کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱
رمل
تعریف
رمل در فقه عبارت است از هروله کردن،[۱] نوعی حرکت میان راه رفتن و دویدن[۲] و تند راهرفتن همراه با نزدیک گذاشتن گامها به گونهای که شانهها حرکت کرده و تکان بخورند.[۳] [۴] برخی گفتهاند رمل عبارت است از تکاندادن شانهها، همراه با گامهای کوچک، همانند شخص مبارزی که با غرور میان دو صف دوست و دشمن حرکت میکند.[۵] برخی از فقهای اهلسنت تعریفی متفاوت از رمل ارائه داده و گفتهاند رمل عبارت است از اضطباع و تکاندادن شانهها به این صورت که حجگزار یکی از دو جانب لباس اِحرام را داخل در زیر بغل کرده و بر شانه دیگر اندازد و هنگام حرکت دو کتف خود را با دویدن آرام تکان دهد.[۶] در برخی از روایات اهلبیت(ع) و اهلسنت، از رمل با عنوان «سعی»،[۷] «هروله»[۸] و «خَبَب»[۹] نیز یاد شده است.
رمل در طواف
فقیهان امامیه در استحباب رَمَل در طواف اختلاف نظر دارند. عدهای از فقها آن را مستحب دانستهاند.[۱۰] و برخی دیگر اعتدال در حرکت را در حال طواف مستحب و جزء سنتهای طواف شمردهاند.[۱۱] برخی از فقها [۱۲] [۱۳] با استناد به روایاتی[۱۴][۱۵] [۱۶] ادعای شهرت بر استحباب اعتدال در طواف کردهاند. و برخی نیز ادعای اجماع را کرده است.[۱۷] محقق کرکی عدم استحباب رمَل را قول صحیحتر در مذهب و مشهور بین اصحاب دانسته است.[۱۸] در تبیین عدم استحباب رمل در طواف گفته شده از روایاتی که در مورد رمل رسول خدا و اصحاب آن حضرت در طواف وارد شده استفاده میشود که این عمل مخصوص همان عصر پیامبر(ص) بوده تا در آن روز مسلمانان قدرت و توان خود را به مشرکان نشان دهند و با از بین رفتن موضوع و هدف این عمل در عصرهای دیگر، رمل استحبابی ندارد. روایاتی که از عدم رمل رسول خدا (ص) و اهلبیت(ع) پس از آن زمان و فرمان ندادن پیامبر (ص) به این امر یاد کرده نیز موید همین امر است، از این رو قائلین به استحباب این عمل هیچ دلیلی بر استحباب آن پس از پیامبر (ص) ندارند.[۱۹]
فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، اعم از حنفیه،[۲۰] مالکیه،[۲۱] شافعیه[۲۲] و حنبلیه،[۲۳] رمَل را با استناد به روایات[۲۴][۲۵] به اتفاق از مستحبات و از سنتهای طواف میدانند. اهلسنت معتقد است هر چند سبب اولین رمَل میان مسلمانان که اظهار قوت و نیرو در برابر مشرکان بوده از بین رفته است، ولی سنت رمَل به حال خود باقی مانده است و رمل سنتی متواتر بین مسلمانان است.[۲۶][۲۷]
احکام رمل در طواف
فقیهان اهل سنت و قائلین به استحباب رَمَل از فقهای امامیه برآنند که رمل تنها در سه شوط نخست استحباب دارد و در چهار شوط دیگر طوافکننده باید با اعتدال طواف کند.[۲۸][۲۹] همچنین از نظر آنان رمَل تنها بر مردان مستحب است و برای زنان استحباب ندارد.[۳۰][۳۱]
فقیهان معتقد به استحباب رمل در طواف، در این که رمَل در کدام طواف استحباب دارد، اختلاف نظر دارند. بیشتر فقهای امامیه رَمَل را تنها در طواف قدوم مستحب دانستهاند.[۳۲] مراد از طواف قدوم اولین طوافی است که حجگزار پس از واردشدن به مکه بجا میآورد، چه طواف واجب یا مستحب باشد و نیز چه جزو اعمال حج یا عمره باشد یا بهطور مستقل حجگزار آن را انجام دهد؛[۳۳] فقهای اهلسنت نیز در این که رمَل در همه طوافها استحباب ندارد، اختلافی ندارند؛[۳۴] اما در این که در کدام طواف رمَل سنت است، اختلاف کردهاند. اعتقاد برخی بر آن است که رمَل تنها در طواف قدوم سنت است.[۳۵] در مقابل عدهای قائلند که رمَل در هر طوافی که سعی داشته باشد، سنت است و در هر طوافی که بعد آن سعی نباشد، سنت نیست.[۳۶]
رمل در سعی صفا و مروه
رمل و هروله میان صفا و مروه، بر خلاف رمل در طواف که در فضیلت آن اختلاف است، از جمله اعمالی است که در روایات متعدد[۳۷] [۳۸][۳۹]بر فضیلت آن در همه عصرها تأکید شده و همه فقیهان مذاهب اسلامی در این باره اتفاق نظر دارند و ادعای اجماع کردهاند.[۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴] در روایاتی از امام صادق (ع) تشریع هروله در سعی بدان جهت دانسته شده است که در این مکان، شیطان بر حضرت ابراهیم(ع) ظاهر شد و آن حضرت به فرمان جبرئیل برای دور کردن وی به دنبال او هروله نمود، پس از این عمل شیطان فرار کرده و از آن حضرت دور شد، از این رو این عمل در میان حجگزاران سنت شد.[۴۵]
فقیهان امامیه[۴۶] و اهلسنت[۴۷] اتفاق دارند که استحباب رمَل و هروله در صفا و مروه مخصوص مردان بوده و برای زنان استحباب ندارد؛ دلیل این امر آن است که ترک رمَل با ستر و پوشش زنان مناسبتر است[۴۸] یا رمَل در اصل برای اظهار صلابت و قدرت تشریع شده است و صلابت و اظهار قدرت از زنان خواسته نشده است.[۴۹] افزون بر این در این باره به روایاتی از اهلبیت(ع)[۵۰] و احادیثی منقول از صحابه[۵۱] نیز استناد شده است. برخی از فقهای اهلسنت گفتهاند مستحب است زنان در شب در صورت خلوت بودن مسعی رمل کنند.[۵۲]
رَمَل در وادی محسر
وادی مُحَسِّر به سرزمین میان مشعر و منا گفته میشود.[۵۳] به نظر فقهای امامیه[۵۴] و اهلسنت،[۵۵] مستحب است حجگزار در صورت سوارهبودن، مَرکب خود را با شتاب حرکت دهد و در صورت پیادهبودن رمل و هروله کند. دلیل این امر علاوه بر اجماع،[۵۶] اقتدا به پیامبر(ص) در شتابدادن به مَرکب خود در این سرزمین[۵۷] و روایاتی از اهلبیت(ع) است که از در آنها به هروله در این سرزمین دستور داده شده است.[۵۸]
مقدار هروله در این سرزمین به نظر فقیهان امامیه به اندازه صد قدم یا صد زراع است؛ دلیل این امر روایاتی است که در آنها به رمل به همین مقدار فرمان داده شده است.[۵۹] ولی فقهای اهلسنت از رمل به مقدار پرتاب یک سنگ سخن گفتهاند، زیرا در روایتی آمده است که پیامبر(ص) مقدار اندکی مرکب خودش را با شتاب حرکت داد.[۶۰]
پانویس
- ↑ القاموس الفقهی، ص153؛ مستند الشیعه، ج12، ص78؛ معجم لغة الفقها، ص227.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج1، ص646؛ مستند الشیعه، ج12، ص78.
- ↑ لسان العرب، ج11، ص 295؛ تاج العروس، ج14، ص 294((رمل))
- ↑ مجمع البحرین، ج5، ص 385.
- ↑ معجم مصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج2، ص183.((رمل))
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص 10.
- ↑ الکافی، ج4، ص434؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص149؛ الحدائق الناضره، ج16، ص276.
- ↑ وسائل الشیعه، ج13، ص503؛ مستدرک الوسائل، ج9، ص444.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج10، ص54و67.
- ↑ المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ الوسیلة، ص 172 _ 173؛ قواعد الاحکام، ج1، ص428.
- ↑ النهایة؛ ص: 237؛ قواعد الأحکام؛ ج1، ص 428؛ مختلف الشیعة، ج4، ص 183.
- ↑ غایة المرام، ج1، ص 454.
- ↑ الروضة البهیة ج2، ص 254.
- ↑ الکافی، ج4، ص 411؛ تهذیب الأحکام، ج5، ص 109؛ وسائل الشیعة، ج13، ص 352.
- ↑ مختلف الشیعة، ج4، ص 183؛ إیضاح الفوائد ج1، ص 300؛ جواهر الکلام، ج19، ص 350.
- ↑ وسائل الشیعة، ج13، ص 353.
- ↑ إیضاح الفوائد، ج1، ص 300.
- ↑ جامع المقاصد، ج3، ص .199
- ↑ الحدائق الناضره، ج16، ص127-128.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص 438؛ بدائع الصنائع، ج2، ص 160.
- ↑ الموطأ، ج1، ص 364؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص 43.
- ↑ الأم، ج2، ص 191،230؛ فتح العزیز، ج 7، ص 324؛ المجموع، ج3، ص 197، ج8، ص 14.
- ↑ المحرر فی الفقه، ج1، ص 245؛ مختصر الخرقی، ج1، ص 53.
- ↑ صحیح مسلم، ج2، ص 64-65؛ سنن الترمذی، ج2، ص 174؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص 983.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج2، ص 983؛ صحیح مسلم، ج4، ص64-65.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص 160؛ المغنی، ج3، ص 387-389.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص 160؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص 438
- ↑ الأم، ج2، صص 191 و 230؛ فتح العزیز، ج 7، صص 324 و 326؛ بدائع الصنائع، ج2، ص 160.
- ↑ المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ تحریر الأحکام ج1، ص 585؛ 173؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص 399.
- ↑ الام، ج2، ص192؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص10و11؛ المغنی، ج3، ص412
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص135؛ جامع المقاصد، ج3، ص 199؛ جواهر الکلام، ج19، ص352.
- ↑ المبسوط، ج1، ص 356؛ تحریر الأحکام ج1، ص 585؛ إیضاح الفوائد، ج1، ص 300، 254.
- ↑ مستند الشیعه، ج12، ص78؛ جواهر الکلام، ج19، ص353.
- ↑ فتح العزیز، ج 7، ص 329.
- ↑ مختصر الخرقی، ج1، ص 58؛ فتح العزیز، ج 7، ص 329؛ المغنی، ج3، ص 388-389.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2, 160،165؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص 438؛ فتح العزیز، ج 7، ص 329.
- ↑ سنن النسائی، ج5، ص242و243؛ السنن الکبری، ج5، ص79.
- ↑ علل الشرایع، ج2، ص433؛ وسائل الشیعه، ج13، ص471.
- ↑ الکافی، ج4، ص434؛ وسائل الشیعه، ج13، ص467.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص 134؛ جواهر الکلام، ج19، ص 424؛ مجمع الفائدة، ج7، ص 168.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص 135؛ منتهی المطلب، ج10، ص 411.
- ↑ کشف اللثام، ج6، ص15.
- ↑ جواهر الکلام، ج19، ص 424.
- ↑ روضة الطالبین، ج2، ص369؛ بدایة المجتهد، ج1، ص 273.
- ↑ علل الشرایع، ج2، ص432؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص196.
- ↑ أحکام النساء، ص 33؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص 136؛ مجمع الفائدة، ج7، ص 168.
- ↑ الام، ج2، ص194؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص33؛ المغنی، ج3، ص412.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص 136؛ المغنی، ج3، ص413؛ کتاب الام، ج2، ص192.
- ↑ المغنی، ج3، ص412.
- ↑ کشف اللثام، ج6، ص 15- 16.
- ↑ الام، ج2، ص192؛ فقه السنه، ج1، ص715.
- ↑ المجموع، ج8، ص75.
- ↑ مستند الشیعه، ج12، ص281؛ جواهر الکلام، ج19، ص13؛ المجموع، ج8، ص129.
- ↑ مستند الشیعه، ج12، ص281؛ الحدائق الناضره، ج17، ص5.
- ↑ المجموع، ج8، ص125؛ المغنی، ج3، ص415؛ مواهب الجلیل، ج4، ص154.
- ↑ کشف اللثام، ج6، ص109؛ مدارک الاحکام، ج7، ص445؛ جواهر الکلام، ج19، ص99.
- ↑ مستند الشیعه، ج12، ص281؛ المجموع، ج8، ص125؛ المغنی، ج3، ص415.
- ↑ مستند الشیعه، ج12، ص281؛ الحدائق الناضره، ج17، ص5.
- ↑ جامع المقاصد، ج3، ص232؛ حدائق الناضره، ج17، ص5؛ مستند الشیعه، ج12، ص281.
- ↑ الام، ج2، ص233؛ کشاف القناع، ج2، ص579.
منابع
- احکام النساء: شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، تحقيق مهدي نجف، بيروت، دار المفيد، 1414ق.
- ايضاح الفوائد في شرح اشکالات القواعد: حسن بن يوسف حلي (648-771ق.)، تحقيق سيد حسين موسوي کرماني و عبدالرحيم بروجردي و علي پناه اشتهاردي، قم، چاپخانه علميه، 1387ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق.
- بداية المجتهد و نهايه المقتصد: محمد بن احمد ابن رشد الاندلسي (م.595ق.)، تحقيق العطار، بيروت، دار الفکر، 1415ق.
- تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضي الزبيدي (م.1205ق.)، تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1414ق.
- تذکرة الفقهاء: حسن بن يوسف حلي (م. 726ق)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1416ق.
- تهذيب الاحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، تحقيق سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
- تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه: حسن بن يوسف الحلي (648-726ق.)، تحقيق ابراهيم بهادري، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، 1420ق.
- الشرح الکبير: ابوالبرکات احمد بن محمد الدردير (م.1201ق.)، مصر، دار احياء الکتب العربيه.
- الدروس الشرعيه في فقه الاماميه: محمد بن مکي الشهيد الاول (م.786ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1412ق.
- ذخيرة المعاد في شرح الارشاد: محمد باقر سبزواري (م.1090.ق.)، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث.
- الحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهره: يوسف بن احمد البحراني (م. 1186ق.)، تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، النشر الاسلامي، 1363ش.
- القاموس الفقهي: سعدي ابوحبيب، دمشق، دارالفکر، 1408ق.
- جامع المقاصد في شرح القواعد: علي بن الحسين عاملي الكركي (م.940ق.)، قم، آل البيت، 1408ق.
- جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي الجواهري (م. 1266ق.)، تحقيق عباس قوچاني، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش.
- علل الشرائع و الاحکام: شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحيدريه، 1385ق.
- فتح العزيز شرح الوجيز: عبدالکريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، بيروت، دار الفکر.
- فقه السنه: السيد السابق، بيروت، دار الکتاب العربي، 1407ق.
- قواعد الاحکام في معرفة الحلال و الحرام: حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1413ق.
- سنن ابن ماجه: محمد بن زيد الربعي ابن ماجه (م.275ق.)، تحقيق محمدفؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1395ق.
- سنن الترمذي (الجامع الصحيح): محمد عيسي الترمذي (م.279ق.)، تحقيق عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دار الفکر، 1403ق.
- السنن الکبري: احمد بن الحسين البيهقي (م. 458ق.)، بيروت، دار الفکر، 1416ق.
- سنن النسائي: احمد بن علي النسائي (م. 303ق.)، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، 1348ق.
- روضة الطالبين و عمدة المتقين: يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، تحقيق عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، بيتا.
- مستند الشيعة في احکام الشريعه: احمد بن محمد مهدي النراقي (م. 1245ق.)،مشهد، مؤسسة آل البيت، 1417ق.
- لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق.
- الکافي: محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، تحقيق علياکبر غفاري، تهران، دار الکتب اسلاميه، 1363ش.
- کتاب الام: محمد بن ادريس الشافعي (م. 204ق)، بيروت، دار الفکر، 1403ق.
- کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام: محمد بن الحسن الفاضل الهندي (م.1137ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1417ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن يونس البهوتي (م.1052ق.)، تحقيق محمد حسن محمد، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق.
- المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
- المبسوط في فقه الاماميه: محمد بن حسن الطوسي (م.460ق.)، تحقيق محمد باقر البهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه، 1387ق.
- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: حسين نوري الطبرسي (م. 1320ق)، قم، مؤسسة آل البيت، 1408ق.
- صحيح مسلم: مسلم (م.261ق.)، بيروت، دار الفكر.
- مدارك الاحكام: سيد محمد بن علي الموسوي العاملي (م.1009ق.)، قم، آل البيت، 1410ق.
- مجمع البحرين: فخرالدين بن محمد الطريحي (م.1085ق.)، تحقيق الحسيني، تهران, المرتضوية، 1362ش.
- مختلف الشيعة في احکام الشريعه: حسن بن يوسف حلي (م. 726ق.)، قم، النشر الاسلامي ، 1413ق.
- مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان: مقدس اردبيلي احمد بن محمد (م.993ق.)، تحقيق مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي ، قم، النشر اسلامي ، 1416ق.
- المحرر في الفقه: عبدالسلام بن عبدالله (م.652ق.)، الرياض، مکتبة المعارف: 1404ق.
- مختصر الخرقي من مسائل الإمام أحمد بن حنبل: أبو القاسم عمر بن الحسين الخرقي(م. 334ق)، تحقيق زهير الشاويش، بيروت، المكتب الإسلامي، 1403ق.
- المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، بيروت، دار الفکر.
- معجم اللغه الفقهاء: محمد قلعجي، بيروت، دارالنفائس، 1408ق.
- معجم المصطلحات والالفاظ الفقهيه: محمود عبدالرحمان عبدالمنعم،القاهره، دارالفضيله.
- المغني: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه.
- مواهب الجليل: محمد بن محمد الحطاب الرعيني (م.954ق.)، تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1416ق.
- الموطّأ: مالک بن انس (م.179ق)، تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق.
- منتهي المطلب في تحقيق المذهب: حسن بن يوسف حلي (م. 726ق.)، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1414ق.
- من لا يحضره الفقيه: شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (م.381ق.)، تحقيق علي اکبر غفاري، قم، النشر الاسلامي، 1404ق.
- وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعه): محمد بن الحسن الحر العاملي (1033-1104ق.)، الحر العاملي (م.1104ق.)، قم، آل البيت، 1414ق.
- الوسيلة الي نيل الفضيله: ابن حمزه الطوسي (م.560ق.)، تحقيق محمد الحسون، قم، مكتبة النجفي، 1408ق.