ابن تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ اکتبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
==تاریخ تولد، ویژگیها، خانواده ==
==تاریخ تولد، ویژگیها، خانواده ==
تقی‌ الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام حرّانی دمشقی (م.۷۲۸ق.) در دوازدهم [[ربیع الاول]] سال ۶۶۱ق. در [[حران|حَرّان]] زاده شد.<ref>العقود الدریه، ص۵۸؛ شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۳.</ref> وی را با القابی چون [[مفسر|مفسّر]]، [[رجالی]]، [[حافظ]]، [[مفتی]]، [[ادیب]] و لغت‌شناس<ref>العقود الدریه، ص۵۷؛ البدایة و النهایه، ج۱۴، ص۱۳۷؛ شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۵.</ref> و آگاه از [[کلام]]، [[ملل و نحل]]، تاریخ و [[اصول فقه|اصول]]<ref>العقود الدریه، ص۷۰. </ref> در کنار اوصافی چون زاهد و شجاع<ref>العقود الدریه، ص۷۰؛ فوات الوفیات، ج۱، ص۷۴.</ref> ستوده‌اند. وی تندخو بود و در برابر مخالفان خود پرخاش می‌کرد.<ref>الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۰.</ref> و از قریحه شعر<ref>نک: العقود الدریه، ص۶۴-۶۹.</ref> و حافظه قوی برخوردار بود.<ref>العقود الدریه، ص۵۹. </ref> خاندان وی بیش از یک قرن<ref>ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۷.</ref> از دانشمندان دینی به شمار می‌آمدند.<ref>نک: تاریخ الاسلام، ج۴۵، ص۱۳۴؛ ج۴۸، ص۱۶۱؛ ج۵۰، ص۲۵۷؛ ج۵۱، ص۱۰۴؛ العقود الدریه، ص۵۷. </ref> [[محمد بن خضر]] (م.۶۲۲ق.) جدّ اعلای وی از دانشمندان حنبلی مذهب و نخستین فرد ملقب به ابن‌ تیمیه بود که [[سبط ابن جوزی|سبط بن جوزی]] (م.۶۵۴ق.) او را فردی انحصارطلب خوانده که در آن خطه مجال فعالیت به هیچ دانشوری نمی‌داد.<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۸۶-۳۸۷. </ref> درباره سبب نام‌گذاری مادر وی به تیمیه. دیدگاه‌هایی چند وجود دارد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۴۵، ص۱۳۴. </ref>
تقی‌ الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام حرّانی دمشقی (م.۷۲۸ق.) در دوازدهم [[ربیع الاول]] سال ۶۶۱ق. در [[حران|حَرّان]] زاده شد.<ref>العقود الدریه، ص۵۸؛ شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۳.</ref> وی را با القابی چون [[مفسر|مفسّر]]، [[رجالی]]، [[حافظ]]، [[مفتی]]، [[ادیب]] و لغت‌شناس<ref>العقود الدریه، ص۵۷؛ البدایة و النهایه، ج۱۴، ص۱۳۷؛ شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۵.</ref> و آگاه از [[کلام]]، [[ملل و نحل]]، تاریخ و [[اصول فقه|اصول]]<ref>العقود الدریه، ص۷۰. </ref> در کنار اوصافی چون زاهد و شجاع<ref>العقود الدریه، ص۷۰؛ فوات الوفیات، ج۱، ص۷۴.</ref> ستوده‌اند. وی تندخو بود و در برابر مخالفان خود پرخاش می‌کرد.<ref>الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۰.</ref> و از قریحه شعر<ref>نک: العقود الدریه، ص۶۴-۶۹.</ref> و حافظه قوی برخوردار بود.<ref>العقود الدریه، ص۵۹. </ref> خاندان وی بیش از یک قرن<ref>ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۷.</ref> از دانشمندان دینی به شمار می‌آمدند.<ref>نک: تاریخ الاسلام، ج۴۵، ص۱۳۴؛ ج۴۸، ص۱۶۱؛ ج۵۰، ص۲۵۷؛ ج۵۱، ص۱۰۴؛ العقود الدریه، ص۵۷. </ref> [[محمد بن خضر]] (م.۶۲۲ق.) جدّ اعلای وی از دانشمندان حنبلی مذهب و نخستین فرد ملقب به ابن‌ تیمیه بود که [[سبط ابن جوزی|سبط بن جوزی]] (م.۶۵۴ق.) او را فردی انحصارطلب خوانده که در آن خطه مجال فعالیت به هیچ دانشوری نمی‌داد.<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۸۶-۳۸۷. </ref> درباره سبب نام‌گذاری مادر وی به تیمیه. دیدگاه‌هایی چند وجود دارد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۴۵، ص۱۳۴. </ref>
===شیوه برخورد او با مخالفان===
ابن‌ تیمیه گرچه گاه با شرح مقصود دشمنان و محل نزاع، برخی از اشکالات بیجای وارد بر ایشان را دفع می‌کند<ref>برای نمونه نک: الایمان، ص۴۵. </ref>، دیگرگاه خود پرچمدار سوء برداشت می‌گردد؛ چنان‌که در نقد محیی‌ الدین (م.۶۳۸ق.) اتهام‌هایی چون فضیلت دادن اولیا بر انبیا<ref>الفرقان، ص۸۰. </ref>، تنقیص پیامبران و برخی مشایخ اسلامی<ref>الفرقان، ص۹۸. </ref> و عقیده عینیت وجود حادث و قدیم (وحدت وجود)<ref>الفرقان، ص۹۹. </ref> را بر او وارد کرده است که با مطالعه آثارش ناوارد می‌نماید.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۶۰-۱۶۸.</ref> وی نصیر الدین طوسی (م.۶۷۲ق.) را نیز به مواردی مانند مشاوره به هلاکو در قتل خلیفه عباسی و مسلمانان، و نیز استمداد از ساحران و مشرکان و ارتکاب محرمات متهم کرده<ref>منهاج السنه، ج۳، ص۴۴۵-۴۵۱. </ref> که با استنادات تاریخی ناسازگار است.<ref>نصیرالدین الطوسی، ص۱۵-۳۶؛ دراسات فی منهاج السنه، ص۱۷-۲۰.</ref> وی کتاب مناسک حجّ المشاهد را به شیخ مفید نسبت داده<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۹۳. </ref> که در شمار نگاشته‌های شیخ مفید هیچ یادی از آن نشده است.
ابن‌ تیمیه با استناد به روایت شعبی (م.۱۰۵ق.)<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶. </ref>، پایه‌گذار شیعه را عبدالله سبأ یهودی و دیگر زنادقه خوانده<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۳.</ref> و پس از غوغاگری بسیار در این زمینه، به جعلی بودن این روایت اقرار کرده است.<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۸.</ref> اما دانشمندان منصف مبدأ تشیع را پیامبر و اهل‌ بیت خوانده<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۱۴-۲۱۵. </ref> این انتساب دروغین به ابن سبأ را دسیسه‌ای برای خدشه‌دار‌کردن تشیع دانسته‌اند.<ref>مجموعه آثار طه حسین، ج۴، ص۵۱۸، «علی و بنوه».</ref> ابن‌ تیمیه در موارد فراوان عقاید غلات را به امامیه نسبت داده، گر چه گاه نیز به نام غلات تصریح کرده است.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۲۴۶.</ref> اما امامیه، خود، غلات را کافر خوانده<ref>الاعتقادات، ص۹۷.</ref>، از شخصیت‌های مورد استناد وی تبرّی می‌جویند.<ref>رجال کشی، ص۱۹۱؛ الکافی، ج۸، ص۲۲۵. </ref> وی شیعه را به ایمان به سحر و فلسفه به عنوان جبت و طاغوت، ادای مناسک حج‌گونه هنگام زیارت قبور و همکاری با مشرکان در جنگ با مسلمانان، متهم کرده است.<ref>منهاج السنه، ج۳، ص۴۵۱-۴۵۲.</ref> در جای دیگر، در تعریف ناصبی از زبان شیعه، وی را کسی می‌داند که به حقانیت خلفای سه‌گانه معتقد باشد<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۲۵۷. </ref>؛ چنان‌که صحابه را بدترین امت پیامبر از منظر شیعه معرفی می‌کند.<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶.</ref>اما به عقیده شیعه، ناصبی به معنای کینه‌ورز به اهل‌ بیت<ref>الاستبصار، ج۴، ص۸۷؛ لله و للحقیقه، ص۴۹۴؛ عقلیات اسلامیه، ج۲، ص۶۱۸. </ref> است. شیعیان صحابه‌ای را که با اهل‌ بیت: دشمنی نکرده باشند، شایسته صلوات<ref>صحیفه سجادیه، ص۴۲.</ref>، بهترین انسان‌ها و برترین خاستگاه برای رشد امّت اسلامی می‌دانند<ref>برای نمونه نک: اصل الشیعة و اصولها، ص۴۷-۴۸؛ بحث حول الولایه، ص۷۴-۷۵.</ref> و باور دارند که صحابه در یک درجه نبودند و حتی برخی همچون عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح مرتد گشتند.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۸. </ref> از این رو، ابن خلدون (م.۸۰۸ق.) بدگویی از خلفای نخستین را به غلات شیعه نسبت داده که نزد شیعه و اهل‌ سنت مطرودند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۴۷. </ref> ابن تیمیه شیعه را به قتل عثمان متهم کرده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۴۳. </ref>


== ƒشرح زادگاه==  
== ƒشرح زادگاه==  
خط ۱۲۶: خط ۱۳۰:


ابن‌ تیمیه در عرصه نظریه‌پردازی سیاسی، دیدگاهی دوسویه‌ درباره ارتباط دیانت و سیاست برگزیده است. از یک سو، در تحلیلی جامعه‌شناختی، نگاه بدبینانه به سیاست را مولود روش بد حاکمان خوانده و با تخطئه جدا انگاری دیانت و سیاست و مغضوب خواندن دنیاگرایان دین ستیز و گمراه دانستن دین‌مداران دنیاگریز، راه میانه را در برگزیدن کتاب و شمشیر دانسته<ref>السیاسة الشرعیه، ص۱۴۱. </ref> و از سوی دیگر، به حرمت خروج بر حاکم فاسد فتوا داده<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۲۴۱. </ref> و خود را مرد دین و نه دولت خوانده است.<ref>الحسنة و السیئه، ص۳. </ref>
ابن‌ تیمیه در عرصه نظریه‌پردازی سیاسی، دیدگاهی دوسویه‌ درباره ارتباط دیانت و سیاست برگزیده است. از یک سو، در تحلیلی جامعه‌شناختی، نگاه بدبینانه به سیاست را مولود روش بد حاکمان خوانده و با تخطئه جدا انگاری دیانت و سیاست و مغضوب خواندن دنیاگرایان دین ستیز و گمراه دانستن دین‌مداران دنیاگریز، راه میانه را در برگزیدن کتاب و شمشیر دانسته<ref>السیاسة الشرعیه، ص۱۴۱. </ref> و از سوی دیگر، به حرمت خروج بر حاکم فاسد فتوا داده<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۲۴۱. </ref> و خود را مرد دین و نه دولت خوانده است.<ref>الحسنة و السیئه، ص۳. </ref>
==شیوه برخورد او با مخالفان==
ابن‌ تیمیه گرچه گاه با شرح مقصود دشمنان و محل نزاع، برخی از اشکالات بیجای وارد بر ایشان را دفع می‌کند<ref>برای نمونه نک: الایمان، ص۴۵. </ref>، دیگرگاه خود پرچمدار سوء برداشت می‌گردد؛ چنان‌که در نقد محیی‌ الدین (م.۶۳۸ق.) اتهام‌هایی چون فضیلت دادن اولیا بر انبیا<ref>الفرقان، ص۸۰. </ref>، تنقیص پیامبران و برخی مشایخ اسلامی<ref>الفرقان، ص۹۸. </ref> و عقیده عینیت وجود حادث و قدیم (وحدت وجود)<ref>الفرقان، ص۹۹. </ref> را بر او وارد کرده است که با مطالعه آثارش ناوارد می‌نماید.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۶۰-۱۶۸.</ref> وی نصیر الدین طوسی (م.۶۷۲ق.) را نیز به مواردی مانند مشاوره به هلاکو در قتل خلیفه عباسی و مسلمانان، و نیز استمداد از ساحران و مشرکان و ارتکاب محرمات متهم کرده<ref>منهاج السنه، ج۳، ص۴۴۵-۴۵۱. </ref> که با استنادات تاریخی ناسازگار است.<ref>نصیرالدین الطوسی، ص۱۵-۳۶؛ دراسات فی منهاج السنه، ص۱۷-۲۰.</ref> وی کتاب مناسک حجّ المشاهد را به شیخ مفید نسبت داده<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۹۳. </ref> که در شمار نگاشته‌های شیخ مفید هیچ یادی از آن نشده است.
ابن‌ تیمیه با استناد به روایت شعبی (م.۱۰۵ق.)<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶. </ref>، پایه‌گذار شیعه را عبدالله سبأ یهودی و دیگر زنادقه خوانده<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۳.</ref> و پس از غوغاگری بسیار در این زمینه، به جعلی بودن این روایت اقرار کرده است.<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۸.</ref> اما دانشمندان منصف مبدأ تشیع را پیامبر و اهل‌ بیت خوانده<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۱۴-۲۱۵. </ref> این انتساب دروغین به ابن سبأ را دسیسه‌ای برای خدشه‌دار‌کردن تشیع دانسته‌اند.<ref>مجموعه آثار طه حسین، ج۴، ص۵۱۸، «علی و بنوه».</ref> ابن‌ تیمیه در موارد فراوان عقاید غلات را به امامیه نسبت داده، گر چه گاه نیز به نام غلات تصریح کرده است.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۲۴۶.</ref> اما امامیه، خود، غلات را کافر خوانده<ref>الاعتقادات، ص۹۷.</ref>، از شخصیت‌های مورد استناد وی تبرّی می‌جویند.<ref>رجال کشی، ص۱۹۱؛ الکافی، ج۸، ص۲۲۵. </ref> وی شیعه را به ایمان به سحر و فلسفه به عنوان جبت و طاغوت، ادای مناسک حج‌گونه هنگام زیارت قبور و همکاری با مشرکان در جنگ با مسلمانان، متهم کرده است.<ref>منهاج السنه، ج۳، ص۴۵۱-۴۵۲.</ref> در جای دیگر، در تعریف ناصبی از زبان شیعه، وی را کسی می‌داند که به حقانیت خلفای سه‌گانه معتقد باشد<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۲۵۷. </ref>؛ چنان‌که صحابه را بدترین امت پیامبر از منظر شیعه معرفی می‌کند.<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶.</ref>اما به عقیده شیعه، ناصبی به معنای کینه‌ورز به اهل‌ بیت<ref>الاستبصار، ج۴، ص۸۷؛ لله و للحقیقه، ص۴۹۴؛ عقلیات اسلامیه، ج۲، ص۶۱۸. </ref> است. شیعیان صحابه‌ای را که با اهل‌ بیت: دشمنی نکرده باشند، شایسته صلوات<ref>صحیفه سجادیه، ص۴۲.</ref>، بهترین انسان‌ها و برترین خاستگاه برای رشد امّت اسلامی می‌دانند<ref>برای نمونه نک: اصل الشیعة و اصولها، ص۴۷-۴۸؛ بحث حول الولایه، ص۷۴-۷۵.</ref> و باور دارند که صحابه در یک درجه نبودند و حتی برخی همچون عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح مرتد گشتند.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۸. </ref> از این رو، ابن خلدون (م.۸۰۸ق.) بدگویی از خلفای نخستین را به غلات شیعه نسبت داده که نزد شیعه و اهل‌ سنت مطرودند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۴۷. </ref> ابن تیمیه شیعه را به قتل عثمان متهم کرده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۴۳. </ref>


==ƒنگاشته‌ها==  
==ƒنگاشته‌ها==  
۱٬۲۰۴

ویرایش