←در دیگر مواضع نماز
خط ۴: | خط ۴: | ||
==واژه== | ==واژه== | ||
واژه «آمین»، از ریشه «ا، م، ن» به معنای اعتماد کردن، تصدیق نمودن، امین پنداشتن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱.</ref> و برطرف شدن ترس و نگرانی<ref>العین، ج۸، ص۳۸۸؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۱؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱، «امن».</ref> آمده و در اصطلاح به معنای در خواست اجابت دعا از خداست.<ref>معانی الاخبار، ص۳۴۹؛ معجم لغة الفقهاء، ص۳۷.</ref> برخی واژهپژوهان، آن را به صورتهای «اَمین» و «آمّین»، با تشدید و بدون آن، به کار بردهاند.<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۶–۲۷.</ref> روشن نیست که این واژه در اصل عربی بوده یا از واژههای دخیل است. شماری از مفسران آن را واژهای بیگانه و اصل آن را عبری، سریانی<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۷.</ref> یا مُعرّب کلمه «همین» در زبان فارسی<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۷؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۰.</ref> دانستهاند. در برابر، برخی آن را عربی و اسم فعل به معنای «اجابت کن»<ref>مفردات، ص۲۶؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶، «امن».</ref> یا از نامهای الهی و اصل آن را «یا امین» دانستهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۲؛ عمدة القاری، ج۶، ص۴۷.</ref> | واژه «آمین»، از ریشه «ا، م، ن» به معنای اعتماد کردن، تصدیق نمودن، امین پنداشتن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱.</ref> و برطرف شدن ترس و نگرانی<ref>العین، ج۸، ص۳۸۸؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۱؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱، «امن».</ref> آمده و در اصطلاح به معنای در خواست اجابت دعا از خداست.<ref>معانی الاخبار، ص۳۴۹؛ معجم لغة الفقهاء، ص۳۷.</ref> برخی واژهپژوهان، آن را به صورتهای «اَمین» و «آمّین»، با تشدید و بدون آن، به کار بردهاند.<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۶–۲۷.</ref> روشن نیست که این واژه در اصل عربی بوده یا از واژههای دخیل است. شماری از مفسران آن را واژهای بیگانه و اصل آن را عبری، سریانی<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۷.</ref> یا مُعرّب کلمه «همین» در زبان فارسی<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۷؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۰.</ref> دانستهاند. در برابر، برخی آن را عربی و اسم فعل به معنای «اجابت کن»<ref>مفردات، ص۲۶؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶، «امن».</ref> یا از نامهای الهی و اصل آن را «یا امین» دانستهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۲؛ عمدة القاری، ج۶، ص۴۷.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
آمین گفتن پس از دعا و نیز برخی موارد دیگر، در میان پیروان شریعتها و ملتها رایج بوده است.<ref>فتح الباری، ج۱۱، ص۳.</ref> در حدیثی آمده که [[حضرت ابراهیم(ع)]] هنگام دعای یکی از مؤمنان آمین گفت.<ref>الدعوات، ص۴۲؛ بحار الانوار، ج۶۶، ص۲۸۷.</ref> نقل شده که هنگام نفرینکردن [[حضرت موسی(ع)]] به فرعون، فرشتگان آمین گفتند.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> | آمین گفتن پس از دعا و نیز برخی موارد دیگر، در میان پیروان شریعتها و ملتها رایج بوده است.<ref>فتح الباری، ج۱۱، ص۳.</ref> در حدیثی آمده که [[حضرت ابراهیم(ع)]] هنگام دعای یکی از مؤمنان آمین گفت.<ref>الدعوات، ص۴۲؛ بحار الانوار، ج۶۶، ص۲۸۷.</ref> نقل شده که هنگام نفرینکردن [[حضرت موسی(ع)]] به فرعون، فرشتگان آمین گفتند.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۱۹: | ||
==در باور شیعیان== | ==در باور شیعیان== | ||
=== حکم === | ===حکم=== | ||
به باور مشهور فقیهان [[شیعه]]، تأمین<ref group="یادداشت">گفتن آمین.</ref> پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> برخی، این مسئله را اجماعی میان فقیهان شیعه دانستهاند.<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> با استناد به برخی روایات، سخنانی دیگر هم در فقه شیعه یافت میشود؛ از جمله حرمت آمین گفتن در نماز، بدون باطل شدن نماز،<ref>مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۳، ۳۷۵.</ref> کراهت این کار،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۶۶.</ref> و نیز جواز آن که به ابن جنید اسکافی (ت.حدود ۲۹۰ق) نسبت داده شده است.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ الحبل المتین، ص۲۲۵.</ref> برخی، روایاتی را که بر جواز آمین گفتن دلالت دارد و مستند قائلان به جواز یا کراهت آن است، بر تقیه حمل کردهاند.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۴.</ref> | به باور مشهور فقیهان [[شیعه]]، تأمین<ref group="یادداشت">گفتن آمین.</ref> پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> برخی، این مسئله را اجماعی میان فقیهان شیعه دانستهاند.<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> با استناد به برخی روایات، سخنانی دیگر هم در فقه شیعه یافت میشود؛ از جمله حرمت آمین گفتن در نماز، بدون باطل شدن نماز،<ref>مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۳، ۳۷۵.</ref> کراهت این کار،<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۶۶.</ref> و نیز جواز آن که به ابن جنید اسکافی (ت.حدود ۲۹۰ق) نسبت داده شده است.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ الحبل المتین، ص۲۲۵.</ref> برخی، روایاتی را که بر جواز آمین گفتن دلالت دارد و مستند قائلان به جواز یا کراهت آن است، بر تقیه حمل کردهاند.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۴.</ref> | ||
=== دلایل === | ===دلایل=== | ||
====احادیث نبوی(ص)==== | ====احادیث نبوی(ص)==== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۰: | ||
در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] آمده که [[حضرت محمد(ص)]] از گفتن آمین نهی کرده است.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۵، ص۱۱۲.</ref> در حدیثی دیگر، گفتن آمین از کارهای [[مسیحیت|مسیحیان]] شمرده شده است.<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> افزون بر این، در روایات گزارشگرِ چگونگی نماز گزاردن [[امامان(ع)]]، گفتن «آمین» به عنوان ذکر واجب یا مستحب مطرح نشده است؛ مانند روایت زراره از [[امام باقر(ع)]] <ref>الکافی، ج۳، ص۳۳۴؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۸۳.</ref> و روایت [[معاویة بن عمار]] از امام صادق(ع).<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] آمده که [[حضرت محمد(ص)]] از گفتن آمین نهی کرده است.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۵، ص۱۱۲.</ref> در حدیثی دیگر، گفتن آمین از کارهای [[مسیحیت|مسیحیان]] شمرده شده است.<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> افزون بر این، در روایات گزارشگرِ چگونگی نماز گزاردن [[امامان(ع)]]، گفتن «آمین» به عنوان ذکر واجب یا مستحب مطرح نشده است؛ مانند روایت زراره از [[امام باقر(ع)]] <ref>الکافی، ج۳، ص۳۳۴؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۸۳.</ref> و روایت [[معاویة بن عمار]] از امام صادق(ع).<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | ||
==== اجماع ==== | ====اجماع==== | ||
برخی از فقیهان، یکی از مستندات حرمت آمین در نماز را اجماع فقیهان شیعه دانستهاند؛<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ص۲۶۷.</ref> ولی برخی این دلیل مناقشهپذیر دانستهاند.<ref group="یادداشت">استناد به اجماع، مناقشهپذیر است؛ زیرا در میان فقیهان شیعه، برخی مخالف نظر مشهور را پذیرفتهاند و نیز ممکن است این اجماع به احادیث منقول درباره نهی از گفتن آمین مستند باشد و از این رو مستقلاً کاشف از رأی [[معصوم(ع)]] نیست.</ref><ref>نک: مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۴؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۱.</ref> | برخی از فقیهان، یکی از مستندات حرمت آمین در نماز را اجماع فقیهان شیعه دانستهاند؛<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ص۲۶۷.</ref> ولی برخی این دلیل مناقشهپذیر دانستهاند.<ref group="یادداشت">استناد به اجماع، مناقشهپذیر است؛ زیرا در میان فقیهان شیعه، برخی مخالف نظر مشهور را پذیرفتهاند و نیز ممکن است این اجماع به احادیث منقول درباره نهی از گفتن آمین مستند باشد و از این رو مستقلاً کاشف از رأی [[معصوم(ع)]] نیست.</ref><ref>نک: مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۴؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۱.</ref> | ||
==== دیگر دلایل ==== | ====دیگر دلایل==== | ||
به باور فقیهان شیعه، آمین پس از تلاوت سوره حمد را نمیتوان درخواست اجابت خواستههای نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زیرا وی این جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت میکند، نه به قصد دعا.<ref>الانتصار، ص۱۴۵.</ref> احتیاط هم اقتضا دارد آمین که احتمالاً قطعکننده نماز است، بر زبان جاری نشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص۷۲.</ref> | به باور فقیهان شیعه، آمین پس از تلاوت سوره حمد را نمیتوان درخواست اجابت خواستههای نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زیرا وی این جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت میکند، نه به قصد دعا.<ref>الانتصار، ص۱۴۵.</ref> احتیاط هم اقتضا دارد آمین که احتمالاً قطعکننده نماز است، بر زبان جاری نشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص۷۲.</ref> | ||
=== در حال تقیه === | ===در حال تقیه=== | ||
به نظر فقیهان شیعه، گفتن آمین در حال [[تقیه]] جایز<ref>تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۶.</ref> و حتی واجب<ref>مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> است.<ref group="یادداشت">مستند این حکم، ادله عام جواز یا وجوب تقیه است که شامل آمین گفتن در نماز هم میشود.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> با وجود این، اگر کسی آمین گفتن را در حالت تقیه ترک کند، هر چند مرتکب گناه شده، نمازش صحیح است؛<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۴۵۳.</ref> زیرا آمین گفتن حتی نزد اهل سنت از اجزای نماز به شمار نمیرود و واجب نیست.<ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۱.</ref> برخی، نماز را در این حال، از آن رو صحیح دانستهاند که نماز طبق وظیفه واقعی به جا آورده شده است.<ref>التنقیح، ج۴، ص۳۲۴، «کتاب الطهاره».</ref> | به نظر فقیهان شیعه، گفتن آمین در حال [[تقیه]] جایز<ref>تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۶.</ref> و حتی واجب<ref>مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> است.<ref group="یادداشت">مستند این حکم، ادله عام جواز یا وجوب تقیه است که شامل آمین گفتن در نماز هم میشود.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰–۱۱.</ref> با وجود این، اگر کسی آمین گفتن را در حالت تقیه ترک کند، هر چند مرتکب گناه شده، نمازش صحیح است؛<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۴۵۳.</ref> زیرا آمین گفتن حتی نزد اهل سنت از اجزای نماز به شمار نمیرود و واجب نیست.<ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۱.</ref> برخی، نماز را در این حال، از آن رو صحیح دانستهاند که نماز طبق وظیفه واقعی به جا آورده شده است.<ref>التنقیح، ج۴، ص۳۲۴، «کتاب الطهاره».</ref> | ||
=== گفتن الحمدلله رب العالمین === | ===گفتن الحمدلله رب العالمین=== | ||
بر پایه روایتی در منابع شیعه، امام صادق(ع) ضمن نهی از گفتن آمین، نمازگزاران را به گفتن {{آیه|اَلحمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ}} پس از حمد سفارش کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> | بر پایه روایتی در منابع شیعه، امام صادق(ع) ضمن نهی از گفتن آمین، نمازگزاران را به گفتن {{آیه|اَلحمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ}} پس از حمد سفارش کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۵۷: | ||
دیگر روایات مورد استناد اهل سنت نیز مورد نقد قرار گرفته است. ناسازگاری با مسلمات تاریخی،<ref group="یادداشت">روایات منقول از [[عایشه]] و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین، از جمله دین [[یهودیت|یهود]] نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح</ref> ضعف برخی از روایات به علت ضعف راوی،<ref group="یادداشت">مانند طلحة بن عمر؛ وائل بن حجر و عاصم احول که شماری از اهل سنت آن دو را ضعیف دانستهاند؛ اسماعیل بن مکی.</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴ و ۵۶۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۵۰؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۴؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۲۸۹.</ref> مقطوع بودن<ref group="یادداشت">حدیث عبدالجبار به نقل از پدرش مقطوع است؛ زیرا وی پس از مرگ پدر زاده شده و حدیث را از او نشنیده است.</ref><ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۷؛ عون المعبود، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و ارسال<ref group="یادداشت">حدیث [[بلال بن رباح|بلال]] به سبب مرسل بودن نقد شده است.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> و عدم تصریح به گفتن آمین در نماز<ref group="یادداشت">بسیاری از احادیث مورد استناد، عاماند و به گفتن آمین در نماز تصریح ندارند.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> نقد شده است. | دیگر روایات مورد استناد اهل سنت نیز مورد نقد قرار گرفته است. ناسازگاری با مسلمات تاریخی،<ref group="یادداشت">روایات منقول از [[عایشه]] و [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین، از جمله دین [[یهودیت|یهود]] نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح</ref> ضعف برخی از روایات به علت ضعف راوی،<ref group="یادداشت">مانند طلحة بن عمر؛ وائل بن حجر و عاصم احول که شماری از اهل سنت آن دو را ضعیف دانستهاند؛ اسماعیل بن مکی.</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴ و ۵۶۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۵۰؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۴؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۲۸۹.</ref> مقطوع بودن<ref group="یادداشت">حدیث عبدالجبار به نقل از پدرش مقطوع است؛ زیرا وی پس از مرگ پدر زاده شده و حدیث را از او نشنیده است.</ref><ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۷؛ عون المعبود، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و ارسال<ref group="یادداشت">حدیث [[بلال بن رباح|بلال]] به سبب مرسل بودن نقد شده است.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> و عدم تصریح به گفتن آمین در نماز<ref group="یادداشت">بسیاری از احادیث مورد استناد، عاماند و به گفتن آمین در نماز تصریح ندارند.</ref><ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> نقد شده است. | ||
== در دیگر مواضع نماز == | ==در دیگر مواضع نماز== | ||
آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان [[اهل سنت]]، گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> برخی دیگر در صورت فراموشی، گفتن آمین را تا | |||
=== در باور اهل سنت === | |||
آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان [[اهل سنت]]، گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> برخی دیگر در صورت فراموشی، گفتن آمین را تا پیش از رفتن به رکوع جایز شمردهاند.<ref>روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت نیز، در قنوت نماز صبح، آمین گفتن مأموم را واجب شمرده و شماری دیگر او را میان خواندن قنوت یا آمین گفتن در پاسخ به دعای امام مخیر دانستهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۱.</ref> مستند استحباب آمین در قنوت، روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است که [[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] در یک ماه در همه نمازها قنوت خواند و مأمومان آمین گفتند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۲.</ref> | |||
بیشتر فقیهان | === در باور شیعیان === | ||
بیشتر فقیهان [[شیعه]]، گفتن آمین را بهطور مطلق، خواه پس از خواندن حمد و خواه در مواضع دیگر نماز، جایز ندانستهاند.<ref>جامع المقاصد، ج۲، ص۲۴۸؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۱۰.</ref> مهمترین مستند این دیدگاه آن است که آمین سخن آدمیان است نه ذکر نماز؛ و از اینرو، گفتن آن در هیچ جای نماز جایز نیست.<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۸؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۲.</ref> دیدگاه دیگر آن است که آمین گفتن تنها پس از قرائت حمد، جایز نیست؛<ref>مستند الشیعه، ج۵، ص۱۹۰؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳.</ref> زیرا احادیث مورد استناد تنها گفتن آن را پس از حمد ممنوع کردهاند.<ref>مصباح الفقیه، ج۲، ص۳۱۳.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۴: | ||
*'''مکارم الاخلاق''': الطبرسی (م. قرن ۵۴۸)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق؛ | *'''مکارم الاخلاق''': الطبرسی (م. قرن ۵۴۸)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق؛ | ||
*'''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛ | *'''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛ | ||
*'''میزان الاعتدال فی نقد الرجال''': الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۸۲ق؛ | *'''میزان الاعتدال فی نقد الرجال''': الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۸۲ق؛ | ||
*'''نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار''': سید علی الحسینی المیلانی، قم، ۱۳۷۸ش؛ | *'''نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار''': سید علی الحسینی المیلانی، قم، ۱۳۷۸ش؛ |