استان انبار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۹
اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}
[[پرونده:استان انبار۲.png|بندانگشتی|استان انبار در نقشه کنونی [[عراق]].]]
[[پرونده:استان انبار۲.png|بندانگشتی|استان انبار در نقشه کنونی [[عراق]].]]
'''ناحیه انبار'''، در گذشته، ناحیه مرزی بین‌النهرین و نواحی جنوبی [[عراق]] بوده و شهر باستانی انبار مهمترین شهر این منطقه محسوب می‌شد. شهر انبار، در ۶۲ کیلومتری غرب [[بغداد]]، توسط لهراسب ساخته شده و بعدها توسط شاپور دوم (ح.۳۱۰-۳۷۹ق)، فرمانروای [[ايران|ایران]] از نو ساخته شد. به شهر انبار، فیروز شاپور و هاشمیه نیز گفته می‌شد. برخی از توابع ناحیه انبار، در گذشته، شهرهای عین‌التمر و هیت و آبادی‌های یوازیج و حدیثه بوده است. این ناحیه، نقطه مرزی بین ایران و [[روم]] بوده و اهمیت امنیتی، نظامی و اقتصادی برای ایران داشت. مردم آن ایرانی و عربی بوده و بین آنان و [[حیره]] ارتباط فرهنگی و سیاسی برقرار بود. انبار، در دوره حکومت [[امام علی(ع)]] بارها مورد یورش [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] قرار گرفت. کارگزار امام علی(ع) در شهر هیت، [[کمیل بن زیاد|کمیل]] و در شهر عین‌التمر، مالک بن کعب ارحبی بود. [[امام حسن(ع)]] لشکر خود را برای مقابله با معاویه در انبار مستقر کرد. این منطقه، کانون فعالیت‌های [[خوارج]]، مرکز حکمرانی [[بنی‌عباس|عباسیان]] و مورد تسلط [[برمکیان]] نیز شد.  
'''ناحیه انبار'''، در گذشته، ناحیه مرزی بین‌النهرین و نواحی جنوبی [[عراق]] بوده و شهر باستانی انبار مهمترین شهر این منطقه محسوب می‌شد. شهر انبار، در ۶۲ کیلومتری غرب [[بغداد]]، توسط لهراسب ساخته شده و بعدها توسط شاپور دوم (ح.۳۱۰-۳۷۹ق)، فرمانروای [[ایران|ایران]] از نو ساخته شد. به شهر انبار، فیروز شاپور و هاشمیه نیز گفته می‌شد. برخی از توابع ناحیه انبار، در گذشته، شهرهای عین‌التمر و هیت و آبادی‌های یوازیج و حدیثه بوده است. این ناحیه، نقطه مرزی بین ایران و [[روم]] بوده و اهمیت امنیتی، نظامی و اقتصادی برای ایران داشت. مردم آن ایرانی و عربی بوده و بین آنان و [[حیره]] ارتباط فرهنگی و سیاسی برقرار بود. انبار، در دوره حکومت [[امام علی(ع)]] بارها مورد یورش [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] قرار گرفت. کارگزار امام علی(ع) در شهر هیت، [[کمیل بن زیاد|کمیل]] و در شهر عین‌التمر، مالک بن کعب ارحبی بود. [[امام حسن(ع)]] لشکر خود را برای مقابله با معاویه در انبار مستقر کرد. این منطقه، کانون فعالیت‌های [[خوارج]]، مرکز حکمرانی [[بنی‌عباس|عباسیان]] و مورد تسلط [[برمکیان]] نیز شد.


شهر باستانی انبار، تا سده هشتم قمری آباد توصیف شده و سده نهم قمری خرابه‌هایی از آن گزارش شده است. امروزه این شهر از میان رفته و ویرانه‌های آن در ساحل شرقی رود فرات، در جنوب روستای صقلاویه کنونی، قرار دارد.
شهر باستانی انبار، تا سده هشتم قمری آباد توصیف شده و سده نهم قمری خرابه‌هایی از آن گزارش شده است. امروزه این شهر از میان رفته و ویرانه‌های آن در ساحل شرقی رود فرات، در جنوب روستای صقلاویه کنونی، قرار دارد.
خط ۱۲: خط ۱۱:
انبار، یکی از چهار ناحیه استان عالی بود{{یادداشت|یا «استان العال» به معنای قلمرو بالا.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ١٩٠و ١٩١.</ref>}} و استان عالی یکی از استان‌های سرزمین سورستان معروف به سواد بود. سرزمین سورستان، ۱۲ استان و ۶۰ شهرستان داشت.<ref name=":0" /> سریانی‌ها که همان نبطی‌ها بودند، در این سرزمین می‌زیستند.<ref>مفاتیح العلوم، ص ١١۵؛ آثار الباقیه، ص ۵٩.</ref>
انبار، یکی از چهار ناحیه استان عالی بود{{یادداشت|یا «استان العال» به معنای قلمرو بالا.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ١٩٠و ١٩١.</ref>}} و استان عالی یکی از استان‌های سرزمین سورستان معروف به سواد بود. سرزمین سورستان، ۱۲ استان و ۶۰ شهرستان داشت.<ref name=":0" /> سریانی‌ها که همان نبطی‌ها بودند، در این سرزمین می‌زیستند.<ref>مفاتیح العلوم، ص ١١۵؛ آثار الباقیه، ص ۵٩.</ref>


به سورستان، سواد می‌گفتند، زیرا زمین‌های ساحل دجله و فرات و میان آن‌دو، آب‌رفتی بوده و دارای کشترازها، باغات و روستاهای سرسبزی بودند؛ هنگامی که مردم از جزیرة العرب خشک به سوی [[ايران|ایران]] می‌آمدند و به منطقه پردرخت می‌رسیدند، این چشم‌انداز سرسبز برای بینندگان، سیاه نشان داده می‌شد؛ از این روی، به آن سواد العراق می‌گفتند که بعدها به السواد تغییر یافت.<ref name=":0">تاریخ و فرهنگ ایران، ج ٢، ص ۶٧.</ref> استان عالی، که یکی از استان‌های سرزمین سواد بود، در غرب بغداد قرار داشته و چهار ناحیه به نام‌های انبار، مَسکِن، قُطرَبُّل و بادوریا داشت.<ref>مسالک و ممالک، ص٧؛ معجم البلدان؛ ج ١، ص ٢۶٧.</ref>
به سورستان، سواد می‌گفتند، زیرا زمین‌های ساحل دجله و فرات و میان آن‌دو، آب‌رفتی بوده و دارای کشترازها، باغات و روستاهای سرسبزی بودند؛ هنگامی که مردم از جزیرة العرب خشک به سوی [[ایران|ایران]] می‌آمدند و به منطقه پردرخت می‌رسیدند، این چشم‌انداز سرسبز برای بینندگان، سیاه نشان داده می‌شد؛ از این روی، به آن سواد العراق می‌گفتند که بعدها به السواد تغییر یافت.<ref name=":0">تاریخ و فرهنگ ایران، ج ٢، ص ۶٧.</ref> استان عالی، که یکی از استان‌های سرزمین سواد بود، در غرب بغداد قرار داشته و چهار ناحیه به نام‌های انبار، مَسکِن، قُطرَبُّل و بادوریا داشت.<ref>مسالک و ممالک، ص٧؛ معجم البلدان؛ ج ١، ص ٢۶٧.</ref>


===موقعیت شهر انبار===
===موقعیت شهر انبار===
خط ۱۸: خط ۱۷:


==نام==
==نام==
[[ايران|ایرانیان]]، انبار را فیروز شاپور می‌خواندند.<ref>مسالک و ممالک، ص ١٢.</ref> «شاپور»، برای این‌که شاپور دوم آن را ساخت و «فیروز»، زیرا این شهر را به یادگار از پیروزی‌اش در برابر امپراتور روم ساخت.<ref name=":1" /> شهر انبار، در نوشته‌های رومی، به نام پریساپور{{یادداشت|Perisapor}} خوانده شده است که نام یونانی-رومی آن است.<ref name=":2" /> این شهر، به انبار نیز معروف بود چون در مواقع عادی و صلح، انبارِ توشه لشکریان و هنگام جنگ، محل ذخیره سلاح جنگجویان بود.<ref name=":1" />
[[ایران|ایرانیان]]، انبار را فیروز شاپور می‌خواندند.<ref>مسالک و ممالک، ص ١٢.</ref> «شاپور»، برای این‌که شاپور دوم آن را ساخت و «فیروز»، زیرا این شهر را به یادگار از پیروزی‌اش در برابر امپراتور روم ساخت.<ref name=":1" /> شهر انبار، در نوشته‌های رومی، به نام پریساپور{{یادداشت|Perisapor}} خوانده شده است که نام یونانی-رومی آن است.<ref name=":2" /> این شهر، به انبار نیز معروف بود چون در مواقع عادی و صلح، انبارِ توشه لشکریان و هنگام جنگ، محل ذخیره سلاح جنگجویان بود.<ref name=":1" />


این شهر، هاشمیه نیز نامیده شد. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفه [[بنی‌عباس|عباسی]]، مقر فرمانروایی خود را از [[کوفه]] به شهر انبار، انتقال داده، آن را نوسازی کرده و در آن کاخی باشکوه برپا ساخت و آن را با انتساب به نیای خود [[هاشم بن عبد مناف]]، هاشمیه نامید. برخی بر این باورند که وی با این نام‌گذاری می‌خواست پیوستگی خاندان خود را به دودمان هاشمی که همان نیاکان [[حضرت محمد(ص)]] بودند، به اثبات رسانده و توجه [[اسلام|مسلمانان]] را به سوی خود جلب کند.<ref name=":4">مبارزات شیعیان در دوره نخست خلافت عباسیان، ص ٨۵.</ref>
این شهر، هاشمیه نیز نامیده شد. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفه [[بنی‌عباس|عباسی]]، مقر فرمانروایی خود را از [[کوفه]] به شهر انبار، انتقال داده، آن را نوسازی کرده و در آن کاخی باشکوه برپا ساخت و آن را با انتساب به نیای خود [[هاشم بن عبد مناف]]، هاشمیه نامید. برخی بر این باورند که وی با این نام‌گذاری می‌خواست پیوستگی خاندان خود را به دودمان هاشمی که همان نیاکان [[حضرت محمد(ص)]] بودند، به اثبات رسانده و توجه [[اسلام|مسلمانان]] را به سوی خود جلب کند.<ref name=":4">مبارزات شیعیان در دوره نخست خلافت عباسیان، ص ٨۵.</ref>
خط ۳۰: خط ۲۹:


====عین‌التمر====
====عین‌التمر====
ناحیه یا شهرستان انبار، دارای ۵ روستا بوده و شهر عین‌التمر، از توابع آن بود. عین‌التمر، به عنوان پادگانی [[ايران|ایرانی]] در حاشیه صحرا، در غرب [[فرات]] و جنوب شهر هیت قرار داشت.<ref>مسالک و ممالک، ص ١٣؛ برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص ١٣۴.</ref> عین التمر نخلستان‌ها و روستاهایی داشته و شخصی به نام مهران که فرزند بهرام چوبین بوده، در آن‌جا فرمانروایی می‌کرد. اعراب نمر، تغلب و ایاد در آن‌جا فراوان بودند. همین اعراب به فرمان عقة بن ابی‌عقه به معارضه با مسلمانان هنگام فتح عین التمر برخاستند.<ref>عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٣٠۴.</ref>
ناحیه یا شهرستان انبار، دارای ۵ روستا بوده و شهر عین‌التمر، از توابع آن بود. عین‌التمر، به عنوان پادگانی [[ایران|ایرانی]] در حاشیه صحرا، در غرب [[فرات]] و جنوب شهر هیت قرار داشت.<ref>مسالک و ممالک، ص ١٣؛ برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص ١٣۴.</ref> عین التمر نخلستان‌ها و روستاهایی داشته و شخصی به نام مهران که فرزند بهرام چوبین بوده، در آن‌جا فرمانروایی می‌کرد. اعراب نمر، تغلب و ایاد در آن‌جا فراوان بودند. همین اعراب به فرمان عقة بن ابی‌عقه به معارضه با مسلمانان هنگام فتح عین التمر برخاستند.<ref>عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٣٠۴.</ref>


====هیت====
====هیت====
هیت، شهری است در کنار فرات، بالاتر از انبار که دارای نخل‌های فراوان و ثمرات زیادی بوده است، یاقوت حموی، مختصات آن را ۶۹ درجه طول غربی و ۳۲ درجه و سه ربع درجه عرض جغرافیایی نوشته است. [[ابن‌ حوقل|ابن‌حوقل]]، از آبادانی آن سخن گفته و آن‌گونه که از وصف آن در سده هشتم قمری برمی‌آید، در این زمان متجاوز از ۳۰ آبادی جزء توابع آن بوده است و انواع میوه‌های سردسیری و گرمسیری در آن به دست می‌آمده است. هیت، یکی از پادگان‌های مهم ایران، در حاشیه صحرای [[عربستان]] بود. در زمان [[ساسانیان]]، برای اقامت سفیرانی که از خارج به دربار ایران می‌آمدند مراکز پنج‌گانه‌ای معین شده بود تا در آن‌جا هدف و مأموریت خود را برای نماینده دولت اعلام کنند؛ هیت یکی از آن مراکز بود.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ١٩٧ و ١٩٨.</ref>
هیت، شهری است در کنار فرات، بالاتر از انبار که دارای نخل‌های فراوان و ثمرات زیادی بوده است، یاقوت حموی، مختصات آن را ۶۹ درجه طول غربی و ۳۲ درجه و سه ربع درجه عرض جغرافیایی نوشته است. [[ابن حوقل|ابن‌حوقل]]، از آبادانی آن سخن گفته و آن‌گونه که از وصف آن در سده هشتم قمری برمی‌آید، در این زمان متجاوز از ۳۰ آبادی جزء توابع آن بوده است و انواع میوه‌های سردسیری و گرمسیری در آن به دست می‌آمده است. هیت، یکی از پادگان‌های مهم ایران، در حاشیه صحرای [[عربستان]] بود. در زمان [[ساسانیان]]، برای اقامت سفیرانی که از خارج به دربار ایران می‌آمدند مراکز پنج‌گانه‌ای معین شده بود تا در آن‌جا هدف و مأموریت خود را برای نماینده دولت اعلام کنند؛ هیت یکی از آن مراکز بود.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ١٩٧ و ١٩٨.</ref>


====یوازیج====
====یوازیج====
خط ۴۲: خط ۴۱:


==اهمیت آن در گذشته==
==اهمیت آن در گذشته==
انبار، در مرز بین [[ايران|ایران]] و [[روم]]{{یادداشت|یعقوبی می‌نویسد: آخرین سرحد پارس از طرف فرات، انبار بود؛ سپس به مرزهای رومیان می‌رسید و از طرف دجله سپس به مرزهای روم می‌رسید؛ مگر آن که با دست‌اندازی و نیرنگ، ایرانیان بر خاک رومیان و بسا که رومیان به خاک ایران قدم می‌گذاردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ١، ص ٢١٩.</ref>}} و حاشیه صحرای [[عربستان]] قرار داشت که از نظر استراتژی نظامی ایران در برخورد با روم اهمیت بسیار داشته و منطقه‌ای گسترده را دربرمی‌گرفت.
انبار، در مرز بین [[ایران|ایران]] و [[روم]]{{یادداشت|یعقوبی می‌نویسد: آخرین سرحد پارس از طرف فرات، انبار بود؛ سپس به مرزهای رومیان می‌رسید و از طرف دجله سپس به مرزهای روم می‌رسید؛ مگر آن که با دست‌اندازی و نیرنگ، ایرانیان بر خاک رومیان و بسا که رومیان به خاک ایران قدم می‌گذاردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ١، ص ٢١٩.</ref>}} و حاشیه صحرای [[عربستان]] قرار داشت که از نظر استراتژی نظامی ایران در برخورد با روم اهمیت بسیار داشته و منطقه‌ای گسترده را دربرمی‌گرفت.


اهمیت اقتصادی و نظامی انبار، گذشته از عمران و آبادی، به این سبب بوده که بر سر دو راه اصلی از راه‌های بازرگانی و نظامی دنیای قدیم قرار داشته است؛ یکی راه زمینی که آن را از شرق به تیسفون و جاده [[خراسان]] و از غرب به شهرهای روم و مغرب پیوند می‌داد؛ دیگر، راه آبی بود که از طریق [[فرات]] به آبراه [[دجله]] و از آن‌جا به [[خلیج فارس]] و دریای آزاد راه می‌یافت.<ref name=":2" /> انبار، به منزله دروازه‌ای بود که دنیای شرق را بر روی روم می‌گشود و به سبب موقعیتی که داشت، در ضبط و نظم امر آبیاری سرزمین سواد بسیار مهم شمرده می‌شد. از این رو در کار لشکرکشی نیز برای ایران و روم بسیار مهم بود.<ref name=":3">تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٣٠٣؛ تاریخ ایران زمین، ص ٨۵، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ص ٧٢.</ref>
اهمیت اقتصادی و نظامی انبار، گذشته از عمران و آبادی، به این سبب بوده که بر سر دو راه اصلی از راه‌های بازرگانی و نظامی دنیای قدیم قرار داشته است؛ یکی راه زمینی که آن را از شرق به تیسفون و جاده [[خراسان]] و از غرب به شهرهای روم و مغرب پیوند می‌داد؛ دیگر، راه آبی بود که از طریق [[فرات]] به آبراه [[دجله]] و از آن‌جا به [[خلیج فارس]] و دریای آزاد راه می‌یافت.<ref name=":2" /> انبار، به منزله دروازه‌ای بود که دنیای شرق را بر روی روم می‌گشود و به سبب موقعیتی که داشت، در ضبط و نظم امر آبیاری سرزمین سواد بسیار مهم شمرده می‌شد. از این رو در کار لشکرکشی نیز برای ایران و روم بسیار مهم بود.<ref name=":3">تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٣٠٣؛ تاریخ ایران زمین، ص ٨۵، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ص ٧٢.</ref>
خط ۵۲: خط ۵۱:


==رابطه انبار و حیره==
==رابطه انبار و حیره==
شهر انبار و توابعش، با ارتباط با منطقه [[حیره]]، به حیات سیاسی و اجتماعی خود ادامه می‌داد. فرمانروایان ساسانی، کارگزاران خود، امیران عرب از خاندان نصر را، در حیره سکونت داده بودند و نیازهای آنان مانند آذوقه و مهمات را از انبارهای شهر انبار تأمین می‌کردند. در واقع [[ايران|ایرانیان]] و اعراب در این دو منطقه با یکدیگر هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشتند و همین امر باعث تبادل فرهنگی بین آنان شده بود. می‌گویند نخستین کسی که به زبان عربی مطالبی می‌نوشت «مُرامِر بن مُرّة» از مردم انبار بود و از این دیار کتابت عربی به نقاط دیگر گسترش یافت. در روایتی از [[عبدالله بن عباس]] نقل شده است که یکی از انباریان، خط را به عبدالله بن جدعان آموزش داد و خط [[حجاز|حجازی]] [[قریش|قریشیان]]، از این راه پدید آمد. در شرح فتح انبار توسط رزمندگان مسلمان آمده است که وقتی مسلمانان بر انبار غلبه یافته، مردم این سرزمین از آنها ایمن گردیده و از مخفی‌گاه‌های خود بیرون آمدند، فرماندهان مسلمان دریافتند که مردم انبار به زبان عربی مطالبی می‌نویسند.<ref>المحاسن و المساوی، ص ٣۶۶؛ فتوح البلدان، ص ۶۵۵؛ تاریخ طبری، ج ١، ص ٢٠۶؛ الاعلاق النفسیه، ص ١٩١؛ مقدمه ابن‌خلدون، ص ٨٣٠؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ٢٠۵ و ٢٠۶.</ref>
شهر انبار و توابعش، با ارتباط با منطقه [[حیره]]، به حیات سیاسی و اجتماعی خود ادامه می‌داد. فرمانروایان ساسانی، کارگزاران خود، امیران عرب از خاندان نصر را، در حیره سکونت داده بودند و نیازهای آنان مانند آذوقه و مهمات را از انبارهای شهر انبار تأمین می‌کردند. در واقع [[ایران|ایرانیان]] و اعراب در این دو منطقه با یکدیگر هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشتند و همین امر باعث تبادل فرهنگی بین آنان شده بود. می‌گویند نخستین کسی که به زبان عربی مطالبی می‌نوشت «مُرامِر بن مُرّة» از مردم انبار بود و از این دیار کتابت عربی به نقاط دیگر گسترش یافت. در روایتی از [[عبدالله بن عباس]] نقل شده است که یکی از انباریان، خط را به عبدالله بن جدعان آموزش داد و خط [[حجاز|حجازی]] [[قریش|قریشیان]]، از این راه پدید آمد. در شرح فتح انبار توسط رزمندگان مسلمان آمده است که وقتی مسلمانان بر انبار غلبه یافته، مردم این سرزمین از آنها ایمن گردیده و از مخفی‌گاه‌های خود بیرون آمدند، فرماندهان مسلمان دریافتند که مردم انبار به زبان عربی مطالبی می‌نویسند.<ref>المحاسن و المساوی، ص ٣۶۶؛ فتوح البلدان، ص ۶۵۵؛ تاریخ طبری، ج ١، ص ٢٠۶؛ الاعلاق النفسیه، ص ١٩١؛ مقدمه ابن‌خلدون، ص ٨٣٠؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج ١، ص ٢٠۵ و ٢٠۶.</ref>


==در دست حاکمان==
==در دست حاکمان==
خط ۷۲: خط ۷۱:


====مسلمانان====
====مسلمانان====
برخی بر این باورند که انبار، به سبب تسلط فرهنگ و تمدن شاهان [[ايران|ایران]] بر آن، نه تنها از نظر نظامی قدرت دفاع خود را از دست داد، بلکه از نظر اجتماعی و اخلاقی نیز مضمحل شده بود؛ از این رو، مردم انبار که سال‌ها در رنج فاصله طبقاتی [[ساسانیان|ساسانی]] بودند، در برابر جاذبه دین [[اسلام]] و نگرش ضدطبقاتی این آیین، مقاومتی احساس نمی‌کردند؛ اگر هم در هنگام فتح انبار و شهرهای پیرامون، مقاومت‌هایی در برابر مسلمانان صورت می‌گرفت، تلاش‌های فئودال‌ها، بقایای تیول‌داران، مرزبانان، اسپهبدان و دژخیمان برای حفظ باقی مانده سلطه رو به زوال خویش بوده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص ١١٠۴.</ref>
برخی بر این باورند که انبار، به سبب تسلط فرهنگ و تمدن شاهان [[ایران|ایران]] بر آن، نه تنها از نظر نظامی قدرت دفاع خود را از دست داد، بلکه از نظر اجتماعی و اخلاقی نیز مضمحل شده بود؛ از این رو، مردم انبار که سال‌ها در رنج فاصله طبقاتی [[ساسانیان|ساسانی]] بودند، در برابر جاذبه دین [[اسلام]] و نگرش ضدطبقاتی این آیین، مقاومتی احساس نمی‌کردند؛ اگر هم در هنگام فتح انبار و شهرهای پیرامون، مقاومت‌هایی در برابر مسلمانان صورت می‌گرفت، تلاش‌های فئودال‌ها، بقایای تیول‌داران، مرزبانان، اسپهبدان و دژخیمان برای حفظ باقی مانده سلطه رو به زوال خویش بوده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص ١١٠۴.</ref>


==امام علی(ع) در انبار==
==امام علی(ع) در انبار==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۳:


====سده نهم====
====سده نهم====
آخرین باری که از انبار نام و نشانی آمده است، در تاریخ غیاثی، نوشته [[غیاث بغدادی]] است که در حوادث سال ۸۲۴ق. از آن یاد شده است. در این کتاب، خرابه‌های انبار را در ۶۲ کیلومتری غرب [[بغداد]]، جانب چپ نهر [[فرات]] و در جنوب قریه‌ای که در عصر حاضر صقلاویه می‌خوانند، نشانی داده‌ است.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج ٣، ص ٣۴٢٨؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج ٣، ص ٨.</ref>
آخرین باری که از انبار نام و نشانی آمده است، در تاریخ غیاثی، نوشته [[غیاث بغدادی]] است که در حوادث سال ۸۲۴ق. از آن یاد شده است. در این کتاب، خرابه‌های انبار را در ۶۲ کیلومتری غرب [[بغداد]]، جانب چپ نهر [[فرات]] و در جنوب قریه‌ای که در عصر حاضر صقلاویه می‌خوانند، نشانی داده است.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج ٣، ص ٣۴٢٨؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج ٣، ص ٨.</ref>


==موقعیت کنونی==
==موقعیت کنونی==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش