←آثار اصولى
خط ۹: | خط ۹: | ||
==زیستنامه== | ==زیستنامه== | ||
حسين، كوچكترين فرزند علی بن حسین، در سال ١٣٠٩ق. در [[نجف]] به دنيا | حسين، كوچكترين فرزند علی بن حسین، در سال ١٣٠٩ق. در [[نجف]] به دنيا آمد. وی برادری پارچهباف و پدری عالم داشت و خود در خیاطی کار میکرد. روزى وارد كتابخانه پدر شده، وی را ناراحت و افسرده در گوشهاى نشسته دید؛ وی دلیل ناراحتیاش را دیدن کتابهایی دانست که پس از او کسی نیست از آن استفاده کند. حسین، از این گفته پدر متأثر شده، همانجا آمادگى خود را براى آموختن علوم حوزوى اعلام كرد. بسيار خشنود شد و به سرعت، اسباب ورودم به حوزه را فراهم آورد و جشنى نيز به همين مناسبت در زادروز اميرمؤمنان (عليه السلام) برپا نمود و بستگان و دوستان بر اين واقعه، مرا تبريك و تهنيت گفتند و اظهار شادى و سرور كردند. اما كار به همين جا پايان نيافت؛ چون رابطه من با دروس حوزه و صرف و نحو و. . . بسيار مشكل بود. هرچه بيشتر مىخواندم، كمتر مىفهميدم. روزى پدرم از من مرفوعات و منصوبات را پرسيد و من از پاسخ درماندم؛ يعنى اين مطلب بسيار آسان را نياموخته بودم. رنگ رخساره پدر به نااميدى گراييد و با تأسف سرى تكان داد و گفت: «اينجا وقت تلف مىكنى، اگر قادر بر فهم درسها نيستى، برگرد سر كار خياطى!».<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۹.</ref> | ||
به ذهنم آمد وضويى بگيرم و نماز حاجتى بخوانم و از خدا گشايش در كار را طلب نمايم. پس از نماز، گريستم و به خداى تعالى عرضه داشتم: «معبود من! حال و روزم را مىبينى و ناراحتى پدرم را. نمىخواهم ايشان را بيازارم. يا بايد به تحصيل علم بپردازم يا عمامه را از سر بردارم. درسها را هيچ نمىفهمم و راضى به برداشتن عمامه هم نيستم. يا مرا بميران يا فهم و درك عنايتم كن» . تا صبح بيدار بودم و به دعا و گريه مشغول. صبح طبق معمول كتابم را برداشتم و راهى كلاس درس شدم. ناگاه احساس كردم هر چه استادم مىگويد، به راحتى مىفهمم و هيچ مطلب سختى وجود ندارد. پس خدا را به اين نعمت بزرگ ستودم و سپاس گفتم و از اينكه دعايم به اين سرعت اجابت شده بود، در شگفت ماندم».{{یادداشت|این رویداد از زبان خود حسین حلی، در میان یکی از درسهایش به شاگردان گفته شده است.}}<ref name=":6">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۱۰۰.</ref> | |||
و از کودکی، با برادر بزرگتر خود، حسن به نشستهاى علمى و ادبى مىپرداخت. | |||
==استادان== | ==استادان== | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۳: | ||
حسین حلی، در دوره نظام [[صدام]] نیز، مستقیما در سیاست دخالت نکرده، هیچ موضع آشکار سیاسی نگرفت. اگر چه از مشورت دادن و تأیید عالمان سیاسی دریغ نمیکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۸.</ref> به گفته فرزند سيد على بحرالعلوم، هر گاه پدر برای مشورت در امور سیاسی نزد حسین حلی میرفت، وی آنچه درست و شرعی میدانست میگفت؛ ولی وقتی از او میخواست در معرض افکار عمومی قرار دهد، خودداری میکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۹.</ref> | حسین حلی، در دوره نظام [[صدام]] نیز، مستقیما در سیاست دخالت نکرده، هیچ موضع آشکار سیاسی نگرفت. اگر چه از مشورت دادن و تأیید عالمان سیاسی دریغ نمیکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۸.</ref> به گفته فرزند سيد على بحرالعلوم، هر گاه پدر برای مشورت در امور سیاسی نزد حسین حلی میرفت، وی آنچه درست و شرعی میدانست میگفت؛ ولی وقتی از او میخواست در معرض افکار عمومی قرار دهد، خودداری میکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۹.</ref> | ||
<br /> | |||
====نوگرايى==== | ====نوگرايى==== |