کرخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۶۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۹
خط ۷۰: خط ۷۰:
ابن‌جوزى، در حوادث سال ٣٣١ق. از جمعیت بسیار شيعيان در كرخ ياد مى‌كند؛ سالی که دوره حكمرانى المقتدر بالله عباسى بوده و وزراى شيعى آل فرات، در دستگاه عباسى نفوذ يافته بودند.<ref>سبط بن جوزى، المنتظم، ذيل حوادث سال٣٣١ هجرى. </ref> ضعف حكومت بنى‌عباس، اقتدار آل‌فرات، نفوذ دانشمندان نوبختى در دستگاه عباسى و حضور [[نواب اربعه]] امام زمان(ع) در بخش غربى بغداد، عواملى بود كه بر شمار و قدرت شيعيان كرخ مى‌افزود. با قدرت گرفتن [[آل بویه|آل‌بويه]] در [[ايران]] كه حاكمانى شيعى بودند و سپس ورود آنان به بغداد، اهل كرخ در زمینه‌های علمى، فرهنگى و سياسى حضورى پررنگ و مؤثر یافتند.<ref>يادنامه علامه شريف رضى، ص٢٨٣.</ref>
ابن‌جوزى، در حوادث سال ٣٣١ق. از جمعیت بسیار شيعيان در كرخ ياد مى‌كند؛ سالی که دوره حكمرانى المقتدر بالله عباسى بوده و وزراى شيعى آل فرات، در دستگاه عباسى نفوذ يافته بودند.<ref>سبط بن جوزى، المنتظم، ذيل حوادث سال٣٣١ هجرى. </ref> ضعف حكومت بنى‌عباس، اقتدار آل‌فرات، نفوذ دانشمندان نوبختى در دستگاه عباسى و حضور [[نواب اربعه]] امام زمان(ع) در بخش غربى بغداد، عواملى بود كه بر شمار و قدرت شيعيان كرخ مى‌افزود. با قدرت گرفتن [[آل بویه|آل‌بويه]] در [[ايران]] كه حاكمانى شيعى بودند و سپس ورود آنان به بغداد، اهل كرخ در زمینه‌های علمى، فرهنگى و سياسى حضورى پررنگ و مؤثر یافتند.<ref>يادنامه علامه شريف رضى، ص٢٨٣.</ref>


== نزاع بین شیعیان کرخ و حنبلی‌های بغداد ==
==نزاع بین شیعیان کرخ و حنبلی‌های بغداد==
در ميان مذاهب [[اهل سنت]]، در [[بغداد]]، پيروان مذهب [[حنبلى]] قدرت، نفوذ و جمعيت بیشتری نسبت به ديگر مذاهب داشتند. آن‌ها بیشتر، در ميان بخش شرقى و سمت قبله كرخ، در محله باب البصره ساکن بودند. اختلاف‌ها و درگيرى‌هاى شيعيان كرخ بیشتر با حنبلى‌ها بود. پيروان سه مذهب ديگر، مشكلى با شيعيان نداشتند، بلكه برخى چون [[شافعى|شافعى‌ها]] به آن‌ها نزديك بودند. اين نزاع‌ها همه ساله و به بهانه‌هاى گوناگون ایجاد شده که به کشتار و ویرانی منجر می‌شد.<ref>آل بويه، ص٧٠٨؛ تاريخ تشيع در عراق، ص٢٧۵؛ يادنامه شريف رضى، ص٣٢۶.</ref>
در ميان مذاهب [[اهل سنت]]، در [[بغداد]]، پيروان مذهب [[حنبلى]] قدرت، نفوذ و جمعيت بیشتری نسبت به ديگر مذاهب داشتند. آن‌ها بیشتر، در ميان بخش شرقى و سمت قبله كرخ، در محله باب البصره ساکن بودند. اختلاف‌ها و درگيرى‌هاى شيعيان كرخ بیشتر با حنبلى‌ها بود. پيروان سه مذهب ديگر، مشكلى با شيعيان نداشتند، بلكه برخى چون [[شافعى|شافعى‌ها]] به آن‌ها نزديك بودند. اين نزاع‌ها همه ساله و به بهانه‌هاى گوناگون ایجاد شده که به کشتار و ویرانی منجر می‌شد.<ref>آل بويه، ص٧٠٨؛ تاريخ تشيع در عراق، ص٢٧۵؛ يادنامه شريف رضى، ص٣٢۶.</ref>


خط ۸۰: خط ۸۰:


'''دوران آل بویه'''
'''دوران آل بویه'''
در دوره معزالدوله ديلمى، برخوردهايى كه ميان كرخى‌هاى شيعه و مخالفان آنان روى داد، تشديد شد. معزالدوله، در آغاز ورود به بغداد، شعائر شیعه را آشکار و رسمی کرد.  از سال ۳۵۳ق. مراسم سوگوارى برای اهل بیت(ع) و جشن روز غدیر، توسط معزالدوله ترویج شده و با وجود مخالفت حنابله، تا زمان عضدالدوله باقی بود. با این همه، آل بویه، برای پرهیز از اغتشاش در بغداد، با تعصب‌های حنابله مقابله نکرده و دنبال ایجاد محیطی آرام بودند.  
 
<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١. </ref>
در دوره معزالدوله ديلمى، برخوردهايى كه ميان كرخى‌هاى شيعه و مخالفان آنان روى داد، تشديد شد. معزالدوله، در آغاز ورود به بغداد، شعائر شیعه را آشکار و رسمی کرد.  از سال ۳۵۳ق. مراسم سوگوارى برای [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] و جشن روز [[غدیر]]، توسط معزالدوله ترویج شده و با وجود مخالفت حنابله، تا زمان عضدالدوله باقی بود. با این همه، [[آل بویه]]، برای پرهیز از اغتشاش در بغداد، با تعصب‌های حنابله مقابله نکرده و دنبال ایجاد محیطی آرام بودند. در دوره اختلاف بین فرزندان عضدالدوله و ظهور آثار انحطاط قدرت آل بویه، به طور رسمی، عقاید شیعه نفی و سبّ برخی افراد مانند معاویه ممنوع شد. این اقدام، با عنوان منع نشر «اعتقادات قادری» انجام شد.<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١. </ref> این سیاست، در نیمه دوم سده چهارم و نیمه اول سده پنجم، در دروه نایب بهاء‌الدوله، در عراق از جمله کرخ و بغداد، دنبال شد. در دوره نایب بهاءالدوله دیلمی، که خود شیعه بود،<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١.</ref> روابط خوبی بین شیعه و سنی در کرخ و بغداد برقرار شده و زد و خوردها بیشتر، قومی و طایفه‌ای بود. معارضه اهل سنت در این دوره با شیعیان، به صورت برگزاری مراسماتی در مقابل و شبیه به مراسمات شیعیان بود. بزرگان شیعه مانند [[شیخ مفید]]، برای جلوگیری از تنش و اختلاف تلاش می‌کردند.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵. </ref>


'''عیاران'''
'''عیاران'''


 
در سال ۴١۶ق. شماری از اهل سنت، با نام «عياران» به چپاول اموال مردم در كرخ پرداخته و منزل سيد مرتضی و محله زندگی او را آتش زده، گرانی و کمبود ارزاق، کرخ را فرا گرفت. در سال۴٢٣ق. مخالفان شیعه، با مردم كرخ درگير شده و شماری را كشتند. در سال ۴٢۵ق. عياران که با تجهيزات فراوان براى رفتن بر سر قبر [[مصعب بن زبير|مصعب بن زبير بن عوام]]، از محل اقامت خود بيرون آمده بودند، با شيعيان كرخ در باب ديزج و قلايين درگير شدند. طى آن بسيارى كشته شدند و عياران اجازه ندادند آب [[دجله]] به كرخ برسد. در سال ۴۴٢ق. روابط شيعه و سنى به مسالمت گراييد، ولی طولی نکشیده و درگيرى‌ها از سر گرفته شد.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵.</ref> به سبب درگیری‌ها، شیعیان زیادی کشته، اموال آن‌ها چپاول، مساجد آنان ویران و به عالمان آنان اهانت شد. شيعيان كرخ، اجازه نداشتند علاقه و ارادت خود را نسبت به [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مراسم‌ها نشان دهند.<ref>تاريخ شيعه، ص١۵٠و١۵١.</ref>
==نواب اربعه در کرخ==
==نواب اربعه در کرخ==
[[بنی‌عباس|عباسیان]]، از سال‌های آغازین سده سوم قمری، به سیاست اقامت اجباری امامان(ع) در پایتخت و نظارت بر آن‌ها روی آوردند. این سیاست شامل [[امام رضا(ع)]]، [[امام جواد(ع)]]، [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]] شد. از این رو، از سال‌های پایانی امام جواد(ع)، تشکیلات وکیلان امامان(ع) گسترش یافت.<ref>جاسم حسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ترجمه سيد محمد تقى آيت‌اللّهى، ص٨٩.</ref> در زمان امام حسن عسکری(ع)، وکیلان، به سازمان‌دهی پیراوانشان در واحد‌های جداگانه پرداختند. آن‌ها [[شيعه|شيعيان]] را بر مبناى گوناگون، به چهار گروه تقسيم كردند: ناحيه اول شامل كرخ، [[بغداد]]، [[مدائن]]، سواد و [[کوفه|كوفه]]؛ ناحيه دوم شامل [[بصره]] و [[اهواز]]؛ ناحيه سوم [[قم]] و [[همدان]] و ناحيه چهارم شامل [[حجاز]]، [[يمن]] و [[مصر]].<ref>جاسم حسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ترجمه سيد محمد تقى آيت‌اللّهى، ص۱۳۷.</ref>
[[بنی‌عباس|عباسیان]]، از سال‌های آغازین سده سوم قمری، به سیاست اقامت اجباری امامان(ع) در پایتخت و نظارت بر آن‌ها روی آوردند. این سیاست شامل [[امام رضا(ع)]]، [[امام جواد(ع)]]، [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]] شد. از این رو، از سال‌های پایانی امام جواد(ع)، تشکیلات وکیلان امامان(ع) گسترش یافت.<ref>جاسم حسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ترجمه سيد محمد تقى آيت‌اللّهى، ص٨٩.</ref> در زمان امام حسن عسکری(ع)، وکیلان، به سازمان‌دهی پیراوانشان در واحد‌های جداگانه پرداختند. آن‌ها [[شيعه|شيعيان]] را بر مبناى گوناگون، به چهار گروه تقسيم كردند: ناحيه اول شامل كرخ، [[بغداد]]، [[مدائن]]، سواد و [[کوفه|كوفه]]؛ ناحيه دوم شامل [[بصره]] و [[اهواز]]؛ ناحيه سوم [[قم]] و [[همدان]] و ناحيه چهارم شامل [[حجاز]]، [[يمن]] و [[مصر]].<ref>جاسم حسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ترجمه سيد محمد تقى آيت‌اللّهى، ص۱۳۷.</ref>
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
پس از آرام شدن اوضاع، ابن‌علقمى، که وزير مغولان شده بود، در بغداد اقامه نماز جمعه را متوقف کرده و در مدرسه‌اى كه براى شيعيان كرخ بنا كرد، اين مراسم را برپا مى‌كرد. وی موفق شد بسيارى را از كشته شدن توسط مغولان نجات دهد. ابن‌علقمى با شیوه نرمش و ملایمت با شرارت‌های مغولان روبه‌رو می‌شد؛‌ از این رو، تاریخ‌نگاران [[اهل سنت|سنى مذهب]]، موضع‌گيرى‌هاى او را ناشى از اعتقادات شيعى‌اش دانسته‌ و به باور برخى از آن‌ها، ابن‌علقمى، پیش از یورش مغولان، مى‌خواست با فراهم آوردن زمينه‌هاى زوال [[بنی عباس|عباسيان]]، شاخه‌اى از [[علویان|علويان]] را كه در كرخ ساكن بوده‌اند به حكومت برساند.<ref>ابن‌تعزى بردى، النجوم الزاهره، ج٧، ص۴٧؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب، ج۵، ص٢٧١و٢٧٢؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج۴، ص٣٢٧. </ref>
پس از آرام شدن اوضاع، ابن‌علقمى، که وزير مغولان شده بود، در بغداد اقامه نماز جمعه را متوقف کرده و در مدرسه‌اى كه براى شيعيان كرخ بنا كرد، اين مراسم را برپا مى‌كرد. وی موفق شد بسيارى را از كشته شدن توسط مغولان نجات دهد. ابن‌علقمى با شیوه نرمش و ملایمت با شرارت‌های مغولان روبه‌رو می‌شد؛‌ از این رو، تاریخ‌نگاران [[اهل سنت|سنى مذهب]]، موضع‌گيرى‌هاى او را ناشى از اعتقادات شيعى‌اش دانسته‌ و به باور برخى از آن‌ها، ابن‌علقمى، پیش از یورش مغولان، مى‌خواست با فراهم آوردن زمينه‌هاى زوال [[بنی عباس|عباسيان]]، شاخه‌اى از [[علویان|علويان]] را كه در كرخ ساكن بوده‌اند به حكومت برساند.<ref>ابن‌تعزى بردى، النجوم الزاهره، ج٧، ص۴٧؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب، ج۵، ص٢٧١و٢٧٢؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج۴، ص٣٢٧. </ref>


== حوزه علمیه ==
کرخ، با وجود آشفتگی‌ها و درگیری‌های مذهبی، به لحاظ تشكيل كانون‌هاى علمى و آموزشى، نسبت به برخى مناطق شيعه‌نشين ديگر در اوج بوده است. زمينه‌ ایجاد حوزه علمیه كرخ را، حضور [[امامان(ع)]] و یاران آنان دانسته‌اند. [[امام كاظم(ع)]]، در [[بغداد]]، با وجود فشارها، عالمانی در فقه، حدیث، کلام و حکمت تربیت کرد. با شهادت وی، برخى از راويان حديث در كرخ و بغداد به تربيت شاگردان پرداختند. [[نواب اربعه|نوّاب چهارگانه]] امام مهدی(ع) نيز با رعايت تقيه، در تقویت حوزه علمیه کرخ مؤثر دانسته شده‌اند. با ضعف سياسى [[بنی‌عباس|بنى‌عباس]] و ظهور عالمان برجسته شیعه، حوزه علميه كرخ از نظر كمى و كيفى پیشرفت کرد.<ref>تاريخ شيعه، ص١۵٠و١۵١. </ref>
== عالمان ==
==== شیخ مفید ====
محمد بن نعمان، مشهور به [[شيخ مفيد]]، ۴۰ سال حوزه علميه كرخ را اداره کرده و در همين زمان مرجعيت شيعيان جهان عصر خود را نيز عهده‌دار بود.<ref name=":8">ميرزا عبدالله افندى، رياض العلما، ج۵، ص١٧٨؛ تايخ تشيع در عراق، ص٢۴٣و٢۴۴.</ref> برخی، شیخ مفید را بنیانگزار نخستین حوزه علمیه منظم کرخ دانسته‌اند. او، درس خود را در کرخ، در مسجد خود، در گذرگاه درب الرياح، يا در خانه‌اش در همين محلّه برگزار مى‌كرد. گاهی عضدالدوله دیلمی به دیدارش رفته و در درس او شرکت می‌کرد.<ref>على دوانى، مفاخر اسلام، ج٣، ص٢۴٠؛ مارتين مك درموت، انديشه‌هاى كلامى شيخ مفيد، ص١٨.</ref> او شاگردانی مانند [[سيد رضى]]، [[سيد مرتضى]]، [[شيخ طوسى]]، [[نجاشى]]، [[سلار دیلمی|سلاّر ديلمى]] و كراجكى تربیت کرد.<ref name=":8" /> ذهبى تاریخ‌نگار [[سلفیه|سلفی]]، او را شیخ بزرگ شیعیان و یکی از ویژگی‌های او را قدرت مناظره و حاضرجوابى‌هاى منطقى او دانسته است.<ref>تاريخ بغداد، ج٣، ص٢٣١.</ref> شیخ مفید با افرادی مانند قاضى عبدالجبار معتزلى پيشواى معتزليان، قاضى ابوبكر باقلانى رئيس اشعريان و على بن عيسى رمانى عالم نحوی و كلامی، در مباحث اعتقادى و مبانى مذهب‌ها مناظره کرده و بر آن‌ها پیروز شد. لقب «مفيد»، توسط على بن عيسى رمّانى به سبب احاطه علمى و قدرت بيان شیخ مفید، به وى داده شد.<ref>هزاره شيخ طوسى، ص۶و٧.</ref> ابن‌نديم، در «الفهرست» كه در سال ٣٧٧ق. نگاشته شده و در آن زمان شيخ مفيد ۴۰ ساله بوده، او را رئیس متکمان شیعه معرفی کرده و در علم کلام بر مبنای شیعه، از همه برتر دانسته است.<ref>فهرست ابن نديم ص٢۶۶ به بعد.</ref>
==== سید مرتضی ====
پس از درگذشت شيخ مفيد، در سال ۴١٣ق. [[سيد مرتضى]] رهبری حوزه علميه و مرجعيت جهان تشيع را عهده‌دار شد. وی را در دانش‌های اسلامی گوناگون صاحب نظر، ادیب و شاعر دانسته‌اند. سید مرتضی، مناصبی مانند نقابت علویان، اميرى [[حج]]، رياست ديوان مظالم و قضاوت را عهده‌دار بود. اين ويژگى‌ها اعتبار و نفوذ سياسى اجتماعى او را بالا برده بود. سيد مرتضى در كرخ، دارالعلمى براى تحقيق، مطالعه و تدريس طالبان علم ساخته و مجالس درس آن‌ها با وجود عالمان و ادبايى از همه طوايف اسلامى آراسته می‌شد. سيد مرتضى نخست در باب المحولِ كرخ، در خانه پدرى سكونت داشت. او سه خانه ديگر به ترتيب در كنار نهر صراة، گذر درب جميل كرخ و در كنار [[دجله]] بنا کرد. این خانه‌ها، محل ضيافت تازه‌واردان، پناهگاهى براى افراد بى‌پناه، محل درس و بحث و داراى كتابخانه‌هاى نفيسى بود. نخستین خانه، در حوادث و فتنه‌هاى [[حنبلیه|حنبلى‌هاى]] متعصب، در سال ۴٢٢ق. ویران و سوزانده شده و سيد به خانه ديگر خود در كرخ منتقل شد؛ جلال‌الدوله، فرزند بهاءالدوله پادشاه ديلمى، دو بار به این خانه پناهنده شد. دارالعلم سيد مرتضى، كه شبيه پژوهشگاه‌هاى امروزى بود، در يكى از اين خانه‌ها شكل گرفت. اضافه بر اين، شريف مرتضى براى شاگردان مدرسه كرخ حقوق ماهيانه‌اى قرار داده بود. وقف يك مزرعه از املاك خود براى تهيه كاغذ اهل علم و تأسيس كتابخانه‌اى غنی، از ديگر تلاش‌هاى سيد مرتضى بود.<ref>ابن خلكان، وفيات الاعيان، ج٣، ص٣١٣و٣١۴؛ فوائد الرضويه، ص٢٨۴؛ مفاخر اسلام، ج٣، ص٢٩٠؛ محمدباقر موسوى خوانسارى، روضات الجنات، ج۴، ص٢٩۶و٢٩٧.</ref> به گفته ابوالقاسم تنوخى، قاضى [[مدائن]] که یکی از شاگردان سید مرتضی نیز بود، كتابخانه سيد مرتضى ۸۰ هزار جلد كتاب داشته كه آنها را خوانده يا تأليف كرده بود. رافعى، تعداد كتاب‌هاى او را ۱۱۴ هزار جلد ذكر كرده است.<ref>محمود شريفى، سيد مرتضى پرچمدار علم و سياست، ص٣٨. </ref> وی در سال ۴٣۶ق. درگذشته و پيكرش در خانه‌اش در كرخ دفن شد؛ ولی بعدها آن را به [[كربلا]] انتقال داده و در كنار پدر و [[سید رضی|برادرش]] دفن شد.<ref>سيد محمد صادق موسوى گرمارودى، آيينه‌داران آفتاب، ص۴۵٢و۴۵٣.</ref>
==== سید رضی ====
[[سيد رضى]]، برادر [[سید مرتضی]]، از عالمان شیعه و شاگردان [[شیخ مفید]]، مركزى علمى در كرخ بنا کرد.<ref>کرخ در قلمرو تاریخ، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۱۸۰.</ref>
==== شیخ طوسی ====
ابوجعفر محمد بن حسن، معروف به [[شيخ طوسى]]، در سال ۴٠٨ق. در ۲۳ سالگى در حوزه كرخ در درس [[شيخ مفيد]] حضور یافته و پس از درگذشت استادش، مدت ٢٣ سال نزد سيد مرتضى كسب علم نمود. ابوعلى حسن بن محمد بن اسماعيل بن محمد بن اشناس معروف به «ابن حمامى» بزاز كرخى كه به گفته صاحب رياض راوى نسخه كاملى از صحيفه سجاديه است، از مشايخ شيخ طوسى است كه در خانه‌اش، واقع در كرخ مجلس علمى ترتيب مى‌داد. شيخ طوسى پس از سيد مرتضى، اعلم شخصيت‌هاى جهان اسلام گرديد و حدود سيصد نفر از فقها، دانشمندان شيعه و تنى چند از علماى اهل سنت از محضرش بهره بردند.
در نيمه قرن پنجم هجرى، كرسى علم كلام كه به اعلم علما اختصاص داشت، به شيخ طوسى رسيد. اين مقام بزرگ‌ترين موقعيت و منصب علمى رسمى‌اى بود كه در مركز خلافت عباسيان و جامعه اهل سنّت نصيب عالمى شيعىِ ساكن در كرخ مى‌شد. همين امر حسادت برخى را برانگيخت و به سعايت از او پرداختند و شايع كردند كه شيخ طوسى از صحابه بدگويى مى‌كند؛ اما شيخ پاسخى مستدل به رشك‌ورزان داد و جايگاهش رفيع‌تر گرديد. شيخ طوسى تا دوازده سال پس از سيد مرتضى، رياست شيعيان را عهده‌دار بود. نوآورى‌هاى علمى و توان فوق العاده او در ارائه مطالب و تسلط او به آراى ديگر مذاهب، به اندازه‌اى بود كه تا دو سده هيچ كس جرئت نداشت در برابر آراى او عرض اندام كند. كتاب «التبيان فى تفسير القرآن» به قلم شيخ طوسى، نخستين تفسير استدلالى شيعه به شمار مى‌رود. دو كتاب از كتب اربعه شيعه نيز توسط اين عالم عامل نوشته شده است كه عبارتند از: «الاستبصار فيما اختلف من الاخبار» و «تهذيب الاحكام» . او آثار ارزشمندى نيز در رجال فقه و مسائل كلامى دارد. <sup>١</sup>


==در احادیث==
==در احادیث==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش