ترکمنستان
ترکمنستان کشور مسلمان در آسیای مرکزی
ترکمنستان یکی از کشورهای اسلامی در منطقه آسیای مرکزی است که در غرب با ایران و دریای خزر، در شرق با کشور ازبکستان، در شمال با قزاقستان، و در جنوب با افغانستان همسایه است. مساحت این کشور 488100 کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از پنج میلیون تن است. بیشتر ساکنان این کشور ترکمن هستند و ازبکها و روسها نیز بخشی از جمعیت آن را در بر میگیرند. مسلمانان ترکمنستان بیشتر مذهب حنفی دارند واندکی از آنان شیعه هستند و اقلیتی از مسیحیان ارتدکس نیز در آن زندگی میکنند. زبان رسمی این کشور ترکمنی است و زبان روسی نیز از زبانهای رایج در آن است.[۱] (تصویر شماره22) واژه ترکمن از ریشه ترکی به معنای «ترک مانند» نخستین بار در باره اقوامی از قبایل ترک که مسلمان شده بودند، به کار رفت. این قبایل بخشی از ترکان اوغوز بودند که در حدود سده چهارم ق. به مرزهای ماوراء النهر رسیده بودند و در سرزمینهای شمال رود سیحون و دریاچه آرال میزیستند و باجگزار دولت سامانی بودند.[۲] سپس به تدریج به ماوراء النهر و خراسان وارد شدند. غزها در دهه دوم سده پنجم ق. از جیحون گذشتند و وارد ماوراء النهر و خراسان شدند و با وجود درگیریهای فراوان با غزنویان، به تدریج در این منطقه ساکن گشتند و شماری از آنان، یعنی سلجوقیان، با شکست دولت غزنوی در نبرد دندانقان به سال 431ق. حکومتی بزرگ تشکیل دادند و سراسر ایران را تصرف کردند.[۳] پس از حکومت سلجوقیان، سرزمینی که امروزه خاک کشور ترکمنستان را تشکیل میدهد، مدتی حکومت خوارزمشاهیان (490-628ق.) را از سر گذراند و در سده هفتم ق. با حمله مغول زیر سلطه ایلخانان درآمد و در سده هشتم ق. حکومت تیموریان (771-913ق.) را تجربه کرد. در سده نهم ق. و دهم ق./چهاردهم و پانزدهم م. اقوامی از ترکان اوغوز به این سرزمین کوچ کردند و قومی را تشکیل دادند که با عنوان ترکمن شناخته میشود. این واژه در کاربرد تازه خود بیشتر بدانان اشاره دارد. از جمله این قبایل، میتوان به قبایل ارزای، گوکلان، سالور، ساریق، تکه، و یموت اشاره کرد که امروزه در کشور ترکمنستان و مناطق ترکمننشین ایران سکونت دارند.[۴] ورود ازبکان به ماوراء النهر در سده دهم ق. سرآغاز عصری جدید در تاریخ ترکمنها بود. از این دوران تا سلطه روسیه بر ترکمنستان، ترکمنها هم با حکومتهای ایران در دوران صفویه، افشاریه و قاجار و هم با خانات خیوه در نبرد بودند.[۵] در نیمه دوم سده نوزدهم م. روسها سلطه خود را بر ماوراء النهر و سرزمینهای ترکمنها که به دلیل جنگ و اختلاف قبیلهای ناتوان شده بودند، گستراندند و به سال 1881م. در نبرد گوگتپه ترکمنها را شکست دادند. به سال 1884م. مرو را نیز تصرف کردند.[۶] با پیشروی روسیه در این مناطق، دولت ایران نیز ناچار به پذیرش قرارداد آخال به سال 1299ق./1881م. و دست کشیدن از بخشی از سرزمینهای مورد ادعای خود شد. بدین سان، بخشی گسترده از خاک ترکمنستان امروزی زیر تسلط حکومت روسیه درآمد و مناطق ترکمننشین میان ایران و روسیه تقسیم شد.[۷] در دوره انقلاب کمونیستی در روسیه نیز حاکمیت این کشور بر ترکمنستان ادامه یافت. دولت مستقلی که به سال 1918م. با شکست بلشویکها در ترکمنستان ایجاد شد، چندان دوام نیافت و با تصرف این مناطق به دست بلشویکها به سال 1920م. پایان یافت. بدین سان، ترکمنستان بخشی از منطقه خودمختار ترکستان شوروی شد که از سال 1924م. به پنج جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و قزاقستان تقسیم گشت. با فروپاشی روسیه به سال 1991م. ترکمنستان استقلال یافت و کشور جمهوری ترکمنستان با قانون اساسی تازه تاسیس شد.[۸] حجگزاری ترکمنستان: در باره تاریخ حجگزاری ترکمنستان تا پیش از شکلگیری این کشور در سده بیستم م. آگاهی چندان در دست نیست. منطقهای که امروزه با عنوان ترکمنستان شناخته میشود، تا سده دهم ق. بخشی از سرزمین ایران و منطقه خراسان بزرگ به شمار میآمد و از آن دوران نیز حاکمیت ازبکان، ایرانیان و روسها را تجربه کرد. بدین ترتیب، حجگزاری این سرزمین تا پیش از استقلال آن در دهه نود سده بیستم م. ذیل موضوع حجگزاری منطقه گستردهتر ماوراء النهر قرار میگیرد که خود در دورههای تاریخی، بخشی از ایران و ماوراءالنهر و روسیه بوده است. ز آغاز اسلام تا سده دهم ق.: شهرهای کهن سرزمینی که امروزه ترکمنستان نام دارد، مانند مرو و ابیورد و نسا، در سدههای نخستین اسلامی از مراکز عمده دانش اسلام در گستره سرزمینهای شرق خلافت اسلامی بود. سفر حج برای بسیاری از دانشمندان این شهرها، فرصتی برای آموختن دانشهای اسلامی و شنیدن حدیث از استادان مکه ومدینه وشهرهای مسیر، از جمله بغداد، فراهم میساخت.[۹] از جمله دانشورانی که از این شهرها به مکه و مدینه سفر کردند و در آن جا مجاور شدند، میتوان به زمخشری، نویسنده تفسیر الکشاف، اشاره کرد.[۱۰] از دیگر دانشمندان این سرزمینها که مدتی در حرمین مجاور بودند، میتوان از این کسان نام برد: ابوعبدالله محمد بن فضل بن احمد صاعدی فراوی (441-530ق.)، محمد بن احمد بن عبدالله بن محمد کاشانی مروزی (م. 871ق.)، و نیز از صوفیان: سفیان ثوری (م. 161ق.)، عبدالله بن مبارک (م. 181ق.)، و فضیل بن عیاض (م. 187ق.).[۱۱] تا پیش از تشکیل دولت صفویان، راه حج ساکنان این شهرها از درون سرزمین ایران میگذشت. حجگزاران این منطقه به خراسان و نیشابور میآمدند و سپس به ری میرفتند و مانند دیگر حاجیان ایرانی، به شهرهای غربی ایران همچون کرمانشاه و عراق سفر میکردند و از آن جا با دیگر حاجیان سرزمینهای شرق خلافت اسلامی، همراه کاروان حج عراق به مکه راهی میشدند.[۱۲] سفرنامه ناصر خسرو از کهنترین منابعی است که بخشی از راه حج ساکنان خراسان قدیم را آشکار میکند. او سفر خود را از مرو آغاز کرد؛ اما مقصد نخستین او شام بود. راه شام و مصر، مسیر اصلی سفر حاجیان ایرانی نبود؛ اما گاهی ایرانیان و از جمله خراسانیان از آن بهره میبردند. ناصر خسرو در پی گذشتن از نیشابور، ری، قزوین، تبریز، خوی، و آمِد به آناتولی رسید و از آن جا به حلب و سپس بیت المقدس رهسپار گشت و از راه حج شام به مکه رفت. وی پس از چند سال حضور در مصر و چهار بار سفر حج، در بازگشت از مکه به ایران، به راه لحسا رفت و با عبور از عرض صحرای عربستان و یمامه و لحسا، به بصره و سپس جنوب ایران رسید و با گذر از اصفهان و نیشابور به مرو بازگشت.[۱۳] از سده دهم ق. تا دوران معاصر: از سده دهم ق. با تاسیس دولت شیعه صفوی در ایران و ورود ازبکان به ماوراء النهر، تحولی در حجگزاری مردم ماوراء النهر پدید آمد. ازبکان که سنی مذهب و از دشمنان دولت صفوی بودند، دیرگاهی با این دولت به نبرد پرداختند.[۱۴] تیرگی روابط صفویان و ازبکان، به تغییر راه حج مردم ماوراء النهر انجامید. در این راه تازه، بیشتر با پیمودن عرض دریای خزر و عبور از سرزمین قفقاز، به دریای سیاه میرسیدند و از راه دریا به استانبول میرفتند و یا از راه خشکی به آسیای صغیر و سپس شهرهای شام وارد میشدند. راه دیگر برخی از مردم ماوراء النهر، عبور از شمال دریای خزر و پیمودن مسیر خشکی تا رسیدن به دریای سیاه یا آسیای صغیر بود.[۱۵] در باره حج ترکمنها در این دوران گزارشی در دست نیست. گمان میرود ترکمنهای سنی مذهب که گاهی با دولت صفویه در نبرد بودند، نیز از این راه استفاده میکردند. هنگامی که میان صفویان و ازبکان صلح برقرار بود، بسیاری از حاجیان ترکمنستان و ازبک از راه ایران برای رفتن به حج بهره میبردند. این روند در دوران حکومت قاجاریه بر ایران نیز ادامه یافت. آگاهیهایی از میانه و اواخر دوران قاجاریه نشان میدهد که یکی از راههای اصلی مردم ماوراء النهر برای رفتن به حج، ایران بوده است. آرمینیوس وامبری، از مستشرقان، که به سال 1280ق. در ایران بود، همراه کاروانی از حاجیان ماوراء النهر که از مکه بازگشته بودند، از تهران به بخارا رفت. او آگاهیهایی در باره ترکمنها در اختیار ما نهاده است. وی و کاروان حاجیان از تهران به شمال ایران رفتند و با گذر از ترکمن صحرا و بخشی از دریای خزر، با کشتی به گمش تپه در استان گلستان ایران وارد شدند و ادامه راه را تا بخارا از خشکی پیمودند. به گفته وامبری، افزون بر این راه، مسیرهای دیگر از جمله آستاراخان و شمال دریای خزر به بخارا برای حاجیان وجود داشته است.[۱۶] گزارشهایی در باره برخورد ترکمنها با حاجیان و آداب مربوط به آن در سفرنامه وامبری یافت میشود. یکی از راههایی که از ترکمن صحرا میگذشت، محل زندگی ایلنشینان «تکه» بود که به کاروانیان حمله میکردند و آنان را به بردگی میگرفتند و میفروختند. از این رو، کاروانیانی که وامبری در میانشان بوده، از راهی دیگر در ترکمن صحرا که محل زندگی قبایل یموت بود، گذشتند. با رسیدن به گمش تپه، وامبری از استقبال گرم ترکمنهای آن ناحیه از حاجیان گزارش داده است. این مردم صحرانشین با ورود حاجیان به استقبال آنان شتافته، با مهربانی حاجیان را که به باور آنان، هنوز گرد و غبار حرمین را بر تن و جامه خود داشتند، به آغوش کشیدند و از آنان در چادرهای خود پذیرایی کردند.[۱۷] از نیمه سده نوزدهم م. با رونق کشتیرانی در دریای خزر که بیشتر به دست روسها بود، بهرهگیری از راهی که مسافران حج را از شرق دریای خزر به غرب آن و سپس با عبور از قفقاز به دریای سیاه و استانبول و مصر و حجاز میرساند، رونق بیشتر گرفت. تا هنگام رواج یافتن راه هوایی، این مسسیر اصلی حج ترکمنها بود. حاجیان ترکمنی به یکی از بنادر شرق دریای خزر از جمله بندر نو که روسها ساخته بودند، میرفتند و آن جا به کشتی مینشستند و با گذر از عرض دریای خزر، به بندر آستاراخان در مصب رود ولگا در شمال دریای خزر و یا بندر باکو در غرب دریای خزر در کشور آذربایجان امروزین میرفتند. در ادامه، با پیمودن عرض قفقاز با درشکه یا قطار و رسیدن به یکی از بنادر شرق دریای سیاه، با کشتی به استانبول و سپس بندر اسکندریه در مصر میرفتند و با سفر در جهت جنوب مصر به بندر سوئز در حاشیه شمال دریای سرخ میرسیدند و از آن جا با کشتی به جده و سپس از راه خشکی به مکه سفر میکردند. بسیاری از ایرانیان ساکن شرق ایران نیز از همین راه بهره میبردند و گاهی از خراسان به عشقآباد (پایتخت امروزین ترکمنستان) سفر میکردند و با ترکمنها بر کشتی مینشستند.[۱۸] با تصرف منطقه ترکستان و ماوراء النهر به دست روسها در نیمه دوم سده نوزدهم م. حجگزاری ترکمنها نیز در قلمرو دیگر مسائل مسلمانان روسیه قرار گرفت. در این دوران، راه اصلی حاجیان ترکمن، مسیر استانبول بود. سلطه روسیه در مناطق ماوراء النهر با ایجاد محدودیت برای مسلمانان همراه بود. سختگیری در دادن گذرنامه به حاجیان، از جمله دشواریهای مسلمانان ترکمن بود. مسلمانان دیگر سرزمینهای زیر سلطه روسیه مانند ازبکستان و تاجیکستان و همه ساکنان منطقه ترکستان نیز از همین دشواریها رنج میبردند.[۱۹] با انقلاب کمونیستی در روسیه و در پی سیاستهای ضد دینی دولت شوروی، حجگزاری مسلمانان روسیه تعطیل گشت.[۲۰] حجگزاری ترکمنستان پس از استقلال: با استقلال ترکمنستان در پی فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی به سال 1991م. حجگزاری این کشور نیز زیر نظارت دولت تازه ترکمنستان قرار گرفت. آمار حاجیان کشور ترکمنستان در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی، بسیاراندک است و سالانه تنها حدود 200 تن به حج میروند؛ در حالی که سهمیه این کشور برای حج تمتع 5000 تن است. مهمترین علت سختگیری دولت ترکمنستان در اعزام حجگزاران به عربستان، بیم از ارتباط گروههای اسلامگرای مخالف با دولت، با کشور عربستان و رواجاندیشههای اسلام گرایانه و وهابیت در این کشور است.[۲۱][۲۲] حجگزاری مردم ترکمنستان زیر نظر شورای مفتیگری و دولت این کشور انجام میشود و هزینه آن بر عهده دولت است و تنها شماری از مردم برای حج انتخاب میشوند که مورد تایید دستگاههای امنیتی این کشور باشند. البته افراد سالمند از اولویت برخوردارند. این حاجیان با یک هواپیما به عربستان اعزام میشوند و در ایام حج از امکانات و خدمات مناسب بهره میبرند. از جمله آداب و رسمهای ترکمنها برای سفر حج، دعوت بزرگان فامیل و اعلام قصد سفر و اجازه گرفتن از آنان، ولیمه دادن به آشنایان و بستگان، رفتن به مکانهای زیارتی پیش از آغاز سفر، و بدرقه مردم از حاجی هنگام حرکت او است. در پی بازگشت حاجی از سفر، مردم به استقبال او میروند و کلاهی مخصوص را که نزدیکانش برای او دوختهاند، بر سرش میگذارند. سپس به خانه حاجی میروند و از او بازدید میکنند. این دیدارها تا حدود یک ماه ادامه مییابد.[۲۳]
پانویس
- ↑ سیاست و حکومت در ترکمنستان، ص31؛ ترکمنستان، ص34-35؛ ایرانشناخت، ش7، ص219-220، «نگاهی به تاریخ ترکمنها و ترکمنستان تا استیلای روسها.
- ↑ البلدان، ص126؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجار، ص307؛ ترکستاننامه، ج1، ص547.
- ↑ تاریخ بیهقی، ج3، ص954-958؛ الکامل، ج9، ص377-379؛ الکامل، ج9، ص473-483.
- ↑ تاریخ ترکمنستان، ج1، ص10-11؛ سیاحت درویشی دروغین، ص384.
- ↑ جهانگشای نادری، ص82؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجار، ص784-789؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجار، ص833؛ نیمی ز ترکستان نیمی ز فرغانه، ص204؛ نیمی ز ترکستان نیمی ز فرغانه، ص207.
- ↑ تاریخ ترکمنستان، ج1، ص12-13؛ ترکمنها در عصر امپریالیسم، ص237-238؛ ترکمنها در عصر امپریالیسم، ص279.
- ↑ ایران در دوره سلطنت قاجار، ص236؛ تاریخ ترکمنستان، ج1، ص307.
- ↑ سیاست و حکومت در ترکمنستان، ص18-19.
- ↑ الحیاة العلمیة زمن السامانیین، ص75.
- ↑ العقد الثمین، ج6، ص37.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص16؛ العقد الثمین، ج5، ص449؛ تاریخ حبیب السیر، ج2، ص295.
- ↑ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص32-34.
- ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص5-6.
- ↑ مقالات تاریخی، دفتر 17، ص104، «راه حج نماد تمدن و پیوند ملل اسلامی.
- ↑ میقات حج، ش54، ص187-199، «حجاج ترکستان، راهها و دشواریها.
- ↑ سیاحت درویشی دروغین، ص29؛ سیاحت درویشی دروغین، ص39؛ سیاحت درویشی دروغین، ص51-68؛ سیاحت درویشی دروغین، ص199-200.
- ↑ سیاحت درویشی دروغین، ص36-37، 57، 70-73.
- ↑ پنجاه سفرنامه، ج7، ص303-305.
- ↑ الحج قبل مئة السنه، ص61-62.
- ↑ الحج قبل مئة السنه، ص29-30.
- ↑ مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش25، ص50-51، «روابط عربستان سعودی با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز.
- ↑ سیاست و حکومت در ترکمنستان، ص164.
- ↑ اسناد موجود در دانشنامه.
منابع
- ایران در دوره سلطنت قاجار: علی اصغر شمیم، تهران، بهزاد، 1387ش؛
- ایران شناخت (فصلنامه) : انجمن ایرانشناسان کشورهای مشترک المنافع، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد؛
- البلدان: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، به کوشش الصناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
- پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، 1389ش؛
- تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه: حسن پیرنیا و عباس اقبال، تهران، خیام، 1380ش؛
- تاریخ بیهقی: محمد بن حسین بیهقی (م. 470ق.)، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، مهتاب، 1374ش؛
- تاریخ ترکمنستان: اراز محمد سارمی، تهران، وزارت امور خارجه، 1384ش؛
- تاریخ حبیب السیر: غیاث الدین خواند امیر (م. 942ق.)، به کوشش سیاقی، خیام، 1380ش؛
- تاریخ حجگزاری ایرانیان: اسراء دوغان، تهران، مشعر، 1389ش؛
- ترکستاننامه: و. و. بارتولد، ترجمه کریم کشاورز، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1352ش؛
- ترکمنها در عصر امپریالیسم: محمد سارای، ترجمه وبردی رجایی، تهران، مترجم، 1378ش؛
- جغرافیای کشورهای جهان ترکمنستان: سازمان جغرافیایی، تهران، سهره، 1390ش؛
- جهانگشای نادری: مهدی خان استرآبادی (م. 1180ق.)، به کوشش سید عبدالله انوار، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1377ش؛
- الحج قبل مئة السنه: عبدالعزیز دولتشین، بیروت، دار التقریب، 1414ق؛
- الحیاة العلمیة زمن السامانیین: احسان ذنون الثامری، بیروت، دار الطلیعه، 2001م؛
- سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م. 481ق.)، تهران، زوّار، 1381ش؛
- سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه: آرمینیوس وامبری (م. 1913م.)، ترجمه فتحعلی خواجهنوریان، تهران، علمی و فرهنگی، 1387ش؛
- سیاست و حکومت در ترکمنستان: جلیل روشندل و رافیک قلیپور، تهران، وزارت امور خارجه، 1378ش؛
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. 832ق.) به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
- الکامل فی التاریخ: علی ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
- مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز (فصلنامه) : وزارت امور خارجه، تهران، 1378ش؛
- مقالات تاریخی: رسول جعفریان، قم، دلیل ما، 1387-1388ش؛
- میقات حج (فصلنامه) : تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛
- نیمی ز ترکستان نیمی ز فرغانه: مهدی سیدی، مشهد، کتابستان مشهد، 1371ش.