بازسازی مسجدالنبی (ممالیک بحری)

از ویکی حج

بازسازی مسجدالنبی (ممالیک بحری)، پس از استیلا مغول بر بغداد و پایان یافتن حکومت عباسیان در بغداد، مملوکیان بحری بازسازی مسجدالنبی را بر عهده‌گرفتند.

نورالدین بن عزالدین (57-655ه/59-1257م)

در این دوره، اولین بازسازی پس از آتش‌سوزی اواخر دوره عباسی صورت گرفت. البته در اواخر دوره مستعصم قبل تسلط مغول بر بغداد، بازسازی در حد تعمیر سقف و اطراف آن صورت گرفته‌بود.

در این زمان، معماری مسجد تا باب السلام در دیوار غربی ادامه یافت. پادشاه یمن، مظفر شمس الدین یوسف، نیز منبری را برای مسجد ارسال نمود.[۱]

سیف الدین قطز (658-655ه/1260-1257)

کار بازسازی در این زمان ادامه یافت. بازسازی در جهت جنوبی یعنی جناح قبله از باب السلام و باب الرحمه در جهت غربی تا باب جبرئیل و باب النسا در جهت شرقی تکمیل شد.[۲]

بیبرس (676-658ه/1277-1260)

در این زمان تعمیر سقف مسجد کامل شد. سقفی بالای سقف مسجد ساخته شد. اما سقف شمالی فقط یک سقف داشت. ناظر این اصلاحات جمال الدین محسن صالحی بود.[۳]

در قسمت شمالی چهار رواق ایجاد شد، در حالی‌که تعداد رواق‌ها در دوره عباسی 5 رواق بود.[۴]

در سال 666ه، بیبرس منبری را برای مسجد فرستاد. مقصوره‌ای از جنس چوب به ارتفاع 3/5 متر در اطراف قبر نبوی ساخته شد.[۵] این مقصوره دارای سه در بود. [۶][۷]

در این دوره محوطه مسجد با سنگریزه‌های وادی عقیق موسم به حمره رمله، مفروش شد.[۸]

قلاوون

در این زمان به سال 678ه برای اولین بار بر مقبره نبوی گنبد قرار گرفت. از این گنبد با نام قبه البیضاء نیز یاد شده است. [۹]سطح مقطع این گنبد، مربع و بالای آن هشت ضلعی بود. جنس این گنبد از چوب و بر ستون‌ها قرار داشت. روی آن با سرب پوشانده شده بود . این گنبد دارای پنچره‌ای بود که مشرف بر سقف زیرین مسجد بود. سقف زیرین با مشمع پوشانده شده بود سطح نزدیک گنبد با سرب احاطه شده‌بود.[۱۰] ناظر ساخت گنبد، کمال‌الدین بن برهان ربعی بود.[۱۱]

در این دوره، در سال 686ه/1287م وضوخانه‌ای در خارج مسجد، نزدیک باب السلام ساخته‌شد. ناظر ساخت آن علاءالدین، معروف به اقمر بود.[۱۲]

علی رغم منابع دیگر، سمهودی از ساخت مناره‌های سنجاریه، خشبیه(چوبین)، رئیسیه، در این زمان خبر می‌دهد. و زمان ساخت آن ها را سال 654ه/1256م بیان می‌کند.[۱۳]

سلطان زین الدین کتبغا

در این دوره، در سال 694ه، مقصوره چوبی به شکل پنجره ای مشبک میان آن و سقف تکمیل گردید.[۱۴]

ناصرمحمدبن قلاوون

وی در سال 701ه/1301م، سقف مقبره نبوی را مرمت نمود. و در سال‌های 6-705ه سقف رواق‌های شرقی و غربی مقابل صحن را بازسازی کرد و آن را با سقف شمالی که در دوره بیبرس ساخته شده بود هم تراز کرد.[۱۵]

در این دوره،شیخ‌الحرم[۱۶]، مأذنه جنوب غربی(مأذنه باب السلام[۱۷]) را با ارتفاع 95 ذراع(47/31 متر) مجدد احیا نمود.[۱۸] هزینه این کار را از ذخایر حرم نبوی و نیز وجه حاصل از فروش ذخائر موجود، فراهم نمود.[۱۹]

سمهودی احیای مأذنه شمال غربی را نیز در این دوره و در سال 706ه ذکر کرده است.[۲۰]

قسمت های مسقف از سمت سایبان قبله، گسترش یافت. در کنار این صحن دو رواق موازی با دیوار قبله با طاق‌هایی که تا آن زمان در آن‌جا معهود نبود ایجاد شد.[۲۱] بدین ترتیب در سال 729ه، دو رواق به به رواق‌های جناح جنوبی اضافه شد و تعداد رواق‌ها به 7 رواق رسید.[۲۲]

سلطان ناصرحسن

در این دوره اصلاحاتی بر گنبد مقبره نبوی انجام شد و پوشش سربی آن بازسازی شد. تاریخ این امر در برخی منابع سال‌های 62-755ه ذکر شده است.[۲۳][۲۴]

شیخ خدام حرم در این زمان عزالدین دینار بوده‌است.[۲۵]

سلطان شعبان

آخرین اصلاحات ممالیک بحری در زمان سلطان شعبان انجام شد. در سال 765ه گنبد مقبره نبوی مرمت شد.

در سال 767ه نیز بر روی دیوارهای مسجد، کنگره ساخته شد.[۲۶][۲۷]

پانویس

  1. مدینه منوره، ص99
  2. مدینه منوره، ص 99
  3. مدینه منوره، ص 99
  4. مدینه منوره، ص 99
  5. مدینه منوره، 99
  6. مدینه منوره، ص 99
  7. عماره المسجد النبوی، ص 231
  8. عماره المسجد نبوی، ص 232
  9. عماره المسجد النبوی، ص239
  10. مدینه منوره، ص 99
  11. مدینه منوره، ص 100
  12. مدینه منوره، ص 100
  13. مدینه منوره، ص 100
  14. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ص 138
  15. مدینه منوره، ص 100
  16. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ص 138
  17. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ص 138
  18. مدینه منوره، ص 100
  19. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ص 138
  20. مدینه منوره، ص 100
  21. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی د رطول تاریخ، ص 138
  22. مدینه منوره، ص 100
  23. مدینه منوره، ص 101
  24. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ص138
  25. مدینه منوره، ص 100-101
  26. مدینه منوره، ص 101
  27. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریه، ص 138