حسین حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ نوامبر ۲۰۱۹
خط ۱۴: خط ۱۴:
نخستین استاد حسین حلی پدر او بود، پس از او از عالمان نجف مانند [[سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[آقا ضياءالدين عراقى]] و [[ميرزاى نائينى]] بهره برد.  در این میان، رابطه او با ميرزاى نائينى صميمانه‌تر و نزديك‌تر بوده و به بخش بزرگی از درس‌آموزى و شاگردى حسین حلی، نزد ميرزای نائينى بود و سال‌ها ادامه داشت. به گفته یکی از شاگردان او، میرزای نائینی برای تحریر و تهذیب درس‌ها و پاسخ به استفتائات از شاگردش حسین حلی یاری می‌گرفت.<ref>جعفر محبوبه، ماضى‌النجف و حاضرها، ج٣، ص٢٨۴.</ref> یکی از خدماتی که حسین حلی به استادش کرد، برانگيختن ميرزا به تأسيس «مجلس استفتاء» بود.<ref>به نقل از سيد محمدسعيدحكيم، از شيخ عباس، از مرحوم پدرش آيت‌الله ميرزاعلى نائينى، از پدرش نائينى بزرگ؛ حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۸۸.</ref>
نخستین استاد حسین حلی پدر او بود، پس از او از عالمان نجف مانند [[سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[آقا ضياءالدين عراقى]] و [[ميرزاى نائينى]] بهره برد.  در این میان، رابطه او با ميرزاى نائينى صميمانه‌تر و نزديك‌تر بوده و به بخش بزرگی از درس‌آموزى و شاگردى حسین حلی، نزد ميرزای نائينى بود و سال‌ها ادامه داشت. به گفته یکی از شاگردان او، میرزای نائینی برای تحریر و تهذیب درس‌ها و پاسخ به استفتائات از شاگردش حسین حلی یاری می‌گرفت.<ref>جعفر محبوبه، ماضى‌النجف و حاضرها، ج٣، ص٢٨۴.</ref> یکی از خدماتی که حسین حلی به استادش کرد، برانگيختن ميرزا به تأسيس «مجلس استفتاء» بود.<ref>به نقل از سيد محمدسعيدحكيم، از شيخ عباس، از مرحوم پدرش آيت‌الله ميرزاعلى نائينى، از پدرش نائينى بزرگ؛ حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۸۸.</ref>


==انديشه‌ها و آثار ==
==انديشه‌ها و آثار==
آثار حسین حلی را مى‌توان دو دسته كرد: تقريرات درس استادان بزرگ آن روز؛ آنچه شاگردان وی از درس‌های فقهى و اصولى او نگاشته‌اند.<ref name=":0">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۰.</ref> بر پایه فهرست مؤلفات حسین حلى، دسته نخست آثار او از اين قرار است:
آثار حسین حلی را مى‌توان دو دسته كرد: تقريرات درس استادان بزرگ آن روز؛ آنچه شاگردان وی از درس‌های فقهى و اصولى او نگاشته‌اند.<ref name=":0">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۰.</ref> بر پایه فهرست مؤلفات حسین حلى، دسته نخست آثار او از اين قرار است:


خط ۸۴: خط ۸۴:
از اين تقريرات، دو اثر چاپ شده است؛ نخست، كتاب «دليل عروة الوثقى»، که تقريرات حسن سعيد طهرانى از مباحث حسين حلى است. اين كتاب در دو موضوع آب‌ها و نجاسات سامان يافته است. در آغاز تقريظ حسین حلى آمده و در مقدمه، به تاريخ تحول فقه، از ابتدا تا زمان نگارش كتاب، پرداخته شده است.<ref name=":1" /> اثر دوم، كتاب «بحوث فقهيه» از شهيد سيد عزالدين بحرالعلوم است. اين كتاب بحث‌هاى مستحدثه و جديد فقهى چون بانك، معاملات صرفى، سپرده‌گذارى و مانند آن و نيز بسيارى مسائل ديگر مربوط به زندگى نوين بشر در دنياى امروز را شامل مى‌شود.<ref name=":2">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۲.</ref>
از اين تقريرات، دو اثر چاپ شده است؛ نخست، كتاب «دليل عروة الوثقى»، که تقريرات حسن سعيد طهرانى از مباحث حسين حلى است. اين كتاب در دو موضوع آب‌ها و نجاسات سامان يافته است. در آغاز تقريظ حسین حلى آمده و در مقدمه، به تاريخ تحول فقه، از ابتدا تا زمان نگارش كتاب، پرداخته شده است.<ref name=":1" /> اثر دوم، كتاب «بحوث فقهيه» از شهيد سيد عزالدين بحرالعلوم است. اين كتاب بحث‌هاى مستحدثه و جديد فقهى چون بانك، معاملات صرفى، سپرده‌گذارى و مانند آن و نيز بسيارى مسائل ديگر مربوط به زندگى نوين بشر در دنياى امروز را شامل مى‌شود.<ref name=":2">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۲.</ref>


== تدریس و شاگردان ==
==تدریس و شاگردان==
روش حسین حلی در بيان مسائل اين‌گونه بود كه درآغاز، چکیده انديشه‌هاى بزرگان فن را عرضه کرده، هر يك را به بحث و مناقشه مى‌گذاشت و اندیشه‌های ضعیف و قوی را از هم جدا مى‌كرد. اين‌گونه بحث، برای طلابی که درپی عمق‌بخشی به دانسته‌های خود بودند، گیرا بود.{{یادداشت|يكى از شاگردان حسین حلی، در اين باره مى‌گويد: هرگاه از شيخ مى‌خواستيم نظر خود را درباره مسئله‌اى بيان كند، می‌گفت: «من اهل فتوا دادن نيستم. ما مسئله را در كتاب‌هاى گوناگون بررسى مى‌كنيم و ديدگاه اصحاب را به نقد و مناقشه مى‌گذاريم و نتيجه‌گيرى مى‌كنيم.»}} برخی از شاگردان وی، او را در دقت و تحقیق کمتر از [[علامه حلی]] ندانسته‌اند.<ref>آيت نور، ج١، ص١۵۸.</ref> به باور برخی، حلقه درسی حسین حلی را، گروهی هر چند اندک، ولی از نخبگان حوزوی تشکیل می‌داد، که تحقيق، تتبع و نازك‌انديشى برايشان باارزش بود. شيخ به اين دسته از شاگردان خود بها داده و تقريرات روزانه آن‌ها را به دقت مطالعه کرده و آشفتگى‌های آن را، با خط خود تذكر مى‌داد.<ref name=":2" />
روش حسین حلی در بيان مسائل اين‌گونه بود كه درآغاز، چکیده انديشه‌هاى بزرگان فن را عرضه کرده، هر يك را به بحث و مناقشه مى‌گذاشت و اندیشه‌های ضعیف و قوی را از هم جدا مى‌كرد. اين‌گونه بحث، برای طلابی که درپی عمق‌بخشی به دانسته‌های خود بودند، گیرا بود.{{یادداشت|يكى از شاگردان حسین حلی، در اين باره مى‌گويد: هرگاه از شيخ مى‌خواستيم نظر خود را درباره مسئله‌اى بيان كند، می‌گفت: «من اهل فتوا دادن نيستم. ما مسئله را در كتاب‌هاى گوناگون بررسى مى‌كنيم و ديدگاه اصحاب را به نقد و مناقشه مى‌گذاريم و نتيجه‌گيرى مى‌كنيم.»}} برخی از شاگردان وی، او را در دقت و تحقیق کمتر از [[علامه حلی]] ندانسته‌اند.<ref>آيت نور، ج١، ص١۵۸.</ref> به باور برخی، حلقه درسی حسین حلی را، گروهی هر چند اندک، ولی از نخبگان حوزوی تشکیل می‌داد، که تحقيق، تتبع و نازك‌انديشى برايشان باارزش بود. شيخ به اين دسته از شاگردان خود بها داده و تقريرات روزانه آن‌ها را به دقت مطالعه کرده و آشفتگى‌های آن را، با خط خود تذكر مى‌داد.<ref name=":2" />


خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


مصطفى نورائى.<ref name=":3">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۳.</ref>
مصطفى نورائى.<ref name=":3">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۳.</ref>
==دوستان==
حسین حلی با دوستان خود، گروهی ۹ نفره به شرح زیر بودند:
سيد ابراهيم شبر (متوفاى ١٣٧٨)؛
حسن بهبهانى (متوفاى ١٣۶٢)؛
حسين حلى (متوفاى ١٣٩۴)؛
سيدعلى بحرالعلوم (متوفاى ١٣٨۵)؛
كاظم عليح؛
محمدجواد حجامى (متوفاى ١٣٧۶)؛
حسين جواهرى (متوفاى ١٣٨٩)؛
[[محمدحسين مظفر]] (متوفاى ١٣٨١)؛
موسى جصانى (١٣۶٠)؛
ميرعلى ابوطبيخ (متوفاى ١٣۶١).<ref name=":4" />
پیوند این گروه که همه از اهل علم بودند، تا پیری برقرار بود. گفته شده سيد ميرعلى ابوطبيخ به بيمارى روماتيسم مبتلا و خانه‌نشين شد. دوستان بنا مى‌گذارند چهارشنبه هر هفته پس از اتمام درس‌ها، به اتفاق شيخ حلى غذاى خود را در خانه سيد ميرعلى بخورند و مايه تسلاى خاطر وى شوند كه البته نشستى علمى و ادبى نيز به شمار مى‌آمد، همراه با بحث و بررسى پيرامون مسائل فقهى و اصولى و ادبى و بيان نكته‌هاى اخلاقى و پندآموز.<ref>جعفرالخليلى، هكذا عرفتهم، ج١، ص١٢ - ١۴.</ref> اين جمع نُه نفره، عبارت بودند از:
شيخ حسين حلى در حق دوستان خود بسيار وفادار بود و هميشه از آنها به خير و نيكى ياد مى‌كرد و بر دورى‌شان تأسف مى‌خورد. اين وفادارى به دوستان شيخ خلاصه نمى‌شد و خانواده و فرزندان آنها را نيز شامل مى‌شد. . در رشد علمى و فرهنگى فرزندان و دوستان خود سخت مى‌كوشيد و از آنها دستگيرى علمى و اخلاقى و ادبى مى‌نمود. فرزندان سيد على ابوطبيخ معترفند كه اگر از فضل و ادب و علمى بهره‌اى دارند، نتيجه بذل توجه شيخ حسين حلى است.<ref name=":4" />


==اخلاق==
==اخلاق==
خط ۱۲۲: خط ۱۴۹:


====كرامت و بخشش====
====كرامت و بخشش====
كريم بودن صفتى است انسانى كه صاحب خود را به مقامات والا مى‌رساند و اين جايگاه را در ميان خانواده و بستگان و ديگر مردمان حفظ مى‌كند. يكى از طلاب مى‌گويد: براى بحث در يك مسئله فقهى به خانه شيخ حسين حلى رفتم. در ميان اسباب و اثاث خانه نشسته بود و چون مرا ديد، با تواضع و روى گشاده به استقبالم آمد. پس از بحث، با هم راهى حرم اميرمؤمنان (عليه السلام) شديم. در ميان راه، يكى از خادمان حرم به همراه شخصى ديگر به خدمت شيخ رسيد. آن شخص خود را به شيخ معرفى نمود و پاكتى پر از دينار به ايشان تقديم كرد و رفت. پس از دقايقى، همان خادم آمد و از شيخ خواست تا مقدارى از محتويات پاكت را به او بدهد. شيخ پرسيد: تو نيازمندى؟ گفت: به جدم رسول خدا، آرى. شيخ پاكت را با هرآنچه در آن بود به خادم داد و ذره‌اى از آن را براى خود برنداشت. من متحير ماندم؛ زيرا چند روز پيش از اين، فرزند شيخ از پدر تقاضاى پول كرده بود تا براى خانه‌اش چيزى ضرورى بخرد و شيخ گفته بود كه هيچ در بساط ندارد.<ref name=":4" />
به گفته یکی از شاگردان وی، یکی از خادمان [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] به همراه فردی دیگر نزد حسین حلی آمده، آن فرد خود را معرفی کرده و پاکتی پر از دینار به او داد. پس از دقایقی، همان خادم آمده و از حسین حلی خواست مقداری از پاکت را به او بدهد. او پس از پرس و جوی حسین حلی، قسم خورد نیازمند است. حسین حلی، همه پاکت را به او داد. این واقعه باعث حیرت شاگرد حسین حلی شد؛ زیرا به گفته وی، چند روز پيش از اين، دیده بود فرزند حسین حلی از پدر تقاضاى پول كرده بود تا براى خانه‌اش چيزى ضرورى بخرد و پدر گفته بود هيچ در بساط ندارد.<ref name=":4" />
 
====دوستان و همنشينان شيخ====
دوستان و همنشينان شيخ حسين حلى، همچون خود او مردمانى گزيده، اهل علم و ادب و فضل بودند و محبت و دوستى صادقانه از ويژگى‌هاى بارز آنان بود. اين جمع، از دوران جوانى و طلبگى تا زمان پيرى، يكسره پيوندشان برقرار بود و به وفادارى، هيچ‌كدام ديگرى را تنها نمى‌گذاشت و عقد اخوت و دوستى نمى‌گسست. نقل است كه مرحوم سيد ميرعلى ابوطبيخ به بيمارى روماتيسم مبتلا و خانه‌نشين گرديد. دوستان بنا مى‌گذارند چهارشنبه هر هفته پس از اتمام درس‌ها، به اتفاق شيخ حلى غذاى خود را در خانه سيد ميرعلى بخورند و مايه تسلاى خاطر وى شوند كه البته نشستى علمى و ادبى نيز به شمار مى‌آمد، همراه با بحث و بررسى پيرامون مسائل فقهى و اصولى و ادبى و بيان نكته‌هاى اخلاقى و پندآموز.<ref>جعفرالخليلى، هكذا عرفتهم، ج١، ص١٢ - ١۴.</ref> اين جمع نُه نفره، عبارت بودند از:
 
سيد ابراهيم شبر (متوفاى ١٣٧٨) ؛ شيخ حسن بهبهانى (متوفاى ١٣۶٢) ؛ شيخ حسين حلى (متوفاى ١٣٩۴) ؛ سيدعلى بحرالعلوم (متوفاى ١٣٨۵) ؛ شيخ كاظم عليح؛ شيخ محمدجواد حجامى (متوفاى ١٣٧۶) ؛ شيخ حسين جواهرى (متوفاى ١٣٨٩) ؛ شيخ محمدحسين مظفر (متوفاى ١٣٨١) ؛ شيخ موسى جصانى (١٣۶٠) ؛ سيد ميرعلى ابوطبيخ (متوفاى ١٣۶١).<ref name=":4" />
 
شيخ حسين حلى در حق دوستان خود بسيار وفادار بود و هميشه از آنها به خير و نيكى ياد مى‌كرد و بر دورى‌شان تأسف مى‌خورد. اين وفادارى به دوستان شيخ خلاصه نمى‌شد و خانواده و فرزندان آنها را نيز شامل مى‌شد. . در رشد علمى و فرهنگى فرزندان و دوستان خود سخت مى‌كوشيد و از آنها دستگيرى علمى و اخلاقى و ادبى مى‌نمود. فرزندان سيد على ابوطبيخ معترفند كه اگر از فضل و ادب و علمى بهره‌اى دارند، نتيجه بذل توجه شيخ حسين حلى است.<ref name=":4" />


====تواضع====
====تواضع====
۱۵٬۶۱۴

ویرایش