جعفر بن ابی طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''جعفر بن ابی‌طالب'''، پسر عموی [[حضرت محمد(ص)]]، سرپرست مهاجران به حبشه و از فرماندهان شهید در [[سریه مؤته]] است.  
'''جعفر بن ابی‌طالب'''، پسر عموی [[حضرت محمد(ص)]]، سرپرست مهاجران به حبشه و از فرماندهان شهید در [[سریه مؤته]] است.  


== تولد و کودکی ==
==تولد و کودکی==
ابوعبدالله<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> جعفر بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم، و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم* از دو طرف هاشمی‌تبار است.<ref>المحبر، ص457.</ref> وی در مکه متولد شد.<ref>الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> با توجه به این که قول مشهور سن جعفر را ده سال بزرگ‌تر از امام علی(ع) دانسته‌اند<ref>الطبقات، ج1، ص97؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> زمان تولد وی بیست سال پس از عام الفیل (حدود سال ۵۹۰م) بوده است. جعفر به دلیل شرایط سخت اقتصادی و عیال‌واری پدرش ابوطالب، بخشی از نوجوانی خویش را تا زمان اسلام آوردن، به پیشنهاد رسول خدا تحت کفالت عمویش عباس<ref>السیرة النبویه، ج1، ص246؛ تاریخ الطبری، ج2، ص313.</ref> و به نقلی حمزه به سر برد.<ref>الاستغاثه، ج2، ص30؛ مناقب، ج2، ص27؛ بحار الانوار، ج38، ص254، 295.</ref>
جعفر، با کنیه ابوعبدالله<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> و متولد [[مکه]]،<ref>الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> فرزند [[ابوطالب]] و [[فاطمه بنت اسد]] است. جد اعلای پدری او و پدربزرگ مادری او «هاشم» است؛ از این رو، از دو طرف [[بنی‌هاشم|هاشمی‌تبار]] است.<ref>المحبر، ص457.</ref> بر پایه قول مشهور، سن جعفر ده سال بزرگ‌تر از برادرش [[امام علی(ع)]] است؛<ref>الطبقات، ج1، ص97؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> از این رو، زمان تولد او بیست سال پس از عام الفیل، حدود سال ۵۹۰م. بوده است.  


== اسلام آوردن ==
جعفر به دلیل شرایط سخت اقتصادی و عیال‌واری پدرش، به پیشنهاد [[حضرت محمد(ص)]] بخشی از نوجوانی خود را تا زمان [[اسلام]] آوردن، تحت کفالت عمویش عباس<ref>السیرة النبویه، ج1، ص246؛ تاریخ الطبری، ج2، ص313.</ref> و به نقلی، تحت کفالت عمویش حمزه به سر برد.<ref>الاستغاثه، ج2، ص30؛ مناقب، ج2، ص27؛ بحار الانوار، ج38، ص254، 295.</ref>
جعفر هنگام بعثت پیامبر(ص) حدود بیست سال داشت و از نخستین گروندگان به اسلام بود. برخی وی را سومین مرد مسلمان دانسته‌اند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ تهذیب الکمال، ج5، ص52.</ref> که پس از برادرش علی(ع) و زید بن حارثه* (فرزند خوانده پیامبر(ص)) در همان سال نخست بعثت به پیامبر ایمان آورد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص32؛ مناقب، ج2، ص27؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> به نقل ابوالفرج، اسلام آوردن جعفر در سال نخست بعثت مورد اتفاق بوده<ref>مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و بر اساس خبری او اندکی پس از برادرش علی(ع) مسلمان شد.<ref>اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> مطابق گزارشی، جعفر به همراه علی(ع) و با اقتدای به پیامبر(ص) نخستین نماز جماعت در اسلام را اقامه کرده و در این اقدام، پدرش ابوطالب مشوق وی بود.<ref>تاریخ دمشق، ج 54، ص165؛ مناقب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref>به موجب اخبار دیگری جعفر در آغاز دعوت علنی و در یوم الانذار<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص28.</ref> مسلمان شد و بیست و ششمین<ref>الاصابه، ج1، ص592.</ref>یا سی‌امین<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص139.</ref> یا سی و دومین<ref>اسد الغابه، ج1، ص341؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ الاصابه، ج1، ص592.</ref> مسلمان بود.


== هجرت به حبشه ==
==اسلام آوردن==
جعفر در هجرت دوم<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه (سال چهارم یا پنجم بعثت) سرپرستی مسلمانان مهاجر را که تعدادشان از ۷۰ تا ۱۰۰ نفر دانسته شده بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها پیامبر(ص) طی نامه‌ای که با عمرو بن امیه ضَمری برای نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص652.</ref> جعفر را می‌توان نخستین مدافع و مبلغ اسلام در خارج از جزیرة العرب دانست. در این هجرت همسر او اسماء بنت عمیس خثعمی نیز حضور داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25.</ref> برخی مفسران نزول آیة ۱۰ زمر/۳۹ را در شأن جعفر و مهاجران حبشه دانسته‌اند. مطابق این آیه، آنان که در راه خدا، خانه و دیار خود را ترک کرده و در زمان سختی صبر پیشه کردند، از پاداش الهی بهره‌مند می‌شوند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص74؛ تفسیر قرطبی، ج15، ص240؛ مبهمات القرآن، ج2، ص438.</ref>
جعفر هنگام [[بعثت]] [[حضرت محمد(ص)]] حدود بیست سال داشت و از نخستین کسانی بود که [[اسلام]] آورد. برخی وی را سومین مرد مسلمان دانسته‌اند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ تهذیب الکمال، ج5، ص52.</ref> که پس از [[امام علی(ع)]] و [[زید بن حارثه]] در سال نخست بعثت ایمان آورد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص32؛ مناقب، ج2، ص27؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> به نقل ابوالفرج، اسلام آوردن جعفر در سال نخست بعثت مورد اتفاق بوده<ref>مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و بر پایه خبری او اندکی پس از برادرش امام علی(ع) مسلمان شد.<ref>اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> بر پایه گزارشی، جعفر به همراه علی(ع) و با اقتدای به حضرت محمد(ص) نخستین نماز جماعت در اسلام را اقامه کرده و در این اقدام، پدرش ابوطالب مشوق وی بود.<ref>تاریخ دمشق، ج 54، ص165؛ مناقب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> بر پایه اخبار دیگری، جعفر در آغاز دعوت علنی و در یوم الانذار<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص28.</ref> مسلمان شد و بیست و ششمین<ref>الاصابه، ج1، ص592.</ref>یا سی‌امین<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص139.</ref> یا سی و دومین<ref>اسد الغابه، ج1، ص341؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ الاصابه، ج1، ص592.</ref> مسلمان بود.
 
==هجرت به حبشه==
جعفر در هجرت دومِ<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه<ref group="یادداشت">سال چهارم یا پنجم [[بعثت]].</ref> سرپرستی مسلمانان مهاجر را بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها پیامبر(ص) طی نامه‌ای که با عمرو بن امیه ضَمری برای نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص652.</ref> جعفر را می‌توان نخستین مدافع و مبلغ اسلام در خارج از جزیرة العرب دانست. در این هجرت همسر او [[اسماء بنت عمیس]] خثعمی نیز حضور داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25.</ref> برخی مفسران نزول آیة ۱۰ زمر/۳۹<ref group="آیه">وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ</ref> را در شأن جعفر و مهاجران حبشه دانسته‌اند. بر پایه این آیه، آنان که در راه خدا، خانه و دیار خود را ترک کرده و در زمان سختی صبر پیشه کردند، از پاداش الهی بهره‌مند می‌شوند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص74؛ تفسیر قرطبی، ج15، ص240؛ مبهمات القرآن، ج2، ص438.</ref>


زمانی که نمایندگان قریش خواستند با دادن هدایایی به پادشاه حبشه (نجاشی) نظر وی را برای بازگرداندن مسلمانان به مکه جلب کنند، جعفر با تبیین منطقی عقاید اسلام و مسلمانان و بیان دیدگاه اسلام درباره حضرت مسیح، موجب متقاعد شدن نجاشی و اطرافیانش شد. بدین ترتیب نمایندگان قریش در اقدام خود ناکام ماندند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص335-336.</ref> به نقل ابن‌عباس، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از قرآن را برای او تلاوت کنند، جعفر<ref>الطبقات، ج4، ص93؛ تفسیر قمی، ج1، ص176-177.</ref> آیاتی از سوره مریم دربارة عیسی(ع) و مادرش را تلاوت کرد که اشک از چشمان نجاشی، کشیشان و راهبانی که در آن‌جا جمع بودند سرازیر شد. آیات ۸۲–۸۶ مائده/۵ این جریان را چنین به پیامبر(ص) خبر می‌دهد که مسیحیان تحت تأثیر عالمان فروتن و خداترسشان در مقایسه با یهود و مشرکان، نزدیک‌ترین کیش به مسلمانانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، ص29؛ اسباب النزول، واحدی 205-206؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص255.</ref> طبق نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب ابراهیم خطاب کرد و با بی‌اعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن کریم در آیة ۶۸ آل عمران/۳ این جریان را برای رسول خدا حکایت کرد و بر ایمان و درستی عقیده جعفر و دیگر مهاجران گواهی داد.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref>
زمانی که نمایندگان قریش خواستند با دادن هدایایی به پادشاه حبشه (نجاشی) نظر وی را برای بازگرداندن مسلمانان به مکه جلب کنند، جعفر با تبیین منطقی عقاید اسلام و مسلمانان و بیان دیدگاه اسلام درباره حضرت مسیح، موجب متقاعد شدن نجاشی و اطرافیانش شد. بدین ترتیب نمایندگان قریش در اقدام خود ناکام ماندند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص335-336.</ref> به نقل ابن‌عباس، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از قرآن را برای او تلاوت کنند، جعفر<ref>الطبقات، ج4، ص93؛ تفسیر قمی، ج1، ص176-177.</ref> آیاتی از سوره مریم دربارة عیسی(ع) و مادرش را تلاوت کرد که اشک از چشمان نجاشی، کشیشان و راهبانی که در آن‌جا جمع بودند سرازیر شد. آیات ۸۲–۸۶ مائده/۵ این جریان را چنین به پیامبر(ص) خبر می‌دهد که مسیحیان تحت تأثیر عالمان فروتن و خداترسشان در مقایسه با یهود و مشرکان، نزدیک‌ترین کیش به مسلمانانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، ص29؛ اسباب النزول، واحدی 205-206؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص255.</ref> طبق نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب ابراهیم خطاب کرد و با بی‌اعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن کریم در آیة ۶۸ آل عمران/۳ این جریان را برای رسول خدا حکایت کرد و بر ایمان و درستی عقیده جعفر و دیگر مهاجران گواهی داد.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۶:
از اقدامات دیگر جعفر در حبشه اطلاع چندانی در دست نیست. مطابق اخباری با فعالیت او تعدادی از حبشیان به اسلام گرویده و بعدها به همراه او به مدینه آمدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص225؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> برخی مفسران آیه ۸۲ مائده/۵: «لتجدن اشد الناس عداوة…» را درباره مؤمنانی دانسته‌اند که با جعفر مسلمان شدند و همراه او به مدینه هجرت کردند.<ref>التبیان، ج3، ص613.</ref> به نقل برخی مفسران آیة ۱۲۱ بقره/۲ درباره چهل نفر از اهل کتاب است که در حبشه به جعفر پیوستند و همراه وی در سال هفتم هجری به مدینه آمدند.<ref>مجمع البیان، ج 1، ص374؛ اسباب النزول، ص43.</ref> برخی مفسران آیات ۵۲–۵۵ قصص/۲۸ را در شرح حال اینان دانسته‌اندکه به دست جعفر بن ابیطالب ایمان آورده بودند.<ref>التبیان، ج8، ص162-163؛ مجمع البیان، ج 9، ص367، تفسیر قرطبی، ج 13، ص296.</ref> آیة ۴۱ نحل/۱۶ نیز دربارة جعفر، امام علی(ع) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه خدا و هجرت در دنیا و آخرت دارای پاداشند.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص431.</ref>
از اقدامات دیگر جعفر در حبشه اطلاع چندانی در دست نیست. مطابق اخباری با فعالیت او تعدادی از حبشیان به اسلام گرویده و بعدها به همراه او به مدینه آمدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص225؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> برخی مفسران آیه ۸۲ مائده/۵: «لتجدن اشد الناس عداوة…» را درباره مؤمنانی دانسته‌اند که با جعفر مسلمان شدند و همراه او به مدینه هجرت کردند.<ref>التبیان، ج3، ص613.</ref> به نقل برخی مفسران آیة ۱۲۱ بقره/۲ درباره چهل نفر از اهل کتاب است که در حبشه به جعفر پیوستند و همراه وی در سال هفتم هجری به مدینه آمدند.<ref>مجمع البیان، ج 1، ص374؛ اسباب النزول، ص43.</ref> برخی مفسران آیات ۵۲–۵۵ قصص/۲۸ را در شرح حال اینان دانسته‌اندکه به دست جعفر بن ابیطالب ایمان آورده بودند.<ref>التبیان، ج8، ص162-163؛ مجمع البیان، ج 9، ص367، تفسیر قرطبی، ج 13، ص296.</ref> آیة ۴۱ نحل/۱۶ نیز دربارة جعفر، امام علی(ع) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه خدا و هجرت در دنیا و آخرت دارای پاداشند.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص431.</ref>


== بازگشت به مدینه ==
==بازگشت به مدینه==
جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به مدینه بازگشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ تاریخ الطبری، ج11، ص459.</ref> منابع به دلیل تأخیر در بازگشت جعفر و همراهان وی به رغم نیاز به وجود آنان در سال‌های اولیه هجرت، اشاره ای نکرده‌اند. با رسیدن جعفر، پیامبر پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود نمی‌دانم به کدامیک از این دو:آمدن جعفر یا پیروزی در خیبر مسرور شوم.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص359؛ الطبقات، ج4، ص25 - 26؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> نیز آن حضرت نماز جعفر طیار را به وی تعلیم داد.<ref>الکافی، ج3، ص465؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص552.</ref>پیامبر ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،<ref>الطبقات، ج4، ص.26</ref> خانه‌ای نزدیک مسجد نبوی در اختیارش قرار داد و او را همانند دیگر مهاجران به حبشه «صاحب الهجرتین» نامید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> وی در همین سال در عمرةالقضا، از سوی پیامبر مأموریت یافت تا میمونه دختر حارث* بن حزن را برای آن حضرت خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref>
جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به مدینه بازگشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ تاریخ الطبری، ج11، ص459.</ref> منابع به دلیل تأخیر در بازگشت جعفر و همراهان وی به رغم نیاز به وجود آنان در سال‌های اولیه هجرت، اشاره ای نکرده‌اند. با رسیدن جعفر، پیامبر پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود نمی‌دانم به کدامیک از این دو:آمدن جعفر یا پیروزی در خیبر مسرور شوم.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص359؛ الطبقات، ج4، ص25 - 26؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> نیز آن حضرت نماز جعفر طیار را به وی تعلیم داد.<ref>الکافی، ج3، ص465؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص552.</ref>پیامبر ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،<ref>الطبقات، ج4، ص.26</ref> خانه‌ای نزدیک مسجد نبوی در اختیارش قرار داد و او را همانند دیگر مهاجران به حبشه «صاحب الهجرتین» نامید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> وی در همین سال در عمرةالقضا، از سوی پیامبر مأموریت یافت تا میمونه دختر حارث* بن حزن را برای آن حضرت خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref>


== در سریه مؤته ==
==در سریه مؤته==
جعفر در سال هشتم هجرت، از سوی پیامبر(ص) به عنوان یکی از فرماندهان لشکر سه هزار نفری مسلمانان (و یا نخستین فرمانده<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص65؛ مقاتل الطالبیین، ص29.</ref>) در سریه ای که به مؤته*و بعدها به سپاه امرا شهرت یافت، انتخاب شد تا به انتقام خون حارث بن عمیر ازدی سفیر رسول خدا، با سپاه روم بجنگد. وی پس از شهادت زید بن حارثه،<ref>السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادت‌هایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> به فرموده پیامبر، خداوند به جای دو دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کردکه با آنها در بهشت هرجا که خواهد پرواز کند.<ref>الطبقات، ج4، ص28 - 29؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر(ص) است.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج19، ص368.</ref> درباره این لقب وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج54، ص165.</ref> وی را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از اسلام، مرکب خویش را پی کرد و سپس به نبرد با دشمن پرداخت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ الطبقات، ج4، ص28؛ تاریخ الطبری، ج3، ص39؛ ج11، ص494.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب و سن او را هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته‌اند<ref>الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref>
جعفر در سال هشتم هجرت، از سوی پیامبر(ص) به عنوان یکی از فرماندهان لشکر سه هزار نفری مسلمانان (و یا نخستین فرمانده<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص65؛ مقاتل الطالبیین، ص29.</ref>) در سریه ای که به مؤته*و بعدها به سپاه امرا شهرت یافت، انتخاب شد تا به انتقام خون حارث بن عمیر ازدی سفیر رسول خدا، با سپاه روم بجنگد. وی پس از شهادت زید بن حارثه،<ref>السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادت‌هایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> به فرموده پیامبر، خداوند به جای دو دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کردکه با آنها در بهشت هرجا که خواهد پرواز کند.<ref>الطبقات، ج4، ص28 - 29؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر(ص) است.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج19، ص368.</ref> درباره این لقب وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج54، ص165.</ref> وی را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از اسلام، مرکب خویش را پی کرد و سپس به نبرد با دشمن پرداخت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ الطبقات، ج4، ص28؛ تاریخ الطبری، ج3، ص39؛ ج11، ص494.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب و سن او را هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته‌اند<ref>الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref>


با اطلاع رسول خدا از شهادت جعفر، آن حضرت گریست و ضمن اعلام خبر شهادت وی و دیگر شهدا به دل‌جویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخته و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108.</ref> همچنین رسول خدا مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرده<ref>السیرة النبویه، ج2، ص380 - 381؛ الطبقات، ج4، ص29-30؛ انساب الاشراف، ج1، ص488.</ref> و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغ‌دیده جعفر را تهیه کنند که به مدت سه روز تهیه شد و این اقدام در میان بنی هاشم مرسوم گردید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> مطابق نقلی پیامبر سر فرزندان جعفر را تراشید<ref>الاستیعاب، ج3، ص1367.</ref> فاطمه (س) بر شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref>حسان بن ثابت و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref> بنا به روایتی منظور از شهدا در آیة ۶۹ نساء/۴ جعفر و حمزه‌اند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان از نعمت الهی برخوردارند.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص113؛ التبیان، ج5، ص318؛ شواهد التنزیل، ج1، ص196.</ref>
با اطلاع رسول خدا از شهادت جعفر، آن حضرت گریست و ضمن اعلام خبر شهادت وی و دیگر شهدا به دل‌جویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخته و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108.</ref> همچنین رسول خدا مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرده<ref>السیرة النبویه، ج2، ص380 - 381؛ الطبقات، ج4، ص29-30؛ انساب الاشراف، ج1، ص488.</ref> و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغ‌دیده جعفر را تهیه کنند که به مدت سه روز تهیه شد و این اقدام در میان بنی هاشم مرسوم گردید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> مطابق نقلی پیامبر سر فرزندان جعفر را تراشید<ref>الاستیعاب، ج3، ص1367.</ref> فاطمه (س) بر شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref>حسان بن ثابت و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref> بنا به روایتی منظور از شهدا در آیة ۶۹ نساء/۴ جعفر و حمزه‌اند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان از نعمت الهی برخوردارند.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص113؛ التبیان، ج5، ص318؛ شواهد التنزیل، ج1، ص196.</ref>


== فضایل و مناقب ==
==فضایل و مناقب==
او پس از مسلمان شدن به دلیل گشاده‌دستی و دستگیری از مستمندان، لقب ابوالمساکین (پدر بینوایان) یافت.<ref>مقاتل الطالبیین، ص26؛ اسد الغابه، ج1، ص342؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص217.</ref> برخی لقب یاد شده را از سوی پیامبر دانسته‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> پیامبر(ص) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود می‌دانست<ref>الطبقات، ج4، ص26 - 27؛ انساب الاشراف، ج2، ص204؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص117.</ref> و در کنار حمزه و علی(ع) بهترین مردم معرفی می‌کرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> آن حضرت همچنین آفرینش مردمان را از درختان مختلف ولی طینت خود و جعفر را یکی دانست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34 - 35؛ تاریخ دمشق، ج19، ص362؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص214.</ref> در سخن دیگری از پیامبر(ص)، جعفر در کنار حمزه و علی بهترین مردم شمرده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> و به موجب نقلی، در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم جنگ بدر را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref> نیز به رغم عدم حضور جعفر و دیگر مهاجران به حبشه در غزوه خیبر، سهمی از غنایم آن را بدانان اختصاص داد.<ref>الطبقات، ج4، ص26، 30؛ فتوح البلدان، ص38.</ref>در منابع اهل سنت، صفات و ویژگی‌های دیگری چون خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی از جعفر یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref>
او پس از مسلمان شدن به دلیل گشاده‌دستی و دستگیری از مستمندان، لقب ابوالمساکین (پدر بینوایان) یافت.<ref>مقاتل الطالبیین، ص26؛ اسد الغابه، ج1، ص342؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص217.</ref> برخی لقب یاد شده را از سوی پیامبر دانسته‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> پیامبر(ص) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود می‌دانست<ref>الطبقات، ج4، ص26 - 27؛ انساب الاشراف، ج2، ص204؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص117.</ref> و در کنار حمزه و علی(ع) بهترین مردم معرفی می‌کرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> آن حضرت همچنین آفرینش مردمان را از درختان مختلف ولی طینت خود و جعفر را یکی دانست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34 - 35؛ تاریخ دمشق، ج19، ص362؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص214.</ref> در سخن دیگری از پیامبر(ص)، جعفر در کنار حمزه و علی بهترین مردم شمرده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> و به موجب نقلی، در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم جنگ بدر را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref> نیز به رغم عدم حضور جعفر و دیگر مهاجران به حبشه در غزوه خیبر، سهمی از غنایم آن را بدانان اختصاص داد.<ref>الطبقات، ج4، ص26، 30؛ فتوح البلدان، ص38.</ref>در منابع اهل سنت، صفات و ویژگی‌های دیگری چون خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی از جعفر یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref>


خط ۳۱: خط ۳۳:
به نقل امام باقر(ع)، آیه ۴۰ حج/۲۲ درباره جعفر، علی و حمزه نازل شده<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ الکافی، ج8، ص338؛ شواهد التنزیل، ج1، ص521.</ref> که تنها به جرم استواری در ایمان به پروردگار از خانه و کاشانة خویش رانده شده‌اند. او راوی حدیث نبوی بود و از وی فرزندش عبدالله، ابوموسی اشعری و عمرو عاص روایت نقل کرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342-343؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص240.</ref>
به نقل امام باقر(ع)، آیه ۴۰ حج/۲۲ درباره جعفر، علی و حمزه نازل شده<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ الکافی، ج8، ص338؛ شواهد التنزیل، ج1، ص521.</ref> که تنها به جرم استواری در ایمان به پروردگار از خانه و کاشانة خویش رانده شده‌اند. او راوی حدیث نبوی بود و از وی فرزندش عبدالله، ابوموسی اشعری و عمرو عاص روایت نقل کرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342-343؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص240.</ref>


== فرزندان و نوادگان ==
==فرزندان و نوادگان==
جعفر در حبشه از اسماء بنت عمیس صاحب سه پسر به نام‌های عبدالله، محمد و عون شد.<ref>الطبقات، ج8، ص219؛ انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج27، ص250.</ref> به موجب گزارشی محمد و عون در واقعه کربلا یا در صفین به شهادت رسیدند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> اما مطابق سخن برخی محققان محمد با امیرمؤمنان به کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشته محمد بن عبدالله بن جعفر است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج16، ص166.</ref> گفته شده قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج15، ص50.</ref>نسل جعفر از عبدالله*تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه و در میان مسلمانان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد در جریان فتوحات در ایران در شوشتر به شهادت رسیدند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1247.</ref> از نسل جعفر کسانی از اصحاب و راویان ائمه (علیهم‌السلام) بودند. داود بن قاسم بن اسحاق، اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع)، جعفر بن ابراهیم بن محمد، صالح بن منصور بن عبدالله و ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جمله‌اند.<ref>رجال النجاشی، ص110، 156، 175، 216، 225، 271و 352.</ref>
جعفر در حبشه از اسماء بنت عمیس صاحب سه پسر به نام‌های عبدالله، محمد و عون شد.<ref>الطبقات، ج8، ص219؛ انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج27، ص250.</ref> به موجب گزارشی محمد و عون در واقعه کربلا یا در صفین به شهادت رسیدند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> اما مطابق سخن برخی محققان محمد با امیرمؤمنان به کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشته محمد بن عبدالله بن جعفر است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج16، ص166.</ref> گفته شده قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج15، ص50.</ref>نسل جعفر از عبدالله*تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه و در میان مسلمانان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد در جریان فتوحات در ایران در شوشتر به شهادت رسیدند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1247.</ref> از نسل جعفر کسانی از اصحاب و راویان ائمه (علیهم‌السلام) بودند. داود بن قاسم بن اسحاق، اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع)، جعفر بن ابراهیم بن محمد، صالح بن منصور بن عبدالله و ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جمله‌اند.<ref>رجال النجاشی، ص110، 156، 175، 216، 225، 271و 352.</ref>


برخی از نسل جعفر به امارت حرمین رسیدند. از آن جمله است: اسحاق بن محمد بن یوسف جعفری در سال ۲۷۱ق، موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در مدینه امارت داشتند.<ref>نک: تاریخ امراء المدینه، ص197- 198، 215 - 216.</ref> محمد بن حسن بن معاویه بن عبدالله نیز از سوی نفس زکیه* در سال ۱۴۵ والی مکه شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص186-187.</ref> نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها بر سر اداره آنها منازعه داشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص148.</ref> برخی از آنان در حضرموت ساکن شدند و با تیره‌هایی چون آل کده نزاع‌هایی داشتند.<ref>ادام القوت، ص559، 602- 605.</ref> در اُثیل میان بدر و صفراء؛ فرزندان جعفر چشمه‌ای داشتند.<ref>الاماکن، ص8؛ وفاء الوفاء، ج4، ص8.</ref>
برخی از نسل جعفر به امارت حرمین رسیدند. از آن جمله است: اسحاق بن محمد بن یوسف جعفری در سال ۲۷۱ق، موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در مدینه امارت داشتند.<ref>نک: تاریخ امراء المدینه، ص197- 198، 215 - 216.</ref> محمد بن حسن بن معاویه بن عبدالله نیز از سوی نفس زکیه* در سال ۱۴۵ والی مکه شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص186-187.</ref> نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها بر سر اداره آنها منازعه داشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص148.</ref> برخی از آنان در حضرموت ساکن شدند و با تیره‌هایی چون آل کده نزاع‌هایی داشتند.<ref>ادام القوت، ص559، 602- 605.</ref> در اُثیل میان بدر و صفراء؛ فرزندان جعفر چشمه‌ای داشتند.<ref>الاماکن، ص8؛ وفاء الوفاء، ج4، ص8.</ref>


== اماکن منسوب به او ==
==اماکن منسوب به او==
جعفر طیار در مکه خانه‌ای داشت که ابن جبیر در سده ششم به وجود آن که در نزدیکی اقامتگاهش بوده، اشاره کرده اما مکان دقیق آن را مشخص نکرده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص83.</ref> همچنین فاسی با اشاره به مکانی در مکه که به محل تولد امام جعفر صادق(ع) شناخته می‌شده، گفته است که این مکان به محل تولد جعفر طیار نیز شناخته می‌شود.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> جعفر در مدینه نیز خانه‌ای داشت که رسول خدا(ص) طرح آن را ریخته بود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> گویا این خانه در شرق خانه عباس بن عبدالمطلب و مشرف به ضلع جنوبی مسجد النبی قرار داشت.<ref>بیوت الصحابه، ص77.</ref> عمر بن خطّاب برای توسعه مسجد نبوی، نیمی از مساحت آن را به صد هزار (درهم) خریداری و به مسجد افزود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> این اقدام به عثمان بن عفّان نیز نسبت داده شده است، لذا سمهودی احتمال داده است که هر یک از این دو خلیفه، نیمی از آن خانه را خریداری کرده و در توسعه خود به مسجد افزوده‌اند.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref>
جعفر طیار در مکه خانه‌ای داشت که ابن جبیر در سده ششم به وجود آن که در نزدیکی اقامتگاهش بوده، اشاره کرده اما مکان دقیق آن را مشخص نکرده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص83.</ref> همچنین فاسی با اشاره به مکانی در مکه که به محل تولد امام جعفر صادق(ع) شناخته می‌شده، گفته است که این مکان به محل تولد جعفر طیار نیز شناخته می‌شود.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> جعفر در مدینه نیز خانه‌ای داشت که رسول خدا(ص) طرح آن را ریخته بود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> گویا این خانه در شرق خانه عباس بن عبدالمطلب و مشرف به ضلع جنوبی مسجد النبی قرار داشت.<ref>بیوت الصحابه، ص77.</ref> عمر بن خطّاب برای توسعه مسجد نبوی، نیمی از مساحت آن را به صد هزار (درهم) خریداری و به مسجد افزود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> این اقدام به عثمان بن عفّان نیز نسبت داده شده است، لذا سمهودی احتمال داده است که هر یک از این دو خلیفه، نیمی از آن خانه را خریداری کرده و در توسعه خود به مسجد افزوده‌اند.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref>


۱۵٬۶۱۴

ویرایش