احکام حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== وجوب حج ==
== وجوب حج ==
به نظر فقهای امامی<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ مسالک الافهام الی تنقیح الشرائع، ج2، ص119؛ مدارک الاحکام، ج7، 16.</ref> و اهل سنت،<ref>. المجموع، ج7، ص7؛ مواهب الجلیل، ج3، ص423؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> حج با وجود شرایطی بر مکلفان واجب می‌گردد. از جمله ادله وجوب است: ۱) آیه ۹۷ آل‌عمران/۳ که این عمل را تکلیفی الهی بر عهده انسان‌ها شمرده است<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ المجموع، ج7، ص7.</ref> ۲) آیه ۱۹۶ بقره/۲ که به اتمام حج فرمان داده و لازمه آن وجوب اصل عمل است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ فقه القرآن، ج1، ص263؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> ۳) روایات از جمله روایاتی از پیامبر (ص) که حج را یکی از ارکان اسلام شمرده<ref>. الکافی، ج2، ص18؛ صحیح البخاری، جج5، ص157.</ref> و مسلمانان را بدان فرا خوانده است<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص508؛ صحیح مسلم، ج4، ص102.</ref> و نیز روایاتی از امامان (ع)<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص19؛ جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> که حج را بر همگان واجب شمرده‌اند.<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ وسائل الشیعه، ج11، ص17.</ref>
به نظر فقهای امامی<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ مسالک الافهام الی تنقیح الشرائع، ج2، ص119؛ مدارک الاحکام، ج7، 16.</ref> و اهل سنت،<ref>. المجموع، ج7، ص7؛ مواهب الجلیل، ج3، ص423؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> حج با وجود شرایطی بر مکلفان واجب می‌گردد. از جمله ادله وجوب است: ۱) آیه ۹۷ آل‌عمران/۳ که این عمل را تکلیفی الهی بر عهده انسان‌ها شمرده است<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ المجموع، ج7، ص7.</ref> ۲) آیه ۱۹۶ بقره/۲ که به اتمام حج فرمان داده و لازمه آن وجوب اصل عمل است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ فقه القرآن، ج1، ص263؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> ۳) روایات از جمله روایاتی از پیامبر(ص) که حج را یکی از ارکان اسلام شمرده<ref>. الکافی، ج2، ص18؛ صحیح البخاری، جج5، ص157.</ref> و مسلمانان را بدان فرا خوانده است<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص508؛ صحیح مسلم، ج4، ص102.</ref> و نیز روایاتی از امامان(ع)<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص19؛ جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> که حج را بر همگان واجب شمرده‌اند.<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ وسائل الشیعه، ج11، ص17.</ref>


=== شرایط وجوب ===
=== شرایط وجوب ===
خط ۸: خط ۸:


==== بلوغ ====
==== بلوغ ====
به نظر فقیهان امامی<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص402؛ شرائع الاسلام، ج1، ص163.</ref> و اهل سنت<ref>. الاقناع، ج1، ص230؛ بدائع الصنائع، ج2، ص160؛ مواهب الجلیل، ج3، ص446- 447.</ref> یکی از شرایط واجب شدن حج، بلوغ است از این رو حج بر نابالغان واجب نیست. مستند آن، روایات نبوی<ref>. سنن ابن ماجه، ج1، ص658؛ سنن ابی داود، ج2، ص338.</ref> و احادیث امامان شیعه (ع)<ref>. الکافی، ج4، ص278؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص6.</ref> است. (! حج کودکان)
به نظر فقیهان امامی<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص402؛ شرائع الاسلام، ج1، ص163.</ref> و اهل سنت<ref>. الاقناع، ج1، ص230؛ بدائع الصنائع، ج2، ص160؛ مواهب الجلیل، ج3، ص446- 447.</ref> یکی از شرایط واجب شدن حج، بلوغ است از این رو حج بر نابالغان واجب نیست. مستند آن، روایات نبوی<ref>. سنن ابن ماجه، ج1، ص658؛ سنن ابی داود، ج2، ص338.</ref> و احادیث امامان شیعه(ع)<ref>. الکافی، ج4، ص278؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص6.</ref> است. (! حج کودکان)


==== عقل ====
==== عقل ====
خط ۱۴: خط ۱۴:


==== حریت (آزاد بودن) ====
==== حریت (آزاد بودن) ====
شرط دیگر وجوب حج به نظر فقیهان امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص749؛ تحریر الاحکام، ج1، ص544.</ref> واهل سنت<ref>. الاقناع، ج1، ص230؛ مواهب الجلیل، ج3، ص442؛ کشاف القناع، ج2، ص440.</ref> حریت است. از این رو حج بر بردگان واجب نیست. مستند آن علاوه بر اجماع<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ المغنی، ج3، ص161.</ref> ناتوانی بردگان از تصرف در اموال به تصریح آیه۷۵ نحل/۱۶ و نیزاحادیث منقول از پیامبر (ص)<ref>. السنن الکبری، ج5، ص179؛ مجمع الزوائد، ج3، ص206.</ref> و امامان (ع)<ref>. الکافی، ج4، ص266؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص4.</ref> است که بر واجب نبودن حج بر بردگان دلالت دارند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص8؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ کشاف القناع، ج2، ص440.</ref>
شرط دیگر وجوب حج به نظر فقیهان امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص749؛ تحریر الاحکام، ج1، ص544.</ref> واهل سنت<ref>. الاقناع، ج1، ص230؛ مواهب الجلیل، ج3، ص442؛ کشاف القناع، ج2، ص440.</ref> حریت است. از این رو حج بر بردگان واجب نیست. مستند آن علاوه بر اجماع<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ المغنی، ج3، ص161.</ref> ناتوانی بردگان از تصرف در اموال به تصریح آیه۷۵ نحل/۱۶ و نیزاحادیث منقول از پیامبر(ص)<ref>. السنن الکبری، ج5، ص179؛ مجمع الزوائد، ج3، ص206.</ref> و امامان(ع)<ref>. الکافی، ج4، ص266؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص4.</ref> است که بر واجب نبودن حج بر بردگان دلالت دارند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص8؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ کشاف القناع، ج2، ص440.</ref>


همچنین فقهای امامی<ref>. شرائع الاسلام، ج1، ص164؛ الحدائق الناضره، ج14، ص72.</ref> و برخی فقهای اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص56؛ المغنی، ج3، ص201.</ref> با استناد به روایات، حج برده را در صورت انجام دادن آن با اجازه مالک او و برخی فقیهان شافعی حتی در صورت اجازه ندادن مالک صحیح دانسته‌اند. (حج محجوران*)
همچنین فقهای امامی<ref>. شرائع الاسلام، ج1، ص164؛ الحدائق الناضره، ج14، ص72.</ref> و برخی فقهای اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص56؛ المغنی، ج3، ص201.</ref> با استناد به روایات، حج برده را در صورت انجام دادن آن با اجازه مالک او و برخی فقیهان شافعی حتی در صورت اجازه ندادن مالک صحیح دانسته‌اند. (حج محجوران*)
خط ۲۷: خط ۲۷:


== فوری بودن یا نبودن حج ==
== فوری بودن یا نبودن حج ==
در صورت حصول شرایط وجوب حج، درباره این که آیا رفتن به حج فوری است یا به تاخیرانداختن آن از سال استطاعت جایز است، اختلاف نظر وجود دارد؛ به نظر فقیهان امامی،<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ مستند الشیعه، ج11، ص12- 13.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص438.</ref> و برخی فقیهان حنفی<ref>. تحفة الفقهاء، ج1، ص380؛ بدائع الصنائع، ج2، ص119.</ref> و مالکی،<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص421؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص3.</ref> وجوب حج فوری است و باید در نخستین زمان ممکن، آن را به جا آورد. از جمله ادله این قول، افزون بر اجماع، آیات ۹۷ آل عمران/۳ و ۱۹۶ بقره/۲ است که به وجوب حج فرمان داده و امر نیز دلالت بر فور دارد.<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> دلیل دیگر روایاتی نبوی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> و نیز احادیثی از امامان<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ مستند الشیعه، ج11، ص13.</ref> است که مسلمانان را به تعجیل و عدم تساهل در حج فرمان داده و حتی تأخیر آن را موجب خروج از اسلام شمرده است. در برابر، شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص102.</ref> و برخی از فقیهان حنفی و مالکی،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص119؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref> تأخیر حج را جایز دانسته‌اند هرچند انجام دادن فوری آن را مستحب شمرده‌اند. از جمله ادله آنان سیره پیامبر (ص) است که با آن‌که آیات حج در سال ششم هجری نازل شد ولی آن حضرت ادای آن را تا سال دهم به تاخیرانداخت.<ref>. المجموع، ج7، ص102؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج4، ص164.</ref> در نقد این دلائل گفته‌اند که اولا در سال ششم امکان به جا آوردن حج برای آن حضرت نبود. مؤید این امر صلح حدیبیه است که پیامبر (ص) در آن سال برای عمره محرم شد ولی مشرکان مانع انجام یافتن حج شدند. ثانیاً پیامبر (ص) حج را به تأخیر نینداخت زیرا آیه دال بر وجوب حج یعنی آیه ۹۷ آل عمران/۳ در سال نهم یا دهم نازل شد و آن حضرت بدون تأخیر حج را در سال دهم به جا آورد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص19.</ref> ثالثاً پیامبر (ص) قبل از هجرت بارها حج گزارده بود و تکلیف حج از ایشان ساقط بود.
در صورت حصول شرایط وجوب حج، درباره این که آیا رفتن به حج فوری است یا به تاخیرانداختن آن از سال استطاعت جایز است، اختلاف نظر وجود دارد؛ به نظر فقیهان امامی،<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ مستند الشیعه، ج11، ص12- 13.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص438.</ref> و برخی فقیهان حنفی<ref>. تحفة الفقهاء، ج1، ص380؛ بدائع الصنائع، ج2، ص119.</ref> و مالکی،<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص421؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص3.</ref> وجوب حج فوری است و باید در نخستین زمان ممکن، آن را به جا آورد. از جمله ادله این قول، افزون بر اجماع، آیات ۹۷ آل عمران/۳ و ۱۹۶ بقره/۲ است که به وجوب حج فرمان داده و امر نیز دلالت بر فور دارد.<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> دلیل دیگر روایاتی نبوی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> و نیز احادیثی از امامان<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ مستند الشیعه، ج11، ص13.</ref> است که مسلمانان را به تعجیل و عدم تساهل در حج فرمان داده و حتی تأخیر آن را موجب خروج از اسلام شمرده است. در برابر، شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص102.</ref> و برخی از فقیهان حنفی و مالکی،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص119؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref> تأخیر حج را جایز دانسته‌اند هرچند انجام دادن فوری آن را مستحب شمرده‌اند. از جمله ادله آنان سیره پیامبر(ص) است که با آن‌که آیات حج در سال ششم هجری نازل شد ولی آن حضرت ادای آن را تا سال دهم به تاخیرانداخت.<ref>. المجموع، ج7، ص102؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج4، ص164.</ref> در نقد این دلائل گفته‌اند که اولا در سال ششم امکان به جا آوردن حج برای آن حضرت نبود. مؤید این امر صلح حدیبیه است که پیامبر(ص) در آن سال برای عمره محرم شد ولی مشرکان مانع انجام یافتن حج شدند. ثانیاً پیامبر(ص) حج را به تأخیر نینداخت زیرا آیه دال بر وجوب حج یعنی آیه ۹۷ آل عمران/۳ در سال نهم یا دهم نازل شد و آن حضرت بدون تأخیر حج را در سال دهم به جا آورد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص19.</ref> ثالثاً پیامبر(ص) قبل از هجرت بارها حج گزارده بود و تکلیف حج از ایشان ساقط بود.


== اتمام حج ==
== اتمام حج ==
خط ۳۵: خط ۳۵:
به نظر فقیهان امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص746.</ref> و عموم فقهیان اهل سنت،<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> حج در طول عمر تنها یک بار واجب است. مستند این حکم، اجماع مسلمانان<ref>. المعتبر، ج2، ص746؛ منتهی المطلب، ج10، ص16.</ref> و نیز مفاد آیه ۹۷ آل عمران/۳ است که مسلمانان را به ادای حج فرمان داده است و امر خداوند با یک بار انجام دادن محقق می‌شود.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص15؛ فتح العزیز، ج7، ص2- 4.</ref>
به نظر فقیهان امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص746.</ref> و عموم فقهیان اهل سنت،<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> حج در طول عمر تنها یک بار واجب است. مستند این حکم، اجماع مسلمانان<ref>. المعتبر، ج2، ص746؛ منتهی المطلب، ج10، ص16.</ref> و نیز مفاد آیه ۹۷ آل عمران/۳ است که مسلمانان را به ادای حج فرمان داده است و امر خداوند با یک بار انجام دادن محقق می‌شود.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص15؛ فتح العزیز، ج7، ص2- 4.</ref>


ادله دیگر روایاتی از پیامبر اکرم (ص)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ المجموع، ج7، ص9؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> و نیز سیره ایشان<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ حواشی الشروانی، ج4، ص4.</ref> و احادیثی از شیعه (ع)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ جواهر الکلام، ج17، ص220.</ref> در این باب است. در برابر، روایات نقل شده از اهل بیت حاکی از این است که حج بر افراد توانگر در هر سال<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص16.</ref> یا در هر پنج سال<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص450؛ وسائل الشیعه، ج11، ص138.</ref> یک بار واجب است. مفاد روایاتی از اهل سنت هم بر وجوب تکرار حج دلالت دارد.<ref>. کنز العمال، ج5، ص4- 5.</ref> بر این اساس، شیخ صدوق به وجوب حج بر ثروتمندان در هر سال فتوا داده است<ref>. علل الشرائع، ج2، ص405؛ ر.ک. جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> و شماری از فقهای اهل سنت نیز فتاوای مشابهی داده‌اند.<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> ولی به نظر مشهور فقیهان امامی و اهل سنت این دیدگاه، شاذ و مخالف اجماع مسلمانان<ref>. جواهر الکلام، ج17، ص221؛ المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> و روایات مذکور، غیرقابل عمل یا محمول بر استحباب<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص11؛ الاقناع، ج1، ص230؛ مغنی المحتاج، ج1، ص460.</ref> یا وجوب کفایی است، یعنی این که در هر سال باید شماری از افراد توانگر به حج بروند تا خانه خدا از حج گزار خالی نباشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص16؛ مستند الشیعه، ج11، ص11.</ref>
ادله دیگر روایاتی از پیامبر اکرم(ص)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ المجموع، ج7، ص9؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> و نیز سیره ایشان<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ حواشی الشروانی، ج4، ص4.</ref> و احادیثی از شیعه(ع)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ جواهر الکلام، ج17، ص220.</ref> در این باب است. در برابر، روایات نقل شده از اهل بیت حاکی از این است که حج بر افراد توانگر در هر سال<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص16.</ref> یا در هر پنج سال<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص450؛ وسائل الشیعه، ج11، ص138.</ref> یک بار واجب است. مفاد روایاتی از اهل سنت هم بر وجوب تکرار حج دلالت دارد.<ref>. کنز العمال، ج5، ص4- 5.</ref> بر این اساس، شیخ صدوق به وجوب حج بر ثروتمندان در هر سال فتوا داده است<ref>. علل الشرائع، ج2، ص405؛ ر.ک. جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> و شماری از فقهای اهل سنت نیز فتاوای مشابهی داده‌اند.<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> ولی به نظر مشهور فقیهان امامی و اهل سنت این دیدگاه، شاذ و مخالف اجماع مسلمانان<ref>. جواهر الکلام، ج17، ص221؛ المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> و روایات مذکور، غیرقابل عمل یا محمول بر استحباب<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص11؛ الاقناع، ج1، ص230؛ مغنی المحتاج، ج1، ص460.</ref> یا وجوب کفایی است، یعنی این که در هر سال باید شماری از افراد توانگر به حج بروند تا خانه خدا از حج گزار خالی نباشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص16؛ مستند الشیعه، ج11، ص11.</ref>


ولی استحباب تکرار حج مورد اتفاق همه فقیهان امامی<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص535؛ العروة الوثقی، ج4، ص595.</ref> و اهل سنت<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مواهب الجلیل، ج3، ص415؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> است که از جمله ادله آن، آیه ۱۲۵ بقره/۲ (و اذ جعلنا البیت مثابه للناس…) است با این استدلال که «مثابه» در آیه به معنای مکانی است که مردم هر سال به آن رجوع می‌کنند یا مکانی که هیچ‌کس از آن رویگردان نیست.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص238- 239؛ مجمع البیان، ج1، ص378.</ref> همچنین روایات متعدد<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> و نیز سیره پیامبران<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص131- 132؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص48- 49.</ref> و امامان که به گونه مکرر حج می‌گزاردند، بر استحباب تکرار حج دلالت دارد.
ولی استحباب تکرار حج مورد اتفاق همه فقیهان امامی<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص535؛ العروة الوثقی، ج4، ص595.</ref> و اهل سنت<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مواهب الجلیل، ج3، ص415؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> است که از جمله ادله آن، آیه ۱۲۵ بقره/۲ (و اذ جعلنا البیت مثابه للناس…) است با این استدلال که «مثابه» در آیه به معنای مکانی است که مردم هر سال به آن رجوع می‌کنند یا مکانی که هیچ‌کس از آن رویگردان نیست.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص238- 239؛ مجمع البیان، ج1، ص378.</ref> همچنین روایات متعدد<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> و نیز سیره پیامبران<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص131- 132؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص48- 49.</ref> و امامان که به گونه مکرر حج می‌گزاردند، بر استحباب تکرار حج دلالت دارد.
خط ۴۲: خط ۴۲:
حج ماه‌های خاص و معینی دارد: «الحج اشهر معلومات» (بقره/۲، ۱۹۷) اما درباره مصادیق ماه‌های حج آرای مختلفی مطرح شده است؛ به نظر مشهور فقیهان امامی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref> و مالکی<ref>. مواهب الجلیل، ج4، ص22.</ref> زمان انجام حج در سه ماه شوال، ذی قعده و ذی حجه است. از مستندات آنان، آیه ۱۹۷ بقره/۲ است با این توضیح که کمترین مصداق «اشهر» در آیه، سه ماه است احادیث هم ماه‌های حج را در آیه به سه ماه مذکور تفسیر کرده‌اند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ مواهب الجلیل، ج4، ص22.</ref> در برابر، برخی از فقیهان امامی<ref>. الخلاف، ج2، ص258؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref> و شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص142، 145.</ref> زمان حج را دو ماه شوال و ذی قعده و ده شب نخست ذی حجه (تا طلوع فجر روز دهم) دانسته‌اند. آنان به ادامه آیه ۱۹۷ بقره/۲ استناد جسته‌اند که از انعقاد احرام حج در این ماه‌ها و ترک محرمات احرام در آن‌ها سخن گفته است «فمن فرض فیهن الحج…» با این استدلال که انعقاد احرام حج پس از طلوع فجر روز دهم امکان‌پذیر نیست و ارتکاب محرمات احرام نیز در روز دهم جایز می‌گردد. پس پایان ماه‌های حج ابتدای این روز (دهم ذی حجه) است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ الحدائق الناضره، ج14، ص356؛ المغنی، ج3، ص263.</ref> ناقدان این نظر پاسخ گفته‌اند که مراد از انعقاد حج در این ماه‌ها در این بخش از آیه غالب روزهای این ماه‌ها یا بخش مهمی از روزهای آنهاست نه همه روزهای آنها؛ بنابراین نمی‌توان روز عید قربان و روزهای بعد را از شمول آیه بیرون دانست.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص184؛ المغنی، ج3، ص263.</ref>
حج ماه‌های خاص و معینی دارد: «الحج اشهر معلومات» (بقره/۲، ۱۹۷) اما درباره مصادیق ماه‌های حج آرای مختلفی مطرح شده است؛ به نظر مشهور فقیهان امامی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref> و مالکی<ref>. مواهب الجلیل، ج4، ص22.</ref> زمان انجام حج در سه ماه شوال، ذی قعده و ذی حجه است. از مستندات آنان، آیه ۱۹۷ بقره/۲ است با این توضیح که کمترین مصداق «اشهر» در آیه، سه ماه است احادیث هم ماه‌های حج را در آیه به سه ماه مذکور تفسیر کرده‌اند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ مواهب الجلیل، ج4، ص22.</ref> در برابر، برخی از فقیهان امامی<ref>. الخلاف، ج2، ص258؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref> و شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص142، 145.</ref> زمان حج را دو ماه شوال و ذی قعده و ده شب نخست ذی حجه (تا طلوع فجر روز دهم) دانسته‌اند. آنان به ادامه آیه ۱۹۷ بقره/۲ استناد جسته‌اند که از انعقاد احرام حج در این ماه‌ها و ترک محرمات احرام در آن‌ها سخن گفته است «فمن فرض فیهن الحج…» با این استدلال که انعقاد احرام حج پس از طلوع فجر روز دهم امکان‌پذیر نیست و ارتکاب محرمات احرام نیز در روز دهم جایز می‌گردد. پس پایان ماه‌های حج ابتدای این روز (دهم ذی حجه) است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص183؛ الحدائق الناضره، ج14، ص356؛ المغنی، ج3، ص263.</ref> ناقدان این نظر پاسخ گفته‌اند که مراد از انعقاد حج در این ماه‌ها در این بخش از آیه غالب روزهای این ماه‌ها یا بخش مهمی از روزهای آنهاست نه همه روزهای آنها؛ بنابراین نمی‌توان روز عید قربان و روزهای بعد را از شمول آیه بیرون دانست.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص184؛ المغنی، ج3، ص263.</ref>


حنفیان<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص60؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص390.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص263؛ الشرح الکبیر، ج3، ص223.</ref> بر آن‌اند که زمان حج دو ماه مذکور به اضافه دهه نخست ذی حجه (تا پایان روز دهم) است. به نظر آنها روایتی از پیامبر (ص) که در آن روز دهم، روز حج اکبر به شمار رفته، دالّ بر آن است که این روز هم از ایام حج است. به علاوه روز دهم ذی حجه در واقع مهمترین رکن زمانی حج است که بسیاری از اعمال مهم حج مانند رمی‌جمره عقبه، قربانی، حلق و طواف و سعی درآن روز انجام می‌شود. نظر برخی از صحابه از جمله ابن مسعود و ابن عباس نیز همین است.<ref>. المغنی، ج3، ص263.</ref> آرای دیگری نیز درباره زمان دقیق مناسک حج مطرح شده است.<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص354؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref>
حنفیان<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص60؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص390.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص263؛ الشرح الکبیر، ج3، ص223.</ref> بر آن‌اند که زمان حج دو ماه مذکور به اضافه دهه نخست ذی حجه (تا پایان روز دهم) است. به نظر آنها روایتی از پیامبر(ص) که در آن روز دهم، روز حج اکبر به شمار رفته، دالّ بر آن است که این روز هم از ایام حج است. به علاوه روز دهم ذی حجه در واقع مهمترین رکن زمانی حج است که بسیاری از اعمال مهم حج مانند رمی‌جمره عقبه، قربانی، حلق و طواف و سعی درآن روز انجام می‌شود. نظر برخی از صحابه از جمله ابن مسعود و ابن عباس نیز همین است.<ref>. المغنی، ج3، ص263.</ref> آرای دیگری نیز درباره زمان دقیق مناسک حج مطرح شده است.<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص354؛ مستند الشیعه، ج11، ص244.</ref>


بر این اساس، به نظر فقیهان امامی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص186.</ref> و بسیاری از فقهای اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص144.</ref> باید احرام و اعمال حج در ماه‌های حج انجام شود و در صورت وقوع احرام حج در غیر ماه‌های مذکور، این احرام به احرام عمره تبدیل می‌گردد. مستند این حکم افزون بر آیه مذکور روایاتی از امامان و صحابیان است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص186؛ المجموع، ج7، ص144.</ref> در برابر، برخی از فقهای اهل سنت با استناد به آیه ۱۸۹ بقره «یسئلونک عن الاهله قلی هی مواقیت للناس…» و ادله‌ای دیگر همه ماه‌های سال را میقات حج و احرام حج را قبل از ماه‌های حج جایز شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص224- 225؛ مواهب الجلیل، ج4، ص25؛ بدائع الصنائع، ج2، ص160.</ref> این استدلال مورد مناقشه پیروان نظر مشهور قرار گرفته است.<ref>. الانتصار، ص236- 237؛ فقه القران، ج1، ص272.</ref>
بر این اساس، به نظر فقیهان امامی<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص186.</ref> و بسیاری از فقهای اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص144.</ref> باید احرام و اعمال حج در ماه‌های حج انجام شود و در صورت وقوع احرام حج در غیر ماه‌های مذکور، این احرام به احرام عمره تبدیل می‌گردد. مستند این حکم افزون بر آیه مذکور روایاتی از امامان و صحابیان است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص186؛ المجموع، ج7، ص144.</ref> در برابر، برخی از فقهای اهل سنت با استناد به آیه ۱۸۹ بقره «یسئلونک عن الاهله قلی هی مواقیت للناس…» و ادله‌ای دیگر همه ماه‌های سال را میقات حج و احرام حج را قبل از ماه‌های حج جایز شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص224- 225؛ مواهب الجلیل، ج4، ص25؛ بدائع الصنائع، ج2، ص160.</ref> این استدلال مورد مناقشه پیروان نظر مشهور قرار گرفته است.<ref>. الانتصار، ص236- 237؛ فقه القران، ج1، ص272.</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:


== فراگیری مناسک حج ==
== فراگیری مناسک حج ==
لازم است که قبل از اعمال حج، حج‌گزاران احکام آن را یاد بگیرند. پیامبر (ص) به فراگیری مناسک حج همراه با سایر احکام دین فرمان داده است.<ref>. کنز العمال، ج5، ص23؛ الجامع الصغیر، ج1، ص510؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص44.</ref> آن حضرت به مسلمانان توصیه فرمود که مناسک حج خود را از ایشان فرا گیرند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج9، ص420؛ کنز العمال، ج5، ص116.</ref> بنا بر روایات، در سیره پیامبران و مسلمانان نیز از یادگیری احکام حج قبل و در حین اعمال حج سخن به میان آمده است. از جمله درباره حضرت آدم (ع) نقل شده که قبل از انجام دادن اعمال حج خداوند جبرئیل را برای تعلیم مناسک به سوی آن حضرت فرستاد و آن حضرت پس از یادگرفتن احکام حج اعمال آن را انجام داد.<ref>. الکافی، ج4، ص190؛ علل الشرائع، ج2، ص400.</ref> حضرت ابراهیم (ع) نیز از خداوند درخواست کرد که مناسک حج را به آن حضرت تعلیم دهد.<ref>. مجمع البیان، ج1، ص391؛ احکام القرآن، ج1، ص98.</ref> (بقره/۲، ۱۲۸) در پی این درخواست خداوند جبرئیل را برای تعلیم مناسک به سوی آن حضرت فرستاد.<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص230؛ فتح الباری، ج6، ص289.</ref> نقل شده که عرفات از آن رو به این نام نامیده شد که جبرئیل در این سرزمین از ابراهیم (ع) پرسید که آیا مناسک حج را که به تو تعلیم دادم، شناختی و پاسخ آن حضرت مثبت بود.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص304؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص69.</ref> پیامبر اسلام (ص) نیز در قبل از حجة الوداع در میان مسلمانان اعلام کردند که هرکس قصد فراگرفتن حج را دارد با رسول خدا همراه شود.
لازم است که قبل از اعمال حج، حج‌گزاران احکام آن را یاد بگیرند. پیامبر(ص) به فراگیری مناسک حج همراه با سایر احکام دین فرمان داده است.<ref>. کنز العمال، ج5، ص23؛ الجامع الصغیر، ج1، ص510؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص44.</ref> آن حضرت به مسلمانان توصیه فرمود که مناسک حج خود را از ایشان فرا گیرند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج9، ص420؛ کنز العمال، ج5، ص116.</ref> بنا بر روایات، در سیره پیامبران و مسلمانان نیز از یادگیری احکام حج قبل و در حین اعمال حج سخن به میان آمده است. از جمله درباره حضرت آدم(ع) نقل شده که قبل از انجام دادن اعمال حج خداوند جبرئیل را برای تعلیم مناسک به سوی آن حضرت فرستاد و آن حضرت پس از یادگرفتن احکام حج اعمال آن را انجام داد.<ref>. الکافی، ج4، ص190؛ علل الشرائع، ج2، ص400.</ref> حضرت ابراهیم(ع) نیز از خداوند درخواست کرد که مناسک حج را به آن حضرت تعلیم دهد.<ref>. مجمع البیان، ج1، ص391؛ احکام القرآن، ج1، ص98.</ref> (بقره/۲، ۱۲۸) در پی این درخواست خداوند جبرئیل را برای تعلیم مناسک به سوی آن حضرت فرستاد.<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص230؛ فتح الباری، ج6، ص289.</ref> نقل شده که عرفات از آن رو به این نام نامیده شد که جبرئیل در این سرزمین از ابراهیم(ع) پرسید که آیا مناسک حج را که به تو تعلیم دادم، شناختی و پاسخ آن حضرت مثبت بود.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص304؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص69.</ref> پیامبر اسلام(ص) نیز در قبل از حجة الوداع در میان مسلمانان اعلام کردند که هرکس قصد فراگرفتن حج را دارد با رسول خدا همراه شود.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
  | نویسنده = سید جعفر صادقی فدکی
  | نویسنده = سید جعفر صادقی فدکی
}}
}}
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
۱۵٬۶۱۴

ویرایش