←اصفهان
(←اصفهان) |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
استادان فرا گرفت، ولی از نکتههایی که از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول وجود دارد، پیداست که در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد.}}<ref>بغيةالراغبين، ج7، ص 216 و 217؛ سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص21.</ref> | استادان فرا گرفت، ولی از نکتههایی که از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول وجود دارد، پیداست که در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد.}}<ref>بغيةالراغبين، ج7، ص 216 و 217؛ سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص21.</ref> | ||
==استادان== | ==استادان== | ||
برجستهترین استادان او، در [[اصفهان]]، [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] عبارتند از: | |||
محمدعلی موسوی عاملی، معروف به آقامجتهد؛ | * محمدعلی موسوی عاملی، معروف به آقامجتهد؛ | ||
* محمدباقر نجفی؛ | |||
* مهدی کاشفالغطاء؛ | |||
* راضي نجفي؛ | |||
* [[میرزای شیرازی|میرزا حسن شیرازی]]؛ | |||
سید اسماعیل صدر را، یکی از بزرگترین فقیهان و اصولیان جانشین میرزا حسن شیرازی و از مراجع بزرگ شیعه دانستهاند.<ref name=":0" /> | |||
== اجازه نقل حدیث == | |||
وی از برخی بزرگان اجازه نقل حدیث داشت که از آن جمله میتوان به اجازه مبسوط مورخ اول صفر 1283 آیتهلل میرزا محمد همدانی اشاره کرد که تصویر آن در کتاب وی »جامع الشتات« چاپ شده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج1، ص160؛ مکارمالآثار، ج5 ،ص1566؛ تاریخ علمی اجتماعی اصفهان، ج1، ص۲۷۲.</ref> همچنین برخی بزرگان از آقا سید اسماعیل اجازه نقل حدیث داشتند که آقايان: میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، سید محمود حسینی مرعشی،{{یادداشت|پدر مرجع تقلید معاصر در قم، سید شهابالدین مرعشی نجفی.}}<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج14 ،ص816.</ref> شیخ محمدباقر بیرجندی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمدحسین امامی شیرازی، شیخ محمدعلی شاهآبادی، شیخ عباس تهرانی، سید نجمالحسن لکنهوی، شیخ حبیب آلابراهیم عاملی، شیخ حبیباهلل کاشمری ترشیزی آیتاللهی، حیدرقلیخان سردار کابلی، سید راحت حسین کوپالپوری هندی، سید محمدحسین براهوی لکنهویی، سید عباس الری، شیخ عبدالحسین حائری، شیخ محمدخطیب شمری جشعمی، سید محمد موسوی نجفآبادی، شیخ مهدی مسجدشاهی، میرزا حسن حائری، سید هبةالدین شهرستانی و سید محمد تبریزی از آن جملهاند.<ref>اعیانالشیعه، ج5، ص219 و 220؛ گلشن ابرار، ج3، ص225 و 226؛ محمدباقر الصدر، السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج1، ص62 و 63.</ref> | |||
==ازدواج== | ==ازدواج== | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
سید اسماعیل صدر، وقتی به کربلا رسید، درباره رفتن به نجف استخاره کرد؛ استخاره او را از سکونت در نجف نهی کرد؛ از این رو، در [[کربلا]] ساکن شد.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص22.</ref> سید اسماعیل، وقتی سامرا را ترک میکرد، از بزرگان آن حوزه درخواست کرد برای جلوگیری از رکود آن، در سامرا بمانند؛با این همه،بسیاری از عالمان و فاضلان سرشناس، مانند [[میرزا حسین نوری]]، سید حسن صدر، فتحعلی سلطانآبادی، سید ابراهیم خراسانی، [[میرزا حسین نائینی]]، شیخ حسن کربلایی و [[سید علی سیستانی]] در پی وی عازم کربلا شدند. از دیگر شهرهای عراق نیز شماری از طلاب به کربلا هجرت کردند. اقامت سید اسماعیل در کربلا، تا سال 1334ق. نزديک به دو دهه، باعث شد [[حوزه علمیه کربلا]]، دوباره احیا شده و به یکی از پایگاههای مهم علمی [[شیعه]] تبدیل شود.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص22؛ ریحانةالادب، ص۴۲۲.</ref> | سید اسماعیل صدر، وقتی به کربلا رسید، درباره رفتن به نجف استخاره کرد؛ استخاره او را از سکونت در نجف نهی کرد؛ از این رو، در [[کربلا]] ساکن شد.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص22.</ref> سید اسماعیل، وقتی سامرا را ترک میکرد، از بزرگان آن حوزه درخواست کرد برای جلوگیری از رکود آن، در سامرا بمانند؛با این همه،بسیاری از عالمان و فاضلان سرشناس، مانند [[میرزا حسین نوری]]، سید حسن صدر، فتحعلی سلطانآبادی، سید ابراهیم خراسانی، [[میرزا حسین نائینی]]، شیخ حسن کربلایی و [[سید علی سیستانی]] در پی وی عازم کربلا شدند. از دیگر شهرهای عراق نیز شماری از طلاب به کربلا هجرت کردند. اقامت سید اسماعیل در کربلا، تا سال 1334ق. نزديک به دو دهه، باعث شد [[حوزه علمیه کربلا]]، دوباره احیا شده و به یکی از پایگاههای مهم علمی [[شیعه]] تبدیل شود.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص22؛ ریحانةالادب، ص۴۲۲.</ref> | ||
== روش تدریس == | ==روش تدریس== | ||
روش تدریس او را متأثر از [[میرزای شیرازی]] و مکتب [[سامراء|سامرا]] دانسته، با این همه، دارای ویژگیهای خاص خود معرفی کردهاند. او به هنگام تدریس، تنها روی بخشهای اصلی بحث متمرکز شده و از پرداختن به بخشهای فرعی خودداری کرده و تنها مباحثی را مهم میدانست که حقیقتی در آنها نهفته و برای مردم سودمند باشد. از این رو، وقتی در کربلا مستقر شد، برخی مجالس درس عمومی را که شمار زیادی در آن حاضر میشدند، با مجالس درس خصوصی جایگزین کرد.<ref>بغيةالراغبين، ج7، ص213.</ref> | روش تدریس او را متأثر از [[میرزای شیرازی]] و مکتب [[سامراء|سامرا]] دانسته، با این همه، دارای ویژگیهای خاص خود معرفی کردهاند. او به هنگام تدریس، تنها روی بخشهای اصلی بحث متمرکز شده و از پرداختن به بخشهای فرعی خودداری کرده و تنها مباحثی را مهم میدانست که حقیقتی در آنها نهفته و برای مردم سودمند باشد. از این رو، وقتی در کربلا مستقر شد، برخی مجالس درس عمومی را که شمار زیادی در آن حاضر میشدند، با مجالس درس خصوصی جایگزین کرد. اینگونه، فاضلان وقت بیشتری برای ایراد اشکال و گفتوگو با استاد داشتند.<ref>بغيةالراغبين، ج7، ص213.</ref> این روش، به تدریج طرفداران زیادی یافت؛ از جمله چند دهه بعد، بیشتر درسهای [[محمدحسین طباطبایی]]، در [[قم]]، خصوصی و برای افراد خاص بود.<ref>مهر استاد (زندگینامه آیتالله جوادی آملی)، ص117.</ref> | ||
< | |||
جلسات تدریس آقا سید اسماعیل در بسیاری اوقات دو یا سه برابر مدت معمول به درازا میکشید و وی در انتها همان انرژی و نشاط ابتدای درس را داشت. آقا سید اسماعیل به فوايد مباحثه دو نفره و گروهي اعتقاد راسخ داشت و بنابر نقل فرزندش آیتاهلل العظمی سید صدرالدین صدر همواره تأکید داشت که »استفاده طلبه از این مباحثه، کمتر از ]استفادهی او از[ اساتید نیست؛ زیرا این قسم مباحثه، هم درس خواندن، هم درس دادن و هم مباحثه است«.<ref>ریحانةالادب، ج3، ص422.</ref> | |||
عالقه وی به این نوع مباحثات علمی چنان بود که در هر مجلس غیر علمی نیز حاضر میشد. همینکه تعدادی اهل علم در جلسهاي حاضر بودند، به سرعت با طرح یک فرع فقهی، فضا را علمی میکرد. از آیتاهلل میرزا عبداهلل تهرانی نقل شده است: شبی در حرم امام علی7 از کنار مقبره خانوادگی خود و آلصدر عبور میکردم که آیتاهلل العظمی سید اسماعیل صدر من را صدا زدند. رفتم و کنار ایشان نشستم ... در همین حین آیتاهلل آقا ضیاء عراقی نیز آمدند و نزد ما نشستند. آقای صدر بدون معطلی یک فرع فقهی از من سؤال کردند. در حالیکه مقابل آنها شاگردی مبتدي بیش نبودم. چند کلمهای در پاسخ ايشان سخن گفتم. آن وقت آن دو نفر به جان هم افتادند و حدود یک ساعت یا بیشتر مباحثه کردند. مباحثه که تمام شد، بلند شدیم و رفتیم.<ref>یادنامه امام موسی صدر، ص222، (سخنان آیتالله شیخ حسن سعید تهرانی).</ref> | |||
== شاگردان == | |||
شمارش شاگردان سید اسماعیل صدر را، به سبب بسیاری آنها، نشدنی دانستهاند. او به هر شهری که سفر میکرد، به سرعت جلسات درس فقه و اصول را برقرار میکرد و فضال در آن حاضر میشدند؛ اما برخی شاگردان معروف وی )عالوه بر فرزندان ذکور( در نجف، سامرا، کربال و کاظمین عبارتند از آیات عظام و حجج اس�لام: میرزا علی آقا شیرازی )فرزند میرزای شیرازی(، میرزا محمدحسین نائینی، شیخ عبدالحسین آلیاسین کاظمی، سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی، میرزا مهدی اصفهانی، میرزا محمدحسین طبسی، سید حسین فشارکی اصفهانی، سید علی سیستانی، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی )هراتی( خراسانی، شیخ محمدهادی بیرجندی )معروف به هادوی(، شیخ محمدرضا آلیاسین، سید عبدالحسین شرفالدین، سید ابوطالب شیرازی، سید ابوالقاسم کاشانی، سید ابوالقاسم جزایری تستری، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمدباقر میرحیدری، شیخ محمدحسین شیرازی، شیخ غالمحسین مرندی حائری، سید محمود مرعشی تبریزی، شیخ موسی کرمانشاهی حائری، سید محمدجواد صدر عاملی، شیخ محمدرضا اصفهانی، سید حسن لواسانی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ محمدتقی تنکابنی، شیخ عیسی لواسانی، شیخ محمدعلی سنقری همدانی حائری و شیخ محمدحسین کرباسی.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص25و26؛ تاریخ علمی اجتماعی اصفهان، ج1، ص272-274؛ اعیانالشیعه، ج5، ص219 ، معارفالرجال، ج1، ص116.</ref> | |||
== ویژگیها == | |||
==== احتیاط در فتوا ==== | |||
نبوغ فکری و در نتیجه جوالن ذهنی آقا سید اسماعیل باعث شده بود تا مانند استادش میرزای شیرازی در فتاوای خود »کثیر االحتیاط« باشد.<ref>اعیانالشیعه، ج5، ص219.</ref> از استاد عبدالحسین حائری نقل شده است که آقا سید اسماعیل در ابتدای حاشیه خود بر رساله »جامع عباسی« از مؤمنین خواسته ً اندکی سخت است، برای راحتی خودشان بود که چون فتاوای ایشان با احتیاط همراه و طبیعتا به دیگران رجوع کنند.<ref>بزرگ خاندان صدر در کاظمین، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۷۲، استاد سید مصطفی مطبعهچی، به نقل از استاد عبدالحسین حائری، رئیس کتابخانه مجلس، گفتوگوی تلفنی با نگارنده، 19 اردیبهشت 1387 ،قم.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |