استان انبار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۹۷: خط ۹۷:
==انبار، مركز حكم‌رانى عباسيان==
==انبار، مركز حكم‌رانى عباسيان==


==== ابوالعباس سفاح ====
====ابوالعباس سفاح====
اگرچه در دوران [[بنی‌عباس|عباسیان]]، [[بغداد]] بزرگ‌ترين شهر [[عراق]] بود، ولى با سه شهر بزرگ واسط، كوفه و بصره که توسط مسلمانان ساختند شده بود، چهار شهر  بزرگ‌ و پرجمعيت‌ عراق در دوره عباسى محسوب می‌شد.<ref>جغرافياى تاريخى سرزمين‌هاى شرقى، ص ٣ و ۴.</ref>
اگرچه در دوران [[بنی‌عباس|عباسیان]]، [[بغداد]] بزرگ‌ترين شهر [[عراق]] بود، ولى با سه شهر بزرگ واسط، كوفه و بصره که توسط مسلمانان ساختند شده بود، چهار شهر  بزرگ‌ و پرجمعيت‌ عراق در دوره عباسى محسوب می‌شد.<ref>جغرافياى تاريخى سرزمين‌هاى شرقى، ص ٣ و ۴.</ref>


پس از كشته شدن ابراهيم امام، ابومسلم خراسانى، داعى عباسيان با لشكر خراسان روى به عراق آورد و در ۱۲ ربيع‌الثانى ١٣٢ق. برادر ابراهيم امام را كه ابوالعباس سفاح{{یادداشت|به فارسی يعنى خون‌ريز.}} لقب داشت، بر مسند خلافت نشاند. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفه عباسی تمام مناطقى را كه امويان در اختيار داشتند، به دست آورد.{{یادداشت|فاصله زمانى ميان بيعت با سفاح براى خلافت و كشته شدن مروان حمار، آخرين فرمانرواى اموى حدود نه ماه بود، كه تمام آن در سال 132ق. سپرى شد. بنابراين، اين تاريخ، هم زمان سقوط بنى‌اميه است و هم تاريخ روى كار آمدن بنى‌عباس.}}<ref>تاريخ ايران زمين، ص ١۴١.</ref>  وی با وجود اقتدارى كه داشت، موفق نشد در كوفه كه كانون شيعيان بود، زندگى كند؛ به همين دليل مقر فرمانروايى خود را به شهر انبار، انتقال داده، آن را نوسازى كرده و در آن كاخى باشكوه برپا ساخت و آن را با انتساب به نياى خود هاشم بن عبد مناف، «هاشميه» ناميد. برخی بر این باورند که وی با نام‌گذاری می‌خواست پيوستگى خاندان خود را به دودمان هاشمى كه همان نياكان حضرت محمد(ص) بودند، به اثبات رسانده و توجه مسلمانان را به سوى خود جلب كند.<ref name=":4" />  
پس از كشته شدن ابراهيم امام، ابومسلم خراسانى، داعى عباسيان با لشكر خراسان روى به عراق آورد و در ۱۲ ربيع‌الثانى ١٣٢ق. برادر ابراهيم امام را كه ابوالعباس سفاح{{یادداشت|به فارسی يعنى خون‌ريز.}} لقب داشت، بر مسند خلافت نشاند. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفه عباسی تمام مناطقى را كه امويان در اختيار داشتند، به دست آورد.{{یادداشت|فاصله زمانى ميان بيعت با سفاح براى خلافت و كشته شدن مروان حمار، آخرين فرمانرواى اموى حدود نه ماه بود، كه تمام آن در سال 132ق. سپرى شد. بنابراين، اين تاريخ، هم زمان سقوط بنى‌اميه است و هم تاريخ روى كار آمدن بنى‌عباس.}}<ref>تاريخ ايران زمين، ص ١۴١.</ref>  وی با وجود اقتدارى كه داشت، موفق نشد در كوفه كه كانون شيعيان بود، زندگى كند؛ به همين دليل مقر فرمانروايى خود را به شهر انبار، انتقال داده، آن را نوسازى كرده و در آن كاخى باشكوه برپا ساخت و آن را با انتساب به نياى خود هاشم بن عبد مناف، «هاشميه» ناميد. برخی بر این باورند که وی با نام‌گذاری می‌خواست پيوستگى خاندان خود را به دودمان هاشمى كه همان نياكان حضرت محمد(ص) بودند، به اثبات رسانده و توجه مسلمانان را به سوى خود جلب كند.<ref name=":4" />  


ابوسلمه حفص بن سليمان خلال، از قبيله همْدان كه براى روى كار آمدن عباسيان تلاش بسيارى كرد و خون‌هاى زيادى ريخت، به عنوان نخستین وزير دولت بنى‌عباس تعيين شد و در اين شهر استقرار يافت.<ref>التنبيه والاشراف، ص ٣٢٠.</ref> ابوسلمه را فردی مدبر و سیاستمدار گزارش کرده‌اند، ابومسلم خراسانی به برتری ابوسلمه حسادت ورزیده، او را نزد ابوالعباس سفاح، فردی خطرناک معرفی  کرد که قصد دارد خلافت را به آل علی بازگرداند. ابومسلم تاکید کرد باید او را از میان برداشت. سفاح، ادعای ابومسلم را ثابت نشده دانسته، حاضر به کشتن وی نشد. وقتی اين تحريكات به گوش ابوسلمه رسيد، ابومسلم خراسانى پیشان شد و از ناحيه وى احساس خطر نمود؛ پس جمعى از ياران مورد اعتماد خود را مأمور كرد تا براى ترور ابوسلمه در شهر انبار اقدام كنند. شبى ابوسلمه از كاخ سفاح در انبار بيرون آمد و كسى هم همراه او نبود. ياران ابومسلم موقعيت را مناسب ديدند و به ابوسلمه يورش بردند و او را كشتند. وقتى سفاح خبر قتل او را شنيد، گفت: با مرگ ابوسلمه چيزى از دست ما نرفته تا تأسف بخوريم و ناراحت شويم. البته بين مردم شايع كردند كه خوارج او را كشته‌اند.
ابوسلمه حفص بن سليمان خلال، از قبيله همْدان كه براى روى كار آمدن عباسيان تلاش بسيارى كرد و خون‌هاى زيادى ريخت، به عنوان نخستین وزير دولت بنى‌عباس تعيين شد و در اين شهر استقرار يافت.<ref>التنبيه والاشراف، ص ٣٢٠.</ref> ابوسلمه را فردی مدبر و سیاستمدار گزارش کرده‌اند، ابومسلم خراسانی به برتری ابوسلمه حسادت ورزیده، او را نزد ابوالعباس سفاح، فردی خطرناک معرفی  کرد که قصد دارد خلافت را به آل علی بازگرداند. ابومسلم تاکید کرد باید او را از میان برداشت. سفاح، ادعای ابومسلم را ثابت نشده دانسته، حاضر به کشتن وی نشد. اين تحريكات به گوش ابوسلمه رسيد و ابومسلم خراسانى پریشان شده، از جانب وى احساس خطر کرد؛ او جمعى از ياران مورد اعتماد خود را مأمور كرد تا براى ترور ابوسلمه در شهر انبار اقدام كنند. شبى ابوسلمه از كاخ سفاح در انبار بيرون آمد و كسى هم همراه او نبود. ياران ابومسلم موقعيت را مناسب ديدند و به ابوسلمه يورش بردند و او را كشتند. سفاح، به گفته خودش از کشته شدن ابوسلمه چیزی را از دست نداده، بنابراین متأسف و ناراحت نشد. البته بين مردم شايع كردند كه خوارج او را كشته‌اند.<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ٢٧۵؛ تاريخ عرب و اسلام، ص ٢١٨.</ref>
 
سفاح براى شهر انبار با احداث بناها و مزارع و باغاتى، حومه‌اى به وجود آورد كه آن را «رُصافه»، به معنای کانون روییدنی‌ها مى‌گويند.<ref>برگزيده مشترك ياقوت حموى، ص ٩٧.</ref>
 
سرانجام ابوالعباس سفاح، در سال ١٣۶ق. دچار بيمارى آبله شده و در ۱۲ ذى‌حجه همان سال، در ۳۰ سالگى پس از چهار سال و هشت ماه خلافت، در شهر انبار مُرد.<ref name=":5">مروج الذهب، ج ٢، ص ٢٨۴؛ التنبيه والاشراف، ص ٣٢٠؛ تاريخ ايران زمين، ص ١۴٢.</ref>
 
==== منصور عباسى و انبار ====
پس از مرگ ابوالعباس سفاح در انبار، منصور عباسى كه ۴١ ساله بود، زمام امور را به دست گرفت.<ref name=":5" /> وی در محرم سال ١٣۶ق. هنگام بازگشت از سفر [[حج]] و سرزمين [[حجاز]] به [[كوفه]] رسيد و در [[حيره]] فرود آمد و با مردم نماز جمعه گذارد؛ سپس به پايتخت ابوالعباس، شهر انبار يا هاشميه رفت و نزديكان را فراخواند و بر خزانه‌هاى سفاح دست يافت. همان زمان كه سفاح درگذشت و منصور مشغول اجراى مراسم حج بود، كارگزاران و فرماندهان در شهر انبار براى منصور بيعت گرفته بودند.<ref>تاريخ يعقوبى، ج ٢، ص ٣۵١ - ٣۵٣.</ref>


==اکنون==
==اکنون==
خط ۱۳۳: خط ۱۴۰:
*'''تاريخ ايران بعد از اسلام'''، عبدالحسين زرين‌كوب،
*'''تاريخ ايران بعد از اسلام'''، عبدالحسين زرين‌كوب،
*'''تاريخ طبرى'''،
*'''تاريخ طبرى'''،
*'''تاريخ عرب و اسلام'''، امير على، ترجمه فخر داعى گيلانى
*'''تاريخ و فرهنگ ايران، در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى'''، محمدمحمدى ملايرى،
*'''تاريخ و فرهنگ ايران، در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى'''، محمدمحمدى ملايرى،
*'''تاریخ یعقوبی'''،
*'''تاریخ یعقوبی'''،
*'''تجلى امامت'''، سيد اصغر ناظم‌زاده قمى،
*'''تجلى امامت'''، سيد اصغر ناظم‌زاده قمى،
*'''ترجمۀ المناقب'''، فخرالدين على بن حسن زواره‌اى،
*'''ترجمۀ المناقب'''، فخرالدين على بن حسن زواره‌اى،
*'''التنبيه والاشراف'''، على بن حسين مسعودى،  
*'''التنبيه والاشراف'''، على بن حسين مسعودى،
*'''جغرافياى تاريخى سرزمين‌هاى خلافت شرقى'''، گاى لسترنج،  ترجمه محمود عرفان،
*'''جغرافياى تاريخى سرزمين‌هاى خلافت شرقى'''، گاى لسترنج،  ترجمه محمود عرفان،
*'''حياة الامام الحسن(ع)'''،
*'''حياة الامام الحسن(ع)'''،
خط ۱۵۲: خط ۱۶۰:
*'''مبارزات شيعيان در دوره نخست خلافت عباسيان'''، سمير مختار الليثى،
*'''مبارزات شيعيان در دوره نخست خلافت عباسيان'''، سمير مختار الليثى،
*'''المحاسن و المساوى'''، ابراهيم بن محمد بيهقى،
*'''المحاسن و المساوى'''، ابراهيم بن محمد بيهقى،
*'''مروج الذهب'''، مسعودى،
*'''مسالك و ممالك'''،
*'''مسالك و ممالك'''،
*'''معجم البلدان'''، ياقوت حموى،
*'''معجم البلدان'''، ياقوت حموى،
۱۵٬۶۱۴

ویرایش