حج تسکع: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
حج تَسَکُّع: از انواع حج، به معنای حج بدون توشه راه یا مَرکب یا حج با مشقّت
حج تَسَکُّع: از انواع حج، به معنای حج بدون توشه راه یا مَرکب یا حج با مشقّت


== چیستی ==
==چیستی==
واژة «تَسَکُّع»، از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه [[شیعه]]، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل و نقل<ref>. الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که [[استطاعت]] بدنی ندارند.<ref>. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref>  
واژة «تَسَکُّع»، از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه [[شیعه]]، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل و نقل<ref>. الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که [[استطاعت]] بدنی ندارند.<ref>. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref>  


این نوع حج را تسکع نامیدند، زیرا در آن درباره چگونگی به دست آوردن زاد{{یادداشت|توشه.}} و راحله{{یادداشت|مَرکب.}} تحیر و سرگردانی وجود دارد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی [[اهل سنت]]، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث درباره حج بدون زاد یا راحله، یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>
این نوع حج را تسکع نامیدند، زیرا در آن درباره چگونگی به دست آوردن زاد{{یادداشت|توشه.}} و راحله{{یادداشت|مَرکب.}} تحیر و سرگردانی وجود دارد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی [[اهل سنت]]، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث درباره حج بدون زاد یا راحله، یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>


== وجوب یا عدم وجوب ==
==وجوب یا عدم وجوب==


=== برای آفاقیان ===
===برای آفاقیان===
به نظرِ مشهور فقیهان شیعه<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه «وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً» (آل عمران/۳، ۹۷) و احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط استطاعت و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به مکه برساند.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> به نظر فقهای شیعه، حتی اگر زاد و راحله به صورت اباحه (بدون تملیک) یا بذل در اختیار شخصی قرار گیرد، او مستطیع و حج بر او واجب می‌گردد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص133؛ مستند الشیعه، ج11، ص55؛ جواهر الکلام، ج17، ص261.</ref> فقیهان اهل سنت برای حصول استطاعت، مالک بودن زاد و راحله را لازم دانسته و صرف اباحه را کافی نشمرده‌اند.<ref>. البیان، ج4، ص25-26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ المغنی، ج3، ص170.</ref> به رأی شافعی، بذل زاد و راحله از جانب شخصی که هبه او موجب منّت محسوب نمی‌شود (مانند بذل پدر به فرزند) موجب وجوب است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386.</ref>(برای تفصیل  حج بذلی)
به نظرِ مشهور فقیهان [[شیعه]]<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه {{آیه|وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً
}} (آل عمران/۳، ۹۷) و احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط [[استطاعت]] و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به [[مکه]] برساند.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> البته این حکم بر پایه فتوای بیشتر فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278؛ المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> تنها برای [[آفاقی|آفاقیان]] است.


در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0" /> با این استدلال که بنابر ظاهر آیة استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷) کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود؛ ولی به نظر مخالفان او از شیعیان<ref>. الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.
در مقابل دیدگاه مشهور، [[مالک بن انس اصبحی]] (م.۱۷۹ق) مؤسس [[مذهب مالکی]]، اساساً داشتن مَرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را تنها رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0" /> با این استدلال که بنابر ظاهر آیه پیش‌گفته کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود. به باور مخالفان او از شیعیان<ref>. الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.


=== برای اهل حرم ===
===برای اهل حرم===
مطابق فتوای بیشتر فقیهان شیعه،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای کسی که وطن او از مکه دور است (آفاقی) شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که ساکن مکه و اطراف آن بوده و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقها، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref> (اهل حل، اهل حرم، آفاقی)
مطابق فتوای بیشتر فقیهان شیعه،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای [[آفاقی]] شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که [[جارالله|ساکن مکه]] و اطراف آن بوده{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[اهل حل]] و [[اهل حرم]] تلیک کنید!}} و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقیهان، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref>


در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0">. التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref>
در مقابل این دیدگاه، مالک بن انس اصبحی، اساساً داشتن مرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است.<ref name=":0">. التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref>


=== برای صاحب حرفه در مسیر ===
===برای صاحب حرفه در مسیر===
همچنین به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر در حکم توشه است.<ref>. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما فقهای شافعی<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> بر آن‌اند که حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. اکثریت قریب به اتفاق فقیهان شیعه هم حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا:  
همچنین به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر در حکم توشه است.<ref>. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما فقهای شافعی<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> بر آن‌اند که حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. اکثریت قریب به اتفاق فقیهان شیعه هم حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا:  


خط ۲۸: خط ۲۹:
از میان فقهای شیعه، تنها نراقی حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref> به نظر شافعیان<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>
از میان فقهای شیعه، تنها نراقی حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref> به نظر شافعیان<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>


=== برای کسی که حج بر او مستقر شده ===
===برای کسی که حج بر او مستقر شده===
به نظر همه فقهای شیعه<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد. (استقرار حج)
به نظر همه فقهای شیعه<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد. (استقرار حج)


== دیگر احکام ==
==دیگر احکام==
همچنین به نظر فقیهان شیعه حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، «حَجة الاسلام» محسوب می‌شود،<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>. الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref>  
همچنین به نظر فقیهان شیعه حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، «حَجة الاسلام» محسوب می‌شود،<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>. الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref>  


خط ۵۳: خط ۵۴:
*بدائع الصنائع: ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
*بدائع الصنائع: ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
*بررسی تطبیقی مجازات اعدام: محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
*بررسی تطبیقی مجازات اعدام: محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
*البیان فی مذهب الامام الشافعی: یحیی العمرانی، (م ۵۵۸ق) به کوشش النوری، جده، دارالمنهاج، ۱۴۲۱ق.
 
*البیان و التحصیل: محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
*البیان و التحصیل: محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
*التاج والاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
*التاج والاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش