جمعه خونین

از ویکی حج

جمعه خونین، اصطلاحی است که به روز حادثه کشتار حاجیان ایرانی در مکه، در تاریخ جمعه ۹ مرداد ۱۳۶۶ش. برابر با ۶ ذی‌حجه ۱۴۰۷ق. در منطقه معابده در مکه اشاره دارد.

پیشینه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در پی صدور پیام‌هایی از سوی امام خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، راهپیمایی‌ای تحت عنوان مراسم «برائت از مشرکان» * در ایام حج برگزار شد. نخستین بار در عید قربان اولین سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برابر با سی‌ام آبان ۱۳۵۸ش. امام خمینی پیامی به حجاج دادند که در آن حج را در عین عبادی بودن یک عمل سیاسی خواندند. ایشان در این پیام به وضوح به ابعاد سیاسی و محتوای عمیق حج تأکید کردند.[۱] به تدریج آیین «برائت از مشرکان» در ایام حج شکل یک راهپیمایی اعتراضی به خود گرفت که در طی آن، ده‌ها هزار حجاج ایرانی به همراه حجاجی از دیگر کشورهای اسلامی، پس از پیمودن مسیرهایی مشخص، در محل معینی تجمع می‌کردند و ضمن شنیدن سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایی مبنی بر تحلیل اوضاع جهان اسلام و صدماتی که از سوی دشمنان بر ملل مسلمان وارد می‌آید، شعارهایی مبنی بر اعلان بیزاری از آمریکا، شوروی سابق و اسرائیل سر می‌دادند؛ چرا که این کشورها از نقطه نظر آنها نمونه‌های بارز شرک و کفر جهانی محسوب می‌شدند و از این طریق مسلمانان جهان را دعوت به اتحاد در برابر این قدرت‌ها می‌کردند.[۲]

راهپیمایی برائت از مشرکان، از سال ۱۳۵۸ش. با هماهنگی دولت سعودی توسط حاجیان ایرانی برگزار می‌شده است. مسئله برگزاری راهپیمایی سیاسی در حین ایام حج در سال‌های قبل از ۱۳۶۶ش. نیز زمینه کشاکش دو طرف ایرانی و سعودی را فراهم آورده بود و گاه میان حجاج و نیروهای سعودی کشمکش‌هایی پدید می‌آمد اما شدت این درگیری‌ها در سال ۱۳۶۶ شمسی به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان ایرانی منجر شد.[۳] در این سال مقرر شد که مراسم برائت از مشرکان پس از توافق و هماهنگی مقامات ایرانی و مسئولان سعودی در مورد محل برگزاری مراسم و مبدأ و مقصد راهپیمایان و زمان شروع و خاتمه مراسم، در بعد از ظهر ششم ذی‌حجه در مکه برگزار شود.[۴]

چند روز قبل از راهپیمایی برائت از مشرکان در سال ۱۳۶۶ش. ملاقات‌هایی مابین مقامات ایرانی و سعودی در بالاترین سطح انجام گرفته بود. طبق روال سال‌های پیش، سعودی‌ها نارضایتی خود را در مورد تظاهرات و تأثیر آن بر امنیت و امور راهنمایی و رانندگی ابراز کردند. در مقابل مقامات ایرانی بر انجام این مراسم اصرار ورزیدند و اظهار کردند که از نظر آنها این کار قدم مهمی در بیداری مجدد امت اسلام است. همچنین در این جلسات توافق شد که شعارهای تظاهرات محدود به«لااله الاالله»، «ای مسلمانان متحد شوید» و «مرگ بر آمریکا، شوروی و اسرائیل» باشد.[۵] بعد از ظهر پنج شنبه یعنی روز قبل از راهپیمایی، پلیس سعودی به بعثه امام حمله‌ور شد و ده تن از اعضای بعثه را بازداشت کرد و با خود برد. به دنبال این حادثه زائران با اجتماع در مقابل بعثه و تحصن خواستار آزادی افراد بازداشت‌شده بودند. تحصن تا پاسی از شب ادامه داشت تا اینکه بازداشت‌شدگان با یک سری گفت‌وگوهای بین دو طرف آزاد شدند و به بعثه برگشتند.[۶] در آستانه برگزاری راهپیمایی، مسئولان سعودی سه شرط زیر را برای برگزاری راه‌پیمایی مطرح کردند که بلافاصله از سوی ایرانی‌ها غیرقابل قبول تلقی و رد گردید. آنان خواستار این بودند که شمار ایرانیانی که در این راهپیمایی شرکت می‌کنند محدود به عده خاصی شوند، حجاج دیگر کشورها در این راهپیمایی شرکت نکنند و در نهایت این که هیچ‌یک از اتباع سعودی نیز در راهپیمایی حضور نداشته باشند.[۷]

شرح حادثه

بنا بود راهپیمایی در ساعت چهار و نیم بعد از ظهر از میدان معابده آغاز گردد و پیشاپیش، اعلامیه‌هایی در بین حجاج کشورهای مختلف پخش شده و از آنها خواسته شده بود که به این راهپیمایی مهم بپیوندند.[۸] حاجیان بعد از ظهر در میدان معابده و در مقر بعثه که یک ساختمان یازده طبقه‌ای بود جمع شده بودند. در این جمع زائرانی از کشورهای دیگر دیده می‌شدند.[۹]

مراسم با سخنرانی مهدی کروبی* سرپرست حجاج در آن سال آغاز گردید سپس از اجتماع مردم خواسته شد که با نظم حرکت کنند.[۱۰] هنوز دقایقی از آغاز راهپیمایی نگذشته بود که نیروهای مسلح امنیتی سعودی مجهز به اسلحه و باتوم در ردیف‌های چند گانه، خیابان حرم را در نزدیکی مسجد جن مسدود کردند. ایرانیان مصمم بودند که تظاهرات را تا نقطه‌ای که پیش‌تر مورد توافق قرار گرفته بود پیش ببرند و در واکنش به اصرار آنها، سعودیها اعلام کردند که تظاهرکنندگان نمی‌توانند جلوتر بروند و جمعیت باید همان‌جا متفرق بشود.[۱۱] تلاش‌های ایرانیان در متقاعد کردن نیروهای سعودی نتیجه‌ای در برنداشت. بعد از مدتی کسانی که در طبقات سوم و چهارم پارکینگ چند-طبقه‌ای ایستاده بودند به همراه آنهایی که روی پل حجون موضع گرفته بودند، شروع به پرتاب وسایل مهلکی همچون سنگ و بطری و قطعات سیمانی قبلاً آماده شده بر سر راهپیمایان کردند. حملات از سوی نظامیان و غیر نظامیان نیز، ناگهانی و کاملاً شدید بود و موجب شد که بسیاری از راهپیمایان سراسیمه به طرف عقب خیابان بشتابند.[۱۲]

نشریات داخلی ایران در روزهای پس از حادثه به نقل از شاهدان عینی واقعه، گزارش دادند که نیروهای امنیتی سعودی به جای متوقف ساختن این حمله، شروع به ضرب و شتم راهپیمایان کردند و نیروها در حالی که به سختی می‌توانستند وارد جمعیت شوند خود را به داخل جمع می‌انداختند و چماق‌هایشان را با خشونت تمام در میان جمعیت می‌چرخاندند.[۱۳] کمی بعد گارد ملی مسلح به تفنگ و مسلسل‌های دستی کوچک از ماشین‌هایشان بیرون ریختند و به خیابان‌ها آمدند و شروع به شلیک گلوله‌ها و گازهای اشک‌آور به درون جمعیت کردند[۱۴] و از انواع مختلفی از سلاح و گلوله استفاده کردند.[۱۵]

روشن نیست که دقیقاً در چه لحظه‌ای دستور عدم ادامه مقاومت به ایرانی‌ها داده شد؛ اما به مجرد این که مسلسل‌ها شروع به شلیک کردند، مردم به زمین نشستند و دست‌هایشان را بر روی سرشان گذاشتند. آتشباری برای مدتی ادامه داشت و در حدود زمان نماز مغرب به وقت مکه در ساعت هفت و ده دقیقه بعد از ظهر بود که متوقف شد. نیروهای سعودی، حمله به حجاج بویژه حمله به ایرانی‌ها را با چوبدستی و باتوم کماکان ادامه دادند و در این میان کسانی که ایستاده بودند شدیداً مضروب شدند.[۱۶]

در گزارش سازمان هلال احمر، تعداد شهیدان ایرانی ۴۱۲ نفر اعلام شده که ۲۲۲ تن تحویل ایران شد.[۱۷]

پیامدها

دولت ایران در اولین واکنش خود، جمعه شب کاردار عربستان در تهران را به وزارت امور خارجه فرا خواند و اعتراض شدید جمهوری اسلامی را نسبت به چنین حادثه‌ای اعلام داشت.[۱۸] این در حالی بود که سعودی‌ها ایرانیان را به اغتشاش متهم کردند و این‌گونه نیز ادعا شده بود که بین زوار خشمگین کشورهای دیگر و زوار ایرانی به خاطر راه‌بندان و مسدود شدن راه‌ها درگیری به وجود آمده بود.[۱۹] در پی این حادثه پس از مدتی روابط دیپلماتیک بین دو دولت به‌طور کامل قطع شد.

در پی کشتار مکه، مسئله اداره و حاکمیت حرمین در ایام حج، توجه بسیاری از علما را به خود جلب کرد. در این روند، دو کنفرانس عمده و قابل ملاحظه تشکیل شد. اولین کنفرانس که از تاریخ ۲۳ تا ۲۷ نوامبر۱۹۸۷ در تهران تشکیل شده بود صدها مهمان از ۴۳ کشور شرکت کردند. کنفرانس مربوطه تحت پوشش گسترده خبری داخل ایران و بعضاً خارجی قرار گرفت.[۲۰] در این کنفرانس پنج روزه قطعنامه‌های متعددی صادر شد که درباره مسائل حج و اداره حرمین بودند. کنفرانس اعلام کرد که حرمین باید توسط جمعی از علمای مبارز و متعهد اداره شود.[۲۱] شش هفته بعد، کنفرانس دیگری در لندن از سوی مؤسسه مسلم از ششم تا نهم ژانویه ۱۹۸۸ تشکیل شد که مسئله آینده حرمین را مورد بررسی قرار داد.[۲۲] در مقابل، سازمان کنفرانس اسلامی تحت تأثیر نفوذ عربستان و با استناد به فتوای مجمع فقهای سازمان، تظاهرات در ایام حج را نامشروع دانسته و بدین-وسیله در مقابل جمهوری اسلامی ایران که خواستار برپایی تظاهرات در مراسم حج بود موضع گرفت و اقدام عربستان در کشتار حجاج را مشروع قلمداد کرد[۲۳] در رابطه با علل و زمینه‌های سیاسی این ماجرا در ارتباط آن با منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه و جنگ ایران و عراق دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی تحلیلگران معتقدند که سعودی‌ها با وحشت روزافزونی موفقیت ایرانی‌ها را در برپایی تظاهرات نظاره می‌کردند و این راهپیمایی‌ها موجب شده بود که عده بسیار زیادی از مسلمانان دیگر کشورها مجذوب چنین اقدامی شوند و این موضوع برای سعودی‌ها تهدیدی به حساب می‌آمد. اما آنچه موجب ناراحتی بیشتر آنها شده بود بیداری سیاسی مردم بویژه اتباع سعودی و نحوه ایجاد این بیداری بود و آنها از این بیم داشتند که اگر چنین راهپیمایی‌هایی ادامه یابد نه تنها روز به روز عظیم‌تر گشته و سرانجام کاملاً از کنترل خارج می‌شود، بلکه موجب می‌گردد که مردم کم‌کم به ماهیت نقش و روابط آل‌سعود نیز پی¬ ببرند. زیرا علی‌رغم این که اسرائیل هم در تبلیغات سعودی‌ها دشمن مسلمانان قلمداد می‌شد اما آمریکا حامی اصلی اسرائیل همواره دوست نزدیک آل‌سعود بوده است و راهپیمایی ایرانیان با سر دادن شعارهایی علیه آمریکا، اسرائیل و شوروی دو چهرگی حکام سعودی را افشا می-کرد.[۲۴]

بنا به تحلیل دیگری آمریکایی‌ها، سعودی‌ها را مجبور به چنین اقدام عجولانه و شتابزده‌ای ساختند.[۲۵] در ضمن، پیش از آن نیز در نشریات گزارش شده بود که پس از حمله عراق به ناو آمریکایی استارک در هفدهم ماه می ۱۹۸۷م. / ۱۳۶۶ش که طی آن ۳۷ تفنگدار آمریکایی کشته شدند، آمریکا کشتی‌های جنگی خود را به خلیج فارس اعزام کرد.[۲۶] نشریه تورنتو استار گزارش کرده بود که هیوم هارون[۲۷] سفیر جدید آمریکا در عربستان با شاه فهد ملاقاتی چند ساعته و طولانی داشت و بنا به نقل از خبرگزاری‌ها گویا در میان جمع حکام سعودی اختلاف نظری بروز کرده است. فهد، نایف و سلطان طرفدار اعمال برخوردهای سرسختانه با حجاج بودند ولی عبدالله مخالف بود ولی در نهایت مجموعه متقاعد به اجرای چنین تصمیمی شد.[۲۸]

با پایان جنگ تحمیلی، حمله صدام به کویت، رفت و آمدها و گفت وگوهای مقامات سیاسی طرفین، بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور را در سال ۱۳۷۰ش. رقم زد.[۲۹] مراسم برائت از مشرکان نیز پس از توقف در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ و علیرغم تضییقات و تحریم‌ها، از ۱۳۷۰ش. مجدداً در مکه انجام شد؛ در ۱۳۷۰ در روز ششم ذی‌حجه ۱۴۱۱ق. در مقابل بعثه مقام معظم رهبری؛ در سال ۱۳۷۱ برابر با ششم ذی‌حجه ۱۴۱۲ق. در اطراف بعثه رهبر معظم انقلاب و از سال ۱۳۷۲ به بعد، به رغم توافق سال ۱۳۷۰ با دولت سعودی برای برگزاری مراسم برائت، به علت اجتناب از خونریزی، در منا و عرفات همه ساله در زیر چادرها برگزار گردیده است. منابع آن‌سوی حج خونین یا تبلیغات آل سعود: سیدحسن میردامادی، مرکز تحقیقات و انتشارات حج، ۱۳۶۷ش. حدیث بیدار، حمید انصاری، تهران، نشر آثار امام، ۱۳۸۴ش. روزنامه‌های، کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی. صحیفه نور مجموعه رهنمودهای امام خمینی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۶۱ش. کشتار مکه و آینده حرمین، ظفر بنگاش، ترجمه سید هادی دبستانی، تهران، سروش، ۱۳۶۸ش.

پانویس

  1. صحیفه نور، ج10، ص221.
  2. آن سوی حج خونین، ص15-16.
  3. کشتار مکه و آینده حرمین، ص26-29.
  4. آن سوی حج خونین، ص13-14.
  5. کشتار مکه و آینده حرمین، ص28-29.
  6. کیهان، 10/5/1366.
  7. کشتار مکه و آینده حرمین، ص28-30.
  8. اطلاعات، 30/6/1366.
  9. کشتار مکه و آینده حرمین، ص14.
  10. کشتار مکه و آینده حرمین، ص16.
  11. کشتار مکه و آینده حرمین، ص17؛ نک: آن سوی حج خونین، ص15-20.
  12. کشتار مکه و آینده حرمین، ص18.
  13. اطلاعات، 10/5/1366؛ جمهوری اسلامی، 10/5/1366.
  14. کیهان 17/5/1366.
  15. کشتار مکه و آینده حرمین، ص20.
  16. کشتار مکه و آینده حرمین، ص21.
  17. جمهوری اسلامی، 26/5/1366.
  18. کیهان، 10/5/1366.
  19. آنسوی حج خونین، ص36-37؛ کشتار مکه و آینده حرمین، ص27-28.
  20. کشتار مکه و آینده حرمین، ص100.
  21. کشتار مکه و آینده حرمین، ص100.
  22. کشتار مکه و آینده حرمین، ص101.
  23. کشتار مکه و آینده حرمین، ص101-102.
  24. کشتار مکه و آینده حرمین، ص51-52، 54.
  25. کشتار مکه و آینده حرمین، ص52؛ آنسوی حج خونین، ص470.
  26. کشتار مکه و آینده حرمین، ص52-53.
  27. Hume Haron
  28. کشتار مکه و آینده حرمین، ص53-54.
  29. جمهوری اسلامی، 5/6/1383

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل جمعه خونین.
  • اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (-۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۰۸ق.
  • احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، محمد بن احمد المقدسی (-۳۸۰ق)، قاهره، مکتبه مدبولی، ۱۴۱۱ق.
  • الاعلام، خیر الدین بن محمود الزرکلی (-۱۳۹۶ق)، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م.
  • اعیان الشیعه، سید محسن الامین (-۱۳۷۱ق)، به کوشش سید حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق.
  • البدایه و النهایه فی التاریخ، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰–۷۷۴ق)، بیروت، مکتبه المعارف، ۱۴۱۱ق.
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، شمس‌الدین محمد بن احمد الذهبی (-۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ مکه، دراس‍ات ف‍ی ال‍س‍ی‍اس‍ه و ال‍ع‍ل‍م و الاج‍ت‍م‍اع و ال‍ع‍م‍ران، احمد السباعی (-۱۴۰۴ق)، مکه، مطبوعات نادی مکه الثقافی، ۱۴۰۴ق.
  • تجارب الامم، ابوعلی احمد بن محمد مسکویه (-۴۲۱ق)، به کوشش ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • تحصیل المرام ف‍ی اخ‍ب‍ار ال‍ب‍ی‍ت ال‍ح‍رام و ال‍م‍ش‍اع‍ر ال‍ع‍ظام و م‍ک‍ه و ال‍ح‍رم و ولات‍ه‍ا ال‍ف‍خ‍ام، محمد بن احمد الصباغ (-۱۳۲۱ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق
  • التذکرة الحمدونیه، محمد بن حمدون (-۵۶۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۷ق.
  • سلسله‌های اسلامی جدید راهنمای گاهشماری و تبارشناسی، کلیفور داد موند باسورث، ترجمه بدره‌ای، تهران، باستان شناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۱ش.
  • سیر اعلام النبلاء، شمس‌الدین محمد بن احمد الذهبی (-۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • شَذَراتُ الذَهَب فی اخبار من ذَهَب، عبدالحی بن عماد (-۱۰۸۹ق)، به کوشش عبدالقادر الارنووط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
  • شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد بن احمد التقی الفاسی (-۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
  • صورة الارض، محمد بن حوقل النصیبی (-۳۶۷ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م.
  • العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد بن احمد التقی الفاسی (-۸۳۲ق) به کوشش محمد عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵–۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • منائح الکرم فی اخبار مکه و البیت و ولاه الحرم، علی بن تاج الدین السنجاری (-۱۱۲۵ق)، تحقیق جمیل عبدالله محمد المصری، مکه، جامعه ام القری، ۱۴۱۹ق.
  • المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، عبدالرحمن بن علی ابن الجوزی (-۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ابن تغری بردی الاتابکی(-۸۷۴ق)، قاهره، وزاره ال‍ث‍ق‍اف‍ه و الارش‍اد ال‍ق‍وم‍ی، الهیئه المصریه العامه، ۱۳۹۱ق.