فرات: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ نوامبر ۲۰۱۹
خط ۲: خط ۲:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[پرونده:فرات.jpg|بندانگشتی|نقشه رود فرات، که از درون کشور [[ترکیه]] سرچشمه گرفته و پس از اتصال با رود [[دجله]] به [[خلیج فارس]] می‌ریزد.]]
'''فرات'''، رودی است در غرب [[عراق]]، به طول تقریبی ۲۹۰۰ کیلومتر، که سرچشمه آن در ارمنستان [[تركيه]] بوده و  از دو شاخه «قره سو» و «مرادچاى» تشكيل شده است. فرات و [[دجله]]، در نزدیک [[خلیج فارس]] به هم پیوسته و با نام اروندرود در خلیج فارس می‌ریزند. درگذشته، شعبه‌ای از این رود، به نام علقمی، در کربلا، در شرق [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] جاری بوده که امروزه وجود ندارد. در برخی از احادیث، مکان تولد [[حضرت عیسی(ع)]] و محل گفتگوی خدا با [[حضرت موسی(ع)]]، فرات دانسته شده است. بر پایه برخی از روایات، فرات، رودی بابرکت و رود بهشتی معرفی شده و غسل کردن در آن، نوشیدن و کام برداشتن با آن مستحب دانسته شده است. واژه فرات به معنای شیرین بوده و سه بار در [[قرآن]] به کار رفته است.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
<br />
فرات، به شیرین<ref>كتاب العين، ج‏8، ص115؛ الصحاح، ج‏1، ص259.</ref> و شیرین‌ترین آب<ref>تهذيب اللغة،  ج‏14، ص193.</ref> معنا شده است. این واژه، به صورت وصفى، سه بار در [[قرآن]]، به معنای شیرین و خوش‌گوار به کار رفته است؛ در سوره‌هاى فرقان، آیه ۵٣ و فاطر، آیه ١٢، صفتِ «دریا» و در سوره مرسلات، آیه ۲۷، صفتِ «آب» قرار گرفته است. در دو مورد نخست، واژه فرات در كنار واژه «عذب»{{یادداشت|به معنای شيرين.}} به کار رفته است؛ در يك مورد، از آميختن دو درياى شور و شيرين سخن رفته و در مورد ديگر به قابل مقايسه نبودن اين دو گونه دريا اشاره شده است.
===در قرآن===
واژه فرات، به صورت وصفى، سه بار در [[قرآن]]، به معنای شیرین و خوش‌گوار به کار رفته است؛ در سوره‌هاى فرقان، آیه ۵٣ و فاطر، آیه ١٢، صفتِ «دریا» و در سوره مرسلات، آیه ۲۷، صفتِ «آب» قرار گرفته است. در دو مورد نخست، واژه فرات در كنار واژه «عذب»{{یادداشت|به معنای شيرين.}} به کار رفته است؛ در يك مورد، از آميختن دو درياى شور و شيرين سخن رفته و در مورد ديگر به قابل مقايسه نبودن اين دو گونه دريا اشاره شده است.


در آيه ٢٧ سوره مرسلات، از لطف الهى در آفرینش زمين كه محل زندگى و مرگ انسان و جايگاه تأمين نيازهاى اوست ياد کرده و از آب فرات و گوارایی سخن گفته که خداوند انسان را از آن نوشانده است.{{یادداشت|وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِى شَامِخَاتٍ وَأَسْقَينَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا؛ و در آن كوه‌هاى استوار و بلند قرار داديم و به شما آبى فرات و گوارا بخشيديم.}}<ref>دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۲.</ref>
در آيه ٢٧ سوره مرسلات، از لطف الهى در آفرینش زمين كه محل زندگى و مرگ انسان و جايگاه تأمين نيازهاى اوست ياد کرده و از آب فرات، شیرین و گوارایی سخن گفته که خداوند انسان را از آن نوشانده است.{{یادداشت|وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِى شَامِخَاتٍ وَأَسْقَينَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا؛ و در آن كوه‌هاى استوار و بلند قرار داديم و به شما آبى فرات و گوارا بخشيديم.}}<ref>دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۲.</ref>


==موقعیت==
==موقعیت==
فرات، در غرب [[عراق]] و از دو شاخه «قره سو» و «مرادچاى» تشكيل شده است. سرچشمه اين رود، نزديك رود ارس، در ارمنستان [[تركيه]] است. جايى كه اين دو شعبه به هم مى‌پيوندند، فرات به رودخانه بزرگ ديگر عراق، دجله، نزديك مى‌شود؛ ولى دجله، به سمت جنوب شرقى، تغيير مسير مى‌دهد و فرات به سوى غرب مايل مى‌شود.دجله و فرات، كه سرچشمه حيات منطقه [[بين‌ النهرين|بين‌النهرين]] است، در نزديك [[خليج فارس]] به هم مى‌پيوندند و از آن پس شط‌العرب يا اروندرود نام گرفته و به خليج فارس مى‌ريزد. سرزمينى را كه بين اين دو رودخانه واقع شده، «الجزيره» و «جزائر» مى‌گويند. طول رودخانه فرات تقريباً ٢٩٠٠ كيلومتر است.
فرات، در غرب [[عراق]] و از دو شاخه «قره سو» و «مرادچاى» تشكيل شده است. سرچشمه اين رود، نزديك رود ارس، در ارمنستان [[تركيه]] است. فرات، به رودخانه بزرگ ديگر [[عراق]]، [[دجله]]، نزديك مى‌شود؛ ولى دجله، به سمت جنوب شرقى، تغيير مسير داده و فرات به سوى غرب مايل مى‌شود.دجله و فرات، كه سرچشمه حيات منطقه [[بين‌ النهرين|بين‌النهرين]] است، در نزديك [[خليج فارس]] به هم مى‌پيوندند و از آن پس شط‌العرب يا اروندرود نام گرفته و به خليج فارس مى‌ريزد. سرزمينى را كه بين اين دو رودخانه واقع شده، «الجزيره» و «جزائر» مى‌گويند. طول رودخانه فرات تقريباً ٢٩٠٠ كيلومتر است.


جريان فرات، در جلگه بين‌النهرين بسيار ملايم و داراى بسترى عريض است. مهم‌ترين عامل حاصلخيزى خاك عراق و جمعيت يافتن سرزمين بين‌النهرين، همين دو رودخانه است. شهر بابِل، پايتخت كشورى به همين نام، حدود دوهزار سال پيش از ميلاد، در ساحل فرات بنا شده بود و امروزه ويرانه‌هاو بقاياى آن در ٨٠ كيلومترى جنوب [[بغداد]]، نزديك شهر [[حله|حلّه]] به چشم مى‌خورد.<ref>دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۵ و ۵۶.</ref>
جريان فرات، در جلگه بين‌النهرين بسيار ملايم و داراى بسترى عريض است. مهم‌ترين عامل حاصلخيزى خاك عراق و جمعيت يافتن سرزمين بين‌النهرين، همين دو رودخانه است. شهر بابِل، پايتخت كشورى به همين نام، حدود دوهزار سال پيش از ميلاد، در ساحل فرات بنا شده بود و امروزه ويرانه‌ها و بقاياى آن در ٨٠ كيلومترى جنوب [[بغداد]]، نزديك شهر [[حله|حلّه]] وجود دارد.<ref>دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۵ و ۵۶.</ref>


==در کربلا==
==در کربلا==
«باب الفرات» نام درب شرقى حرم حضرت ابوالفضل (عليه السلام) است كه روبه‌روى خيابان علقمى باز مى‌شود و يكى از درب‌هاى نه‌گانه آستان قدس حضرت عباس (عليه السلام) است. عقلمى نام نهرى انشعاب يافته از فرات است كه در كربلا و از آن‌جا به سوى كوفه جريان يافته و همين امر سبب آبادى كوفه شده است.<ref name=":2">فرهنگ فارسی معین.</ref> علقمى، جدّ ابن‌عقلمى معروف، اين انشعاب از فرات را به وجود آورده است.
درگذشته، شعبه‌ای از فرات، به نام علقمی، در [[کربلا]]،<ref name=":2">فرهنگ فارسی معین.</ref> در شرق [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]]، جاری بوده، که امروزه وجود نداشته و خیابانی که گویا جای نهر بوده،‌ به همین نام شناخته می‌شود.<ref name=":3" /> باب‌الفرات، نام درب شرقی آستان حضرت عباس(ع)، روبه‌روی خیابان علقمی باز می‌شود.<ref name=":2" /> علت نامگذاری شعبه علقمی، فردی است به همین نام، که جدّ ابن‌علقمی معروف بوده و این انشعاب را از فرات به وجود آورده است.<ref name=":3" /> این انشعاب پس از کربلا به سوی [[کوفه]] جریان می‌یافت و همین، باعث آبادی آن‌جا شده بود.<ref name=":2" /> نهرى كه امروزه، از كنار [[مقام حضرت مهدی (کربلا)|مقام صاحب‌الزمان(ع)]] در شمال كربلا جاری بوده و به نام «نهر الحسينيه» خوانده می‌شود، شعبه‌اى از رود فرات است، اما ارتباطى با نهر علقمى ندارد.<ref name=":3">سيد احمد علوى، العراق، ج ٢٢، ص ٣٠٣. </ref>
 
درگذشته، شعبه‌ای از فرات، به نام علقمی، در [[کربلا]]،<ref name=":2" /> در شرق [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]]، جاری بوده، که امروزه وجود نداشته و تنها خیابانی که گویا جای نهر بوده،‌ به همین نام شناخته می‌شود.<ref name=":3" /> باب‌الفرات، نام درب شرقی آستان حضرت عباس(ع)، روبه‌روی خیابان علقمی باز می‌شود.<ref name=":2" /> علت نامگذاری شعبه علقمی، فردی است به همین نام، که جدّ ابن‌علقمی معروف بوده و این انشعاب را از فرات به وجود آورده است.<ref name=":3" /> این انشعاب پس از کربلا به سوی کوفه جریان می‌یافت و همین، باعث آبادی آن‌جا شده بود.<ref name=":2" /> نهرى كه امروزه، از كنار مقام صاحب‌الزمان(ع) در شمال كربلا جاری بوده و به نام «نهر الحسينيه» خوانده می‌شود، شعبه‌اى از رود فرات است، اما ارتباطى با نهر علقمى ندارد.<ref name=":3">سيد احمد علوى، العراق، ج ٢٢، ص ٣٠٣. </ref>


==در احادیث==
==در احادیث==


====مکان تولد عیسی(ع)====
====مکان تولد عیسی(ع)====
بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]] به نقل از ابوسعيد اسكافى، حضرت عیسی(ع) در [[کوفه]]، در [[مسجد کوفه]] و نزدیک آب فرات به دنیا آمده است. این روایت در تفسیر آیه «وآويناهما الى ربوة ذات قرار و معين»، مراد از «ربوة» را كوفه و منظور از «ذات قرارٍ» را مسجد كوفه و مراد از «معين» را آب فرات دانسته است. [[محمدباقر مجلسى]]، در تفسیر این آیه، پس از بیان نظرهای گوناگون درباره مکان تولد حضرت عیسی(ع)، تفسیر گفته شده را مورد اعتماد دانسته است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۷، ص ٢٢٧ و ٢٢٨.</ref>
بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]] به نقل از ابوسعيد اسكافى، [[حضرت عیسی(ع)]] در [[کوفه]]، در [[مسجد کوفه]] و نزدیک آب فرات به دنیا آمده است. این روایت، در تفسیر آیه «و آويناهما الى ربوة ذات قرار و معين»، «ربوة» را كوفه و منظور از «ذات قرارٍ» را مسجد كوفه و مراد از «معين» را آب فرات دانسته است. [[محمدباقر مجلسى]]، در تفسیر این آیه، پس از بیان نظرهای گوناگون درباره مکان تولد حضرت عیسی(ع)، تفسیر گفته شده را مورد اعتماد دانسته است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۷، ص ٢٢٧ و ٢٢٨.</ref>


====غسل در فرات====
====غسل در فرات====
در برخی از روایات به غسل در فرات سفارش شده است. بر پایه روایتی که حنان بن سدید نقل کرده، [[امام باقر(ع)]] کسی از اهل [[کوفه]] را که نه هر روز، نه هر هفته، نه هر ماه و نه حتی هر سال در فرات غسل نمی کند، از خیر محروم دانسته است.{{یادداشت|دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ عَلَى أَبِى جَعْفَرٍ(ع) فَقَالَ(ع) لَهُ: أَتَغْتَسِلُ مِنْ فُرَاتِكُمْ فِى كُلِّ يوْمٍ مَرَّةً؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ جُمْعَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ شَهْرٍ قَالَ: لَا، قَالَ: فَفِى كُلِّ سَنَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُوجَعْفَرٍ(ع) إِنَّكَ لَمَحْرُومٌ مِنَ الْخَيرِ؛ مردى از اهل كوفه بر امام باقر(ع) وارد شد؛ امام(ع) پرسید: آيا هر روز در آب فرات غسل مى‌كنى و خويش را شست‌شو مى‌دهى؟ پاسخ داد: نه. امام پرسید: هر جمعه اين كار را مى‌كنى؟ گفت: نه. امام پرسید: هر ماه يك بار چطور؟ گفت: نه. امام پرسید: سالى يك بار در آن غسل مى‌كنى؟ گفت: خير. امام(ع) گفت: به درستى از خير محروم هستى!}}<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۷.</ref>
در برخی از روایات به غسل در فرات سفارش شده است. بر پایه روایتی که حنان بن سدید نقل کرده، [[امام باقر(ع)]]، کسی را از اهل [[کوفه]]، که نه هر روز، نه هر هفته، نه هر ماه و نه سالی یکبار، در فرات غسل نمی‌کند، از خیر محروم دانسته است.{{یادداشت|دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ عَلَى أَبِى جَعْفَرٍ(ع) فَقَالَ(ع) لَهُ: أَتَغْتَسِلُ مِنْ فُرَاتِكُمْ فِى كُلِّ يوْمٍ مَرَّةً؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ جُمْعَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ شَهْرٍ قَالَ: لَا، قَالَ: فَفِى كُلِّ سَنَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُوجَعْفَرٍ(ع) إِنَّكَ لَمَحْرُومٌ مِنَ الْخَيرِ؛ مردى از اهل كوفه بر امام باقر(ع) وارد شد؛ امام(ع) پرسید: آيا هر روز در آب فرات غسل مى‌كنى و خويش را شست‌شو مى‌دهى؟ پاسخ داد: نه. امام پرسید: هر جمعه اين كار را مى‌كنى؟ گفت: نه. امام پرسید: هر ماه يك بار چطور؟ گفت: نه. امام پرسید: سالى يك بار در آن غسل مى‌كنى؟ گفت: خير. امام(ع) گفت: به درستى از خير محروم هستى!}}<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۷.</ref>


====یکی از ۴ رود بهشت====
====یکی از ۴ رود بهشت====
بر پایه روایتی،[[امام على(ع)]] فرات را یکی از رودهای بهشت معرفی کرده است. او درآغاز، آب را سالار نوشیدنی‌های دنیا و [[آخرت]] دانسته و فرات، نیل، سیحان و جیحان را رودهایی از بهشت خوانده است. وی فرات را در بهشت دارای آب، نیل را دارای عسل، سَیحان را دارای خمر و جَیحان را دارای شیر دانسته است.{{یادداشت|الْمَاءُ سَيدُ شَرَابِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ، وَ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ فِى الدُّنْيا مِنَ الْجَنَّةِ: الْفُرَاتُ وَ النِّيلُ وَ سَيحَانُ وَ جَيحَانُ، الْفُرَاتُ الْمَاءُ وَ النِّيلُ الْعَسَلُ وَ سَيحَانُ الْخَمْرُ وَ جَيحَانُ اللَّبَنُ؛ آب، سالار نوشيدنى‌هاى دنيا و آخرت است و چهار نهر در دنيا از بهشت است: فرات و نيل و سيحون و جيحون. فرات، آب بهشتى است؛ نيل، عسل بهشتى و سيحان شراب بهشتى و جيحون، نهر شير بهشتى است.}}<ref name=":0">بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۸.</ref> محمدباقر مجلسى، برای نام‌گذارى این چهار رود به نام چهار نهر بهشتى، دو احتمال داده است؛ یکی از باب الهام و وحى الهى و دیگری، همان‌گونه كه درباره آب فرات آمده، قطره‌هایی از آب بهشتى در آن ريخته مى‌شود؛ درباره دیگر نهرها نیز همینگونه است.<ref name=":0" /> بر پایه روایتی دیگر از امام علی(ع)، در رود فرات، دو ناودان از آب‌های بهشتی، آب می‌ریزد.<ref>محاسن برقى، ج٢، ص ۵۷۵.</ref>
بر پایه روایتی، [[امام على(ع)]]، فرات را یکی از رودهای بهشت معرفی کرده است. او درآغاز، آب را سالار نوشیدنی‌های دنیا و [[آخرت]] دانسته و فرات، نیل، سَیحان و جَیحان را رودهایی از بهشت خوانده است. وی فرات را در بهشت دارای آب، نیل را دارای عسل، سَیحان را دارای خمر و جَیحان را دارای شیر دانسته است.{{یادداشت|الْمَاءُ سَيدُ شَرَابِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ، وَ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ فِى الدُّنْيا مِنَ الْجَنَّةِ: الْفُرَاتُ وَ النِّيلُ وَ سَيحَانُ وَ جَيحَانُ، الْفُرَاتُ الْمَاءُ وَ النِّيلُ الْعَسَلُ وَ سَيحَانُ الْخَمْرُ وَ جَيحَانُ اللَّبَنُ؛ آب، سالار نوشيدنى‌هاى دنيا و آخرت است و چهار نهر در دنيا از بهشت است: فرات و نيل و سيحون و جيحون. فرات، آب بهشتى است؛ نيل، عسل بهشتى و سيحان شراب بهشتى و جيحون، نهر شير بهشتى است.}}<ref name=":0">بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۸.</ref> محمدباقر مجلسى، برای نام‌گذارى این چهار رود به نام چهار نهر بهشتى، دو احتمال داده است؛ یکی از باب الهام و وحى الهى و دیگری، همان‌گونه كه درباره آب فرات آمده، قطره‌هایی از آب بهشتى در آن ريخته مى‌شود؛ درباره دیگر نهرها نیز همینگونه است.<ref name=":0" /> بر پایه روایتی دیگر از امام علی(ع)، در رود فرات، دو ناودان از آب‌های بهشتی، آب می‌ریزد.<ref>محاسن برقى، ج٢، ص ۵۷۵.</ref>


====نوشيدن و كام برداشتن با آب فرات====
====نوشيدن و كام برداشتن با آب فرات====
خط ۳۵: خط ۳۳:


====نهرى بابركت====
====نهرى بابركت====
به نقل از حکیم بن جبیر و به گفته [[امام سجاد(ع)]]، هر شب فرشته‌ای از آسمان فرود آمده و سه مثقال مشک بهشتی در رود فرات می‌ریزد. وی، فرات را بابرکت‌ترین رود شرق و غرب عالم دانسته است.{{یادداشت|حكيم بن جبير: سمعت على بن الحسين(ع) يقول: إِنَّ مَلَكاً يهْبِطُ كُلَّ لَيلَةٍ مَعَهُ ثَلَاثُ مَثَاقِيلَ مِسْكٍ مِنْ مِسْكِ الْجَنَّةِ فَيطْرَحُهَا فِى الْفُرَاتِ وَ مَا مِنْ نَهَرٍ فِى شَرْقٍ وَ لَا غَرْبٍ أَعْظَمَ بَرَكَةً مِنْهُ» ؛ از امام سجاد(ع) شنيدم كه مى‌فرمود: هر شب فرشته‌اى از آسمان فرود مى‌آيد و سه مثقال مشك بهشتى مى‌آورد و در رودخانه فرات مى‌ريزد و هيچ رودخانه‌اى در شرق و غرب عالم، با بركت‌تر از نهر فرات نيست.}}<ref name=":1">بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۹.</ref> بر پایه نقلی از عبدالله بن سليمان، در زمان ابوالعباس سفاح، نخستین خليفه [[بنی‌عباس|عباسى]]، [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] با جامه سفر و سوار بر مرکب وارد كوفه شده، وقتى به پل كوفه رسيد، توقف كرده، به غلام خود دستور داد آبى به او دهد. غلام، كوزه‌اى را پر از آب كرده و به وی داد. امام(ع) از آن آب نوشيد؛ به طورى كه آب از لبان، محاسن و لباس او مى‌ريخت. بار ديگر از وى آب خواست و او به امام(ع) داد. وی خدا را سپاس گفته و فرات را نهری پربرکت دانست. به گفته امام(ع)، اگر مردم میزان برکت این آب را می‌دانستند، در دو سوی آن خیمه می‌زدند. به باور او اگر آنچه به دست خطاكاران در فرات ريخته مى‌شود نبود، هر بيمارى در آن فرو مى‌رفت، شفا مى‌يافت.{{یادداشت|«نَهَرُ مَاءٍ مَا أَعْظَمَ بَرَكَتَهُ، أَمَا إِنَّهُ يسْقُطُ فِيهِ كُلَ يوْمٍ سَبْعُ قَطَرَاتٍ مِنَ الْجَنَّةِ، أَمَا لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِيهِ مِنَ الْبَرَكَةِ لَضَرَبُوا الْأَخْبِيةَ عَلَى حَافَتَيهِ، أَمَا لَوْ لَا مَا يدْخُلُهُ مِنَ الْخَاطِئِينَ مَا اغْتَمَسَ فِيهِ ذُو عَاهَةٍ إِلَّا أُبْرِئَ».}}<ref name=":1" />
به نقل از حکیم بن جبیر و به گفته [[امام سجاد(ع)]]، هر شب فرشته‌ای از آسمان فرود آمده و سه مثقال مشک بهشتی در رود فرات می‌ریزد. او، فرات را بابرکت‌ترین رود شرق و غرب عالم دانسته است.{{یادداشت|حكيم بن جبير: سمعت على بن الحسين(ع) يقول: إِنَّ مَلَكاً يهْبِطُ كُلَّ لَيلَةٍ مَعَهُ ثَلَاثُ مَثَاقِيلَ مِسْكٍ مِنْ مِسْكِ الْجَنَّةِ فَيطْرَحُهَا فِى الْفُرَاتِ وَ مَا مِنْ نَهَرٍ فِى شَرْقٍ وَ لَا غَرْبٍ أَعْظَمَ بَرَكَةً مِنْهُ» ؛ از امام سجاد(ع) شنيدم كه مى‌فرمود: هر شب فرشته‌اى از آسمان فرود مى‌آيد و سه مثقال مشك بهشتى مى‌آورد و در رودخانه فرات مى‌ريزد و هيچ رودخانه‌اى در شرق و غرب عالم، با بركت‌تر از نهر فرات نيست.}}<ref name=":1">بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۹.</ref> بر پایه نقلی از عبدالله بن سليمان، در زمان ابوالعباس سفاح، نخستین خليفه [[بنی‌عباس|عباسى]]، [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] با جامه سفر و سوار بر مرکب وارد [[کوفه|كوفه]] شده، وقتى به پل كوفه رسيد، توقف كرده، به غلام خود دستور داد آبى به او دهد. غلام، كوزه‌اى را پر از آب كرده و به وی داد. امام(ع) از آن آب نوشيد؛ به طورى كه آب از لبان، محاسن و لباس او مى‌ريخت. بار ديگر از وى آب خواست و او به امام(ع) داد. وی خدا را سپاس گفته و فرات را نهری پربرکت دانست. به گفته امام(ع)، اگر مردم میزان برکت این آب را می‌دانستند، در دو سوی آن خیمه می‌زدند. به باور او اگر آنچه به دست خطاكاران در فرات ريخته مى‌شد نبود، هر بيمارى در آن فرو مى‌رفت، شفا مى‌يافت.{{یادداشت|«نَهَرُ مَاءٍ مَا أَعْظَمَ بَرَكَتَهُ، أَمَا إِنَّهُ يسْقُطُ فِيهِ كُلَ يوْمٍ سَبْعُ قَطَرَاتٍ مِنَ الْجَنَّةِ، أَمَا لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِيهِ مِنَ الْبَرَكَةِ لَضَرَبُوا الْأَخْبِيةَ عَلَى حَافَتَيهِ، أَمَا لَوْ لَا مَا يدْخُلُهُ مِنَ الْخَاطِئِينَ مَا اغْتَمَسَ فِيهِ ذُو عَاهَةٍ إِلَّا أُبْرِئَ».}}<ref name=":1" />


====شاطی الوادی الایمن====
====شاطی الوادی الایمن====
بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، مراد خدا در قرآن، از «شاطى الوادى الايمن» فرات است. به گفته قرآن، از «شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ»، در «الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ»، از درختی، ندایی [[حضرت موسی(ع)]] را مخاطب قرار داده و گفته است: «ای موسی! منم من، خداوند پروردگار جهانیان.»<ref>سوره قصص، آیه۳۰.</ref> بر پایه روایتی، امام صادق(ع)، شاطی الوادی الایمن را فرات دانسته و بقعه مبارکه را کربلا دانسته و درخت را [[حضرت محمد(ص)]] می‌داند.<ref name=":1" />
به گفته قرآن، از «شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ»، در «الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ»، از درختی، ندایی [[حضرت موسی(ع)]] را مخاطب قرار داده و گفته است: «ای موسی! منم من، خداوند پروردگار جهانیان.»<ref>سوره قصص، آیه۳۰.</ref> بر پایه روایتی، امام صادق(ع)، شاطی الوادی الایمن را فرات دانسته و بقعه مبارکه را کربلا دانسته و درخت را [[حضرت محمد(ص)]] می‌داند.<ref name=":1" />
<br />
<br />


خط ۵۲: خط ۵۰:
}}
}}
'''بحار الأنوار'''، محمد باقر بن محمد تقى‏ مجلسى،  دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403ق.
'''بحار الأنوار'''، محمد باقر بن محمد تقى‏ مجلسى،  دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403ق.
'''تهذيب اللغة'''، محمد بن احمد ازهرى، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق.
'''الصحاح'''، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احد بعد الغفور، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
'''كتاب العين'''، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.


'''المحاسن'''، احمد بن محمد بن خالد برقى، تحقیق و تصحیح جلال الدين محدث، دار الكتب الإسلامية، قم‏، 1371ق‏.
'''المحاسن'''، احمد بن محمد بن خالد برقى، تحقیق و تصحیح جلال الدين محدث، دار الكتب الإسلامية، قم‏، 1371ق‏.


{{پایان}}
{{پایان}}
۱۵٬۶۱۴

ویرایش