جعفر بن ابی طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰
خط ۱۰: خط ۱۰:


==هجرت به حبشه==
==هجرت به حبشه==
=== سرپرستی مهاجران ===
جعفر در هجرت دومِ<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه<ref group="یادداشت">سال چهارم یا پنجم [[بعثت]].</ref> سرپرستی مسلمانان مهاجر را بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها پیامبر(ص) طی نامه‌ای که با عمرو بن امیه ضَمری برای نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص652.</ref> جعفر را می‌توان نخستین مدافع و مبلغ اسلام در خارج از [[جزیرة العرب]] دانست. در این هجرت همسر او [[اسماء بنت عمیس]] خثعمی نیز حضور داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25.</ref> برخی مفسران، نزول آیه دهم سوره زمر را<ref group="یادداشت">{{آیه|وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ
جعفر در هجرت دومِ<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه<ref group="یادداشت">سال چهارم یا پنجم [[بعثت]].</ref> سرپرستی مسلمانان مهاجر را بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها پیامبر(ص) طی نامه‌ای که با عمرو بن امیه ضَمری برای نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص652.</ref> جعفر را می‌توان نخستین مدافع و مبلغ اسلام در خارج از [[جزیرة العرب]] دانست. در این هجرت همسر او [[اسماء بنت عمیس]] خثعمی نیز حضور داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25.</ref> برخی مفسران، نزول آیه دهم سوره زمر را<ref group="یادداشت">{{آیه|وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ
}}
}}
خط ۱۵: خط ۱۷:
و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزمينى كه دچار مضيقه دينى هستيد به سرزمينى ديگر مهاجرت كنيد] فقط شكيبايان پاداششان را كامل و بدون حساب دريافت خواهند كرد.</ref> در شأن جعفر و مهاجران حبشه دانسته‌اند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص74؛ تفسیر قرطبی، ج15، ص240؛ مبهمات القرآن، ج2، ص438.</ref>
و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزمينى كه دچار مضيقه دينى هستيد به سرزمينى ديگر مهاجرت كنيد] فقط شكيبايان پاداششان را كامل و بدون حساب دريافت خواهند كرد.</ref> در شأن جعفر و مهاجران حبشه دانسته‌اند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص74؛ تفسیر قرطبی، ج15، ص240؛ مبهمات القرآن، ج2، ص438.</ref>


زمانی که نمایندگان قریش خواستند با دادن هدایایی به پادشاه حبشه (نجاشی) نظر وی را برای بازگرداندن مسلمانان به مکه جلب کنند، جعفر با تبیین منطقی عقاید اسلام و مسلمانان و بیان دیدگاه اسلام درباره حضرت مسیح، موجب متقاعد شدن نجاشی و اطرافیانش شد. بدین ترتیب نمایندگان قریش در اقدام خود ناکام ماندند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص335-336.</ref> به نقل ابن‌عباس، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از قرآن را برای او تلاوت کنند، جعفر<ref>الطبقات، ج4، ص93؛ تفسیر قمی، ج1، ص176-177.</ref> آیاتی از سوره مریم درباره عیسی(ع) و مادرش را تلاوت کرد که اشک از چشمان نجاشی، کشیشان و راهبانی که در آن‌جا جمع بودند سرازیر شد. آیات ۸۲–۸۶ مائده/۵ این جریان را چنین به پیامبر(ص) خبر می‌دهد که مسیحیان تحت تأثیر عالمان فروتن و خداترسشان در مقایسه با یهود و مشرکان، نزدیک‌ترین کیش به مسلمانانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، ص29؛ اسباب النزول، واحدی 205-206؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص255.</ref> طبق نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب ابراهیم خطاب کرد و با بی‌اعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن کریم در آیة ۶۸ آل عمران/۳ این جریان را برای رسول خدا حکایت کرد و بر ایمان و درستی عقیده جعفر و دیگر مهاجران گواهی داد.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref>
=== تبیین اسلام برای نجاشی ===
نمایندگان قریش، با دادن هدایایی به نجاشی پادشاه حبشه، از او خواستند مسلمانان را به مکه بازگرداند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص335-336.</ref> به نقل [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]]، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از قرآن را برای او بخوانند، جعفر<ref>الطبقات، ج4، ص93؛ تفسیر قمی، ج1، ص176-177.</ref> آیاتی از سوره مریم درباره [[حضرت عیسی(ع)]] و مادرش را خواند که موجب گریه نجاشی، کشیشان و راهبان شد. قرآن<ref>سوره مائده (۵)، آیات ۸۲–۸۶؛</ref> نیز به این جریان اشاره کرده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، ص29؛ اسباب النزول، واحدی 205-206؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص255.</ref> بر پایه نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب ابراهیم خطاب کرد و با بی‌اعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن<ref group="یادداشت">{{آیه|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ
}}
 
 
مسلماً نزديك ترين مردم به ابراهيم [از جهت پيوند و انتساب معنوى] كسانى اند كه [از روى حقيقت] از او پيروى كردند، و اين پيامبر و كسانى كه [به او] ايمان آورده‌اند [از همه به او نزديك‌ترند] و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.</ref><ref>آل عمران (۳)، آیة ۶۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۵۸.</ref> پس از بیان این جریان، بر ایمان جعفر و دیگر مهاجران گواهی داده است.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref>
 
=== فعالیت‌‌های فرهنگی ===
بر پایه اخباری با فعالیت جعفر، شماری از حبشیان اسلام آوردند و بعدها به همراه او به [[مدینه]] آمدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص225؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> به باور برخی مفسران، قرآن<ref group="یادداشت">{{آیه|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
}}
 
مسلّماً يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيده‌اند، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت؛ و قطعاً كسانى را كه گفتند: «ما نصرانى هستيم»، نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت، زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانى اند كه تكبر نمى‌ورزند.</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه ۸۲؛ ترجمه قرآن (فولادوند)، ص۱۲۱.</ref> به این تازه‌مسلمانان اشاره کرده است.<ref>التبیان، ج3، ص613.</ref> برخی از مفسران، شمار آنها را ۴۰ نفر دانسته و آیه ۱۲۱ سوره بقره را<ref group="یادداشت">{{آیه|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ
}}
 
كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‌ايم، آن را به طورى كه شايسته آن است [با تدبّر و به قصد عمل كردن] مى‌خوانند.</ref> در شأن آنها دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج 1، ص374؛ اسباب النزول، ص43.</ref> برخی نیز آیه‌های ۵۲ تا ۵۵ سوره قصص را در شأن آنها معرفی کرده‌اند.<ref>التبیان، ج8، ص162-163؛ مجمع البیان، ج 9، ص367، تفسیر قرطبی، ج 13، ص296.</ref>
 


از اقدامات دیگر جعفر در حبشه اطلاع چندانی در دست نیست. مطابق اخباری با فعالیت او تعدادی از حبشیان به اسلام گرویده و بعدها به همراه او به مدینه آمدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص225؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> برخی مفسران آیه ۸۲ مائده/۵: «لتجدن اشد الناس عداوة…» را درباره مؤمنانی دانسته‌اند که با جعفر مسلمان شدند و همراه او به مدینه هجرت کردند.<ref>التبیان، ج3، ص613.</ref> به نقل برخی مفسران آیة ۱۲۱ بقره/۲ درباره چهل نفر از اهل کتاب است که در حبشه به جعفر پیوستند و همراه وی در سال هفتم هجری به مدینه آمدند.<ref>مجمع البیان، ج 1، ص374؛ اسباب النزول، ص43.</ref> برخی مفسران آیات ۵۲–۵۵ قصص/۲۸ را در شرح حال اینان دانسته‌اندکه به دست جعفر بن ابیطالب ایمان آورده بودند.<ref>التبیان، ج8، ص162-163؛ مجمع البیان، ج 9، ص367، تفسیر قرطبی، ج 13، ص296.</ref> آیة ۴۱ نحل/۱۶ نیز دربارة جعفر، امام علی(ع) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه خدا و هجرت در دنیا و آخرت دارای پاداشند.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص431.</ref>
آیة ۴۱ نحل/۱۶ نیز دربارة جعفر، امام علی(ع) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه خدا و هجرت در دنیا و آخرت دارای پاداشند.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص431.</ref>


==بازگشت به مدینه==
==بازگشت به مدینه==
جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به مدینه بازگشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ تاریخ الطبری، ج11، ص459.</ref> منابع به دلیل تأخیر در بازگشت جعفر و همراهان وی به رغم نیاز به وجود آنان در سال‌های اولیه هجرت، اشاره ای نکرده‌اند. با رسیدن جعفر، پیامبر پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود نمی‌دانم به کدامیک از این دو:آمدن جعفر یا پیروزی در خیبر مسرور شوم.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص359؛ الطبقات، ج4، ص25 - 26؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> نیز آن حضرت نماز جعفر طیار را به وی تعلیم داد.<ref>الکافی، ج3، ص465؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص552.</ref>پیامبر ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،<ref>الطبقات، ج4، ص.26</ref> خانه‌ای نزدیک مسجد نبوی در اختیارش قرار داد و او را همانند دیگر مهاجران به حبشه «صاحب الهجرتین» نامید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> وی در همین سال در عمرةالقضا، از سوی پیامبر مأموریت یافت تا میمونه دختر حارث* بن حزن را برای آن حضرت خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref>
جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به مدینه بازگشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ تاریخ الطبری، ج11، ص459.</ref> با رسیدن جعفر، [[حضرت محمد(ص)]] پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود نمی‌دانم به کدامیک از این دو «آمدن جعفر» یا «پیروزی در خیبر» مسرور شوم.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص359؛ الطبقات، ج4، ص25 - 26؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> پیامبر(ص) نماز جعفر طیار را به او آموزش داد<ref>الکافی، ج3، ص465؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص552.</ref> و ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،<ref>الطبقات، ج4، ص.26</ref> خانه‌ای نزدیک [[مسجد النبی(ص)|مسجد نبوی(ع)]] در اختیارش قرار داد. او جعفر را همانند دیگر مهاجران به حبشه، «صاحب الهجرتین» نامید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref>  
 
 
جعفر در همین سال در [[عمرة القضا]]، از سوی حضرت محمد(ص) مأمور شد تا [[میمونه بنت حارث|میمونه دختر حارث]] بن حزن را برای وی خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref>
 
==سریه مؤته==
 
=== فرماندهی ===
جعفر در سال هشتم هجرت، از سوی حضرت محمد(ص) به عنوان یکی از فرماندهان لشکر سه هزار نفری مسلمانان<ref name=":0" /> و یا نخستین فرمانده<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص65؛ مقاتل الطالبیین، ص29.</ref> در سریه‌ای که به [[مؤته]] شهرت یافت، انتخاب شد تا به انتقام خون سفیر پیامبر(ص)،<ref group="یادداشت">حارث بن عمیر ازدی.</ref> با سپاه روم بجنگد.<ref name=":0" /> وی را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از اسلام، مرکب خویش را پی کرد و سپس به نبرد با دشمن پرداخت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ الطبقات، ج4، ص28؛ تاریخ الطبری، ج3، ص39؛ ج11، ص494.</ref>
 
=== شهادت ===
جعفر پس از شهادت [[زید بن حارثه]]،<ref name=":0">السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادت‌هایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخم‌های بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> سن او هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته‌ شده<ref name=":1">الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب دانسته‌اند.<ref name=":1" />


==در سریه مؤته==
جعفر در سال هشتم هجرت، از سوی پیامبر(ص) به عنوان یکی از فرماندهان لشکر سه هزار نفری مسلمانان (و یا نخستین فرمانده<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص65؛ مقاتل الطالبیین، ص29.</ref>) در سریه ای که به مؤته*و بعدها به سپاه امرا شهرت یافت، انتخاب شد تا به انتقام خون حارث بن عمیر ازدی سفیر رسول خدا، با سپاه روم بجنگد. وی پس از شهادت زید بن حارثه،<ref>السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادت‌هایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> به فرموده پیامبر، خداوند به جای دو دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کردکه با آنها در بهشت هرجا که خواهد پرواز کند.<ref>الطبقات، ج4، ص28 - 29؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر(ص) است.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج19، ص368.</ref> درباره این لقب وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج54، ص165.</ref> وی را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از اسلام، مرکب خویش را پی کرد و سپس به نبرد با دشمن پرداخت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ الطبقات، ج4، ص28؛ تاریخ الطبری، ج3، ص39؛ ج11، ص494.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب و سن او را هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته‌اند<ref>الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref>


با اطلاع رسول خدا از شهادت جعفر، آن حضرت گریست و ضمن اعلام خبر شهادت وی و دیگر شهدا به دل‌جویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخته و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108.</ref> همچنین رسول خدا مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرده<ref>السیرة النبویه، ج2، ص380 - 381؛ الطبقات، ج4، ص29-30؛ انساب الاشراف، ج1، ص488.</ref> و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغ‌دیده جعفر را تهیه کنند که به مدت سه روز تهیه شد و این اقدام در میان بنی هاشم مرسوم گردید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> مطابق نقلی پیامبر سر فرزندان جعفر را تراشید<ref>الاستیعاب، ج3، ص1367.</ref> فاطمه (س) بر شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref>حسان بن ثابت و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref> بنا به روایتی منظور از شهدا در آیة ۶۹ نساء/۴ جعفر و حمزه‌اند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان از نعمت الهی برخوردارند.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص113؛ التبیان، ج5، ص318؛ شواهد التنزیل، ج1، ص196.</ref>
به فرموده پیامبر، خداوند به جای دو دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کردکه با آنها در بهشت هرجا که خواهد پرواز کند.<ref>الطبقات، ج4، ص28 - 29؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر(ص) است.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج19، ص368.</ref> درباره این لقب وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج54، ص165.</ref>
 
 
 
 
بر پایه روایتی، منظور از شهدا در آیة ۶۹ نساء/۴ جعفر و حمزه‌اند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان از نعمت الهی برخوردارند.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص113؛ التبیان، ج5، ص318؛ شواهد التنزیل، ج1، ص196.</ref>
 
=== گریه پیامبر(ص) ===
حضرت محمد(ص)، با آگاهی از شهادت جعفر، گریست و ضمن اعلام خبر شهادت او و دیگر شهیدان به دل‌جویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخت و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108.</ref> وی مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص380 - 381؛ الطبقات، ج4، ص29-30؛ انساب الاشراف، ج1، ص488.</ref> و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغ‌دیده جعفر را تهیه کنند که به مدت سه روز تهیه شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> بر پایه نقلی، پیامبر(ص) سر فرزندان جعفر را تراشید.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1367.</ref>  
 
[[حضرت فاطمه(س)]]، برای شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref> و [[حسان بن ثابت]] و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref>  


==فضایل و مناقب==
==فضایل و مناقب==
او پس از مسلمان شدن به دلیل گشاده‌دستی و دستگیری از مستمندان، لقب ابوالمساکین (پدر بینوایان) یافت.<ref>مقاتل الطالبیین، ص26؛ اسد الغابه، ج1، ص342؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص217.</ref> برخی لقب یاد شده را از سوی پیامبر دانسته‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> پیامبر(ص) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود می‌دانست<ref>الطبقات، ج4، ص26 - 27؛ انساب الاشراف، ج2، ص204؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص117.</ref> و در کنار حمزه و علی(ع) بهترین مردم معرفی می‌کرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> آن حضرت همچنین آفرینش مردمان را از درختان مختلف ولی طینت خود و جعفر را یکی دانست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34 - 35؛ تاریخ دمشق، ج19، ص362؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص214.</ref> در سخن دیگری از پیامبر(ص)، جعفر در کنار حمزه و علی بهترین مردم شمرده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> و به موجب نقلی، در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم جنگ بدر را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref> نیز به رغم عدم حضور جعفر و دیگر مهاجران به حبشه در غزوه خیبر، سهمی از غنایم آن را بدانان اختصاص داد.<ref>الطبقات، ج4، ص26، 30؛ فتوح البلدان، ص38.</ref>در منابع اهل سنت، صفات و ویژگی‌های دیگری چون خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی از جعفر یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref>


اهل بیت و صحابه پیامبر(ص) نیز جعفر و خانواده وی را بسیار احترام می‌کردند. برخی اهل سنت دایره شمول اهل بیت را -که از نظر شیعه بر معصومان علیهم‌السلام اختصاص دارد- وسعت داده و آل جعفر را نیز داخل در آن دانسته‌اند که صدقه بر آنان حرام است.<ref>بهجة النفوس، ج2، ص944؛ امتاع الاسماع، ج5، ص377؛ بحار الانوار، ج23، ص115.</ref> ابن عباس*در پاسخ پرسش فردی صحابی که از اهل بیت پرسیده بود، هفت خصلت برای آنان برشمرد که یکی از آنها افتخار داشتن جعفر است که با دوبال در بهشت پرواز می‌کند.<ref>الارشاد، ج1، ص37؛ بحار الانوار، ج37، ص48.</ref> در سخن برخی اهل بیت نیز به جعفر افتخار شده چنان‌که امام حسین در عاشورا به وی افتخار کرد<ref>الارشاد، ج2، ص96-97.</ref> امام علی فرزندان جعفر را اکرام می‌کرد چنان‌که به نقل عبدالله بن جعفر، هر گاه وی از عمویش علی(ع) چیزی طلب می‌کرد، آن حضرت را به حق جعفر قسم می‌داد و با درخواستش موافق می‌شد.<ref>الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص20.</ref> امیرمؤمنان دختر خود، زینب را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص29.</ref> برخی صحابه همانند عمر و فرزندش عبدالله، عبدالله بن جعفر را «ابن ذی الجناحین» خطاب می‌کردند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص215؛ الاصابه، ج1، ص594.</ref> ابوهریره نیز روایاتی از بخشندگی‌های جعفر و فضل و شرافت او نقل کرده است.<ref>الطبقات، ج4، ص31؛ الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص342.</ref>
=== نزد پیامبر(ص) ===
او پس از مسلمان شدن، به دلیل دستگیری از نیازمندان، لقب ابوالمساکین به معنای پدر بینوایان یافت.<ref>مقاتل الطالبیین، ص26؛ اسد الغابه، ج1، ص342؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص217.</ref> برخی این لقب را از سوی حضرت محمد(ص) دانسته‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> پیامبر(ص) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود می‌دانست<ref>الطبقات، ج4، ص26 - 27؛ انساب الاشراف، ج2، ص204؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص117.</ref> و او در کنار حمزه و [[امام علی(ع)]] بهترین مردم معرفی می‌کرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> وی آفرینش مردمان را از درختان گوناگون، ولی طینت خود و جعفر را یکی دانست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34 - 35؛ تاریخ دمشق، ج19، ص362؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص214.</ref>  
 
بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم [[غزوه بدر|جنگ بدر]] را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref>  
 
=== نزد امامان(ع) ===
[[امام علی(ع)]] فرزندان جعفر را اکرام می‌کرد چنان‌که به نقل عبدالله پسر جعفر، هر گاه وی از عمویش علی(ع) چیزی می‌خواست، او را به حق جعفر قسم می‌داد و او با درخواستش موافق می‌شد.<ref>الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص20.</ref> امام علی(ع) دختر خود، زینب را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص29.</ref> [[امام حسین(ع)]] نیز در عاشورا، به جعفر افتخار کرد.<ref>الارشاد، ج2، ص96-97.</ref>  


برخی مفسران ذیل بعضی آیات قرآن کریم، جعفر بن ابی‌طالب را مشمول و مصداق بارز آنها دانسته‌اند. برخی از این آیات بر اساس روایات ذیل آن، بیانگر مقام بالای جعفر در بین مؤمنان است. در بیشتر این موارد نام جعفر هم ردیف مؤمنانی چون حمزه و امام علی(ع) و به عنوان الگویی برای اهل ایمان ذکر شده است. آیة ۱۳ بقره/2،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص93.</ref> ۵۴ انعام/6،<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص134؛ شواهد التنزیل، ج1، ص261؛ مجمع البیان، ج 4، ص476.</ref> ۱۹ توبه/۹ و آیة ۴۷ حجر/15<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص414؛ البرهان، ج3، ص374.</ref> از آن جمله است. جعفر همچنین از مصادیق مؤمنان راستین درآیة ۱۵ حجرات/49،<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص259.</ref> از یاوران [دین] خدا در آیة ۱۴ صف/61<ref>تفسیر قرطبی، ج 19، ص89؛ الدر المنثور، ج 6، ص214؛ البرهان، ج 5، ص369.</ref> و از مصادیق «متقون» در آیة ۳۴ انفال/۸ دانسته شده که همچون امام علی و حمزه،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص283.</ref> برخلاف مشرکان، شایستگی سرپرستی و اداره مسجدالحرام و کعبه را دارند.<ref>الکافی، ج 8، ص204؛ تفسیر قمی، ج 1، ص284؛ تفسیر عیاشی، ج 2، ص83.</ref> نیز براساس روایتی از امام باقر(ع) ذیل آیه ۳۳ احزاب/۳۳، جعفر، علی(ع)، حمزه* و عبیدة بن حارث هم‌پیمان شده بودند که در راه خدا و رسولش وفادار بمانند و آنان به عهد خود وفا کردند.<ref>الخصال، ص376؛ مجمع البیان، ج5، ص122؛ التبیان، ج 8، ص329؛ ج5، ص318.</ref> منظور از اهل ایمان و عمل نیک در آیة ۲۱ جاثیه/۴۵ پیامبر و اهل بیتش و جعفر دانسته شده و در مقابل بنی‌امیه اهل ارتکاب بدی‌ها شمرده شده‌اند.<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص239؛ البرهان، ج5، ص29.</ref> طبق روایتی از ابن عباس، جعفر از مصادیق «رجال» در آیه ۴۶ اعراف/۷ است که در روز جزا بر جایگاه‌های اهل بهشت اشراف دارند و این نشان از بلندی مرتبه آنان دارد.<ref>مجمع البیان، ج4، ص652؛ تفسیر قرطبی، ج7، ص212؛ روح المعانی، ج4، ص363.</ref> در روایتی از ابوهریره رسول خدا(ص)، علی(ع)، حمزه، جعفر و عقیل* را از مصادیق اولیاء الله در آیة ۶۲ یونس/۱۰ معرفی کرد.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص354.</ref> ذیل آیات دیگری نیز از جعفر یاد شده است.
=== نزد اهل سنت و صحابه ===
جعفر در منابع [[اهل سنت]]، با توصیف‌هایی مانند خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref> [[ابوهریره]] نیز روایاتی از بخشندگی‌های جعفر و فضل و شرافت او نقل کرده است.<ref>الطبقات، ج4، ص31؛ الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> برخی اهل سنت، دایره شمول [[اهل بیت]] را، که از نظر شیعه بر معصومان(ع) اختصاص دارد گسترش داده و آل جعفر را نیز داخل در آن دانسته‌اند که صدقه بر آنان حرام است.<ref>بهجة النفوس، ج2، ص944؛ امتاع الاسماع، ج5، ص377؛ بحار الانوار، ج23، ص115.</ref> [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در پاسخ پرسش فردی صحابی، که از اهل بیت پرسیده بود، هفت خصلت برای آنان برشمرد که یکی از آنها افتخارِ داشتن جعفر است که با دوبال در بهشت پرواز می‌کند.<ref>الارشاد، ج1، ص37؛ بحار الانوار، ج37، ص48.</ref>  


به نقل امام باقر(ع)، آیه ۴۰ حج/۲۲ درباره جعفر، علی و حمزه نازل شده<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ الکافی، ج8، ص338؛ شواهد التنزیل، ج1، ص521.</ref> که تنها به جرم استواری در ایمان به پروردگار از خانه و کاشانة خویش رانده شده‌اند. او راوی حدیث نبوی بود و از وی فرزندش عبدالله، ابوموسی اشعری و عمرو عاص روایت نقل کرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342-343؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص240.</ref>
برخی صحابه همانند [[عمر بن خطاب|عمر]] و فرزندش عبدالله، عبدالله بن جعفر را «ابن ذی الجناحین» خطاب می‌کردند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص215؛ الاصابه، ج1، ص594.</ref>
 
=== در قرآن ===
 
 
برخی مفسران ذیل بعضی آیه‌های قرآن، جعفر بن ابی‌طالب را مصداق ویژگی‌های ذکر شده در آن آیات دانسته‌اند. برخی از آن ویژگی‌ها و آیات چنین‌اند:‌
 
* نام جعفر، هم‌ردیف مؤمنانی مانند [[حمزه]] و [[امام علی(ع)]] و الگویی برای اهل ایمان؛ در آیه‌های ۱۳ بقره،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص93.</ref> ۵۴ انعام،<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص134؛ شواهد التنزیل، ج1، ص261؛ مجمع البیان، ج 4، ص476.</ref> ۱۹ توبه و ۴۷ حجر<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص414؛ البرهان، ج3، ص374.</ref> دانسته شده است.
* جعفر مصداق مؤمنان راستین، در آیه ۱۵ حجرات<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص259.</ref> دانسته شده است.
* او یکی از یاوران [دین] خدا، در آیه ۱۴ صف<ref>تفسیر قرطبی، ج 19، ص89؛ الدر المنثور، ج 6، ص214؛ البرهان، ج 5، ص369.</ref> معرفی شده است.
* وی مصداق پرهیزکاران، در آیه  ۳۴ انفال، دانسته شده که مانند امام علی(ع) و حمزه،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص283.</ref> برخلاف مشرکان، شایستگی سرپرستی و اداره [[مسجدالحرام]] و [[کعبه]] را دارند.<ref>الکافی، ج 8، ص204؛ تفسیر قمی، ج 1، ص284؛ تفسیر عیاشی، ج 2، ص83.</ref>
* جعفر بر پایه روایتی ذیل آیه ۳۳ احزاب، با امام علی(ع)، حمزه و عبیدة بن حارث هم‌پیمان شده که در راه خدا و فرستاده‌اش وفادار بماند و به عهد خود وفا کرده است.<ref>الخصال، ص376؛ مجمع البیان، ج5، ص122؛ التبیان، ج 8، ص329؛ ج5، ص318.</ref>
* مراد از اهل ایمان و عمل نیک در آیة ۲۱ جاثیه، حضرت محمد(ص) و [[اهل بیت]] او و جعفر دانسته شده است.<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص239؛ البرهان، ج5، ص29.</ref>
* بر پایه روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، جعفر یکی از مصداق‌های «رجال» در آیه ۴۶ اعراف است که در روز جزا بر جایگاه‌های اهل بهشت اشراف دارند.<ref>مجمع البیان، ج4، ص652؛ تفسیر قرطبی، ج7، ص212؛ روح المعانی، ج4، ص363.</ref>
* بر پایه روایتی از [[ابوهریره]]، جعفر یکی از مصداق‌های «اولیاء الله» در آیة ۶۲ یونس است که نام او در ردیف حضرت محمد(ص)، امام علی(ع)، حمزه و [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] آمده است.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص354.</ref>
* بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، آیه ۴۰ حج درباره جعفر، امام علی(ع) و حمزه نازل شده<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ الکافی، ج8، ص338؛ شواهد التنزیل، ج1، ص521.</ref> که تنها به جرم استواری در ایمان از خانه و کاشانه خود رانده شدند.  
 
 
جعفر، راوی حدیث نبوی بود و از وی فرزندش عبدالله، ابوموسی اشعری و عمرو عاص روایت نقل کرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342-343؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص240.</ref>


==فرزندان و نوادگان==
==فرزندان و نوادگان==
جعفر در حبشه از اسماء بنت عمیس صاحب سه پسر به نام‌های عبدالله، محمد و عون شد.<ref>الطبقات، ج8، ص219؛ انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج27، ص250.</ref> به موجب گزارشی محمد و عون در واقعه کربلا یا در صفین به شهادت رسیدند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> اما مطابق سخن برخی محققان محمد با امیرمؤمنان به کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشته محمد بن عبدالله بن جعفر است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج16، ص166.</ref> گفته شده قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج15، ص50.</ref>نسل جعفر از عبدالله*تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه و در میان مسلمانان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد در جریان فتوحات در ایران در شوشتر به شهادت رسیدند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1247.</ref> از نسل جعفر کسانی از اصحاب و راویان ائمه (علیهم‌السلام) بودند. داود بن قاسم بن اسحاق، اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع)، جعفر بن ابراهیم بن محمد، صالح بن منصور بن عبدالله و ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جمله‌اند.<ref>رجال النجاشی، ص110، 156، 175، 216، 225، 271و 352.</ref>
 
 
جعفر در حبشه از اسماء بنت عمیس صاحب سه پسر به نام‌های عبدالله، محمد و عون شد.<ref>الطبقات، ج8، ص219؛ انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج27، ص250.</ref> بر پایه گزارشی، محمد و عون در رویداد کربلا یا در صفین به شهادت رسیدند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> بر پایه سخن برخی محققان، محمد با امام علی(ع) به کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشت محمد بن عبدالله بن جعفر است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج16، ص166.</ref> گفته شده قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج15، ص50.</ref>نسل جعفر از عبدالله*تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه و در میان مسلمانان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد در جریان فتوحات در ایران در شوشتر به شهادت رسیدند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1247.</ref> از نسل جعفر کسانی از اصحاب و راویان ائمه (علیهم‌السلام) بودند. داود بن قاسم بن اسحاق، اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع)، جعفر بن ابراهیم بن محمد، صالح بن منصور بن عبدالله و ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جمله‌اند.<ref>رجال النجاشی، ص110، 156، 175، 216، 225، 271و 352.</ref>


برخی از نسل جعفر به امارت حرمین رسیدند. از آن جمله است: اسحاق بن محمد بن یوسف جعفری در سال ۲۷۱ق، موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در مدینه امارت داشتند.<ref>نک: تاریخ امراء المدینه، ص197- 198، 215 - 216.</ref> محمد بن حسن بن معاویه بن عبدالله نیز از سوی نفس زکیه* در سال ۱۴۵ والی مکه شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص186-187.</ref> نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها بر سر اداره آنها منازعه داشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص148.</ref> برخی از آنان در حضرموت ساکن شدند و با تیره‌هایی چون آل کده نزاع‌هایی داشتند.<ref>ادام القوت، ص559، 602- 605.</ref> در اُثیل میان بدر و صفراء؛ فرزندان جعفر چشمه‌ای داشتند.<ref>الاماکن، ص8؛ وفاء الوفاء، ج4، ص8.</ref>
برخی از نسل جعفر به امارت حرمین رسیدند. از آن جمله است: اسحاق بن محمد بن یوسف جعفری در سال ۲۷۱ق، موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در مدینه امارت داشتند.<ref>نک: تاریخ امراء المدینه، ص197- 198، 215 - 216.</ref> محمد بن حسن بن معاویه بن عبدالله نیز از سوی نفس زکیه* در سال ۱۴۵ والی مکه شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص186-187.</ref> نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها بر سر اداره آنها منازعه داشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص148.</ref> برخی از آنان در حضرموت ساکن شدند و با تیره‌هایی چون آل کده نزاع‌هایی داشتند.<ref>ادام القوت، ص559، 602- 605.</ref> در اُثیل میان بدر و صفراء؛ فرزندان جعفر چشمه‌ای داشتند.<ref>الاماکن، ص8؛ وفاء الوفاء، ج4، ص8.</ref>
۱۵٬۶۱۴

ویرایش