ستون حنانه

از ویکی حج
ستون حنانه
اطلاعات اوليه
مکان مسجدالنبی
نام‌های دیگر ستون جزعه
وقایع مرتبط گریه تنه درخت واقع در این محل
مشخصات
وضعیت از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومين ستون به طرف روضه و ميان منبر و محراب

ستون حنّانه، يکی از ستون‌های‌ مسجدالنبی و محل سخنرانى پيامبر(ص)، قبل از ساخته شدن منبر بوده است. بنابر منابع حديثى و تاريخى، پيامبر(ص) هنگام سخنرانى، به تنه نخلى که در اين مکان قرار داشت تکيه زده و سخنرانى مى‌کرد. پس از ساخته شدن منبر، صدای گریه از تنه نخل بلند شد. به همين دليل، به ستون حنانه به معنای صدای غمگین، معروف شد.

مکان ستون حنانه

اين ستون از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومين ستون به طرف روضه و ميان منبر و محراب واقع شده است.[۱]

پيشينه تاريخى ستون حنانه

پيامبر تا پيش از ساخته شدن منبر، بر تنه درخت خرمايی تكيه مى‌داد و سخن مى‌گفت. پس از ساخته شدن منبر در سال ششم يا هفتم ق.[۲] نخستين بار که براى سخنرانى و موعظه از منبر استفاده کرد، از آن تنه درخت، ناله‏‌ای همچون ناله ماده شترى که آن را از بچه خود جدا کرده باشند؛ يا همانند صداى گاو[۳] در فضای مسجد، به گوش رسيد. در اين هنگام، ايشان از منبر فرود آمد و درخت را دربرگرفت يا بر آن دست نهاد و سپس ناله‌اش خاموش ‌شد.[۴] بنابر اين پيشينه، ستونی که در آن مکان قرار گرفت، حنّانه خوانده شد.حنّانه از ريشه حنّ به معناى صدای طرب‌انگيز يا غمگينانه است.[۵]

سرنوشت تنه درخت

درباره فرجام تنه درختى که پيامبر هنگام سخنرانى‌ بر آن تکيه مى‌زد، اقوال گوناگونى ذکر شده است:

  • به فرمان رسول خدا(ص) آن را در جاى خود دفن کردند.[۶]
  • در توسعه مسجد در زمان عثمان، به دست ابی بن کعب از صحابه پيامبر رسيد و نزد او بود تا اين‌که در جای خود دفن شد.[۷]
  • به گفته ابن جبير، كه ميان سال‌هاى 578ـ588ق. به مدينه سفر کرده، تا سده ششم ق. اين تنه در مسجد بوده است.[۸] بنابر گزارش او و ابن بطوطه، مردم آن را مسح می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.[۹]
  • در برخى منابع شيعی اشاره شده که بنی‌اميه پس از تجديد بنای مسجدالنبی، تنه مشهور به حنّانه را از جای خود کندند.[۱۰]

نام ديگر: ستون جزعه

چون گزارشِ پيشينه تاريخى ستون حنانه، از کرامت‌ها و معجزه‌های پيامبر شمرده مى‌شود، برخى از آن به «جزعه» نيز ياد کرده‌اند[۱۱].

فضایل ستون حنانه

بنابر برخى احاديث شيعى، نماز‌ گزاردن در کنار آن[۱۲] و تبرک بدان سفارش شده است.[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. المعالم الاثيره، ص44.
  2. بحار الانوار، ج21، ص47.
  3. دلائل النبوه، ج2، ص563-564؛ عيون الاثر، ج1، ص278؛ السيرة الحلبيه، ج2، ص366.
  4. شرف النبي، ص430؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص165-166.
  5. معجم مقاييس اللغه، ج2، ص24، «حنّ».
  6. وفاء الوفاء، ج2، ص388-389.
  7. الدرة الثمينه، ص262.
  8. رحلة ابن جبير، ص149-150.
  9. رحلة ابن جبير، ص149-150؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.
  10. بحار الانوار، ج17، ص365.
  11. تاريخ و آثار اسلامي، ص212-213.
  12. مستدرک الوسائل، ج3، ص426؛ جامع احاديث الشيعه، ج4، ص515.
  13. الغدير، ج5، ص124.

منابع


بحار الانوار، المجلسي (م.۱۱۱۰ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي،۱۴۰۳ق؛

تاريخ و آثار اسلامي مکه مکرمه و مدينه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ۱۳۷۲ش؛

جامع احاديث الشيعه، اسماعيل معزي ملايري، قم، المطبعه العلميه، ۱۳۹۹ق؛

الخرائج و الجرائح‏، الراوندي (م.۵۷۳ق.)‏، مؤسسه الامام المهدي[، ۱۴۰۹ق؛

الدره الثمينه في اخبار المدينه، محمد بن محمود النجار (م.۶۴۳ق.)، به کوشش صلاح الدين، مرکز بحوث و دراسات المدينه، ۱۴۲۷ق؛

دلائل النبوه، البيهقي (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۰۵ق؛

رحله ابن بطوطه، ابن بطوطه (م.۷۷۹ق.)، ترجمه: محمد علي موحد، تهران، علمي و فرهنگي، ۱۳۷۶ش؛

  • رحله ابن جبير، محمد بن احمد (م.۶۱۴ق.)، بيروت، دار مکتبه الهلال، ۱۹۸۶م؛
  • السيره الحلبيه، الحلبي (م.۱۰۴۴ق.)، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق؛
  • شرف النبي، ابوسعيد واعظ خرگوشي، به کوشش روشن، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش؛
  • عيون الاثر، ابن سيد الناس (م.۷۳۴ق.)‏، بيروت، دار القلم‏، ۱۴۱۴ق؛
  • الغدير، الاميني (م.۱۳۹۲ق.)، بيروت، دار الکتاب العربي‌، ۱۳۸۷ق؛
  • مدينه‌شناسي، سيد محمد باقر نجفي، ۱۳۶۴ش؛
  • مستدرک الوسائل، النوري (م.۱۳۲۰ق.)، بيروت، آل البيت:، ۱۴۰۸ق؛
  • المعالم الاثيره، محمد محمد حسن شراب، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش؛
  • معجم المقاييس اللغه، ابن فارس (م.۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، ۱۴۰۴ق؛
  • وفاء الوفاء، السمهودي (م.۹۱۱ق.)‏، به کوشش محمد محيي الدين، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۹۳ق.