سید محسن اعرجی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
مشهورترین و بهترین تأليف او را وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، دانسته‌ و بخش کتاب القضای آن را، یکی از بهترین آثار، در این موضوع معرفی کرده‌اند.<ref name=":2" /> سید محسن اعرجی، ادیب و شاعر نيز بوده و اشعاری در مرثیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سروده و دیوان شعر وی، یکی دیگر از آثار اوست. وی قصیده‌ای درباره [[امام علی(ع)]] سروده که به «قصیده دالیه» معروف شده است. به گفته نوه سید محسن اعرجی، سید حیدر کاظمی، امام علی(ع) به خواب روضه‌خوانی که برای مجلس روضه دعوت کرده بود آمده و به او سفارش کرده بود قصیده دالیه سید محسن بغدادی را بخواند.{{یادداشت}}<ref>20 .گلشن ابرار، ج5 ،ص180؛ به نقل از: سید محسن اعرجی، وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص964.</ref>
مشهورترین و بهترین تأليف او را وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، دانسته‌ و بخش کتاب القضای آن را، یکی از بهترین آثار، در این موضوع معرفی کرده‌اند.<ref name=":2" /> سید محسن اعرجی، ادیب و شاعر نيز بوده و اشعاری در مرثیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سروده و دیوان شعر وی، یکی دیگر از آثار اوست. وی قصیده‌ای درباره [[امام علی(ع)]] سروده که به «قصیده دالیه» معروف شده است. به گفته نوه سید محسن اعرجی، سید حیدر کاظمی، امام علی(ع) به خواب روضه‌خوانی که برای مجلس روضه دعوت کرده بود آمده و به او سفارش کرده بود قصیده دالیه سید محسن بغدادی را بخواند.{{یادداشت}}<ref>20 .گلشن ابرار، ج5 ،ص180؛ به نقل از: سید محسن اعرجی، وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص964.</ref>


== ویژگی‌ها ==
==ویژگی‌ها==


==== مقام معنوی ====
====مقام معنوی====
استاد او [[سید جعفر کاشف‌الغطاء]]، همواره در نماز به او اقتدا می‌کرد. سید محسن، نماز را طولانی می‌خواند. وقتی استادش از او خواست در جماعت رعایت حال ضعیفان را بکند، سید محسن در پاسخ، خود را ضعیف‌تر از همه دانست. کاشف الغطاء در جواب، به خدا قسم خورد که قوّت ایمان سید محسن اعرجی از قوت شیر بالاتر است.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص178؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref> کاشف الغطاء در سفری که به [[ايران|ایران]]، در گفتگو با [[فتحعلی شاه قاجار]]، گفته «اشهد ان علیا ولی الله» را در اذان کافی ندانسته و سفارش کرد در اذان به ولایت، امامت و خلافت [[امام علی(ع)]] شهادت داده شود؛ زیرا به باور وی، سید محسن اعرجی نیز ولی خداست.<ref>وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، چاپ سنگی، مقدمه، ص3.</ref>
استاد او [[سید جعفر کاشف‌الغطاء]]، همواره در نماز به او اقتدا می‌کرد. سید محسن، نماز را طولانی می‌خواند. وقتی استادش از او خواست در جماعت رعایت حال ضعیفان را بکند، سید محسن در پاسخ، خود را ضعیف‌تر از همه دانست. کاشف الغطاء در جواب، به خدا قسم خورد که قوّت ایمان سید محسن اعرجی از قوت شیر بالاتر است.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص178؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref> کاشف الغطاء در سفری که به [[ايران|ایران]]، در گفتگو با [[فتحعلی شاه قاجار]]، گفته «اشهد ان علیا ولی الله» را در اذان کافی ندانسته و سفارش کرد در اذان به ولایت، امامت و خلافت [[امام علی(ع)]] شهادت داده شود؛ زیرا به باور وی، سید محسن اعرجی نیز ولی خداست.<ref>وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، چاپ سنگی، مقدمه، ص3.</ref>


==== احترام به استاد ====
====احترام به استاد====
سيد محسن، به استادان خود بسیار احترام مى‌گذاشته و در برابر آن‌ها فروتن بود. به گفته [[محمدحسن آل‌ياسين]] (۱۳۰۸ ق)، سيد محسن هر روز كه عبادات و اذكار روزمره خود را به پایان می‌رساند، به محل سكونت استادش، جعفر كاشف‌الغطاء رفته و برايش دعا کرده، سپس به خانه خود بازمى‌گشت. او بر اين كار مداومت داشته و حتى هنگامى كه كاشف‌الغطاء به [[ايران]] سفر کرده و در [[نجف]] نبود، اين كار را انجام مى‌داد.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص۱۸۰؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref>
سيد محسن، به استادان خود بسیار احترام مى‌گذاشته و در برابر آن‌ها فروتن بود. به گفته [[محمدحسن آل‌ياسين]] (۱۳۰۸ ق)، سيد محسن هر روز كه عبادات و اذكار روزمره خود را به پایان می‌رساند، به محل سكونت استادش، جعفر كاشف‌الغطاء رفته و برايش دعا کرده، سپس به خانه خود بازمى‌گشت. او بر اين كار مداومت داشته و حتى هنگامى كه كاشف‌الغطاء به [[ايران]] سفر کرده و در [[نجف]] نبود، اين كار را انجام مى‌داد.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص۱۸۰؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref>


==== ساده‌زیستی ====
====ساده‌زیستی====
سید محسن را دارای زندگی زاهدانه دانسته‌اند. وی در دوران تحصیل شمعدان نداشته و شمع را روی خشت یا کلوخی می‌گذاشت.<ref name=":2" />
سید محسن را دارای زندگی زاهدانه دانسته‌اند. وی در دوران تحصیل شمعدان نداشته و شمع را روی خشت یا کلوخی می‌گذاشت.<ref name=":2" /> او وضع مالی خوبی نداشت، با این همه، هر هدیه و پولی را نپذیرفته و اگر بر پایه مصالحی می‌پذیرفت، به نیازمندان می‌بخشید. برای نمونه، او هدیه‌ای که فتحعلی شاه برایش فرستاده بود را نپذیرفت.<ref name=":3">گلشن ابرار، ج٣، ص١٧٨و١٧٩؛ به نقل از: وسائل‌الشيعه الى احكام الشريعه، ص٩۵٢.</ref>


او وضع مالی خوبی نداشت، با این همه، هر هدیه و پولی را نپذیرفته و اگر بر پایه مصالحی می‌پذیرفت، به نیازمندان می‌بخشید. برای نمونه، او هدیه‌ای که فتحعلی شاه برایش فرستاده بود را نپذیرفت.<ref name=":3">گلشن ابرار، ج٣، ص١٧٨و١٧٩؛ به نقل از: وسائل‌الشيعه الى احكام الشريعه، ص٩۵٢.</ref>
====ظلم‌ستیزی====
[[فتحعلى شاه قاجار]]، ۴۰۰ تومان، به عنوان هدیه، توسط ملاباشى{{یادداشت|ملاباشی، لقبی است که به برخی از معلم‌های پادشاهان و شاهزادگان می‌داده‌اند.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه ملاباشی.</ref>}} براى سيد محسن اعرجى فرستاد؛ ولی سيد محسن او را به حضور نپذيرفت. ملاباشى صبر كرد تا سيد محسن براى نماز از خانه خارج شود. وقتى سيد محسن، ملاباشى را ديد، خود را از اموال پادشاهان مبرّا دانست. ملاباشی آن مبلغ را برای مصرف در راه نیازمندان دانست. سید محسن، یکی از همراهانش را نشان داده و او را وکیل نیازمندان معرفی کرد. ملاباشی مبلغ را به او داد و خود از زبان سید محسن روی کاغذ مطلبی که دلالت بر پذیرفتن هدیه توسط سید محسن اعرجی و دعا برای تداوم حکومت فتحعلی‌شاه می‌کرد نوشت و به سید محسن داد تا مهر کند. وی با دیدن نامه به شدت ناراحت شد و ملاباشی را دروغگو و از عمّال فتحعلی شاه دانسته و خود را از دعا کردن برای تداوم حکومت ظالم مبّرا دانست؛ سپس دستور داد مطلبی بنویسند که ۴۰۰ تومان ا طرف سلطان فتحعلی شاه واصل و به فقرا اهدا شد.<ref name=":3" />


==== ظلم‌ستیزی ====
====بخشندگی====
فتحعلى شاه چهارصد تومان به وسيله ملاباشى براى سيد محسن اعرجى فرستاد. ملاباشى به درب منزل سيد محسن آمد. فرزند سيد محسن درب را باز كرد. او سراغ سيد محسن را گرفت و گفت: بگوييد چهارصد تومان هديه از طرف فتحعلى شاه قاجار آورده‌ام. سيد محسن او را به حضور نپذيرفت. ملاباشى كه بسيار متعجب شده بود، به دنبال راهى بود تا هر طور شده، هديه را به سيد محسن بدهد؛ آن‌قدر صبر كرد تا سيد محسن براى نماز از خانه خارج شد. وقتى سيد محسن، ملاباشى را ديد، گفت: مرا با اموال سلطان چه كار است؟ ملاباشى گفت: اين اموال مال فقراست؛ نه مال شما. سيد محسن با اشاره به حاج مشكى گفت: اين آقا وكيل فقراست. ملاباشى چهارصد تومان را به حاج مشكى داد و از زبان سيد محسن روى كاغذ نوشت: «هديه سلطان فتحعلى شاه قاجار به دستم رسيد. خداوند ملكش را پايدار گرداند» . وقتى كاغذ را به سيد دادند تا مهر كند، سيد محسن به شدت ناراحت شد و به ملاباشى گفت: دروغ مى‌گويى! تو هم از عمال اويى! آيا من براى دوام سلطنت ظالمى دعا مى‌كنم و آن‌گاه دستور داد بنويسيد: چهار صدتومان از طرف فتحعلى شاه واصل، به فقرا اهدا گرديد.<ref name=":3" />
 
==== بخشندگی ====
رسيدگى به فقرا و نيازمندان يكى ديگر از ويژگى‌هاى سيد محسن اعرجى بود. او در حد توان به نيازمندان كمك مى‌كرد و از اين امر مهم غافل نمى‌شد. زين‌العابدين سلماسى مى‌گويد:
رسيدگى به فقرا و نيازمندان يكى ديگر از ويژگى‌هاى سيد محسن اعرجى بود. او در حد توان به نيازمندان كمك مى‌كرد و از اين امر مهم غافل نمى‌شد. زين‌العابدين سلماسى مى‌گويد:


پدرم ميرزا ابراهيم طبقى خرما به وسيله يكى از خادمانش براى سيد محسن فرستاد. وقتى خادم بازگشت، گفت: طبق خرما را به منزل سيد محسن بردم؛ امّا او به خادمش گفت كه آن را براى يك خانواده فقير ببرد. پدرم طبقى ديگر براى او فرستاد و سيد محسن آن را به خانواده ديگرى هديه كرد. پدرم براى بار سوم طبقى خرما فرستاد و گفت: به سيد محسن بگو: راضى نيستم كه اين را به كسى هديه كنى. سيد محسن از اين پيام ناراحت شد و آن طبق را نيز به فقيرى هديه داد.<ref name=":3" />
پدرم ميرزا ابراهيم طبقى خرما به وسيله يكى از خادمانش براى سيد محسن فرستاد. وقتى خادم بازگشت، گفت: طبق خرما را به منزل سيد محسن بردم؛ امّا او به خادمش گفت كه آن را براى يك خانواده فقير ببرد. پدرم طبقى ديگر براى او فرستاد و سيد محسن آن را به خانواده ديگرى هديه كرد. پدرم براى بار سوم طبقى خرما فرستاد و گفت: به سيد محسن بگو: راضى نيستم كه اين را به كسى هديه كنى. سيد محسن از اين پيام ناراحت شد و آن طبق را نيز به فقيرى هديه داد.<ref name=":3" />
<br />


== پانوشت ==
== درگذشت ==
سرانجام سيد محسن اعرجى پس از عمرى تهجد و عبادت در سن ٩٠ سالگى به بيمارى استسقا مبتلا شد و در سال ١٢٢٧ قمرى روحش به جهان ملكوت عروج كرد. پس از تشييع پيكر مطهرش، فرزندش سيد كاظم اعرجى بر جنازه وى نماز خواند و در منزلش در كنار مسجدى كه در آن نماز مى‌خواند و در مقابل مدرسه‌اى كه در آن تدريس مى‌كرد، در نزديكى حرم مطهر كاظمين به خاك سپرده شد.<ref>گلشن ابرار، ج۵، ص١٨٣؛ به نقل از: محمد غروى، مع علماء النجف الاشرف، ج١، ص۶٣٨.</ref>
 
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش