پرش به محتوا

شافعی

از ویکی حج

یکی از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، مذهب شافعی است که مؤسّس آن محمد بن ادریس شافعی (م204 ه.ق) از نسل عبد مناف است. او در کودکی به مکه آمد و کمی بعد ملازم درس مسلم بن خالد، مفتی مکه شد. وقتی به سن پانزده سالگی رسید، از سوی استادش اجازه افتا پیدا کرد. شافعی علم حدیث را از مالک و سفیان بن عیینة گرفت. در اواخر دوره جوانی به یمن سفر کرد و در آنجا متهم به تشیع گشت و پس از آن سفرهای متعدد و مکرری به عراق و مکه داشت. سه چیز از او میان شاگردان و پیروانش ضرب المثل گشت: حافظه، عقل و درایت و پایبندی به سنت. شافعی وقتی به عراق رفت و با شیبانی آشنا شد، فقه جدیدی یافت و این سبب شد که از امتزاج فقه اهل حدیث و اهل رأی، فقه معتدلی پدید آورد. در اواخر عمر به مصر رفت و با علماء و بزرگان آنجا از جمله لیث بن سعد آشنا شد و عادات و رسوم متمایز از آداب و رسوم مردم حجاز و عراق دید، بنابر این در فقه خد تجدید نظر کرد و از برخی احکام عدول کرد. از این رو شافعی دارای دو مذهب فقهی است: مذهب قدیم که از شاگردان عراقی اش مثل احمد بن حنبل، ابوثور ابراهیم بن خالد، حسن بن محمد زعفرانی بغدادی و حسین بن علی کرابیسی نقل شده است؛ و مذهب جدید که در پنج سال آخر عمرش در مصر از امثال بویطی، مزنی و ربیع نقل شده است.[۱]

روش اجتهادی اش روشن و واضح است و برخلاف روش مالک و ابوحنیفه نیاز به استخراج و استنباط از لابه لای فتاوا ندارد. خود او به صراحت در اوائل کتاب اصولی معروفش، الرسالة می گوید: «کسی حق ندارد هرگز در مورد چیزی بگوید حلال و حرام است مگر اینکه از جهت علم باشد و جهت علم در کتاب، یا سنت، یا اجماع یا قیاس است.» و در کتاب الام می گوید: «علم، طبقاتی است. اول: کتاب و سنت زمانی که ثابت شود. دوم: اجماع در آنچه که در مورد آن کتاب و سنتی نیست. سوم: آنچه که بعضی از اصحاب پیامبر (ص) بگوید و برای آن مخالفی از آنها نشناسیم. چهارم: اختلاف اصحاب در مورد آن؛ پنجم: قیاس بر بعضی از طبقات و به چیزی غیر از کتاب و سنت در حالی که آن دو موجودند، قیاس نمی شود.» شافعی ظواهر کتاب و سنت را حجت می دانست اما استحسان، مصالح مرسله و عمل اهل مدینه را قبول نداشت. البته استحسانی که او انکار می کرد، به معنای حکم بر طبق هوا و هوس بود و به جای مصالح مرسله نیز چیزی به نام «مناسبت» را گذاشت. ولی عمل اهل مدینه را به هیچ وجه حجت نمی دانست. در عمل به سنت، نه شهرت را شرط قرار می داد و نه عدم مخالفت با عمل اهل مدینه را و به خبر واحد ثقه عمل می کرد. مانند ابوحنیفه حجیت را برای اجماع عام می دانست بنابر این اجماعی که او می خواست تنها در ضروریات دین شکل می گرفت؛ اما اجماع گروهی خاص یا اهل منطقه ای خاص را معتبر نمی دانست.[۲]

شافعی اصول و فروع مذهبش را به دست خود تدوین کرد. در مذهب قدیم، کتاب الحجة را نوشت که به دست ما نرسیده است و در مذهب جدید، الام را نگاشت. در اصول فقه، الرساله را نگاشت. مذهب شافعی به دو طریق رسیده است: 1) از طریق تدوین امام مذهب و به سبب املای او؛ 2) از طریق شاگردان و کتاب های مدون از سوی آنها.[۳]

برخی از شاگردانش عبارتند از: 1) اسماعیل بن یحیی مزنی (م264ه.ق) صاحب کتاب های: المختصر الصغیر، الجامع الصغیر و الجامع الکبیر؛ 2)ربیع بن سلیمان مرادی (م270ه.ق) که راوی کتاب الام شافعی است؛ 3) ابو یعقوب یوسف بن یحیی بویطی (م231ه.ق)[۴]

مذهب شافعی، مذهب رسمی و غالب در اندونزی است و در فلسطین نیز تا حدی شایع است؛ اما در عراق، پاکستان و سعودی رواج ندارد. جماعت اهل سنت در کردستان ایران نیز غالبا شافعی مذهب هستند.[۵]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. درآمدی بر فقه اسلامی، صص253-254.
  2. درآمدی بر فقه اسلامی، ص254.
  3. درآمدی بر فقه اسلامی، ص255.
  4. درآمدی بر فقه اسلامی، ص255.
  5. درآمدی بر فقه اسلامی، ص256.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درآمدی بر فقه اسلامی، اسلامی، رضا، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1394ه.ش.