←واژهشناسی
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==واژهشناسی== | |||
مرقد، واژهای عربی و جمع آن مراقد است،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> که به معنای جای خواب<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476</ref> و قبر<ref>تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> آمده است. ریشه این واژه «ر، ق، د» بوده<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476؛ معجم مقاييس اللغه، ج2 ؛ ص428؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> و معنای اصلی آن را خواب دانستهاند.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428.</ref> برخی، به کار رفتن مرقد به معنای قبر را به این علت دانستهاند که خواب شبیه مرگ است.<ref>تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> برخی دیگر، ریشه مرقد را به معنای استقرار و خواب در حالت مشکلات و سختیها یا خواب همراه با استراحت دانسته و درباره مرقد گفتهاند گویی مًرده از سختیها و مشکلات دنیا رها شده، استراحت و استقرار را برگزیده و در قبر خوابیده است.<ref>التحقیق، ج۴، ص۱۹۴.</ref> | |||
واژه «رقاد»، که از همین ریشه گرفته شده، به خواب،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> خواب شبانه،<ref>کتاب العین، ج۵، ص۱۱۵؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴؛ لمحیط فی اللغة، ج۵، ص۳۴۵</ref> و خواب اندک و خوش<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲؛ مفردات الفاظ قرآن، ج۲، ص۱۰۰.</ref> معنا شده است. واژه دیگر این ریشه، «رقدة» است، که معنای آن، کُما ذکر شده است.{{یادداشت|الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة؛ و الهمدة: السکتة؛ و السَّكْتَةُ: أن يكون الإِنسان كأنه مُلْقًى كالنائم، ثم يَغُطُّ من غير نومٍ، و لا يُحِسُّ إذا حُس. (فقه اللغة ؛ ص163)}}<ref>کتاب العین، ج۵، ص۱۱۵؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۸۳.</ref> برخی از مشتقات این ریشه، به معنای اقامت کردن نیز به کار رفته{{یادداشت|أَرْقَدَ الرَّجُل بالأرض، إذا أقام بها؛ أَرْقَد بالمکان: أقام به.}}<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428؛ الصحاح، ج۲، ص۴۷۶.</ref> و برخی، معنای اقامت کردن را، برگرفته از معنای اصلی آن، یعنی خوابیدن، دانستهاند.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428.</ref> | |||
واژه مرقد، در آیه {{قلم رنگ|سبز|یا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا}}<ref name=":1" /> (اى واى چه كسانى از خوابگاهمان ما را برانگيخت). | |||
مرقد به معنای آرامگاه و مدفن است و ریشهٔ «رقود» ، به معنای خوابیدن است و از آن جا که قبر هر کس، محل خواب ابدی او تا بر پایی قیامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهیدان، مرقد گفته میشود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم میگویند.<ref name=":0">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.</ref> در قرآن کریم هم از زبان کسانی که در رستاخیز از گورهای خویش برمیخیزند، چنین نقل شده است: وای بر ما! چه کسی ما را از مرقدهایمان برانگیخت. این همان چیزی است که خدا وعده داده بود و رسولان راست میگفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».<ref name=":1">سوره یس، آیه ۵٢.</ref> | |||
مرقد به معنای آرامگاه و مدفن است و ریشهٔ «رقود» ، به معنای خوابیدن است و از آن جا که قبر هر کس، محل خواب ابدی او تا بر پایی قیامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهیدان، مرقد گفته میشود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم میگویند.<ref name=":0">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.</ref> در قرآن کریم هم از زبان کسانی که در رستاخیز از گورهای خویش برمیخیزند، چنین نقل شده است: وای بر ما! چه کسی ما را از مرقدهایمان برانگیخت. این همان چیزی است که خدا وعده داده بود و رسولان راست میگفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».<ref>سوره یس، آیه ۵٢.</ref> | |||
خط ۱۱۵: | خط ۳۲: | ||
| پس از لینک = جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۴۲ | | پس از لینک = جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۴۲ | ||
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/42 | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/42 | ||
}} | }}'''کتاب العین'''، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ ه.ق. | ||
'''معجم مقاييس اللغة'''، ابن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق. | |||
'''جمهرة اللغة'''، محمد بن حسن ابن درید، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م. | |||
'''تهذیب اللغة'''، محمد بن احمد ازهری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق. | |||
'''المحیط فی اللغة'''، اسماعیل بن عباد صاحب، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق. | |||
'''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق. | |||
'''مفردات ألفاظ القرآن'''، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دار القلم، بیروت، ۱۴۱۲ق. | |||
'''ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن'''، حسین بن محمد راغب اصفهانی، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۴ش. | |||
'''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق. | |||
'''فقه اللغة'''، عبدالملك بن محمد ثعالبى، دار الكتب العلمية، بيروت، 1414ق. | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |