←استمرار مسیر علم در کربلا
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}} | {{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}} | ||
== زمینه == | ==زمینه== | ||
زمینه ایجاد حوزه علمیه کربلا، از محرم سال ۶۱ق؛ و به سبب مقاومت امام حسین (ع) در برابر یزید، شهادت او و یارانش و دفن او در آن مکان شروع شد. حضور زائران، کنار قبر امام حسین (ع) و یارانش، در زیر چادرهایی که در کنار قبر او برپا میکردند زمینه را ایجاد کرد.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۵و ۲۰۶.</ref> | زمینه ایجاد حوزه علمیه کربلا، از محرم سال ۶۱ق؛ و به سبب مقاومت امام حسین (ع) در برابر یزید، شهادت او و یارانش و دفن او در آن مکان شروع شد. حضور زائران، کنار قبر امام حسین (ع) و یارانش، در زیر چادرهایی که در کنار قبر او برپا میکردند زمینه را ایجاد کرد.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۵و ۲۰۶.</ref> | ||
== نقش امامان (ع) == | ==نقش امامان (ع)== | ||
حضور [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق (ع)]]، در [[زیارت امام حسین(ع)|روزهای زیارت]]، در [[کربلا]]، در زمینهسازی برای ایجاد حوزه عملیه نقش بسیاری داشت. هنگامی که امام صادق (ع) به کربلا سفر میکرد، کاروانی از محدثان و فقیهان [[شیعه]]، خود را به این سرزمین میرساندند تا از علم او استفاده برند. به گفته تاریخنویسان، هنگامی که امام صادق (ع) میخواست در کنار [[آستان مقدس امام حسین(ع)|قبر امام حسین (ع)]] اقامت گزیند، در کنار [[نهر علمقه]] منزل اختیار میکرد. زمینهای آن منطقه، هنوز هم به «اراضی جعفریات» شناخته میشوند. هنگامی که [[امام کاظم(ع)]] عازم کربلا میشد، مشتاقان علوم دینی و معارف [[اهل بیت|اهل بیت (ع)]]، نزد او گرد میآمدند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 5.</ref> | حضور [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق (ع)]]، در [[زیارت امام حسین(ع)|روزهای زیارت]]، در [[کربلا]]، در زمینهسازی برای ایجاد حوزه عملیه نقش بسیاری داشت. هنگامی که امام صادق (ع) به کربلا سفر میکرد، کاروانی از محدثان و فقیهان [[شیعه]]، خود را به این سرزمین میرساندند تا از علم او استفاده برند. به گفته تاریخنویسان، هنگامی که امام صادق (ع) میخواست در کنار [[آستان مقدس امام حسین(ع)|قبر امام حسین (ع)]] اقامت گزیند، در کنار [[نهر علمقه]] منزل اختیار میکرد. زمینهای آن منطقه، هنوز هم به «اراضی جعفریات» شناخته میشوند. هنگامی که [[امام کاظم(ع)]] عازم کربلا میشد، مشتاقان علوم دینی و معارف [[اهل بیت|اهل بیت (ع)]]، نزد او گرد میآمدند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 5.</ref> | ||
== نقش اصحاب امامان (ع) == | ==نقش اصحاب امامان (ع)== | ||
اصحاب [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] مانند جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن صُرد خزاعی و جابر بن یزید جُعفی که برای [[زیارت امام حسین(ع)|زیارت قبر امام حسین (ع)]] به کربلا میآمدند، برای علاقهمندان از کرامتها، فضایل و معارف ائمه (ع) سخن میگفتند.<ref name=":0">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۲۰۶.</ref> | اصحاب [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] مانند جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن صُرد خزاعی و جابر بن یزید جُعفی که برای [[زیارت امام حسین(ع)|زیارت قبر امام حسین (ع)]] به کربلا میآمدند، برای علاقهمندان از کرامتها، فضایل و معارف ائمه (ع) سخن میگفتند.<ref name=":0">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۲۰۶.</ref> | ||
شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت (ع)]] سخن میگفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند موسی بن جعفر (ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیتهایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref> | شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت (ع)]] سخن میگفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند موسی بن جعفر (ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیتهایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref> | ||
عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار میآیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین (ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است.<ref name=":0"/>{{سخ}}از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنیعشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح میگردید و به شبههها درباره امامشناسی پاسخ داده میشد.<ref>5. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref> | عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار میآیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین (ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است.<ref name=":0" />{{سخ}}از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنیعشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح میگردید و به شبههها درباره امامشناسی پاسخ داده میشد.<ref>5. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref> | ||
== نخستین فقیهان == | ==نخستین فقیهان== | ||
ابوالقاسم، حمید بن زیاد بن حماد نینوی (م. ۳۱۰ق)، یکی از عالمان حدیث و فقیهان [[شیعه]]، تدریس احکام دین و مسائل فقهی را به نقل حدیث و تفسیر قرآن در [[کربلا]] افزود. وجود او در کربلا، طالبان زیادی را به این منطقه کشاند. حمید بن زیاد متولد [[نینوا]]، از توابع کربلاست که رجالشناسان او را در نقل حدیث مورد اعتماد دانستهاند. او ۱۴ جلد کتاب نگاشت و شاگردانی مانند [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[علی بن ابراهیم قمی]]، ابوعبدالله الحسین بن بزوفری تربیت کرد.<ref>مفاخر اسلام، ج 2، ص 234 – 244؛ دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563.</ref> | ابوالقاسم، حمید بن زیاد بن حماد نینوی (م. ۳۱۰ق)، یکی از عالمان حدیث و فقیهان [[شیعه]]، تدریس احکام دین و مسائل فقهی را به نقل حدیث و تفسیر قرآن در [[کربلا]] افزود. وجود او در کربلا، طالبان زیادی را به این منطقه کشاند. حمید بن زیاد متولد [[نینوا]]، از توابع کربلاست که رجالشناسان او را در نقل حدیث مورد اعتماد دانستهاند. او ۱۴ جلد کتاب نگاشت و شاگردانی مانند [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[علی بن ابراهیم قمی]]، ابوعبدالله الحسین بن بزوفری تربیت کرد.<ref>مفاخر اسلام، ج 2، ص 234 – 244؛ دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ابوالحسن احمد بن محمد بن عمر بن رباح (م. پس از ۳۱۳ق)، فقیه و محدث و از اصحاب [[امام صادق (ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] بود و هنگام حضور این دو امام (ع) در کربلا از آنها بهره برد. ابوالحسن در رونق علمی و فرهنگی کربلا سهم درخوری داشت. نجاشی، او را مورد اعتماد دانسته است. وی شاگردانی مانند [[ابن همام اسکافی|ابوعلی محمد بن همام]] (م. ۳۳۶ق) و [[ابوطالب انباری]] تربیت کرد.<ref>رجال نجاشی، ج 1، ص 236 و 237؛ نوابع الرواة، ص 51.</ref> | ابوالحسن احمد بن محمد بن عمر بن رباح (م. پس از ۳۱۳ق)، فقیه و محدث و از اصحاب [[امام صادق (ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] بود و هنگام حضور این دو امام (ع) در کربلا از آنها بهره برد. ابوالحسن در رونق علمی و فرهنگی کربلا سهم درخوری داشت. نجاشی، او را مورد اعتماد دانسته است. وی شاگردانی مانند [[ابن همام اسکافی|ابوعلی محمد بن همام]] (م. ۳۳۶ق) و [[ابوطالب انباری]] تربیت کرد.<ref>رجال نجاشی، ج 1، ص 236 و 237؛ نوابع الرواة، ص 51.</ref> | ||
== دوره آل بویه == | ==دوره آل بویه== | ||
با روی کار آمدن دولت [[شیعه|شیعی]] [[آل بویه]] (۳۲۸–۴۴۸ق)، مدرسهها و مرکزهای آموزش و علمی، در مناطق شیعهنشین، گسترش یافت. عضدالدوله بویه، هنگامی که به [[کربلا]] رفت، دستور ساخت بنای گسترده [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین (ع)]] را صادر کرده، کنار صحن، [[مسجد رأس الحسین(ع) (کربلا)|مسجد رأس الحسین]] را ساخته و در ضلع غربی آن مدرسهای بزرگ که به [[مدرسه عضدیه|عضدیه]] شهرت یافت بنا کرد. این مدرسه تا [[دوره صفوی|دوران صفویه]] آباد بود، تا این که در سال ۱۳۶۸ق. برای ایجاد خیابان دایرهای دور حرم تخریب شد. عضدالدوله، مدرسهای دیگری نیز ساخت که درب آن به [[صحن کوچک (آستان حسینی)|صحن کوچک]] باز میشد که آن نیز تخریب شد.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 3، ص 306؛ عبدالجواد کلیددار، تاریخ کربال و حائر الحسین، ص 268.</ref>{{سخ}}کتابهای چهارگانه روایی شیعه و کتابهای رجالی در این دوره نگاشته شد. دانشمندانی مانند [[شیخ مفید|مفید]]، [[عبدالعزیز جلودی|ابواحمد جلَود]]، [[سید مرتضی]]، [[سید رضی]]، [[ابواسحاق احمد ثعلبی|ابواسحاق ثعالی]] و [[ابوصلاح حلبی|ابوصلاح تقیالدین حلبی]]، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از حوزه علمیه کربلا بهره برده و در دیگر نقاط [[عراق]]، کانونهای علمی و آموزش راه انداختهاند. | با روی کار آمدن دولت [[شیعه|شیعی]] [[آل بویه]] (۳۲۸–۴۴۸ق)، مدرسهها و مرکزهای آموزش و علمی، در مناطق شیعهنشین، گسترش یافت. عضدالدوله بویه، هنگامی که به [[کربلا]] رفت، دستور ساخت بنای گسترده [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین (ع)]] را صادر کرده، کنار صحن، [[مسجد رأس الحسین(ع) (کربلا)|مسجد رأس الحسین]] را ساخته و در ضلع غربی آن مدرسهای بزرگ که به [[مدرسه عضدیه|عضدیه]] شهرت یافت بنا کرد. این مدرسه تا [[دوره صفوی|دوران صفویه]] آباد بود، تا این که در سال ۱۳۶۸ق. برای ایجاد خیابان دایرهای دور حرم تخریب شد. عضدالدوله، مدرسهای دیگری نیز ساخت که درب آن به [[صحن کوچک (آستان حسینی)|صحن کوچک]] باز میشد که آن نیز تخریب شد.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 3، ص 306؛ عبدالجواد کلیددار، تاریخ کربال و حائر الحسین، ص 268.</ref>{{سخ}}کتابهای چهارگانه روایی شیعه و کتابهای رجالی در این دوره نگاشته شد. دانشمندانی مانند [[شیخ مفید|مفید]]، [[عبدالعزیز جلودی|ابواحمد جلَود]]، [[سید مرتضی]]، [[سید رضی]]، [[ابواسحاق احمد ثعلبی|ابواسحاق ثعالی]] و [[ابوصلاح حلبی|ابوصلاح تقیالدین حلبی]]، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از حوزه علمیه کربلا بهره برده و در دیگر نقاط [[عراق]]، کانونهای علمی و آموزش راه انداختهاند. | ||
== دوره سلجوقیان == | ==دوره سلجوقیان== | ||
سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقیمانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زندهکردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنیعباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتابخانهها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخشهایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کردهاند.<ref name=":3">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیبهای فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.<ref name=":3"/> | سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقیمانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زندهکردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنیعباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتابخانهها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخشهایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کردهاند.<ref name=":3">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیبهای فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.<ref name=":3" /> | ||
با این همه، پس از خاموشی فتنهها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونهای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref name=":3"/><ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref> | با این همه، پس از خاموشی فتنهها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونهای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref name=":3" /><ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref> | ||
== ابن حمزه و پس از او == | ==ابن حمزه و پس از او== | ||
حوزه علمیه کربلا، گاهی دچار رکود میشد؛ ولی عالمانی مانند عمادالدین محمد طوسی (متوقی نیمه اول سده ششم قمری)، معروف به ابن حمزه یا ابوجعفر ثانی، با پژوهشهای عملی و مهارت در تدریس، طالبان علوم دینی را جذب و این حوزه را به شکوفایی میرساندند. کتاب الوسیله ابن حمزه، از کتابهای مشهور فقهی است که در آن، به ابتکار نویسنده، عبادات از پنج باب به ده باب افزایش یافته است.<ref name=":2">دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563، مجله حوزه، ش 78.</ref> این کتاب، یکی از معتبرترین متون فقهی در سده هفتم قمری نزد شیعیان بوده و تا پیش از نگارش کتاب شرایع به دست [[محقق حلی]] و الرشاد توسط [[علامه حلی]]، در حوزههای علمیه متداول و یکی از متون درسی بود.<ref name=":1">نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۸۸.</ref> | حوزه علمیه کربلا، گاهی دچار رکود میشد؛ ولی عالمانی مانند عمادالدین محمد طوسی (متوقی نیمه اول سده ششم قمری)، معروف به ابن حمزه یا ابوجعفر ثانی، با پژوهشهای عملی و مهارت در تدریس، طالبان علوم دینی را جذب و این حوزه را به شکوفایی میرساندند. کتاب الوسیله ابن حمزه، از کتابهای مشهور فقهی است که در آن، به ابتکار نویسنده، عبادات از پنج باب به ده باب افزایش یافته است.<ref name=":2">دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563، مجله حوزه، ش 78.</ref> این کتاب، یکی از معتبرترین متون فقهی در سده هفتم قمری نزد شیعیان بوده و تا پیش از نگارش کتاب شرایع به دست [[محقق حلی]] و الرشاد توسط [[علامه حلی]]، در حوزههای علمیه متداول و یکی از متون درسی بود.<ref name=":1">نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۸۸.</ref> | ||
محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار گردید. | محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار گردید. | ||
[[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسیهای تاریخی و شواهد مستند معلوم میشود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کردهاند.<ref name=":2"/> | [[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسیهای تاریخی و شواهد مستند معلوم میشود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کردهاند.<ref name=":2" /> | ||
== پس از بازسازی == | ==پس از بازسازی== | ||
پس از دوران بازسازی حوزه علمیه کربلا، عالمان بسیاری در این سامان به تقویت علمی این حوزه پرداختهاند. | پس از دوران بازسازی حوزه علمیه کربلا، عالمان بسیاری در این سامان به تقویت علمی این حوزه پرداختهاند. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
ابوالفتوح نصر حائری، معروف به ابن خازن، حافظ قرآن بود و در زبان و ادبیات عرب مهارت داشت. در [[بغداد]] علوم و معارف دینی را فرا گرفته و به استماع حدیث پرداخت؛ سپس به کربلا آمد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. سید شمسالدین فخار حائری از وی روایت کرده است.<ref>جمالالدین علی تفطی، انباه الرواة، ج 3، ص 346؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 6، ص 155.</ref> | ابوالفتوح نصر حائری، معروف به ابن خازن، حافظ قرآن بود و در زبان و ادبیات عرب مهارت داشت. در [[بغداد]] علوم و معارف دینی را فرا گرفته و به استماع حدیث پرداخت؛ سپس به کربلا آمد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. سید شمسالدین فخار حائری از وی روایت کرده است.<ref>جمالالدین علی تفطی، انباه الرواة، ج 3، ص 346؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 6، ص 155.</ref> | ||
== سده هفتم قمری == | ==سده هفتم قمری== | ||
در سده هفتم قمری حوزه کربلا همچنان فعال، شکوفا و باشکوه بود و بزرگانی که در علوم و معارف اسلامی تبحر داشتند، در جوار آستان حسینی رهبری و هدایت این خیزش فکری و فرهنگی را عهدهدار شدند. یکی از نامدارانی که در این عرصه خوش درخشید و ّ پرتوافشانی کرد، سید معد، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان سید ابراهیم مجاب میباشد. خاندانش به علم، فضل، رهبری و زعامت کربلای معلی مشهورند و عالمان بزرگ و پرآوازهای از این طایفه برخاستهاند. فرزندان و نوادگان او هم به آل معد شهرت دارند. این ستارگان فروزان، نهضت علمی پایداری را در کربلا بنیان نهادند و بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری در زادگاهش، کربلا به کسب دانش روی آورد و فقه، اصول و حدیث را در حوزه درس ابویعلی محمد حسینی حائری فرا گرفت و به درجه واالیی از کماالت علمی دست یافت؛ آنگاه در کربلا به تدریس، فتوا و زعامت و تربیت شاگردان پرداخت. سید معد حائری، در واپسین سالهای حیات دنیوی به بغداد هجرت کرد و در نظامیه این شهر کرسی تدریس شیعیان را به دست باکفایت خود گرفت تا هرگونه تهاجم فکری و فرهنگی و حرکتهای تخریبی علیه شیعه را خنثی کند. این دانشمند در سال ۶۰۵ قمری به سرای باقی شتافت و پیکرش در حائر حسینی دفن گردید.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref> | در سده هفتم قمری حوزه کربلا همچنان فعال، شکوفا و باشکوه بود و بزرگانی که در علوم و معارف اسلامی تبحر داشتند، در جوار آستان حسینی رهبری و هدایت این خیزش فکری و فرهنگی را عهدهدار شدند. یکی از نامدارانی که در این عرصه خوش درخشید و ّ پرتوافشانی کرد، سید معد، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان سید ابراهیم مجاب میباشد. خاندانش به علم، فضل، رهبری و زعامت کربلای معلی مشهورند و عالمان بزرگ و پرآوازهای از این طایفه برخاستهاند. فرزندان و نوادگان او هم به آل معد شهرت دارند. این ستارگان فروزان، نهضت علمی پایداری را در کربلا بنیان نهادند و بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری در زادگاهش، کربلا به کسب دانش روی آورد و فقه، اصول و حدیث را در حوزه درس ابویعلی محمد حسینی حائری فرا گرفت و به درجه واالیی از کماالت علمی دست یافت؛ آنگاه در کربلا به تدریس، فتوا و زعامت و تربیت شاگردان پرداخت. سید معد حائری، در واپسین سالهای حیات دنیوی به بغداد هجرت کرد و در نظامیه این شهر کرسی تدریس شیعیان را به دست باکفایت خود گرفت تا هرگونه تهاجم فکری و فرهنگی و حرکتهای تخریبی علیه شیعه را خنثی کند. این دانشمند در سال ۶۰۵ قمری به سرای باقی شتافت و پیکرش در حائر حسینی دفن گردید.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}} الروضة فی الفضایل و المعجزات نیز جزو تألیفات اوست. دیوان شعری هم دارد. | بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}} الروضة فی الفضایل و المعجزات نیز جزو تألیفات اوست. دیوان شعری هم دارد. | ||
== از حله و جبل عامل تا کربلا == | ==از حله و جبل عامل تا کربلا== | ||
در مطلع سده هشتم قمری، ابنبطوطه، جهانگرد معروف مراکشی به کربلا آمد و از این شهر دیدار کرد و حائر حسینی را با احترام زیارت نمود و از احداث مدرسهای بزرگ در جوار این بارگاه ملکوتی گزارش نمود.<ref>تراث کربلا، ص 227 و 228.</ref> | در مطلع سده هشتم قمری، ابنبطوطه، جهانگرد معروف مراکشی به کربلا آمد و از این شهر دیدار کرد و حائر حسینی را با احترام زیارت نمود و از احداث مدرسهای بزرگ در جوار این بارگاه ملکوتی گزارش نمود.<ref>تراث کربلا، ص 227 و 228.</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
161 و 162؛ سیمای حله، ص 140 – ۱۴۲.</ref> عالمه ابراهیم کفعمی، از مشاهیر شیعه در قرون نهم و دهم قمری است که در ۸۴۰ قمری در یکی از روستاهای منطقه جبل عامل لبنان دیده به جهان گشود. او کماالت علمی را در آن دیار نزد استادانی برجسته سپری کرد و به موازات تالشهای فکری، از کوششهای معنوی، خودسازی و تهذیب نفس غافل نبود و بر اثر عبادتهای خالصانه، ذکر و زهد، به درجاتی از عرفان رسید و در این عرصه آثاری مفید تألیف کرد. او از ذوق ادبی بهره داشت و سرودههایش از لحاظ آرایشهای ادبی و محتوا ارزنده است. تألیفات گوناگونی در ادبیات، تاریخ، کالم، حدیث، اخالق و فقه دارد، اما او با کتاب مصباح که درباره ادعیه و زیارات نوشته شده، مشهور است. کفعمی که اشتیاق وافری به عتبات عراق داشت، به کربلا هجرت کرد و در جوار آستان سیدالشهدا اقامت گزید.<ref>گلشن ابرار، ج 3، ص 77 – 69.</ref> در سرودهای نهایت عالقه خود را به امام حسین (ع) نشان داده است که ترجمه بخشهایی از آن چنین است: | 161 و 162؛ سیمای حله، ص 140 – ۱۴۲.</ref> عالمه ابراهیم کفعمی، از مشاهیر شیعه در قرون نهم و دهم قمری است که در ۸۴۰ قمری در یکی از روستاهای منطقه جبل عامل لبنان دیده به جهان گشود. او کماالت علمی را در آن دیار نزد استادانی برجسته سپری کرد و به موازات تالشهای فکری، از کوششهای معنوی، خودسازی و تهذیب نفس غافل نبود و بر اثر عبادتهای خالصانه، ذکر و زهد، به درجاتی از عرفان رسید و در این عرصه آثاری مفید تألیف کرد. او از ذوق ادبی بهره داشت و سرودههایش از لحاظ آرایشهای ادبی و محتوا ارزنده است. تألیفات گوناگونی در ادبیات، تاریخ، کالم، حدیث، اخالق و فقه دارد، اما او با کتاب مصباح که درباره ادعیه و زیارات نوشته شده، مشهور است. کفعمی که اشتیاق وافری به عتبات عراق داشت، به کربلا هجرت کرد و در جوار آستان سیدالشهدا اقامت گزید.<ref>گلشن ابرار، ج 3، ص 77 – 69.</ref> در سرودهای نهایت عالقه خود را به امام حسین (ع) نشان داده است که ترجمه بخشهایی از آن چنین است: | ||
من از شما (بازماندگانم) خواستارم به خاطر خدا مرا پس از رحلت، در کربلا به خاک بسپارید؛ بدین وسیله من با شهید کربلا همسایه میگردم که از سالله | من از شما (بازماندگانم) خواستارم به خاطر خدا مرا پس از رحلت، در کربلا به خاک بسپارید؛ بدین وسیله من با شهید کربلا همسایه میگردم که از سالله حضرت محمد(ص) است و بهترین پناه دهنده است؛ به خاطر لطف و عنایت آن بزرگوار، بدون تردید در شب اول قبر، هراسی ندارم. با توسل به سید شهیدان در قیامت از عذاب الهی مصون هستم. رسم اعراب این است که از مهمان خود حمایت میکنند و اجازه نمیدهند به وی آسیبی برسد؛ چهطور امکان دارد آن فرزند حضرت محمد(ص) مرا فراموش کند که غریب و تنها در جوارش آرمیدهام؟!<ref>اعیان الشیعه، ج 2، ص 187.</ref> | ||
کفعمی بخشی از آثار و اشعار خود را در کربلا نگاشته است. او با تمام اشتیاقی که به کربلا داشت، موفق نشد که تا آخر عمر در آنجا بماند؛ زیرا در واپسین لحظات زندگی، سفری به زادگاه خود نمود، اما در آنجا درگذشت.<ref>ریحانة الادب، ج 5، ص 68.</ref> | کفعمی بخشی از آثار و اشعار خود را در کربلا نگاشته است. او با تمام اشتیاقی که به کربلا داشت، موفق نشد که تا آخر عمر در آنجا بماند؛ زیرا در واپسین لحظات زندگی، سفری به زادگاه خود نمود، اما در آنجا درگذشت.<ref>ریحانة الادب، ج 5، ص 68.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
مدینة الحسین، ج 1، ص۶۸.</ref> | مدینة الحسین، ج 1، ص۶۸.</ref> | ||
== استمرار مسیر علم در کربلا == | ==استمرار مسیر علم در کربلا== | ||
در سال ۱۱۸۰ قمری سردار حسنخان قزوینی در زاویه شمال شرقی صحن امام حسین (ع) مدرسهای با معماری جذاب و جلوههای هنر ایرانی ساخت و موقوفاتی به آن اختصاص داد. این مدرسه بزرگ هفتاد اتاق داشت، اما در ۱۳۶۸ قمری تخریب گردید و موقوفاتش در هنگام احداث خیابان از بین رفت. در این مدرسه، شریفالعلماء مازندرانی و سید جمالالدین اسدآبادی درس خواندهاند. ۳۵ شاگردان وحید بهبهانی برای رونق حوزه کربلا و تثبیت اصولگرایی و توسعه مکتب اجتهاد در این دیار، تالشهای شایستهای از خود نشان دادند. سید علی طباطبایی، صاحب ریاض المسائل «خواهرزاده وحید و داماد او، نزد وحید بهبانی و دیگران به تحصیل علوم و معارف اسلامی پرداخت. شرححالنگاران و برخی شاگردان فاضلش او را عالم کامل، فقیه عادل و عابد و برخوردار از خلق و خوی کریمه معرفی کردهاند. او که متولد کربلاست، در این حوزه نشو و نما کرد و به شکوفایی رسید و خود در زمره برجستهترین استادان فقه و اصول در کربلا حوزه درسی داشت. در سال ۱۲۳۱ قمری به سرای جاوید شتافت و پیکرش در جوار آستان حسینی دفن گردید.<ref>. علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص 214 و 215.</ref> | در سال ۱۱۸۰ قمری سردار حسنخان قزوینی در زاویه شمال شرقی صحن امام حسین (ع) مدرسهای با معماری جذاب و جلوههای هنر ایرانی ساخت و موقوفاتی به آن اختصاص داد. این مدرسه بزرگ هفتاد اتاق داشت، اما در ۱۳۶۸ قمری تخریب گردید و موقوفاتش در هنگام احداث خیابان از بین رفت. در این مدرسه، شریفالعلماء مازندرانی و سید جمالالدین اسدآبادی درس خواندهاند. ۳۵ شاگردان وحید بهبهانی برای رونق حوزه کربلا و تثبیت اصولگرایی و توسعه مکتب اجتهاد در این دیار، تالشهای شایستهای از خود نشان دادند. سید علی طباطبایی، صاحب ریاض المسائل «خواهرزاده وحید و داماد او، نزد وحید بهبانی و دیگران به تحصیل علوم و معارف اسلامی پرداخت. شرححالنگاران و برخی شاگردان فاضلش او را عالم کامل، فقیه عادل و عابد و برخوردار از خلق و خوی کریمه معرفی کردهاند. او که متولد کربلاست، در این حوزه نشو و نما کرد و به شکوفایی رسید و خود در زمره برجستهترین استادان فقه و اصول در کربلا حوزه درسی داشت. در سال ۱۲۳۱ قمری به سرای جاوید شتافت و پیکرش در جوار آستان حسینی دفن گردید.<ref>. علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص 214 و 215.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
مال محمد شریف مازندرانی، معروف به شریف العلماء مازندرانی از علمای بزرگ سده سیزدهم قمری و از مؤسسین دانش اصول به شمار میرود. او در زمره شاگردان برجسته سید علی صاحب ریاض و فرزندش سید محمد مجاهد بود. پس از بهره بردن از این بزرگان، ً برای تکمیل معلومات خود به نواحی دیگر عراق و ایران مسافرت کرد؛ ولی دوباره به حوزه درس صاحب ریاض بازگشت و خود نیز کرسی درس تشکیل داد و با فضالیی چند به بحثهای اصولی پرداخت که در مدتی کوتاه، جلسه درسش در کربلا رونق خاصی یافت. در حائر مقدس هزار نفر در محفل پرفیض او شرکت میکردند که بسیاری از آنان در ردیف دانشوران، مجتهدان و نامداران معاصرند. یکی از این بزرگان اعظم مرتضی انصاری است. این دانشمند خالق و مبتکر و دارای سرعت و دقتنظر و برخوردار از فصاحت بیان در ۱۲۴۵ قمری در ۴۰ سالگی بر اثر طاعون درگذشت و پیکرش در جوار حائر حسینی دفن گردید.<ref>ریحانة الادب، ج 3، ص 219؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 231؛ گلبرار رئیسی، فرزانگان مازندران، ص 341 و 342.</ref> | مال محمد شریف مازندرانی، معروف به شریف العلماء مازندرانی از علمای بزرگ سده سیزدهم قمری و از مؤسسین دانش اصول به شمار میرود. او در زمره شاگردان برجسته سید علی صاحب ریاض و فرزندش سید محمد مجاهد بود. پس از بهره بردن از این بزرگان، ً برای تکمیل معلومات خود به نواحی دیگر عراق و ایران مسافرت کرد؛ ولی دوباره به حوزه درس صاحب ریاض بازگشت و خود نیز کرسی درس تشکیل داد و با فضالیی چند به بحثهای اصولی پرداخت که در مدتی کوتاه، جلسه درسش در کربلا رونق خاصی یافت. در حائر مقدس هزار نفر در محفل پرفیض او شرکت میکردند که بسیاری از آنان در ردیف دانشوران، مجتهدان و نامداران معاصرند. یکی از این بزرگان اعظم مرتضی انصاری است. این دانشمند خالق و مبتکر و دارای سرعت و دقتنظر و برخوردار از فصاحت بیان در ۱۲۴۵ قمری در ۴۰ سالگی بر اثر طاعون درگذشت و پیکرش در جوار حائر حسینی دفن گردید.<ref>ریحانة الادب، ج 3، ص 219؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 231؛ گلبرار رئیسی، فرزانگان مازندران، ص 341 و 342.</ref> | ||
== رواج مدرسهسازی در کربلا == | ==رواج مدرسهسازی در کربلا== | ||
در عصر قاجاریه، همزمان با تکاپوی علمی و آموزشی در حوزه کربلا، مدرسههای متعددی در جوار بارگاه امام حسین (ع) ساخته شد که عبارتند از: ۱. مدرسه صدر اعظم نوری که توسط عبدالحسین تهرانی از ثلث اموال میرزا تقیخان امیرکبیر بنا گردید و در سمت غربی صحن امام قرار دارد. ابوالقاسم خویی (متوفای ۱۳۶۴ ه) از مدرسان آن بود. | در عصر قاجاریه، همزمان با تکاپوی علمی و آموزشی در حوزه کربلا، مدرسههای متعددی در جوار بارگاه امام حسین (ع) ساخته شد که عبارتند از: ۱. مدرسه صدر اعظم نوری که توسط عبدالحسین تهرانی از ثلث اموال میرزا تقیخان امیرکبیر بنا گردید و در سمت غربی صحن امام قرار دارد. ابوالقاسم خویی (متوفای ۱۳۶۴ ه) از مدرسان آن بود. | ||
# مدرسه زینبیه نزدیک باب زینبیه، در سمت غربی صحن که بعدها جزو خیابان اطراف حرم گردید. | #مدرسه زینبیه نزدیک باب زینبیه، در سمت غربی صحن که بعدها جزو خیابان اطراف حرم گردید. | ||
# مدرسه هندیه از مشهورترین مراکز علمی و دینی به شمار میرفت که در کوچه زعفرانی، در حوالی حرم قرار داشت. در این مکان فقه، اصول، حدیث و تفسیر تدریس میگردید. | #مدرسه هندیه از مشهورترین مراکز علمی و دینی به شمار میرفت که در کوچه زعفرانی، در حوالی حرم قرار داشت. در این مکان فقه، اصول، حدیث و تفسیر تدریس میگردید. | ||
۴. مدرسه بادکوبهای ساخته شده در ۱۲۷۰ قمری، از مدارس معروف کربلا بوده که نشریات و آثاری هم انتشار داده است. | ۴. مدرسه بادکوبهای ساخته شده در ۱۲۷۰ قمری، از مدارس معروف کربلا بوده که نشریات و آثاری هم انتشار داده است. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۴: | ||
در سده چهاردهم نیز ضمن آن که مدرسههای متعددی چون مدرسه ابن فهد حلی تجدید بنا گردید، چندین مدرسه دیگر تأسیس شد؛ از جمله مدرسه شریف العلما جنب مرقد شریف العلمای مازندرانی که در ۱۳۸۴ قمری سید محسن طباطبایی حکیم آن را ساخت و وقف طالب علوم دینی کربلا و نجف کرد. بروجردی هم در سال ۱۳۸۱ قمری مدرسهای در خیابان خیمهگاه ساخت که دارای دو طبقه و ۱۲۰ اتاق بود. سید عمادالدین بحرانی در محله باب الخان، مدرسه و کتابخانهای به سال ۱۳۸۱ بنا نهاد. بازرگانی اهل کربلا در سال ۱۳۸۸ مدرسه حسینیه را در فاصله سی متری شمال حرم حضرت عباس (ع) بنا کرد. مدرسه خطیب ساخته شده توسط محمد خطیب در ۱۳۵۷ قمری، واقع در محله خیمهگاه، و مدرسه امام صادق (ع) که به همت علمای کربلا بنا گردیده و در مجله عباسیه غربی قرار دارد، دو مدرسه دینی به صورت رسمی میباشند. در سالهای اخیر نیز مدارسی در کربلا احداث یا تعمیر گردیده و مورد استفاده طالب و کانون فعالیتهای فرهنگی و آموزشی میباشند.<ref>تراث کربلا ص 203 ـ 208.</ref> | در سده چهاردهم نیز ضمن آن که مدرسههای متعددی چون مدرسه ابن فهد حلی تجدید بنا گردید، چندین مدرسه دیگر تأسیس شد؛ از جمله مدرسه شریف العلما جنب مرقد شریف العلمای مازندرانی که در ۱۳۸۴ قمری سید محسن طباطبایی حکیم آن را ساخت و وقف طالب علوم دینی کربلا و نجف کرد. بروجردی هم در سال ۱۳۸۱ قمری مدرسهای در خیابان خیمهگاه ساخت که دارای دو طبقه و ۱۲۰ اتاق بود. سید عمادالدین بحرانی در محله باب الخان، مدرسه و کتابخانهای به سال ۱۳۸۱ بنا نهاد. بازرگانی اهل کربلا در سال ۱۳۸۸ مدرسه حسینیه را در فاصله سی متری شمال حرم حضرت عباس (ع) بنا کرد. مدرسه خطیب ساخته شده توسط محمد خطیب در ۱۳۵۷ قمری، واقع در محله خیمهگاه، و مدرسه امام صادق (ع) که به همت علمای کربلا بنا گردیده و در مجله عباسیه غربی قرار دارد، دو مدرسه دینی به صورت رسمی میباشند. در سالهای اخیر نیز مدارسی در کربلا احداث یا تعمیر گردیده و مورد استفاده طالب و کانون فعالیتهای فرهنگی و آموزشی میباشند.<ref>تراث کربلا ص 203 ـ 208.</ref> | ||
== تربیت مؤسسان نهضتهای علمی و سیاسی در کربلا == | ==تربیت مؤسسان نهضتهای علمی و سیاسی در کربلا== | ||
فاضل اردکانی (۱۳۰۵–۱۲۳۵ قمری) پس از تحصیالت مقدماتی در زمره شاگردان شریف العلمای مازندرانی، سید ابراهیم صاحب ضوابط و عمویش مال محمدتقی اردکانی قرار گرفت و پس از سالها تحصیل، به درجه اجتهاد و اجازه روایت، مفتخر گردید. او خود در کربلا حوزه درسی تشکیل داد و به مقام زعامت، فتوا و مرجعیت رسید. مجتهدان بزرگی در محضرش به درجه فقاهت و اجتهاد رسیدند. فاضل اردکانی ضمن اینکه کوشید در حوزه کربلا به رونق مکتب اصولی و تعمیق مبانی فقاهتی بپردازد، در زهد، پارسایی و عبادت اسوهای پاک و وارسته برای همگان به شمار می رفت. در عین حال، از حقگویی و دفاع از حرم اهل بیت: و مبانی تشیع هیچ هراس نداشت. مال حبیبالله شریف کاشانی (متوفای ۱۳۴۰ه) درک محضر این فقیه پرآوازه را در کربلا توفیقی آسمانی تلقی میکند که روح پرتحرکی چون او نمیتواند به سادگی از کنارش عبور کند. به گفته مورخان و تراجمنگاران، فاضل اردکانی که در حائر شریف مجاورت داشت، در زمره بزرگان مجتهدین و مشایخ مروجین شرع و رؤسای مذهب امامیه بود. او به مقام مرجعیت رسید و شهرتی چشمگیر یافت. او پس از سالها اهتمام علمی و تربیت دانشورانی نکونام و مشهور و تألیف آثاری در فقه و اصول در ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۲ قمری رحلت نمود و در مقبره استاد خود، صاحب ضوابط در صحن بارگاه امام حسین (ع) دفن گشت.<ref>ریحانة الادب، ج 1، ص 106؛ غلامرضا گلی زواره، ناصح صالح، ص 33 و 34؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 282.</ref> | فاضل اردکانی (۱۳۰۵–۱۲۳۵ قمری) پس از تحصیالت مقدماتی در زمره شاگردان شریف العلمای مازندرانی، سید ابراهیم صاحب ضوابط و عمویش مال محمدتقی اردکانی قرار گرفت و پس از سالها تحصیل، به درجه اجتهاد و اجازه روایت، مفتخر گردید. او خود در کربلا حوزه درسی تشکیل داد و به مقام زعامت، فتوا و مرجعیت رسید. مجتهدان بزرگی در محضرش به درجه فقاهت و اجتهاد رسیدند. فاضل اردکانی ضمن اینکه کوشید در حوزه کربلا به رونق مکتب اصولی و تعمیق مبانی فقاهتی بپردازد، در زهد، پارسایی و عبادت اسوهای پاک و وارسته برای همگان به شمار می رفت. در عین حال، از حقگویی و دفاع از حرم اهل بیت: و مبانی تشیع هیچ هراس نداشت. مال حبیبالله شریف کاشانی (متوفای ۱۳۴۰ه) درک محضر این فقیه پرآوازه را در کربلا توفیقی آسمانی تلقی میکند که روح پرتحرکی چون او نمیتواند به سادگی از کنارش عبور کند. به گفته مورخان و تراجمنگاران، فاضل اردکانی که در حائر شریف مجاورت داشت، در زمره بزرگان مجتهدین و مشایخ مروجین شرع و رؤسای مذهب امامیه بود. او به مقام مرجعیت رسید و شهرتی چشمگیر یافت. او پس از سالها اهتمام علمی و تربیت دانشورانی نکونام و مشهور و تألیف آثاری در فقه و اصول در ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۲ قمری رحلت نمود و در مقبره استاد خود، صاحب ضوابط در صحن بارگاه امام حسین (ع) دفن گشت.<ref>ریحانة الادب، ج 1، ص 106؛ غلامرضا گلی زواره، ناصح صالح، ص 33 و 34؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 282.</ref> | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۷: | ||
مؤسس به دلیل این ویژگیهای اسفبار، کربلا را برای برنامههای آموزشی و ترویجی خود برگزید و از این زمان به حائری ملقب گردید. با حضور وی در جوار حائر حسینی، حوزه کربلا دوباره رونق گرفت و بار دیگر چراغ دانش و معرفت در جوار بارگاه امام حسین (ع) روشن گردید و با رونق بحثهای علمی دانشپژوهان، کربلا جلوهای دیگر گرفت. حائری در این زمان دو درس فقه و اصول را در عالیترین سطح تدریس میکرد و طالب را برای ترقی علمی و شکوفایی فکری راهنمایی مینمود و چون میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید شیعیان احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود، پاسخگویی به مسائل شرعی و دینی را نیز عهدهدار گردید. در اواخر سال ۱۳۳۲ قمری با شدت گرفتن نیرنگهای استعماری، آشوبهایی در کربلا به وجود آمد. دولت عثمانی هم به این شهر حمله برد که موجب اختالفات فرقهای در این شهر گردید و آرامش و امنیت از کربلا رفت. در همین روزها حائری به تقاضای اهالی اراک به آن دیار رفت و به احیای حوزه علمیه این شهر پرداخت. او از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ قمری به مدت هشت سال در این شهر به گسترش دانش و فضیلت مشغول بود و در ۲۳ رجب سال ۱۳۴۰ قمری به شهر قم هجرت نمود و حوزه علمیه این شهر را بنیان نهاد که منشأ برکات بسیاری گردید و مجتهدان، علما، مفسران و متکلمان بسیاری در این حوزه تربیت شدند. امام خمینی) ره) از این حوزه برخاست و انقلاب اسلامی ایران را رهبری کرد.<ref>. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 27 ـ 37؛ فرزند نیکو برش، بررسی عملکرد سیاسی آیت الله حائری یزدی، ص 50 ـ 54؛ سعید عباسزاده، شیخ عبدالکریم حائری نگهبان بیدار، ص 37 ـ 41.</ref> | مؤسس به دلیل این ویژگیهای اسفبار، کربلا را برای برنامههای آموزشی و ترویجی خود برگزید و از این زمان به حائری ملقب گردید. با حضور وی در جوار حائر حسینی، حوزه کربلا دوباره رونق گرفت و بار دیگر چراغ دانش و معرفت در جوار بارگاه امام حسین (ع) روشن گردید و با رونق بحثهای علمی دانشپژوهان، کربلا جلوهای دیگر گرفت. حائری در این زمان دو درس فقه و اصول را در عالیترین سطح تدریس میکرد و طالب را برای ترقی علمی و شکوفایی فکری راهنمایی مینمود و چون میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید شیعیان احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود، پاسخگویی به مسائل شرعی و دینی را نیز عهدهدار گردید. در اواخر سال ۱۳۳۲ قمری با شدت گرفتن نیرنگهای استعماری، آشوبهایی در کربلا به وجود آمد. دولت عثمانی هم به این شهر حمله برد که موجب اختالفات فرقهای در این شهر گردید و آرامش و امنیت از کربلا رفت. در همین روزها حائری به تقاضای اهالی اراک به آن دیار رفت و به احیای حوزه علمیه این شهر پرداخت. او از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ قمری به مدت هشت سال در این شهر به گسترش دانش و فضیلت مشغول بود و در ۲۳ رجب سال ۱۳۴۰ قمری به شهر قم هجرت نمود و حوزه علمیه این شهر را بنیان نهاد که منشأ برکات بسیاری گردید و مجتهدان، علما، مفسران و متکلمان بسیاری در این حوزه تربیت شدند. امام خمینی) ره) از این حوزه برخاست و انقلاب اسلامی ایران را رهبری کرد.<ref>. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 27 ـ 37؛ فرزند نیکو برش، بررسی عملکرد سیاسی آیت الله حائری یزدی، ص 50 ـ 54؛ سعید عباسزاده، شیخ عبدالکریم حائری نگهبان بیدار، ص 37 ـ 41.</ref> | ||
== حوزه کربلا در دورههای اخیر == | ==حوزه کربلا در دورههای اخیر== | ||
حاج آقا حسین قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ ه) در واکنش شدید به اقدامات ضد مذهبی رضاخان و پس از قیام خونین گوهرشاد، مدتی در تهران توقیف و در ۱۳۵۴ قمری به عراق تبعید گردید. از این پس مرکز مرجعیت ایشان به شهر مقدس کربلا انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با رحلت میرزا محمدتقی شیرازی و هجرت عبدالکریم حائری به ایران، رو به ضعف و رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فضالی حوزه نجف، از جمله آیات محترم: میالنی، خویی، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس و پیشرفت علمی حوزه کربلا، به این دیار فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این بزرگان، وضع عمومی حوزه کربلا متحول گردید و جلسات درست و بحث آن رونق ویژهای یافت. او در کنار اداره حوزه و زعامت دینی مردم در کسوت مرجعیت، از تدریس و تألیف غافل نبود. محمدعلی سرابی، سید زینالعابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویهای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. قمی پس از ارتحال سید ابوالحسن اصفهانی به اقامت یازده ساله خود در کربلا خاتمه داد و به نجف اشرف رفت و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref> | حاج آقا حسین قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ ه) در واکنش شدید به اقدامات ضد مذهبی رضاخان و پس از قیام خونین گوهرشاد، مدتی در تهران توقیف و در ۱۳۵۴ قمری به عراق تبعید گردید. از این پس مرکز مرجعیت ایشان به شهر مقدس کربلا انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با رحلت میرزا محمدتقی شیرازی و هجرت عبدالکریم حائری به ایران، رو به ضعف و رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فضالی حوزه نجف، از جمله آیات محترم: میالنی، خویی، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس و پیشرفت علمی حوزه کربلا، به این دیار فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این بزرگان، وضع عمومی حوزه کربلا متحول گردید و جلسات درست و بحث آن رونق ویژهای یافت. او در کنار اداره حوزه و زعامت دینی مردم در کسوت مرجعیت، از تدریس و تألیف غافل نبود. محمدعلی سرابی، سید زینالعابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویهای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. قمی پس از ارتحال سید ابوالحسن اصفهانی به اقامت یازده ساله خود در کربلا خاتمه داد و به نجف اشرف رفت و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۴: | ||
مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آلیاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، علی سیستانی، میرزا محمدحسین نائینی، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آلیاسین و سید عبدالحسین شرفالدین.<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> | مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آلیاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، علی سیستانی، میرزا محمدحسین نائینی، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آلیاسین و سید عبدالحسین شرفالدین.<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> | ||
== مهمترین حوزههای درس خارج فقه و اصول در کربلا، در دهههای اخیر == | ==مهمترین حوزههای درس خارج فقه و اصول در کربلا، در دهههای اخیر== | ||
۱. میرزا مهدی شیرازی (۱۳۰۴–۱۳۸۰ه) از بزرگان فقه و اصول و از تربیت یافتگان مشهور مکتب میرزا محمدتقی شیرازی است که حلقه درسی فقه و اصول وی در بخشهای گوناگون در صحن شریف امام حسین (ع) بود و بعد به تاالر میرزای شیرازی در جنوب شرقی صحن مطهر انتقال یافت. این حوزه از پویاترین و پررونقترین حوزههای کربلا بود و تا هنگام ارتحال این فقیه فرزانه، برقرار بود | ۱. میرزا مهدی شیرازی (۱۳۰۴–۱۳۸۰ه) از بزرگان فقه و اصول و از تربیت یافتگان مشهور مکتب میرزا محمدتقی شیرازی است که حلقه درسی فقه و اصول وی در بخشهای گوناگون در صحن شریف امام حسین (ع) بود و بعد به تاالر میرزای شیرازی در جنوب شرقی صحن مطهر انتقال یافت. این حوزه از پویاترین و پررونقترین حوزههای کربلا بود و تا هنگام ارتحال این فقیه فرزانه، برقرار بود | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۱: | ||
۸. آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم، پژوهش و از قبیله نبرد با ستم و استکبارند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینیاند که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاستهاند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ قمری است.<ref name=":4">تراث کربلا، ص 149.</ref> | ۸. آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم، پژوهش و از قبیله نبرد با ستم و استکبارند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینیاند که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاستهاند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ قمری است.<ref name=":4">تراث کربلا، ص 149.</ref> | ||
۹. آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از جبل عامل به کربلا مهاجرت کردهاند و به بهایی نسب میبرند. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (متوفای ۱۱۸۳ه) است.<ref name=":4"/> | ۹. آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از جبل عامل به کربلا مهاجرت کردهاند و به بهایی نسب میبرند. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (متوفای ۱۱۸۳ه) است.<ref name=":4" /> | ||
۱۰. آل کشمیری: از نسل امام علی بن موسی الرضا۷ هستند که عالوه بر اهتمام در علم و معرفت، در عرصههای سیاسی و اجتماعی خوش درخشیدهاند. سید مرتضی حائری کشمیری (متوفای ۱۳۵۰ه) عارف مشهور از این طایفه است. سید محمد حائری، عالم مجاهد در انقلاب عراق، به رهبری میرزای شیرازی علیه استعمار در زمره این خاندان میباشد.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref> | ۱۰. آل کشمیری: از نسل امام علی بن موسی الرضا۷ هستند که عالوه بر اهتمام در علم و معرفت، در عرصههای سیاسی و اجتماعی خوش درخشیدهاند. سید مرتضی حائری کشمیری (متوفای ۱۳۵۰ه) عارف مشهور از این طایفه است. سید محمد حائری، عالم مجاهد در انقلاب عراق، به رهبری میرزای شیرازی علیه استعمار در زمره این خاندان میباشد.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref> | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۷: | ||
۱۱. آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل سید ابراهیم مجابند که در طریق راویان شیعه، اسامی برخی علمای این خاندان دیده میشود. آنان خدمتگزاری آستان حضرت ابوالفضل۷ را بر عهده داشتهاند. شهید عالمه ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (شهادت ۱۱۵۵ قمری) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref> | ۱۱. آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل سید ابراهیم مجابند که در طریق راویان شیعه، اسامی برخی علمای این خاندان دیده میشود. آنان خدمتگزاری آستان حضرت ابوالفضل۷ را بر عهده داشتهاند. شهید عالمه ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (شهادت ۱۱۵۵ قمری) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref> | ||
# خاندان مازندرانی: از نسل زینالعابدین مازندرانی. | #خاندان مازندرانی: از نسل زینالعابدین مازندرانی. | ||
# خاندان مرعشی: دانشمندان بسیاری از میان آنان برخاستهاند. | #خاندان مرعشی: دانشمندان بسیاری از میان آنان برخاستهاند. | ||
# خاندان حکیم: از سده دوازدهم در کربلا اقامت گزیدند. | #خاندان حکیم: از سده دوازدهم در کربلا اقامت گزیدند. | ||
۱۵. خاندان شهرستانی: از نسل امام کاظم۷ که مشهور آنان میرزا محمد مهدی موسوی شهرستانی است.<ref>تراث کربلا، ص 138 ـ 143.</ref> | ۱۵. خاندان شهرستانی: از نسل امام کاظم۷ که مشهور آنان میرزا محمد مهدی موسوی شهرستانی است.<ref>تراث کربلا، ص 138 ـ 143.</ref> | ||
وجود کتابخانههای متعدد عمومی و شخصی در کربلا، انتشار دهها نشریه علمی، فرهنگی و اجتماعی، تألیف دانشنامههای گوناگون در علوم و معارف اسلامی و چندین چاپخانه در کربلا از حیات فکری و فرهنگی آن حکایت داشته، که متأسفانه در هنگام سلطه بعثیها به این مجموعهها آسیبهای جدی وارد گردید و بسیاری از آنان به کلی از بین رفت. | وجود کتابخانههای متعدد عمومی و شخصی در کربلا، انتشار دهها نشریه علمی، فرهنگی و اجتماعی، تألیف دانشنامههای گوناگون در علوم و معارف اسلامی و چندین چاپخانه در کربلا از حیات فکری و فرهنگی آن حکایت داشته، که متأسفانه در هنگام سلطه بعثیها به این مجموعهها آسیبهای جدی وارد گردید و بسیاری از آنان به کلی از بین رفت. | ||
== پانوشت == | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی |