بدون خلاصۀ ویرایش
(←چیستی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | ||
'''حج بَلَدی'''، ادای حج به نیابت از | '''حج بَلَدی'''، ادای حج به [[نیابت]] از میّت یا ناتوان، از وطن یا هر مکانی جز [[میقات|میقاتها]] است و در مقابل آن، حج میقاتی قرار میگیرد. یکی از مصداقهای حج بلدی، میتواند [[حجة الاسلام]]ِ میّتی باشد که در زمان زندگی بر او [[استقرار حج|مستقر]] شده ولی انجام نداده است. در این صورت، در فرضهای مختلف و اقوال گوناگون، نیابت از میت، گاه به صورت حج بلدی و گاه به صورت حج میقاتی واجب میشود. هزینه انجام حج توسط نایب نیز، در فرضها و نظرهای گوناگون، گاه از اصل مال میت و گاه از ثُلث مال او و گاه از هر دو برداشته میشود. | ||
دیگر مصداقهای حج بلدی، میتواند حج نذری باشد که میت آن را بجا نیاورده یا حج مستحبی که مورد [[وصیت]] میت قرار گرفته و یا حج شخص زنده ولی ناتوانی که امیدی به برطرف شدن ناتوانی خود ندارد. | |||
«بلد میت» را بیشتر فقیهان [[شیعه]]، محل زندگی او و برخی، سرزمینی میدانند که میت در آنجا مرده است. برخی دیگر نیز، میان محل زندگی و محل درگذشت او، قائل به اختیار شده و شماری دیگر، سرزمینی دانستهاند که در آن [[استطاعت|مستطیع]] شده و حج بر او واجب شده است. | |||
==چیستی== | ==چیستی== | ||
=== حج بلدی === | ===حج بلدی=== | ||
«بَلَد» در لغت به معنای سرزمین و وطن است.<ref>. العین، ج8، ص42؛ مفردات، ص142؛ لسان العرب، ج3، ص94، «بلد».</ref> «حج بلدی» در اصطلاح فقیهان، [[حج|حجی]] است که حجگزار به [[نیابت]] از شخص درگذشته یا ناتوان، از سرزمین محل سکونت میّت{{یادداشت|یا ناتوان.}} یا محل [[استطاعت]] او آغاز کند، بهگونهای که سفر حج{{یادداشت|مقدمه.}} و [[مناسک حج]]{{یادداشت|ذی المقدمه.}} هر دو به نیابت از منوب عنه انجام شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ منتهی المطلب، ج2، ص871؛ مستند العروه، ح1، ص504، «کتاب الاجاره».</ref> اصطلاح حج بلدی، در احادیث ریشه دارد و فقیهان از تعابیر احادیث{{یادداشت|مانند «البلد الذی مات فیه».}}<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن را برگرفتهاند. در برابر این اصطلاح، حج میقاتی قرار دارد که مراد از آن حجی است که از [[میقات|میقاتها]]{{یادداشت|مکانهای خاص [[احرام]] بستن.}} آغاز میشود.<ref>. المقنعه، ص394- 396؛ المراسم العلویه، ص106-108.</ref> | «بَلَد» در لغت به معنای سرزمین و وطن است.<ref>. العین، ج8، ص42؛ مفردات، ص142؛ لسان العرب، ج3، ص94، «بلد».</ref> «حج بلدی» در اصطلاح فقیهان، [[حج|حجی]] است که حجگزار به [[نیابت]] از شخص درگذشته یا ناتوان، از سرزمین محل سکونت میّت{{یادداشت|یا ناتوان.}} یا محل [[استطاعت]] او آغاز کند، بهگونهای که سفر حج{{یادداشت|مقدمه.}} و [[مناسک حج]]{{یادداشت|ذی المقدمه.}} هر دو به نیابت از منوب عنه انجام شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ منتهی المطلب، ج2، ص871؛ مستند العروه، ح1، ص504، «کتاب الاجاره».</ref> اصطلاح حج بلدی، در احادیث ریشه دارد و فقیهان از تعابیر احادیث{{یادداشت|مانند «البلد الذی مات فیه».}}<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن را برگرفتهاند. در برابر این اصطلاح، حج میقاتی قرار دارد که مراد از آن حجی است که از [[میقات|میقاتها]]{{یادداشت|مکانهای خاص [[احرام]] بستن.}} آغاز میشود.<ref>. المقنعه، ص394- 396؛ المراسم العلویه، ص106-108.</ref> | ||