←عبدالزهراء کعبی
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
*ماجرای قصيده ابن العرندس: ابن العرندس حلّی (م.840ق)، از شعرای مشهور شیعه است که اشعار متعددی را در سوگ امام حسین(ع) سروده است. قصیده «رائیه» او شهرت فراوانی دارد.<ref>نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۹۲.</ref> علامه اميني قصیده ابن العرندس را در کتاب الغدیر آورده است؛ به گفته او، بین اصحاب معروف است در هر مکانی این قصیده خوانده شود، امام زمان(ع) حضور مییابد.<ref>الغدیر، ج۷، ص۱۴.</ref> چند بیتی از این قصیده از این قرار است: | *ماجرای قصيده ابن العرندس: ابن العرندس حلّی (م.840ق)، از شعرای مشهور شیعه است که اشعار متعددی را در سوگ امام حسین(ع) سروده است. قصیده «رائیه» او شهرت فراوانی دارد.<ref>نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۹۲.</ref> علامه اميني قصیده ابن العرندس را در کتاب الغدیر آورده است؛ به گفته او، بین اصحاب معروف است در هر مکانی این قصیده خوانده شود، امام زمان(ع) حضور مییابد.<ref>الغدیر، ج۷، ص۱۴.</ref> چند بیتی از این قصیده از این قرار است: | ||
{{شعر|قتل ظمآنا حسین بکربلا|و في کل عضو من انامله بحر؟|و والده الشاکی علی الحوض فی غد|و فاطمة ماء الفرات لها مهر}} | {{شعر|قتل ظمآنا حسین بکربلا|و في کل عضو من انامله بحر؟|و والده الشاکی علی الحوض فی غد|و فاطمة ماء الفرات لها مهر}} | ||
:برگردان فارسی آن عبارت است از: «آيا حسين(ع) در کربلا تشنهلب کشته ميشود درحاليکه در هر بندي از انگشتان او دريايي موج ميزند؟! و با آنكه پدرش در روز رستاخيز، مردم را از حوض كوثر سيراب مىكند و آب فرات، مهریه مادرش فاطمه(س) است؟!» عبدالزهراء کعبی، برای نخستین بار، یک کتابفروش در صحن حرم امام حسین(ع) این کتاب را به او هدیه داد به شرط این که اشعار آن را برایش بخواند. به گفته او، هنگامی که مشغول خواندن کتاب بود، سیدی از بزرگان عرب را در برابرش دید که ایستاده و به اشعارش گوش داده، گریه میکند. وقتی به بیت نخست از بیتهای پیشگفته رسید، گریه او شدید شده، رو به ضریح امام حسین(ع) کرده و این بیت را تکرار کرده مانند مادر جوانمرده گریه میکرد. به گفته وی، پس از تمام شدن قصیده، دیگر آن سید را ندید.<ref>ر.ک: شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج ۳، ص ۱۷۲؛ مير مهر، ص 1.</ref> | :برگردان فارسی آن عبارت است از: «آيا حسين(ع) در کربلا تشنهلب کشته ميشود درحاليکه در هر بندي از انگشتان او دريايي موج ميزند؟! و با آنكه پدرش در روز رستاخيز، مردم را از حوض كوثر سيراب مىكند و آب فرات، مهریه مادرش فاطمه(س) است؟!» عبدالزهراء کعبی، برای نخستین بار، یک کتابفروش در صحن حرم امام حسین(ع) این کتاب را به او هدیه داد به شرط این که اشعار آن را برایش بخواند. به گفته او، هنگامی که مشغول خواندن کتاب بود، سیدی از بزرگان عرب را در برابرش دید که ایستاده و به اشعارش گوش داده، گریه میکند. وقتی به بیت نخست از بیتهای پیشگفته رسید، گریه او شدید شده، رو به ضریح امام حسین(ع) کرده و این بیت را تکرار کرده مانند مادر جوانمرده گریه میکرد. به گفته وی، پس از تمام شدن قصیده، دیگر آن سید را ندید.<ref>ر.ک: شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج ۳، ص ۱۷۲؛ مير مهر، ص 1.</ref> | ||
کعبی، پس از انجام یک سخنرانی، توسط نظام | کعبی، پس از انجام یک سخنرانی، توسط نظام [[حزب بعث|بعث]]، به وسیله قهوه، مسموم شده و به شهادت رسید. حجةالاسلام والمسلمین داعی الحق، به شهادت وی و این کیفیت تصریح کرده است. پیکر این شهید، در شام شهادت حضرت فاطمه(س)، در وادی القدیم به دفن شد. امروزه با تلاش آستان حسینی، بر روی مرقد او اتاقی ساخته شده و مزارش محل آمد و شد مردم است.<ref>نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۹۳.</ref> | ||
===== سید هاشم حداد ===== | |||
به فاصله اندکی از مزار عبدالزهرا کعبی، مزار سید هاشم حداد قرار دارد. بر پایه گزارشی در سال ۱۳۹۱ش. (۱۴۳۳ق)، قبر وی، در یک فضای باز قرار گرفته و اطراف قبر موزاییک شده و چند تکه فرش و حصیر کنار مزار او پهن و چند تصویر کوچک و بزرگ نیز در اطراف قبر او نصب بوده است. | |||
سید هاشم حداد، گرچه تا سیوطی، که از دروس سطوح ابتدایی حوزه است، بیشتر نخوانده بود، ولی با سفر به [[نجف]]، با [[سید علی قاضی]]، عارف شیعی انس پیدا کرد. او دو سال در کنار قاضی بود و سپس روانه کربلا شد و در آهنگری (نعلبندی) مشغول شد؛ از این رو، به «حداد» شهرت یافت. ارتباط او با سید علی قاضی 28 سال ادامه داشت. سید هاشم همدم حضور هفتگی سید در شبهای جمعه بود؛ زیرا هرگاه آیتاهلل سید علی قاضی به کربلا میرفت، در منزل وی سکنی میگزید. | |||
سید هاشم حداد | به گفته علامه تهرانی، شهید مطهری شیفته سید هاشم حداد بود. | ||
<ref | <ref>نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۹۴.</ref> | ||