گفته است: «من محل قبر او را میدانستم. اما اکنون، از بین رفته است». [۴]
شیخ کراجکی
ابوالفتح محمد بن علی بن عثمان، معروف به کَراجکی، فقیه، متکلم، محدث، ادیب و منجم مشهور شیعه، در نیمه اول قرن پنجم هجری است. او در بغداد، از مجلس درس علمایی، چون شیخ مفید و حسین بن عبیدالله واسطی، بهره مند گردید.[۵] کراجکی بیشتر عمر خود را به مسافرت گذراند و از آثار وی برمیآید که او در شهرهایی، همچون قاهره، حلب، دمشق، رمله و طرابلس حضور یافته و در آنجا به سماع و نقل حدیث، پرداخته است. کراجکی در بسیاری از شاخههای علوم روزگار خود تالیفاتی داشته و فهرستی از این تالیفات در رسالهای خطی، گردآوری شده است. او تعدادی از تالیفات خود را برای چند تن از امرا و دولتمردان شیعه در شام و مصر، از جمله امیر ناصرالدوله حسن بن حسین بن حمدان (امارت دمشق: 433- 440 ه. ق)، از نسل حمدانیان حلب و موصل، نوشته است. البته امروزه بیشتر آثار وی از بین رفته و تنها برخی از این آثار، از جمله کنزالفوائد، باقی مانده است.[۶]
نظریات درباره قبر شیخ کلینی
اهل سنت بغداد، قبری را که امروزه شیعیان به شیخ کلینی، نسبت میدهند، از دیرباز، قبر حارث محاسبی، از صوفیان بزرگ قرن چهارم هجری میدانند. شیخ مصطفی صدیقی دمشقی، در سفرنامه خود (از سال 1139 ه. ق)، گفته است که او در تکیه مولویه، قبر حارث محاسبی را زیارت کرده است.[۷] صاحب جامع الانوار نیز از وجود قبر حارث محاسبی در زاویه مولویه در جانب شرقی بغداد، سخن گفته[۸] و «یاسین عمری» نیز مرقد حارث محاسبی را در تکیه مولویه بغداد، تعیین کرده است.[۹]از میان نویسندگان شیعه، ابوعلی محمد بن اسماعیل کربلایی (متولد سال 1159 ه. ق)، در کتاب رجال خود نوشته است: قبر شیخ کلینی در بغداد شرقی، مشهور است و عام و خاص آن را در تکیه مولویه، زیارت میکنند و بیرون قبر، سمت چپ کسی که از پل عبور میکند، پنجرهای وجود دارد. صاحب کتاب «روضة العارفین» از شخص مورد اعتمادی، نقل کرد که یکی از حاکمان بغداد، تصمیم گرفت بر قبر وی، ساختمانی بسازد. به او گفتند اینجا قبر یکی از شیعیان است. پس او دستور تخریب قبر را داد. پس قبر را حفر کردند و دیدند که مدفون با کفن خود، تغییر نکرده است و کنار وی، شخص کوچکتری نیز با کفن خود دفن شده است. ازاینرو دستور داد بر قبر وی، گنبدی بنا کردند.[۱۰]
صاحبمراقد المعارف نیز به نقل از سیدهاشم بحرانی در روضة الواعظین، شبیه این داستان را چنین نقل کرده است که در گذشته، یکی از حاکمان، اقدام به تخریب قبر کلینی و نبش قبر وی کرد. اما به علت کرامتهایی که از وی صادر شد، آن را دوباره بازسازی کرد.[۱۱] محمود شکری آلوسی، احتمال داده است که این مقبره، در واقع مدفن یکی از خلفای عباسی است. او چنین استدلال کرده است که بنای اصلی و تاریخی این مقبره، بنایی محکم میباشد و بعید است چنین آرامگاهی را بر قبر شخصیتهایی، چون حارث محاسبی یا شیخ کلینی، ساخته باشند و با توجه به اینکه محل مسجد آصفیه، در اصل، یکی از بناهای جانبی و وابسته به مدرسه مستنصریه بغداد بوده، میتواند این مقبره، مدفن مستنصر بالله عباسی باشد.[۱۲] اما این نظریه نیز نمیتواند درست باشد؛ زیرا به گفته مورخان، مستنصر عباسی در سال (640 ه. ق)، درگذشت و در یکی از کاخهای خلفای عباسی در دارالخلافه بغداد، به خاک سپرده شد. سپس جنازه اش را به مقبرهای که برای خود در قبرستان خلفای عباسی در منطقه رصافه ساخته بود، منتقل کردند[۱۳] و همانگونه که محمد سعید راوی و عماد عبدالسلام رؤوف اشاره کردهاند، محله رصافه، متصل به محله اعظمیه، در نقطه دیگری از بغداد، قرار داشته است. پس این قبر، ارتباطی با مستنصر عباسی ندارد.[۱۴] مصطفی جواد و عماد عبدالسلام رؤوف نیز احتمال دادهاند که این مقبره، در اصل مدفن یکی از شخصیتهای نیمه دوم قرن هفتم هجری، به نام عزالدین ابومحمدحسن بن قاسم بن هبة الله نیلی (متوفای 71 ه. ق) است[۱۵] که از علمای بزرگ مدرسه مستنصریه بود و نزد غازان خان مغول، از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار بود و پس از درگذشت، در دارالقرآن مستنصریه، به خاک سپرده شد.[۱۶]
تاریخچه و توصیف مسجد
مسجدی که امروزه، قبر شیخ کلینی و کراجکی در آن، قرار دارد، در اصل یک دارالقرآن وابسته به مدرسه مستنصریه بغداد بود که گفته میشود در سال (1017 ه. ق)، محمد چلبی، آن را به یک تکیه یا خانقاه طریقت مولویه (منسوب به مولوی، شاعر بزرگ ایران)، تبدیل کرد و در آن زمان، به نام «مولاخانه» (در واقع: «مولویخانه») نامیده شد. سپس در دوره داوود پاشا والی عثمانی (ولایت: 1232- 1241 ه. ق)، بازسازی و به مسجد تبدیل شد و از آن پس، با انتساب به داوود پاشا که ملقب به آصف الزمان بود، به مسجد آصفیه نامیده شد.[۱۷]مساحت مسجد، حدود ششصد متر است و دارای سه ورودی است که دو ورودی، متصل به شبستان مسجد و ورودی سوم، متصل به مقبره است. اتاق مقبره، مربع شکل و طول هر ضلع آن، هفت متر است. قبر منسوب به شیخ کلینی، میان اتاق قرار دارد و روی آن، یک صندوق چوبی مشبک، نصب شده است.[۱۸] قبر منسوب به شیخ کراجکی نیز در همین اتاق قرار دارد. همچنین مسجد دارای یک گلدسته و دو گنبد آبی- سبز رنگ است که یکی از این دو گنبد، بر اتاق مقبره قرار دارد.
پانویس
- ↑ رجال النجاشی، ص377.
- ↑ رجال النجاشی، ص377.
- ↑ الفهرست، ص136؛ رجال النجاشی، ص377 و 378.
- ↑ رجال النجاشی، ص378.
- ↑ دائرةالمعارف تشیع، ج13، ص604.
- ↑ برای آگاهی بیشتر درباره شیخ کراجکی، ر. ک: الکراجکی: عصره، سیرته، عالمة الفکری ومُصنّفاته، الشیخ جعفر المهاجر.
- ↑ دلیل خارطة بغداد المفصل، ص314؛ مراقد بغداد، ص8.
- ↑ جامع الانوار فی مناقب الاخیار، ص297.
- ↑ تاریخ محاسن بغداد، الکیلانی البغدادی، ص246.
- ↑ دلیل خارطة بغداد المفصل، ص316.
- ↑ مراقد المعارف، ج2، ص217.
- ↑ تاریخ مساجد بغداد وآثارها، شکری الآلوسی، ص30 و 31.
- ↑ دلیل خارطة بغداد المفصل، ص181.
- ↑ خیر الزاد، ص84 و 85.
- ↑ دلیل خارطة بغداد المفصل، ص313؛ خیر الزاد، ص85.
- ↑ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص90 و 92.
- ↑ دلیل خارطة بغداد المفصل، ص181.
- ↑ معجم المراقد والمزارات فی العراق، ص335.
منابع
*رجال النجاشي ، احمد بن علي، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ط ۶، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، ١۴١٨ه .ق.
*الفهرست، محمد بن الحسن (الشيخ الطوسي)، تصحيح: محمد صادق بحرالعلوم، النجف، المكتبة المرتضوية.
*دايرةالمعارف تشيع ، زير نظر: احمد صدر حاج سيد جوادى، بهاءالدين خرمشاهى و كامران فانى. تهران، نشر شهيد محبى.
*دليل خارطة بغداد المفصّل في خطط بغداد قديماً وحديثاً، مصطفي جواد و احمد سوسة، بيروت، مكتبة الحضارات، ١۴٣٢ه .ق - ٢٠١١م.
*مراقد بغداد ، يونس الشيخ ابراهيم السامرائي، بغداد، مكتبة الشرق الجديد، (لا ت).
*جامع الانوار في مناقب الاخيار ، صفاءالدين عيسي البندنيجي القادري، تحقيق: اسامة ناصر النقشبندي و مهدي عبدالحسين النجم، ط ١، بيروت، الدار العربية للموسوعات، ١۴٢٢ه .ق - ٢٠٠٢م.
*تاريخ محاسن بغداد ، السيد ميعاد شرفالدين الكيلاني البغدادي، بيروت، دار الكتب العلميه، ١۴٣۴ه .ق - ٢٠١٣م.
*مراقد المعارف ، محمد حرزالدين، تحقيق: محمدحسين حرزالدين، قم، سعيد بن جبير، ٢٠٠٧م.
*تاريخ مساجد بغداد وآثارها ، محمود شكري الالوسي، بغداد، مطبعة دار السلام، ١٣۴۶ه .ق.
*خير الزاد في تاريخ مساجد وجوامع بغداد، السيد محمد سعيد الراوي، تحقيق وتعليق: عماد عبدالسلام رؤوف، بغداد، مركز البحوث والدراسات الاسلامية، ١۴٢٧ه .ق - ٢٠٠۶م.
*تلخيص مجمع الآداب في معجم الالقاب، عبدالرزاق بن احمد الشيباني (ابن الفوطي)، تحقيق: مصطفي جواد، دمشق، وزارة الثقافة والارشاد القومي - مطبوعات مديرية إحياء التراث القديم، (لا ت).
*معجم المراقد والمزارات في العراق ، ثامر عبدالحسن العامري، (لا م)، (لا ن)، (لا ت).