آیه غار: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


==موضوع آیه==
==موضوع آیه==
آیه در شمار آیات [[غزوه تبوک]] است و به پناهنده‌شدن پیامبر اسلام(ص) به غار ثور و برخورداری او از نصرت الهی هنگام [[هجرت]] اشاره دارد. از همین رو به «آیه غار» معروف شده است.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۱۲۵؛ شرح المنام، ص۲۵؛ مناقب، ج۱، ص۳۰۴؛ المیزان، ج۹، ص۲۹۴.</ref> در پی گردهمایی سران قریش در [[دار الندوه]] و تصمیم به قتل پیامبر و آگاهی‌دادن خداوند به پیامبرش درباره توطئه مشرکان<ref>الطبقات، ج1، ص176؛ المنتظم، ج3، ص45.</ref> (انفال/8، 30) پیامبر به [[امام علی(ع)]] دستور داد تا آن شب در بسترش بخوابد.<ref>الکامل، ج۲، ص۱۰۳؛ المنتظم، ج۳، ص۴۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.</ref> سپس خود شبانه از خانه خارج شد و همراه [[ابوبکر]] به غ[[ار ثور]] پناه برد.<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۷۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۹.</ref>
آیه در شمار آیات [[غزوه تبوک]] است و به پناهنده‌شدن [[پیامبر اسلام(ص)]] به [[غار ثور]] و برخورداری او از نصرت الهی هنگام [[هجرت]] اشاره دارد. از همین رو به «آیه غار» معروف شده است.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۱۲۵؛ شرح المنام، ص۲۵؛ مناقب، ج۱، ص۳۰۴؛ المیزان، ج۹، ص۲۹۴.</ref> در پی گردهمایی سران [[قریش]] در [[دار الندوه]] و تصمیم به قتل پیامبر و آگاهی‌دادن خداوند به پیامبرش درباره توطئه [[مشرکان]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۷۶؛ المنتظم، ج۳، ص۴۵.</ref> پیامبر به [[امام علی(ع)]] دستور داد تا آن شب در بسترش بخوابد.<ref>الکامل، ج۲، ص۱۰۳؛ المنتظم، ج۳، ص۴۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.</ref> سپس خود شبانه از خانه خارج شد و همراه [[ابوبکر]] به [[غار ثور]] پناه برد.<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۷۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۹.</ref>


برخی گزارش‌ها حکایت دارد که در آغاز حرکت به سوی غار ثور، ابوبکر با رسول خدا همراه نبوده است.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۱۰.</ref> افزون بر این، گزارش‌های تاریخی درباره همراه پیامبر در این سفر یکسان نیستند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۸۲.</ref> سُراقة بن مالک که همراه مشرکان، اثر پای ایشان را تا جلو غار ثور دنبال می‌کرد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹؛ دلائل النبوه، ج۲، ص۴۸۲.</ref> به مشرکان گفت: ردّ پای پیامبر تا اینجا ادامه دارد؛ اما وی از اینجا یا به آسمان یا به اعماق زمین و یا به درون غار رفته است.<ref>روض الجنان، ج۳، ص۲۵۲؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۲۲، ۲۲۳.</ref> مشرکان مکه به درون غار رفتن پیامبر را به علت وجود تار عنکبوت و لانه کبوتران در دهانه غار منتفی دانستند و از تعقیب او دست برداشتند. پیامبر پس از سه روز ماندن در آنجا راهی مدینه شد.<ref>المنتظم، ج۳، ص۵۱؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۳.</ref>
برخی گزارش‌ها حکایت دارد که در آغاز حرکت به سوی غار ثور، ابوبکر با رسول خدا همراه نبوده است.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۱۰.</ref> افزون بر این، گزارش‌های تاریخی درباره همراه پیامبر در این سفر یکسان نیستند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۸۲.</ref> سُراقة بن مالک که همراه مشرکان، اثر پای ایشان را تا جلو غار ثور دنبال می‌کرد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹؛ دلائل النبوه، ج۲، ص۴۸۲.</ref> به مشرکان گفت: ردّ پای پیامبر تا اینجا ادامه دارد؛ اما وی از اینجا یا به آسمان یا به اعماق زمین و یا به درون غار رفته است.<ref>روض الجنان، ج۳، ص۲۵۲؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۲۲، ۲۲۳.</ref> مشرکان مکه به درون غار رفتن پیامبر را به علت وجود تار عنکبوت و لانه کبوتران در دهانه غار منتفی دانستند و از تعقیب او دست برداشتند. پیامبر پس از سه روز ماندن در آنجا راهی [[مدینه]] شد.<ref>المنتظم، ج۳، ص۵۱؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۳.</ref>


==شأن نزول==
==شأن نزول==
بر پایه گزارش‌های تاریخی، در سال نهم هجرت، پیامبر مسلمانان را از حرکت به [[تبوک]] برای رویارویی با رومیان خبر داد. از آنجا که فاصله [[مدینه]] تا تبوک ۶۱۰ کیلومتر و تا شام ۶۹۲ کیلومتر بود<ref>المغازی، ج۳، ص۹۹۰؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۵، ۶.</ref> و این جنگ نیز با فصل گرما و برداشت خرما همراه بود،<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۶۶؛ الکامل، ج۲، ص۲۷۶.</ref>جنگ با امپراتوری روم کاری دشوار بود. تردید و سستی مسلمانان در حرکت به سوی جبهه جنگ، از آیات مربوط به [[غزوه تبوک]] به روشنی پیداست.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۲، ۱۷۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۵، ۵۶.</ref> در آیات ۳۸ و ۳۹ [[سوره توبه]] خداوند مؤمنان را به شرکت در جنگ ترغیب می‌کند و کسانی را که از شرکت در جنگ سستی ورزند و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دهند، نکوهش و به عذاب و جایگزینی قومی دیگر به جای آنان تهدید می‌کند. در آیه غار نیز به یاری پیامبر از سوی خداوند در جای‌های پر مخاطره همچون [[غار ثور]] و [[غزوه|غزوه‌های]] پیشین و همین مرحله اشاره شده است.
بر پایه گزارش‌های تاریخی، در سال نهم [[هجرت]]، پیامبر مسلمانان را از حرکت به [[تبوک]] برای رویارویی با رومیان خبر داد. از آنجا که فاصله [[مدینه]] تا تبوک ۶۱۰ کیلومتر و تا شام ۶۹۲ کیلومتر بود<ref>المغازی، ج۳، ص۹۹۰؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۵، ۶.</ref> و این جنگ نیز با فصل گرما و برداشت خرما همراه بود،<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۶۶؛ الکامل، ج۲، ص۲۷۶.</ref>جنگ با امپراتوری روم کاری دشوار بود. تردید و سستی مسلمانان در حرکت به سوی جبهه جنگ، از آیات مربوط به [[غزوه تبوک]] به روشنی پیداست.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۲، ۱۷۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۵، ۵۶.</ref> در آیات ۳۸ و ۳۹ [[سوره توبه]] خداوند مؤمنان را به شرکت در جنگ ترغیب می‌کند و کسانی را که از شرکت در جنگ سستی ورزند و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دهند، نکوهش و به عذاب و جایگزینی قومی دیگر به جای آنان تهدید می‌کند. در آیه غار نیز به یاری پیامبر از سوی خداوند در جای‌های پر مخاطره همچون [[غار ثور]] و [[غزوه|غزوه‌های]] پیشین و همین مرحله اشاره شده است.


==مراد از غار==
==مراد از غار==
خط ۳۰: خط ۳۰:


==پیشینه بحث از آیه غار==
==پیشینه بحث از آیه غار==
پس از وفات [[پیامبر اسلام]]، این آیه همواره مورد توجه [[تفسیر|مفسران]] و دانش‌پژوهان شیعه و سنی بوده و بحث‌های گوناگونی را برانگیخته است. برخی راه افراط و برخی راه تفریط پیموده‌اند؛ تا آنجا که گروهی با استناد به این آیه، همراهی ابوبکر با پیامبر را برترین فضیلت برای وی شمرده و آن را علت اولویت وی بر دیگر [[اصحاب پیامبر]] در جانشینی او دانسته‌اند. بر پایه روایتی، خداوند در این آیه همه مسلمانان را سرزنش و تنها ابوبکر را ستایش کرده است.<ref>الوسیط، ج۲، ص۲۵۷؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۳۴۹؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۹۹.</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان= آیه غار و مسئله خلافت| نقل‌قول= نخستین بار [[ابوعبیده]] و [[عمر بن خطاب]] برای اثبات فضیلت [[ابوبکر]] در [[خلافت]] به آیه غار استناد کردند..|تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 32۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پس‌زمینه=#DEB887| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
پس از وفات [[پیامبر اسلام]]، این آیه همواره مورد توجه [[تفسیر|مفسران]] و دانش‌پژوهان شیعه و سنی بوده و بحث‌های گوناگونی را برانگیخته است. برخی راه افراط و برخی راه تفریط پیموده‌اند؛ تا آنجا که گروهی با استناد به این آیه، همراهی [[ابوبکر]] با پیامبر را برترین فضیلت برای وی شمرده و آن را علت اولویت وی بر دیگر [[اصحاب پیامبر]] در جانشینی او دانسته‌اند. بر پایه روایتی، خداوند در این آیه همه مسلمانان را سرزنش و تنها ابوبکر را ستایش کرده است.<ref>الوسیط، ج۲، ص۲۵۷؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۳۴۹؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۹۹.</ref>


به گزارش منابع تاریخی، نخستین ‌بار پس از وفات پیامبر [[ابوعبیده]] بر اساس این فضیلت، به اولویت ابوبکر در خلافت استناد نمود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ المصنف، ‌ج۸، ص۵۷۳؛ کنز العمال، ج۵، ص۶۴۹، ۶۵۰.</ref> سپس [[عمر بن خطاب]] در [[سقیفه بنی‌‌ساعده]] با تمسک به این آیه امتیازهای ویژه‌ای را برای ابوبکر ذکر کرد.<ref>مجمع الزوائد، ج۵، ص۱۸۲؛ الدر المنثور، ج۴، ص۲۴۳.</ref>  
به گزارش منابع تاریخی، نخستین ‌بار پس از وفات پیامبر [[ابوعبیده]] بر اساس این فضیلت، به اولویت ابوبکر در [[خلافت]] استناد نمود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ المصنف، ‌ج۸، ص۵۷۳؛ کنز العمال، ج۵، ص۶۴۹، ۶۵۰.</ref> سپس [[عمر بن خطاب]] در [[سقیفه بنی‌‌ساعده]] با تمسک به این آیه امتیازهای ویژه‌ای را برای ابوبکر ذکر کرد.<ref>مجمع الزوائد، ج۵، ص۱۸۲؛ الدر المنثور، ج۴، ص۲۴۳.</ref>  


در روز [[بیعت عام]] نیز عمر مهم‌ترین سبب برتری ابوبکر و اولویت وی را برای خلافت، همراهی او با پیامبر در غار ذکر کرد و با استناد به آیه غار، او را سزاوارترین فرد برای سرپرستی امور مسلمانان دانست و مردم را به بیعت با او تشویق کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> [[عثمان بن عفان]] نیز به همین آیه برای اثبات اولویت ابوبکر در خلافت استناد کرده است.<ref>کنز العمال، ج۵، ص۶۵۳؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۷۸.</ref> این شیوه در همه روزگاران پی گرفته شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۲۶۶.</ref> برخی مفسران اهل‌ سنت با استناد به این آیه، ۱۲ فضیلت برای ابوبکر یاد کرده‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۶۳-۶۷.</ref>
در روز [[بیعت عام]] نیز عمر مهم‌ترین سبب برتری ابوبکر و اولویت وی را برای خلافت، همراهی او با پیامبر در غار ذکر کرد و با استناد به آیه غار، او را سزاوارترین فرد برای سرپرستی امور مسلمانان دانست و مردم را به [[بیعت]] با او تشویق کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> [[عثمان بن عفان]] نیز به همین آیه برای اثبات اولویت ابوبکر در خلافت استناد کرده است.<ref>کنز العمال، ج۵، ص۶۵۳؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۷۸.</ref> این شیوه در همه روزگاران پی گرفته شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۲۶۶.</ref> برخی مفسران [[اهل‌ سنت]] با استناد به این آیه، داوزده فضیلت برای ابوبکر یاد کرده‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۶۳-۶۷.</ref>


در منابع روایی شیعه از وجود چنین مباحثی در زمان [[ائمه]] سخن رفته است. در برخی از روایت‌ها، مناظره ائمه با استدلال‌‌کنندگان به آیه غار و نیز مناظره شاگردان آنان یاد شده است.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۱۲۹۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۸، ۸۹؛ الاختصاص، ص۹۶؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۶.</ref>
در منابع روایی [[شیعه]] از وجود چنین مباحثی در زمان [[ائمه]] سخن رفته است. در برخی از روایت‌ها، مناظره [[ائمه]] با استدلال‌‌کنندگان به آیه غار و نیز مناظره شاگردان آنان یاد شده است.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۱۲۹۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۸، ۸۹؛ الاختصاص، ص۹۶؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۶.</ref>


== تفسیر‌های مختلف از آیه غار==
== تفسیر‌های مختلف از آیه غار==
خط ۴۲: خط ۴۳:


* '''«ثَانِی اثنَینِ»'''<br />
* '''«ثَانِی اثنَینِ»'''<br />
در این تعبیر، خداوند به «همراه [[پیامبر(ص)]]» اشاره می‌کند. مورخان <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۰؛ تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۱۴، ۲۲.</ref> و [[تفسیر|مفسران]]<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۵؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۷۲.</ref> همراه پیامبر در [[غار ثور]] را [[ابوبکر]] دانسته‌اند. برخی از این تعبیر قرآن منزلتی بی‌نظیر برای ابوبکر برداشت کرده و او را هم‌ردیف پیامبر به شمار آورده‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ‌ج۱۶، ص۶۴؛ فتح الباری، ج۱۳، ص۱۸۰.</ref> مخالفان این استدلال گفته‌اند: این تعبیر تنها گزارشی درباره پیامبر و همراه او است و صرفا نشان می‌دهد هم‌زمان با حضور پیامبر در غار ثور، فردی دیگر هم با وی بوده است. چنین تعبیری فضیلت و ستایشی را برای همراه ایشان در بر ندارد؛‌ چنان‌که ممکن است افراد مختلف در مقام شمارش کنار هم قرار گیرند.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۲۷، ۲۸؛ التبیان، ج۵، ص۲۲۲.</ref>
در این تعبیر، خداوند به «همراه [[پیامبر(ص)]]» اشاره می‌کند. مورخان <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۰؛ تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۱۴، ۲۲.</ref> و [[تفسیر|مفسران]]<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۵؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۷۲.</ref> همراه پیامبر در [[غار ثور]] را [[ابوبکر]] دانسته‌اند. برخی از این تعبیر قرآن منزلتی بی‌نظیر برای ابوبکر برداشت کرده و او را هم‌ردیف پیامبر به شمار آورده‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ‌ج۱۶، ص۶۴؛ فتح الباری، ج۱۳، ص۱۸۰.</ref> مخالفان این استدلال گفته‌اند: این تعبیر تنها گزارشی درباره پیامبر و همراه او است و صرفا نشان می‌دهد هم‌زمان با حضور پیامبر در [[غار ثور]]، فردی دیگر هم با وی بوده است. چنین تعبیری فضیلت و ستایشی را برای همراه ایشان در بر ندارد؛‌ چنان‌که ممکن است افراد مختلف در مقام شمارش کنار هم قرار گیرند.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۲۷، ۲۸؛ التبیان، ج۵، ص۲۲۲.</ref>


* '''«إِنَّ اللهَ مَعَنَا»'''<br />
* '''«إِنَّ اللهَ مَعَنَا»'''<br />
در این قسمت از [[آیه]]، پیامبر همراهی خداوند را با خود و همراه خویش‌ یادآوری می‌کند. به گفته [[آلوسی]]، این همراهی خداوند با پیامبر و همراه وی، ویژه ابوبکر است و برای هیچ یک از صحابه ثابت نشده است. این ویژگی، ابوبکر را نه تنها از [[اصحاب پیامبر]] بلکه از صحابه همه پیامبران ممتاز و جدا می‌سازد.<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>
در این قسمت از [[آیه]]، پیامبر همراهی خداوند را با خود و همراه خویش‌ یادآوری می‌کند. به گفته [[آلوسی]]، این همراهی خداوند با پیامبر و همراه وی، ویژه [[ابوبکر]] است و برای هیچ یک از صحابه ثابت نشده است. این ویژگی، ابوبکر را نه تنها از [[اصحاب پیامبر]] بلکه از صحابه همه پیامبران ممتاز و جدا می‌سازد.<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>
برخی دیگر بر این باورند که مقصود از {مَعَنا} در آیه، تنها پیامبر است و ایشان با لفظ جمع از خود تعبیر کرده است؛ همچون این سخن خداوند: {إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}.<ref>سوره حِجر، آیه ۹.</ref>
برخی دیگر بر این باورند که مقصود از {مَعَنا} در آیه، تنها پیامبر است و ایشان با لفظ جمع از خود تعبیر کرده است؛ همچون این سخن خداوند: {إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}.<ref>سوره حِجر، آیه ۹.</ref>


* '''«فَأَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیهِ»'''<br />
* '''«فَأَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیهِ»'''<br />
در این قسمت آیه، به نزول آرامش الهی تنها بر یک نفر اشاره شده است. درباره مرجع ضمیر {عَلَیهِ} دو احتمال وجود دارد: مفسران [[شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۵۸؛ روض الجنان، ج۹، ص۲۵۳؛ المیزان، ج۹، ص۲۷۹.</ref> و برخی مفسران [[اهل‌ سنت]]<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۷؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۳۶؛ البحر المحیط، ج۵، ص۴۵.</ref> برآن‌ند که این ضمیر به پیامبر باز می‌گردد. برخی از مفسران اهل سنت بازگشت این ضمیر به ابوبکر را منطقی‌تر پنداشته‌اند؛<ref>تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۴۷.</ref> با این استدلال که پیامبر به تسکین و آرامش نیاز نداشت؛ زیرا طمأنینه و آرامش الهی همواره همراه او بود و تنها ابوبکر که در آن موقعیت، مضطرب و اندوهگین بود، به آرامش نیاز داشت.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۹؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۲۵۰؛ الوسیط، ج۶، ص۲۹۲.</ref>
در این قسمت آیه، به نزول آرامش الهی تنها بر یک نفر اشاره شده است. درباره مرجع ضمیر {عَلَیهِ} دو احتمال وجود دارد: مفسران [[شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۵۸؛ روض الجنان، ج۹، ص۲۵۳؛ المیزان، ج۹، ص۲۷۹.</ref> و برخی مفسران [[اهل‌ سنت]]<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۷؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۳۶؛ البحر المحیط، ج۵، ص۴۵.</ref> برآن‌اند که این ضمیر به [[پیامبر]] باز می‌گردد. برخی از مفسران اهل سنت بازگشت این ضمیر به [[ابوبکر]] را منطقی‌تر پنداشته‌اند؛<ref>تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۴۷.</ref> با این استدلال که پیامبر به تسکین و آرامش نیاز نداشت؛ زیرا طمأنینه و آرامش الهی همواره همراه او بود و تنها ابوبکر که در آن موقعیت، مضطرب و اندوهگین بود، به آرامش نیاز داشت.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۹؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۲۵۰؛ الوسیط، ج۶، ص۲۹۲.</ref>
علامه طباطبایی در اشکال به این استدلال،  نمونه‌هایی از آیات [[قرآن]] را ذکر کرده است که در آنها خداوند از نزول آرامش بر پیامبرش و مؤمنان سخن گفته است.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۸۱.</ref>؛ همانند {ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى المُؤمِنِینَ} (آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد).<ref>سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>
علامه طباطبایی در اشکال به این استدلال،  نمونه‌هایی از آیات [[قرآن]] را ذکر کرده است که در آنها خداوند از نزول آرامش بر پیامبرش و مؤمنان سخن گفته است.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۸۱.</ref>؛ همانند {ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى المُؤمِنِینَ} (آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد).<ref>سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>


۱٬۷۸۰

ویرایش