بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''تراویح''' نافلههای ماه رمضان است که اهل سنت آن را به جماعت اقامه میکنند. در مشروعیت اصل [[نماز]] تقریبا هیچ بحثی بین [[شیعه]] و [[سنی]] نیست و همه بدان اتفاق نظر دارند؛ لکن آنچه معرکه اختلاف بین آراء شیعه و [[اهل سنت]] شده است، ادای | '''تراویح''' نافلههای ماه رمضان است که اهل سنت آن را به جماعت اقامه میکنند. در مشروعیت اصل [[نماز]] تقریبا هیچ بحثی بین [[شیعه]] و [[سنی]] نیست و همه بدان اتفاق نظر دارند؛ لکن آنچه معرکه اختلاف بین آراء شیعه و [[اهل سنت]] شده است، ادای نماز تراویح به جماعت است. شیعه با توجه به منابع روایی خود ادای نماز مستحبی به جماعت را [[باطل]] و [[حرام]] میداند. | ||
در منابع اهل سنت، شروع نماز تراویح بهصورت جماعت، از زمان [[عمر بن الخطاب]]، [[خلیفه دوم]] میباشد و همه به بدعت بودن آن اذعان دارند. گرچه عدهای از اهل سنت، بدعت را به خوب و بد تقسیم میکنند و تراویح را جزو بدعتهای خوب میدانند. لکن باید توجه داشت بدعت یعنی نسبت دادن سخن و عملی به شارع، در حالی که شارع هیچگاه آن سخن و یا عمل را انجام نداده است. پس نمیتوان گفت نسبت دادن سخن یا عمل به شارع خوب و بد دارد. | در منابع اهل سنت، شروع نماز تراویح بهصورت جماعت، از زمان [[عمر بن الخطاب]]، [[خلیفه دوم]] میباشد و همه به بدعت بودن آن اذعان دارند. گرچه عدهای از اهل سنت، بدعت را به خوب و بد تقسیم میکنند و تراویح را جزو بدعتهای خوب میدانند. لکن باید توجه داشت بدعت یعنی نسبت دادن سخن و عملی به شارع، در حالی که شارع هیچگاه آن سخن و یا عمل را انجام نداده است. پس نمیتوان گفت نسبت دادن سخن یا عمل به شارع خوب و بد دارد. | ||
امروزه نیز این نماز در [[مسجدالحرام]] و [[مسجد نبوی]] در شبهای ماه مبارک اقامه میشود. | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
«تراویح» از ریشه «ر ـ و ـ ح» به معنای راحتی و از میان رفتن سختی <ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص456؛ النهایه، ج2، ص274، «روح». </ref> و مفرد آن «ترویحه» به معنای یک بار استراحت کردن است <ref>لسان العرب، ج2، ص462؛ تاج العروس، ج4، ص64، «روح» </ref> | «تراویح» از ریشه «ر ـ و ـ ح» به معنای راحتی و از میان رفتن سختی <ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص456؛ النهایه، ج2، ص274، «روح». </ref> و مفرد آن «ترویحه» به معنای یک بار استراحت کردن است <ref>لسان العرب، ج2، ص462؛ تاج العروس، ج4، ص64، «روح» </ref> | ||
در اصطلاح منابع حدیثی و فقهی [[اهل سنت]]، به نمازهای مستحب ویژه [[ماه رمضان]]، تراویح گفتهاند. این نمازها در شبهای ماه رمضان پس از | در اصطلاح منابع حدیثی و فقهی [[اهل سنت]]، به نمازهای مستحب ویژه [[ماه رمضان]]، تراویح گفتهاند. این نمازها در شبهای ماه رمضان پس از نماز عشا اقامه میگردد. <ref>المبسوط، ج2، ص144، 148؛ المجموع، ج4، ص31-32</ref> | ||
وجه کاربرد این واژه آن است که نمازگزار پس از هر دو نافله دو رکعتی، به استراحت میپردازد <ref>تاج العروس، ج4، ص64؛ مجمع البحرین، ج2، ص245؛ معجم لغة الفقهاء، ص127، «روح» </ref> | وجه کاربرد این واژه آن است که نمازگزار پس از هر دو نافله دو رکعتی، به استراحت میپردازد. <ref>تاج العروس، ج4، ص64؛ مجمع البحرین، ج2، ص245؛ معجم لغة الفقهاء، ص127، «روح» </ref> | ||
نیز این [[نماز]] در روایات و متون فقهی اهل سنت | نیز این [[نماز]] در روایات و متون فقهی اهل سنت «قیام رمضان» یا «قیام شهر رمضان» نیز خوانده شده است؛ <ref>مسند احمد، ج2، ص289؛ المجموع، ج4، ص5؛ الاقناع، ج1، ص107</ref> در روایات و متون فقهی [[شیعه]] از آنها با تعبیر «نوافل شهر رمضان» یاد میشود. <ref>التهذیب، ج3، ص67؛ الخلاف، ج1، ص528؛ الحدائق، ج8، ص521</ref> | ||
==اهمیت== | ==اهمیت== | ||
با توجه به اهمیت موضوع | با توجه به اهمیت موضوع نماز تراویح به جماعت، که [[فقهای امامیه|امامیان]] آن را بدعت و [[حرام]] و اهل سنت آن را [[مستحب]] اکید میدانند، چندین تکنگاری درباره آن در دست است؛ از جمله: [[صلاة التراویح]] از [[محمد ناصرالدین الالبانی]]، [[التراویح اکثر من الف عام فی المسجد النبوی]] از [[عطیة بن محمد سالم]]، و [[صلاة التراویح بین السنة و البدعة]] از [[نجم الدین طبسی]]. | ||
امروزه نماز تراویح در ماه رمضان در دو [[مسجد]] بزرگ مسلمانان یعنی [[مسجدالحرام]] در [[مکه]] و [[مسجدالنبی]] در [[مدینه منوره]]، با استقبال فراوان اقامه میشود و انبوهی جمعیت در مسجد نبوی در | امروزه نماز تراویح در ماه رمضان در دو [[مسجد]] بزرگ مسلمانان یعنی [[مسجدالحرام]] در [[مکه]] و [[مسجدالنبی]] در [[مدینه منوره]]، با استقبال فراوان اقامه میشود و انبوهی جمعیت در مسجد نبوی در شب بیست و نهم ماه رمضان بیشتر است. <ref>التراویح، ج10، ص62</ref> | ||
==نوافل رمضان== | ==نوافل رمضان== | ||
نوافل ماه مبارک رمضان، از جوانب مختلف قابل بررسی است. | |||
===مشروعیت=== | ===مشروعیت=== | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
فقیهان اهل سنت <ref>المبسوط، ج2، ص143؛ المغنی، ج1، ص797؛ المجموع، ج4، ص30</ref> و بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه روایات، از جمله روایات حکایتگر اقامه این نمازها از جانب [[پیامبر(ص)]] و نیز ترغیب به آنها از سوی [[امام صادق(ع)]] <ref>صحیح البخاری، ج1، ص15؛ صحیح مسلم، ج2، ص177؛ التهذیب، ج3، ص60، 63</ref> اقامه آنها را مشروع و مستحب شمردهاند؛ <ref>مجمع الفائده، ج3، ص19؛ الحدائق، ج10، ص513؛ مفتاح الکرامه، ج9، ص186</ref> | فقیهان اهل سنت <ref>المبسوط، ج2، ص143؛ المغنی، ج1، ص797؛ المجموع، ج4، ص30</ref> و بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه روایات، از جمله روایات حکایتگر اقامه این نمازها از جانب [[پیامبر(ص)]] و نیز ترغیب به آنها از سوی [[امام صادق(ع)]] <ref>صحیح البخاری، ج1، ص15؛ صحیح مسلم، ج2، ص177؛ التهذیب، ج3، ص60، 63</ref> اقامه آنها را مشروع و مستحب شمردهاند؛ <ref>مجمع الفائده، ج3، ص19؛ الحدائق، ج10، ص513؛ مفتاح الکرامه، ج9، ص186</ref> | ||
در برابر، اندکی از فقیهان امامی به پشتوانه | در برابر، اندکی از فقیهان امامی به پشتوانه اصل عدم تشریع و برخی احادیث، بر آنند که در ماه رمضان جز نمازهای مستحب روزانه، [[نماز مستحب]] دیگر تعیین نشده است <ref>مختلف الشیعه، ج2، ص346؛ المعتبر، ج2، ص366</ref> از جمله این روایات، حدیثی از امام صادق(ع) است که نوافل اقامه شده در شبهای ماه رمضان و غیر رمضان از سوی پیامبر(ص) را تنها 13 رکعت شمرده شده که 11 رکعت نافله شب و دو رکعت نافله صبح است. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص137؛ التهذیب، ج3، ص69</ref> | ||
دیگر فقیهان امامی بر آنند که مقصود امام صادق(ع) در این حدیث، اقامه نکردن نماز نافله از سوی ایشان پس از نماز عشا و نیز اقامه آنها به جماعت بوده است، نه به صورت [[نماز فرادا|فرادا]]. تاییدگر این سخن، حدیثی دیگر از امام صادق(ع) <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص137؛ وسائل الشیعه، ج8، ص45</ref> است که [[نهی]] پیامبر(ص) از اقامه نماز نافله به جماعت را حکایت دارد. <ref>التهذیب، ج3، ص69؛ منتهی المطلب، ج1، ص358</ref> | دیگر فقیهان امامی بر آنند که مقصود امام صادق(ع) در این حدیث، اقامه نکردن نماز نافله از سوی ایشان پس از نماز عشا و نیز اقامه آنها به جماعت بوده است، نه به صورت [[نماز فرادا|فرادا]]. تاییدگر این سخن، حدیثی دیگر از امام صادق(ع) <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص137؛ وسائل الشیعه، ج8، ص45</ref> است که [[نهی]] پیامبر(ص) از اقامه نماز نافله به جماعت را حکایت دارد. <ref>التهذیب، ج3، ص69؛ منتهی المطلب، ج1، ص358</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
====دیدگاه اهل سنت==== | ====دیدگاه اهل سنت==== | ||
بیشتر فقیهان اهل سنت شمار این نمازها را در هر شب 20 رکعت دانستهاند؛ <ref>المبسوط، ج2، ص158؛ المجموع، ج4، ص32؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص255-256</ref> پشتوانه آنان، | بیشتر فقیهان اهل سنت شمار این نمازها را در هر شب 20 رکعت دانستهاند؛ <ref>المبسوط، ج2، ص158؛ المجموع، ج4، ص32؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص255-256</ref> پشتوانه آنان، سیره مسلمانان در روزگار [[خلیفه دوم]] است که تراویح را 20 رکعت اقامه میکردند. نیز به برخی گزارشها از [[صحابه]] استناد کردهاند. <ref>المجموع، ج4، ص32؛ المغنی، ج1، ص797</ref> تعداد رکعات این نافلهها را11، 13، 16، 23، 24، 33، 34، 36، 40، 41، 47، و 49 رکعت نیز یاد کردهاند. <ref>المجموع، ج4، ص32-34؛ نیل الاوطار، ج3، ص63-64</ref> | ||
زمان اقامه این نمازها در باور بیشتر فقیهان اهل سنت، پس از نماز عشا تا | زمان اقامه این نمازها در باور بیشتر فقیهان اهل سنت، پس از نماز عشا تا طلوع فجر است <ref>المجموع، ج4، ص32؛ کشاف القناع، ج1، ص516؛ اعانة الطالبین، ج1، ص306</ref> و در باور بعضی دیگر، میان نماز عشا و نماز وتر است <ref>بدائع الصنائع، ج1، ص288</ref> برخی اقامه آن را در آغاز شب بهتر دانستهاند؛ <ref>کشاف القناع، ج1، ص516؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص255</ref> اما شماری بر آنند که تاخیر آن تا هنگام گذشتن یک سوم یا نصف شب بهتر است <ref>الفقه الاسلامی، ج2، ص255</ref> حتی بعضی اقامه آن را در پایان شب بهتر شمردهاند. <ref>المبسوط، ج2، ص148؛ بدائع الصنائع، ج1، ص288</ref> | ||
====دیدگاه شیعه==== | ====دیدگاه شیعه==== | ||
خط ۴۹: | خط ۵۱: | ||
درباره چگونگی اقامه آن دو دیدگاه در دست است: | درباره چگونگی اقامه آن دو دیدگاه در دست است: | ||
*دیدگاه نخست آن است که از | *دیدگاه نخست آن است که از شب اول رمضان تا شب بیستم در هر شب 20 رکعت و از شب بیستم تا پایان ماه هر شب 30 رکعت اقامه میشود و در شبهایی که احتمال [[شب قدر]] باشد، یعنی شبهای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم، افزون بر اینها، 100 رکعت دیگر هم خوانده میشود<ref>مختلف الشیعه، ج2، ص340؛ جواهر الکلام، ج12، ص187-190</ref>. | ||
*دیدگاه دیگر آن است که در هریک از شبهای سهگانه دارای احتمال قدر، تنها 100رکعت خوانده میشود و 80 رکعت باقیمانده در چهار جمعه این ماه اقامه میگردد؛ بدین سان که در هر جمعه 20 رکعت | *دیدگاه دیگر آن است که در هریک از شبهای سهگانه دارای احتمال قدر، تنها 100رکعت خوانده میشود و 80 رکعت باقیمانده در چهار جمعه این ماه اقامه میگردد؛ بدین سان که در هر جمعه 20 رکعت نماز به نیت نمازهای حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نماز جعفر طیار خوانده میشود. <ref>مختلف الشیعه، ج2، ص342</ref> پشتوانه هر دو دیدگاه، روایات است. <ref>مختلف الشیعه، ج2، ص340-342؛ جواهر الکلام، ج12، ص187-190</ref> | ||
هنگام اقامه این نمازها در باور فقیهان امامی، پس از | هنگام اقامه این نمازها در باور فقیهان امامی، پس از نماز مغرب تا طلوع فجر است که هشت رکعت آنها میان نماز مغرب و عشا و باقیمانده پس از نماز عشا خوانده میشود. <ref>جواهر الکلام، ج12، ص187-190</ref> | ||
===اقامه تراویح به جماعت=== | ===اقامه تراویح به جماعت=== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
====دیدگاه شیعه==== | ====دیدگاه شیعه==== | ||
فقیهان امامی به جماعت خواندن نافلههای رمضان را بدعت و حرام شمردهاند. دلیل ایشان افزون بر | فقیهان امامی به جماعت خواندن نافلههای رمضان را بدعت و حرام شمردهاند. دلیل ایشان افزون بر اجماع، <ref>الخلاف، ج1، ص525؛ الانتصار، ص167</ref> [[احادیث]]<ref>الخلاف، ج1، ص529؛ الحدائق، ج10، ص523</ref> است؛ از جمله حدیثی از امام صادق(ع) که پیامبر(ص) اقامه این نمازها را به جماعت، بدعت و معصیت شمرده و مسلمانان را از اقامه آنها به جماعت بازداشته است. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص137؛ التهذیب، ج3، ص70</ref> نیز در روایات گوناگون از امامان(ع)، این کار نهی شده است. <ref>التهذیب، ج3، ص70؛ وسائل الشیعه، ج8، ص47</ref> | ||
====دیدگاه اهل سنت==== | ====دیدگاه اهل سنت==== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
در برابر، همه فقیهان اهل سنت به جماعت خواندن نافلههای رمضان را مستحب دانستهاند <ref>المبسوط، ج2، ص143؛ المغنی، ج1، ص797؛ المجموع، ج4، ص31؛ الشرح الکبیر، ج1، ص315</ref> البته اندکی از آنان، فرادا خواندن آن را بهتر شمردهاند <ref>المجموع، ج4، ص5-6، 31؛ فتح العزیز، ج4، ص267</ref> | در برابر، همه فقیهان اهل سنت به جماعت خواندن نافلههای رمضان را مستحب دانستهاند <ref>المبسوط، ج2، ص143؛ المغنی، ج1، ص797؛ المجموع، ج4، ص31؛ الشرح الکبیر، ج1، ص315</ref> البته اندکی از آنان، فرادا خواندن آن را بهتر شمردهاند <ref>المجموع، ج4، ص5-6، 31؛ فتح العزیز، ج4، ص267</ref> | ||
از پشتوانههای دیدگاه اخیر، روایت | از پشتوانههای دیدگاه اخیر، روایت زید بن ثابت <ref>صحیح البخاری، ج7، ص99</ref> است که پیامبر(ص) از خواندن این نماز به جماعت خودداری فرمود و اقامه نمازهای غیر واجب را در خانه و به صورت فرادا بهترین نماز شمرد. <ref>المغنی، ج1، ص797</ref> پشتوانه دیگر آن است که اقامه این نماز در نهان، بهتر است و این با جماعت خواندن سازگار نیست. <ref>المبسوط، ج2، ص144</ref> | ||
برخی نیز معتقدند برای حافظان قرآن و کسانی که از کسالت بیم ندارند و نیز فرادا خواندن آنان خللی به جماعت در مسجد وارد نمیکند، فرادا خواندن بهتر است و در غیر این صورت، جماعت خواندن سزاوارتر است. <ref>فتح العزیز، ج4، ص268؛ المجموع، ج4، ص31</ref> | برخی نیز معتقدند برای حافظان قرآن و کسانی که از کسالت بیم ندارند و نیز فرادا خواندن آنان خللی به جماعت در مسجد وارد نمیکند، فرادا خواندن بهتر است و در غیر این صورت، جماعت خواندن سزاوارتر است. <ref>فتح العزیز، ج4، ص268؛ المجموع، ج4، ص31</ref> | ||
در باور شماری از فقیهان اهل سنت، از جمله حنفیان، به جماعت خواندن تراویح | در باور شماری از فقیهان اهل سنت، از جمله حنفیان، به جماعت خواندن تراویح «سنت کفایی» <ref>بدائع الصنائع، ج1، ص288؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص47؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص255</ref> یا «واجب کفائی» <ref>فتح الباری، ج4، ص219؛ نیل الاوطار، ج2، ص60</ref> است. از این رو، اگر برخی از اهل مسجد آن را به جماعت اقامه نمایند، از عهده دیگران برداشته میشود و در غیر این صورت، همه مرتکب گناه شدهاند. برخی نیز به جماعت خواندن آن را بهگونه مطلق واجب دانستهاند. <ref>عمدة القاری، ج5، ص267؛ البحر الرائق، ج2، ص119</ref> | ||
=====دلایل===== | =====دلایل===== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
<ref>المبسوط، ج2، ص144؛ المغنی، ج1، ص798-800؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص234</ref> | <ref>المبسوط، ج2، ص144؛ المغنی، ج1، ص798-800؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص234</ref> | ||
در روایتی از [[ابوهریره]] آمده که رسول خدا(ص) پس از مشاهده اقامه نماز تراویح به امامت [[ابی بن کعب]]، نمازگزاران را ستود <ref>سنن ابی داود، ج1، ص310؛ السنن الکبری، ج2، ص495</ref> نیز در روایتی منسوب به | در روایتی از [[ابوهریره]] آمده که رسول خدا(ص) پس از مشاهده اقامه نماز تراویح به امامت [[ابی بن کعب]]، نمازگزاران را ستود <ref>سنن ابی داود، ج1، ص310؛ السنن الکبری، ج2، ص495</ref> نیز در روایتی منسوب به ابوذر یاد شده که پیامبر(ص) پاداش اقامه نوافل رمضان با [[امام جماعت]] را برابر با یک شب تهجد دانسته است. <ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص420؛ سنن ابی داود، ج1، ص309</ref> | ||
======سیره خلیفه دوم====== | ======سیره خلیفه دوم====== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۲: | ||
======سیره پیامبر(ص)====== | ======سیره پیامبر(ص)====== | ||
[[سیره پیامبر(ص)]] خواندن | [[سیره پیامبر(ص)]] خواندن نوافل رمضان به صورت فرادا بوده است <ref>نک: دراسات فقهیه، ص90-91، 114-115</ref> به تصریح فقیهان اهل سنت، این سیره در دوران خلافت ابوبکر و تا مدتی از خلافت عمر نیز ادامه یافت. عمر بر خلاف سیره نبوی(ص) دستور داد که این نوافل به جماعت اقامه گردد. <ref>صحیح مسلم، ج6، ص40؛ فتح الباری، ج4، ص218؛ عمدة القاری، ج1، ص226، ج11، ص125</ref> | ||
از گزارشهای سیره پیامبر(ص) در این زمینه میتوان دریافت که اقامه نماز نافله به جماعت در دو یا سه شب یاد شده، به دستور و ترغیب پیامبر(ص) نبوده است؛ بلکه خود مسلمانان پشت سر ایشان به نماز ایستادند و سپس ایشان از اقامه این نماز به صورت جماعت خودداری فرمود. روایت جابر نیز نشان میدهد که پیامبر(ص) تنها هشت رکعت از نوافل را با مسلمانان اقامت کرده است؛ در حالی که تعداد نوافل ماه رمضان در باور هیچ یک از فقیهان امامی و اهل سنت هشت رکعت نیست. وانگهی از روایات عایشه و دیگر احادیث در این زمینه <ref>التهذیب، ج3، ص61؛ وسائل الشیعه، ج8، ص45</ref> برمیآید که سیره ایشان اقامه نافلههای ماه رمضان در خانه و به صورت فرادا بوده است. <ref>الحدائق، ج10، ص512؛ مفتاح الکرامه، ج9، ص192</ref> | از گزارشهای سیره پیامبر(ص) در این زمینه میتوان دریافت که اقامه نماز نافله به جماعت در دو یا سه شب یاد شده، به دستور و ترغیب پیامبر(ص) نبوده است؛ بلکه خود مسلمانان پشت سر ایشان به نماز ایستادند و سپس ایشان از اقامه این نماز به صورت جماعت خودداری فرمود. روایت جابر نیز نشان میدهد که پیامبر(ص) تنها هشت رکعت از نوافل را با مسلمانان اقامت کرده است؛ در حالی که تعداد نوافل ماه رمضان در باور هیچ یک از فقیهان امامی و اهل سنت هشت رکعت نیست. وانگهی از روایات عایشه و دیگر احادیث در این زمینه <ref>التهذیب، ج3، ص61؛ وسائل الشیعه، ج8، ص45</ref> برمیآید که سیره ایشان اقامه نافلههای ماه رمضان در خانه و به صورت فرادا بوده است. <ref>الحدائق، ج10، ص512؛ مفتاح الکرامه، ج9، ص192</ref> | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۱۰: | ||
======روایات====== | ======روایات====== | ||
روایات مورد استناد درباره خواندن نماز تراویح به صورت جماعت نیز درخور خدشه است. برای نمونه، روایت ابوهریره به سبب وجود شخصی چون | روایات مورد استناد درباره خواندن نماز تراویح به صورت جماعت نیز درخور خدشه است. برای نمونه، روایت ابوهریره به سبب وجود شخصی چون مسلم بن خالد در سند آن، ضعیف شمرده شده است؛ <ref>سنن ابی داود، ج1، ص310؛ المغنی، ج1، ص798</ref> وانگهی از این روایت برنمیآید که این نماز به جماعت خوانده شود. | ||
افزون بر این، بر پایه نقلهای گوناگون دیگر، ابی بن کعب در دوران خلیفه دوم به امامت تروایح منصوب شد، نه در روزگار پیامبر(ص). <ref>فتح الباری، ج4، ص218</ref> روایات ابوذر و عایشه نیز ضعیف به شمار میآیند؛ زیرا در سند آنها، | افزون بر این، بر پایه نقلهای گوناگون دیگر، ابی بن کعب در دوران خلیفه دوم به امامت تروایح منصوب شد، نه در روزگار پیامبر(ص). <ref>فتح الباری، ج4، ص218</ref> روایات ابوذر و عایشه نیز ضعیف به شمار میآیند؛ زیرا در سند آنها، مسلم بن علقمه و یحیی بن بکیر جای دارند که دانشوران رجالشناس اهل سنت، آنان را ضعیف دانستهاند. <ref>الجرح و التعدیل، ج8، ص267، ج9، ص165؛ تهذیب الکمال، ج27، ص565، ج31، ص403؛ میزان الاعتدال، ج4، ص109</ref> | ||
======خواست مردم====== | ======خواست مردم====== | ||
احکام الهی پیرو خواست و رغبت مردم نیست تا با رغبت مردم به یک کار و انجام دادن پیوسته آن، واجب یا مستحب گردد؛ بلکه احکام الهی پیرو مصالح و مفاسد واقعی است که تنها خداوند آنها را میداند. | |||
چگونه ممکن است اهتمام مردم به یک رفتار مستحب موجب شود که خداوند آن کار مستحب را بر مردم واجب سازد و پیامبر(ص) برای پیشگیری از وجوب آن کار، مردم را از انجام دادن آن بازدارد؟ اگر این استدلال درست باشد، باید ایشان مردم را از گزاردن | چگونه ممکن است اهتمام مردم به یک رفتار مستحب موجب شود که خداوند آن کار مستحب را بر مردم واجب سازد و پیامبر(ص) برای پیشگیری از وجوب آن کار، مردم را از انجام دادن آن بازدارد؟ اگر این استدلال درست باشد، باید ایشان مردم را از گزاردن نوافل روزانه و نماز شب نیز نهی میفرمود تا مبادا واجب گردد؛ زیرا این نمازها نیز مورد اهتمام و رغبت مردم بود. <ref>دراسات فقهیه، ص92؛ سلسلة المسائل الفقهیه، ج11، ص33-37</ref> | ||
======تناقض روایات====== | ======تناقض روایات====== | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۶: | ||
======سیره خلیفه دوم====== | ======سیره خلیفه دوم====== | ||
درباره سیره خلیفه دوم باید گفت که فرمان وی بر اقامه این نماز به جماعت، نمیتواند دلیل مشروعیت آن باشد؛ زیرا وی نه | درباره سیره خلیفه دوم باید گفت که فرمان وی بر اقامه این نماز به جماعت، نمیتواند دلیل مشروعیت آن باشد؛ زیرا وی نه شارع بوده و نه چنین اختیاری از جانب شارع داشته است. بر همین اساس، فرزند عمر در پاسخ فردی که از او درباره سبب مخالفت وی با حکم پدرش در زمینه [[تحریم متعه حج]] پرسید، پاسخ داد: «نباید به سبب مخالفت پدرم، حلال رسول خدا(ص) را رها کرد». <ref>سنن الترمذی، ج2، ص159؛ وسائل الشیعه، ج1، ص19</ref> | ||
افزون بر این، همین که عمر این نماز را بدعت خوانده، <ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ السنن الکبری، ج2، ص493</ref> نشان میدهد که چنین کاری از سوی خدا و بر زبان پیامبر(ص) تشریع نشده و خود وی آن را برای مسلمانان برنهاده است. بیشتر دانشمندان اهل سنت با اعتراف به | افزون بر این، همین که عمر این نماز را بدعت خوانده، <ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ السنن الکبری، ج2، ص493</ref> نشان میدهد که چنین کاری از سوی خدا و بر زبان پیامبر(ص) تشریع نشده و خود وی آن را برای مسلمانان برنهاده است. بیشتر دانشمندان اهل سنت با اعتراف به بدعت عمر، برای توجیه و رفع [[حرمت]] آن کوشیدهاند. بدین منظور، بدعت را به خوب و بد یا واجب، حرام، [[مکروه]]، مستحب و [[مباح]] تقسیم کردهاند. <ref>مواهب الجلیل، ج2، ص376؛ فتح الباری، ج4، ص219؛ اعانه الطالبین، ج1، ص313</ref> روشن است که کار حرام همواره ممنوع است و عنوانی دیگر نخواهد یافت. پیامبر اسلام(ص) به روشنی هرگونه بدعت را در دین، گمراهی و حرام دانسته است. <ref>مسند احمد، ج4، ص126؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص16؛ المستدرک، ج1، ص97</ref> | ||
بر این اساس، چنین توجیهاتی درخور پذیرش نیست؛ <ref>دراسات فقهیه، ص134-137</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت کوشیدهاند که انتساب بدعت تراویح را به خلیفه دوم انکار کنند. <ref>کشاف القناع، ج1، ص515؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص46</ref> | بر این اساس، چنین توجیهاتی درخور پذیرش نیست؛ <ref>دراسات فقهیه، ص134-137</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت کوشیدهاند که انتساب بدعت تراویح را به خلیفه دوم انکار کنند. <ref>کشاف القناع، ج1، ص515؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص46</ref> | ||
از این گذشته، خلیفه دوم، خود، نماز تراویح را به جماعت اقامه نمیکرد؛ بلکه آن را به صورت فرادا میخواند. دلیل آن، روایات نصب امام جماعت تراویح از سوی عمر است؛ زیرا او به عنوان خلیفه به امام جماعت | |||
از این گذشته، خلیفه دوم، خود، نماز تراویح را به جماعت اقامه نمیکرد؛ بلکه آن را به صورت فرادا میخواند. دلیل آن، روایات نصب امام جماعت تراویح از سوی عمر است؛ زیرا او به عنوان خلیفه به امام جماعت اقتدا نمیکرد؛ <ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ کنز العمال، ج8، ص407-408</ref> همچنان که شماری از فقیهان اهل سنت تصریح کردهاند. <ref>شرح الزرقانی، ج1، ص418؛ نک: دراسات فقهیه، ص129</ref> | |||
======روایات از امیر مؤمنان(ع)====== | ======روایات از امیر مؤمنان(ع)====== | ||
این روایات از جهت سند ضعیف هستند؛ زیرا بسیاری از دانشمندان [[رجالشناس]] اهل سنت برخی راویان آنها را ضعیف شمردهاند. برخی از این روایات | این روایات از جهت سند ضعیف هستند؛ زیرا بسیاری از دانشمندان [[رجالشناس]] اهل سنت برخی راویان آنها را ضعیف شمردهاند. برخی از این روایات مرسل هستند. حتی یکی از این راویان هنگام زندگانی ایشان هنوز به دنیا نیامده بوده است. <ref>دراسات فقهیه، ص123-125</ref> | ||
وانگهی این روایات برخلاف احادیث [[امامان شیعه(ع)]] است که این کار را حرام شمرده و از آن نهی کردهاند. <ref>وسائل الشیعه، ج8، ص45؛ مستدرک الوسائل، ج6، ص218</ref> | وانگهی این روایات برخلاف احادیث [[امامان شیعه(ع)]] است که این کار را حرام شمرده و از آن نهی کردهاند. <ref>وسائل الشیعه، ج8، ص45؛ مستدرک الوسائل، ج6، ص218</ref> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۹: | ||
*نظر دیگر آن است که بهتر است در هر 10 روز یک بار قرآن ختم شود. <ref>المبسوط، ج2، ص146</ref> | *نظر دیگر آن است که بهتر است در هر 10 روز یک بار قرآن ختم شود. <ref>المبسوط، ج2، ص146</ref> | ||
*برخی گفتهاند تلاوت قرآن باید بهگونهای | *برخی گفتهاند تلاوت قرآن باید بهگونهای باشد که در شب بیست و هفتم که در باور فقیهان اهل سنت شب قدر است، قرآن ختم شود. <ref>المبسوط، ج2، ص146</ref> | ||
*به باور فقیهان اهل سنت، گزاردن [[طواف مستحب]] میان هر ترویحه از نماز تراویح و پس از آن جایز است. <ref>فتح العزیز، ج4، ص265؛ کشاف القناع، ج1، ص517</ref> آنان خواندن نماز مستحب پس از نماز تراویح را نیز جایز دانستهاند؛ <ref>المدونة الکبری، ج1، ص224</ref> ولی برخی از ایشان خواندن نماز مستحب میان نماز تراویح را مکروه میدانند. <ref>المغنی، ج1، ص801؛ کشاف القناع، ج1، ص517؛ الانصاف، ج2، ص183</ref> | *به باور فقیهان اهل سنت، گزاردن [[طواف مستحب]] میان هر ترویحه از نماز تراویح و پس از آن جایز است. <ref>فتح العزیز، ج4، ص265؛ کشاف القناع، ج1، ص517</ref> آنان خواندن نماز مستحب پس از نماز تراویح را نیز جایز دانستهاند؛ <ref>المدونة الکبری، ج1، ص224</ref> ولی برخی از ایشان خواندن نماز مستحب میان نماز تراویح را مکروه میدانند. <ref>المغنی، ج1، ص801؛ کشاف القناع، ج1، ص517؛ الانصاف، ج2، ص183</ref> | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۵: | ||
===نظر شیعه=== | ===نظر شیعه=== | ||
فقیهان امامی درباره مقدار تلاوت قرآن در نوافل ماه رمضان توضیحی ندادهاند؛ جز اینکه در برخی روایات [[اهل بیت(ع)]]، فراوان خواندن سوره قدر در 100 رکعت نوافل شب قدر یا در شب قدر <ref>التهذیب، ج3، ص68؛ وسائل الشیعه، ج8، ص34</ref> و نیز تلاوت 10 بار | فقیهان امامی درباره مقدار تلاوت قرآن در نوافل ماه رمضان توضیحی ندادهاند؛ جز اینکه در برخی روایات [[اهل بیت(ع)]]، فراوان خواندن سوره قدر در 100 رکعت نوافل شب قدر یا در شب قدر <ref>التهذیب، ج3، ص68؛ وسائل الشیعه، ج8، ص34</ref> و نیز تلاوت 10 بار سوره «قل هو الله احد» در هر یک از 100 رکعت نمازهای شبهای قدر <ref>التهذیب، ج3، ص68؛ وسائل الشیعه، ج8، ص31</ref> سفارش شده است. همچنین در برخی روایات آمده که در همه رکعات این نمازها سوره توحید 10 مرتبه تلاوت شود. <ref>وسائل الشیعه، ج8، ص36؛ جامع احادیث الشیعه، ج7، ص190</ref> | ||