بدون خلاصۀ ویرایش
A sharefat (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} جُرُف: اردوگاه و محل استقبال از سپاه مسلمانان در نزدیکی مدینه جُ...» ایجاد کرد) |
A sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | ||
'''جُرُف'''، به معنای فرورفتگی زمین، نام دشتی است که در حدود شش کیلومتری [[مدینه]] و در مسیر [[شام]] قرار دارد. امروزه مدینه گسترش یافته و بخشی از جرف در محدوده شهر واقع شده و بخشی از آن نیز زراعی است. | |||
[[ | این منطقه به دلیل اهمیت سوقالجیشی، محل استقرار سپاه مسلمانان و نیز مقر مهاجمان به [[مدینه]] بوده است؛ به گونهای که در [[نبرد احد]] مشرکان [[مکه]]، پس از گریز مسلمانان، از آن جا به ایشان حمله کردند. | ||
جُرُف/جُرْف <ref> معجم ما استعجم، ج2، ص376؛ وفاء الوفاء، ج4، ص48.</ref> به معنای زمینی است که بر اثر سیلاب دچار فرورفتگی و گودی شده باشد. <ref> الصحاح، ج4، ص1336؛ لسان العرب، ج9، ص25؛ مجمع البحرین، ج5، ص32، «جرف. </ref> در اصطلاح، نام دشتی است در سه میلی (حدود شش کیلومتری) مدینه که در مسیر شام <ref> معجم ما استعجم، ج2، ص376؛ معجم البلدان، ج2، ص128؛ المعالم الاثیره، ص89.</ref> قرار دارد. بر پایه برخی گزارشها، نام جرف از سخن تُبَّع، پادشاه | جرف منطقهای حاصلخیز بوده و چاههای فراوانی در آن قرار داشت؛ به همین سبب، شماری از [[صحابه]] همچون [[عمر بن خطاب]] و [[عبدالرحمن بن عوف]]، در این منطقه املاک و مزارع فراوان داشتند. | ||
جرف منطقهای حاصلخیز بوده است. وجود چاههای فراوان مانند جُشَم <ref> مراصد الاطلاع، ج1، ص326.</ref> و جمل <ref> معجم البلدان، ج2، ص128.</ref> و سقاخانه سلیمان بن عبدالملک ( | |||
جرف از آن رو که اهمیت | بر پایه روایتی منسوب به [[پیامبراکرم(ص)]]، [[دجال]] هنگام خروج در منطقه جرف اردو میزند و پرچم خود را درآن جا به اهتزاز درمیآورد. | ||
بر پایه گزارشی، سپاه عباسی به سال 145ق. که برای سرکوب قیام محمد بن عبدالله بن حسن معروف به نفس زکیه به مدینه حمله کرده بود، در جرف مستقر شد. <ref> تاریخ خلیفه، ص271؛ تاریخ طبری، ج7، ص600؛ تاریخ امراء المدینه، ص126.</ref> | [[پرونده:منطقه حاصلخیز جرف.png|400px|بندانگشتی|منطقه حاصلخیز جرف]] | ||
در روایتی منسوب به پیامبراکرم ( | ==لغتشناسی== | ||
جُرُف/جُرْف <ref>معجم ما استعجم، ج2، ص376؛ وفاء الوفاء، ج4، ص48.</ref> به معنای زمینی است که بر اثر سیلاب دچار فرورفتگی و گودی شده باشد. <ref>الصحاح، ج4، ص1336؛ لسان العرب، ج9، ص25؛ مجمع البحرین، ج5، ص32، «جرف. </ref> | |||
==موقعیت جغرافیایی== | |||
در اصطلاح، نام دشتی است در سه میلی (حدود شش کیلومتری) [[مدینه]] که در مسیر [[شام]] <ref>معجم ما استعجم، ج2، ص376؛ معجم البلدان، ج2، ص128؛ المعالم الاثیره، ص89.</ref> قرار دارد. | |||
==وجه تسمیه== | |||
بر پایه برخی گزارشها، نام جرف از سخن تُبَّع، پادشاه [[حمیر]]، هنگام عبور از آن جا: «هذا جرف الارض» گرفته شده است. <ref>معجم ما استعجم، ج2، ص377؛ معجم البلدان، ج2، ص128؛ الروض المعطار، ص159.</ref> | |||
==منطقهای زراعی و حاصلخیز== | |||
جرف منطقهای حاصلخیز بوده است. وجود چاههای فراوان مانند [[چاه جشم|جُشَم]] <ref>مراصد الاطلاع، ج1، ص326.</ref> و [[چاه جمل|جمل]] <ref>معجم البلدان، ج2، ص128.</ref> و [[سقاخانه سلیمان بن عبدالملک]] (96-99ق.) <ref>المعالم الاثیره، ص141.</ref> در این ناحیه، این سخن را تایید میکند. | |||
نیز شماری از [[صحابه]] مانند [[عمر بن خطاب]]، <ref>معجم البلدان، ج2، ص128.</ref> [[زبیر بن عوام|زبیر]]، <ref>الطبقات، ج3، ص77؛ فتوح البلدان، ص22، 30.</ref> [[عبدالرحمن بن عوف]] <ref>الطبقات، ج3، ص101.</ref> و [[مقداد بن اسود]] <ref>مروج الذهب، ج2، ص333.</ref> در جرف املاک فراوان داشتند. | |||
بر پایه گزارشی، مقداد در همان جا به سال 33ق. درگذشت و جنازه او در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. <ref>الطبقات، ج3، ص121؛ الثقات، ج2، ص254؛ الروض المعطار، ص159.</ref> آوردهاند که ابوبکر، جرف را به زبیر به [[اقطاع]] داد. <ref>حجاز در صدر اسلام، ص357.</ref> | |||
امروزه مدینه گسترش یافته و بخشی از جرف در محدوده شهر واقع شده و بخشی از آن نیز زراعی است. <ref>المعالم الاثیره، ص89.</ref> | |||
==محل استقرار سپاه اسلام== | |||
جرف از آن رو که اهمیت سوقالجیشی داشت، محل استقرار سپاه مسلمانان و نیز مقر مهاجمان به مدینه بود. در [[نبرد احد]] (3ق.) مشرکان [[مکه]] در آن جا مستقر بودند <ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص419.</ref> که به قاعده، باید پس از گریز مسلمانان، از آن جا به ایشان حمله کرده باشند. | |||
در [[غزوه بنیلحیان]] <ref>المغازی، ج2، ص535-536.</ref> (6ق.) و [[غزوه موته|موته]] (8ق.) <ref>المغازی، ج2، ص756؛ الطبقات، ج2، ص128.</ref> و شماری دیگر از غزوات <ref>اسد الغابه، ج3، ص569.</ref> نیز سپاه مسلمانان در آن جا اردوگاه برپا کردند. | |||
[[حدیث منزلت]]؛ «افلا ترضْیا علی ان تکون منی منزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» در باره [[علی(ع)]] پیش از عزیمت به [[غزوه تبوک]] (9ق.) در جرف صادر شده است. <ref>السیرة النبویه، ج2، ص19؛ تاریخ طبری، ج3، ص104؛ التنبیه و الاشراف، ص236.</ref> بر این اساس، میتوان گفت که اردوگاه سپاه پیامبر(ص) هنگام غزوه تبوک نیز جرف بوده است. | |||
پیامبر(ص) در واپسین لحظات عمر شریف خود، سپاهی را به فرماندهی [[اسامة بن زید]] برای نبرد با روم گسیل داشت. اسامه اردوگاه خود را در جرف نهاد و منتظر پیوستن مسلمانان شد. البته این سپاه به دلایلی اعزام نشد. <ref>تاریخ طبری، ج3، ص186؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص484.</ref> اسامه بعدها در همین منطقه میزیسته و همان جا درگذشته است. <ref>الطبقات، ج4، ص54.</ref> | |||
==محل استقرار سپاه عباسی== | |||
بر پایه گزارشی، سپاه عباسی به سال 145ق. که برای سرکوب قیام محمد بن عبدالله بن حسن معروف به [[نفس زکیه]] به مدینه حمله کرده بود، در جرف مستقر شد. <ref>تاریخ خلیفه، ص271؛ تاریخ طبری، ج7، ص600؛ تاریخ امراء المدینه، ص126.</ref> | |||
==اردوگاه سپاه دجال== | |||
در روایتی منسوب به پیامبراکرم(ص)، [[دجال]] هنگام خروج در منطقه جرف اردو میزند و پرچم خود را درآن جا به اهتزاز درمیآورد. آنگاه در شهر مدینه سه زلزله رخ خواهد داد و همه منافقان به اوخواهند پیوست. <ref>سبل الهدی، ج10، ص178؛ وفاء الوفاء، ج1، ص55؛ الروض المعطار، ص159.</ref> نزدیک مکه نیز جایی به نام جرف وجود دارد <ref>معجم البلدان، ج2، ص128</ref> که چندان مشهور نیست. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۲۵: | خط ۶۱: | ||
* '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب. | * '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب. | ||
* '''الثقات''': ابن حبان (م. 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق. | * '''الثقات''': ابن حبان (م. 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق. | ||
* '''حجاز در صدر اسلام''': صالح احمد العلی، ترجمه | * '''حجاز در صدر اسلام''': صالح احمد العلی، ترجمه آیتی، مشعر، 1375ش. | ||
* '''الروض المعطار''': محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م. | * '''الروض المعطار''': محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م. | ||
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق. | * '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق. | ||
خط ۴۳: | خط ۷۹: | ||
* '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | * '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اماکن مدینه}} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |