حیره: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اکتبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}
{{جعبه اطلاعات شهر
{{جعبه اطلاعات شهر
| عنوان            = حیره
| عنوان            = حیره
خط ۸: خط ۸:
|عرض جغرافیایی    =
|عرض جغرافیایی    =
| ویژگی            =
| ویژگی            =
| کشور            = <!-- فقط نام کشور را بنویسید و آن را لینک نکنید --> عراق
| کشور            = <!-- فقط نام کشور را بنویسید و آن را لینک نکنید --> عراق
| استان            = نجف
| استان            = نجف
| مساحت            =
| مساحت            =
| جمعیت کل        = تا ۷ هزار گزارش شده است.
| جمعیت کل        = تا ۷ هزار گزارش شده‌است.
| نام محلی        =
| نام محلی        =
| زبان            = سریانی
| زبان            = سریانی
خط ۲۱: خط ۲۱:
| نام قدیم        =
| نام قدیم        =
| سال تأسیس        = سده سوم میلادی
| سال تأسیس        = سده سوم میلادی
| قدمت            =  
| قدمت            =
| پیشینه اسلام      = پس از فتح توسط سپاه اسلام
| پیشینه اسلام      = پس از فتح توسط سپاه اسلام
| پیشینه تشیع      =
| پیشینه تشیع      =
| وقایع مهم        =  
| وقایع مهم        =
| مکان‌های تاریخی    =
| مکان‌های تاریخی    =
| زیارتگاه        =
| زیارتگاه        =
خط ۳۷: خط ۳۷:
}}
}}


==موقعیت==
== موقعیت ==
شهر حيره، در جنوب شرقى نجف كنونى و كنار [[دریای نجف|درياچه‌اى]] به نام نجف{{یادداشت|این دریاچه، اكنون به طور كلّى خشك شده است. برخی بحر نجفِ کنونی را که باتلاقی است نزدیک نجف بخش‌ باقی مانده از همان دریاچه دانسته‌اند.}} قرار داشت. شهر حیره، مرکز سرزمین حیره بود، که دره پايين‌دستِ فرات و قسمت بالاى خليج فارس را دربر مى‌گرفت.<ref name=":0">دائرة المعارف فارسى، ج اول، ص ٨٧٣.</ref> مسعودی، تاریخ‌نگار فاصله بین کوفه و شهر حیره را سه میل{{یادداشت|تقریبا شش کیلومتر.}} گزارش کرده است.<ref>مسعودى، مروج الذهب، ج اول، ص۹۸.</ref>
شهر حیره، در جنوب شرقی نجف کنونی و کنار [[دریای نجف|دریاچه‌ای]] به نام نجف{{یادداشت|این دریاچه، اکنون به‌طور کلّی خشک شده‌است. برخی بحر نجفِ کنونی را که باتلاقی است نزدیک نجف بخش باقی مانده از همان دریاچه دانسته‌اند.}} قرار داشت. شهر حیره، مرکز سرزمین حیره بود، که دره پایین‌دستِ فرات و قسمت بالای خلیج فارس را دربر می‌گرفت.<ref name=":0">دائرة المعارف فارسی، ج اول، ص ٨٧٣.</ref> مسعودی، تاریخ‌نگار فاصله بین کوفه و شهر حیره را سه میل{{یادداشت|تقریبا شش کیلومتر.}} گزارش کرده‌است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج اول، ص۹۸.</ref>


==علت نامگذاری==
== علت نامگذاری ==
واژه «حيره» در زبان مردم عربستان جنوبى به معناى اردوگاه است. در برخى منابع آمده كه حيره واژه‌ای آرامى بوده و به معناى مجموعه‌اى از خيمه‌هاست. پیش از شکل‌گیری شهر حیره، مردم آن منطقه خیمه‌نشین بودند، تا این که خیمه‌نشین‌ها گرد هم آمده، اردوگاه ثابت اميران لَخمى شکل گرفت و به تدریج، شهر پدید آمد. از این روی، این شهر به حیره یعنی اردوگاه و مجموعه‌ای از خیمه‌ها نامیده شد.<ref name=":0" />
واژه «حیره» در زبان مردم عربستان جنوبی به معنای اردوگاه است. در برخی منابع آمده که حیره واژه‌ای آرامی بوده و به معنای مجموعه‌ای از خیمه‌هاست. پیش از شکل‌گیری شهر حیره، مردم آن منطقه خیمه‌نشین بودند، تا این که خیمه‌نشین‌ها گرد هم آمده، اردوگاه ثابت امیران لَخمی شکل گرفت و به تدریج، شهر پدید آمد. از این روی، این شهر به حیره یعنی اردوگاه و مجموعه‌ای از خیمه‌ها نامیده شد.<ref name=":0"/>


به این شهر، «حیرة النجف» نیز گفته می‌شد. چون حيره، در منطقه نجف، در سه ميلى كوفه قرار داشت.<ref name=":1" />
به این شهر، «حیرة النجف» نیز گفته می‌شد. چون حیره، در منطقه نجف، در سه میلی کوفه قرار داشت.<ref name=":1"/>


==از شکل‌گیری تا سرانجام==
== از شکل‌گیری تا سرانجام ==


===پیدایش===
=== پیدایش ===
در اوايل سده سوم ميلادى شماری از طایفه‌های عرب در پايان دوره اشكانيان، به كرانه فرات آمده و به بخش‌هايى از بين‌النهرين دست يافتند. {{یادداشت|بین النهرین، بخشی از كشور عراق است كه به صورت جلگه‌اى بين دو رودخانه دجله و فرات قرار گرفته است. این منطقه، در قرون گذشته بسيار حاصلخيزبوده و تمدنى با سابقه چهارهزار ساله وجود داشته است. نخستين ساكنان جلگه بین النهرین، شيوهْ زندگى روستايى و صحرانشينى را رها کرده و به زندگى شهرى روى آوردند.}}<ref>تاريخ نوين عراق، ص ٢١؛ تاريخ سياسى اقتصادى عراق، ص ٢٢؛ عراق ساختارها و فرايند گرايش سياسى، ص ٢٨.</ref> اين مهاجرين، به تدریج روستاها و قلعه‌هايى بنا كردند كه از پيوستن آنها به يك‌ديگر، شهرهايى پديد آمد؛ حيره یکی از آنها بود و در جايى نزديك محل كنونى كوفه در كنار بيابان قرار داشت. آب و هواى قابل تحمل، فراوانى جويبارهاى فرات، مساعد بودن شرايط طبيعى و هموار بودن زمين باعث آبادانى و گسترش اين سرزمين شد و صحراگردان و چادرنشينان را به سوى تمدن پيش برد.<ref>كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ١۶و ١٧.</ref>
در اوایل سده سوم میلادی شماری از طایفه‌های عرب در پایان دوره اشکانیان، به کرانه فرات آمده و به بخش‌هایی از بین‌النهرین دست یافتند. {{یادداشت|بین‌النهرین، بخشی از کشور عراق است که به صورت جلگه‌ای بین دو رودخانه دجله و فرات قرار گرفته‌است. این منطقه، در قرون گذشته بسیار حاصلخیزبوده و تمدنی با سابقه چهارهزار ساله وجود داشته‌است. نخستین ساکنان جلگه بین‌النهرین، شیوهْ زندگی روستایی و صحرانشینی را رها کرده و به زندگی شهری روی آوردند.}}<ref>تاریخ نوین عراق، ص ٢١؛ تاریخ سیاسی اقتصادی عراق، ص ٢٢؛ عراق ساختارها و فرایند گرایش سیاسی، ص ٢٨.</ref> این مهاجرین، به تدریج روستاها و قلعه‌هایی بنا کردند که از پیوستن آنها به یک‌دیگر، شهرهایی پدید آمد؛ حیره یکی از آنها بود و در جایی نزدیک محل کنونی کوفه در کنار بیابان قرار داشت. آب و هوای قابل تحمل، فراوانی جویبارهای فرات، مساعد بودن شرایط طبیعی و هموار بودن زمین باعث آبادانی و گسترش این سرزمین شد و صحراگردان و چادرنشینان را به سوی تمدن پیش برد.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١۶و ١٧.</ref>


حيره، حلقه وصل بين صحرا و مرز عراق به شمار مى‌رفت و محل تلاقى زندگى بدوى و شهرنشينى بود. اعرابى كه در بحرين گردآمده و به آنان «تنوخى» مى‌گفتند، به قبیل‌های لَخمى و اَزْدْ پيوسته و در غرب فرات، حيره كنونى و توابع آن ساكن شدند. صحرانوردانى كه از زندگى كوچ‌نشينى خسته شده و کسانی كه از ميان قوم خود طرد می‌شدند، به اين ناحيه آمده و در آن‌جا اقامت گزيدند.<ref name=":2">الاعلاق النفسيه، ص ٢٢۶.</ref>
حیره، حلقه وصل بین صحرا و مرز عراق به‌شمار می‌رفت و محل تلاقی زندگی بدوی و شهرنشینی بود. اعرابی که در بحرین گردآمده و به آنان «تنوخی» می‌گفتند، به قبیل‌های لَخمی و اَزْدْ پیوسته و در غرب فرات، حیره کنونی و توابع آن ساکن شدند. صحرانوردانی که از زندگی کوچ‌نشینی خسته شده و کسانی که از میان قوم خود طرد می‌شدند، به این ناحیه آمده و در آن‌جا اقامت گزیدند.<ref name=":2">الاعلاق النفسیه، ص ٢٢۶.</ref>


===اوج===
=== اوج ===
در سده‌ی پنجم و ششم ميلادى توان رزمى حيره و شعاع عمل آن افزایش يافت و حدود شرقى شبه‌جزيره عربستان جزَء قلمرو آنان شد. بنی لخم که حاکمیت حیره را در دست داشتند، افراد قبيله بَكر را ياور مزدبگير خود کرده، با قبیله‌‌های سليم و هوازِن معاهده بسته و با اعضاى طايفه نُمير و بنى‌تميم متحد شدند.<ref>كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ١٨.</ref> در این دوره، حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داد كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت.<ref name=":3">اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران،  ص ١٨۶- ١٨۵.</ref> در شهر حیره، قصرها، بناها، معبدها، ديرها و كنيسه‌هاى متعددى وجود داشته است. امروزه آن منطقه در حواشى نجف و كوفه قرار دارد.<ref name=":1">حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت،‌ شماره ۵، ص۱۰.</ref>
در سدهٔ پنجم و ششم میلادی توان رزمی حیره و شعاع عمل آن افزایش یافت و حدود شرقی شبه‌جزیره عربستان جزَء قلمرو آنان شد. بنی لخم که حاکمیت حیره را در دست داشتند، افراد قبیله بَکر را یاور مزدبگیر خود کرده، با قبیله‌های سلیم و هوازِن معاهده بسته و با اعضای طایفه نُمیر و بنی‌تمیم متحد شدند.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١٨.</ref> در این دوره، حیره و توابعش کشوری وسیع را تشکیل می‌داد که سواحل جنوبی فرات تا بادیةالشام، واقع در غرب عراق کنونی را دربر می‌گرفت.<ref name=":3">اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٨۶- ١٨۵.</ref> در شهر حیره، قصرها، بناها، معبدها، دیرها و کنیسه‌های متعددی وجود داشته‌است. امروزه آن منطقه در حواشی نجف و کوفه قرار دارد.<ref name=":1">حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت، شماره ۵، ص۱۰.</ref>


===ضعف===
=== ضعف ===
حضرت محمد(ص) پس از تشکیل حکومت،{{یادداشت|او براى فرمانروايان جهان دربارهْ رسالت خود از جانب خداوند عزوجلّ، نامه‌هايى فرستاد، نامه‌اى نيز به امير حيره نوشت و او را به سوى اسلام فراخواند. در منابع تاريخى از پاسخ حاكم حيره به اين دعوت گزارشى موجود نيست.}} از پیروز شدن مسلمانان بر امپراتورى ايران و حيره خبر داد.{{یادداشت|او حتى پيش‌گويى کرد: زنى كه نامش «كرامت» است و اهل حيره مى‌باشد، به عقد و ازدواج يكى از رزمندگان اسلام درخواهد آمد.}} <ref>عزالدين ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج ٣، ص ١٢٧٩، طبقات، واقدى، ج اول، ص ٢۴٩.</ref> در دوره عمر بن خطاب، خلیفه دوم و در جریان فتوحات وی، خالد بن ولید، سردار سپاه اسلام حیره را محاصره کرد. این محاصره در سال ۱۲ق. پس از نبرد نهر الدم{{یادداشت|به نبرد سپاه اسلام در کوت العماره فعلی، وَلَجَه و اُليس گفته می‌شود که فتح آن‌ها توسط سپاه اسلام منجر شد.}} رخ داد. این محاصره با صلح بین اهل حیره و مسلمانان با دو شرط به سود مسلمانان به پایان رسید؛ یکی پرداخت جزیه و دیگری نشوریدن علیه مسلمانان. اینگونه حیره، توسط سپاه اسلام فتح شد.{{یادداشت|خلاصه‌ای از جریان فتح حیره، عبارت است از: حرکت خالد بن ولید به بین‌النهرین، نبرد نهر الدم، حرکت خالد با کشتی از فرات به حیره، تغییر جریان آب رود و کاهش حجم آب فرات توسط فرزندِ مرزدار حیره، به گل نشستن کشتی سپاه اسلام، حرکت خالد از خشکی و قتل فرزند مرزدار حیره، گریختن مرزدار حیره، محاصره حیره توسط خالد، مقاومت بزرگان حیره که نصارا بودند، اعتراض مردم حیره و درخواست تسلیم بزرگان در برابر سپاه اسلام، گفتگوی بزرگان حیره و خالد، برقراری صلح به شرط پرداخت جزیه و نشوریدن علیه مسلمانان.}}<ref>بلاذرى، فتوح البلدان، ص ٢۴۴؛ تاريخ طبرى، ج ۴، ص ١۴٨١ و ١۴٨٠؛ كامل ابن اثير، ج ٣، ص ١٢٧٩ و ١٢٧٨؛ دينورى، اخبار الطوال، ص ١١٧.</ref> اگر چه پس از چندی با دخالت رستم فرخزاد، سردار ایرانی، حیره را از دست داد، ولی این بار به فرماندهی ابوعبيدة بن مسعود ثقفى حیره را فتح کرد.{{یادداشت|خلاصه‌ای از این جریان:عازم شدن خالد بن ولید به شام، جانشین کردن مثن بن حارثه در حیره، اردو زدن وی در اطراف حیره، یورش اهالی منطقه به دستور و تحریک رستم فرخزاد به مسلمانان، عقب نشینی مسلمانان و رفتن به مدینه برای تجهیز سپاه، گردآوری سپاه بیشتر و اعزام آنان به فرماندهی ابوعبیده ثقفی، فتح دوباره حیره.}} <ref>فتوح البلدان، ص ١٨؛ محمد حميدالله، وثائق، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، ص ٣١٠ و ٣٠٩؛ س. ج. تقى‌زاده، از پرويز تا چنگيز، ص ٣.</ref> 
حضرت محمد (ص) پس از تشکیل حکومت،{{یادداشت|او برای فرمانروایان جهان دربارهْ رسالت خود از جانب خداوند عزوجلّ، نامه‌هایی فرستاد، نامه‌ای نیز به امیر حیره نوشت و او را به سوی اسلام فراخواند. در منابع تاریخی از پاسخ حاکم حیره به این دعوت گزارشی موجود نیست.}} از پیروز شدن مسلمانان بر امپراتوری ایران و حیره خبر داد.{{یادداشت|او حتی پیش‌گویی کرد: زنی که نامش «کرامت» است و اهل حیره می‌باشد، به عقد و ازدواج یکی از رزمندگان اسلام درخواهد آمد.}}<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ٣، ص ١٢٧٩، طبقات، واقدی، ج اول، ص ٢۴٩.</ref> در دوره عمر بن خطاب، خلیفه دوم و در جریان فتوحات وی، خالد بن ولید، سردار سپاه اسلام حیره را محاصره کرد. این محاصره در سال ۱۲ق. پس از نبرد نهر الدم{{یادداشت|به نبرد سپاه اسلام در کوت العماره فعلی، وَلَجَه و اُلیس گفته می‌شود که فتح آن‌ها توسط سپاه اسلام منجر شد.}} رخ داد. این محاصره با صلح بین اهل حیره و مسلمانان با دو شرط به سود مسلمانان به پایان رسید؛ یکی پرداخت جزیه و دیگری نشوریدن علیه مسلمانان. اینگونه حیره، توسط سپاه اسلام فتح شد.{{یادداشت|خلاصه‌ای از جریان فتح حیره، عبارت است از: حرکت خالد بن ولید به بین‌النهرین، نبرد نهر الدم، حرکت خالد با کشتی از فرات به حیره، تغییر جریان آب رود و کاهش حجم آب فرات توسط فرزندِ مرزدار حیره، به گل نشستن کشتی سپاه اسلام، حرکت خالد از خشکی و قتل فرزند مرزدار حیره، گریختن مرزدار حیره، محاصره حیره توسط خالد، مقاومت بزرگان حیره که نصارا بودند، اعتراض مردم حیره و درخواست تسلیم بزرگان در برابر سپاه اسلام، گفتگوی بزرگان حیره و خالد، برقراری صلح به شرط پرداخت جزیه و نشوریدن علیه مسلمانان.}}<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص ٢۴۴؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١۴٨١ و ١۴٨٠؛ کامل ابن اثیر، ج ٣، ص ١٢٧٩ و ١٢٧٨؛ دینوری، اخبار الطوال، ص ١١٧.</ref> اگر چه پس از چندی با دخالت رستم فرخزاد، سردار ایرانی، حیره را از دست داد، ولی این بار به فرماندهی ابوعبیدة بن مسعود ثقفی حیره را فتح کرد.{{یادداشت|خلاصه‌ای از این جریان: عازم شدن خالد بن ولید به شام، جانشین کردن مثن بن حارثه در حیره، اردو زدن وی در اطراف حیره، یورش اهالی منطقه به دستور و تحریک رستم فرخزاد به مسلمانان، عقب‌نشینی مسلمانان و رفتن به مدینه برای تجهیز سپاه، گردآوری سپاه بیشتر و اعزام آنان به فرماندهی ابوعبیده ثقفی، فتح دوباره حیره.}}<ref>فتوح البلدان، ص ١٨؛ محمد حمیدالله، وثائق، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص ٣١٠ و ٣٠٩؛ س.ج. تقی‌زاده، از پرویز تا چنگیز، ص ٣.</ref>
===ویرانی===
سعد بن ابى‌وقاص، فرمانده سپاه اسلام، پس از پیروزی در نبرد قادسيه (۱۵ق) و فتح مدائن، دنبال مقّری مناسب برای سکونت رزمندگان بود. او در چند كيلومترى حيره، طرح شهر جديدى را ريخت كه كوفه نام گرفت. بنيان اين شهر در سال ١٧ق. گذاشته شد و بر روى رسوبات استپى در كنار شاخه اصلى رود فرات و در ارتفاع حدود ٢٢ مترى از سطح درياى آزاد، در نزديكى حيره ساخته شد.<ref>سيد حسين بن السيد احمد البراقى النجفى، تاريخ كوفه، حرره و اضاف اليه: سيد محمدصادق بحرالعلوم، ص ١١۴ و ١١٣؛ كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ٨۴ و ٨٣.</ref>


با تأسيس كوفه، حيات سياسى و اجتماعى حيره در مسير زوال افتاد و آبادانى در آن كاستى گرفت و در اوايل حكومت معتضد عباسى كاملاً ويران شد. مسعودى، تاریخ‌نگار در کتاب مروج الذهب که سال ۳۳۲ق. تألیف شده، از ویرانی کامل حیره در زمان نگاشتن کتاب گزارش داده است.{{یادداشت|«با وجود متروك گرديدن حيره، اين شهر به دليل لطافت هوا، جاذبه‌هاى اقليمى و نزديكى به خورنق و نجف، عده‌اى از حاكمان عباسى در آن به سر مى‌بردند اما اكنون (زمان تأليف كتاب: سال ٣٣٢ق) جز بوم (جغد) و انعكاس صوت افراد، كسى آن‌جا نمى‌باشد.»}}<ref>مسعودى، مروج الذهب، ج اول، ص ۴۶۵.</ref> برخی گفته‌اند براى برپايى ستون‌هاى مسجد كوفه از سنگ‌هاى قصرهاى حيره استفاده كردند.<ref>لسترنج، جغرافياى تاريخى سرزمين‌هاى خلافت شرقى، ترجمه محمود عرفان، ص ٨٢ و ٨١.</ref>
=== ویرانی ===
سعد بن ابی‌وقاص، فرمانده سپاه اسلام، پس از پیروزی در نبرد قادسیه (۱۵ق) و فتح مدائن، دنبال مقّری مناسب برای سکونت رزمندگان بود. او در چند کیلومتری حیره، طرح شهر جدیدی را ریخت که کوفه نام گرفت. بنیان این شهر در سال ۱۷ق. گذاشته شد و بر روی رسوبات استپی در کنار شاخه اصلی رود فرات و در ارتفاع حدود ۲۲ متری از سطح دریای آزاد، در نزدیکی حیره ساخته شد.<ref>سید حسین بن السید احمد البراقی النجفی، تاریخ کوفه، حرره و اضاف الیه: سید محمدصادق بحرالعلوم، ص ١١۴ و ١١٣؛ کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ٨۴ و ٨٣.</ref>


==نظام سیاسی==
با تأسیس کوفه، حیات سیاسی و اجتماعی حیره در مسیر زوال افتاد و آبادانی در آن کاستی گرفت و در اوایل حکومت معتضد عباسی کاملاً ویران شد. مسعودی، تاریخ‌نگار در کتاب مروج الذهب که سال ۳۳۲ق. تألیف شده، از ویرانی کامل حیره در زمان نگاشتن کتاب گزارش داده‌است.{{یادداشت|«با وجود متروک گردیدن حیره، این شهر به دلیل لطافت هوا، جاذبه‌های اقلیمی و نزدیکی به خورنق و نجف، عده‌ای از حاکمان عباسی در آن به سر می‌بردند اما اکنون (زمان تألیف کتاب: سال ۳۳۲ق) جز بوم (جغد) و انعکاس صوت افراد، کسی آن‌جا نمی‌باشد.»}}<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج اول، ص ۴۶۵.</ref> برخی گفته‌اند برای برپایی ستون‌های مسجد کوفه از سنگ‌های قصرهای حیره استفاده کردند.<ref>لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ص ٨٢ و ٨١.</ref>


حاکمان حیره، بيست و چند نفر از لخميان، بنى نصر، غسّانيان، تميم، كِنده و ايرانىان كه بوده‌اند. این افراد در مجموع ۵۲۲ سال و چند ماه حکومت کرده‌اند.<ref>مسعودى، التنبيه والاشراف، ص ١۶٧.</ref> بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال دست اعراب بنى‌لَخم بوده است. آن‌ها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى ميان ايران و اعراب پديد آورده و از تجاوز قبلیه‌های بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند.<ref>حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩؛ عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref> امیران معروف لخمی عبارتند از:
== نظام سیاسی ==


*نُعمان اول: معروف به «اعور» بوده و با يزدگرد اول، حاكم ساسانى معاصر بود. گويند قصر خورنق را او ساخت كه پرورشگاه «بهرام گور» گرديد؛ ولى در سال‌های پایانی زندگی از فرمانروايى كناره‌گيرى كرده، جامه زهد پوشيد و به سير و سياحت پرداخت.
حاکمان حیره، بیست و چند نفر از لخمیان، بنی نصر، غسّانیان، تمیم، کِنده و ایرانیان که بوده‌اند. این افراد در مجموع ۵۲۲ سال و چند ماه حکومت کرده‌اند.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ص ١۶٧.</ref> بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال دست اعراب بنی‌لَخم بوده‌است. آن‌ها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروایان ساسانی حمایت می‌شدند؛ زیرا لَخمیان سدّی میان ایران و اعراب پدید آورده و از تجاوز قبلیه‌های بدوی به مرزهای ایران جلوگیری می‌کردند.<ref>حمزه بن حسن اصفهانی سنی مسلوک الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دینوری، ص ١٠٩؛ عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref> امیران معروف لخمی عبارتند از:
*پسر نعمان اول: او اميرى با همت، سخت‌كوش و مقتدر معرفى شده است که در جنگ بين ايران و روم فداكارى فوق‌العاده‌اى از خود بروز داد.
* نُعمان اول: معروف به «اعور» بوده و با یزدگرد اول، حاکم ساسانی معاصر بود. گویند قصر خورنق را او ساخت که پرورشگاه «بهرام گور» گردید؛ ولی در سال‌های پایانی زندگی از فرمانروایی کناره‌گیری کرده، جامه زهد پوشید و به سیر و سیاحت پرداخت.
*منذر سوم: وی را با شكوه و جلال معرفی كرده‌اند.<ref>عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref>
* پسر نعمان اول: او امیری با همت، سخت‌کوش و مقتدر معرفی شده‌است که در جنگ بین ایران و روم فداکاری فوق‌العاده‌ای از خود بروز داد.
*نُعمان سوم: وی واپسين امیر از دودمان لَخميان است كه از ۵٩٢ تا ۶١۴م. حكومت كرد. او در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد.<ref>اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>
* منذر سوم: وی را با شکوه و جلال معرفی کرده‌اند.<ref>عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref>
* نُعمان سوم: وی واپسین امیر از دودمان لَخمیان است که از ۵۹۲ تا ۶۱۴م. حکومت کرد. او در برابر شاهان ایران روش مستقلی در پیش گرفت و در برابر خواسته‌های آنان سر تسلیم فرود نمی‌آورد.<ref>اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>


==حیره و دیگر دولت‌ها==
== حیره و دیگر دولت‌ها ==


===شیوخ غسّانی===
=== شیوخ غسّانی ===
شيوخ غسّانى از سده سوم تا هفتم ميلادى در شمال شرقى شبه جزيره عربستان و اطراف پالميرا{{یادداشت|از توابع شام}} با حمايت بيزانس{{یادداشت|روم شرقى}} فرمانروايى مى‌كردند. شیوخ غسانی، روميان را در برابر یورش اعراب باديه حفظ مى‌كردند و در جنگ‌ها اين امپراتورى را يارى مى‌دادند. غسّانى‌ها با اميران لَخمى حيره در رقابت و نزاع دائمى بودند. در نيمه سده ششم ميلادى، لَخميان در اطراف حلب از غسّانى‌ها شكست خوردند و نفوذ سياسى و اجتماعى خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ويل دورانت تاريخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاريخ يعقوبى، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>
شیوخ غسّانی از سده سوم تا هفتم میلادی در شمال شرقی شبه جزیره عربستان و اطراف پالمیرا{{یادداشت|از توابع شام}} با حمایت بیزانس{{یادداشت|روم شرقی}} فرمانروایی می‌کردند. شیوخ غسانی، رومیان را در برابر یورش اعراب بادیه حفظ می‌کردند و در جنگ‌ها این امپراتوری را یاری می‌دادند. غسّانی‌ها با امیران لَخمی حیره در رقابت و نزاع دائمی بودند. در نیمه سده ششم میلادی، لَخمیان در اطراف حلب از غسّانی‌ها شکست خوردند و نفوذ سیاسی و اجتماعی خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاریخ یعقوبی، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>


===دولت بنی کِنده===
=== دولت بنی کِنده ===
دولت بنى‌كِنده، چندى در حَضرَموت يمن استقرار داشت و در نيمه سده پنجم ميلادى قلمرو خود را تا نَجد، در شبه‌جزيره عربستان گسترش داد. حارث بن عمرو كندى، با قبول عقايد انحرافى مزدكى كه از جانب قباد، فرمانرواى وقت ايران حمايت مى‌شد، امارت حيره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشيروان حيره دوباره به دست امراى لَخمى افتاد.<ref>احسان يارشاطر و ديگران، تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى دولت ساسانيان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>
دولت بنی‌کِنده، چندی در حَضرَموت یمن استقرار داشت و در نیمه سده پنجم میلادی قلمرو خود را تا نَجد، در شبه‌جزیره عربستان گسترش داد. حارث بن عمرو کندی، با قبول عقاید انحرافی مزدکی که از جانب قباد، فرمانروای وقت ایران حمایت می‌شد، امارت حیره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشیروان حیره دوباره به دست امرای لَخمی افتاد.<ref>احسان یارشاطر و دیگران، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>


===دولت حمیریان===
=== دولت حمیریان ===
دولت حميريان كه در يمن استقرار داشت و حتى كِندى‌ها زير نظر آنان بودند، با لَخميان حيره مناسباتى داشتند. مُنذر، حاكم حيره با ذونُواس حِميرى متحد شده، موفق شد تا تلاش بيزانس براى دست‌يابى به اتحاد حِمير و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبيان، در آفريقاى شرقى را برهم زند.<ref>نينا پيگولوسكايا، اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>
دولت حمیریان که در یمن استقرار داشت و حتی کِندی‌ها زیر نظر آنان بودند، با لَخمیان حیره مناسباتی داشتند. مُنذر، حاکم حیره با ذونُواس حِمیری متحد شده، موفق شد تا تلاش بیزانس برای دست‌یابی به اتحاد حِمیر و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبیان، در آفریقای شرقی را برهم زند.<ref>نینا پیگولوسکایا، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>


===ساسانیان===
=== ساسانیان ===
ساسانيان در صدد بودند تا با وساطت لَخميان، از حواشى بيابان حراست کرده و نفوذ سياسى خود را در غرب شبه‌جزيره عربستان گسترش دهند. چنين مى‌نمايد كه ايران به عنوان بخشى از مبارزه‌اش با بيزانس، از قبل از سده ششم ميلادى مى‌كوشيد از طريق مسير فرهنگى تجارى حيره-مكه در مكه و يثرب{{یادداشت}} اعمال نفوذ كند و اینگونه با نفوذ قبلیه‌های قدرتمند حجاز و يمن مقابله نمايد.<ref>تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى ساسانيان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>
ساسانیان در صدد بودند تا با وساطت لَخمیان، از حواشی بیابان حراست کرده و نفوذ سیاسی خود را در غرب شبه‌جزیره عربستان گسترش دهند. چنین می‌نماید که ایران به عنوان بخشی از مبارزه‌اش با بیزانس، از قبل از سده ششم میلادی می‌کوشید از طریق مسیر فرهنگی تجاری حیره-مکه در مکه و یثرب{{یادداشت}} اعمال نفوذ کند و اینگونه با نفوذ قبلیه‌های قدرتمند حجاز و یمن مقابله نماید.<ref>تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>


==دین و فرهنگ==
== دین و فرهنگ ==
حيره و توابعش كشور گسترده‌ای بود كه از سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت. اين قلمرو گسترده و تنوع قومى و قبيله‌اى آن، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشته بود.<ref name=":3" /> در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ برای نمونه، عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد.<ref name=":4">ابن واضح يعقوبى، البلدان، ص ١۵٣؛ كريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ص ٢١٠.</ref> با این همه، بیشتر ساکنان حیره مسيحيان نسطورى بودند.<ref name=":2" /> آزار مسیحیان توسط ذونواسِ يهودى و فتنه مَزدكى در دوره قباد،‌ فرمانروای ایران که باعث تشنج‌هايى در سرزمين حيره شد بخشی از رویدادهای فرهنگی حیره است.<ref name=":4" /> زبان‌های گوناگونی در حیره جریان داشته‌ است. زبان دينى و فرهنگى مسیحیان نسطوری «سُريانى» بود. آن‌ها خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.<ref name=":2" /> از نظر معماری، سبك ايرانى همراه با رنگ و بوى بابلى كه صبغه‌اى از عناصر يونانى نيز در آن ديده مى‌شد، در سبك معمارى حيره و اطراف آن آشكار بود.<ref>فتوح البلدان، ص ٢٧۵؛ كوفه پيدايش شهر سالامى، ص ٨٢ و ١١٣.</ref>
حیره و توابعش کشور گسترده‌ای بود که از سواحل جنوبی فرات تا بادیةالشام، واقع در غرب عراق کنونی را دربر می‌گرفت. این قلمرو گسترده و تنوع قومی و قبیله‌ای آن، بر شبکه روابط اجتماعی و فرهنگ این سرزمین اثر گذاشته بود.<ref name=":3"/> در حیره گرایش‌های گوناگون فرقه‌ای وجود داشت؛ برای نمونه، عمرو بن عُدی، پادشاه عرب حیره از فرقه مانویان حمایت می‌کرد.<ref name=":4">ابن واضح یعقوبی، البلدان، ص ١۵٣؛ کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ص ٢١٠.</ref> با این همه، بیشتر ساکنان حیره مسیحیان نسطوری بودند.<ref name=":2"/> آزار مسیحیان توسط ذونواسِ یهودی و فتنه مَزدکی در دوره قباد، فرمانروای ایران که باعث تشنج‌هایی در سرزمین حیره شد بخشی از رویدادهای فرهنگی حیره است.<ref name=":4"/> زبان‌های گوناگونی در حیره جریان داشته‌است. زبان دینی و فرهنگی مسیحیان نسطوری «سُریانی» بود. آن‌ها خواندن و نوشتن می‌دانستند و برخی افراد که با حیره در ارتباط بودند، الفبای زبان عربی را که به تازگی مراحل تکامل خود را طی می‌کرد، به حجاز بردند.<ref name=":2"/> از نظر معماری، سبک ایرانی همراه با رنگ و بوی بابلی که صبغه‌ای از عناصر یونانی نیز در آن دیده می‌شد، در سبک معماری حیره و اطراف آن آشکار بود.<ref>فتوح البلدان، ص ٢٧۵؛ کوفه پیدایش شهر سالامی، ص ٨٢ و ١١٣.</ref>


آنچه نقش مؤثر سیاسی-اجتماعی حیره را اثبات می‌کند عبارت است از: موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبیله‌ها.<ref name=":3" />
آنچه نقش مؤثر سیاسی-اجتماعی حیره را اثبات می‌کند عبارت است از: موقعیت حیره به عنوان مرکز سیاسی قبایل عرب، اعتبار فرمانروایان آن، شهرت لَخمیان، نظام دولتی و روابط گسترده با دیگر سرزمین‌ها و قبیله‌ها.<ref name=":3"/>
==حیره در حکومت امام علی(ع)==
امام علی(ع) پایتخت حکومت را از مدینه به کوفه انتقال داد. حیره تقریبا در فاصله شش کیلومتری کوفه قرار داشت. از این روی، حیره به علت نزدیکی به پایتخت وارد رویدادهای نوی شد. امام(ع)، قرظه بن کعب انصارى{{یادداشت|وی از شخصيت‌هاى برجسته صدر اسلام بود كه در غزوه‌هاى بدر و اُحُد حضور داشت. حضرت على (عليه السلام) پرچم انصار را در جنگ صفين به او سپرد و در زمان خليفه دوم، سرزمين رى توسط وى فتح شد. در جنگ نهروان نيز امام را همراهى مى‌كرد.}} را به عنوان كارگزار بهقباذات (مناطقى از حيره)، تعيين کرد.<ref>اخبار الطوال، ص ١۵٣؛ نصر بن مزاحم منقدى، پيكار صفين ص ١٢.</ref> امام(ع) در نامه‌ای به قرظه دستور داده نهری را که در حوزه استحفاظی او خشک شده و متعلق به کافران ذمّی است احیا کند.{{یادداشت|«مردانى از ذمّيان حوزه مأموريت تو، نهرى را در زمين خود نام بُردند كه بى‌اثر گرديده و زير خاك رفته است كه مسلمانان عهده‌دار احياى آن مى‌باشند؛ پس تو و ايشان بنگريد. سپس نهر را آباد ساز كه اگر احيا شود و آنان توانا گردند، نزد من بهتر است تا بيرون روند يا اين‌كه در اصلاح و احياى سرزمين‌ها ناتوان باشند و كوتاهى كنند.»}}<ref>تاريخ يعقوبى، ح ٢، ص ١١٨.</ref>  


خَريت بن راشد، یکی از سران خوارج شورشى برپا كرد. امام علی(ع) طی بخشنامه‌اى از همه كارگزاران خود خواست در صورتى كه با او برخورد كردند، گزارش دهند. قرظة بن كعب پيكى را همراه نامه‌اى نزد وی فرستاد و امام را از برخى تنش‌هاى سياسى كه خَريت بن راشد در حيره به وجود آورده بود، آگاه كرد.<ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحديد، ح ٣، ص ١٣١.</ref> او به حضرت گزارش داد كه خريت بن راشد و حاميانش به سوى نِفْر رفته، مرد تازه‌مسلمانى را کشته و مخالف مشركى را امان داده‌اند. امام علی(ع) پاسخ نامه او را داده{{یادداشت|متن نامه: «اما بعد، از مضمون نامه و آن‌چه دربارهْ گروهى كه از قلمرو تو گذشته‌اند و مسلمانان نيكوكارى را كشته و مشركى را امان داده‌اند گفته بودى، آگاه شدم. اينها افرادى هستند كه شيطان فريبشان داده و گمراه گرديده‌اند. پس بر سر كارت باش و خراج گردآورى شده را بفرست؛ زيرا تو فرمان‌بُردار و نيك‌خواه هستى.»}}<ref>الغارات، ص ٢٢٨؛ شرح نهج‌البلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref>و نامه‌اى براى زياد بن حفصه نوشت و از وى خواست تا شورشيان را تعقيب كرده، اگر آنان را دستگير كرد، به كوفه نزد حضرت بفرستد و در صورتى كه سر برتافتند، با آنان به ستيز برخيزد. امام(ع) آن‌ها را منحرفانی خواند که از حق فاصله گرفته، مرتكب قتل شده و در راه‌هاى سواد (حيره و توابع) هراس ايجاد كرده‌اند.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج ٣٣، ص ۴٠٨؛ شرح نهج‌البلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref>
== حیره در حکومت امام علی (ع) ==
امام علی (ع) پایتخت حکومت را از مدینه به کوفه انتقال داد. حیره تقریباً در فاصله شش کیلومتری کوفه قرار داشت. از این روی، حیره به علت نزدیکی به پایتخت وارد رویدادهای نوی شد. امام (ع)، قرظه بن کعب انصاری{{یادداشت|وی از شخصیت‌های برجسته صدر اسلام بود که در غزوه‌های بدر و اُحُد حضور داشت. حضرت علی (علیه السلام) پرچم انصار را در جنگ صفین به او سپرد و در زمان خلیفه دوم، سرزمین ری توسط وی فتح شد. در جنگ نهروان نیز امام را همراهی می‌کرد.}} را به عنوان کارگزار بهقباذات (مناطقی از حیره)، تعیین کرد.<ref>اخبار الطوال، ص ١۵٣؛ نصر بن مزاحم منقدی، پیکار صفین ص ١٢.</ref> امام (ع) در نامه‌ای به قرظه دستور داده نهری را که در حوزه استحفاظی او خشک شده و متعلق به کافران ذمّی است احیا کند.{{یادداشت|«مردانی از ذمّیان حوزه مأموریت تو، نهری را در زمین خود نام بُردند که بی‌اثر گردیده و زیر خاک رفته‌است که مسلمانان عهده‌دار احیای آن می‌باشند؛ پس تو و ایشان بنگرید. سپس نهر را آباد ساز که اگر احیا شود و آنان توانا گردند، نزد من بهتر است تا بیرون روند یا این‌که در اصلاح و احیای سرزمین‌ها ناتوان باشند و کوتاهی کنند.»}}<ref>تاریخ یعقوبی، ح ٢، ص ١١٨.</ref>


معاوية بن ابى‌سفيان وقتی از اختلاف پدید آمده در عراق با خبر شد، تصميم گرفت با ايجاد ناامنى، آشفتگى بين‌النهرين را افزایش دهد. ضحاك بن قيس،{{یادداشت|وی در جنگ صفين با معاویه همراه گرديده و پس از هلاكت زياد بن اميه، از سوى معاويه، والى كوفه شده و تا سال ۵٧ق. امارت كوفه و توابع را عهده‌دار بود.}}<ref>عزيزالله عطاردى، اعلام كتاب الغارات، ص ۴۵٠ و ۴۴٩.</ref> را با چهار هزار نفر مأمور کرد تا اطراف كوفه را مورد تاخت و تاز قرار دهد، ولى به شهر كوفه وارد نشوند. ضحاك به عراق آمد و به اطراف شهر حيره يورش برد. او به کاروان حاجیان حمله برده، وسایلشان را غارت کرد و برادرزاده عبدالله بن مسعود، صحابى حضرت محمد(ص) را به شهادت رساند. گزارش دستبُرد وى از حيره و توابع، به امام(ع) رسيد. امام(ع) در مسجد كوفه در خطبه‌اى مردم را براى سركوبى و دستگيرى ضحاك بسيج كرد. در آغاز كسى پاسخ امام را نداد. امام از پراكندگى و سُست عنصرى آنان زبان گلايه گشود و تنها، پاى پياده از كوفه خارج شده و به سوى حيره حركت كرد. پس از این اقدام، حدود چهار هزار نفر گرد آمدند. امام، حجر بن عدى كندى را فرمانده آنان قرار داد تا ضحاك را تعقيب و مجازات كنند. حُجر در حالت جنگ‌وگريز به جست‌وجوى وی پرداخت تا در ناحيه تدمير به او رسيد و وى را متوقف ساخت و ساعت‌ها با هم جنگيدند. از ياران ضحاك نوزده نفر و از نيروهاى حُجر دو تن كشته شدند و ضحاك شب‌هنگام گريخت.<ref>الغارات، ص ١۶٠ - ١۵٩؛ فرازى از خطبه ٢٩ نهج‌البلاغه؛ تاريخ طبرى، ج ۴، ص ١٠۴؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴.</ref> «حیره» به همین مناسبت در نامه‌نگاری عقیل بن ابی‌طالب و امام علی(ع) نیز ذکر شده است. عقیل در این نامه از آزادی عمل ضحاک در یورش به اطراف حیره و یاری نکردن پیروان امام علی(ع) در مقابله با او تعجب کرده است. امام(ع) در پاسخ، ضحاک و اقدام او را حقیر دانسته و عقیل را از اعزام لشکر کوفه با خبر کرده است.{{یادداشت|نامه عقیل: «در مكه بودم كه از مردمش شنيدم فرزند قيس بر حيره حمله بُرده و هرچه خواسته، اموال مردم اين سامان را تاراج كرده و بدون آن‌كه آسيبى به وى وارد شود، بازگشته است و اين ضحاك كيست؟ زبون بى‌ريشه‌اى چون گياه هرزى فاقد ارزش در بيابان. وقتى خبر يورش او را به حيره شنيدم با خود گفتم: مگر شيعيان و يارانت، تو را رها كرده‌اند؟!» پاسخ امام(ع): «نامه‌ات همراه عبدالرحمن بن عبيد ازدى رسيد. گفته بودى ضحاك بن قيس بر مردم حيره حمله برده است. ضحاك بسى كمتر و حقيرتر از آن است كه بخواهد در حيره توقفى داشته باشد در اين منطقه تشنج‌آفرينى كند) ؛ بلكه او با چند سوار آمد، آهنگ سماوه (از توابع حيره) نمود و بر واقعه، شِراف و قسطنقطانه و حوالى آن گذاشت. من سپاهى عظيم از مسلمانان را بر سرش فرستادم. چون خبر به او رسيد، گريخت؛ اما با آن‌كه دور شده بود، به وى رسيدند و خورشيد نزديك غروب بود كه ميان دو گروه پيكارى درگرفت، ولى ضحاك و يارانش تاب شمشيرهاى ما را نياوردند و پا به گريز نهادند؛ درحالى‌كه نوزده تن از يارانش كشته شدند. باقى با دل خسته و تن فرسوده، بعد از آن‌كه كارشان به جان رسيده بود و جز رمقى بيش نداشتند، بعد از رنج فراوان نجات يافتند.»}}<ref>ابن قتيبه دينورى، الامامة و السياسية، ج اول، ص ١۵٣؛ انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴؛ الغارات، ص ١۶١.</ref>
خَریت بن راشد، یکی از سران خوارج شورشی برپا کرد. امام علی (ع) طی بخشنامه‌ای از همه کارگزاران خود خواست در صورتی که با او برخورد کردند، گزارش دهند. قرظة بن کعب پیکی را همراه نامه‌ای نزد وی فرستاد و امام را از برخی تنش‌های سیاسی که خَریت بن راشد در حیره به وجود آورده بود، آگاه کرد.<ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ح ٣، ص ١٣١.</ref> او به حضرت گزارش داد که خریت بن راشد و حامیانش به سوی نِفْر رفته، مرد تازه‌مسلمانی را کشته و مخالف مشرکی را امان داده‌اند. امام علی (ع) پاسخ نامه او را داده{{یادداشت|متن نامه: «اما بعد، از مضمون نامه و آنچه دربارهْ گروهی که از قلمرو تو گذشته‌اند و مسلمانان نیکوکاری را کشته و مشرکی را امان داده‌اند گفته بودی، آگاه شدم. اینها افرادی هستند که شیطان فریبشان داده و گمراه گردیده‌اند. پس بر سر کارت باش و خراج گردآوری شده را بفرست؛ زیرا تو فرمان‌بُردار و نیک‌خواه هستی.»}}<ref>الغارات، ص ٢٢٨؛ شرح نهج‌البلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref>و نامه‌ای برای زیاد بن حفصه نوشت و از وی خواست تا شورشیان را تعقیب کرده، اگر آنان را دستگیر کرد، به کوفه نزد حضرت بفرستد و در صورتی که سر برتافتند، با آنان به ستیز برخیزد. امام (ع) آن‌ها را منحرفانی خواند که از حق فاصله گرفته، مرتکب قتل شده و در راه‌های سواد (حیره و توابع) هراس ایجاد کرده‌اند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٣، ص ۴٠٨؛ شرح نهج‌البلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref>


امام علی(ع) سپاه خود را در محلى بين حيره و كوفه كه «جَرَعه» نام داشت، بسيج و تجهيز مى‌كرد. این از گزارش ابن هلال ثقفى، درباره تجهیز لشکر کوفه برای کمک به محمد بن ابی‌بکر، حاکم مصر فهمیده می‌شود.{{یادداشت|امام علی(ع) با شماری از افراد، از كوفه بيرون رفت و در جايى ميان حيره و كوفه لشكرگاه برپا كرد. حضرت على (عليه السلام) وى و سپاهيانش را كه دوهزار نفر بودند، تا حدود حيره همراهى كرد. مالك با اين نيروها چند شبانه‌روز طى طريق كرده بود كه خبر شهادت محمد بن ابوبكر به امام رسيد. امام نيز عبدالرحمن بن شُريح شامى را از پى مالك فرستاد و او را از راه بازگردانيد.}}<ref>ابن هلال ثقفى، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.</ref>
معاویة بن ابی‌سفیان وقتی از اختلاف پدید آمده در عراق با خبر شد، تصمیم گرفت با ایجاد ناامنی، آشفتگی بین‌النهرین را افزایش دهد. ضحاک بن قیس،{{یادداشت|وی در جنگ صفین با معاویه همراه گردیده و پس از هلاکت زیاد بن امیه، از سوی معاویه، والی کوفه شده و تا سال ۵۷ق. امارت کوفه و توابع را عهده‌دار بود.}}<ref>عزیزالله عطاردی، اعلام کتاب الغارات، ص ۴۵٠ و ۴۴٩.</ref> را با چهار هزار نفر مأمور کرد تا اطراف کوفه را مورد تاخت و تاز قرار دهد، ولی به شهر کوفه وارد نشوند. ضحاک به عراق آمد و به اطراف شهر حیره یورش برد. او به کاروان حاجیان حمله برده، وسایلشان را غارت کرد و برادرزاده عبدالله بن مسعود، صحابی حضرت محمد (ص) را به شهادت رساند. گزارش دستبُرد وی از حیره و توابع، به امام (ع) رسید. امام (ع) در مسجد کوفه در خطبه‌ای مردم را برای سرکوبی و دستگیری ضحاک بسیج کرد. در آغاز کسی پاسخ امام را نداد. امام از پراکندگی و سُست عنصری آنان زبان گلایه گشود و تنها، پای پیاده از کوفه خارج شده و به سوی حیره حرکت کرد. پس از این اقدام، حدود چهار هزار نفر گرد آمدند. امام، حجر بن عدی کندی را فرمانده آنان قرار داد تا ضحاک را تعقیب و مجازات کنند. حُجر در حالت جنگ‌وگریز به جست‌وجوی وی پرداخت تا در ناحیه تدمیر به او رسید و وی را متوقف ساخت و ساعت‌ها با هم جنگیدند. از یاران ضحاک نوزده نفر و از نیروهای حُجر دو تن کشته شدند و ضحاک شب‌هنگام گریخت.<ref>الغارات، ص ١۶٠ - ١۵٩؛ فرازی از خطبه ٢٩ نهج‌البلاغه؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١٠۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴.</ref> «حیره» به همین مناسبت در نامه‌نگاری عقیل بن ابی‌طالب و امام علی (ع) نیز ذکر شده‌است. عقیل در این نامه از آزادی عمل ضحاک در یورش به اطراف حیره و یاری نکردن پیروان امام علی (ع) در مقابله با او تعجب کرده‌است. امام (ع) در پاسخ، ضحاک و اقدام او را حقیر دانسته و عقیل را از اعزام لشکر کوفه با خبر کرده‌است.{{یادداشت|نامه عقیل: «در مکه بودم که از مردمش شنیدم فرزند قیس بر حیره حمله بُرده و هرچه خواسته، اموال مردم این سامان را تاراج کرده و بدون آن‌که آسیبی به وی وارد شود، بازگشته است و این ضحاک کیست؟ زبون بی‌ریشه‌ای چون گیاه هرزی فاقد ارزش در بیابان. وقتی خبر یورش او را به حیره شنیدم با خود گفتم: مگر شیعیان و یارانت، تو را رها کرده‌اند؟!» پاسخ امام (ع): «نامه‌ات همراه عبدالرحمن بن عبید ازدی رسید. گفته بودی ضحاک بن قیس بر مردم حیره حمله برده‌است. ضحاک بسی کمتر و حقیرتر از آن است که بخواهد در حیره توقفی داشته باشد (و در این منطقه تشنج‌آفرینی کند)؛ بلکه او با چند سوار آمد، آهنگ سماوه (از توابع حیره) نمود و بر واقعه، شِراف و قسطنقطانه و حوالی آن گذاشت. من سپاهی عظیم از مسلمانان را بر سرش فرستادم. چون خبر به او رسید، گریخت؛ اما با آن‌که دور شده بود، به وی رسیدند و خورشید نزدیک غروب بود که میان دو گروه پیکاری درگرفت، ولی ضحاک و یارانش تاب شمشیرهای ما را نیاوردند و پا به گریز نهادند؛ درحالی‌که نوزده تن از یارانش کشته شدند. باقی با دل خسته و تن فرسوده، بعد از آن‌که کارشان به جان رسیده بود و جز رمقی بیش نداشتند، بعد از رنج فراوان نجات یافتند.»}}<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسیة، ج اول، ص ١۵٣؛ انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴؛ الغارات، ص ١۶١.</ref>


گزارش‌هایی از حضور امام علی(ع) در شهر حیره وجود دارد. برای نمونه از پدر هارون بن عنتره نقل شده که امام(ع) را در حیره، کنار خورنق، با حوله‌ای کهنه و فرسوده بر روی دوش دیده که از سرمای زمستان به خود می‌لرزیده است. وقتی به او پیشنهاد داده از بیت‌المال که خدا برای او بهره‌ای قرار داده، بردارد، این پاسخ امام(ع) را شنیده است:‌ «به خدا سوگند از اموال شما اهالى كوفه چيزى ذخيره نكرده‌ام و اين حوله را هم با خود از مدينه آورده‌ام.»<ref>سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص ١٠٨، على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref>
امام علی (ع) سپاه خود را در محلی بین حیره و کوفه که «جَرَعه» نام داشت، بسیج و تجهیز می‌کرد. این از گزارش ابن هلال ثقفی، دربارهٔ تجهیز لشکر کوفه برای کمک به محمد بن ابی‌بکر، حاکم مصر فهمیده می‌شود.{{یادداشت|امام علی (ع) با شماری از افراد، از کوفه بیرون رفت و در جایی میان حیره و کوفه لشکرگاه برپا کرد. حضرت علی (علیه السلام) وی و سپاهیانش را که دوهزار نفر بودند، تا حدود حیره همراهی کرد. مالک با این نیروها چند شبانه‌روز طی طریق کرده بود که خبر شهادت محمد بن ابوبکر به امام رسید. امام نیز عبدالرحمن بن شُریح شامی را از پی مالک فرستاد و او را از راه بازگردانید.}}<ref>ابن هلال ثقفی، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.</ref>


==حیره و قیام مختار==
گزارش‌هایی از حضور امام علی (ع) در شهر حیره وجود دارد. برای نمونه از پدر هارون بن عنتره نقل شده که امام (ع) را در حیره، کنار خورنق، با حوله‌ای کهنه و فرسوده بر روی دوش دیده که از سرمای زمستان به خود می‌لرزیده‌است. وقتی به او پیشنهاد داده از بیت‌المال که خدا برای او بهره‌ای قرار داده، بردارد، این پاسخ امام (ع) را شنیده‌است: «به خدا سوگند از اموال شما اهالی کوفه چیزی ذخیره نکرده‌ام و این حوله را هم با خود از مدینه آورده‌ام.»<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص ١٠٨، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref>
مختار بن ابوعبيد ثقفى، در سال ۶۶ق. قيام كرد. او برای گرفتن کوفه، در اولين مرحله، اردوى خود را در منطقه سبخه، بین حیره و نجف{{یادداشت|سبخه پهنه‌اى خشك و نمك‌زار يا به نقلى مردابى بود كه در بعضى فصول طغيان آب فرات آن را به زير خود فرو برده، از آب پر می‌شد و نى‌هاى خودرو در آن مى‌روييد.}} مستقر کرد. مختار در اين قلمرو با چهار هزار مرد جنگى در برابر نيروى دوهزار نفرى امير كوفه موضع گرفت. منطقه نبرد از چنان موقعيتى برخوردار بود كه مى‌توانست اين سپاه بزرگ را در خود جاى دهد و در عين حال، عقب‌نشينى و كمك‌رسانى يا حتى فرار نيروها را به بيرون از منطقه نبرد امكان‌پذير سازد.<ref>كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ٢٧٣ و ٢٧٢.</ref>


مختار پس از گرفتن کوفه و احاطه بر اوضاع آن، به انتصاب و اعزام واليان در قلمرو خود پرداخت. در آن زمان مناطقى كه از رود فرات و نهرهاى آن سيراب مى‌شدند، به «بهقباذات» موسوم بودند. حيره و برخى توابعش نيز جزو بهقباذات سُفلى قرار مى‌گرفت كه مختار حبيب بن منقذ ثورى را به سمت فرماندارى اين منطقه تعيين كرد.<ref>ياقوت حموى، معجم البلدان، ج اول، ص ۵١۶؛ سيد ابوفاضل رضوى اردكانى، ماهيت قيام مختار، ص ٣٩٠.</ref>
== حیره و قیام مختار ==
مختار بن ابوعبید ثقفی، در سال ۶۶ق. قیام کرد. او برای گرفتن کوفه، در اولین مرحله، اردوی خود را در منطقه سبخه، بین حیره و نجف{{یادداشت|سبخه پهنه‌ای خشک و نمک‌زار یا به نقلی مردابی بود که در بعضی فصول طغیان آب فرات آن را به زیر خود فرو برده، از آب پر می‌شد و نی‌های خودرو در آن می‌رویید.}} مستقر کرد. مختار در این قلمرو با چهار هزار مرد جنگی در برابر نیروی دوهزار نفری امیر کوفه موضع گرفت. منطقه نبرد از چنان موقعیتی برخوردار بود که می‌توانست این سپاه بزرگ را در خود جای دهد و در عین حال، عقب‌نشینی و کمک‌رسانی یا حتی فرار نیروها را به بیرون از منطقه نبرد امکان‌پذیر سازد.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ٢٧٣ و ٢٧٢.</ref>


==حیره و قیام زید بن علی(ع)==
مختار پس از گرفتن کوفه و احاطه بر اوضاع آن، به انتصاب و اعزام والیان در قلمرو خود پرداخت. در آن زمان مناطقی که از رود فرات و نهرهای آن سیراب می‌شدند، به «بهقباذات» موسوم بودند. حیره و برخی توابعش نیز جزو بهقباذات سُفلی قرار می‌گرفت که مختار حبیب بن منقذ ثوری را به سمت فرمانداری این منطقه تعیین کرد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج اول، ص ۵١۶؛ سید ابوفاضل رضوی اردکانی، ماهیت قیام مختار، ص ٣٩٠.</ref>
زيد بن على(ع) در سال ١٢٢ق. در شهر كوفه عليه امویان و مروانیان قيام كرد. اين زمان با خلافت هشام بن عبدالملك مقارن بود. يوسف بن عمر ثقفى كه امير كوفه بود، به دليل فعاليت‌هاى انقلابى زيد در اين شهر، كوفه را براى اقامت خود مناسب نديد و از شهر بيرون رفت و در حيره، با قواى خود بر تپه‌اى موضع گرفت و رَيان بن سلمه اراشى را با دو هزار نفر به جنگ با زید بن علی(ع) فرستاد. سپاه ريان در حيره استقرار يافت تا آن‌كه قواى شامى از راه رسيد و به آنان پيوست. درگيرى شديدى بين آنان و نيروهاى زيد درگرفت. عمده نبرد در مناطقى بين حيره و كوفه روى داد. هنگامى كه قيام زيد سركوب شد و زید به شهادت رسيد و امیر کوفه مطمئن شد كه آشفتگى‌هاى كوفه رو به پايان است، از حیره به كوفه بازگشت و بر بالاى منبر رفت و به مذمت كوفيان پرداخت و آنان را كه با اين جنبش همراهى كرده بودند به قتل، اسارت و تبعيد تهديد كرد.<ref>حسين كريمان، سيره و قيام زيد بن على*، ص ٢٧٧، ٢٩٧، ٢٩٩، ٣١٧؛ سيد عبدالرزاق مقدم، رهبر انقلاب خونين كوفه، ترجمه عزيزالله عطاردى، ص ٢١٨.</ref> پس از آن، همسر زيد بن علی(ع) را در حيره به قتل رساند.<ref>رهبر انقلاب خونين كوفه، ص ٢٢٣ و ٢٢٢؛ مسعودى، مروج الذهب، ج ٢، ص ٢۵١.</ref>


== حیره، پایگاه پیروان اهل بیت(ع) ==
== حیره و قیام زید بن علی (ع) ==
خلفاى عباسى از حيره به عنوان پايگاهى براى سركوب خيزش‌هاى شيعيان، سادات و امام‌زادگان استفاده مى‌كردند. ابوجعفر منصور عباسى هنگامى كه در حيره اقامت داشت (در سال ١٣٧ق)، عده‌اى از هاشميان را دستگير و روانه زندان كرد. همچنين وى، عبدالله بن حسن بن حسن (ع) و خانواده‌اش را در حيره دستگير و محبوس نمود. آنان پيوسته در زندان به سر مى‌بُردند تا به شهادت رسيدند و به قولى عده‌اى آنان را ديدند كه بر ديوارهاى حيره ميخ‌كوب شده‌اند. منصور در كنار همين شهر، هاشميه را ساخت كه در واقع زندان او براى مخالفانش بود.<ref>تاريخ يعقوبى، ج دوم، ص ٣۵٣، ٣۵٧، ٣۶٠، ٣۶۵.</ref>
زید بن علی (ع) در سال ۱۲۲ق. در شهر کوفه علیه امویان و مروانیان قیام کرد. این زمان با خلافت هشام بن عبدالملک مقارن بود. یوسف بن عمر ثقفی که امیر کوفه بود، به دلیل فعالیت‌های انقلابی زید در این شهر، کوفه را برای اقامت خود مناسب ندید و از شهر بیرون رفت و در حیره، با قوای خود بر تپه‌ای موضع گرفت و رَیان بن سلمه اراشی را با دو هزار نفر به جنگ با زید بن علی (ع) فرستاد. سپاه ریان در حیره استقرار یافت تا آن‌که قوای شامی از راه رسید و به آنان پیوست. درگیری شدیدی بین آنان و نیروهای زید درگرفت. عمده نبرد در مناطقی بین حیره و کوفه روی داد. هنگامی که قیام زید سرکوب شد و زید به شهادت رسید و امیر کوفه مطمئن شد که آشفتگی‌های کوفه رو به پایان است، از حیره به کوفه بازگشت و بر بالای منبر رفت و به مذمت کوفیان پرداخت و آنان را که با این جنبش همراهی کرده بودند به قتل، اسارت و تبعید تهدید کرد.<ref>حسین کریمان، سیره و قیام زید بن علی*، ص ٢٧٧، ٢٩٧، ٢٩٩، ٣١٧؛ سید عبدالرزاق مقدم، رهبر انقلاب خونین کوفه، ترجمه عزیزالله عطاردی، ص ٢١٨.</ref> پس از آن، همسر زید بن علی (ع) را در حیره به قتل رساند.<ref>رهبر انقلاب خونین کوفه، ص ٢٢٣ و ٢٢٢؛ مسعودی، مروج الذهب، ج ٢، ص ٢۵١.</ref>


هنگامى‌كه منتصر عباسى به خلافت رسيد، دستور داد تا مردم را از زيارت قبور آل ابوطالب در حيره منع نكنند، اوقافِ اين خاندان را رها كرده و متعرض شيعيان آنها نشوند.<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ۵۴٢.</ref> از اين نكته تاريخى برمى‌آيد كه در زمان عباسيان، حيره پايگاهى براى پيروان اهل بيت (ع) و افرادى از خاندان آنان به شمار مى‌رفته است.<ref>حیره گذرگاه حیرت و عبرت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۰.</ref>
== حیره، پایگاه پیروان اهل بیت (ع) ==
خلفای عباسی از حیره به عنوان پایگاهی برای سرکوب خیزش‌های شیعیان، سادات و امام‌زادگان استفاده می‌کردند. ابوجعفر منصور عباسی هنگامی که در حیره اقامت داشت (در سال ۱۳۷ق)، عده‌ای از هاشمیان را دستگیر و روانه زندان کرد. همچنین وی، عبدالله بن حسن بن حسن (ع) و خانواده‌اش را در حیره دستگیر و محبوس نمود. آنان پیوسته در زندان به سر می‌بُردند تا به شهادت رسیدند و به قولی عده‌ای آنان را دیدند که بر دیوارهای حیره میخ‌کوب شده‌اند. منصور در کنار همین شهر، هاشمیه را ساخت که در واقع زندان او برای مخالفانش بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج دوم، ص ٣۵٣، ٣۵٧، ٣۶٠، ٣۶۵.</ref>


==حیره در روایات==
هنگامی‌که منتصر عباسی به خلافت رسید، دستور داد تا مردم را از زیارت قبور آل ابوطالب در حیره منع نکنند، اوقافِ این خاندان را رها کرده و متعرض شیعیان آنها نشوند.<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ۵۴٢.</ref> از این نکته تاریخی برمی‌آید که در زمان عباسیان، حیره پایگاهی برای پیروان اهل بیت (ع) و افرادی از خاندان آنان به‌شمار می‌رفته‌است.<ref>حیره گذرگاه حیرت و عبرت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۰.</ref>
در روايات است كه حضرت على (عليه السلام) منطقۀ ميان نجف تا حيره را به چهل‌ هزار درهم از دهقانان خريد و بر اين معامله، شاهدانى گرفت؛ چون ميدانست مدفن او در اين منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> امام صادق (عليه السلام) نيز قبر حضرت على (عليه السلام) را در منطقۀ بين حيره و نجف معرفى مي‌كرد و به زيارت مي‌رفت.<ref>كامل الزيارات، ص ٣۴.</ref> به گفته عبدالله بن سنان، وقتى امام صادق (عليه السلام) در حيره بود، بارها به زيارت آن محل رفته، آن را قبر على بن ابيطالب(ع) معرفی می‌کرد.<ref>كافى، ج ١ ص ۴۵۶.</ref>


==پانوشت==
== حیره در روایات ==
در روایات است که حضرت علی (علیه السلام) منطقهٔ میان نجف تا حیره را به چهل هزار درهم از دهقانان خرید و بر این معامله، شاهدانی گرفت؛ چون میدانست مدفن او در این منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> امام صادق (علیه السلام) نیز قبر حضرت علی (علیه السلام) را در منطقهٔ بین حیره و نجف معرفی می‌کرد و به زیارت می‌رفت.<ref>کامل الزیارات، ص ٣۴.</ref> به گفته عبدالله بن سنان، وقتی امام صادق (علیه السلام) در حیره بود، بارها به زیارت آن محل رفته، آن را قبر علی بن ابیطالب (ع) معرفی می‌کرد.<ref>کافی، ج ١ ص ۴۵۶.</ref>
 
== پانوشت ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
== منابع ==


{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| پیش از لینک = مقاله
| منبع = حیره گذرگاه حیرت و عبرت،  
| منبع = حیره گذرگاه حیرت و عبرت،
| پس از لینک = فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار 1390، ص 74
| پس از لینک = فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ۱۳۹۰، ص ۷۴
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1178/1/74
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1178/1/74
}}
}}
 
* '''الاعلاق النفسیه'''، ابن رسته،
*'''الاعلاق النفسيه'''، ابن رسته،
* '''دائرة المعارف فارسی'''، غلامحسین مصاحب
*'''دائرة المعارف فارسى'''، غلامحسين مصاحب
* '''تاریخ نوین عراق'''، قب مار، ترجمه محمد عباس‌پور،
*'''تاريخ نوين عراق'''، قب مار، ترجمه محمد عباس‌پور،
* '''تاریخ سیاسی اقتصادی عراق'''، علی بیگدلی،
*'''تاريخ سياسى اقتصادى عراق'''، على بيگدلى،
* '''عراق ساختارها و فرایند گرایش سیاسی'''، سید حسین سیف زاده،
*'''عراق ساختارها و فرايند گرايش سياسى'''، سيد حسين سيف زاده،.
* '''بحار الأنوار'''،
 
* '''کامل الزیارات'''،
*'''بحار الأنوار'''،
* '''کافی'''،
*'''كامل الزيارات'''،
* '''کوفه پیدایش شهر اسلامی'''، هشام جعیط، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم،
*'''كافى'''،
* '''موسوعه العتبات المقدسه'''، جعفر خلیلی،
*'''كوفه پيدايش شهر اسلامى'''، هشام جعيط، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم،
* '''اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران'''، نینا پیگولوسکایا، ترجمه عنایت‌الله رضا،
*'''موسوعه العتبات المقدسه'''، جعفر خليلى،
*'''اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران'''، نينا پيگولوسكايا، ترجمه عنايت‌الله رضا،
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
۱۵٬۶۱۴

ویرایش