←شرایط وجوب
خط ۴: | خط ۴: | ||
به باور فقیهان [[شیعه]]<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ مسالک الافهام الی تنقیح الشرائع، ج2، ص119؛ مدارک الاحکام، ج7، 16.</ref> و [[اهل سنت]]،<ref>. المجموع، ج7، ص7؛ مواهب الجلیل، ج3، ص423؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> [[حج]] با وجود شرایطی بر مکلفان واجب میشود. برخی از دلیلهای وجوب حج عبارتاند از: | به باور فقیهان [[شیعه]]<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ مسالک الافهام الی تنقیح الشرائع، ج2، ص119؛ مدارک الاحکام، ج7، 16.</ref> و [[اهل سنت]]،<ref>. المجموع، ج7، ص7؛ مواهب الجلیل، ج3، ص423؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> [[حج]] با وجود شرایطی بر مکلفان واجب میشود. برخی از دلیلهای وجوب حج عبارتاند از: | ||
# آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾}}{{یادداشت|و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref>سوره آلعمران(۳)، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.</ref> که این عمل را تکلیفی الهی بر عهده انسانها شمرده است؛<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ المجموع، ج7، ص7.</ref> | #آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾}}{{یادداشت|و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref name=":0">سوره آلعمران(۳)، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.</ref> که این عمل را تکلیفی الهی بر عهده انسانها شمرده است؛<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص14- 17؛ المجموع، ج7، ص7.</ref> | ||
# آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!}}<ref>سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> که به پایان دادن حج فرمان داده و پیشنیازِ آن وجوب اصل عمل است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ فقه القرآن، ج1، ص263؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> | #آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!}}<ref name=":1">سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> که به پایان دادن حج فرمان داده و پیشنیازِ آن وجوب اصل عمل است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ فقه القرآن، ج1، ص263؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> | ||
# روایات، از جمله روایاتی از [[حضرت محمد(ص)]] که حج را یکی از ارکان [[اسلام]] شمرده<ref>. الکافی، ج2، ص18؛ صحیح البخاری، جج5، ص157.</ref> و مسلمانان را به آن فرا خوانده است<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص508؛ صحیح مسلم، ج4، ص102.</ref> و نیز روایاتی از [[امامان(ع)]]<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص19؛ جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> که حج را بر همگان واجب دانستهاند.<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ وسائل الشیعه، ج11، ص17.</ref> | #روایات، از جمله روایاتی از [[حضرت محمد(ص)]] که حج را یکی از ارکان [[اسلام]] شمرده<ref>. الکافی، ج2، ص18؛ صحیح البخاری، جج5، ص157.</ref> و مسلمانان را به آن فرا خوانده است<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص508؛ صحیح مسلم، ج4، ص102.</ref> و نیز روایاتی از [[امامان(ع)]]<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص19؛ جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> که حج را بر همگان واجب دانستهاند.<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ وسائل الشیعه، ج11، ص17.</ref> | ||
===شرایط وجوب=== | ===شرایط وجوب=== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
====اسلام==== | ====اسلام==== | ||
{{اصلی|اسلام|کافر}} | |||
به باور فقیهان [[حنفی]]،<ref>. تحفة الفقهاء، ج1، ص383؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120.</ref> [[حنبلی]]<ref>. المغنی، ج3، ص160؛ کشاف القناع، ج2، ص439.</ref> و برخی [[مالکی|مالکیان]]<ref>. الثمر الدانی، ص359؛ مواهب الجلیل، ج3، ص424.</ref> «اسلام» یعنی «مسلمان بودن حجگزار» یکی از شرایط واجب شدن حج است. این دیدگاه، مبتنی بر این باور است که کافران مخاطب به احکام فرعی اسلام نیستند.<ref>. المغنی، ج3، ص160؛ المجموع، ج7، ص18.</ref> یکی از دلیلهای آنها این است که حج عبادت است و کافران اهل عبادت نیستند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص383.</ref> در برابر، فقیهان شیعه<ref>. الخلاف، ج2، ص245؛ تحریر الاحکام، ج2، ص90</ref> و شافعی<ref>. المجموع، ج6، ص252؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص2076- 2077.</ref> و برخی مالکیان،<ref>. الثمر الدانی، ص359؛ مواهب الجلیل، ج3، ص424- 425.</ref> اسلام را نه شرط وجوب حج، بلکه شرط صحت حج دانستهاند. به باور آنها، بر کافران نیز حج واجب است؛ ولی در صورت انجام دادن، حج آنان صحیح نیست. از جمله مستندهای این دیدگاه، افزون بر روایات،<ref>. الخلاف، ج2، ص245.</ref> عموم واژه «الناس» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾}}{{یادداشت|و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref name=":0" /> است که شامل کافران نیز میشود و نیز عموم آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!}}<ref name=":1" /> که همگان را به اتمام حج و عمره فرمان داده است.<ref>. الخلاف، ج2، ص245؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص92- 93.</ref> | |||
====استطاعت==== | ====استطاعت==== | ||
{{اصلی|استطاعت}} | |||
به باور فقیهان شیعه<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص23- 24؛ الخلاف، ج2؛ ص247.</ref> و بیشتر فقیهان اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص161؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120.</ref> استطاعت یکی از شرایط واجب شدن حج است. مهمترین دلیل این شرط، در کنار احادیث،<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص49؛ المغنی، ج3، ص161.</ref> قرآن است{{یادداشت|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾ | |||
و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref name=":0" /> که حج را بر افراد مستطیع واجب شمرده است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص49؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120.</ref> در برابر، شماری از فقیهان اهل سنت، استطاعت را شرط وجوب ندانسته و بر آنند که اگر حجگزار با تکلّف حج را به جا آورد، حج او صحیح و مُجزی است.<ref>. المجموع، ج7، ص19؛ مواهب الجلیل، ج3، ص445.</ref> | |||
به باور فقیهان حنفی<ref>. البحر الرائق، ج2، ص552.</ref> و حنبلی<ref>. کشاف القناع، ج2، ص457؛ المغنی، ج3، ص201.</ref> یکی از شرایط | به باور فقیهان حنفی<ref>. البحر الرائق، ج2، ص552.</ref> و حنبلی<ref>. کشاف القناع، ج2، ص457؛ المغنی، ج3، ص201.</ref> یکی از شرایط فراهم آمدن استطاعت برای زنان، همراهی یکی از بستگان مَحرم با زن هنگام سفر حج است.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص457؛ المغنی، ج3، ص201.</ref> در برابر، فقیهان شیعه<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص82؛ الحدائق الناضره، ج11، ص92.</ref> و شافعی<ref>. المجموع، ج8، ص343.</ref> وجود مَحرم را شرط ندانستهاند، از آن رو که به استناد احادیث، حج رفتن زن همراه با اشخاص مورد اعتماد جایز است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص82؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> | ||
==فوری بودن یا نبودن حج== | ==فوری بودن یا نبودن حج== | ||
چنانچه شرایط واجب شدن حج فراهم شد، درباره این که آیا رفتن به حج فوری است یا به تاخیرانداختن آن از سال استطاعت جایز است، اختلاف باور وجود دارد؛ به باور فقیهان [[شیعه]]،<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ مستند الشیعه، ج11، ص12- 13.</ref> [[حنبلی]]<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص438.</ref> و برخی فقیهان [[حنفی]]<ref>. تحفة الفقهاء، ج1، ص380؛ بدائع الصنائع، ج2، ص119.</ref> و [[مالکی]]،<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص421؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص3.</ref> وجوب حج فوری است و باید در نخستین زمان ممکن، آن را به جا آورد. یکی از دلیلهای این باور، افزون بر اجماع، قرآن{{یادداشت|{{سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}} | |||
حج وعمره را براى خدا به پايان بريد! | |||
}}<ref>سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> است که به وجوب حج امر کرده است و «امر» دلالت بر فوری بودن دارد.<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> دلیل دیگر، روایاتی نبوی(ص)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> و نیز احادیثی از [[امامان(ع)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ مستند الشیعه، ج11، ص13.</ref> است که مسلمانان را به تعجیل و عدم تساهل در حج فرمان داده و حتی تأخیر آن را موجب خروج از اسلام شمرده است. | |||
در برابر، شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص102.</ref> و برخی از فقیهان حنفی و مالکی،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص119؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref> تأخیر حج را جایز دانستهاند هرچند انجام دادن فوری آن را مستحب شمردهاند. از جمله ادله آنان سیره حضرت محمد(ص) است که با آنکه آیات حج در سال ششم هجری نازل شد ولی آن حضرت ادای آن را تا سال دهم به تاخیرانداخت.<ref>. المجموع، ج7، ص102؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج4، ص164.</ref> در نقد این دلائل گفتهاند که اولا در سال ششم امکان به جا آوردن حج برای آن حضرت نبود. مؤید این امر صلح حدیبیه است که حضرت محمد(ص) در آن سال برای عمره محرم شد ولی مشرکان مانع انجام یافتن حج شدند. ثانیاً حضرت محمد(ص) حج را به تأخیر نینداخت زیرا آیه دال بر وجوب حج یعنی آیه ۹۷ آل عمران/۳ در سال نهم یا دهم نازل شد و آن حضرت بدون تأخیر حج را در سال دهم به جا آورد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص19.</ref> ثالثاً حضرت محمد(ص) قبل از هجرت بارها حج گزارده بود و تکلیف حج از ایشان ساقط بود. | |||
==اتمام حج== | ==اتمام حج== |