←زمان ابن زبیر
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
====زمان ابن زبیر==== | ====زمان ابن زبیر==== | ||
در ذیحجه سال ۷۳ق. حَجاج از سوی عبدالملک بن مروان شهر مکه را که در اختیار عبدالله بن زبیر بود، در محاصره گرفت. ابن زبیر مانع ورود حجگزاران برای طواف میشد. حجاج با منجنیق به کعبه حمله کرد؛ به گونهای که برای حاجیان امکان طواف و سعی باقی نماند. با میانجیگری عبدالله بن عمر، حجاج این کار را متوقف کرد. در برابر، ابن زبیر نیز امکان طواف و سعی را فراهم نمود. چون موسم حج پایان یافت، حجاج سنگباران کعبه را از سر گرفت.<ref>الکامل، ج۴، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> | در [[ذیحجه]] سال ۷۳ق. حَجاج از سوی عبدالملک بن مروان شهر مکه را که در اختیار عبدالله بن زبیر بود، در محاصره گرفت. ابن زبیر مانع ورود حجگزاران برای طواف میشد. حجاج با منجنیق به [[کعبه]] حمله کرد؛ به گونهای که برای حاجیان امکان طواف و سعی باقی نماند. با میانجیگری عبدالله بن عمر، حجاج این کار را متوقف کرد. در برابر، ابن زبیر نیز امکان طواف و سعی را فراهم نمود. چون موسم [[حج]] پایان یافت، حجاج سنگباران کعبه را از سر گرفت.<ref>الکامل، ج۴، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> | ||
نحوه بیعت تحقیرآمیز ابن عمر با حجاج در منابع تاریخی آمده است. پس از تصرف مکه به دست | نحوه بیعت تحقیرآمیز ابن عمر با حجاج در منابع تاریخی آمده است. پس از تصرف مکه به دست [[حجاج بن یوسف|حجاج]]، ابن عمر شبانه برای بیعت نزد او رفت. حجاج از او پرسید: چرا اینگونه شتاب کردی؟ وی این روایت را از [[رسول خدا(ص)]] خواند: هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. حجاج گفت که دستش مشغول است و پایش را دراز کرد تا او با آن بیعت کند. وی نیز با پای حجاج بیعت نمود. حجاج با احمق خواندن او گفت: ابن عمر شبانه در پی بیعت است؛ اما بیعت با علی(ع) را ترک کرد.<ref>الایضاح، ص۷۱-۷۵؛ المسترشد، ص۱۷۷؛ الکنی و الالقاب، ج۱، ص۳۶۳.</ref> | ||
====در زمان حجاج==== | ====در زمان حجاج==== |