بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
در بخشی از [[آیه]] ۳ [[سوره مائده]]، پس از یادآوری نومیدی [[کافر|کافران]] از ناکامی دین [[مسلمان|مسلمانان]]، به کامل شدن دین و خشنودی [[خداوند]] از اسلام به عنوان دین مردم تصریح شده است: «الیومَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِن دِینِکم فَلاَ تَخشَوهُم وَاخشَونِ الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» (امروز | در بخشی از [[آیه]] ۳ [[سوره مائده]]، پس از یادآوری نومیدی [[کافر|کافران]] از ناکامی دین [[مسلمان|مسلمانان]]، به کامل شدن دین و خشنودی [[خداوند]] از اسلام به عنوان دین مردم تصریح شده است: «الیومَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِن دِینِکم فَلاَ تَخشَوهُم وَاخشَونِ الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» (امروز کسانى که کافر شدهاند، از [کارشکنى در] دين شما نوميد گرديدهاند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم)؛ از این رو، بخش یاد شده، آیه اِکمال دین و به اختصار «آیه اکمال» خوانده میشود.<ref>نهج الحق، ص۱۹۲؛ الغدیر، ج۱، ص۲۳۴.</ref> | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
در شأن نزول [[آیه]] گفتهاند که در بازگشت [[پیامبر(ص]]) از [[حجة الوداع]] در [[غدیر خم]]، سه میل مانده به [[جحفه|جُحْفه]]، آیه ۶۸ [[سوره مائده]] (یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَیک مِن رَبِّک)، نازل شد و به پیامبر(ص) دستور داد همه [[مسلمانان]] گرد هم آیند. سپس به خواندن خطبه پرداخت<ref>المسترشد، ص۴۶۵.</ref> و گفت: خداوند به من فرمان داده که اگر آنچه را درباره [[علی بن ابیطالب|علی]] ابلاغ شده است نگویم، رسالتم را انجام ندادهام.<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۵۸-۵۹.</ref> آنگاه دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه ﻓﻌﻠﻰّ مولاه» (هرکه من مولای اویم این علی مولای او است). در این هنگام، خداوند آیه «الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَ أَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتی» را نازل کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۳-۲۱۴.</ref> | |||
===دیدگاه اهل سنت=== | ===دیدگاه اهل سنت=== | ||
در میان اهل سنت ابن مردویه ( | {{جعبه نقل قول | عنوان= حدیث ولایت| نقلقول= [[پیامبر اسلام(ص)]] پیش از اعلام نزول [[آیه]] اکمال دین، به [[مسلمانان]] گفت: خداوند به من فرمان داده است که اگر آنچه را درباره [[علی بن ابیطالب(ع)|علی]] ابلاغ شده است نگویم، رسالتم را انجام ندادهام. آنگاه دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه ﻓﻌﻠﻰّ مولاه» (هرکه من مولای اویم این علی مولای او است).|تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 32۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه=#DEB887| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
در میان [[اهل سنت]] ابن مردویه (درگذشت ۴۱۰ق) در چندین [[روایت]] از [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[مجاهد]] نقل میکند که آیه اکمال در [[غدیر]] در شأن [[امام علی(ع)]] نازل شد.<ref>مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۳۱-۲۳۳.</ref> حاکم حسکانی (درگذشت قرن پنجم هجری) نیز پنج روایت از ابوهریره، ابوسعید خدری و [[ابن عباس]] به همین مضمون آورده است.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۸.</ref> سیوطی (م.۹۱۱ق.) همچنین روایتهای دیگری از [[صحابه]] و [[تابعین]] و دانشوران مشهور اهل سنت، نزول آیه اکمال را در غدیر بعد از انتصاب علی(ع) به ولایت و خلافت گزارش کردهاند.<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۱۶-۱۷.</ref> | |||
ابن کثیر ( | [[ابن کثیر]] (درگذشت ۷۴۴ق)<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۱۵.</ref> و جمال الدین قاسمی ( ۱۳۳۲ق)<ref>محاسن التأویل، ج۴، ص۳۳.</ref> نیز از جمله دانشوران معروف [[اهل سنت]] هستند که [[روایت|روایتهای]] نزول آیه اکمال در [[غدیر خم]] را نقل کرده و بر آنها صحه گذاشته یا از آنها خرده نگرفتهاند. | ||
برخی از اهل سنت چون ابن | برخی از اهل سنت چون [[ابن تیمیه]]، این روایتها را ضعیف یا جعلی دانستهاند؛ اما [[علامه امینی]] نوشته است: با توجه به توثیق رجال سندهای این احادیث از منظر [[علم رجال|رجالشناسان]] اهل سنت و پذیرش آنها از سوی گروهی از دانشوران حدیث سنی و نیز نبود دلیل و مستندی معتبر برای جعل و تزویر آنها، اعتراضات یادشده، بیپایه به نظر میرسد.<ref> الغدیر، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۸.</ref> | ||
==زمان نزول== | ==زمان نزول== | ||
زمان نزول آیه را روز جمعه یا دوشنبه گفتهاند<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ التبیان، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> و در نزول آن در [[روز عرفه]] یا [[غدیر خم]] اختلاف کردهاند.<ref>برای نمونه نک تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> قریب به اتفاق دانشمندان [[حدیث]] و [[تفسیر]] شیعه و برخی از اهل | زمان نزول آیه را روز جمعه یا دوشنبه گفتهاند<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ التبیان، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> و در نزول آن در [[روز عرفه]] یا [[غدیر خم]] اختلاف کردهاند.<ref>برای نمونه نک تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> قریب به اتفاق دانشمندان [[حدیث]] و [[تفسیر]] شیعه و برخی از [[اهل سنت]]، نزول آن را در هجدهم ذیحجه ([[روز غدیر]]) دانستهاند. در روایتهای فراوان [[شیعه|شیعی]]، نزول آیه در روز غدیر خم و در پی نصب [[امام علی(ع)]] به جانشینی [[پیامبر اسلام(ص)]] دانسته شده است.<ref>تفسیر فرات کوفی، ص۱۱۸؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ الصافی، ج۲، ص۵.</ref> | ||
گروهی نیز روز عرفه در حجة الوداع را زمان نزول آیه دانستهاند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> این گروه درخصوص شأن نزول آیه گفتهاند | گروهی نیز [[روز عرفه]] در [[حجة الوداع]] را زمان نزول آیه دانستهاند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> این گروه درخصوص [[شأن نزول]] آیه گفتهاند چون پیامبر در روز عرفه از بالای [[جبل الرحمه]] در [[عرفات]] یا از بالای شتر<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۰۶، ۱۱۱.</ref> به پیرامون خود نگریست و همه را [[مسلمان]] یافت و هیچ [[مشرک|مشرکی]] را ندید، شادمان گشت و آنگاه [[جبرئیل]] آیه یاد شده را نازل ساخت.<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۰۵.</ref> برخی از روایتهای شیعی نیز نزول آیه را در [[روز عرفه]] شمردهاند؛ با این حال مناسبت نزول آن را ابلاغ فرمان نصب امام علی(ع) میدانند که در روز غدیر عملی شد.<ref>نک تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۳.</ref> | ||
==تفسیر اکمال دین== | ==تفسیر اکمال دین== | ||
در روایتهایی فراوانی از امامان شیعه، اِکمال دین به معنای نصب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر در بازگشت از حجة الوداع دانسته شده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۳؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۹، ۲۸۹؛ ج۸، ص۲۷؛ نک: شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> بر این اساس، همه مفسران شیعه به همین نظر گراییدهاند.<ref>التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۴۷۴؛ الصافی، ج۲، ص۱۰.</ref> | در [[روایت|روایتهایی]] فراوانی از امامان شیعه، اِکمال دین به معنای نصب [[امام علی(ع)]] به جانشینی [[پیامبر]] در بازگشت از [[حجة الوداع]] دانسته شده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۳؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۹، ۲۸۹؛ ج۸، ص۲۷؛ نک: شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> بر این اساس، همه [[مفسران]] شیعه به همین نظر گراییدهاند.<ref>التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۴۷۴؛ الصافی، ج۲، ص۱۰.</ref> | ||
علامه طباطبایی با بررسی تناسب میان بخشهای آیه و ذکر ادله فراوان قرآنی و روایی، بخش معروف به آیه اکمال را جملهای معترضه در میان آیه شمرده و موضوع اکمال دین را در پیوند با نومیدی کافران دانسته و گفته است که هر دو ناظر به روز مشخص واحدی هستند؛ آنگاه با بررسی یکایک احتمالهای مفسران، موارد نقض هریک را ذکر کرده، روز مورد نظر آیه را لزوماً روز تعیین جانشین پیامبر(ص) دانسته است که در غدیر خم رخ داد و سبب شد کافران از امکان نابودی اسلام پس از پیامبر نومید گردند و بدین سان، دین خداوند کامل شد.<ref>نک المیزان، ج۵، ص۱۷۰-۱۷۵.</ref> | [[علامه طباطبایی]] با بررسی تناسب میان بخشهای آیه و ذکر ادله فراوان قرآنی و روایی، بخش معروف به آیه اکمال را جملهای معترضه در میان آیه شمرده و موضوع اکمال دین را در پیوند با نومیدی کافران دانسته و گفته است که هر دو ناظر به روز مشخص واحدی هستند؛ آنگاه با بررسی یکایک احتمالهای مفسران، موارد نقض هریک را ذکر کرده، روز مورد نظر آیه را لزوماً روز تعیین جانشین پیامبر(ص) دانسته است که در غدیر خم رخ داد و سبب شد کافران از امکان نابودی اسلام پس از پیامبر نومید گردند و بدین سان، دین خداوند کامل شد.<ref>نک المیزان، ج۵، ص۱۷۰-۱۷۵.</ref> | ||
ابن عباس و سدّی و گروهی دیگر از مفسران آن را ناظر به کامل شدن فرایض و حدود و واجبات و نواهی و حلالها و حرامها شمردهاند؛ بدینسان که هیچ زیادت و نقصانی در شریعت نماند و از این رو، بعد از آن هیچ آیهای حاوی این مضامین نازل نشد.<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۵۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> فخر رازی با گستردن این دیدگاه، اکمال دین را در همه ابعاد و ناظر به تکامل تدریجی آن در طول تاریخ نزول ادیان الهی دانسته است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۳۸؛ قس: فی ظلال القرآن، ج۲، ص۸۴۳.</ref> زجاج گفته است که به قرینه نومیدی مشرکان، اکمال ناظر به استواری دین اسلام و نبود هیچ واهمهای از کافران برای استمرار و گسترش آن است.<ref>التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ الکشاف، ج۱، ص۵۹۳.</ref> گروهی نیز آن را به معنای اکمال حج و انجام فرایض و مناسک توحیدی آن بدون هیچ نگرانی و ترس از مشرکان شمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref> | [[ابن عباس]] و [[سدی|سدّی]] و گروهی دیگر از [[مفسران]] آن را ناظر به کامل شدن [[فرایض]] و [[حدود]] و [[واجبات]] و [[نواهی]] و [[حلال|حلالها]] و [[حرام|حرامها]] شمردهاند؛ بدینسان که هیچ زیادت و نقصانی در [[شریعت]] نماند و از این رو، بعد از آن هیچ آیهای حاوی این مضامین نازل نشد.<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۵۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.</ref> [[فخر رازی]] با گستردن این دیدگاه، اکمال دین را در همه ابعاد و ناظر به تکامل تدریجی آن در طول تاریخ نزول ادیان الهی دانسته است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۳۸؛ قس: فی ظلال القرآن، ج۲، ص۸۴۳.</ref> [[زجاج|زَجّاج]] گفته است که به قرینه نومیدی مشرکان، اکمال ناظر به استواری دین اسلام و نبود هیچ واهمهای از کافران برای استمرار و گسترش آن است.<ref>التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ الکشاف، ج۱، ص۵۹۳.</ref> گروهی نیز آن را به معنای اکمال [[حج]] و انجام فرایض و مناسک [[توحید|توحیدی]] آن بدون هیچ نگرانی و ترس از [[مشرکان]] شمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |