قاسم بن موسی الکاظم(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
<br />
'''قاسم بن موسی الکاظم(ع)'''، فرزند [[امام کاظم(ع)]] و مورد محبت او است که از [[بنی‌عباس|عباسیان]] گریخته و در [[عراق]] کنونی، در جنوب [[حله]] ساکن شده است. وی نزد پدرش جایگاه بالایی داشته و عالمان [[شیعه]] توجه زیادی به او داشته‌اند. قاسم در زمان زندگی امام کاظم(ع)، در جنوب حله، درگذشت و در همانجا دفن شد. بر روی قبر وی مزاری ساخته شد که اکنون بارگاه گسترده‌ای شده، مورد توجه مردم و بزرگان شیعه است.<br />
==معرفی==
==معرفی==
قاسم بن موسی الکاظم (ع)، فرزند [[امام کاظم(ع)]] (۱۲۷–۱۸۳ق) بوده و [[شیخ مفید]] و دیگران، مادرش را ام ولد دانسته‌اند.<ref>الارشاد، ج٢، ص٢٠١؛ المجدی فی انساب الطالبیّین، ص١٠٧؛ الکواکب المشرقه، ج٢، ص١٨؛ کشف الغمه، ج٣، ص٢۶.</ref> حرزالدین، بر این باور است که، مادرش اُم‌البنین و او برادر تنی [[امام رضا(ع)]] و [[حضرت معصومه(س)]] است.<ref>مراقد المعارف، ج٢، ص١٨١.</ref>
قاسم بن موسی الکاظم(ع)، فرزند [[امام کاظم(ع)]] (۱۲۷–۱۸۳ق) بوده و [[شیخ مفید]] و دیگران، مادرش را ام ولد دانسته‌اند.<ref>الارشاد، ج٢، ص٢٠١؛ المجدی فی انساب الطالبیّین، ص١٠٧؛ الکواکب المشرقه، ج٢، ص١٨؛ کشف الغمه، ج٣، ص٢۶.</ref> حرزالدین، بر این باور است که، مادرش اُم‌البنین و او برادر تنی [[امام رضا(ع)]] و [[حضرت معصومه(س)]] است.<ref>مراقد المعارف، ج٢، ص١٨١.</ref>


عالمان انساب، او را از فرزندان بدون نسل امام کاظم (ع) شمرده‌اند. وی موفق به انتخاب همسر نشده و فرزندی نداشته است؛<ref>عمدة الطالب، ص٢٢٧؛ النفحة العنبریة، ص۶٣؛ مناهل الضرب فی انساب العرب، ص٣٩٣؛ الشجرة المبارکة، ص٧٧؛ الفخری فی انساب الطالبیّین، ص١٧؛ التذکرة، ص١۵١.</ref> ولی نویسنده کتاب شجره طوبی (سده چهاردهم قمری)، دختری برای او معرفی کرده<ref name=":0">شجره طوبی، ص٢١٠؛ اختران تابناک، ج١، ص٣٨۴.</ref> و برخی این گفته را در هیچ‌کدام از کتاب‌های تاریخی و انساب نیافته‌اند.<ref name=":1">اختران تابناک، ج۱، ص۳۸۴.</ref>
عالمان انساب، او را از فرزندان بدون نسل امام کاظم(ع) شمرده‌اند. وی موفق به انتخاب همسر نشده و فرزندی نداشته است؛<ref>عمدة الطالب، ص٢٢٧؛ النفحة العنبریة، ص۶٣؛ مناهل الضرب فی انساب العرب، ص٣٩٣؛ الشجرة المبارکة، ص٧٧؛ الفخری فی انساب الطالبیّین، ص١٧؛ التذکرة، ص١۵١.</ref> ولی نویسنده کتاب شجره طوبی (سده چهاردهم قمری)، دختری برای او معرفی کرده<ref name=":0">شجره طوبی، ص٢١٠؛ اختران تابناک، ج١، ص٣٨۴.</ref> و برخی این گفته را در هیچ‌کدام از کتاب‌های تاریخی و انساب نیافته‌اند.<ref name=":1">اختران تابناک، ج۱، ص۳۸۴.</ref>


==جایگاه==
==جایگاه==
بر پایه روایتی در کتاب کافی، وقتی از [[امام کاظم(ع)]] درباره امامِ پس از خود سؤال می‌شود، او فرزندش [[امام رضا(ع)|علی (ع)]] را معرفی می‌کند و به گفته وی، اگر تعیین امام به عهده او بود، فرزند دیگرش قاسم را معرفی می‌کرد؛ چون او شخص سزاوری است و امام (ع) نیز او را دوست دارد؛ ولی تعیین امامت بر عهده خدا است و این مقام را در وجود هرکسی که لایق باشد و خود صلاح بداند قرار می‌دهد.{{یادداشت|از این سخن امام کاظم (ع) استفاده می‌شود که قاسم از نظر دانش و اخلاق، شایسته مقام امامت بوده؛ ولی خدا هر طور صلاح بداند آن‌گونه عمل می‌کند و امامت در اختیار اوست، نه به دست امام؛ امام نیز پیرو فرمان الهی است. روشن است که امام (ع) می‌خواسته با این بیان شخصیت قاسم را بیان کنند؛ وگرنه شایستگی امام رضا (ع) برای امامت روشن بوده است. احتمال دیگر این است که شاید قاسم مسن‌تر از امام رضا (ع) بوده و امام کاظم (ع) می‌خواسته روشن کند که بزرگی وی به جای خود، ولی امامت و تعیین امام توسط پروردگار انجام می‌گیرد.<ref>زندگی و مزار حضرت قاسم (ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره، ص۴۷.</ref>}}<ref>الکافی، ج١، ص٣١۴؛ عیون اخبار الرضا، ج٢، ص٧٠؛ تنقیح المقال، ج٢؛ ص٢۶؛ الجامع لرواة واصحاب الامام الرضا، ج١، ص۵١٢؛ بحارالانوار، ج۵٠، ص٢۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص٢۶٣.</ref> امام کاظم (ع) نام قاسم را در وصیت‌نامه خود آورده است.{{یادداشت|او در وصیتش، سرپرستی صدقات خود را به دو فرزندش علی (ع) و ابراهیم سپرد و اگر یکی از آنان از دنیا رفت، قاسم با آن کسی که باقی ماند، در سرپرستی وارد شود.}}<ref>کافی، ج ٧، ص ۵٧، ذیل حدیث.</ref> او برخی کارهای معنوی را به او می‌سپرد؛<ref>زیاتگاه‌های عراق، ص۱۲۰.</ref> برای نمونه از سلیمان جعفری راوی شیعی، روایت شده که دیده است امام کاظم (ع) به قاسم دستور داد بالای سر برادرش که در حال جان دادن بود برود و سوره صافات را بخواند؛ وقتی به آیه یازدهم سوره{{یادداشت|«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا» که برگردان فارسی آن عبارت است از: «پس [از کافران] بپرس آیا ایشان [از نظر] آفرینش سخت ترند یا کسانی که [در آسمانها] خلق کردیم»}} رسید، آخرین نفس را کشید و به راحتی از دنیا رفت.<ref>الفوائد الرجالیة، ج٣، ص١٩٢؛ حیاة الامام موسی بن جعفر (ع)، ج٢؛ ص۴٣٠؛ تنقیح المقال، ج٢، ص٢۶؛ منتهی الآمال، ج٢، ص٣۵۵؛ بدر فروزان، ص٣٧.</ref>
بر پایه روایتی در کتاب کافی، وقتی از [[امام کاظم(ع)]] درباره امامِ پس از خود سؤال می‌شود، او فرزندش [[امام رضا(ع)|علی (ع)]] را معرفی می‌کند و به گفته وی، اگر تعیین امام به عهده او بود، فرزند دیگرش قاسم را معرفی می‌کرد؛ چون او شخص سزاوری است و امام (ع) نیز او را دوست دارد؛ ولی تعیین امامت بر عهده خدا است و این مقام را در وجود هرکسی که لایق باشد و خود صلاح بداند قرار می‌دهد.{{یادداشت|از این سخن امام کاظم (ع) استفاده می‌شود که قاسم از نظر دانش و اخلاق، شایسته مقام امامت بوده؛ ولی خدا هر طور صلاح بداند آن‌گونه عمل می‌کند و امامت در اختیار اوست، نه به دست امام؛ امام نیز پیرو فرمان الهی است. روشن است که امام (ع) می‌خواسته با این بیان شخصیت قاسم را بیان کنند؛ وگرنه شایستگی امام رضا (ع) برای امامت روشن بوده است. احتمال دیگر این است که شاید قاسم مسن‌تر از امام رضا (ع) بوده و امام کاظم (ع) می‌خواسته روشن کند که بزرگی وی به جای خود، ولی امامت و تعیین امام توسط پروردگار انجام می‌گیرد.<ref>زندگی و مزار حضرت قاسم (ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره، ص۴۷.</ref>}}<ref>الکافی، ج١، ص٣١۴؛ عیون اخبار الرضا، ج٢، ص٧٠؛ تنقیح المقال، ج٢؛ ص٢۶؛ الجامع لرواة واصحاب الامام الرضا، ج١، ص۵١٢؛ بحارالانوار، ج۵٠، ص٢۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص٢۶٣.</ref> امام کاظم(ع) نام قاسم را در وصیت‌نامه خود آورده است.{{یادداشت|او در وصیتش، سرپرستی صدقات خود را به دو فرزندش علی (ع) و ابراهیم سپرد و اگر یکی از آنان از دنیا رفت، قاسم با آن کسی که باقی ماند، در سرپرستی وارد شود.}}<ref>کافی، ج ٧، ص ۵٧، ذیل حدیث.</ref> او برخی کارهای معنوی را به او می‌سپرد؛<ref>زیاتگاه‌های عراق، ص۱۲۰.</ref> برای نمونه از سلیمان جعفری راوی شیعی، روایت شده که دیده است امام کاظم(ع) به قاسم دستور داد بالای سر برادرش که در حال جان دادن بود برود و سوره صافات را بخواند؛ وقتی به آیه یازدهم سوره{{یادداشت|«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا» که برگردان فارسی آن عبارت است از: «پس [از کافران] بپرس آیا ایشان [از نظر] آفرینش سخت ترند یا کسانی که [در آسمانها] خلق کردیم»}} رسید، آخرین نفس را کشید و به راحتی از دنیا رفت.<ref>الفوائد الرجالیة، ج٣، ص١٩٢؛ حیاة الامام موسی بن جعفر (ع)، ج٢؛ ص۴٣٠؛ تنقیح المقال، ج٢، ص٢۶؛ منتهی الآمال، ج٢، ص٣۵۵؛ بدر فروزان، ص٣٧.</ref>


نویسنده ناسخ‌التواریخ (م. ۱۲۹۷ق)، روایتی را نقل کرده است که بر پایه آن [[امام رضا(ع)]]، کسی را که نمی‌تواند به زیارت او برود، سفارش به زیارت برادرش قاسم کرده است.<ref>ناسخ التواریخ، ج٣، ص١٨۶؛ اختران تابناک، ج١، ص٣٨٣.</ref> بر پایه همین روایت، پیش از نویسنده ناسخ‌التواریخ، سید علی بن یحیی بن حدید الحسینی، شاعر سده یازدهم قمری، شعری سروده و در آن، این روایت را صحیح دانسته است:{{یادداشت|برگردان فارسی آن عبارت است از: ای آقایی که در مورد او از راویان مؤثق و با سندهای صحیح سخن است! به حق، از برادر تنی او چنین آمده است: من بهشت برین را برای کسی که برادر مرا زیارت کند، بدون تردید ضمانت می‌کنم، و کسی که توان زیارت مرا و رسیدن به قبر من برایش امکان ندارد، پس در عراق، قبر برادرم قاسم را زیارت کند و بر او مدح و ثنا بگوید.}}<ref>مراقد المعارف، ص۱۸۹.</ref>
نویسنده ناسخ‌التواریخ (م. ۱۲۹۷ق)، روایتی را نقل کرده است که بر پایه آن [[امام رضا(ع)]]، کسی را که نمی‌تواند به زیارت او برود، سفارش به زیارت برادرش قاسم کرده است.<ref>ناسخ التواریخ، ج٣، ص١٨۶؛ اختران تابناک، ج١، ص٣٨٣.</ref> بر پایه همین روایت، پیش از نویسنده ناسخ‌التواریخ، سید علی بن یحیی بن حدید الحسینی، شاعر سده یازدهم قمری، شعری سروده و در آن، این روایت را صحیح دانسته است:{{یادداشت|برگردان فارسی آن عبارت است از: ای آقایی که در مورد او از راویان مؤثق و با سندهای صحیح سخن است! به حق، از برادر تنی او چنین آمده است: من بهشت برین را برای کسی که برادر مرا زیارت کند، بدون تردید ضمانت می‌کنم، و کسی که توان زیارت مرا و رسیدن به قبر من برایش امکان ندارد، پس در عراق، قبر برادرم قاسم را زیارت کند و بر او مدح و ثنا بگوید.}}<ref>مراقد المعارف، ص۱۸۹.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:


