←حجة الاسلام
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
به نظر فقیهان شیعه،<ref>المعتبر، ج2، ص759؛ منتهی المطلب، ج2، ص656؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص325.</ref> [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>. فتح العزیز، ج7، ص44؛ المجموع، ج7، ص109، 112، 116.</ref> و [[حنبلی]]<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص456.</ref> اگر کسی که [[حج]] بر عهده او [[استقرار حج|استقرار]] یافته بمیرد، باید به [[نیابت]] از او حج به جا آورده شود و هزینه آن از اصل مال وی تأمین گردد. به باور [[حنفی|حنفیان]]<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص426؛ بدائع الصنائع، ج2، ص221.</ref> و [[مالکی|مالکیان]]<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ حاشیه الدسوقی، ج2، ص18-19.</ref> تنها در صورتی که میت وصیت کرده باشد، باید از ثلث مالش به نیابت از او حج گزارده شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ بدائع الصنائع، ج2، ص222.</ref> | به نظر فقیهان شیعه،<ref>المعتبر، ج2، ص759؛ منتهی المطلب، ج2، ص656؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص325.</ref> [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>. فتح العزیز، ج7، ص44؛ المجموع، ج7، ص109، 112، 116.</ref> و [[حنبلی]]<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص456.</ref> اگر کسی که [[حج]] بر عهده او [[استقرار حج|استقرار]] یافته بمیرد، باید به [[نیابت]] از او حج به جا آورده شود و هزینه آن از اصل مال وی تأمین گردد. به باور [[حنفی|حنفیان]]<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص426؛ بدائع الصنائع، ج2، ص221.</ref> و [[مالکی|مالکیان]]<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ حاشیه الدسوقی، ج2، ص18-19.</ref> تنها در صورتی که میت وصیت کرده باشد، باید از ثلث مالش به نیابت از او حج گزارده شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ بدائع الصنائع، ج2، ص222.</ref> | ||
به نظر فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج7، ص110؛ مختصر المزنی، ص62.</ref> و بیشتر فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص303؛ کفایه الاحکام، ج1، ص284؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص463-464.</ref> در نیابت حج از میت، در صورتی که میت به حج بلدی وصیت کرده باشد یا قرینهای بر اراده آن باشد، باید حج بلدی به جا آورده شود ولی هزینه مازاد بر حج | به نظر فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج7، ص110؛ مختصر المزنی، ص62.</ref> و بیشتر فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص303؛ کفایه الاحکام، ج1، ص284؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص463-464.</ref> در نیابت حج از میت، در صورتی که میت به حج بلدی وصیت کرده باشد یا قرینهای بر اراده آن باشد، باید حج بلدی به جا آورده شود ولی هزینه مازاد بر حج میقاتی، از ثلث مال او تأمین میگردد؛ اما در صورت تعیین نشدن مکانی خاص در وصیت و نبود قرینه کافی بر آن، نیابت از بلد میت لازم نیست، بلکه نائب گرفتن از میقات کفایت میکند؛ زیرا محل شروع حج، میقات است و مقدّماتی چون سفر از بلد تا میقات و صرف هزینه برای آن، خارج از اصل حج است.<ref>. مختلف الشیعه، ج4، ص14؛ موسوعه الامام الخویی، ج26، ص260.</ref> حتی به نظر برخی فقیهان، هر نوع وصیت به حج، در صورت فقدان قرینه، به حج میقاتی انصراف دارد نه حج بلدی.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص141.</ref> در مقابل، به باور فقیهان مالکی،<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص525؛ حاشیه الدسوقی، ج2، ص12، 19.</ref> حنفی<ref>. المبسوط، سرخسی، ج27، ص173؛ تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ بدائع الصنائع، ج2، ص222.</ref> و برخی از فقیهان شیعه<ref>. النهایه، ص203، 283؛ السرائر، ج1، ص648-649، 516؛ جواهر الکلام، ج17، ص321.</ref> باید از بلد میت نائب گرفته شود. به نظر برخی فقیهان شیعه، در صورتی که اموال میت برای نیابت از بلد او کافی باشد، باید نیابت از بلد و در غیر این صورت، باید از نزدیکترین محل ممکن به آن بلد باشد.<ref>. الدروس الشرعیه، ج1، ص316، 326؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص463.</ref> فقیهان حنبلی نیابت را از محلی واجب میدانند که حج در آن بر میت واجب شده است.<ref>. المغنی، ج3، ص196؛ کشاف القناع، ج2، ص456-457.</ref> | ||
مستند فقیهان قائل به وجوب حج از بلد، افزون بر احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن است که وجوب حج بر میت از سرزمین محل استقرار او بوده است؛ در نتیجه، قضای آن یعنی نیابت نیز باید از همان بلد باشد.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ بدائع الصنائع، ج2، ص222؛ مجمع الفائده، ج6، ص82، 150-151، «پاورقی».</ref> افزون بر آن، اگر شخص زنده بود، ادای حج از بلد بر او واجب بود و پس از درگذشت، تکلیف حج از بدن او ساقط میشود ولی در مال او باقی میماند.<ref>. السرائر، ج1، ص516.</ref> پاسخ منتقدان این نظر، آن است که وجوب حج از بلد برای میت در زمان حیات وی وجوب شرعی نیست بلکه وجوبی عقلی است زیرا انجام یافتن حج عقلاً وابسته به آن است. از این رو، اگر میت در زمان حیات خود با انگیزهای جز حج به میقات میرسید، میتوانست از همانجا حج را به جا آورد و حجش صحیح بود. حتی اگر وجوب مقدمات حج در زمان حیات، وجوبی شرعی{{یادداشت|نه عقلی.}} شمرده میشود؛ از آن روست که حج گزاردن بدون پیمودن مسیر بلد تا میقات ممکن نیست، ولی پس از مرگ با نائب گرفتن از میقات، انجام یافتن حج ممکن است.<ref>. المعتبر، ج2، ص760؛ مجمع الفائده، ج6، ص82-83.</ref> | مستند فقیهان قائل به وجوب حج از بلد، افزون بر احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن است که وجوب حج بر میت از سرزمین محل استقرار او بوده است؛ در نتیجه، قضای آن یعنی نیابت نیز باید از همان بلد باشد.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ بدائع الصنائع، ج2، ص222؛ مجمع الفائده، ج6، ص82، 150-151، «پاورقی».</ref> افزون بر آن، اگر شخص زنده بود، ادای حج از بلد بر او واجب بود و پس از درگذشت، تکلیف حج از بدن او ساقط میشود ولی در مال او باقی میماند.<ref>. السرائر، ج1، ص516.</ref> پاسخ منتقدان این نظر، آن است که وجوب حج از بلد برای میت در زمان حیات وی وجوب شرعی نیست بلکه وجوبی عقلی است زیرا انجام یافتن حج عقلاً وابسته به آن است. از این رو، اگر میت در زمان حیات خود با انگیزهای جز حج به میقات میرسید، میتوانست از همانجا حج را به جا آورد و حجش صحیح بود. حتی اگر وجوب مقدمات حج در زمان حیات، وجوبی شرعی{{یادداشت|نه عقلی.}} شمرده میشود؛ از آن روست که حج گزاردن بدون پیمودن مسیر بلد تا میقات ممکن نیست، ولی پس از مرگ با نائب گرفتن از میقات، انجام یافتن حج ممکن است.<ref>. المعتبر، ج2، ص760؛ مجمع الفائده، ج6، ص82-83.</ref> |