دفن‌شدگان در آستان کاظمی و محدوده آن

از ویکی حج
نسخهٔ تاریخ ‏۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۱ توسط Abbasahmadi1363 (بحث | مشارکت‌ها) (←‏سیدمحسن اعرجی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

کاظمین منطقه‌ای است در شمال بغداد و در غرب رودخانه دجله که بخاطر وجود مرقد دو امام معصوم، امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) از اماکن مقدس شیعیان به شمار می‌آید.

حرم کاظِمَیْن، در ابتدا به عنوان قبرستان قریش شناخته می‌شد؛ اما پس از دفن پیکر مطهر امام موسی بن جعفر و نوه ایشان امام محمد بن علی جواد(ع)، به نام حرم کاظِمَیْن مشهور گردید.

در طول تاریخ، شخصیت‌های فراوانی، همچون سادات، علما، فقها، محدثان، دانشمندان، شاعران، امیران، وزیران و رجال سیاسی، در آستان کاظمین(ع) و اطراف آن، دفن شده‌اند.

فرزندان امام کاظم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تا حدود نیمه قرن بیستم میلادی، وسط صحن آستان کاظمین(ع)، نزدیک به زاویه جنوب شرقی آن، زیارتگاهی وجود داشت که به دو تن از فرزندان امام موسی کاظم(ع) به نام‌های ابراهیم و اسماعیل، منسوب بود و در زیارتنامه‌ای که در آنجا وجود داشت، از این دو فرزند، به صاحبان این زیارتگاه، یاد شده بود.

شخصیت‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علما و نویسندگان درباره نام این دو فرزند اختلاف نظر شدیدی داشته‌اند و در منابع موجود، در این‌باره هیچ اجماعی وجود نداشته است. سیدمهدی قزوینی گفته است که نام این دو فرزند، مشخص نیست. سپس ادامه داده است که به قولی، یکی از این دو، عباس بن موسی(ع) بوده که در کتاب‌های رجالی و روایی مذمت شده است.[۱] مامقانی نیز در رجال خود نوشته است: «به عقیده عامه مردم، احمد بن موسی(ع)، کنار پدرش در صحن آستان کاظمین، مدفون است. اما سند و مدرکی بر این قول وجود ندارد».[۲] محمود شکری آلوسی نیز نام این دو فرزند امام(ع) را ابراهیم و جعفر، ذکر کرده است.[۳] مورخان و علمای انساب، درباره اینکه امام موسی کاظم(ع)، یک یا دو فرزند، به نام ابراهیم داشته است، اختلاف‌نظر دارند. در بیشتر کتب تاریخ و تراجم ائمه(ع)، برای آن حضرت(ع)، تنها از یک فرزند به نام ابراهیم، یاد شده است؛[۴] در حالی‌که در تعدادی از منابع انساب، برای ایشان از دو فرزند به این نام، یعنی ابراهیم اکبر و ابراهیم اصغر، یاد شده است.[۵]

مزار منسوب به دو تن از فرزندان امام کاظم(ع) در حرم کاظمین

سیدجعفر اعرجی (متوفای 1332ه. ق) و محمدحسن آل‌یاسین معتقدند قبری که امروزه مردم، به عنوان قبر سیدمرتضی علم‌الهدی، بیرون آستان کاظمین زیارت می‌کنند، در واقع، قبر ابراهیم مرتضی، فرزند امام موسی کاظم(ع) است. مستند این دو نویسنده آن است که به گفته برخی مورخان و مؤلفان شیعه، از جمله ابن‌عنبه، تابوت قبر سیدمرتضی، به کربلا انتقال یافت و کنار پدر و برادرش سید رضی، به خاک سپرده شد.[۶]

به‌جز ابراهیم مرتضی، مورخان و نویسندگان، از دفن فرزند دیگری از فرزندان امام موسی کاظم(ع) در مقابر قریش، سخن نگفته‌اند.

درباره مدفن فرزندان دیگر امام کاظم(ع)، یعنی اسماعیل، احمد، جعفر و عباس که اسامی آنان به عنوان مدفون دوم در زیارتگاه فرزندان امام کاظم(ع) در صحن آستان کاظمین(ع) ذکر شده است، مدرک معتبری وجود ندارد. بلکه اقوال مشهورتر دیگری، درباره مدفن آنها وجود دارد که پذیرش دفن آنها را در کاظمین، دشوار می‌کند؛ برای مثال، اسماعیل بن موسی(ع) که فقیه و محدث جلیل‌القدری نیز بوده و شیخ طوسی و نجاشی، تالیفاتی را برای او برشمرده‌اند، در مصر سکونت داشت و فرزندانش نیز در همان‌جا بودند.[۷] بنابراین او به احتمال زیاد در همان‌جا، از دنیا رفته است.

به هر حال، آل‌یاسین از شیخ فاضل الکلیدار، متولی آستان کاظمین(ع)، نقل کرده است که او تاکید می‌کرد که این زیارتگاه، هیچ ارتباطی با فرزندان امام کاظم(ع) ندارد؛ زیرا در جریان تخریب بنای آن، دو سنگ قبر، روی این قبور پیدا شد که نام و نسبِ دفن شدگان، نشان می‌داد که آنان، دو شخصیت ایرانی از دوره متاخرند.[۸]

پیشینه بنا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره تاریخ بنای اولیه این زیارتگاه، اطلاعی در دست نیست. اما می‌دانیم که سلیم پاشا، از رجال دوره عثمانی، بنای آن را که خراب شده بود، در زمان سلطان عبدالمجید عثمانی، در سال 1269ه. ق، بازسازی کرد و عبدالباقی عمری و شیخ جابر کاظمی نیز اشعاری بدین مناسبت سرودند.[۹]

توصیف ساختمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ساختمان زیارتگاه، شامل بنایی مستطیل شکل و دارای دو گنبد کوچک بود که نماهای بیرونی و دو گنبد بنا، کاشی‌کاری شده بود. سپس به مرور زمان دوباره رو به خرابی رفت؛ تا اینکه در آغاز ماه ربیع‌الاول سال 1371ه. ق، به بهانه ثابت نشدن انتساب آن به فرزندان امام کاظم(ع)، ویران گردید و آثار آن، کامل از میان رفت.[۱۰]

ابن‌قولویه قمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی،[۱۱] معروف به ابن‌قولویه»، از محدثان و علمای بزرگ شیعه، در قرن چهارم هجری است. او از محدثان ثقه و جلیل‌القدر شیعه، به شمار می‌آید که علمای شیعه او را به بزرگی و فضیلت یاد کرده‌اند.[۱۲] پدرش، ابوجعفر محمد بن قولویه نیز از راویان شیعه است که قبرش تا به امروز، در محل قبرستان باغ ملی سابق قم (شمال قبرستان شیخان)، باقی مانده و زیارتگاه است. از جزئیات زندگی ابن قولویه، اطلاع زیادی در دست نیست. علمای شیعه، اسامی تعدادی از تالیفات ابن‌قولویه را نام برده‌اند که امروزه نشانی از آنها در دست نیست؛ اما مشهورترین کتاب وی که امروزه در دسترس قرار دارد، کتاب «کامل الزیارات» است که از منابع مهم حدیثی شیعه درباره زیارت ائمه معصوم(ع) به شمار می‌آید و تاکنون چندین بار منتشر شده است. ابن‌حجر عسقلانی، سال وفات ابن قولویه را 368ه. ق، ذکر کرده است.[۱۳] منابع معتبر، به محل وفات و دفن ابن قولویه، اشاره نکرده‌اند. اما با توجه به اشاره شهید اول که گفته است شیخ مفید، نزدیک قبر امام جواد(ع)، کنار شیخ خود، ابن قولویه، به خاک سپرده شد،[۱۴] می‌توان نتیجه گرفت که او نیز در بغداد وفات یافته و قبر وی و شاگردش، شیخ مفید، در یک‌جا، در آستان کاظمین واقع است.

شیخ مفید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مزار شیخ مفید در حرم کاظمین

محمد بن محمد بن نعمان حارثی عکبری بغدادی، ملقب به شیخ مفید، از علما، فقها و متکلّمان بزرگ در تاریخ شیعه است که در زمان خود، ریاست و مرجعیت معنوی شیعیان را برعهده داشت. در منابع تاریخی از وی، با شهرت «ابن‌معلم» یاد شده است؛ زیرا پدر وی، معلمی بود که به گفته ابن‌حجر عسقلانی در واسط زندگی می‌کرد و شیخ مفید نیز به قولی در همین شهر و به قول دیگری در «عُکبرا» به دنیا آمد.[۱۵] نجاشی، تاریخ تولد وی را یازده ذی‌القعده سال 336ه. ق، گفته است.[۱۶] اما به قول دیگری نیز در سال 338ه. ق، به دنیا آمده است.[۱۷]

وفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این عالم بزرگ، در شب جمعه، سه روز باقی‌مانده از ماه رمضان سال 413ه. ق، از دنیا رفت.[۱۸] شاگردش سید مرتضی، بر پیکر او نماز گزارد[۱۹] و قصیده‌ای نیز در رثای او سرود.[۲۰] به گزارش منابع، تشییع جنازه وی، بسیار باشکوه و با حضور جمعیت زیادی از شیعیان، برگزار شد.

نمایی دیگر از مزار شیخ مفید در حرم کاظمین

محل دفن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ مفید، ابتدا در خانه خود دفن شد. اما پس از چند سال، پیکرش را به مقابر قریش منتقل کردند و نزدیک قبر امام محمد جواد(ع) به خاک سپردند.[۲۱] علامه مجلسی، از شهید اول نقل کرده است که شیخ مفید، کنار قبر شیخ خود، ابن‌قولویه، نزدیک قبر امام محمد جواد(ع)، به خاک سپرده شده است.[۲۲] قبر وی امروزه در رواق شرقی حرم امام موسی کاظم و امام محمد جواد(ع) قرار دارد و بر آن، پنجره فولادی برنجی قیمتی از دوره عثمان قرار دارد. به گفته عبدالحمید عباده، در گذشته بر قبر شیخ مفید، ضریحی وجود نداشته است. اما از سال 1134ه.ق؛ 1921م، یک ایرانی به نام ملا احمد یزدی، روی قبر وی، ضریحی نصب کرد.

خواجه نصیرالدین طوسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی، معروف به محقق طوسی[۲۳] و خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم و فیلسوف بزرگ شیعه، در سال 597ه. ق، در طوس[۲۴] به دنیا آمد.[۲۵] وی در هجده ذی‌حجه سال 672ه. ق، در بغداد درگذشت و در مجاورت حرم مطهر امامین کاظمین(ع)، درون یک سردابه قدیمی خالی که گفته می‌شود برای خلیفه عباسی الناصر، ایجاد شده بود، به خاک سپرده شد.[۲۶] این سردابه، به علت دفن الناصر در رصافه بغداد، خالی مانده بود. گفتنی است که تاریخ اتمام حجاری آن، مطابق با روز ولادت خواجه بود.[۲۷]

سیداسماعیل صدر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سیداسماعیل صدر، پسر سیدمحمد، پسر سیدصالح، از فقهای شیعه در نیمه اول سده سیزدهم و نیمه دوم سده چهاردهم است.

خاندان صدر، از خاندان‌های علمی و سادات شیعه در جبل عامل است که بسیاری از علمای این خاندان، به ایران و عراق مهاجرت کردند. نسب این خاندان با 28 واسطه، به ابراهیم، پسر امام موسی کاظم(ع) می‌رسد. سیدصالح، جد سیداسماعیل، به عراق و سپس به اصفهان مهاجرت کرد و در این شهر، اقامت گزید. سیداسماعیل صدر، در 1258ه. ق، در اصفهان به دنیا آمد و در شش سالگی پدر و در چهارده سالگی برادر بزرگ خود را از دست داد. او مقدمات علوم دینی را در اصفهان آموخت و در سال 1281ه. ق، به نجف اشرف مهاجرت کرد و در جلسات درس میرزا محمدحسن شیرازی حضور یافت. سید اسماعیل صدر، در اواخر عمر، به کاظمین مهاجرت کرد و سرانجام در این شهر، در سن 80 یا 81 سالگی، در روز سه‌شنبه، دوازده جمادی‌الاولی 1388ه. ق، از دنیا رفت و پس از تشییع جنازه باشکوهی، در اتاقی پایین پای رواق مطهر حرم کاظمین(ع)، به خاک سپرده شد.

مقبره سیداسماعیل صدر، در قسمت شمال شرقی حرم مطهر قرار دارد و دارای پنجره مشبکی به سمت صحن باب المراد است که بالای آن، کتیبه‌ای طلا کاری شده حاوی آیه‌ای از قرآن، وجود دارد. سیداسماعیل صدر، چهار فرزند پسر، به نام‌های سید محمدمهدی، سیدصدرالدین (متوفای 1372 ه.ق)، سید محمدجواد و سیدحیدر (متوفای 1356ه. ق) داشت که همه آنها، از علما و فقها بودند و به جز سید صدرالدین صدر که در حرم مطهر حضرت معصومه(س) در قم مدفون می‌باشد،[۲۸] سه فرزند دیگر، کنار پدر در کاظمین، به خاک سپرده شده‌اند.

فرهاد میرزای قاجار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهاد میرزا، ملقب به «معتمدالدوله»، فرزند پانزدهم عباس میرزا، فرزند فتحعلی‌شاه قاجار است که از ادیبان، شاعران، مجتهدان و رجال سیاسی قرن سیزدهم هجری، به شمار می‌آید. او از شاهزادگان قاجار بود که در عین وابستگی به حکومت و سیاست، شخصیتی علمی و فرهنگی به شمار می‌آمد و تاریخ، جغرافیا و زبان انگلیسی را به خوبی می‌دانست و در علوم حوزوی نیز به درجه اجتهاد رسیده بود. فرهاد میرزا در سال 1305ه. ق، خدمات و اقدامات عمرانی چشمگیری در آستان کاظمین به عمل آورد؛ از جمله آنکه ساختمان کنونی صحن و گلدسته‌های آستان را طلاکاری نمود. سرانجام او در سال 1305ه. ق، در تهران از دنیا رفت. جنازه‌اش را یک سال بعد از فوت، به کاظمین منتقل کردند و در مقبره فرهادیه در باب المراد آستان کاظمین(ع)، به خاک سپردند.

ابویوسف قاضی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابویوسف یعقوب بن ابراهیم بن حبیب بن سعد انصاری، مشهور به «ابویوسف قاضی»، شاگرد ابوحنیفه و قاضی بغداد در دوره عباسی است.

ابویوسف انصاری از سوی‌ هادی عباسی و سپس‌ هارون الرشید، منصب قضاوت را عهده‌دار گردید و نخستین کسی بود که در اسلام، به عنوان «قاضی القضات» شناخته شد. فرزندش، یوسف نیز از سوی وی، قاضی جانب غربی بغداد بود و پس از وی،‌هارون الرشید او را به عنوان قاضی القضات، نصب کرد.[۲۹] او سرانجام در سن 69 سالگی، در ربیع‌الاول سال 182ه. ق، درگذشت.[۳۰]

بیشتر مورخان، به محل دفن ابویوسف قاضی، اشاره نکرده‌اند. اما ابن‌فوطی نوشته است که او را در «مقابر قریش» (آستان کاظمین امروزی) دفن کردند.[۳۱]

از میان جغرافی‌دانان و جهانگردان مسلمان نیز، بشّاری مقدسی در نیمه قرن پنجم هجری، شمس‌الدین محمد بن مازه و علی بن ابی‌بکر هروی، در اواخر قرن ششم هجری، به وجود قبر وی در مقابر قریش، اشاره کرده‌اند.[۳۲]

گویا در قرون میانی اسلامی، قبر ابویوسف به علت بی‌توجهی و بازسازی نشدن، به مرور زمان از بین رفته است. شاهد بر این مسئله، آن است که سیدنعمت‌الله جزائری، در اواخر قرن یازدهم هجری نوشته است: قبر ابویوسف، قبلاً شناخته شده نبود. در دهه هفتاد از قرن یازده، محلی را متصل به صحن آستان موسوی حفر کردند و در آنجا، قبری آشکار شد که روی آن، سنگی به نام ابویوسف وجود داشت. پس روی آن، ساختمانی متصل به آستان مقدس بنا کردند.[۳۳]

گویا از آن پس، قبر ابویوسف قاضی دوباره مورد توجه اهل‌سنت قرار گرفته و ساختمان آن تا به امروز، بارها بازسازی شده است؛ به‌طوری که امروزه یکی از زیارتگاه‌های آنان در بغداد، به شمار می‌آید. قبر ابویوسف قاضی، امروزه در مسجدی بیرون زاویه جنوب شرقی آستان کاظمین و متصل به ضلع شرقی صحن آستان، قرار دارد.

سیدرضی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابوالحسن محمد بن ابواحمد حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم(ع)، مشهور به سیدرضی یا شریف رضی، برادر کوچک‌تر سیدمرتضی و از علمای مشهور شیعه و گردآورنده کتاب شریف نهج‌البلاغه است. پدر وی، ابواحمد حسین بن موسی، از سادات جلیل‌القدر و نقیب سادات در زمان خود بوده است.

مقبره مقبره سیدرضی در اطراف حرم کاظمین

سید رضی، شهرت خود را در جهان تشیع، بیشتر از هر چیز وامدار تدوین کتاب شریف نهج‌البلاغه است. سیدرضی، از شاعران بزرگ عرب به شمار می‌آید که اشعار وی در تاریخ ادبیات عرب، جایگاه ویژه‌ای دارد و مورد توجه بسیاری از دوستداران شعر و ادب عربی است.

سرانجام وی در سن 47 سالگی، در روز یکشنبه، ششم محرم سال 406ه. ق، از دنیا رفت و او را در خانه خود، نزدیک مسجد انباریین در محله کرخ بغداد، به خاک سپردند.[۳۴] گویند سید مرتضی که طاقت دیدن جنازه برادر و به خاک سپردنش را نداشت، به حرم کاظمین رفت و فخرالملک، وزیر بهاءالدوله دیلمی، بر وی نماز گزارد.[۳۵]


ابن‌عنبه، نسب‌شناس مشهور، ادعا کرده است که تابوت سید رضی بعداً به حرم امام حسین(ع) انتقال یافت و نزد پدرش، به خاک سپرده شد و در زمان وی، قبرش آشکار و معروف بوده است.[۳۶] اما او هیچ توضیحی نداده است که چگونه و در چه زمانی، تابوت قبر سید رضی به کربلا انتقال یافته است. با این حال، قول ابن‌عنبه به سایر منابع شیعه راه یافته و بیشتر علما و نویسندگان شیعه در قرون اخیر، آن را قبول کرده‌اند.[۳۷]

در رد این ادعا باید گفت که بیشتر منابع تاریخی متقدم که زندگی‌نامه سید رضی را آورده‌اند، تنها از دفن وی در خانه‌اش در بغداد سخن گفته‌اند و هیچ اشاره‌ای به موضوع انتقال وی به کربلا نکرده‌اند. حتی ابن ابی‌الحدید نیز که در مقدمه شرح نهج‌البلاغه، زندگی‌نامه مفصل سید رضی را گردآوری کرده، به این مسئله، اشاره نکرده است؛ در حالی‌که بیشتر این منابع، به صراحت، از انتقال پدرش ابواحمد حسین به کربلا، سخن گفته‌اند.

به هر حال، امروزه زیارتگاهی منسوب به سید رضی، نزدیک آستان کاظمین وجود دارد که با محلی که مورخان، به عنوان خانه و محل دفن سید رضی در محله کرخ بغداد، مشخص کرده‌اند، قابل انطباق نیست؛ زیرا محله کرخ، در جنوب بغداد قرار داشته و مقابر قریش (آستان کاظمین امروزی)، در شمال بغداد واقع بوده است. اما دلیل مهم‌تر بر این مسئله، قول ابن‌خلّکان در وفیات‌الاعیان است که پس از بیان دفن سید رضی در خانه‌اش در کرخ بغداد، نوشته است که این خانه ویران شد و قبر سید رضی در آن، از بین رفت.[۳۸]

نمای درونی مرقد سیدرضی در اطراف حرم کاظمین

سیدمرتضی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نمای کلی مرقد سیدمرتضی در اطراف حرم کاظمین

ابوالقاسم علی بن ابواحمد حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم(ع)، مشهور به سیدمرتضی یا شریف مرتضی، برادر بزرگ‌تر سیدرضی و از علمای مشهور شیعه است. سیدمرتضی در سال 355ه. ق، به دنیا آمد.[۳۹] وی بزرگ‌ترین عالم شیعه در زمان خود به شمار می‌آید که در فنون و رشته‌های دینی زمان خود به‌ویژه اصول فقه و کلام، صاحب‌نظر بوده است و تعدادی از علما و فقهای بزرگ شیعه در آن زمان نیز در محضر سیدمرتضی، درس خوانده‌اند.

نمای درونی مرقد سیدمرتضی

براساس منابع تاریخی معتبر، سیدمرتضی در روز یکشنبه، 25 ربیع‌الاول سال 436ه. ق، در بغداد درگذشت و در خانه‌اش، به خاک سپرده شد.[۴۰] اما ابن‌عنبه، نسب‌شناس مشهور، همان‌گونه که درباره سیدرضی ادعا نموده، درباره سیدمرتضی نیز گفته است که تابوت او پس از دفن اولیه در بغداد، به حرم امام حسین(ع) انتقال یافت و نزد پدر و برادرش به خاک سپرده شد و قبور آنان، آشکار و معروف بوده است.[۴۱] اما هیچ توضیحی نداده است که چگونه و در چه زمانی، این اتفاق رخ داده است. با این حال، قول ابن‌عنبه به سایر منابع شیعه راه یافته و مورد پذیرش علما و نویسندگان شیعه در قرون اخیر، واقع شده است.[۴۲]

اما ادعای انتقال جنازه سید مرتضی به کربلا، از نظر تاریخی پذیرفتنی نیست. با این حال، امروزه قبر و زیارتگاهی منسوب به وی، نزدیک آستان کاظمین(ع) و در فاصله کمی از زیارتگاه منسوب به سیدرضی وجود دارد.

برخی وجود این دو زیارتگاه را چنین توجیه کرده‌اند که محل دفن اولیه سیدرضی و مرتضی، در بغداد بوده است. اما همان‌گونه که بیان شد، با توجه به تصریح منابع تاریخی کهن و معتبر مبنی بر دفن هریک از سیدرضی و مرتضی در خانه آنها، این ادعا را نیز نمی‌توان پذیرفت.

سیدجعفر اعرجی (متوفای 1332ه. ق) و محمدحسن آل‌یاسین معتقدند قبری که امروزه مردم، به عنوان قبر سیدمرتضی علم‌الهدی بیرون آستان کاظمین(ع) زیارت می‌کنند، در واقع قبر ابراهیمِ مرتضی، فرزند امام موسی کاظم(ع) است.[۴۳]

شیخ کاظم ازری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ کاظم بن محمد بن مراد ازری بغدادی از شاعران بزرگ شیعه در سده دوازدهم هجری، در ماه جمادی‌الاولی سال 1143ه. ق، در بغداد به دنیا آمد.[۴۴] خانه پدری وی، در محله «راس القریه» در بغداد قرار داشت. او تا هفت سالگی، زمینگیر بود و پس از آن، راه رفتن را آموخت. در آغاز به فراگرفتن علوم عربی و فقه و اصول، نزد بزرگان زمان خود اهتمام ورزید. اما علاقه‌اش به شعر و ادب باعث شد که دروس دیگر را ادامه ندهد و در کمتر از بیست سالگی، سرودن شعر را آغاز کرد. می‌توان شیخ کاظم ازری را از شاعران بزرگ شیعه عرب در زمان خود، به شمار آورد.

خاندان ازری، مقبره‌ای خانوادگی در کاظمین داشته‌اند که در سردابی مقابل قبر سیدمرتضی، واقع بوده است. وی پس از وفات، کنار قبور پدران و برادران خود در همین مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد. سید حسن صدر، تاریخ وفات وی را سال 1212ه. ق، ذکر کرده است.[۴۵] اما به نوشته سید محسن امین، تاریخی که بر سنگ قبر وی در این سرداب ثبت شده، سال 1201ه. ق، است.[۴۶]

صاحب مراقد المعارف، اشاره کرده است که در سال 1325ه. ق، وارد مقبره سیدمرتضی شده است. اما هیچ نشانی از قبر شیخ کاظم ازری، در زیرزمین مقبره نیافته است. بنابراین نتیجه گرفته است که نشان قبر وی، از بین رفته است.[۴۷]

سید محسن اعرجی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید محسن بن سیدحسن حسینی اعرجی کاظمی، معروف به «محقق بغدادی»، از علما و فقهای شیعه در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری است. او از علمای مقیم کاظمین و امام جمعه آنجا بود.

علمایی همچون سیدمحمدباقر موسوی شفتی، سیدصدرالدین عاملی و سیدعبدالله شبّر، نزد وی شاگردی کرده‌اند. از تالیفات وی، می‌توان از «المحصول فی علم الاصول»، «الوافی» (در شرح وافیه ملا عبدالله تونی) و «سلالة الاجتهاد» (در فقه) یاد کرد.

سید محسن اعرجی، ذوق شاعری نیز داشت و اشعاری در رثای اهل‌بیت(ع) و همچنین منظومه‌ای دینی، سروده است. او در اوایل دهه چهارم سده سیزدهم هجری، از دنیا رفت.[۴۸] قبر وی در محله تلِ کاظمین، بیرون از ضلع جنوبی صحن آستان کاظمین(ع)، واقع بود و روی آن، گنبدی وجود داشت. این گنبد تا حدود سال 1400ه. ق پابرجا بود. اما در جریان طرح توسعه اطراف صحن، ویران گردید و امروزه محل آن، به پارکینگ تبدیل شده است.[۴۹]

سایر مدفونان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

1. یحیی بن حسین ذوالدمعة بن زید بن امام زین‌العابدین(ع) (متوفای 207ه. ق).[۵۰]

2. زبیده، دختر جعفر، فرزند منصور عباسی، همسر‌ هارون‌الرشید و مادر امین عباسی (متوفای 216ه. ق).[۵۱]

3. ابومحمدحسن بن محمد مهلّبی (متوفای 352ه. ق)، وزیر معزالدوله دیلمی.[۵۲]

4. ابوالقاسم علی بن اسحاق بن خلف بغدادی، معروف به زاهی (متوفای 352 یا 361ه. ق)، شاعر شیعه.[۵۳]

5. ابوبکر محمد بن عمر تمیمی، معروف به ابن‌جعابی (متوفای 355ه. ق)، از محدثان شیعه.[۵۴]

6. معزالدوله دیلمی (متوفای 35 6ه. ق)، از امرای آل‌بویه که ابتدا در خانه خود در بغداد دفن شد. سپس جنازه‌اش به مقبره اختصاصی وی، در مجاورت امامین کاظمین(ع)، انتقال یافت.[۵۵]

7. ابوالحسین علی بن عبدالله بن وصیف، ملقب به ناشی (متوفای 3 65ه. ق)، شاعر شیعه.[۵۶]

8. ابوالحسن محمد بن احمد، معروف به ابن‌داوود قمی (متوفای 3 68ه. ق)، از فقها و محدثان شیعه.[۵۷]

9. ابوعبدالله حسین بن احمد، معروف به ابن‌حجاج (متوفای 391ه. ق)، شاعر شیعه که به وصیت او، جنازه‌اش را از شهر نیل به بغداد، منتقل و پایین پای امام موسی کاظم(ع)، دفن کردند.[۵۸]

10. ابوطاهر جلال‌الدوله (متوفای 435ه. ق)، فرزند بهاءالدوله فرزند عضدالدوله دیلمی، از امرای آل‌بویه در عراق. ابتدا در خانه‌اش در بغداد، به خاک سپرده شد و پس از یک سال، تابوت وی را به آستان کاظمین(ع) منتقل کردند.[۵۹]

11. الملک العزیز، فرزند جلال‌الدوله دیلمی (متوفای 441ه. ق) که کنار پدرش، به خاک سپرده شد.[۶۰]

12. ابوالغنائم معمّر بن محمد بن معمر بن احمد حسینی (متوفای 490ه. ق)، نقیب سادات در بغداد.[۶۱]

13. ابوطالب علی بن محمد بن محسن بن یحیی بن جعفر (کذاب) بن امام علی‌هادی(ع) (متوفای 500ه. ق)، نقیب آستان کاظمین(ع).[۶۲]

14. ابوالفتح حیدرة بن ابوالغنائم معمر بن محمدحسینی عبیدلی (متوفای 502ه. ق)، ملقب به مرتضی، نقیب سادات در بغداد.[۶۳]

15. ابوالفضل علی بن ناصر بن محمد بن حسن بن احمد بن قاسم بن محمد بن عبدالله بن جعفر بن عبدالله بن جعفر بن محمد حنفیه، فرزند امام علی(ع) (متوفای 515ه. ق)، نقیب آستان کاظمین(ع).[۶۴]

16. جمال الملک ابوالقاسم علی بن افلح بن محمد عبسی، معروف به ابن‌افلح (متوفای 537ه. ق)، شاعر و کاتب دوره عباسی.[۶۵]

17. ابوالحسین عبیدالله بن علی بن ابوالغنائم معمر بن محمدحسینی (متوفای 544ه. ق)، نقیب سادات در بغداد.[۶۶]

18. قوام‌الدین ابوالقاسم علی بن صدقه بغدادی (متوفای 552ه. ق)، وزیر مقتفی بامرالله عباسی.[۶۷]

19. امیر یزدن ترکی (متوفای 5 68ه. ق)، از امرای شیعه مذهب دوره عباسی.[۶۸]

20. شهاب‌الدین ابوالفوارس سعد بن محمد بن سعد بن صیفی تمیمی، معروف به حیص بیص (متوفای 574ه. ق)، شاعر مشهور عرب.[۶۹]

21. مجدالدین ابوطالب عبدالله بن احمد بن علی بن معمّر حسینی بغدادی (متوفای 581ه. ق)، نقیب سادات بغداد.[۷۰]

22. ابوالحسن علی بن مرتضی بن علی علوی اصفهانی بغدادی حنفی (متوفای 581 یا 588ه. ق)، معروف به ابن‌مرتضی و ملقب به امیر سید، از سادات حسنی.[۷۱]

23. عمادالدین ابوطالب علی بن هبة الله بن محمد، معروف به ابن‌بخاری (متوفای 593ه. ق)، فقیه و قاضی‌القضات دوره الناصر عباسی.[۷۲]

24. قوام‌الدین ابوطالب یحیی بن سعید بن هبة الله واسطی بغدادی، معروف به ابن‌زباده (متوفای 594ه. ق)، کاتب و شاعر قرن ششم.[۷۳]

25. ابوالحسن علی بن عبدالله بن احمد بن علی بن معمّر حسینی (متوفای 595ه. ق)، نقیب سادات بغداد.[۷۴]

26. ظهیرالدین ابوالفتح صدقة بن ابی‌الرضا محمد بن احمد (متوفای 597ه. ق)، نایب وزیر در دوره الناصر عباسی.[۷۵]

27. ابومنصور محمد بن محمد بن مبارک کرخی (متوفای 598ه. ق)، از رجال شیعه.[۷۶]

28. ابوعلی حسن بن محمد واسطی، معروف به ابن‌عبدوس (متوفای 601ه. ق)، از شعرا.[۷۷]

29. ابوالحسن علی بن ابی‌بکر محمد بن علی جرجانی تاجر (متوفای 604ه. ق).[۷۸]

30. امیر علاءالدین تَنامِش از امرای دوره الناصر عباسی. به گفته ابن اثیر، او در سال 584ه. ق، درگذشت و بدنش را به بارگاه مقدس امام حسین(ع) منتقل کردند.[۷۹] اما به گفته سبط ابن جوزی، او در سال 604ه. ق، در بغداد مسموم گردید و بدنش را در آستان کاظمین(ع) به خاک سپردند.[۸۰]

31. قوام‌الدین ابوالفوارس نصر بن ناصر مدائنی کاتب (متوفای 605ه. ق).[۸۱]

32. ابوالحسن علی بن عبدالله بن شاذان بُتّی (متوفای 607ه. ق).[۸۲]

33. تاج‌الدین ابوسعد حسن بن محمد بغدادی کاتب، معروف به ابن‌حمدون (متوفای 608ه. ق)، از ادبا.[۸۳]

34. ابومحمد عبدالله بن هبة الله بن ابوالقاسم بزّاز معروف به ابن‌حلی (متوفای 609ه. ق).[۸۴]

35. ابوالبرکات عمر بن احمد بن محمد بن عمر علوی حسنی (متوفای 610ه. ق)، از سادات.[۸۵]

36. ابوجعفر یحیی بن ابی‌طالب محمد بن محمد علوی حسنی، معروف به ابن ابی‌زید (متوفای 613ه. ق)، نقیب سادات در بصره.[۸۶]

37. ابوعبدالله محمد بن ابی‌العز منصور بن جمیل جُبّی کاتب شاعر (متوفای 61 6ه. ق)، معاصر الناصر عباسی.[۸۷]

38. نصیرالدین ابوالحسن ناصر بن مهدی علوکی حسنی مازندرانی، معروف به ابن‌وزیر (متوفای 617ه. ق)، وزیر الناصر عباسی.[۸۸]

39. کافی‌الدین ابوعبدالله حسین بن علی بن نمای حلی (متوفای 618ه. ق)، شاعر و ادیب شیعه.[۸۹]

40. شریف ابومحمد قریش بن سبیع بن مهنا علوی مدنی (متوفای 620ه. ق)، از سادات حسینی مدینه منوره.[۹۰]

41. قطب‌الدین محمد بن جمال‌الدین قشتمر ناصری بغدادی (متوفای 621ه. ق)، از امرای دوره عباسی.[۹۱]

42. شریف ابومحمدحسن بن علی بن مرتضی بن علی علوی حسینی، معروف به «ابن امیر سید» (متوفای 630ه. ق)،[۹۲] که پدرش نیز در آستان کاظمین(ع)، دفن شده است.

43. مؤیدالدین ابوالحسن محمد بن محمد مقدادی قمی (متوفای 630ه. ق)، وزیر الناصر عباسی.[۹۳]

44. ضیاءالدین ابوالفتح نصرالله بن ابی‌الکرم محمد بن محمد شیبانی جزری موصلی معروف به ابن‌اثیر (متوفای 637ه. ق)، از رجال اهل‌سنت و برادر مورخ مشهور عزالدین ابن‌اثیر، صاحب کتاب الکامل فی التاریخ.[۹۴]

45. امیر علاءالدین ابوشجاع طبرس بن عبدالله ترکی (متوفای 650ه. ق)، از درباریان خلفای عباسی.[۹۵]

46. مؤیدالدین ابوطالب محمد بن احمد اسدی بغدادی، معروف به ابن‌علقمی (متوفای 65 6ه. ق)، وزیر شیعه مذهب مستعصم بالله، آخرین خلیفه عباسی.[۹۶]

47. فخرالدین مظفر ابن طراح (متوفای 694ه. ق)، از رجال دوره ایلخانی در عراق.[۹۷]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. تاریخ المشهد الکاظمی، ص207،به نقل از فلک النجاة.
  2. تنقیح المقال، ج8، ص166.
  3. تاریخ المشهد الکاظمی، ص208، به نقل از تاریخ مساجد بغداد، ص116.
  4. الهدایة الکبری، ص2 63؛ الارشاد، ج2، ص244؛ اعلام الوری، ج2، ص36؛ المجدی، ص299؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص349؛ تذکرة الخواص، ص315.
  5. سر السلسلة العلویة، ص54؛ الشجرة المبارکة، صص 77 و 98 و 99؛ عمدة الطالب، ص245؛ مناهل الضرب، ص427.
  6. مناهل الضرب، ص427؛ تاریخ المشهد الکاظمی، ص212.
  7. الفهرست، ص10؛ رجال النجاشی، ص26.
  8. تاریخ المشهد الکاظمی، ص208.
  9. تاریخ المشهد الکاظمی، صص 99، 100 و 20 6.
  10. تاریخ المشهد الکاظمی، ص207.
  11. رجال النجاشی، ص123.
  12. رجال النجاشی، ص123.
  13. لسان المیزان، ج2، ص470.
  14. بحار الانوار، ج104، صص 18 و 19.
  15. لسان المیزان، ج7، ص48 6.
  16. رجال النجاشی، ص402.
  17. رجال النجاشی، ص403؛ الفهرست، ص158.
  18. رجال النجاشی، ص402؛ الفهرست، ص158.
  19. رجال النجاشی، ص402.
  20. المنتظم، ج15، ص157.
  21. رجال النجاشی، ص403.
  22. بحار الانوار، ج104، صص 18 و 19.
  23. امل الآمل، ج2، ص299.
  24. اعیان الشیعه، ج9، ص415.
  25. الحوادث الجامعة، ص269.
  26. الحوادث الجامعة، ص269.
  27. خاتمة المستدرک، ج2، ص426.
  28. گلشن ابرار، ج3، صص 226 و 227.
  29. تاریخ بغداد، صص 359 و 3 61؛ المنتظم، ج9، صص 71 و 72.
  30. تاریخ بغداد، صص371 و 382؛ المنتظم، ج9، ص80.
  31. مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج3، ص316.
  32. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، المقدسی، ص130؛ لطائف الاذکار، ابن مازه، ص148؛ الاشارات الی معرفة الزیارات، الهروی، ص73.
  33. زهر الربیع، السید نعمةالله الجزائری، صص395 و 396.
  34. تاریخ بغداد، ج3، ص41؛ وفیات الاعیان، ج4، ص419؛ شرح نهج البلاغه، ج1، ص 62.
  35. وفیات الاعیان، ج4، ص419؛ شرح نهج البلاغه، ج1، صص 62 و 63.
  36. عمدة الطالب، ص257.
  37. مناهل الضرب، ص427؛ تاریخ المشهد الکاظمی، ص212؛ الفوائد الرجالیة، السید محمد مهدی بحرالعلوم، ج3، ص111.
  38. وفیات الاعیان، ج4، ص419.
  39. تاریخ بغداد، ج13، ص345؛ وفیات الاعیان، ج3، ص316.
  40. تاریخ بغداد، ج13، ص345؛ وفیات الاعیان، ج3، ص31 6.
  41. عمدة الطالب، ص250.
  42. مناهل الضرب، ص427؛ تاریخ المشهد الکاظمی، ص212؛ الفوائد الرجالیة، السید محمد مهدی بحرالعلوم، ج3، ص111.
  43. مناهل الضرب، ص427؛ تاریخ المشهد الکاظمی، ص212.
  44. تکملة امل الآمل، ج4، ص264؛ اعیان الشیعة، ج9، ص11.
  45. تکملة امل الآمل، ج4، صص 264 و 265.
  46. اعیان الشیعة، ج9، ص12.
  47. مراقد المعارف، ج1، صص 138 و 139.
  48. روضات الجنات، ج 6، صص 97 و 98.
  49. العقد اللامع بآثار بغداد والمساجد والجوامع، عبدالحمید عبادة، ص438.
  50. الکامل فی التاریخ، ج9، ص577.
  51. تاریخ بغداد، ج16، ص279؛ «السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)»، ص13.
  52. تکملة تاریخ الطبری، ص400؛ وفیات الاعیان، ج2، ص127.
  53. وفیات الاعیان، ج3، ص371.
  54. وفیات الاعیان، ج4، ص48.
  55. وفیات الاعیان، ج1، ص176.
  56. معجم الادباء، ج4، ص1785.
  57. رجال النجاشی، ص385.
  58. وفیات الاعیان، ج2، ص171.
  59. الکامل فی التاریخ، ج9، صص516 و 526.
  60. الکامل فی التاریخ، ص517.
  61. المنتظم، ج17، ص41.
  62. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص71،به نقل از: التاریخ المجدد لمدینة السلام تالیف ابن نجار.
  63. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص73،به نقل از تلخیص مجمع الآداب.
  64. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص76،به نقل از: التاریخ المجدد لمدینة السلام تالیف ابن نجار.
  65. وفیات الاعیان، ج3، ص391.
  66. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص90،به نقل از: التاریخ المجدد لمدینة السلام تالیف ابن نجار.
  67. المنتظم، ج18، ص121.
  68. المنتظم، ص201.
  69. وفیات الاعیان، ج2، ص365.
  70. التکملة لوفیات النقلة، المنذری، ج1، ص331.
  71. التکملة لوفیات النقلة، ج1، ص173؛ السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص137،به نقل از: التاریخ المجدد لمدینة السلام.
  72. الکامل فی التاریخ، ج12، ص130؛ السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص144،به نقل از: ذیل تاریخ بغداد تالیف ابن دبیثی.
  73. وفیات الاعیان، ج 6، ص249.
  74. التکملة لوفیات النقلة، ج1، ص331.
  75. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص167،به نقل از: الجامع المختصر، ابن‌ساعی.
  76. التکملة لوفیات النقلة، ج1، ص409.
  77. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص56؛ السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، صص 181 و 182.
  78. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، صص 188 و 189،به نقل از: ابن دبیثی در ذیل تاریخ بغداد و ابن نجار در التاریخ المجدد لمدینة السلام.
  79. الکامل فی التاریخ، ج12، ص26.
  80. مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج22، ص160.
  81. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص158.
  82. السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص197 (به نقل از: ابن‌دبیثی در ذیل تاریخ بغداد).
  83. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص220؛ السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، ص197 (به نقل از: ابن‌دبیثی در ذیل تاریخ بغداد).
  84. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص239.
  85. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص279؛ السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم(ع)، صص 208 و 209 (به نقل از: ابن‌دبیثی در ذیل تاریخ بغداد و ابن‌نجار در التاریخ المجدد لمدینة السلام).
  86. مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج22، ص216.
  87. التکملة لوفیات النقلة، ج2، ص473.
  88. التکملة لوفیات النقلة، ج3، ص12؛ مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج22، ص256.
  89. التکملة لوفیات النقلة، ج3، ص39.
  90. التکملة لوفیات النقلة، ج3، ص111.
  91. مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج3، ص430.
  92. التکملة لوفیات النقلة، ج3، ص346.
  93. الحوادث الجامعة، ص164.
  94. الحوادث الجامعة، ص115؛ وفیات الاعیان، ج5، ص396.
  95. الحوادث الجامعة، ص205.
  96. الحوادث الجامعة، ص238.
  97. الحوادث الجامعة، ص329.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. بخش «قبور و زيارتگاه‌هاى موجود در آستان مقدس کاظمین(ع)»، ج1، ص300. است.
  • الحوادث الجامعة والتجارب النافعة في المائة السابعة، عبدالرزاق بن احمد (ابن الفوطي البغدادي)، بيروت، دار الفكر الحديث، ١۴٠٧ ه. ق - ١٩٨٧ م.
  • وفیات الاعیان، شمس‌الدین احمد بن محمد (ابن خلّکان)، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار صادر، (لا ت).
  • مجمع الآداب فی معجم الالقاب، عبدالرزاق بن احمد الشیبانی (ابن الفوطی)، تحقیق: محمد الکاظم، ط ١، طهران، مؤسسة الطباعة والنشر - وزارة الثقافة والارشاد القومی، ١4١6ه. ق.
  • مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، یوسف بن قزاوغلی (سبط ابن الجوزی)، ط ١، دمشق، دار الرسالة العالمیة، ١4٣4ه. ق - ٢٠١٣م.
  • «السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم»، مصطفی جواد، موسوعة العتبات المقدسة، جعفر الخلیلی، ط ٢، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ١4٠٧ه. ق - ١٩٨٧م.
  • الکامل فی التاریخ، عزالدین علی بن محمد الشیبانی (ابن الاثیر الجزری)، بیروت، دار صادر، ١٣٩٩ه. ق - ١٩٧٩م.
  • المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، عبدالرحمان بن علی البغدادی (ابن الجوزی)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ط ١، بیروت، دار الکتب العلمیه، ١4١٢ه. ق - ١٩٩٢م.
  • رجال النجاشی، احمد بن علی، تحقیق: السید موسی الشبیری الزنجانی، ط 6، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ١4١٨ه. ق.
  • معجم الادباء، ارشاد الاریب الی معرفة الادیب، یاقوت بن عبدالله الحموی، تحقیق: احسان عباس، ط ١، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ١٩٩٣م.
  • تکملة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، تحقیق: البرت یوسف کنعان، ط ٢، بیروت، المطبعة الکاثولیکیة، ١٩6١م.
  • تاریخ بغداد (تاریخ مدینة السلام)، احمد بن علی بن ثابت (الخطیب البغدادی)، تحقیق: بشّار عوّاد معروف، ط ١، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ١4٢٢ه. ق - ٢٠٠١م.
  • العقد اللامع بآثار بغداد والمساجد والجوامع، عبدالحمید عبادة، تحقیق: عماد عبدالسلام رؤوف، ط ١، بغداد، انوار دجلة، ٢٠٠4م.
  • روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، محمد باقر الموسوی الخوانساری، ط ١، بیروت، دار الاسلامیة، ١4١١ه. ق - ١٩٩١م.
  • مراقد المعارف، محمد حرزالدین، تحقیق: محمدحسین حرزالدین، قم، سعید بن جبیر، ٢٠٠٧م.
  • اعیان الشیعه، السید محسن الامین، بیروت، دار التعارف، ١4٠6ه. ق - ١٩٨6م.
  • تکملة امل الآمل، السید حسن الصدر، تحقیق: حسین علی محفوظ، عبدالکریم الدباغ، عدنان الدباغ، ط ١، بیروت، دار المؤرخ العربی، ١4٢٩ه. ق - ٢٠٠٨م.
  • الذریعة الی تصانیف الشیعة، آغا بزرگ الطهرانی، ط ١، تهران، چاپخانه بانک ملی ایران، ١٣65ه. ق - ١٣٢5ه. ش.
  • تاریخ المشهد الکاظمی، محمدحسن آل یاسین، ط ١، بغداد، مطبعة المعارف، ١٣٨٧ه. ق - ١٩6٧م.
  • تاریخ المشاهد المشرفة، السید حسین ابوسعیدة الموسوی، بیروت، مؤسسة البلاغ، ١4٣٣ه. ق.
  • مناهل الضرب فی انساب العرب، سید جعفر الاعرجی النجفی الحسینی، قم، مکتبة آیت‌الله العظمی المرعشی النجفی، ١4١٩ه. ق.
  • رجال السید بحرالعلوم (الفوائد الرجالیة)، السید محمد مهدی بحرالعلوم، تحقیق: محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، النجف، مکتبة العلمین، ١٣٨5ه. ق.
  • امل الآمل، محمد بن الحسن (الحر العاملی)، بغداد، مکتبة الاندلس، ١٣٨5ه. ق.
  • عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، جمال‌الدین احمد بن علی الحسینی (ابن عنبة)، تحقیق: السید مهدی الرجائی، ط ١، قم، ١4٢5ه. ق - ١٣٨٣ ه. ش - ٢٠٠4م.
  • شرح نهج البلاغة، عبدالحمید بن هبة الله (ابن ابی الحدید)، ط ١، قم، ١4٠4ه. ق.
  • دایرةالمعارف تشیع، زیر نظر: احمد صدر حاج سید جوادی، بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی. تهران، نشر شهید محبی.
  • یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، عبدالملک النیسابوری (الثعالبی)، تحقیق: محمد مفید قمیحة، ط ١، بیروت، دار الکتب العلمیه، ١4٠٣ه. ق - ١٩٨٣م.
  • زهر الربیع، السید نعمةالله الجزائری، بیروت، المؤسسة العالمیة للتجلید.
  • الاشارات الی معرفة الزیارات، علی بن ابی‌بکر الهروی، تحقیق: جانین سوردیل - طومین، دمشق، المعهد الفرنسی، ١٩5٣م.
  • لطائف الاذکار للحُضّار والسُفّار، شمس‌الدین محمد بن عمر بن عبدالعزیز (ابن مازه)، تصحیح: رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ١٣٩٢ه. ش.
  • احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، محمد بن احمد المقدسی، ط ٢، لیدن، بریل، ١٩٠6م.
  • مجمع الآداب فی معجم الالقاب، عبدالرزاق بن احمد الشیبانی (ابن الفوطی)، تحقیق: محمد الکاظم، ط ١، طهران، مؤسسة الطباعة والنشر - وزارة الثقافة والارشاد القومی، ١4١6ه. ق.
  • گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیر نظر: پژوهشکده باقرالعلوم (علیه‌السّلام)، چاپ ٣، قم، معروف، ١٣٨5ه. ش.
  • خاتمة المستدرک، میرزا حسین النوری، ط ١، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم‌السّلام)، ١4١٧ه. ق.
  • بحارالانوار، محمدباقر المجلسی، ط ٢، بیروت، مؤسسة الوفاء، ١4٠٣ه. ق - ١٩٨٣م.
  • رجال النجاشی، احمد بن علی، تحقیق: السید موسی الشبیری الزنجانی، ط 6، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ١4١٨ه. ق.
  • لسان المیزان، احمد بن علی (ابن حجر العسقلانی)، تحقیق: عبدالفتّاح ابوغدّة، ط ١، بیروت، دار البشائر الاسلامیة، ١4٢٣ه. ق - ٢٠٠٣م.
  • الفهرست، محمد بن الحسن (الشیخ الطوسی)، تصحیح: محمد صادق بحرالعلوم، النجف، المکتبة المرتضویة.
  • تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله المامقانی، تحقیق و استدراک: محیی‌الدین المامقانی، ط ١، قم، مؤسسة آل البیت (علیه‌السّلام) لاحیاء التراث، ١4٢6ه. ق.
  • الهدایة الکبری، حسین بن حمدان الخصیبی، ط ١، بیروت، مؤسسة البلاغ، ١4٢٣ه. ق - ٢٠٠٢م.
  • الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد بن نعمان (الشیخ المفید)، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، ط ٢، بیروت، دار المفید، ١4١4ه. ق - ١٩٩٣م.
  • اعلام الوری باعلام الهدی، فضل بن الحسن (الطبرسی)، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیه‌السّلام) لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، ١4١٧ه. ق.
  • المجدی فی انساب الطالبیین، علی بن محمد العلوی العمری، تحقیق: احمد المهدوی الدامغانی، ط ٢، قم، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی العامة، ١4٢٢ه. ق - ١٣٨٠ه. ش.
  • مناقب آل ابی‌طالب، محمد بن علی السروی المازندرانی (ابن شهرآشوب)، تحقیق: یوسف البقاعی، ط ٢، بیروت، دار الاضواء، ١4١٢ه. ق - ١٩٩١م.
  • تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، قم، الشریف الرضی، ١4١٨ه. ق - ١٣٧6ه. ش.
  • سرّ السلسله العلویه، سهل بن عبدالله (ابونصر البخاری)، تحقیق: سید محمدصادق بحرالعلوم، النجف، المکتبة الحیدریة، ١٣٨١ه. ق.
  • الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، فخرالدین الرازی، ط ٢، قم، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ١4١٩ه. ق.