←پانوشت
(←پانوشت) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
مرتضی انصاری، در ۱۸ [[ذیالحجه]] ۱۲۱۴ق. در [[ايران|ایران]]، شهر دزفول، محله مشایخ به دنیا آمد. گفته شده، مادر وی، پیش از تولد او، [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] را خواب دید که قرآنی به او هدیه میهد. | مرتضی انصاری، در ۱۸ [[ذیالحجه]] ۱۲۱۴ق. در [[ايران|ایران]]، شهر دزفول، محله مشایخ به دنیا آمد. گفته شده، مادر وی، پیش از تولد او، [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] را خواب دید که قرآنی به او هدیه میهد. خواب او را، به فرزندی عالم تعبیر کردند؛ از این رو، پس از تولد، همیشه با وضو به او شیر میداد.<ref>کنگره شيخ اعظم انصاری، مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ج اول، قم 1373 ،ص77.</ref> | ||
==تبار== | ==تبار== | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==هجرت به کربلا== | ==هجرت به کربلا== | ||
مرتضی انصاری، در سن ۱۸ سالگی، برای تکمیل تحصیلات دینی، به [[کربلا]] هجرت کرده و از استادانی مانند [[سید محمد مجاهد]] و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلماء]] بهره برد. او هنگام ورود به کربلا و در نخستین برخورد با سید محمد مجاهد، با پاسخهای مستدل خود به پرسش سیدمجاهد، او و حاضران را شگفتزده کرد. وی پس از چهار سال به دزفول بازگشته<ref name=":3">کنگره شيخ اعظم انصاری، مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ج اول، قم 1373 ،ص 83 و 84.</ref> و پس از یک سال، در سال ۱۲۳۷ق. به کربلا | مرتضی انصاری، در سن ۱۸ سالگی، برای تکمیل تحصیلات دینی، به [[کربلا]] هجرت کرده و از استادانی مانند [[سید محمد مجاهد]] و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلماء]] بهره برد. او هنگام ورود به کربلا و در نخستین برخورد با سید محمد مجاهد، با پاسخهای مستدل خود به پرسش سیدمجاهد، او و حاضران را شگفتزده کرد. وی پس از چهار سال به دزفول بازگشته<ref name=":3">کنگره شيخ اعظم انصاری، مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ج اول، قم 1373 ،ص 83 و 84.</ref> و پس از یک سال، در سال ۱۲۳۷ق. به کربلا رفته و در درس شریف العلماء حاضر شد.<ref name=":0">ضیاءالدین سبط الشیخ، زندگینامۀ استاد الفقهاء شیخ انصاری، کنگرۀ شیخ اعظم انصاری، چ دوم، قم 1378 ،ص85.</ref> | ||
==بازگشت به ایران== | ==بازگشت به ایران== | ||
مرتضی انصاری، پس از یک سال اقامت در کربلا، در سال ۱۲۳۸ق. به نجف رفته و از درس موسی، فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]] بهره | مرتضی انصاری، پس از یک سال اقامت در کربلا، در سال ۱۲۳۸ق. به نجف رفته و از درس موسی، فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]] بهره برد. او پس از نزدیک به یک سال، در سن ۲۵ سالگی به دزفول بازگشته و با دختر حسین انصاری، استاد دوره سطح خود ازدواج کرد.<ref name=":0" /> | ||
==سفرهای علمی در ایران== | ==سفرهای علمی در ایران== | ||
وی از دزفول، برای [[زیارت امام رضا(ع)]] و بهرهمندی از استادانی که در مسیر | وی از دزفول، برای [[زیارت امام رضا(ع)]] و بهرهمندی از استادانی که در شهرهای مسیر بودند، به مشهد سفر کرد.{{یادداشت|وی هدفش را از این مسافرتها چنین بیان میکرد: «آنچه را از علمای عراق باید ببینم، دیدهام و مایلم در این سفر اگر از علمای ساکن ایران شخصیتهایی یافت شود که ممکن باشد مورد استفاده قرار گیرد، آنها را نیز ملاقات کرده و از ایشان بهرهمند گردم.»}}<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص86.</ref> ماجرایی نیز از مخالفت مادر او با این سفر، که پس از سالها فرزندش را دیده بود بیان شده، که مرتضی انصاری با استخارهای عجیب او را راضی کرد.{{یادداشت|مرتضی انصاری و مادرش قرار شد استخاره کنند تا قرآن میان آنها داوری کند. مرتضی، قرآن را برداشته و با نیت مادر آن را گشود، پاسخ آیه ۷ سوره قصص بود که مادر حضرت موسی(ع) را دلداری میداد که فرزندت را به تو بازمیگردانیم و او را از فرستادگان قرار میدهیم.}}<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۸۷.</ref> وی در بروجرد از اسدالله بروجردی<ref>زندگینامۀ استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص97.</ref> و در [[اصفهان]] از [[سید محمدباقر رشتی]] (شفتی)، بهره برده<ref name=":4">زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص90.</ref> و برای شرکت در درس [[احمد نراقی]]، به کاشان رفت. او سه یا چهار سال در کاشان مانده و شاگرد برجسته نراقی شد. احمد نراقی، خود را پیر، ناتوان و بیمار دانسته و از مردم میخواست به مرتضی انصاری مراجعه کرده و از او کسب فیض کنند. مسافرتهای علمی او، نزدیک به پنج سال طول کشید و سپس به دزفول بازگشت و از سال ۱۲۴۵ تا ۱۲۴۹ق. به تدریس پرداخت.<ref name=":5">زندگینامۀ استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص98.</ref> | ||
==هجرت به نجف== | ==هجرت به نجف== | ||
انصاری، پس از درگذشت پدر، در سال ۱۲۴۹ق. از دزفول به [[نجف]] هجرت کرده و در درس علی، فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]] شرکت کرد.<ref name=":6">زندگینامۀ استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص۱۰۳.</ref> او را در این هنگام مجتهدی مطلق معرفی کرده و شرکت او در درس را برای احترام به خاندان کاشف الغطاء دانستهاند.<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص94.</ref> مرتضی انصاری، پس از درگذشت علی کاشف الغطاء، به تدریس پرداخت. درآغاز، شاگردان اندکی داشت. سید حسین کوهکمری که خود از عالمان و استادان نجف بود، پس از اینکه از علم انصاری با خبر شد، او را برای تدریس از خود شایستهتر و عالمتر معرفی کرده و خود و شاگردانش در درس او شرکت کردند. از این زمان، درس مرتضی انصاری مورد توجه طلاب قرار گرفت.<ref>سید یوسف مدنی، مقام علمی اخلاقی شیخ اعظم انصاری، کنگرۀ شیخ اعظم انصاری، 1373ش.</ref> | انصاری، پس از درگذشت پدر، در سال ۱۲۴۹ق. از دزفول به [[نجف]] هجرت کرده و در درس علی، فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]] شرکت کرد.<ref name=":6">زندگینامۀ استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص۱۰۳.</ref> او را در این هنگام مجتهدی مطلق معرفی کرده و شرکت او در درس را برای احترام به خاندان کاشف الغطاء دانستهاند.<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص94.</ref> مرتضی انصاری، پس از درگذشت علی کاشف الغطاء، به تدریس پرداخت. درآغاز، شاگردان اندکی داشت. [[سید حسین کوهکمری]]، که خود از عالمان و استادان نجف بود، پس از اینکه از علم انصاری با خبر شد، او را برای تدریس از خود شایستهتر و عالمتر معرفی کرده و خود و شاگردانش در درس او شرکت کردند. از این زمان، درس مرتضی انصاری مورد توجه طلاب قرار گرفت.<ref>سید یوسف مدنی، مقام علمی اخلاقی شیخ اعظم انصاری، کنگرۀ شیخ اعظم انصاری، 1373ش.</ref> | ||
==استادان== | ==استادان== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
به گمانِ میرزا محمد همدانی، یکی از شاگردان | به گمانِ میرزا محمد همدانی، یکی از شاگردان انصاری، در مجلس درس او سه هزار نفر یا بیشتر شرکت میکردند. وی توانست نزدیک به ۲۰۰ مجتهد تربیت کند. برخی از شاگردان او عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|۳}} | {{ستون-شروع|۳}} | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==مرجعیت== | ==مرجعیت== | ||
[[محمدحسن نجفی]]، معروف به صاحب جواهر، که مرجع [[حوزه علمیه نجف]] بود، در آخرین روزهای زندگیاش، مرتضی انصاری را برای مرجعیت پس از خودش سفارش کرده و دیگر عالمان حاضر در مجلس نیز مرجعیت او را پذیرفتند. انصاری، نپذیرفته و نامهای به سعیدالعلمای مازندرانی نگاشت و او را که در کربلا هنگام تحصیل نزد شریف العلماء برتر از خود دیده بود شایسته مرجعیت در نجف دانست. سعیدالعلما که مدتی به امور درسی نپرداخته بود، در نامهای، مرتضی انصاری را که همواره به تدریس و مباحثه مشغول بود، برای مرجعیت سزاوارتر دید. اینگونه، انصاری، از سال ۱۲۶۶ق. تا هنگام درگذشت (۱۲۸۱ق) مقام مرجعیت را عهدهدار بود. وی نخستین فقیهی بود که یگانه مرجع تقلید شیعیان جهان شد.<ref>زندگینامۀ استاد الفقهاء، شیخ انصاری، ص109.</ref> | [[محمدحسن نجفی]]، معروف به صاحب جواهر، که مرجع [[حوزه علمیه نجف]] بود، در آخرین روزهای زندگیاش، مرتضی انصاری را برای مرجعیت پس از خودش سفارش کرده و دیگر عالمان حاضر در مجلس نیز مرجعیت او را پذیرفتند. انصاری، نپذیرفته و نامهای به سعیدالعلمای مازندرانی نگاشت و او را که در کربلا هنگام تحصیل نزد شریف العلماء برتر از خود دیده بود شایسته مرجعیت در نجف دانست. سعیدالعلما که مدتی به امور درسی نپرداخته بود، در نامهای، مرتضی انصاری را که همواره به تدریس و مباحثه مشغول بود، برای مرجعیت سزاوارتر دید. اینگونه، انصاری، از سال ۱۲۶۶ق. تا هنگام درگذشت (۱۲۸۱ق) مقام مرجعیت را عهدهدار بود. وی نخستین فقیهی بود که یگانه مرجع تقلید شیعیان جهان شد.<ref>زندگینامۀ استاد الفقهاء، شیخ انصاری، ص109.</ref> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۴: | ||
==در نگاه دیگران== | ==در نگاه دیگران== | ||
[[احمد نراقی]]، استادِ مرتضی انصاری، او را از ۵۰ مجتهد مسلمی که دیده است، برتر دانسته و استفاده خود از مرتضی انصاری را بیشتر از استفاده انصاری از وی دانسته است.<ref>زندگینامەه استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص۹۹-۱۰۰.</ref> حبیبالله رشتی، او را در علم و عمل، در مرتبه پس از [[معصوم(ع)]] معرفی کرده است.<ref name=":1" /> علی کاشف الغطاء، یکی از استادان مرتضی انصاری، شنیدن هر چیزی را بزرگتر از دیدن آن دانسته، مگر مرتضی انصاری، که دیدنش را بزرگتر از شنیدن او دانسته است. [[میرزای شیرازی]]، از شروع [[غیب کبری]] تا دوره خود، هیچ یک از عالمان را به جامعیت انصاری در علم و ریاست و پرهیزکاری ندانسته است.<ref>مقام علمی اخلاقی شیخ اعظم انصاری، ص9.</ref> [[سید عبدالهادی شیرازی]]، یافت شدن کسی مانند مرتضی انصاری و تألیف کتابهایی مانند مکاسب و رسائلِ او را بعید شمرده است.<ref>محمدجواد طبسی، الشیخ النصاری من خلال آراء الفقهاء و العظماء و المؤلفین، کنگرۀ شیخ اعظم انصاری، 1373 ،ص18.</ref> به باور [[میرزا حسین نوری]]، پیشینیان به درجه انصاری نرسیده و پس از او هم نخواهند رسید.<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص9.</ref> [[ملاعلی کنی]]، که همدوره مرتضی انصاری بوده و در [[تهران]] مرجع تقلید بود، ولی از مطرح شدن مرجعیت خود جلوگیری میکرد، وقتی درباره این خودداری، از او سؤال کردند، گفت: «زهد مرتضی، علی را خانهنشین کرده است.» مراد او، این بود که انصاری به علت پاراسایی فراوان، شایستگی بیشتری برای مرجعیت عام شیعیان دارد.<ref>محمدباقر پورامینی، ملا علی کنی، مرزبان دین، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، 1379 ،ص68-69.</ref> نماینده دولت [[انگلستان]] در [[بغداد]]، پس از دیدن انصاری، به خدا سوگند خورد که او [[حضرت عیسی(ع)|عیسی بن مریم]] یا نایب خاص او است!<ref>سید محمدعلی موسوی جزایری، ویژگیهای شیخ اعظم انصاری، کنگره شیخ انصاری، 1373 ،ص18؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص109.</ref>< | [[احمد نراقی]]، استادِ مرتضی انصاری، او را از ۵۰ مجتهد مسلمی که دیده است، برتر دانسته و استفاده خود از مرتضی انصاری را بیشتر از استفاده انصاری از وی دانسته است.<ref>زندگینامەه استاد الفقهاء شیخ انصاری، ص۹۹-۱۰۰.</ref> حبیبالله رشتی، او را در علم و عمل، در مرتبه پس از [[معصوم(ع)]] معرفی کرده است.<ref name=":1" /> علی کاشف الغطاء، یکی از استادان مرتضی انصاری، شنیدن هر چیزی را بزرگتر از دیدن آن دانسته، مگر مرتضی انصاری، که دیدنش را بزرگتر از شنیدن او دانسته است. [[میرزای شیرازی]]، از شروع [[غیب کبری]] تا دوره خود، هیچ یک از عالمان را به جامعیت انصاری در علم و ریاست و پرهیزکاری ندانسته است.<ref>مقام علمی اخلاقی شیخ اعظم انصاری، ص9.</ref> [[سید عبدالهادی شیرازی]]، یافت شدن کسی مانند مرتضی انصاری و تألیف کتابهایی مانند مکاسب و رسائلِ او را بعید شمرده است.<ref>محمدجواد طبسی، الشیخ النصاری من خلال آراء الفقهاء و العظماء و المؤلفین، کنگرۀ شیخ اعظم انصاری، 1373 ،ص18.</ref> به باور [[میرزا حسین نوری]]، پیشینیان به درجه انصاری نرسیده و پس از او هم نخواهند رسید.<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص9.</ref> [[ملاعلی کنی]]، که همدوره مرتضی انصاری بوده و در [[تهران]] مرجع تقلید بود، ولی از مطرح شدن مرجعیت خود جلوگیری میکرد، وقتی درباره این خودداری، از او سؤال کردند، گفت: «زهد مرتضی، علی را خانهنشین کرده است.» مراد او، این بود که انصاری به علت پاراسایی فراوان، شایستگی بیشتری برای مرجعیت عام شیعیان دارد.<ref>محمدباقر پورامینی، ملا علی کنی، مرزبان دین، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، 1379 ،ص68-69.</ref> نماینده دولت [[انگلستان]] در [[بغداد]]، پس از دیدن انصاری، به خدا سوگند خورد که او [[حضرت عیسی(ع)|عیسی بن مریم]] یا نایب خاص او است!<ref>سید محمدعلی موسوی جزایری، ویژگیهای شیخ اعظم انصاری، کنگره شیخ انصاری، 1373 ،ص18؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص109.</ref> | ||
== درگذشت == | |||
مرتضی انصاری، در ۱۸ جمادیالثانی 1281ق. در 67 سالگی درگذشت. بر پایه وصیت وی، [[سید علی شوشتری]] بر جسد او نماز خوانده و در یکی از حجرههای صحن [[آستان مقدس امام علی(ع)|آستان امام علی(ع)]] دفن شد.<ref>زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۱۶۹.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |