بدون خلاصۀ ویرایش
(←واژه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حجابت'''، پردهداری و کلیدداری کعبه است. | '''حجابت'''، پردهداری و کلیدداری [[کعبه]] است، که به عنوان یک منصب به فردی واگزار میشد و در طول تاریخ وظایفی مانند خدمتگزاری، دربانی و گاه خبررسانی داشته است. | ||
==واژه== | ==واژه== | ||
حجابت از ماده «ح ـ ج ـ ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و حاجب به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت که وی با پوشاندن شخص یا شیئ خاص، دیدگان را از آن منع مینماید و این وظیفه را غالباً از طریق دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> «حَجَبیّ» به شخص حاجب اطلاق میگردد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> البته پرده داری در استعمال دیگر خود صرفاً به منصب ساخت و تعویض پرده کعبه اختصاص دارد که در برههای در اختیار مصر و امروزه با اشراف پادشاه عربستان انجام میشود.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص96-103.</ref> سِدانت* به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری کعبه<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س ـ د ـ ن» به معنای پوشاندن<ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی بین این دو واژه نهاده شده است<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref>؛ چنانچه سدانت را به معنای پرده داری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران دانسته و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> اصطلاح «ولایة البیت» نیز در اشعار جاهلیت به معنای حجابت به کار رفته است<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> و در ادبیات قرآنی (انفال/۸، ۳۴) به معنای حق اجازه یا ممانعت از ورود زائران به مسجدالحرام است که از مشرکان سلب و تنها در اختیار متقین نهاده شده است.<ref>المیزان، ج9، ص72.</ref> | حجابت از ماده «ح ـ ج ـ ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و حاجب به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت که وی با پوشاندن شخص یا شیئ خاص، دیدگان را از آن منع مینماید و این وظیفه را غالباً از طریق دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> «حَجَبیّ» به شخص حاجب اطلاق میگردد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> البته پرده داری در استعمال دیگر خود صرفاً به منصب ساخت و تعویض پرده کعبه اختصاص دارد که در برههای در اختیار مصر و امروزه با اشراف پادشاه عربستان انجام میشود.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص96-103.</ref> سِدانت* به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری کعبه<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س ـ د ـ ن» به معنای پوشاندن<ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی بین این دو واژه نهاده شده است<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref>؛ چنانچه سدانت را به معنای پرده داری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران دانسته و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> اصطلاح «ولایة البیت» نیز در اشعار جاهلیت به معنای حجابت به کار رفته است<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> و در ادبیات قرآنی (انفال/۸، ۳۴) به معنای حق اجازه یا ممانعت از ورود زائران به مسجدالحرام است که از مشرکان سلب و تنها در اختیار متقین نهاده شده است.<ref>المیزان، ج9، ص72.</ref> | ||
== وظایف و اهمیت == | ==وظایف و اهمیت== | ||
حجابت از مناصب با اهمیت دربار پادشاهان و اشراف<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> و نیز از سمتهای مهم خادمان کعبه به شمار میرود.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59؛ تاریخ الطبری، ج2، ص258-260.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای بعد از پیامبر(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. حاجب در عصر ابوبکر و عمر به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد و گاه از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده مینمود<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> و در عصر عثمان با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایات مردمی از والیان به آن محل اعزام میشد<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> و از طریق مکاتبه وی را در جریان اوضاع حکمرانان قرار میداد<ref>انساب الاشراف، ج13، ص15.</ref> و گاه خمس را برای وی ارسال مینمود<ref>البدایه و النهایه، ج6، ص350.</ref> و مهر مخصوص خلیفه را نیز در اختیار داشت.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص181.</ref> حجابت در عصر علی(ع) در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در دوره کوتاه خلافت حسن بن علی(ع) نیز حجابت را بر عهده سالم یا قنبر دانستهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص261.</ref> و برخی نیز وجود چنین منصبی را در آن زمان انکار نمودهاند.<ref>صبح الأعشی، ج3، ص296.</ref> برخی از اشراف یا بزرگان قوم نیز از برای خود حاجبانی داشتند که به عنوان نمونه ابن سعد (-۲۳۰ق) ذکوان را به عنوان حاجب عایشه معرفی نموده است.<ref>الطبقات، ج8، ص60؛ البدایة و النهایه، ج8، ص93.</ref> با آغاز حکومت امویان و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه و نفوذ تشریفات درباری و تحول در سازمانهای اداری و شیوه کشورداری، منصب حجابت گسترش فراوان یافته و از آداب و وظایف بسیار و تشکیلات عظیمی برخوردار میشود<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> و اطلاق عنوان «حجابت» برای پردهداری پادشاهان نیز برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (-۸۶ق) صورت میگیرد.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> در دوره عباسیان روحیه اشرافیت و کنارهگیری از رعیت به تدریج موجب پیدایش اخلاق ویژه پادشاهی میگردد و حاجب از یک دربان به واسطهای میان دولت و ملت ارتقا مییابد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360.</ref> و پیدایش لقب حاجب الحجاب در عصر موفق عباسی (-۲۷۸ق)<ref>نک: شذراتالذهب، ج4، ص190؛ الاعلام، ج3، ص341.</ref> حکایت از تشکیلات عظیم حجابت در این زمان دارد تا جایی که برای مقتدر عباسی (-۳۲۰ق) هفتصد حاجب ذکر نمودهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص100؛ صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> | حجابت از مناصب با اهمیت دربار پادشاهان و اشراف<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> و نیز از سمتهای مهم خادمان کعبه به شمار میرود.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59؛ تاریخ الطبری، ج2، ص258-260.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای بعد از پیامبر(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. حاجب در عصر ابوبکر و عمر به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد و گاه از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده مینمود<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> و در عصر عثمان با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایات مردمی از والیان به آن محل اعزام میشد<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> و از طریق مکاتبه وی را در جریان اوضاع حکمرانان قرار میداد<ref>انساب الاشراف، ج13، ص15.</ref> و گاه خمس را برای وی ارسال مینمود<ref>البدایه و النهایه، ج6، ص350.</ref> و مهر مخصوص خلیفه را نیز در اختیار داشت.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص181.</ref> حجابت در عصر علی(ع) در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در دوره کوتاه خلافت حسن بن علی(ع) نیز حجابت را بر عهده سالم یا قنبر دانستهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص261.</ref> و برخی نیز وجود چنین منصبی را در آن زمان انکار نمودهاند.<ref>صبح الأعشی، ج3، ص296.</ref> برخی از اشراف یا بزرگان قوم نیز از برای خود حاجبانی داشتند که به عنوان نمونه ابن سعد (-۲۳۰ق) ذکوان را به عنوان حاجب عایشه معرفی نموده است.<ref>الطبقات، ج8، ص60؛ البدایة و النهایه، ج8، ص93.</ref> با آغاز حکومت امویان و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه و نفوذ تشریفات درباری و تحول در سازمانهای اداری و شیوه کشورداری، منصب حجابت گسترش فراوان یافته و از آداب و وظایف بسیار و تشکیلات عظیمی برخوردار میشود<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> و اطلاق عنوان «حجابت» برای پردهداری پادشاهان نیز برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (-۸۶ق) صورت میگیرد.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> در دوره عباسیان روحیه اشرافیت و کنارهگیری از رعیت به تدریج موجب پیدایش اخلاق ویژه پادشاهی میگردد و حاجب از یک دربان به واسطهای میان دولت و ملت ارتقا مییابد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360.</ref> و پیدایش لقب حاجب الحجاب در عصر موفق عباسی (-۲۷۸ق)<ref>نک: شذراتالذهب، ج4، ص190؛ الاعلام، ج3، ص341.</ref> حکایت از تشکیلات عظیم حجابت در این زمان دارد تا جایی که برای مقتدر عباسی (-۳۲۰ق) هفتصد حاجب ذکر نمودهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص100؛ صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> | ||