مرقد عبدالله بن عباس
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmadi در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مرقد عبدالله بن عباس، مسجد عبدالله بن عباس، قبرستان شهدای غزوه طائف و نیز مقبره محمد بن حنفیه و عبدالله فرزند پیامبر(ص) در یک مجموعه بزرگ در طائف واقع شده است. مسجد ابن عباس در زمان پیامبر(ص) و مقبره عبدالله ابن عباس در زمان عباسیان احداث و پس از آنان چندین بار تجدید بنا شد و گسترش یافت. در طول حدود هزار سال، مزار عبدالله ابن عباس زیارتگاه مردم طائف، حجاز و حاجیانی بود که برای حجگزاری به آن سرزمین مقدس، سفر میکردند تا آنکه با یورش وهابیان به طائف در شوال سال ۱۲۱۷ق. به جز بنای مسجد، مقبره عبدالله ابن عباس و مقابر پیرامون آن، به کلی تخریب گردید و اکنون، تنها جایگاه این مراقد بر جای مانده است.
تاریخ بناي مرقد عبدالله ابن عباس
ابن عباس در سال ۶۸ قمری در طائف وفات یافت و در کنار مسجد عبدالله بن عباس، دفن شد. محمد بن حنفیه پس از دفن وی، به مدت سه روز بر روی قبر وي، چادری نصب کرد. [۱] بعدها، هنگامیکه مرقد بر روی قبر ابن عباس ساخته شد، این مکان به «مسجد و مقبره عبداللهابن عباس» مشهور شد.
بنابر گزارش فاسی (۸۳۲ق)، از دیگر آثار طائف، مسجدی است منسوب به پیامبر(ص)، در پشت مسجدی که قبر عبدالله ابن عباس در آن قرار دارد؛ در دیوارة قبلة آن از بیرون، سنگ نبشتهای است با این عبارت: «ام جعفر دختر ابوالفضل، مادر ولیعهدانِ مسلمانان، دستور بازسازی مسجد رسول الله(ص) در طائف را صادر کرد، در تاریخ ۱۹۲؛ به گمان من، مسجدی که قبر ابن عباس در آن قرار دارد، به همراه ضریح وی، به وسیلة مستعین بالله عباسی، مرمت شده است که نام وی در منبر موجود در این مسجد، نوشته شده است.» [۲]. بنابر این گزارش، امجعفر، زبیده (م.۲۱۶ق)، همسر هارون عباسی که به خدمترسانی به زائران و حاجیان معروف است، این مسجد را بازسازی کرده است. بنابراین، هرچند بنا به گزارشهایی که گذشت، این مسجد تا قبل از این تاریخ (۱۹۲ق)، وجود داشته؛ اما زبیده در این سال، دستور بازسازی آن را صادر کرده است؛ همچنین بازسازی بعدی، مربوط به زمان مستعین بالله عباسی (سلطنت۲۵۲ ۲۴۸) بوده است.
گزارش ناصر خسرو (م.۴۸۱) نیز مؤید ساختن و تجدید بنای این ساختمان، توسط خلفای عباسی است. او که سفر خود را در سال ۴۳۷ق. آغاز کرده، دربارة طائف و این مسجد مینویسد: «آنچه قصبة طائف است، شهرکی است و حصاری محکم دارد و بازارکی کوچک و جامعی مختصر دارد و آب روان و درختان نار و انجیر بسیار داشت. قبر عبدالله ابن عباس۲، آنجاست؛ به نزدیک قصبه. خلفای بغداد آنجا مسجدی عظیم ساختهاند و آن قبر را در گوشة آن مسجد گرفته، بر دست راست محراب و منبر.» [۳]
سخن هروی (م۶۱۱ق)، نیز وجود مقبرة ابن عباس در طائف را تأیید میکند. او به مناسبت معرفی مزار محمدبن حنفیه در (جزیرة) خارک، معتقد است که محمدبن حنفیه و عبدالله ابن عباس در طائف دفن شدهاند.» [۴].
پس از مستعین عباسی، بازسازی بعدی متعلق به المستضیء بأمر الله (م۵۷۶ق)، است. بنابرگزارش ابن فهد (م۹۲۰ق)، که خود مزار عبدالله ابن عباس را دیده، بر روی قبر چنین نوشته شده است: «أنه عمل باسم المستضیء بأمر الله العباسی سنة اثنین وتسعین وخمسمائة» [۵] البته این خلیفه عباسی در سال ۵۷۶ فوت کرده است. به احتمال قوی، تاریخ «اثنین و سبعین و خمسمائة» درست باشد که برابر با ۵۷۲ و در زمان حیات و خلافت وی بوده است. پس از او، پسرش ناصر لدین الله (سلطنت ۶۲۲ ۵۷۵) منبر خیلی خوبی بر این مسجد ساخت [۶]. عجیمی (م۱۱۱۳ق)، که خود این منبر را دیده، آن را از جنس چوب، دارای ۱۱ پله و قبهای کوچک از چوب توصیف میکند که بین آن منبر و سقف مسجد، حدود ۶۰ سانت فاصله است [۷].
بنابر گزارش فاسی «اسم ملک مظفر (م۶۸۳ق)، والی یمن نیز در گنبد بالای ضریح عباس به عنوان بانی عمارت آن مرقوم شده است.» [۸] بنابراین، وی بازسازی بعدی را درباره مسجد و مزار عبداللهابن عباس انجام داده است. گزارش ابن فهد نیز که خود این مزار را دیده، مؤید این مطلب است. بنابه گزارش وی، چنین مکتوب است: «أنه عمل باسم الملک المظفر؛ یعنی یوسفبن عمربن علیبن رسول صاحب الیمن سنة خمس و سبعین و ستمائة» وی سپس مینویسد: خودش هم این نوشتهها را بر روی قبر، قبه و منبر دیده، هنگامی که ضریح شریف ابن عباس را در سال ۹۱۵ زیارت کرده است؛ همچنین در سال بعد نیز دیده و نیز تا الآن (زمان تالیف کتاب) موجود است [۹].
مطری هم دربارة این مکان مینویسد: «در رکن راست از سمت قبله، قبر امام عبدالله ابن عباس در یک قبهای عالی قرار دارد و مسجد رسول الله(ص) در صحن این جامع، بین دو قبة کوچک واقع شده که بر اساس دو خیمه متعلق به همسران پیامبر خدا۹ در هنگام محاصرة طائف، ساخته شده است.» [۱۰].
احمد بن عبدالله طبری شافعی، امام الحرمین، در سال ۶۶۱ق. ضریح ابن عباس را در طائف زیارت کرده است. [۱۱] هر چند آن را توصیف نکرده؛ اما همین مقدار هم بر وجود ضریح ابن عباس، دلالت دارد.
گزارش ابن ضیاء (۸۵۴ق)، تقریبا گزارش کاملتری نسبت به دیگر گزارشهاست که به دلیل عدم تکرار، موارد جدید را متذکر میشویم: منارة بلند این مسجد، در ایام ناصر لدین الله ساخته شده است؛ در پشت این مناره، چاه آبی واقع است، بین دو گنبد مسجد، محراب قرار دارد؛ در جهت قبله، چهار رواق دارد که از سمت راست، چپ و انتهای آن، سه در وجود دارد؛ در رکن سمت راست قبله، قبر عبدالله ابن عباس است که با چوب ساج پوشیده شده؛ ارتفاع قبر ۳ وجب، طول آن ۱۰ وجب و عرض آن ۶ وجب است. بنابر مکتوبی که روی چوب ساج نوشته شده، المقتفی لأمر الله در سال ۵۴۷ق. آن را ساخته است [۱۲]. حاج عبدالله بن صباح اندلسی نیز که در قرن نهم سفری به عربستان داشته، دربارة مزار ابن عباس تصریح میکند: «قبر ابن عباس امروزه دارای مقام عظیمی است.» [۱۳]. همچنین در جای دیگری دربارة آن مینویسد: «فیها قبر الامام الفاضل العالم الحسیب الرفیع العباسی عبدالله ابن عباس علیه مقام عظیم و مزار جسیم کما هو أهله، تعظمه جمیع عربان الحجاز کلّها أفضل التعظیم». [۱۴]
سمهودی (م۹۱۱ق)، نیز دربارة این بنا مینویسد: «...مسجدی است در طائف که پیامبر(ص) در آن نماز خوانده، مصلای پیامبر(ص) بین دو قبهای قرار گرفته که به نام دو زن از ایشان ساخته شده که همراه ایشان در غزوة طائف بودند.» وی در ادامه، از مقبرة عبدالله ابن عباس و مسجد رسول الله۹ یاد میکند [۱۵].
ابن فهد، بنا به گفتة خودش در سال ۹۱۵ قمری همة آثار اسلامی منطقة طائف؛ از جمله مسجد ابن عباس را دیده و آن را اینگونه توصیف میکند که بعضی از دیوارها و ایوانهایش فرو ریخته و برخی از آنها البته نه چندان جالب و خوب بازسازی شده است. [۱۶] و در سال بعد نیز به زیارت آن مسجد و مقبره رفته و در توصیف آن مینویسد: «مسجد بزرگی که قبر عبداللهابن عباس در آن قرار دارد، منفرد از آبادی طائف، وسط بیابانی واقع است و برای اهل شهر طائف سخت است که به آنجا بروند.» [۱۷] این عمارت در قرن ۱۱ نیز مرمت و بازسازی شد. ابتدا زیدبن محسنبن حسینبن ابی نمی، امیر مکه در سال ۱۰۷۱ق. و سپس در زمان عثمانیها، در سال ۱۱۹۳ق. والی شام، محمد پاشا، در زمان سلطنت سلطان عبدالحمید اول، این بنا را بازسازی کردند [۱۸]. بدون شک گزارش عجیمی از همه روایتهای دیگران از مسجد و مقبرة ابن عباس کاملتر است. البته بخشی از مطالبی که او گفته، منقول از دیگران است که گذشت؛ بنابراین، ما در نقل گزارش وی، تنها مواردی را ذکر میکنیم که دیگران متعرض آن نشدهاند:
۱. یکی از آثار طائف، مسجد النبی۹ است که به ایشان منسوب و الآن به صورت محوطهای کوچک، چسبیده به دیوار مسجد العباسی است؛ ۲. در حیاط این مسجد، شاخصی برای تعیین قبله، توسط محمدبن سلیمان مغربی (م۱۰۹۴) ساخته شده تا مؤمنان اوقات نماز را بشناسند؛ ۳. این مسجد دو گنبد دارد که در جایگاه دو خیمه همسران پیامبر(ص) بنا نهاده شده است؛ ۴. برخی مورخان از جمله مرجانی که بعد از سال ۷۰۰ مسجد را دیدهاند، گزارش کردهاند که اکنون خراب است و برخی از دیوارها و رواقهایش فرو ریخته و برخی از جاهای آن، نه چندان مطلوب، بازسازی شده است؛ ۵. در رجب سال ۱۰۸۴ق. دو رواق به این مسجد اضافه شده که پیشتر نبوده است [۱۹]. ۶. عدهای در طائف، به عنوان خادمان مرقد ابن عباس، معروف و مشهوراند [۲۰]که کارشان خدمترسانی به زائران مرقد عبداللهابن عباس است؛ ۷. گنبد مرقد ابن عباس در طرف رکن سمت راستِ قبله واقع شده [۲۱]. ۸. پشت منارة بلند مسجد، چاهی قرار دارد که در سال ۷۵۴ق. حفر شده است. [۲۲]
این مسجد و مزار، از دیرباز، قطب علمی نیز بوده و سعی عالمان این دیار، آن بوده که مجلس درسی در کنار مرقد عبدالله ابن عباس برگزار کنند. گزارش عیاشی که بین سالهای ۱۰۷۱ تا ۱۰۷۳ق. به حجاز سفر کرده، گوشهای از این تلاش را به نمایش میگذارد. وی زمانی که در طائف بود، در کنار ضریح ابن عباس، تفسیر برخی از سورههای قرآن را نزد عالمی مغربی نزیل طائف به نام شیخ عبدالعزیز تواتی فراگرفت. (عیاشی، عبداللهبن محمد، ۲۰۰۶م، ج۲، ص۱۷۲) جالب آنکه عیاشی انگیزه خود از سفر به طائف را زیارت مرقد ابن عباس میداند. (همان، ص۱۷۳) وی مزار ابن عباس را اینگونه توصیف میکند: «قبر ترجمان قرآن، در سمت راست قبله مسجد قرار دارد. در داخل مرقد، سمت راست درب ورودی، مزار محمدبن حنفیه و به ازای قبر ابن عباس، گفته شده قبر عبدالله فرزند پیامبر(ص) معروف به طیب و طاهر قرار دارد و مردم به نیت فرزند پیامبر(ص)، تبرک میجویند. (همان، ص۱۷۵)
تخريب مرقد عبدالله بن عباس
مزار عبدالله ابن عباس به همین وضعیت بود تا آنکه وهابیان در سال ۱۲۱۷ق. به طائف حمله کردند. ایوب صبری پاشا (۱۸۹۰م.) تاریخنگار عثمانی، دربارة تخریب این مزار شریف و قدیمی مینویسد: «وهابیان چون از قتل عام مردم طائف و تقسیم غنایم جنگی فارغ شدند، بر اساس عقاید پوچ و باطلشان، به سراغ قبور متبرک و مراقد مطهر طائف رفتند و هرجا گنبد و بارگاهی یافتند، آن را ویران و با خاک یکسان کردند. وهابیان بیفرهنگ در اثنای هدم قبور، وقتی به قبر مطهر مفسر بزرگ قرآن، جناب عبداللهابن عباسبن عبدالمطلب رسیدند، درصدد برآمدند تا قبر شریفش را نبش کرده، جسد مقدسش را درآورند و طعمه حریق سازند. چون ضریح از روی قبر شریفش برداشتند، عطر روحافزایی در اطراف پیچید. وهابیان از مشاهده این کرامت بر قساوتشان افزودند و گفتند: اینجا باید شیطان بزرگی آرمیده باشد، دیگر نباید با نبش قبر وقتگذرانی کرد. مناسبتر اینکه قبر را با همة محتویاتش طعمه حریق سازیم! این سخنان پوچ و هذیانگونه را بر زبان جاری ساخته، برگشتند. پس از مدتی باروت زیادی فراهم کرده، به قصد منفجر کردن قبر شریف بازگشتند. اما باروت کار نکرد و عاملان خسران مآل، پس از مشاهده این کرامت از تصمیم خود منصرف شدند.» (صبری، ایوب، ۱۳۸۸ش، ص۶۸). گزارش جان لوئیس بورکهارت (م. ۱۸۱۷)، مؤید گزارش صبری پاشا است. وی مینویسد: «دو مسجد بزرگ مشاهده کردم که افضل آن دو، مسجد الهنود بود. وهابیها قبر عباس را به طور کامل تخریب کرده بودند؛ زیرا قبهای بر روی این قبر بوده و مردم، به خصوص حجاج آن را زیارت میکردند (بورکهارت، جان لوئیس، ۲۰۰۷م، ص۱۱۴). پس از این واقعه، سالها قبر شریف این صحابی بزرگ بدون ضریح ماند تا آنکه سید یاسین افندی، ضریحی بر فراز قبر بنا نهاد. (صبری، ایوب، ۱۳۸۸، ص۶۸). بنابراین، گزارش اول، تخریب بنای مقبره، مربوط به اولین حمله وهابیان به این منطقه و گزارش دوم، نصب ضریح روی قبر، مربوط به استیلای مجدد عثمانیها بر طائف است. بعدها و در استیلای مجدد آل سعود، ضریح منصوب سید یاسین نیز از بین رفت و مقبرة ابن عباس به صورت یک قبرستان عمومی درآمد. گزارش فیلبی در سال ۱۹۱۸م. از تغییر مقبرة ابن عباس به قبرستان عمومی خبر میدهد؛ اما اکنون قسمت عمومی قبرستان، از مقبرة ابن عباس، به وسیلة خیابان السلامه، جدا شده است.
مرقد ابن عباس در حال حاضر
در حال حاضر مقبرة ابن عباس، بدون قبه، به صورت دیوارکشی شده جنب مسجد ابن عباس و در جهت شمال غربی مسجد، نزدیک درب ورودی زنانه به مسجد، واقع شده است. درختی در کنار مرقد ابن عباس قرار دارد که ۵۰۰ سال قدمت دارد (قصیر، عیسی، قبر و مسجد عبداللهابن عباس، حقائق، ص۶). بنا به گفتة عیسی القصیر، محقق حوزة آثار اسلامی طائف، در پشت مسجد ابن عباس، جاییکه قبر ابن عباس قرار دارد، در دیوار سمت قبله، سنگی است که بر روی آن نوشته شده: «أمرت السیدة زینب أم جعفر زبیدة بنت أبیالفضل العباسی، بعمارة مسجد رسولالله» (قبر عبدالله بن العباس یثیر جدلا حول موقعه، عکاظ، ۱۳/۱/۱۴۳۳ق)،
توصیف بنای مرقد ابن عباس
همانگونه که در گزارشهای پیشین گذشت، و نیز تصویر برجای مانده از مرقد ابن عباس از دوران عثمانی، این مرقد در گوشه مسجد قرار داشته است که با یک رواق، به مسجد متصل میشده و سه رواق دیگر، در اضلاع دیگر مرقد قرار داشته است. یک حیاط هم در کنار مرقد دیده میشود که حدّ فاصل مرقد و مسجد است.
با تحقیقات انجام شده، مشخص گردیدکه نوع گنبد این مرقد، اورچین است. گنبدها در یک تقسیمبندی کلی، به دو نوع نار و رک تقسیم میشوند. فرم گنبد نار، رایجترین نوع گنبد در ایران، کروی است و بر روی یک پایه کروی قرار میگیرد؛ بر خلاف رک که به صورت هرمی یا مخروطی است و غالباً بر روی یک پایه استوانهای یا منشوری قرار میگیرد. (مجیدی، فاطمه السادات، بررسی و تحلیل انواع گنبد در ساختار بناهای سنتی ایران) گنبد اورچین، از خانواده گنبدهای رک، به صورت پلهای(مضرّس) است که با ارتفاع زیاد؛ مانند کلّه قند مضرّض ساخته میشود. سفرنامه نویسان اروپایی از این نوع گنبد، فراوان دیدهاند و به آن «گنبد آناناس» میگویند.
از سفرنامههای آنان چنین برمیآید که این نوع گنبدها در زمان قدیم فراوان بودهاند اما اکنون، محدودی گنبد اروچین در ایران و عراق، برجای مانده است (سعیدیان، امین، بازشناخت چگونگی شکلگیری گنبد اورچین، ص۴۷).
بنابراین، گنبد مرقد ابن عباس از نوع اورچین است؛ همچنانکه مرقد حضرت آمنه۳ در جنة المعلاة نیز از همین قسم بوده است.
قبرستان عبداللهابن عباس
غیر از عبدالله ابن عباس، شخصیتهای دیگری نیز در آن مکان دفن شدهاند. طبق برخی گزارشها که البته ضعیف است، قبر یکی از فرزندان پیامبر(ص) آنجاست. ابن فهد بنا به دست خط جدش نجمالدین عمر، چنین نقل میکند: «در داخل گنبدی که ضریح ابن عباس قرار دارد، قبر فرزندی از رسول الله۹ که سقط شده، قرار دارد و این، غیر از آن دو فرزند مشهور ایشان است.» (ابن فهد، عبدالعزیز، بیتا، ص۱۴۲)
وی سپس از قبر زبیده و برادرش عبدالمنعمبن عبدالسمیع، در کنار شبکههای ضریح و همچنین قبر علیبن احمدبن محمد عباسی یاد کرده، مینویسد:
«در پشت ضریح، سمت راست از طرف باب الحجرة، قبر سید ما محمدبن حنفیه و بعضی از قضات طائف قرار دارد.» (ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۲).
بیان این نکته ضروری است که روایتِ فوت و دفنِ محمدبن حنفیه در طائف، بسیار ضعیف است و به احتمال قوی، ایشان هر چند مدتی در طائف تبعید بود اما به مدینه برگشت و همانجا درگذشت و در بقیع دفن شد. عجیمی، مقبرة محمد حنفیه را اینگونه توصیف میکند:
«قبر وی در رکن شمالی از گنبد عبداللهابن عباس قرار دارد؛ به طوری که اگر از باب قبله وارد مقبره عبداللهابن عباس شوی، در سمت راست قرار گرفته است. بر روی قبر، صندوقی چوبی قرار گرفته که با پارچهای پشمی و قرمز پوشیده شده است. در کنار قبر وی، عدهای قضات طائف؛ از جمله ابن مرحل دفن شدهاند. در جانبی دیگر از قبر محمدبن حنفیه، صورت قبری دیده شد که به گمان من، تازه در آنجا دفن شده چون زائد بر قبور شش گانه بود.» (عجیمی، بیتا، ص۵۱). همچنین درباره مقبره فرزند پیامبر(ص) مینویسد:
«در رکن شمالی قبر عبداللهابن عباس، قبری واقع شده که گفته میشود، متعلق به فرزند سقط شده رسول الله۹، عبدالله، ملقب به طیب و طاهر است. این قبر با صندوقی چوبی پوشیده شده و روی آن، پارچهای پنبهای قرار دارد.» (همان)
اکنون در جنوب مسجد، قبرستان بزرگی قرار دارد که مردگان طائف در آنجا دفن میشوند. این قبرستان که به «قبرستان عبدالله ابن عباس» مشهور است، غیر از مقبرة ابن عباس است. مقبرة ابن عباس در جوار مسجد، در جهت غربی آن قرار دارد و به وسیلة دیوار محصور شده است ولی این قبرستان، در جنوب مسجد واقع شده که به وسیلة خیابان «السلامه» از مسجد جدا شده است. بنابر شواهد تاریخی، این منطقه از قدیم نیز قبرستان عمومی بوده که از شرق مسجد آغاز و از طرف جنوب به غرب آن امتداد داشته است؛ اکنون تنها قسمت جنوبی قبرستان عمومی باقی مانده و به وسیلة خیابان، از دیگر مقبرهها و مسجد اصلی، جدا شده است. این وضعیت، در نقشه هوایی طائف، به وضوح مشخص است.
قبرستان شهدای غزوة طائف
ابن فهد، همچنین، به قبور شهدای غزوه طائف اشاره میکند که در خارج از مسجد، در سمت شرق آن قرار دارد و ۱۲ نفر از صحابی رسولالله۹ در آنجا دفن هستند که عبارتاند از: سعیدبن سعدبن عاص، عرفطةبن حباب، عبداللهبن ابیبکر خلیفه اول مسلمانان، عبداللهبن امیةبن مغیرة، عبداللهبن عامربن ربیعة، سایببن حارثبن قیس، برادرش عبداللهبن حارث، جلیحة ابن عبدالله، ثابتبن جذع، حارثبن سهیلبن ابیصعصعة، منذربن عبدالله، رقیمبن ثابتبن ثعلبة. (ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۲) در سال ۱۰۶۰قمری اطراف این قبرستان دیواری کشیده شد (عجیمی، بیتا، ص۵۳) و به این ترتیب، مقبرة شهدا به طور کامل از مسجد جدا شد. در حال حاضر هم این مقبره، به صورت دیوارکشی، در جهت شرقی مسجد وجود دارد.
همچنین قبر عروةبن مسعود ثقفی که قبیلة ثقیف او را به شهادت رساندند، در حالی که اسلام آورده بود، همراه با شهدای غزوة طائف، در نزدیکی باب شرقی مسجد ابن عباس دفن شدهاند. همچنین در خارج از مسجد در منطقه «الجبانة»، قبر زیدبن ثابت، عبداللهبن مبارک و شیخ عباس میورقی قرار دارد (ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۳) که نزد مردم طائف به قبر «صاحب الرایة» مشهور است که به صاحب کرامت و برکت شناخته میشود. برخی از بیمارها را نزد این قبر میآورند، در حالی که از شدت مرض، نمیتوانند راه بروند؛ اما پس از آمدن به این مکان، با پای خود برمیگردند.» (عجیمی، بیتا، ص۵۳).
بنا به گزارش وی؛ «قبر شیخ عارف، ابوالعباس، احمدبن علی میورقی، از طرف باب شرقی مسجد ابن عباس قرار دارد. برخی به من خبر دادند که دعا نزد این قبر، مستجاب است.» (عجيمي، ص۵۴). در سال ۱۰۴۷قمری حاکم طائف، شرکس ابن عبدالملک الشاویش درابزین، این قبور را با چوب پوشش داد (عجيمي، ص۵۱).
کتابخانه مسجد ابن عباس
این مسجد، کتابخانهای هم دارد که اکنون در طائف با نام «مکتبة عبدالله ابن عباس» مشهور است. این کتابخانه، توسط والی عثمانی حجاز، محمد رشدی پاشا شروانی (۱۲۹۱ق)، تأسیس شد. وی ابتدا از ناحیة قبلة مسجد، دو رواق ایجاد کرد و دری را از جهت جنوبی (قبله) مسجد به آن رواق باز کرد که هنوز هم به اسم «باب الشروانی» معروف است. کتابهای خطی زیادی داشته؛ از جمله آثار خطی عبدالحفیظبن عثمانبن محمد ادریسی حنفی(۱۳۱۹ق)، و برادرش که متأسفانه باید گفت بخشی از آنها از بین رفته است (حسین، عثمان محمود، ۱۴۰۷، ص۸). این کتابخانه، در سال ۱۳۸۴ق. و پس از مدتی طولانی از مهجور ماندن آن، توسط شیخ حسن عرب راهاندازی شد (همان، ص۷). و کتابهای خطی باقیمانده از صندوقها خارج و در دسترس محققان قرار گرفته است و در سالهای اخیر به همت عثمان محمود حسین، همه آثار خطی عربی این کتابخانه، به تعداد ۴۵۰ اثر، فهرستنویسی و با نام «فهرس المخطوطات العربیة بمکتبة عبداللهابن عباس بمدینة الطائف» به چاپ رسیده است. در سالهای اخیر، این کتابخانه نیز همچون مسجد عبدالله ابن عباس، از نو، در چهار طبقه بازسازی شده است. مخزن نسخ چاپی، مخزن نسخ خطی، سالن مطالعه، سالن ارائه خدمات صوتی تصویری، سالن ارائه خدمات الکترونیکی، بوفه و چند سالن سخنرانی، از امکانات این کتابخانه است.
زائران مرقد عبداللهابن عباس
ابن فهد از عالمانی نام میبرد که به طائف مشرف شده و در کنار ضریح ابن عباس، در فضل و بزرگی او شعر سرودهاند؛ از جمله نجمالدین عمربن محمدبن مکی که در روز جمعه، ۱۶ جمادیالثانی سال ۸۲۴ق. به آن مکان مشرف شده و شعری سروده که مطلع آن چنین است: «أتیتک یابن عم النبی مؤملا» [۲۳]. پدر ابن فهد، عزالدین عبدالعزیز، قاضی حنفی، نورالدین علیبن ضیاء عمری و قاضی حرمین نجم الدین محمدبن یعقوب مالکی در سال ۹۱۵ و هنگام زیارت ابن عباس، شعری را در مدح ایشان سرودند که مطلع آن چنین است: «یا حبر الامة خیر العرب و العجم» [۲۴] بدرالدین احمدبن محمد قرشی عمری کازرونی نزیل مکه، روز شنبه، ۱۳ جمادی الثانی ۹۱۵ق. در زمانی که مزار ابن عباس را زیارت کرده، شعری با این مطلع، سروده است: «علیک ألف، سلام هادی الناس» [۲۵] و برادرش علاءالدین در همان سال، شعری با مطلع: «أیا سید الأحبار من خیر أمة» سروده است. [۲۶]
قاضیالقضات در حرمین شریفین، نجم الدین محمدبن یعقوب مالکی مکی، روز پنج شنبه، ۱۵ ربیع الاول ۹۱۶ کنار ضریح عبداللهابن عباس فیالبداهه شعری سرود که مطلع آن چنین است: «یا من یروم سلامة فی عمره» [۲۷].
دیگر عالمانی که هنگام زیارت عبداللهابن عباس در طائف در وصف او شعر سرودهاند: علامه بدرالدین محمدبن علی جناحی در سال ۹۱۶ق، شهاب الدین احمدبن علی جبلی یمنی در سال ۹۱۶، عزالدینبن نورالدین زمزمی مکی شافعی در سال ۹۴۰ق. [۲۸]. این حجم از سفر عالمان بزرگ اهل سنت، از فرقههای گوناگون به طائف و زیارت مرقد ابن عباس و شعر خوانی در وصف او، نشانگر اهمیت دادن عالمان سلف به زیارت مراقد اصحاب و اولیای الهی است. در سالهای اخیر، وهابیان تلاش گستردهای برای کم رنگ کردنِ این مهم انجام دادهاند که راه به جایی نبرده و همچنان زیارت اولیای الهی نزد اکثر عالمان اهل سنت، امری مشروع و پسندیده است.
زیارت نامه عبدالله ابن عباس
احمدبن عیسیبن زیاد میورقی، یکی از عالمان مکی ساکن طائف، زیارتنامهای را خطاب به ابن عباس تنظیم کرده که متن آن اين است: السلام علیک یا ترجمان القرآن المنزل علی سید ولد عدنان، السلام علیک یا بحر العلوم و سیف النجاة فی القیاس و من عمت علیه من النبی صلی الله ]وآله[وعلیه و سلّم دعوات، السلام علیک و رحمة الله و برکاته و أزکی تحیاته. السلام علی ضجیعک سیدنا أبیالقاسم محمدبن علیبن أبیطالب المعلم، السلام علی حامل اللواء لأبیه علیبن أبیطالب دافع الباطل و معضلات الفتن، السلامعلی المخصوص باسم الرسول و کنیته، السلام علیکما و علی من معکما رضوان الله الأکبر یخصکم و تحیاته، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. السلام الأتم المضاعف علی من جمیع الخلائق فی ولح فضائله یتعلم و یتفهم و هو البشیر النذیر والسراج المنیر رسول الله صلی الله علیه ]وآله[ و سلم و علی آله و أصحابه و أزواجه و ذریته و أمته و سلالته و أحبابه و عظم و شرف و کرم و تمم النخوة فینا یا اهل بیت النبوة و الشرف و الشفاعة الشفاعة لنا و لکافة المحبین لکم الزائرین لتربتکم المخصوصة بالمآثر و اللطف. اشهدوا لنا یا أهل بیت الشفاعة بأنا نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أن محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه ] و آله[و سلّم و علی آله و أمته و أصحابه و عشیرته و نشهد أن ربنا و ربکم و رب کل شیء و رازق کل شیء الذی هو علی کل شیء قدیر و بکل شیء خبیر و کل من دونه بقدرته مقهور الذی أحیانا و یحیی و یبعث منفی القبور فی الساعة التی لاریب فیها و الیه المصیر و بیده النشور. اللهم اسمع ساداتنا سلامنا و حبب لهم زیارتنا و زین فی قلوبهم کلامنا و شفعهم فینا و احفظنا بهم فی حیاتنا و مماتنا و خلفنا و أمامنا، ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة و کافة المسلمین و والدینا و والدیهم من المؤمنین و المؤمنات و من یأتی بعدنا من الموحدین الی یوم الدین وقنا عذاب النار ربنا آتنا خیرا مقرونا بالعوافی فی الدارین، و وقایة مقرونة بالعفو و العافیة و المعافات الدایمة فی الدین و الدنیا و الآخرة آمین. اللهم و بکرم وجهک، وسعة فضلک وجودک و طولک صل علی سیدنا محمد و علی آل محمد و استجب لنا و شفعهم فینا و أسعدنا بزیارتهم و جمیع المحبین آمین آمین آمین. سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین. أشهد أن سیدنا محمداً صلی الله علیه ] و آله[ و سلم عبده و رسوله بلغ الرسالة و أکمل الدیانة و نصح الأمة و أزال عمن اتبعه الغمة، و جاهد فی الله حق جهاده و عبد الله تعالی حتی أتاه الیقین اللهم صل علیه و علی آله و أمته و آته الوسیلة و الفضیلة و الدرجة الرفیعة و ابعثه المقام المحمود الذی وعدته إنک لاتخلف المیعاد. [۲۹]
- ↑ ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۰، الطبقة الخامسة، ج۱، ص۲۰۵
- ↑ فاسی، محمدبن احمد، ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۷۵
- ↑ ناصر خسرو، ۱۳۸۹ق، ص۱۴۱
- ↑ هروی، ۲۰۰۲م، ص۷۳
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۱
- ↑ مطری، محمدبن احمد، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۴
- ↑ عجیمی، بیتا، ص۴۸
- ↑ فاسی، محمدبن احمد، ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۷۵
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۱
- ↑ مطری، محمدبن احمد، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۴
- ↑ عبدری، ۱۹۸۴، ص۳۳
- ↑ ابن ضیاء، ۱۴۲۴ق، ص۱۵۹
- ↑ ابن صباح اندلسی، ۲۰۱۲م، ص۱۲۴
- ↑ همان، ص۱۳۶
- ↑ سمهودی، بیتا، ص۲۸۶
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۴
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیزبن عمر، بیتا، ص۱۴۵
- ↑ ارن، خالد، ۲۰۱۳ق، ص۳۸۲
- ↑ عجیمی، بیتا، ص ۴۱
- ↑ عجیمی، بیتا، ص۴۸
- ↑ عجیمی، بیتا، ص۴۹
- ↑ عجیمی، بیتا، ص۴۹
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیز، بیتا، ص۱۴۸
- ↑ همان، ص۱۴۹
- ↑ همان
- ↑ همان، ص۱۵۰
- ↑ همان
- ↑ همان، ص۱۵۵
- ↑ ابن فهد، عبدالعزیز، بیتا، ص۱۴۶ و ۱۴۷