==در نگاه عالمان==
==در نگاه عالمان==
[[علی نمازی شاهرودی]]، نویسنده مستدرک سفینة البحار، او را «سیدی جلیل‌القدر» خوانده که پدرش، امام کاظم (ع) او را بسیار دوست داشته است.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص٢۶٢.</ref> عبدالحسین شبستری، نویسنده احسن التراجم، او را «مردی عالم و دارای جایگاهی بلند» معرفی کرده است.<ref>احسن التراجم، ج٢، ص٢٨ و ٢٩.</ref> [[شیخ عباس قمی]] نیز از بزرگی قدر و شأن او خبر داده است.<ref>منتهی الآمال، ج٢، ص٣۵۴؛ تحفة الاحباب، ص٣٩٣؛ بدر فروزان، صص٣۶ و ٣٧.</ref>
[[علی نمازی شاهرودی]]، نویسنده مستدرک سفینة البحار، او را «سیدی جلیل‌القدر» خوانده که پدرش، امام کاظم(ع) او را بسیار دوست داشته است.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص٢۶٢.</ref> عبدالحسین شبستری، نویسنده احسن التراجم، او را «مردی عالم و دارای جایگاهی بلند» معرفی کرده است.<ref>احسن التراجم، ج٢، ص٢٨ و ٢٩.</ref> [[شیخ عباس قمی]] نیز از بزرگی قدر و شأن او خبر داده است.<ref>منتهی الآمال، ج٢، ص٣۵۴؛ تحفة الاحباب، ص٣٩٣؛ بدر فروزان، صص٣۶ و ٣٧.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
تاریخ‌دانان، همه بر این باورند که قاسم بن موسی (ع)، در زمان زندگی پدرش امام کاظم (ع) (۱۲۷–۱۸۳ق) درگذشت. او مانند برخی دیگر از خویشان و فرزندان علوی (ع)، تحت پیگرد مخالفان [[اهل بیت|اهل‌بیت (ع)]] قرار گرفت و به ناچار، [[مدینه]] را ترک کرد و به‌صورت ناشناس، در منطقه سوری{{یادداشت|درگذشته، زمان زندگی قاسم بن موسی (ع)، «شهر قاسم» که اکنون محل دفن اوست، روستایی به نام شوشه یا سورا بود.}}<ref>زندگی و مزار حضرت قاسم (ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۵.</ref> در اطراف حلّه، با سختی زندگی کرد؛ تا این‌که به سبب غصه زندانی بودن پدرش، امام کاظم (ع) و سختی غربت و تنهایی، در جوانی درگذشته، به خاک سپرده شد و بارگاهی برایش ساختند.<ref>حیاة الامام موسی بن جعفر (ع)، ج٢، ص۴٣١.</ref>
تاریخ‌دانان، همه بر این باورند که قاسم بن موسی (ع)، در زمان زندگی پدرش امام کاظم(ع) (۱۲۷–۱۸۳ق) درگذشت. او مانند برخی دیگر از خویشان و فرزندان علوی (ع)، تحت پیگرد مخالفان [[اهل بیت|اهل‌بیت (ع)]] قرار گرفت و به ناچار، [[مدینه]] را ترک کرد و به‌صورت ناشناس، در منطقه سوری{{یادداشت|درگذشته، زمان زندگی قاسم بن موسی (ع)، «شهر قاسم» که اکنون محل دفن اوست، روستایی به نام شوشه یا سورا بود.}}<ref>زندگی و مزار حضرت قاسم (ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۵.</ref> در اطراف حلّه، با سختی زندگی کرد؛ تا این‌که به سبب غصه زندانی بودن پدرش، امام کاظم(ع) و سختی غربت و تنهایی، در جوانی درگذشته، به خاک سپرده شد و بارگاهی برایش ساختند.<ref>حیاة الامام موسی بن جعفر (ع)، ج٢، ص۴٣١.</ref>


نویسنده کتاب شجره طوبی (سده چهاردهم قمری)، ماجرای فرار، زندگی و درگذشت قاسم را با جزئیات بیشتری نقل کرده است. به گفته او پس از این که قاسم از ظلم [[هارون‌الرشید]] از [[مدینه]] به سوی [[عراق]] گریخت، روزی در کنار فرات، از گفت‌وگوی دو دختربچه باهمدیگر، فهمید پیرو ولایت [[امام علی(ع)]] هستند؛ خوشحال شده به نزد رئیس قبیله آن‌ها رفته، به کار آب‌رسانی مشغول شد. رئیس قبیله که عبادت و پارسایی او را دید دخترش را به عقد او درآورد. قاسم، صاحب دختری شد. سن او که از سه سال گذشت، رئیس قبیله با خبر شد قاسم فرزند امام کاظم (ع) است. پس از مدتی قاسم بیمار شده، بیماری‌اش شدت گرفت. وصیت کرد پس از مرگش در موسم حج همسر و دخترش را به مدینه نزد مادرش ببرند. وی در جوانی درگذشته، پدر همسرش به وصیتش عمل کرد. مادر قاسم که دختر را دید گریه فراوان کرده او را شناخته و پس از باخبر شدن از مرگ فرزندش قاسم، بیمار شده، بیشتر از سه روز زنده نماند.<ref name=":0" /> برخی این ماجرا را در هیچ‌کدام از کتاب‌های تاریخی و انساب نیافته‌اند.<ref name=":1" />
نویسنده کتاب شجره طوبی (سده چهاردهم قمری)، ماجرای فرار، زندگی و درگذشت قاسم را با جزئیات بیشتری نقل کرده است. به گفته او پس از این که قاسم از ظلم [[هارون‌الرشید]] از [[مدینه]] به سوی [[عراق]] گریخت، روزی در کنار فرات، از گفت‌وگوی دو دختربچه باهمدیگر، فهمید پیرو ولایت [[امام علی(ع)]] هستند؛ خوشحال شده به نزد رئیس قبیله آن‌ها رفته، به کار آب‌رسانی مشغول شد. رئیس قبیله که عبادت و پارسایی او را دید دخترش را به عقد او درآورد. قاسم، صاحب دختری شد. سن او که از سه سال گذشت، رئیس قبیله با خبر شد قاسم فرزند امام کاظم(ع) است. پس از مدتی قاسم بیمار شده، بیماری‌اش شدت گرفت. وصیت کرد پس از مرگش در موسم حج همسر و دخترش را به مدینه نزد مادرش ببرند. وی در جوانی درگذشته، پدر همسرش به وصیتش عمل کرد. مادر قاسم که دختر را دید گریه فراوان کرده او را شناخته و پس از باخبر شدن از مرگ فرزندش قاسم، بیمار شده، بیشتر از سه روز زنده نماند.<ref name=":0" /> برخی این ماجرا را در هیچ‌کدام از کتاب‌های تاریخی و انساب نیافته‌اند.<ref name=":1" />


برخی از نويسندگان تاريخ درگذشت او را ۲۲ جمادى الاولى و برخی دیگر، ۱ ذى‌الحجه دانسته‌اند، ولى تاريخ دقيق و قابل اعتمادى به دست نيامده است.<ref name=":02">زندگی و مزار حضرت قاسم(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۶.</ref>
برخی از نويسندگان تاريخ درگذشت او را ۲۲ جمادى الاولى و برخی دیگر، ۱ ذى‌الحجه دانسته‌اند، ولى تاريخ دقيق و قابل اعتمادى به دست نيامده است.<ref name=":02">زندگی و مزار حضرت قاسم(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۶.</ref>


==مدفن==
==مدفن==
یاقوت حموی و دیگران، مرقد او را در [[عراق]]، نزدیکی شهر [[حله]] دانسته‌اند.<ref>معجم البلدان، ج٣، ص٣٧٢؛ الاشارات الى معرفة الزيارات، ص٧۶؛ عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، ص 260؛ الاصيلى فى انساب الطالبيّين، ص 180.</ref> درگذشته این مرقد در روستایی بوده که اکنون تبدیل به شهری به نام «قاسم» شده است. مزارهای دیگری نیز در [[ايران|ایران]] به او نسبت داده شده است؛ مانند مزاری در روستای پیلر، در استان آذربایجان شرقی، در ۵۰ کیلومتری شهرستان کلیبر، مزاری در [[کاشان]] و مزاری در مهدی‌شهرِ [[سمنان]]. سند معتبری برای این انتساب‌ها یافت نشده است. این گمان هست که این مزارها برای دیگر نوادگان [[امام کاظم(ع)]] باشند.<ref name=":03">زندگی و مزار حضرت قاسم(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۶.</ref>
یاقوت حموی و دیگران، مرقد او را در [[عراق]]، نزدیکی شهر [[حله]] دانسته‌اند.<ref>معجم البلدان، ج٣، ص٣٧٢؛ الاشارات الى معرفة الزيارات، ص٧۶؛ عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، ص 260؛ الاصيلى فى انساب الطالبيّين، ص 180.</ref> درگذشته این مرقد در روستایی بوده که اکنون تبدیل به شهری به نام «قاسم» شده است. مزار وی مورد توجه برخی از بزرگان شیعه مانند [[سید ابن طاووس]]،<ref>مصباح الزائر، ص۵٠٣.</ref> [[شیخ عباس قمی]]،<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 231.</ref> [[سید محسن حکیم]]<ref>مراقد المعارف، ص۱۸۳-۱۸۸.</ref> و [[سید روح‌الله خمینی]]<ref>زندگی و مزار قاسم، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۹.</ref> بوده است. مزارهای دیگری نیز در [[ايران|ایران]] به او نسبت داده شده است؛ مانند مزاری در روستای پیلر، در استان آذربایجان شرقی، در ۵۰ کیلومتری شهرستان کلیبر، مزاری در [[کاشان]] و مزاری در مهدی‌شهرِ [[سمنان]]. سند معتبری برای این انتساب‌ها یافت نشده است. این گمان هست که این مزارها برای دیگر نوادگان [[امام کاظم(ع)]] باشند.<ref name=":03">زندگی و مزار حضرت قاسم(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۴۶.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۴۱: خط ۴۱:
}}
}}


*'''احسن التراجم لاصحاب الامام موسی الکاظم (ع)'''، عبدالحسین شبستری، المؤتمر العالمی للامام الرضا (ع)، مشهد، ۱۴۱۱ق.
*'''احسن التراجم لاصحاب الامام موسی الکاظم(ع)'''، عبدالحسین شبستری، المؤتمر العالمی للامام الرضا (ع)، مشهد، ۱۴۱۱ق.
*'''الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد'''، محمد بن محمد بن نعمان (الشیخ المفید)، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، دار المفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. (۱۹۹۳م).
*'''الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد'''، محمد بن محمد بن نعمان (الشیخ المفید)، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، دار المفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. (۱۹۹۳م).
*'''الاصيلى فى انساب الطالبيّين'''، صفى‏‌الدين محمد بن تاج‏‌الدين على (ابن طقطقى)، مكتبة آيت‌‏الله العظمى المرعشى النجفى الكبرى، قم، 1418ق.
*'''الاصيلى فى انساب الطالبيّين'''، صفى‏‌الدين محمد بن تاج‏‌الدين على (ابن طقطقى)، مكتبة آيت‌‏الله العظمى المرعشى النجفى الكبرى، قم، 1418ق.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش