شرطة الخمیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۳: خط ۳:


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
شرطة الخمیس، نيروى ويژه‌اى بود كه به سبب تعهد و جايگاه خود، همیشه در خدمت امام علی(ع) بودند و در جنگ‌ها نيز نقش «مقدمة الجيش» يا پيشقراولان لشكر را داشتند. امروزه در ساختار بسيارى از ارتش‌هاى كشورهاى عربى، گروهى به نام الشرطة العسكرية وجود دارد كه امور امنيتى ارتش را عهده‌دار است.<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۴.</ref> بر پایه روایتی، [[حضرت محمد(ع)]] از وجود شرطة الخمیس در آینده به [[امام علی(ع)]] خبر داده و به گفته امام علی(ع)، حضرت محمد(ص) نخستین کسی است که این گروه را، سال‌ها پیش از شکل‌گیری آن، به این نام خواند.{{یادداشت|وَاللهُ سَمَّاكُمْ شُرْطَةَ الْخَمِيسِ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ.}}<ref name=":5">رجال الكشى، ص۶.</ref>
====شرطه====
شرطه، به معناى دنباله و عقبه سپاه است. درباره شرطه، دو معنا وجود دارد:
شرطه، به معناى دنباله و عقبه سپاه است. درباره شرطه، دو معنا وجود دارد:


از ماده «شرط» به معناى علامت و نشان، گرفته شده{{یادداشت|الشرط بفتحتين العلامة.}}<ref>طريحى، مجمع البحرين، ج۴، ص ٢۵٧.</ref> و به گروهى از پيشاهنگان لشكر كه در رزم حاضر باشند، «شُرطه» مى‌گويند{{یادداشت|الشُّرْطَةُ أوّل طائفة من الجيش تشهد الوقعة.}}<ref>النهايه، ج٢، ص ۴۶٠.</ref> و در مقام نسبت دادن، به آنان «شُرطى» مى‌گويند. گويا شُرطه همان مقدمه لشكر است كه چون داراى علامات و نشانه‌هايى بودند، به اين نام خوانده شده و با آن علامت‌ها شناخته مى‌شدند.<ref>راغب اصفهانى، المفردات، ص ۴۵٠.</ref> بنابراين شرطة الخميس نقش پيشقراولى را ايفا مى‌كردند و نخستین گروهى بودند كه وارد جنگ مى‌شدند.<ref name=":0">شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص63.</ref>
# از ماده «شرط» به معناى علامت و نشان، گرفته شده{{یادداشت|الشرط بفتحتين العلامة.}}<ref>طريحى، مجمع البحرين، ج۴، ص ٢۵٧.</ref> و به گروهى از پيشاهنگان لشكر كه در رزم حاضر باشند، «شُرطه» مى‌گويند{{یادداشت|الشُّرْطَةُ أوّل طائفة من الجيش تشهد الوقعة.}}<ref>النهايه، ج٢، ص ۴۶٠.</ref> و در مقام نسبت دادن، به آنان «شُرطى» مى‌گويند. گويا شُرطه همان مقدمه لشكر است كه چون داراى علامات و نشانه‌هايى بودند، به اين نام خوانده شده و با آن علامت‌ها شناخته مى‌شدند.<ref>راغب اصفهانى، المفردات، ص ۴۵٠.</ref> بنابراين شرطة الخميس نقش پيشقراولى را ايفا مى‌كردند و نخستین گروهى بودند كه وارد جنگ مى‌شدند.<ref name=":0">شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص63.</ref>
# از «شرْط» به معناى التزام به كارى، گرفته شده است.{{یادداشت|الشَّرْطُ معروف، و كذلك الشَّريطةُ، و الجمع شُروط و شَرائطُ. و الشَّرْطُ إِلزامُ الشىء و التِزامُه فى البيعِ و نحوه، و الجمع شُروط.}}<ref>ابن‌منطور، لسان‌العرب، ج٧، ص٣٣٠.</ref> با توجه به اين معنا مى‌توان شرطة الخميس را گروه ويژه‌اى دانست كه به دليل پيمان و عهد در جان بركف بودن، عهده‌دار مأموريت‌هاى ويژه بوده‌اند. اين معنا در روايت نيز بيان شده است؛ آن‌جا که شرطة الخمیس، گروهى دانسته شده كه با امام شرط بهشت مى‌كنند.<ref name=":5">رجال الكشى، ص۶.</ref> از اصبغ بن نباته، یکی از اعضای شرطة الخمیس، درباره علت نامگذاری این گروه پرسش شد، وی علت آن را این دانست که اعضای گروه، کشتن دشمن را ضمانت کرده و [[امام علی(ع)]] پیروزی و بهشت را برای آن‌ها ضمانت می‌کرد.{{یادداشت|ضمنا له الذبح و ضمن لنا الفتح.}}<ref>رجال الکشی، ص ۵.</ref>


از «شرْط» به معناى التزام به كارى، گرفته شده است.{{یادداشت|الشَّرْطُ معروف، و كذلك الشَّريطةُ، و الجمع شُروط و شَرائطُ. و الشَّرْطُ إِلزامُ الشىء و التِزامُه فى البيعِ و نحوه، و الجمع شُروط.}}<ref>ابن‌منطور، لسان‌العرب، ج٧، ص٣٣٠.</ref> با توجه به اين معنا مى‌توان شرطة الخميس را گروه ويژه‌اى دانست كه به دليل پيمان و عهد در جان بركف بودن، عهده‌دار مأموريت‌هاى ويژه بوده‌اند. اين معنا در روايت نيز بيان شده است؛ در روایت، درباره شرطة الخمیس گفته شده، گروهى كه با امام شرط بهشت مى‌كنند.<ref name=":5" /> از اصبغ بن نباته، یکی از اعضای شرطة الخمیس، درباره علت نامگذاری این گروه پرسش شد،  وی علت آن را این دانست که اعضای گروه کشتن دشمن را ضمانت می‌کردند و [[امام علی(ع)]] پیروزی و بهشت را برای آن‌ها ضمانت می‌کرد.{{یادداشت|ضمنا له الذبح و ضمن لنا الفتح.}}<ref>رجال الکشی، ص ۵.</ref>
خميس، به معناى لشکر است؛ از اين جهت كه در آن زمان، هر لشكر، به پنج بخشِ مقدمه، ميسره، ميمنه، قلب و ساقه تقسيم مى‌شد.<ref>ابن اثير، النهايه، ج٢، ص ٧٩.</ref> مقدمه، پيش‌تاز سپاه؛ ميسره، جناح چپ؛ ميمنه، جناح راست؛ قلب، مركز فرماندهى و ساقه، به معناى دنباله و عقبه سپاه بود.<ref name=":0" />


====خمیس====
شرطة الخمیس، نيروى ويژه‌اى بود كه اعضای آن به سبب تعهد و جايگاه خود، همیشه در خدمت [[امام علی(ع)]] بودند و در جنگ‌ها نيز نقش «مقدمة الجيش» يا پيشقراولان لشكر را داشتند. امروزه در ساختار بسيارى از ارتش‌هاى كشورهاى عربى، گروهى به نام الشرطة العسكرية وجود دارد كه امور امنيتى ارتش را عهده‌دار است.<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۴.</ref> بر پایه روایتی، [[حضرت محمد(ع)]] از وجود شرطة الخمیس در آینده، به [[امام علی(ع)]] خبر داده و به گفته امام علی(ع)، حضرت محمد(ص) نخستین کسی است که این گروه را، سال‌ها پیش از شکل‌گیری آن، به این نام خوانده است.{{یادداشت|وَاللهُ سَمَّاكُمْ شُرْطَةَ الْخَمِيسِ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ.}}<ref name=":5" />
خميس، به معناى لشکر است؛ از اين جهت كه در آن دوره، هر لشكر، به پنج بخش مقدمه، ميسره، ميمنه، قلب و ساقه تقسيم مى‌شد.<ref>ابن اثير، النهايه، ج٢، ص ٧٩.</ref> مقدمه، پيش‌تاز سپاه؛ ميسره، جناح چپ؛ ميمنه، جناح راست؛ قلب، مركز فرماندهى و ساقه، به معناى دنباله و عقبه سپاه بود.<ref name=":0" />


==شکل‌گیری==
==شکل‌گیری==
شرطة الخميس نخستين بار در [[جنگ جمل]] به دست [[امام علی(ع)]] در [[عراق]] تشكيل شد.{{یادداشت|و شرطة الخميس الذى ابتدعه من العرب (تاریخ طبری)؛ النص يوضح أن علياً هو أول من ابتدأ هذا و أنهم فرقة خاصة من العرب (الطبقات الکبری).}}<ref>تاريخ الطبرى، ج۵، ص ١۵٩؛ ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج١٠، ص٣٢١، (پاورقى).</ref>  گروهى از یاران امام(ع)، پس از پایان پیکار و پس از سخنرانى امام(ع)، در [[مسجد جامع بصره]]، گردِ وی را گرفتند.<ref>شيخ مفيد، الجمل، ص ٢١٨.</ref> به گزارش [[محمد بن عمر كشى|كشى]] رجال‌نگار، به نقل از بشر بن عمرو همدانى، [[امام علی(ع)]] در ميان ياران حاضر شد و از آن‌ها خواست در این شرطة نام بنویسید.{{یادداشت|بِشْرِ بْنِ عَمْرٍو الْهَمَدَانِى قَالَ مَرَّ بِنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ اكْتَتِبُوا فِى هَذِهِ الشُّرْطَةِ فَوَ اللهِ لَا غِنَى بَعْدَهُمْ إِلَّا شُرْطَةُ النَّارِ إِلَّا مَنْ عَمِلَ بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ.}}<ref>رجال كشى، ص ۵.</ref> امام(ع) حضور در شرطة الخميس را ارزش معرفى نموده و برخى از يارانشان را به حضور در آن بشارت می‌داد؛ وی در روز جنگ جمل به عبدالله بن يحيى حضرمى از این که او و پدرش جزء شرطة الخمیس هستند، به او بشارت داد.{{یادداشت|أَبْشِرْ يا ابْنِ يحْيى فَأَنْتَ وَ أَبُوكَ مِنْ شُرْطَةِ الْخَمِيسِ حَقّاً، لَقَدْ أَخْبَرَنِى رَسُولُ اللهِ (ص) بِاسْمِكَ وَ اسْمِ أَبِيكَ فِى شُرْطَةِ الْخَمِيسِ...}}<ref name=":5" /> او حتی در گرماگرم [[جنگ صفين]] از جایگاه این گروه یاد کرده و قطعا پیروزی را با آن‌ها دانست.{{یادداشت|«يا شرطه الموت صبرا، لا يهولنكم دين ابن حرب، فان الحق قد ظهر»؛ اى سپاه مرگ! پايدارى كنيد و از دين پسر حرب نهراسيد كه حق قطعا پيروز است.}}<ref>ابن مزاحم، وقعة صفين، ص ٣٨۵.</ref>
شرطة الخميس نخستين بار در [[جنگ جمل]] به دست [[امام علی(ع)]] در [[عراق]] تشكيل شد.{{یادداشت|و شرطة الخميس الذى ابتدعه من العرب (تاریخ طبری)؛ النص يوضح أن علياً هو أول من ابتدأ هذا و أنهم فرقة خاصة من العرب (الطبقات الکبری).}}<ref>تاريخ الطبرى، ج۵، ص ١۵٩؛ ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج١٠، ص٣٢١، (پاورقى).</ref>  گروهى از یاران امام(ع)، پس از پایان پیکار و پس از سخنرانى امام(ع)، در [[مسجد جامع بصره]]، گردِ وی را گرفتند.<ref>شيخ مفيد، الجمل، ص ٢١٨.</ref> به گزارش [[محمد بن عمر كشى|كشى]] رجال‌نگار، [[امام علی(ع)]] در ميان ياران حاضر شد و از آن‌ها خواست در این شرطة نام بنویسید.{{یادداشت|بِشْرِ بْنِ عَمْرٍو الْهَمَدَانِى قَالَ مَرَّ بِنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ اكْتَتِبُوا فِى هَذِهِ الشُّرْطَةِ فَوَ اللهِ لَا غِنَى بَعْدَهُمْ إِلَّا شُرْطَةُ النَّارِ إِلَّا مَنْ عَمِلَ بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ.}}<ref>رجال كشى، ص ۵.</ref> امام(ع) حضور در شرطة الخميس را ارزش معرفى نموده و برخى از يارانشان را برای حضور در آن بشارت می‌داد؛ وی در روز جنگ جمل به [[عبدالله بن يحيى حضرمى]] از این که او و پدرش جزء شرطة الخمیس هستند، بشارت داد.{{یادداشت|أَبْشِرْ يا ابْنِ يحْيى فَأَنْتَ وَ أَبُوكَ مِنْ شُرْطَةِ الْخَمِيسِ حَقّاً، لَقَدْ أَخْبَرَنِى رَسُولُ اللهِ (ص) بِاسْمِكَ وَ اسْمِ أَبِيكَ فِى شُرْطَةِ الْخَمِيسِ...}}<ref name=":5" /> او حتی در گرماگرم [[جنگ صفين]] از جایگاه این گروه یاد کرده و قطعا پیروزی را با آن‌ها دانسته است.{{یادداشت|«يا شرطه الموت صبرا، لا يهولنكم دين ابن حرب، فان الحق قد ظهر»؛ اى سپاه مرگ! پايدارى كنيد و از دين پسر حرب نهراسيد كه حق قطعا پيروز است.}}<ref>ابن مزاحم، وقعة صفين، ص ٣٨۵.</ref>


==شمار==
==شمار==
در متون تاريخى، آمار نيروى هاى شرطة الخميس يكسان ارائه نشده و در تعداد آن اختلاف وجود دارد.
در متون تاريخى، آمار نيروى هاى شرطة الخميس يكسان ارائه نشده و در تعداد آن اختلاف وجود دارد. [[محمد بن عمر کشی|كشى]] رجال‌نگار، از ۵ يا ۶ هزار نفر ياد مى‌كند؛<ref name=":5" /> [[شيخ مفيد]]<ref>مفيد، الاختصاص، ص ٢.</ref> و [[احمد بن محمد برقی|برقى]]<ref>رجال البرقى، ص ٣.</ref> به ۶ هزار نفر اشاره مى‌كنند؛<ref>الاختصاص، ص ٢.</ref> [[جمال‌الدین یوسف مزی|مزّى]] رجال‌نگار [[شافعی]] و [[ابن‌عساكر]]، رقم ۱۲ هزار را عنوان كرده‌اند؛<ref>ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج١٣، ص ٢۶٣؛ مزى، تهذيب الكمال، ج ۶، ص ٢۴۴.</ref> [[محمد بن جریر طبری|طبرى]] مدعى است آمار آنان ۴٠ هزار نفر بوده است.<ref>تاريخ طبرى، ج۵، ص ١۵٩.</ref> اين آمارها كه همگی ناظر به فراوانى نيروهاى شرطة الخميس است، با تنهايى و غربت ماه‌هاى پايانى زندگی [[امام علی(ع)]] همخوانى ندارد؛ زيرا بر پایه روایت‌های تاریخی، امام(ع) پس از [[جنگ صفین|نبرد صفين]]، از بى‌وفايى و شانه خالى كردن سربازانش در [[کوفه|كوفه]] گلايه داشت و آنان را «مردنمايانِ نامرد» و «كودك‌صفتان بى‌خرد» توصيف كرده و دردمندانه آرزو مى‌كرد اى كاش با آنان آشنا نمى‌شد؛ زیرا با نافرمانى و ذلّت‌پذيرى، رأى و تدبير او را تباه ساختند.{{یادداشت|امام وقتى خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر [[استان انبار|انبار]] در سال ٣٨ هجرى را شنيد؛ در برابر سستى و نافرمانى مردم خطبه‌ای ایراد کرد؛ بخشی از آن به این شرح است: «اى مردنمايان نامرد! اى كودك‌صفتان بى‌خرد كه عقل‌هاى شما به عروسان پرده‌نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى‌ديدم و هرگز نمى‌شناختم...خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پرخون و سينه‌ام از خشم شما مالامال است!کاسه‌هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد و با نافرمانى و ذلّت‌پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد.»}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ٢٧)</ref>
 
[[محمد بن عمر کشی|كشى]] رجال‌نگار، از ۵ يا ۶ هزار نفر ياد مى‌كند؛<ref name=":5" /> [[شيخ مفيد]]<ref>مفيد، الاختصاص، ص ٢.</ref> و [[احمد بن محمد برقی|برقى]]<ref>رجال البرقى، ص ٣.</ref> به ۶ هزار نفر اشاره مى‌كنند؛<ref>الاختصاص، ص ٢.</ref> [[جمال‌الدین یوسف مزی|مزّى]] رجال‌نگار [[شافعی]] و [[ابن‌عساكر]]، رقم ۱۲ هزار را عنوان كرده‌اند؛<ref>ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج١٣، ص ٢۶٣؛ مزى، تهذيب الكمال، ج ۶، ص ٢۴۴.</ref> [[محمد بن جریر طبری|طبرى]] مدعى است آمار آنان ۴٠ هزار نفر بوده است.<ref>تاريخ طبرى، ج۵، ص ١۵٩.</ref> اين آمارها كه همگی ناظر به فراوانى نيروهاى شرطة الخميس است، با تنهايى و غربت ماه‌هاى پايانى زندگی امام علی(ع) همخوانى ندارد؛ زيرا بر پایه روایت‌های تاریخی، امام(ع) پس از [[جنگ صفین|نبرد صفين]]، از بى‌وفايى و شانه خالى كردن سربازانش در [[کوفه|كوفه]] گلايه داشت و آنان را «مرد نمايان نامرد!» و «كودك‌صفتان بى‌خرد» توصيف كرد و دردمندانه آرزو مى‌كرد كه اى كاش با آنان آشنا نمى‌شد چرا كه با نافرمانى و ذلّت‌پذيرى، رأى و تدبير حضرت را تباه ساختند.{{یادداشت|امام وقتى خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر [[استان انبار|انبار]] در سال ٣٨ هجرى را شنيد؛ در برابر سستى و نافرمانى مردم خطبه‌ای ایراد کرد؛ بخشی از آن به این شرح است: «اى مردنمايان نامرد! اى كودك‌صفتان بى‌خرد كه عقل‌هاى شما به عروسان پرده‌نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى‌ديدم و هرگز نمى‌شناختم...خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پرخون و سينه‌ام از خشم شما مالامال است!کاسه‌هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد و با نافرمانى و ذلّت‌پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد.»}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ٢٧)</ref>


به باور برخی، اگر گفته كشى و مفيد درباره شمار ۵ یا ۶ هزار نفر را بپذیریم، اين آمار بايد مربوط به آغاز شكل‌گيرى این گروه، در دوره زمانى [[جنگ جمل|پيكار جمل]]، دانسته شود. احتمال ريزش برخى از نيروهاى ويژه و شهادت یا زخمی شدن بسيارى از نيروهاى شرطة الخميس به دليل پيشقراولى آن‌ها، سبب کاهش شمار این گروه شده است. آمار ارائه شده از شهیدان صفين، این گفته را تأیید می‌کند.<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۵.</ref>  
به باور برخی، اگر از میان گفته‌های بالا به گفته كشى و مفيد، درباره شمار ۵ یا ۶ هزار نفر تکیه کنیم، اين آمار بايد مربوط به آغاز شكل‌گيرى این گروه، در دوره زمانى [[جنگ جمل|پيكار جمل]]، دانسته شود. احتمال ريزش برخى از نيروهاى ويژه و شهادت یا زخمی شدن بسيارى از نيروهاى شرطة الخميس به دليل پيشقراولى آن‌ها، سبب کاهش شمار این گروه شده است. آمار ارائه شده از شهیدان صفين، این گفته را تأیید می‌کند.<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۵.</ref>  


به گزارش ابن اعثم کوفی (م.۳۲۰ق)، در سپاه ٩٠ هزار نفری امام(ع)، ٨٠٠ مرد از انصار، ٩٠٠ مرد از صحابه حاضر در بيعت رضوان و ٨٠ مرد صحابه بدرى حاضر بودند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ص ۵٠٠.</ref> پيكار صفين هفت ماه پس از پايان پيكار جمل و در آغاز [[صفر]] سال ٣٧ق. روى داد. به گزارش مسعودى (م.٣۴۵ق)،<ref>مسعودى، التنبيه و الاشراف، ص ٢۵۶؛ مسعودى، مروج الذهب، ج ٢، ص ٣۵٢.</ref> مقدسى (م.507ق)<ref>مقدسى، البدأ و التاريخ، ج ۵، ص ٢٠٧.</ref> و ابن‌جوزى (م.۵٩٧ق)<ref>ابن جوزى، المنتظم، ج۵، ص ١٢٠.</ref> در اين جنگ از سپاه امام علی(ع) ٢۵ هزار نفر به شهادت رسیدند كه ٢۵ نفر از آنان صحابه بدرى بودند.{{یادداشت|و قتل بها من الصحابة ممن كان مع على خمسة و عشرون رجلًا منهم عمار بن ياسر.}}<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ٣۵٢.</ref> ذهبى (م.۷۴۸ق)، 65 نفر از شهیدان صف نیروهای امام على(ع) را از صحابه‌اى مى‌داند كه در بيعت رضوان حضور داشتند.{{یادداشت|شهدنا مع على ثمانمائة ممّن بايع بيعة الرّضوان، قتل منهم ثلاثة و ستّون رجلاً، منهم عمّار.}}<ref>ذهبى، تاريخ الاسلام، ج٣، ص۵۴۵.</ref> برخی، بر پایه این آمار، شهادت بيشتر نيروهاى شرطة الخميس، پس از نبرد صفين را طبیعی دانسته‌اند. آن‌ها، روایت امام محمد باقر(ع) را درباره نبود ۵۰ نفر، میان اصحاب جنگاور امام علی(ع)، که شناخت درستی از امام علی(ع) و امامتش داشته باشند،<ref>رجال الكشى، ص ۶.</ref> از این نگاه تحلیل کرده‌اند؛<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۵.</ref> از این روی، نقل ابن سعد (م.۲۳۰ق)، درباره آمار ١٢ هزار نفرى سپاه [[امام حسن(ع)]] و ناميدن آنان به عنوان شرطة الخميس را روا ندانسته‌اند.<ref>الطبقات الكبرى، خامسة،١، ص٣٢١.</ref>
به گزارش ابن اعثم کوفی (م.۳۲۰ق)، در سپاه ٩٠ هزار نفری امام(ع)، ٨٠٠ مرد از انصار، ٩٠٠ مرد از صحابه حاضر در بيعت رضوان و ٨٠ مرد صحابه [[غزوه بدر|بدرى]] حاضر بودند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ص ۵٠٠.</ref> پيكار صفين هفت ماه پس از پايان پيكار جمل و در آغاز [[صفر]] سال ٣٧ق. روى داد. به گزارش مسعودى (م.٣۴۵ق)،<ref>مسعودى، التنبيه و الاشراف، ص ٢۵۶؛ مسعودى، مروج الذهب، ج ٢، ص ٣۵٢.</ref> مقدسى (م.507ق)<ref>مقدسى، البدأ و التاريخ، ج ۵، ص ٢٠٧.</ref> و ابن‌جوزى (م.۵٩٧ق)<ref>ابن جوزى، المنتظم، ج۵، ص ١٢٠.</ref> در اين جنگ از سپاه امام علی(ع) ٢۵ هزار نفر به شهادت رسیدند كه ٢۵ نفر از آنان صحابه بدرى بودند.{{یادداشت|و قتل بها من الصحابة ممن كان مع على خمسة و عشرون رجلًا منهم عمار بن ياسر.}}<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ٣۵٢.</ref> ذهبى (م.۷۴۸ق)، 65 نفر از شهیدان صف نیروهای امام على(ع) را از صحابه‌اى مى‌داند كه در [[بیعت رضوان|بيعت رضوان]] حضور داشتند.{{یادداشت|شهدنا مع على ثمانمائة ممّن بايع بيعة الرّضوان، قتل منهم ثلاثة و ستّون رجلاً، منهم عمّار.}}<ref>ذهبى، تاريخ الاسلام، ج٣، ص۵۴۵.</ref> برخی، بر پایه این آمار، شهادت بيشتر نيروهاى شرطة الخميس، پس از نبرد صفين را طبیعی دانسته‌اند. آن‌ها، روایت [[امام باقر(ع)]] را درباره نبود ۵۰ نفر، میان اصحاب جنگاور امام علی(ع)، که شناخت درستی از امام علی(ع) و امامتش داشته باشند،<ref>رجال الكشى، ص ۶.</ref> از این نگاه تحلیل کرده‌اند؛<ref>شرطة الخمیس در دوران خلافت امیرمؤمنان، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، ص۶۵.</ref> از این روی برخی ،نقل ابن سعد (م.۲۳۰ق)، درباره آمار ١٢ هزار نفرى سپاه [[امام حسن(ع)]] و ناميدن آنان به عنوان شرطة الخميس را روا ندانسته‌اند.<ref>الطبقات الكبرى، خامسة،١، ص٣٢١.</ref>


==ویژگی==
==ویژگی==
شرطة الخميس از نيروهاى نخبه، باايمان، سخت‌كوش و گوش به فرمان تشكيل شده بود كه در دوران سخت حضور [[امام علی(ع)]] در [[عراق]]، در خدمت وی قرار داشتند. برخی از چهره‌هاى برجسته اسلام در اين لشكر، حضور داشتند. اعضاى اين سپاه، به دليل داشتن ويژگى‌هاى برجسته، از امتياز خاصى نسبت به ساير نيروها برخودار بودند. اصبغ بن نباته، یکی از اعضای شرطة الخمیس، در پاسخ به پرسشى درباره جايگاه امام(ع) نزد این گروه، شمشیرهای این گروه را روی شانه‌هایشان آماده دانسته تا هر که امام(ع) اشاره کند، از پای درآورند. به گفته وی، امام(ع) با آن‌ها شرطِ طلا و نقره نکرد، بلکه پیمان مرگ و شهادت بست.{{یادداشت|أَنَّ سُيوفَنَا كَانَتْ عَلَى عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَى إِلَيهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ كَانَ يقُولُ لَنَا تَشَرَّطُوا فَوَاللهِ مَا اشْتِرَاطُكُمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُكُمْ إِلَّا لِلْمَوْت.}}<ref name=":5" />  
شرطة الخميس، از نيروهاى نخبه، باايمان، سخت‌كوش و گوش به فرمان تشكيل شده بود، كه در دوران سخت حضور [[امام علی(ع)]] در [[عراق]]، در خدمت وی قرار داشتند. برخی از چهره‌هاى برجسته اسلام در اين لشكر، حضور داشتند. اعضاى اين سپاه، به دليل داشتن ويژگى‌هاى برجسته، از امتياز خاصى نسبت به ساير نيروها برخودار بودند. [[اصبغ بن نباته]]، یکی از اعضای شرطة الخمیس، در پاسخ به پرسشى درباره جايگاه امام(ع) نزد این گروه، شمشیرهای این گروه را روی شانه‌هایشان آماده دانسته تا هر که امام(ع) اشاره کند، از پای درآورند. به گفته وی، امام(ع) با آن‌ها شرطِ طلا و نقره نکرد، بلکه پیمان مرگ و شهادت بست.{{یادداشت|أَنَّ سُيوفَنَا كَانَتْ عَلَى عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَى إِلَيهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ كَانَ يقُولُ لَنَا تَشَرَّطُوا فَوَاللهِ مَا اشْتِرَاطُكُمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُكُمْ إِلَّا لِلْمَوْت.}}<ref name=":5" />  


==مأموریت‌ها==
==مأموریت‌ها==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش