←واژه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←واژه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
حجابت از ماده «ح ـ ج ـ ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و حاجب به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت که وی با پوشاندن شخص یا شیئ خاص، دیدگان را از آن منع مینماید و این وظیفه را غالباً از طریق دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> «حَجَبیّ» به شخص حاجب اطلاق میگردد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> البته پرده داری در استعمال دیگر خود صرفاً به منصب ساخت و تعویض پرده کعبه اختصاص دارد که در برههای در اختیار مصر و امروزه با اشراف پادشاه عربستان انجام میشود.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص96-103.</ref> سِدانت* به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری کعبه<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س ـ د ـ ن» به معنای پوشاندن<ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی بین این دو واژه نهاده شده است<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref>؛ چنانچه سدانت را به معنای پرده داری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران دانسته و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> اصطلاح «ولایة البیت» نیز در اشعار جاهلیت به معنای حجابت به کار رفته است<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> و در ادبیات قرآنی (انفال/۸، ۳۴) به معنای حق اجازه یا ممانعت از ورود زائران به مسجدالحرام است که از مشرکان سلب و تنها در اختیار متقین نهاده شده است.<ref>المیزان، ج9، ص72.</ref> | حجابت از ماده «ح ـ ج ـ ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و حاجب به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت که وی با پوشاندن شخص یا شیئ خاص، دیدگان را از آن منع مینماید و این وظیفه را غالباً از طریق دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> «حَجَبیّ» به شخص حاجب اطلاق میگردد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> البته پرده داری در استعمال دیگر خود صرفاً به منصب ساخت و تعویض پرده کعبه اختصاص دارد که در برههای در اختیار مصر و امروزه با اشراف پادشاه عربستان انجام میشود.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص96-103.</ref> سِدانت* به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری کعبه<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س ـ د ـ ن» به معنای پوشاندن<ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی بین این دو واژه نهاده شده است<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref>؛ چنانچه سدانت را به معنای پرده داری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران دانسته و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> اصطلاح «ولایة البیت» نیز در اشعار جاهلیت به معنای حجابت به کار رفته است<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> و در ادبیات قرآنی (انفال/۸، ۳۴) به معنای حق اجازه یا ممانعت از ورود زائران به مسجدالحرام است که از مشرکان سلب و تنها در اختیار متقین نهاده شده است.<ref>المیزان، ج9، ص72.</ref> | ||
== وظایف و اهمیت == | |||
حجابت از مناصب با اهمیت دربار پادشاهان و اشراف<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> و نیز از سمتهای مهم خادمان کعبه به شمار میرود.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59؛ تاریخ الطبری، ج2، ص258-260.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای بعد از پیامبر(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. حاجب در عصر ابوبکر و عمر به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد و گاه از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده مینمود<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> و در عصر عثمان با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایات مردمی از والیان به آن محل اعزام میشد<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> و از طریق مکاتبه وی را در جریان اوضاع حکمرانان قرار میداد<ref>انساب الاشراف، ج13، ص15.</ref> و گاه خمس را برای وی ارسال مینمود<ref>البدایه و النهایه، ج6، ص350.</ref> و مهر مخصوص خلیفه را نیز در اختیار داشت.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص181.</ref> حجابت در عصر علی(ع) در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در دوره کوتاه خلافت حسن بن علی(ع) نیز حجابت را بر عهده سالم یا قنبر دانستهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص261.</ref> و برخی نیز وجود چنین منصبی را در آن زمان انکار نمودهاند.<ref>صبح الأعشی، ج3، ص296.</ref> برخی از اشراف یا بزرگان قوم نیز از برای خود حاجبانی داشتند که به عنوان نمونه ابن سعد (-۲۳۰ق) ذکوان را به عنوان حاجب عایشه معرفی نموده است.<ref>الطبقات، ج8، ص60؛ البدایة و النهایه، ج8، ص93.</ref> با آغاز حکومت امویان و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه و نفوذ تشریفات درباری و تحول در سازمانهای اداری و شیوه کشورداری، منصب حجابت گسترش فراوان یافته و از آداب و وظایف بسیار و تشکیلات عظیمی برخوردار میشود<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> و اطلاق عنوان «حجابت» برای پردهداری پادشاهان نیز برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (-۸۶ق) صورت میگیرد.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> در دوره عباسیان روحیه اشرافیت و کنارهگیری از رعیت به تدریج موجب پیدایش اخلاق ویژه پادشاهی میگردد و حاجب از یک دربان به واسطهای میان دولت و ملت ارتقا مییابد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360.</ref> و پیدایش لقب حاجب الحجاب در عصر موفق عباسی (-۲۷۸ق)<ref>نک: شذراتالذهب، ج4، ص190؛ الاعلام، ج3، ص341.</ref> حکایت از تشکیلات عظیم حجابت در این زمان دارد تا جایی که برای مقتدر عباسی (-۳۲۰ق) هفتصد حاجب ذکر نمودهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص100؛ صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> | حجابت از مناصب با اهمیت دربار پادشاهان و اشراف<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> و نیز از سمتهای مهم خادمان کعبه به شمار میرود.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59؛ تاریخ الطبری، ج2، ص258-260.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای بعد از پیامبر(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. حاجب در عصر ابوبکر و عمر به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد و گاه از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده مینمود<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> و در عصر عثمان با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایات مردمی از والیان به آن محل اعزام میشد<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> و از طریق مکاتبه وی را در جریان اوضاع حکمرانان قرار میداد<ref>انساب الاشراف، ج13، ص15.</ref> و گاه خمس را برای وی ارسال مینمود<ref>البدایه و النهایه، ج6، ص350.</ref> و مهر مخصوص خلیفه را نیز در اختیار داشت.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص181.</ref> حجابت در عصر علی(ع) در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در دوره کوتاه خلافت حسن بن علی(ع) نیز حجابت را بر عهده سالم یا قنبر دانستهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص261.</ref> و برخی نیز وجود چنین منصبی را در آن زمان انکار نمودهاند.<ref>صبح الأعشی، ج3، ص296.</ref> برخی از اشراف یا بزرگان قوم نیز از برای خود حاجبانی داشتند که به عنوان نمونه ابن سعد (-۲۳۰ق) ذکوان را به عنوان حاجب عایشه معرفی نموده است.<ref>الطبقات، ج8، ص60؛ البدایة و النهایه، ج8، ص93.</ref> با آغاز حکومت امویان و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه و نفوذ تشریفات درباری و تحول در سازمانهای اداری و شیوه کشورداری، منصب حجابت گسترش فراوان یافته و از آداب و وظایف بسیار و تشکیلات عظیمی برخوردار میشود<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> و اطلاق عنوان «حجابت» برای پردهداری پادشاهان نیز برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (-۸۶ق) صورت میگیرد.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> در دوره عباسیان روحیه اشرافیت و کنارهگیری از رعیت به تدریج موجب پیدایش اخلاق ویژه پادشاهی میگردد و حاجب از یک دربان به واسطهای میان دولت و ملت ارتقا مییابد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360.</ref> و پیدایش لقب حاجب الحجاب در عصر موفق عباسی (-۲۷۸ق)<ref>نک: شذراتالذهب، ج4، ص190؛ الاعلام، ج3، ص341.</ref> حکایت از تشکیلات عظیم حجابت در این زمان دارد تا جایی که برای مقتدر عباسی (-۳۲۰ق) هفتصد حاجب ذکر نمودهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص100؛ صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۲: | ||
در روایات نبوی نیز به اهمیت حجابت اشاره شده است. ایشان در خطبهای که به هنگام فتح مکه در کنار کعبه ایراد گردید، بر بطلان تمامی امتیازهای جاهلیت جز سقایت و حجابت تأکید ورزیدند.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> از این رو حاجبان در سدههای نخستین جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند و حماسه سازان نیز به حماسه سرایی دلاوریهایشان پرداختند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص128؛ المنمق، ص284، 290؛ انساب الاشراف، ج1، ص56.</ref> | در روایات نبوی نیز به اهمیت حجابت اشاره شده است. ایشان در خطبهای که به هنگام فتح مکه در کنار کعبه ایراد گردید، بر بطلان تمامی امتیازهای جاهلیت جز سقایت و حجابت تأکید ورزیدند.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> از این رو حاجبان در سدههای نخستین جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند و حماسه سازان نیز به حماسه سرایی دلاوریهایشان پرداختند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص128؛ المنمق، ص284، 290؛ انساب الاشراف، ج1، ص56.</ref> | ||
==حجابت تا پیش از قُصَی بن کِلاب== | |||
== حجابت تا پیش از قُصَی بن کِلاب == | |||
آیه ۱۲۵ بقره/۲ در تشریح وظیفه ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام مبنی بر تطهیر خانه خداوند، نخستین حاجبان کعبه را بانیان آن برمیشمارد. بر این اساس آن دو میبایست خانه کعبه را از هر گونه شرک و بتپرستی یا پلیدی ظاهری مصون دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص138؛ جامع البیان، ج1، ص423-424؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص227-228؛ تفسیر قمی، ج1، ص59.</ref> در زمان حیات اسماعیل منصب حجابت همچنان در اختیار وی بود<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> و پس از وفات او، فرزندش نابت (نبت) و سپس مُضاض بن عمرو رهبر قبیله جُرهُم* و به روایتی نخست قیدر (قیذار- قیدار<ref>تاریخ الطبری، ج1، ص314؛ المنتظم، ج1، ص304.</ref>) بن اسماعیل(ع) و سپس نبت بن قیدر و سپس تیمن بن نبت و سپس نابت بن هَمیسَع بن تیمن و آنگاه جرهمیان والیان کعبه بودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص111؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ قس: انساب الاشراف، ج1، ص12.</ref> یعقوبی (- بعد ۲۹۲ق) در جمع میان این دو روایت جرهمیان را والیان مکه پس از نابت، و بنی اسماعیل(ع) را پیوسته حاجبان کعبه دانسته است. بر این اساس پس از نابت، امین و آنگاه یشجُب بن امین و همیسع و أدد و عدنان و معد، هر یک به ترتیب حاجبان کعبه بودهاند<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص223-222.</ref> و حاکمان مکه، حارث بن مُضاض، عمرو بن حارث، مُعتسم بن ظلیم، حواس بن جَحش بن مُضاض، عداد بن صَداد، فَتحَص بن عداد و در نهایت حارث بن مضاض بن عمرو بودهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref> | آیه ۱۲۵ بقره/۲ در تشریح وظیفه ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام مبنی بر تطهیر خانه خداوند، نخستین حاجبان کعبه را بانیان آن برمیشمارد. بر این اساس آن دو میبایست خانه کعبه را از هر گونه شرک و بتپرستی یا پلیدی ظاهری مصون دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص138؛ جامع البیان، ج1، ص423-424؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص227-228؛ تفسیر قمی، ج1، ص59.</ref> در زمان حیات اسماعیل منصب حجابت همچنان در اختیار وی بود<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> و پس از وفات او، فرزندش نابت (نبت) و سپس مُضاض بن عمرو رهبر قبیله جُرهُم* و به روایتی نخست قیدر (قیذار- قیدار<ref>تاریخ الطبری، ج1، ص314؛ المنتظم، ج1، ص304.</ref>) بن اسماعیل(ع) و سپس نبت بن قیدر و سپس تیمن بن نبت و سپس نابت بن هَمیسَع بن تیمن و آنگاه جرهمیان والیان کعبه بودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص111؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ قس: انساب الاشراف، ج1، ص12.</ref> یعقوبی (- بعد ۲۹۲ق) در جمع میان این دو روایت جرهمیان را والیان مکه پس از نابت، و بنی اسماعیل(ع) را پیوسته حاجبان کعبه دانسته است. بر این اساس پس از نابت، امین و آنگاه یشجُب بن امین و همیسع و أدد و عدنان و معد، هر یک به ترتیب حاجبان کعبه بودهاند<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص223-222.</ref> و حاکمان مکه، حارث بن مُضاض، عمرو بن حارث، مُعتسم بن ظلیم، حواس بن جَحش بن مُضاض، عداد بن صَداد، فَتحَص بن عداد و در نهایت حارث بن مضاض بن عمرو بودهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
با تسلط خزاعه بر منصب پردهداری، بتپرستی در مکه رواج یافت. در جریان سفر عمرو بن لُحَی به شام و مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، به رسم عرب که از سفرهای خود سوغاتی همراه میآوردند، برخی از آن بتان برگرفت و آنها را در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خویش در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان خزاعیان به دست بنی اسماعیل از مکه اخراج شدند<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> لیک گویا دیری نپایید که بازگشته و چون اکثر بنی اسماعیل در خارج از مکه مقیم بودند، نضر تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و در نهایت از میان دو منصب حجابت و سقایت، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | با تسلط خزاعه بر منصب پردهداری، بتپرستی در مکه رواج یافت. در جریان سفر عمرو بن لُحَی به شام و مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، به رسم عرب که از سفرهای خود سوغاتی همراه میآوردند، برخی از آن بتان برگرفت و آنها را در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خویش در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان خزاعیان به دست بنی اسماعیل از مکه اخراج شدند<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> لیک گویا دیری نپایید که بازگشته و چون اکثر بنی اسماعیل در خارج از مکه مقیم بودند، نضر تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و در نهایت از میان دو منصب حجابت و سقایت، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | ||
==حجابت از قُصَی بن کلاب تا ظهور اسلام== | |||
== حجابت از قُصَی بن کلاب تا ظهور اسلام == | |||
دومین تلاش بنیاسماعیل برای به تصدی حجابت به رهبری قصی به انجام رسید. وی پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> وی را قصی از آن رو گویند که از زادگاه خویش دور مانده یا به دورترین نقطه عرب مسکن نموده بود<ref>الطبقات، ج1، ص55؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص238.</ref> و ناآگاه از اصل و نسب خود<ref>الطبقات، ج1، ص55؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص237.</ref> به همراه مادر و ناپدریش ربیعة بن حرام قُضاعی<ref>السیرة النبویه، ج1، ص118؛ الطبقات، ج1، ص55، 57؛ المنمق، ص82.</ref> در شام ساکن گردیده بود. وی پس از چندی در ایام حج راهی مکه شد<ref>الطبقات، ج1، ص55-56؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص237.</ref> و نخست حبی دختر حلیل بن حبشیه رئیس وقت خُزاعه و کلیددار کعبه را خواستگاری کرد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> و حلیل چون از نسب وی با خبر میگردد از این وصلت استقبال نمود.<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> قصی پس از وفات حلیل دعوی حجابت کرد که در چگونگی آن سه روایت وجود دارد: | دومین تلاش بنیاسماعیل برای به تصدی حجابت به رهبری قصی به انجام رسید. وی پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> وی را قصی از آن رو گویند که از زادگاه خویش دور مانده یا به دورترین نقطه عرب مسکن نموده بود<ref>الطبقات، ج1، ص55؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص238.</ref> و ناآگاه از اصل و نسب خود<ref>الطبقات، ج1، ص55؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص237.</ref> به همراه مادر و ناپدریش ربیعة بن حرام قُضاعی<ref>السیرة النبویه، ج1، ص118؛ الطبقات، ج1، ص55، 57؛ المنمق، ص82.</ref> در شام ساکن گردیده بود. وی پس از چندی در ایام حج راهی مکه شد<ref>الطبقات، ج1، ص55-56؛ المنمق، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص237.</ref> و نخست حبی دختر حلیل بن حبشیه رئیس وقت خُزاعه و کلیددار کعبه را خواستگاری کرد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> و حلیل چون از نسب وی با خبر میگردد از این وصلت استقبال نمود.<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> قصی پس از وفات حلیل دعوی حجابت کرد که در چگونگی آن سه روایت وجود دارد: | ||
خط ۴۷: | خط ۴۲: | ||
به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر میگردد. گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی به وقوع پیوست که عبدالمطلب تنها نخست زادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک سر بنی عبد مناف (هاشم، مطلب و نوفل) و متحدان آنان از بنی اسد و بنی زهره و بنی تیم و بنی حارث، و در طرف دیگر بنی عبدالدار و متحدانشان بنی مخزوم، بنی سَهم، بنی جُمَح، و بنی عَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی خاص پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است. خوشبختانه کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان مناصب و تقسیم آنها فیصله یافت و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر میگردد. گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی به وقوع پیوست که عبدالمطلب تنها نخست زادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک سر بنی عبد مناف (هاشم، مطلب و نوفل) و متحدان آنان از بنی اسد و بنی زهره و بنی تیم و بنی حارث، و در طرف دیگر بنی عبدالدار و متحدانشان بنی مخزوم، بنی سَهم، بنی جُمَح، و بنی عَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی خاص پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است. خوشبختانه کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان مناصب و تقسیم آنها فیصله یافت و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | ||
==حجابت در دوره اسلامی== | |||
== حجابت در دوره اسلامی == | |||
بعد از فتح مکه پیامبر اکرم(ص) پس از دریافت کلید از عثمان بن طلحه<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پاکیزه نمودن کعبه، به وی و به نقلی به شیبة بن عثمان یا هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> به عقیده برخی عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر نمود.<ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> زیرا بیشک شیبه در زمان خلافت عمر حاجب کعبه به شمار میآمد.<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص82.</ref> | بعد از فتح مکه پیامبر اکرم(ص) پس از دریافت کلید از عثمان بن طلحه<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پاکیزه نمودن کعبه، به وی و به نقلی به شیبة بن عثمان یا هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> به عقیده برخی عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر نمود.<ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> زیرا بیشک شیبه در زمان خلافت عمر حاجب کعبه به شمار میآمد.<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص82.</ref> |