|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| == ابوثُمامَه کِنانی ==
| |
| : آخرین اعلانکننده نَسیء در ماههای حرام
| |
|
| |
| ابوثمامه، جناده<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۵؛ الاصابه، ج۷، ص۵۲؛ ج۱، ص۶۱۰.</ref> یا امیة<ref>الاصابه، ج۷، ص۵۲؛ ج۱، ص۲۶۸.</ref> بن عوف، از قبیله بنیکِنانه است و نام جدّ او را امیه<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۴۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۶؛ المنتظم، ج۲، ص۳۲۳.</ref>، سلمه<ref>جمهرة انساب العرب، ص۴۹۴.</ref> و جناده<ref>الاصابه، ج۱، ص۶۱۰.</ref> یاد کردهاند. وی از تیره بنیفَقیم است<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>که متصدی «نسیء» بودند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۴۹۴.</ref> نسیء جا به جاکردن ماههای حرام به دست عرب جاهلی بود و متصدیان ویژهای داشت که «قَلامِسه» خوانده میشدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۴۹۴.</ref> بنیفقیم به این جایگاه که از پدر به پسر منتقل میشد، افتخار میکردند.<ref>نک: البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> (← نسیء)
| |
|
| |
| ابوثمامه آخرین «قَلَمَّس» یعنی اعلانکننده نسیء<ref>المحبّر، ص۱۵۶؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۴۱-۱۴۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و ۴۰ سال عهدهدار این کار بود.<ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۴۱؛ الاصابه، ج۱، ص۶۱۰.</ref> او تقریباً ۳۱ سال پیش از هجرت پیامبر۹ به این جایگاه رسید و تا سال نهم ق. که آخرین سال استفاده از نسیء بود، آن را اعلان کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۶؛ التنبیه و الاشراف، ص۱۸۶؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۶.</ref> در سال دهم ق. که موسم حج در ذیحجه واقعی قرار گرفت، رسول خدا۹ در حجة الوداع نسیء را ممنوع شمرد. پیامبر۹ در همین سال آیه مشتمل بر حکم حرمت نسیء را به مردم ابلاغ کرد<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۳-۶۰۴؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۶.</ref>: {إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَةٌ فِی الکفرِ یضَلُّ بِهِ الَّذینَ کفَرُوا یحِلُّونَهُ عاماً وَ یحَرِّمُونَهُ عاماً لِیواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُینَ لَهُم سُوءُ أَعمالِهِم وَ اللهُ لا یهدِی القَومَ الکافِرین}؛ «جز این نیست که نسیء فزونی در کفر است که با آن، کافران گمراه میشوند؛ یک سال آن را حلال و سال دیگر را حرام میکنند تا به مقدار ماههایی که خداوند تحریم کرده، برسد (و عدد چهار ماه به پندارشان کامل گردد) و بدین ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال شمرند. کارهای زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند». (توبه/۹، ۳۷)
| |
|
| |
| ابوثمامه تا دوران خلافت خلیفه دوم زنده بود.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۸۳.</ref> منابع به مسلمان شدن و تاریخ وفاتش اشاره ندارند. تنها سهیلی قائل به مسلمان شدن اوست. او به گزارشی استناد میکند که حاکی از حضور ابوثمامه در مراسم حج در دوران خلافت عمر بن خطاب است.<ref>الاصابه، ج۱، ص۶۱۰.</ref> از گزارشها برمیآید که وی تا سال نهم ق. مشرک بوده است.<ref>نک: التنبیه و الاشراف، ص۱۸۶.</ref> بنا بر این، گویا گرویدن او به اسلام، پس از فتح مکه بوده است.
| |
|
| |
| منابع
| |
|
| |
| اخبار مکه: الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م.۱۵۰ق.)، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق؛ التنبیه و الاشراف: المسعودی (م.۳۴۵ق.)، بیروت، دار صعب؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المنتظم: ابن جوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
| |
|
| |
| سید مرتضی حسینی شاه ترابی
| |
|
| |
| == ابوجعفر محمد بن حسن عباسی == | | == ابوجعفر محمد بن حسن عباسی == |
| : از والیان مکه در سده چهارم ق. | | : از والیان مکه در سده چهارم ق. |