←در سخن و رفتار امامان(ع)
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==در اسلام== | ==در اسلام== | ||
از مواردی که گفتن آمین در متون اسلامی بسیار ترغیب شده، پس از دعاست و از این روی، فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] گفتن آن را پس از دعا مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۴۹۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۰۹.</ref> به روایتی، [[حضرت محمد(ص)]] پاداش دعاکننده و آمینگو را یکسان شمرده<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ کنز العمال، ج۲، ص۷۵.</ref> و در حدیثی دیگر، ایشان دعای مؤمنان را هرگاه گرد هم آیند و برخی دعا کنند و دیگران آمین گویند، مستجاب خوانده است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۰؛ المستدرک، ج۳، ص۳۴۷.</ref> نیز نقل شده که آن حضرت به دعاکنندهای سفارش کرد که دعای خود را با آمین پایان دهد.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۶۸؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۹۴.</ref> در ماجرای مباهله با [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران نیز پیامبر(ص) به [[امام علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]] و [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] سفارش کرد که در پی دعای او آمین بگویند.<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۹؛ الصافی، ج۱، ص۳۴۳؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۲۸۱.</ref> در سیره [[امام صادق(ع)]] آمده که هرگاهاندوهگین میشد، زنان و کودکان را گرد آورده، از آنان میخواست پس از دعای او آمین بگویند.<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> بر پایه برخی احادیث، پیامبر(ص) و [[امامان(ع)]] هنگام دعاکردن خود یا دیگران آمین میگفتند.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۶؛ بحار الانوار، ج۴۰، ص۴۵؛ المستدرک، ج۱، ص۵۲۰.</ref> | از مواردی که گفتن آمین در متون اسلامی بسیار ترغیب شده، پس از دعاست و از این روی، فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] گفتن آن را پس از دعا مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۴۹۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۰۹.</ref> به روایتی، [[حضرت محمد(ص)]] پاداش دعاکننده و آمینگو را یکسان شمرده<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ کنز العمال، ج۲، ص۷۵.</ref> و در حدیثی دیگر، ایشان دعای مؤمنان را هرگاه گرد هم آیند و برخی دعا کنند و دیگران آمین گویند، مستجاب خوانده است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۰؛ المستدرک، ج۳، ص۳۴۷.</ref> نیز نقل شده که آن حضرت به دعاکنندهای سفارش کرد که دعای خود را با آمین پایان دهد.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۶۸؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۹۴.</ref> در ماجرای مباهله با [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران نیز پیامبر(ص) به [[امام علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]] و [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] سفارش کرد که در پی دعای او آمین بگویند.<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۹؛ الصافی، ج۱، ص۳۴۳؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۲۸۱.</ref> در سیره [[امام صادق(ع)]] آمده که هرگاهاندوهگین میشد، زنان و کودکان را گرد آورده، از آنان میخواست پس از دعای او آمین بگویند.<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> بر پایه برخی احادیث، پیامبر(ص) و [[امامان(ع)]] هنگام دعاکردن خود یا دیگران آمین میگفتند.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۶؛ بحار الانوار، ج۴۰، ص۴۵؛ المستدرک، ج۱، ص۵۲۰.</ref> | ||
==در باور اهل سنت== | ==در باور اهل سنت== | ||
عموم فقیهان [[اهل سنت]]، آمین گفتن پس از خواندن سوره حمد را در نماز، مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ المغنی، ج۱، ص۵۳۱؛ فتح العزیز، ج۳، ص۳۴۷.</ref> برخی از آنان، گفتن آمین پس از خواندن سوره حمد را خواه در نماز و خواه جز آن، مستحب شمرده و آن را در نماز مستحب مؤکّد دانستهاند.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۲۸؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ الاقناع، ج۱، ص۱۲۴.</ref> به باور بسیاری از فقیهان اهل سنت، این کار بر همه نمازگزاران، مستحب بوده و شامل زن و مرد، امام و مأموم، نماز جماعت یا فرادا و نماز مستحب یا واجب میشود.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱.</ref> البته [[مذهب مالکی|مالکیان]] آمین گفتن در نماز جماعتِ جهری را تنها برای مأموم، مشروط به شنیدن صدای امام، مستحب دانستهاند.<ref>رساله ابن ابی زید، ص۱۰۴؛ المغنی، ج۱، ص۵۲۸.</ref> اندکی از فقیهان اهل سنت، آمین گفتن در نماز جماعت را بر مأموم واجب شمردهاند.<ref>نیل الاوطار، ج۲، ص۲۴۵.</ref> بر پایه دیدگاههای یاد شده، جز [[مذهب حنفی|حنفیها]] که آمین را آهسته میگویند،<ref>المبسوط، ج۱، ص۳۲.</ref> پیروان دیگر مذاهب اهل سنت در نمازهای جهری از جمله نمازهای جماعت صبح، مغرب و عشاء [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی(ص)]]، در پی قرائت حمد امام، با صدای بلند و هماهنگ آمین میگویند. | عموم فقیهان [[اهل سنت]]، آمین گفتن پس از خواندن سوره حمد را در نماز، مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ المغنی، ج۱، ص۵۳۱؛ فتح العزیز، ج۳، ص۳۴۷.</ref> برخی از آنان، گفتن آمین پس از خواندن سوره حمد را خواه در نماز و خواه جز آن، مستحب شمرده و آن را در نماز مستحب مؤکّد دانستهاند.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۲۸؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ الاقناع، ج۱، ص۱۲۴.</ref> به باور بسیاری از فقیهان اهل سنت، این کار بر همه نمازگزاران، مستحب بوده و شامل زن و مرد، امام و مأموم، نماز جماعت یا فرادا و نماز مستحب یا واجب میشود.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱.</ref> البته [[مذهب مالکی|مالکیان]] آمین گفتن در نماز جماعتِ جهری را تنها برای مأموم، مشروط به شنیدن صدای امام، مستحب دانستهاند.<ref>رساله ابن ابی زید، ص۱۰۴؛ المغنی، ج۱، ص۵۲۸.</ref> اندکی از فقیهان اهل سنت، آمین گفتن در نماز جماعت را بر مأموم واجب شمردهاند.<ref>نیل الاوطار، ج۲، ص۲۴۵.</ref> بر پایه دیدگاههای یاد شده، جز [[مذهب حنفی|حنفیها]] که آمین را آهسته میگویند،<ref>المبسوط، ج۱، ص۳۲.</ref> پیروان دیگر مذاهب اهل سنت در نمازهای جهری از جمله نمازهای جماعت صبح، مغرب و عشاء [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی(ص)]]، در پی قرائت حمد امام، با صدای بلند و هماهنگ آمین میگویند. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۳: | ||
مستند فقیهان اهل سنت برای استحباب این عمل، احادیث پرشمار منقول از پیامبر(ص) در منابع روایی اهل سنت است. از جمله از [[امام علی(ع)]] روایت کردهاند که از آمین گفتن پیامبر(ص) پس از تلاوت {{آیه|وَلا الضالین}} خبر داده است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷.</ref> نیز [[ابوهریره]] نقل کرده که پیامبر(ص) مسلمانان را به آمین گفتن پس از سوره حمد امام جماعت فرمان داده<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۹۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲.</ref> و خود نیز این کار را انجام میداده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> [[عایشه]]<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]<ref>کنز العمال، ج۷، ص۴۴۷؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> نیز از پیامبر(ص) روایت کردهاند که آمین گفتن مسلمانان را مایه حسادت [[یهودیت|یهودیان]] به آنان شمرده است. در سیره پیامبر(ص) نیز گفتن آمین با صدای بلند نقل شده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۱۵۷.</ref> بر پایه حدیثی دیگر، [[بلال بن رباح|بلال]] از پیامبر(ص) خواست تا در آمین گفتن از او پیشی نگیرد.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۱۲؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳.</ref> از [[امهات المؤمنین|ام حُصَین]] نقل شده که در صف اول زنان در نماز جماعت، صدای آمین گفتن پیامبر را شنیده است.<ref>المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۱۵۸؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۳–۱۱۴.</ref> | مستند فقیهان اهل سنت برای استحباب این عمل، احادیث پرشمار منقول از پیامبر(ص) در منابع روایی اهل سنت است. از جمله از [[امام علی(ع)]] روایت کردهاند که از آمین گفتن پیامبر(ص) پس از تلاوت {{آیه|وَلا الضالین}} خبر داده است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷.</ref> نیز [[ابوهریره]] نقل کرده که پیامبر(ص) مسلمانان را به آمین گفتن پس از سوره حمد امام جماعت فرمان داده<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۹۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲.</ref> و خود نیز این کار را انجام میداده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> [[عایشه]]<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]<ref>کنز العمال، ج۷، ص۴۴۷؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> نیز از پیامبر(ص) روایت کردهاند که آمین گفتن مسلمانان را مایه حسادت [[یهودیت|یهودیان]] به آنان شمرده است. در سیره پیامبر(ص) نیز گفتن آمین با صدای بلند نقل شده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۱۵۷.</ref> بر پایه حدیثی دیگر، [[بلال بن رباح|بلال]] از پیامبر(ص) خواست تا در آمین گفتن از او پیشی نگیرد.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۱۲؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳.</ref> از [[امهات المؤمنین|ام حُصَین]] نقل شده که در صف اول زنان در نماز جماعت، صدای آمین گفتن پیامبر را شنیده است.<ref>المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۱۵۸؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۳–۱۱۴.</ref> | ||
== در باور شیعیان == | ==در باور شیعیان== | ||
=== حکم === | |||
به باور مشهور فقیهان [[شیعه]]، تأمین<ref group="یادداشت">گفتن آمین.</ref> پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> برخی، این مسئله را اجماعی میان فقیهان شیعه دانستهاند.<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> با استناد به برخی روایات، سخنانی دیگر هم در فقه شیعه یافت میشود؛ از جمله حرمت آمین گفتن در نماز، بدون باطل شدن نماز،<ref>مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۳، ۳۷۵.</ref> کراهت این کار،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۶۶.</ref> و نیز جواز آن که به ابن جنید اسکافی (ت.حدود ۲۹۰ق) نسبت داده شده است.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ الحبل المتین، ص۲۲۵.</ref> برخی، روایاتی را که بر جواز آمین گفتن دلالت دارد و مستند قائلان به جواز یا کراهت آن است، بر تقیه حمل کردهاند.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۴.</ref> | به باور مشهور فقیهان [[شیعه]]، تأمین<ref group="یادداشت">گفتن آمین.</ref> پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> برخی، این مسئله را اجماعی میان فقیهان شیعه دانستهاند.<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> با استناد به برخی روایات، سخنانی دیگر هم در فقه شیعه یافت میشود؛ از جمله حرمت آمین گفتن در نماز، بدون باطل شدن نماز،<ref>مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۳، ۳۷۵.</ref> کراهت این کار،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۶۶.</ref> و نیز جواز آن که به ابن جنید اسکافی (ت.حدود ۲۹۰ق) نسبت داده شده است.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ الحبل المتین، ص۲۲۵.</ref> برخی، روایاتی را که بر جواز آمین گفتن دلالت دارد و مستند قائلان به جواز یا کراهت آن است، بر تقیه حمل کردهاند.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۴.</ref> | ||
=== دلایل === | === دلایل === | ||
====احادیث نبوی(ص)==== | |||
از مهمترین ادله باور مشهور در فقه شیعه، روایات منقول از پیامبر(ص) است؛<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ المعتبر، ج۲، ص۱۸۵؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> از جمله آن که وی از ذکر کلام آدمی در نماز نهی کرده است.<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۷۰؛ سنن النسائی، ج۳، ص۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۴۲۷.</ref> نیز حدیثی که نماز را شامل سه عنصر تکبیر، تسبیح و قرائت قرآن شمرده است؛<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> و گفتن آمین مصداق هیچیک از این سه نیست. افزون بر این، پیامبر(ص) خود به مسلمانان فرمان داده تا نماز را همانند آن حضرت بگزارند.<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> در حدیث ابوحمید ساعدی که اهل سنت نقل کردهاند و در آن، وی چگونگی نماز پیامبر را در حضور ۱۰ تن از [[صحابه]] تشریح کرده، سخنی از آمین گفتن به میان نیامده است.<ref>مسند احمد، ج۵، ص۴۲۴؛ سنن الدارمی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> اگر آمین جزء نماز بود، باید در شمار اذکار واجب یا مستحب آن ذکر میشد. | از مهمترین ادله باور مشهور در فقه شیعه، روایات منقول از پیامبر(ص) است؛<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ المعتبر، ج۲، ص۱۸۵؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> از جمله آن که وی از ذکر کلام آدمی در نماز نهی کرده است.<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۷۰؛ سنن النسائی، ج۳، ص۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۴۲۷.</ref> نیز حدیثی که نماز را شامل سه عنصر تکبیر، تسبیح و قرائت قرآن شمرده است؛<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> و گفتن آمین مصداق هیچیک از این سه نیست. افزون بر این، پیامبر(ص) خود به مسلمانان فرمان داده تا نماز را همانند آن حضرت بگزارند.<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> در حدیث ابوحمید ساعدی که اهل سنت نقل کردهاند و در آن، وی چگونگی نماز پیامبر را در حضور ۱۰ تن از [[صحابه]] تشریح کرده، سخنی از آمین گفتن به میان نیامده است.<ref>مسند احمد، ج۵، ص۴۲۴؛ سنن الدارمی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> اگر آمین جزء نماز بود، باید در شمار اذکار واجب یا مستحب آن ذکر میشد. | ||
به باور فقیهان شیعه، آمین پس از تلاوت سوره حمد را نمیتوان درخواست اجابت خواستههای نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زیرا وی این جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت میکند، نه به قصد دعا.<ref>الانتصار، ص۱۴۵.</ref> احتیاط هم اقتضا دارد آمین که احتمالاً قطعکننده نماز است، بر زبان جاری نشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص۷۲.</ref> | ====احادیث امامان(ع)==== | ||
در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] آمده که [[حضرت محمد(ص)]] از گفتن آمین نهی کرده است.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۵، ص۱۱۲.</ref> در حدیثی دیگر، گفتن آمین از کارهای [[مسیحیت|مسیحیان]] شمرده شده است.<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> افزون بر این، در روایات گزارشگرِ چگونگی نماز گزاردن [[امامان(ع)]]، گفتن «آمین» به عنوان ذکر واجب یا مستحب مطرح نشده است؛ مانند روایت زراره از [[امام باقر(ع)]] <ref>الکافی، ج۳، ص۳۳۴؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۸۳.</ref> و روایت [[معاویة بن عمار]] از امام صادق(ع).<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | |||
==== اجماع ==== | |||
برخی از فقیهان، یکی از مستندات حرمت آمین در نماز را اجماع فقیهان شیعه دانستهاند؛<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ص۲۶۷.</ref> ولی برخی این دلیل مناقشهپذیر دانستهاند.<ref group="یادداشت">استناد به اجماع، مناقشهپذیر است؛ زیرا در میان فقیهان شیعه، برخی مخالف نظر مشهور را پذیرفتهاند و نیز ممکن است این اجماع به احادیث منقول درباره نهی از گفتن آمین مستند باشد و از این رو مستقلاً کاشف از رأی [[معصوم(ع)]] نیست.</ref><ref>نک: مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۴؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۱.</ref> | |||
==== دیگر دلایل ==== | |||
به باور فقیهان شیعه، آمین پس از تلاوت سوره حمد را نمیتوان درخواست اجابت خواستههای نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زیرا وی این جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت میکند، نه به قصد دعا.<ref>الانتصار، ص۱۴۵.</ref> احتیاط هم اقتضا دارد آمین که احتمالاً قطعکننده نماز است، بر زبان جاری نشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص۷۲.</ref> | |||
=== در حال تقیه === | |||
به نظر فقیهان شیعه، گفتن آمین در حال [[تقیه]] جایز<ref>تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۶.</ref> و حتی واجب<ref>مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> است.<ref group="یادداشت">مستند این حکم، ادله عام جواز یا وجوب تقیه است که شامل آمین گفتن در نماز هم میشود.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> با وجود این، اگر کسی آمین گفتن را در حالت تقیه ترک کند، هر چند مرتکب گناه شده، نمازش صحیح است؛<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۴۵۳.</ref> زیرا آمین گفتن حتی نزد اهل سنت از اجزای نماز به شمار نمیرود و واجب نیست.<ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۱.</ref> برخی، نماز را در این حال، از آن رو صحیح دانستهاند که نماز طبق وظیفه واقعی به جا آورده شده است.<ref>التنقیح، ج۴، ص۳۲۴، «کتاب الطهاره».</ref> | |||
=== گفتن الحمدلله رب العالمین === | |||
بر پایه روایتی در منابع شیعه، امام صادق(ع) ضمن نهی از گفتن آمین، نمازگزاران را به گفتن {{آیه|اَلحمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ}} پس از حمد سفارش کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> | |||
=== نقد روایات مورد استناد اهل سنت === | ===نقد روایات مورد استناد اهل سنت=== | ||
از نظر عالمان شیعه،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۷؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> استناد به احادیث مورد استدلال اهل سنت، درست نیست؛ زیرا همه روایات منقول از طریق اهل سنت در این باره بر سه دستهاند: | از نظر عالمان شیعه،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۷؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> استناد به احادیث مورد استدلال اهل سنت، درست نیست؛ زیرا همه روایات منقول از طریق اهل سنت در این باره بر سه دستهاند: | ||
'''حدیث منقول از امام علی(ع) | '''حدیث منقول از امام علی(ع)''' | ||
روایت منسوب به [[امام علی(ع)]] از جهات گوناگون پذیرفتنی نیست؛ زیرا اولاً جز در سنن ابن ماجه، در هیچیک از منابع شیعه و اهل سنت نیامده است. ثانیاً ابن ابیلیلی که در زمره راویان این حدیث است، ضعیف به شمار میرود.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> ثالثاً مضمون این روایت با دیدگاه [[امامان(ع)|امامان]] شیعه(ع) تعارض دارد که به احادیث متعدد مستند است. | روایت منسوب به [[امام علی(ع)]] از جهات گوناگون پذیرفتنی نیست؛ زیرا اولاً جز در سنن ابن ماجه، در هیچیک از منابع شیعه و اهل سنت نیامده است. ثانیاً ابن ابیلیلی که در زمره راویان این حدیث است، ضعیف به شمار میرود.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> ثالثاً مضمون این روایت با دیدگاه [[امامان(ع)|امامان]] شیعه(ع) تعارض دارد که به احادیث متعدد مستند است. | ||
'''روایات ابوهریره | '''روایات ابوهریره''' | ||
احادیث نقل شده از طریق [[ابوهریره]] به جهت ضعف و غیرقابل اعتماد بودن او معتبر نیستند؛ زیرا بسیاری از [[صحابه|اصحاب]] و فقیهان بزرگ او را طعن کردهاند. برای نمونه، بر پایه حدیثی، امام علی(ع) او را از دروغگوترین افراد شمرده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۸.</ref> [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] نیز، او را به سبب مالاندوزی از راه حکمرانی نکوهید و دشمن خدا نامید.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۶۵؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۲۱.</ref> [[عایشه]] او را دروغگو و جاعل حدیث خوانده است.<ref>نک: تأویل مختلف الحدیث، ص۴۱؛ نفحات الازهار، ج۳، ص۲۳۰.</ref> افزون بر این، بسیاری از فقیهان، مانند [[ابوحنیفه]] احادیث او را مردود شمرده و فتوا دادن بر اساس آنها را نپذیرفتهاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۸؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۰۴–۲۰۵.</ref> | احادیث نقل شده از طریق [[ابوهریره]] به جهت ضعف و غیرقابل اعتماد بودن او معتبر نیستند؛ زیرا بسیاری از [[صحابه|اصحاب]] و فقیهان بزرگ او را طعن کردهاند. برای نمونه، بر پایه حدیثی، امام علی(ع) او را از دروغگوترین افراد شمرده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۸.</ref> [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] نیز، او را به سبب مالاندوزی از راه حکمرانی نکوهید و دشمن خدا نامید.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۶۵؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۲۱.</ref> [[عایشه]] او را دروغگو و جاعل حدیث خوانده است.<ref>نک: تأویل مختلف الحدیث، ص۴۱؛ نفحات الازهار، ج۳، ص۲۳۰.</ref> افزون بر این، بسیاری از فقیهان، مانند [[ابوحنیفه]] احادیث او را مردود شمرده و فتوا دادن بر اساس آنها را نپذیرفتهاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۸؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۰۴–۲۰۵.</ref> | ||
'''دیگر روایات | '''دیگر روایات''' | ||
دیگر روایات مورد استناد اهل سنت نیز مورد نقد قرار گرفته است. ناسازگاری با مسلمات تاریخی،<ref group="یادداشت">روایات منقول از [[عایشه]] و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین، از جمله دین [[یهودیت|یهود]] نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح</ref> ضعف برخی از روایات به علت ضعف راوی،<ref group="یادداشت">مانند طلحة بن عمر؛ وائل بن حجر و عاصم احول که شماری از اهل سنت آن دو را ضعیف دانستهاند؛ اسماعیل بن مکی.</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴ و ۵۶۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۵۰؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۴؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۲۸۹.</ref> مقطوع بودن<ref group="یادداشت">حدیث عبدالجبار به نقل از پدرش مقطوع است؛ زیرا وی پس از مرگ پدر زاده شده و حدیث را از او نشنیده است.</ref><ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۷؛ عون المعبود، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و ارسال<ref group="یادداشت">حدیث [[بلال بن رباح|بلال]] به سبب مرسل بودن نقد شده است.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> و عدم تصریح به گفتن آمین در نماز<ref group="یادداشت">بسیاری از احادیث مورد استناد، عاماند و به گفتن آمین در نماز تصریح ندارند.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> نقد شده است. | دیگر روایات مورد استناد اهل سنت نیز مورد نقد قرار گرفته است. ناسازگاری با مسلمات تاریخی،<ref group="یادداشت">روایات منقول از [[عایشه]] و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین، از جمله دین [[یهودیت|یهود]] نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح</ref> ضعف برخی از روایات به علت ضعف راوی،<ref group="یادداشت">مانند طلحة بن عمر؛ وائل بن حجر و عاصم احول که شماری از اهل سنت آن دو را ضعیف دانستهاند؛ اسماعیل بن مکی.</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴ و ۵۶۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۵۰؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۴؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۲۸۹.</ref> مقطوع بودن<ref group="یادداشت">حدیث عبدالجبار به نقل از پدرش مقطوع است؛ زیرا وی پس از مرگ پدر زاده شده و حدیث را از او نشنیده است.</ref><ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۷؛ عون المعبود، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و ارسال<ref group="یادداشت">حدیث [[بلال بن رباح|بلال]] به سبب مرسل بودن نقد شده است.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> و عدم تصریح به گفتن آمین در نماز<ref group="یادداشت">بسیاری از احادیث مورد استناد، عاماند و به گفتن آمین در نماز تصریح ندارند.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> نقد شده است. | ||
==در | == در دیگر مواضع نماز == | ||
آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان [[اهل سنت]]، گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> برخی دیگر در صورت فراموشی، گفتن آمین را تا قبل از رفتن به رکوع جایز شمردهاند.<ref>روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت نیز در قنوت نماز صبح، آمین گفتن مأموم را واجب شمرده و شماری دیگر او را میان خواندن قنوت یا آمین گفتن در پاسخ به دعای امام مخیر دانستهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۱.</ref> مستند استحباب آمین در قنوت، روایتی از ابن عباس است که پیامبر(ص) در یک ماه در همه نمازها قنوت خواند و مأمومان آمین گفتند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۲.</ref> | |||
آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان اهل سنت گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> برخی دیگر در صورت فراموشی، گفتن آمین را تا قبل از رفتن به رکوع جایز شمردهاند.<ref>روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت نیز در قنوت نماز صبح، آمین گفتن مأموم را واجب شمرده و شماری دیگر او را میان خواندن قنوت یا آمین گفتن در پاسخ به دعای امام مخیر دانستهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۱.</ref> مستند استحباب آمین در قنوت، روایتی از ابن عباس است که | |||
بیشتر فقیهان امامی گفتن آمین را بهطور مطلق، خواه پس از خواندن حمد و خواه در مواضع دیگر نماز، جایز ندانستهاند.<ref>جامع المقاصد، ج۲، ص۲۴۸؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۱۰.</ref> مهمترین مستند این دیدگاه آن است که آمین سخن آدمیان است نه ذکر نماز؛ و از اینرو، گفتن آن در هیچ جای نماز جایز نیست.<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۸؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۲.</ref> دیدگاه دیگر آن است که آمین گفتن تنها پس از قرائت حمد، جایز نیست؛<ref>مستند الشیعه، ج۵، ص۱۹۰؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳.</ref> زیرا احادیث مورد استناد تنها گفتن آن را پس از حمد ممنوع کردهاند.<ref>مصباح الفقیه، ج۲، ص۳۱۳.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۷۱: | خط ۷۸: | ||
}} | }} | ||
*'''اضواء علی السنة المحمدیه''': محمود ابوریة (م. ۱۳۸۵ق)، قم، البطحا؛ | *'''اضواء علی السنة المحمدیه''': محمود ابوریة (م. ۱۳۸۵ق)، قم، البطحا؛ | ||
*'''الاقناع''': الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه؛ | *'''الاقناع''': الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه؛ | ||
*'''الانتصار''': السید المرتضی (م. ۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق؛ | *'''الانتصار''': السید المرتضی (م. ۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق؛ | ||
*'''بحار الانوار''': المجلسی (م. ۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ | *'''بحار الانوار''': المجلسی (م. ۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ | ||
*'''البدایة والنهایه''': ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛ | *'''البدایة والنهایه''': ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛ |