کاربر:Abazar/کارها: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== أُبی بن کعب == | == أُبی بن کعب == | ||
: از صحابیان و کاتبان وحی و امامان قرائت، صاحب مصحف | : از صحابیان و کاتبان وحی و امامان قرائت، صاحب مصحف | ||
خط ۱۲۱: | خط ۶: | ||
منابع به تاریخ ولادت ابی اشاره نکردهاند. او در مدینه، در محل زندگی خزرجیان رشد یافت.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> این که وی پیش از اسلام، از جمله احبار و دانشمندان یهود بوده باشد، بر پایه منابع رجالی اثباتپذیر نیست. نیز احاطه او به تورات و عهد عتیق و کتابهای مذهبی یهودیان و آگاهی وی از بشارتهای تورات درباره پیامبر گرامی۹، در منبعی معتبر یافت نشده است. | منابع به تاریخ ولادت ابی اشاره نکردهاند. او در مدینه، در محل زندگی خزرجیان رشد یافت.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> این که وی پیش از اسلام، از جمله احبار و دانشمندان یهود بوده باشد، بر پایه منابع رجالی اثباتپذیر نیست. نیز احاطه او به تورات و عهد عتیق و کتابهای مذهبی یهودیان و آگاهی وی از بشارتهای تورات درباره پیامبر گرامی۹، در منبعی معتبر یافت نشده است. | ||
ابی در عصر | ابی در عصر پیامبر(ص): ابی در بیعت عقبه دوم به سال سیزدهم بعثت حضور داشت که در آن بیش از ۷۰ تن از مردم مدینه با پیامبر گرامی(ص) بیعت کردند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱؛ الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸؛ الاستیعاب، ج۱، ص۶۶.</ref> نیز همه افراد قبیله او در استقبال از پیامبر هنگام ورود به مدینه همراه اوسیان شرکت داشتند.<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۱۰۹؛ نک: تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۲.</ref> منابع تاریخی، اسلام آوردن ابی را در عقبه دوم میدانند؛ اما ابن هشام نام او را در شمار افراد عقبه اول و دوم نیاورده و این احتمال را به میان آورده که وی پس از عقبه اول و پیش از عقبه دوم به دست مصعب بن عمیر اسلام آورده باشد.<ref>تفسیر الصحابی، ص۱۳.</ref> | ||
در رویداد پیمان برادری، پیامبر میان او و طلحة بن عبیدالله پیمان بست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۲۱۶؛ المحبّر، ص۷۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۱.</ref> برخی منابع، پیمان برادری او را با سعد بن زید بن عمرو بن نفیل دانستهاند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶؛ المستدرک، ج۳، ص۳۰۳؛ رجال الطوسی، ص۲۲.</ref> وی در بیشتر سریهها و غزوهها شرکت داشت و از نخستین مبارزان مسلمان به شمار میآید. در نخستین سریهای که به فرماندهی حمزه عموی پیامبر همراه ۳۰ رزمنده صورت گرفت و سریه حمزة بن عبدالمطلب نامیده شد، او یکی از رزمندگان بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۹.</ref> در غزوه بدر<ref>المغازی، ج۱، ص۱۶۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ رجال الطوسی، ص۲۲.</ref> و احد<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۴؛ الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref> و نیز در غزوه بنیالمصطلق (المُرَیسیع) در سال پنجم ق. حضورداشت.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۰۵.</ref> مورخان او را از صحابهای میدانند که در بیشتر غزوهها حضور داشتهاند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۴.</ref> | در رویداد پیمان برادری، پیامبر میان او و طلحة بن عبیدالله پیمان بست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۲۱۶؛ المحبّر، ص۷۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۱.</ref> برخی منابع، پیمان برادری او را با سعد بن زید بن عمرو بن نفیل دانستهاند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶؛ المستدرک، ج۳، ص۳۰۳؛ رجال الطوسی، ص۲۲.</ref> وی در بیشتر سریهها و غزوهها شرکت داشت و از نخستین مبارزان مسلمان به شمار میآید. در نخستین سریهای که به فرماندهی حمزه عموی پیامبر همراه ۳۰ رزمنده صورت گرفت و سریه حمزة بن عبدالمطلب نامیده شد، او یکی از رزمندگان بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۹.</ref> در غزوه بدر<ref>المغازی، ج۱، ص۱۶۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ رجال الطوسی، ص۲۲.</ref> و احد<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۴؛ الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref> و نیز در غزوه بنیالمصطلق (المُرَیسیع) در سال پنجم ق. حضورداشت.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۰۵.</ref> مورخان او را از صحابهای میدانند که در بیشتر غزوهها حضور داشتهاند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۴.</ref> | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲: | ||
اُبی و مسئولیتهای زمان پیامبر: ابی یکی از اصحاب فتوا در میان اصحاب پیامبر(ص) بود و گفتهاند: یکی از شش نفری است که دانش پیامبر به آنان رسید.<ref>المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۴۴۵.</ref> گاه مسؤول گردآوری صدقات از سوی پیامبر بود و در جمعآوری صدقات بسیار دقت داشت.<ref>مسند احمد، ج۵، ص۱۴۲؛ المستدرک، ج۱، ص۳۹۹؛ السنن الکبری، ج۴، ص۹۶.</ref> گاهی نیز از جانب پیامبر(ص) مأمور آموزش احکام اسلام به نومسلمانان میشد؛ از جمله وفد بنیعامر و وفد بنیحنیفه که به مدینه آمدند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref> | اُبی و مسئولیتهای زمان پیامبر: ابی یکی از اصحاب فتوا در میان اصحاب پیامبر(ص) بود و گفتهاند: یکی از شش نفری است که دانش پیامبر به آنان رسید.<ref>المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۴۴۵.</ref> گاه مسؤول گردآوری صدقات از سوی پیامبر بود و در جمعآوری صدقات بسیار دقت داشت.<ref>مسند احمد، ج۵، ص۱۴۲؛ المستدرک، ج۱، ص۳۹۹؛ السنن الکبری، ج۴، ص۹۶.</ref> گاهی نیز از جانب پیامبر(ص) مأمور آموزش احکام اسلام به نومسلمانان میشد؛ از جمله وفد بنیعامر و وفد بنیحنیفه که به مدینه آمدند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref> | ||
ابی افزون بر همراهی پیامبر در نبردها، کاتب وحی و قاری قرآن بود. اگر چه در روزگار جاهلیت، کتابت در میان عرب رواج نداشت، ابی بن کعب از کسانی بود که در آن دوره کتابت را فراگرفته بودند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref> برخی مورخان او را نخستین کاتب وحی در مدینه میدانند<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و گویند: پیامبر(ص) در صورت حضور نداشتن ابی، در پی سایر کاتبان وحی مانند زید بن ثابت میفرستاد.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> اما از منابع برمیآید که کتابت وحی به دست حضرت | ابی افزون بر همراهی پیامبر در نبردها، کاتب وحی و قاری قرآن بود. اگر چه در روزگار جاهلیت، کتابت در میان عرب رواج نداشت، ابی بن کعب از کسانی بود که در آن دوره کتابت را فراگرفته بودند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref> برخی مورخان او را نخستین کاتب وحی در مدینه میدانند<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و گویند: پیامبر(ص) در صورت حضور نداشتن ابی، در پی سایر کاتبان وحی مانند زید بن ثابت میفرستاد.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> اما از منابع برمیآید که کتابت وحی به دست حضرت علی(ع) و زید بن ثابت بسیار بیشتر از ابی بن کعب بوده است. از این رو، بهتر است گفته شود ابی از نخستین کاتبان وحی بود، نه نخستین آنان. طبری کتابت او را در غیاب علی(ع) و عثمان میداند.<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۱۷۹.</ref> وی افزون بر کتابت وحی، کاتب نامههای پیامبر بود و نیز نامههای رسیده برای ایشان را میخواند و نامههایی را که به درخواست پیامبر باید مخفی میماند، مانند نامه عباس عموی پیامبر به او پیش از نبرد احد، پنهان میکرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۳.</ref> او نخستین کسی بود که در پایانِ نامهها، اسم خود را به عنوان کاتب مینگاشت.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> بر پایه شمارش نووی، حدیثهای ابی در کتب معتبر به ۱۶۴ حدیث میرسد<ref>تهذیب الاسماء، ص۱۰۹.</ref> که از آن میان، بیش از ۶۰ حدیث در صحاح سته و سه حدیث مشترکاً در صحیحین آمده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۰۱.</ref> | ||
قرائت اُبی: بر پایه روایتهایی، پیامبر(ص) ابی را بهتر از سایر اصحاب یا سایر امت در قرائت دانست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۲.</ref> بر پایه عقاید شیعی، امام | قرائت اُبی: بر پایه روایتهایی، پیامبر(ص) ابی را بهتر از سایر اصحاب یا سایر امت در قرائت دانست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۲.</ref> بر پایه عقاید شیعی، امام علی(ع) از آن رو که امام و خلیفه برحق پیامبر در همه شئون، از جمله آگاهی به قرآن و تفسیر و قرائت آن بود، در این زمینه نیز سرآمد بوده است. برخی از پژوهشگران معاصر معتقدند که منظور این حدیث شأنیت ابی برای تعلیم قرآن است؛ یعنی سزاست مسلمانان قرائت قرآن را از او فراگیرند، نه این که در قرائت از همه صحابه برتر باشد.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۱۶-۱۷.</ref> از این رو، در روایتی از پیامبر(ص) سفارش شده است که مسلمانان قرائت قرآن را از چهار تن فراگیرند که یکی از آنها ابی بن کعب است.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۸؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۴۹.</ref> بر پایه روایتی، او قرآن را در هر هشت شب ختم میکرد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۰.</ref> برخی از قرآنپژوهان خاورشناس معتقدند او نقل به معنا را جایز میدانست و در مقایسه با ابن مسعود، در این زمینه اختلافهایی داشت.<ref>تاریخ القرآن، ص۵۳۴.</ref> نقل به معنا اگر برای توضیح بیشتر باشد، تا حدی پذیرفتنی است؛ اما اگر به معنای انتساب سخن خود به قرآن یا معصومان(ع) باشد، پذیرفتنی نیست. سابقه رواج قرائت ابی به دوره پیش از تدوین مصحف عثمان بازمیگردد و قرائت او یکی از چند قرائت متداول در آن دوره بوده است.<ref>المصاحف، ص۳۱-۳۳.</ref> در روایتی از امام صادق(ع) قرائت ابی به تأیید اهل بیت: رسیده است.<ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۴.</ref> قرائت ابی و سپس زید بن ثابت، بنیان قرائت حجاز تلقی میگردد و بر قرائت عاصم از قرائات کوفی تأثیر فراوان داشته است.<ref>نک: السبعة فی القرائات، ص۵۵، ۶۹-۷۱؛ نک: المبسوط، ج۲۹، ص۱۳۶؛ ج۱۶، ص۳۷.</ref> نسخهای در تفسیر قرآن به روایت ابوجعفر رازی از ربیع بن انس از ابوالعالیه از ابی بن کعب در سدههای نخستین متداول بوده و مورد استفاده طبری و ابیحاتم در تفسیر، احمد بن حنبل در مسند و حاکم نیشابوری در مستدرک قرار گرفته است.<ref>الاتقان، ج۲، ص۲۴۰.</ref> ابن عباس، ابوهریره، عبدالله بن سائب، عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه و ابوعبدالرحمن سلمی قرائت قرآن را از ابی فراگرفتند و سوید بن غفله، عبدالرحمن بن أبزی و ابومهلب از او حدیث گزارش کردهاند.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۳.</ref> اُبَی علم به قرآن و قرائت صحیح آن را از پیامبر آموخته بود و بسیار میکوشید تا پس از ایشان تغییری در قرائت آن روی ندهد. زمانی که خلیفه سوم برای در امان ماندن از پیامدهای تفسیر آیه ۳۴ [[سوره توبه]] که در نکوهش ثروتاندوزی است، قصد تغییری جزئی و برداشتن «واو» از متن قرآن را داشت، ابی به او هشدار داد و گفت: «واو» را در آیه سر جای خود بگذار و گر نه شمشیر خود را بر دوش مینهم!<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲.</ref> | ||
اُبی و رویداد سقیفه: پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) و رویداد سقیفه، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با ابوبکر به مخالفت برخاست و خلافت را حق | اُبی و رویداد سقیفه: پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) و رویداد سقیفه، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با ابوبکر به مخالفت برخاست و خلافت را حق علی(ع) دانست. او از جمله ۱۲ نفری بود که مخالف خلافت ابوبکر بودند و جانشینی وی را انکار کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او گواهی داد که پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و امام پس از خود و ناصح امت معرفی کرده است.<ref>نک: تحف العقول، ص۴۲۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی از علاقهمندان صمیمی خاندان پیامبر(ص) بود و میگفت: روزی که پیامبر(ص) زنده بود، همه به یک نقطه نظر داشتند؛ ولی پس از وفات ایشان، صورتها به چپ و راست منحرف شد.<ref>حلیة الاولیاء، ج۱، ص۲۵۴.</ref> او با ابوبکر بیعت نکرد و شورای سقیفه را بیارزش خواند.<ref>نک: کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> برخی از محققان، تعصب قبیلهای، خزرجی بودن و ارتباطش با سعد بن عباده را در این میان مؤثر میدانند. عصر روزی که حادثه سقیفه به سود ابوبکر خاتمه یافت و او از منزل پیامبر(ص) بازمیگشت، در پاسخ یکی از انصار که از وضع خاندان پیامبر پرسید، با نگرانی از حال آنان یاد کرد و گفت: چگونه میشود حال کسانی که خانه آنها تا دیروز محل رفت و آمد فرشته وحی و کاشانه پیامبر خدا بود و امروز جنبوجوشی در آن به چشم نمیخورد و از وجود پیامبر(ص) خالی است؟<ref>الدرجات الرفیعه، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> از او این روایت از پیامبر(ص) گزارش شده است: «یا أُبی! علیک بعلی فإنه الهادی المهدی الناصح لأُمتی».<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۷؛ بحار الانوار، ج۲۹، ص۸۷-۸۸..</ref> منابع تاریخی او را از فقیهان دوران خلفا، به ویژه عمر و عثمان، میدانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱، ۱۷۳.</ref> آنگاه که نماز تراویح به پیشنهاد خلیفه دوم به جماعت برگزار میشد، ابی در سال ۱۴ق. امامت جماعت آن را بر عهده داشت؛ اما پس از چندی، گویا به علت مخالفت با این بدعت، آن را رها کرد و مردم پیوسته میگفتند: «أین أُبی» یا «ابقِ أُبی».<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۳۲۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۰۰.</ref> | ||
مصحف اُبی: ابی دارای مصحفی بودکه با قرآن رایج میان مسلمانان تفاوتهایی داشت. مصحف وی دارای ۱۱۵ سوره بود و وترتیب سورههای آن با مصحف ابن مسعود هماهنگ بود، جز این که سوره انفال را پیش از سوره توبه نوشته بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> در مصحف او، دو سوره به نامهای حفد و خلع بود<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۸.</ref> که دعای قنوتاند و ظاهراً به اشتباه در میان سورههای قرآنی ثبت شده بودند. نیز میان سورههای فیل و قریش، «بسم الله الرحمن الرحیم» نیامده بود و گویا این دو یک سوره فرض شده بودند.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۹.</ref> البته روایتهای اهل بیت: نیز به این حقیقت اشاره دارد<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۵۶.</ref>، اگر چه در مصحف باید با بسم الله بیاید. ابتدای سوره زمر در این مصحف با «حم» شروع میشد؛ یعنی حوامیم هشت سوره بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> همچنین برخی کلمات به مترادفهای آنها تبدیل شده بودند؛ مثلاً آیه {قَالُوا یا وَیلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَرقَدِنَا} (یس/۳۶، ۵۲) به صورت «من هبنا من مرقدنا» یا آیه {کلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَشَوا فِیهِ} (بقره/۲، ۲۰) به صورت «مروا فیه» یا “سعوا فیه» آمده بود.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۸۰؛ المحرر الوجیز، ج۴، ص۴۵۸.</ref> ابن ندیم به گزارش از فضل بن شاذان، سابقه رواج مصحف ابی را در روستایی در بصره به نام قریة الانصار میداند که محمد بن عبدالملک انصاری آن را که از پدرانشان روایت میکردند، ارائه نمود.<ref>الفهرست، ص۲۹.</ref> بر پایه برخی گزارشها، در رویداد همسانسازی مصحفها در زمان عثمان، مصحف ابی بن کعب منبع اصلی کار زید بن ثابت بود.<ref>المصاحف، ص۳۰-۳۱، ۶۳-۶۴.</ref> سپس این مصحف مانند سایر مصحفها به استثنای مصحف ابن مسعود، پس از همسانسازی مصحفها، سوزانده شد یا نوشتههایش با آب و سرکه جوشانده و محو گشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | مصحف اُبی: ابی دارای مصحفی بودکه با قرآن رایج میان مسلمانان تفاوتهایی داشت. مصحف وی دارای ۱۱۵ سوره بود و وترتیب سورههای آن با مصحف ابن مسعود هماهنگ بود، جز این که سوره انفال را پیش از سوره توبه نوشته بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> در مصحف او، دو سوره به نامهای حفد و خلع بود<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۸.</ref> که دعای قنوتاند و ظاهراً به اشتباه در میان سورههای قرآنی ثبت شده بودند. نیز میان سورههای فیل و قریش، «بسم الله الرحمن الرحیم» نیامده بود و گویا این دو یک سوره فرض شده بودند.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۹.</ref> البته روایتهای اهل بیت: نیز به این حقیقت اشاره دارد<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۵۶.</ref>، اگر چه در مصحف باید با بسم الله بیاید. ابتدای سوره زمر در این مصحف با «حم» شروع میشد؛ یعنی حوامیم هشت سوره بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> همچنین برخی کلمات به مترادفهای آنها تبدیل شده بودند؛ مثلاً آیه {قَالُوا یا وَیلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَرقَدِنَا} (یس/۳۶، ۵۲) به صورت «من هبنا من مرقدنا» یا آیه {کلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَشَوا فِیهِ} (بقره/۲، ۲۰) به صورت «مروا فیه» یا “سعوا فیه» آمده بود.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۸۰؛ المحرر الوجیز، ج۴، ص۴۵۸.</ref> ابن ندیم به گزارش از فضل بن شاذان، سابقه رواج مصحف ابی را در روستایی در بصره به نام قریة الانصار میداند که محمد بن عبدالملک انصاری آن را که از پدرانشان روایت میکردند، ارائه نمود.<ref>الفهرست، ص۲۹.</ref> بر پایه برخی گزارشها، در رویداد همسانسازی مصحفها در زمان عثمان، مصحف ابی بن کعب منبع اصلی کار زید بن ثابت بود.<ref>المصاحف، ص۳۰-۳۱، ۶۳-۶۴.</ref> سپس این مصحف مانند سایر مصحفها به استثنای مصحف ابن مسعود، پس از همسانسازی مصحفها، سوزانده شد یا نوشتههایش با آب و سرکه جوشانده و محو گشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
خط ۱۴۳: | خط ۲۸: | ||
مجلس درس ابی و مدرسه تفسیر مدینه: ابی در مسجد پیامبر(ص) مجلسی بر پا میکرد و حدیثهای ایشان را برای مردم بازگو مینمود. نیز برای جمعیت بسیاری که در خانه او گرد میآمدند، حدیث گزارش میکرد.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۱.</ref> او مؤسس مدرسه تفسیر مدینه به شمار میآید و تفسیر او از طریق نوشتههایش در حواشی مصحفش یا شاگردان و راویانش منتقل شده است.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۸۶-۸۸.</ref> یکی از راههای شناسایی سورههای مدنی ومکی در قرآن، معرفی سورههای مدنی از سوی ابی دانسته شده است؛ زیرا او همواره در مدینه کنار پیامبر(ص) حضور داشت و سورههای مدنی را کاملا میشناخت.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۶.</ref> | مجلس درس ابی و مدرسه تفسیر مدینه: ابی در مسجد پیامبر(ص) مجلسی بر پا میکرد و حدیثهای ایشان را برای مردم بازگو مینمود. نیز برای جمعیت بسیاری که در خانه او گرد میآمدند، حدیث گزارش میکرد.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۱.</ref> او مؤسس مدرسه تفسیر مدینه به شمار میآید و تفسیر او از طریق نوشتههایش در حواشی مصحفش یا شاگردان و راویانش منتقل شده است.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۸۶-۸۸.</ref> یکی از راههای شناسایی سورههای مدنی ومکی در قرآن، معرفی سورههای مدنی از سوی ابی دانسته شده است؛ زیرا او همواره در مدینه کنار پیامبر(ص) حضور داشت و سورههای مدنی را کاملا میشناخت.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۶.</ref> | ||
ارتباط ابی با برخی آیات مدنی: شأن نزول چند آیه قرآن با ابی پیوند دارد. به گزارش عکرمه و مقاتل، دو تن یهودی خطاب به ابی و جمعی از مسلمانان، دین خود را بهتر از اسلام دانستند. در پی آن، آیه {کنتُم خَیرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکرِ وَتُؤمِنُونَ بِاللهِ وَلَو آمَنَ أَهلُ الکتَابِ لَکانَ خَیرًا لَهُم مِنهُمُ المُؤمِنُونَ وَأَکثَرُهُمُ الفَاسِقُونَ} (آل عمران/۳، ۱۱۰) نازل شد و دین اسلام را برتر دانست. در گزارشی تاریخی درباره رویداد افک (تهمت به عایشه) آمده است کهام طفیل آنگاه که این شایعه را برای همسرش ابی گزارش کرد، وی سخت آن را انکار نمود و دروغ خواند و گفت: همسران پیامبر از همسران ما بسیار بهترند و آنگاه که اینان سراغ آن کار نمیروند، سزاوارتر است که همسران پیامبر نیز چنین نکنند. سپس آیه ۱۲ نور/۲۴ نازل شد: {لَولَا إِذ سَمِعتُمُوهُ ظَنَّ المُؤمِنُونَ وَالمُؤمِنَاتُ بِأَنفُسِهِم خَیرًا وَقَالُوا هَذَا إِفک مُبِینٌ}؛ نیز پیامبر گرامی(ص) به او فرمود: خداوند امر کرده است که بر تو قرآن بخوانم. او از این که خود را مورد عنایت پروردگار دید، متأثر شد و پیامبر این آیه را تلاوت فرمود: {قُل بِفَضلِ اللهِ وَبِرَحمَتِهِ فَبِذَلِک فَلیفرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعُونَ}. (یونس/۱۰، ۵۸)<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ الاستیعاب، ج۱، ص۶۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> در روزگار عثمان، برای یکسانکردن مصحفها، پس از ناتوانی گروه نخست، ابی ریاست گروه دوم را بر عهده داشت و او املا میکرد و دیگران مینوشتند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۲.</ref> خلیفه دوم | ارتباط ابی با برخی آیات مدنی: شأن نزول چند آیه قرآن با ابی پیوند دارد. به گزارش عکرمه و مقاتل، دو تن یهودی خطاب به ابی و جمعی از مسلمانان، دین خود را بهتر از اسلام دانستند. در پی آن، آیه {کنتُم خَیرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکرِ وَتُؤمِنُونَ بِاللهِ وَلَو آمَنَ أَهلُ الکتَابِ لَکانَ خَیرًا لَهُم مِنهُمُ المُؤمِنُونَ وَأَکثَرُهُمُ الفَاسِقُونَ} (آل عمران/۳، ۱۱۰) نازل شد و دین اسلام را برتر دانست. در گزارشی تاریخی درباره رویداد افک (تهمت به عایشه) آمده است کهام طفیل آنگاه که این شایعه را برای همسرش ابی گزارش کرد، وی سخت آن را انکار نمود و دروغ خواند و گفت: همسران پیامبر از همسران ما بسیار بهترند و آنگاه که اینان سراغ آن کار نمیروند، سزاوارتر است که همسران پیامبر نیز چنین نکنند. سپس آیه ۱۲ نور/۲۴ نازل شد: {لَولَا إِذ سَمِعتُمُوهُ ظَنَّ المُؤمِنُونَ وَالمُؤمِنَاتُ بِأَنفُسِهِم خَیرًا وَقَالُوا هَذَا إِفک مُبِینٌ}؛ نیز پیامبر گرامی(ص) به او فرمود: خداوند امر کرده است که بر تو قرآن بخوانم. او از این که خود را مورد عنایت پروردگار دید، متأثر شد و پیامبر این آیه را تلاوت فرمود: {قُل بِفَضلِ اللهِ وَبِرَحمَتِهِ فَبِذَلِک فَلیفرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعُونَ}. (یونس/۱۰، ۵۸)<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ الاستیعاب، ج۱، ص۶۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> در روزگار عثمان، برای یکسانکردن مصحفها، پس از ناتوانی گروه نخست، ابی ریاست گروه دوم را بر عهده داشت و او املا میکرد و دیگران مینوشتند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۲.</ref> خلیفه دوم علی(ع) را در داوری و ابی را در قرائت قرآن از همه برتر میدانست؛ اگر چه خود میگفت: گاه بر پایه قرائت ابی عمل نمیکنم.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸.</ref> گویا او به برتری ابی در قرائت، باور حقیقی نداشت و یا قرائت وی گاه با اعتقادات و عملکرد خلیفه سازگار نبود و از این روی، به آن عمل نمیکرد. | ||
درگذشت اُبی: تاریخ رحلت ابی به درستی معلوم نیست. سال وفاتش را ۱۹ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۷۱.</ref>، ۲۰ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱.</ref> و ۲۲ق. در زمان خلافت عمر میدانند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> برخی دیگر آن را در سال۳۰ق. در روزگار خلافت عثمان دانستهاند؛ اما بیشتر مورخان رحلت وی را در زمان خلافت عمر ثبت کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> مدائنی زمان مرگ ابی، عباس و ابوسفیان بن حرب را نزدیک به هم در اوایل خلافت عثمان میداند. او مینویسد: بیشتر معتقدند ابی در زمان خلافت عمر وفات یافته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹.</ref> با توجه به حضور ابی در جمعآوری و یکسانسازی قرآن و نیز دیدار زر بن حبیش با او در دوره خلافت عثمان و پرسش مردم از وی درباره فتنه روزگار عثمان، به نظر میرسد رحلت وی در اواخر خلافت عثمان بوده است.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> او در مدینه منوره درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. اشاره برخی منابع به این که قبری منسوب به ابی در مقابر دمشق وجود دارد، صحیح نیست.<ref>تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۴۷؛ منهاج السنه، ج۷، ص۴۳؛ مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج۲۷، ص۴۸۴.</ref> | درگذشت اُبی: تاریخ رحلت ابی به درستی معلوم نیست. سال وفاتش را ۱۹ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۷۱.</ref>، ۲۰ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱.</ref> و ۲۲ق. در زمان خلافت عمر میدانند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> برخی دیگر آن را در سال۳۰ق. در روزگار خلافت عثمان دانستهاند؛ اما بیشتر مورخان رحلت وی را در زمان خلافت عمر ثبت کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> مدائنی زمان مرگ ابی، عباس و ابوسفیان بن حرب را نزدیک به هم در اوایل خلافت عثمان میداند. او مینویسد: بیشتر معتقدند ابی در زمان خلافت عمر وفات یافته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹.</ref> با توجه به حضور ابی در جمعآوری و یکسانسازی قرآن و نیز دیدار زر بن حبیش با او در دوره خلافت عثمان و پرسش مردم از وی درباره فتنه روزگار عثمان، به نظر میرسد رحلت وی در اواخر خلافت عثمان بوده است.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> او در مدینه منوره درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. اشاره برخی منابع به این که قبری منسوب به ابی در مقابر دمشق وجود دارد، صحیح نیست.<ref>تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۴۷؛ منهاج السنه، ج۷، ص۴۳؛ مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج۲۷، ص۴۸۴.</ref> | ||
خط ۲۸۷: | خط ۱۷۲: | ||
تنها اثر بر جای مانده از خوارزمی إثارة الترغیب است و کتابی در مناسک نیز به او نسبت دادهاند که اکنون اثری از آن نیست.<ref>کشف الظنون، ج۶، ص۱۴۸؛ معجم المؤلفین، ج۹، ص۴۰.</ref> خوارزمی در روش و محتوای کتاب، به اخبار مکه ازرقی نظر داشته و کار او همانند آن اثر است، با این تفاوت که مباحث تاریخی کتاب ازرقی را فرونهاده و بیشتر به مباحثی درباره فضیلتهای حج و عمره و امور مربوط بدان پرداخته است. او به وضعیت و اطلاعات مکه در زمان خود هیچ اشارهای ندارد، مگر در مواردی اندک؛ مانند نشان دادن جای قبر افرادی در قبرستان مکه (معلات) در آن زمان. (ص۲۵۳) او بر پایه سنت رایج نویسندگان درباره مکه و مدینه، به موضوعاتی همچون اندازه و مساحت جایها و اماکن حج و حرم (برای نمونه: ۲۳۹-۲۴۱، ۳۳۶، ۳۶۲) و پیشینهای مختصر از این جایها (برای نمونه: ص۳۰۱-۳۰۴) نیز پرداخته است. | تنها اثر بر جای مانده از خوارزمی إثارة الترغیب است و کتابی در مناسک نیز به او نسبت دادهاند که اکنون اثری از آن نیست.<ref>کشف الظنون، ج۶، ص۱۴۸؛ معجم المؤلفین، ج۹، ص۴۰.</ref> خوارزمی در روش و محتوای کتاب، به اخبار مکه ازرقی نظر داشته و کار او همانند آن اثر است، با این تفاوت که مباحث تاریخی کتاب ازرقی را فرونهاده و بیشتر به مباحثی درباره فضیلتهای حج و عمره و امور مربوط بدان پرداخته است. او به وضعیت و اطلاعات مکه در زمان خود هیچ اشارهای ندارد، مگر در مواردی اندک؛ مانند نشان دادن جای قبر افرادی در قبرستان مکه (معلات) در آن زمان. (ص۲۵۳) او بر پایه سنت رایج نویسندگان درباره مکه و مدینه، به موضوعاتی همچون اندازه و مساحت جایها و اماکن حج و حرم (برای نمونه: ۲۳۹-۲۴۱، ۳۳۶، ۳۶۲) و پیشینهای مختصر از این جایها (برای نمونه: ص۳۰۱-۳۰۴) نیز پرداخته است. | ||
پیش از خوارزمی، سعد الله بن عمر بن علی اسفراینی مکی (م.۷۸۶ق.)کتاب زبدة الاعمال و خلاصة الافعال را نگاشته که بخش نخست آن تلخیصی از اخبار مکه ازرقی است و اثارة الترغیب به لحاظ ساختار، محتوا، منبع و انگیزه نگارش بسیار همانند این اثر است. هر دو کتاب افزون بر پرداختن به فضیلتهای حج و حرم، بابی را به فضیلت مدینه و حرم نبوی اختصاص دادهاند و در عناوین و شمار فصلهای هر باب تقریباً یکساناند؛ با این تفاوت که خوارزمی دو باب دیگر در فضیلت بیت المقدس و زیارت قبر حضرت | پیش از خوارزمی، سعد الله بن عمر بن علی اسفراینی مکی (م.۷۸۶ق.)کتاب زبدة الاعمال و خلاصة الافعال را نگاشته که بخش نخست آن تلخیصی از اخبار مکه ازرقی است و اثارة الترغیب به لحاظ ساختار، محتوا، منبع و انگیزه نگارش بسیار همانند این اثر است. هر دو کتاب افزون بر پرداختن به فضیلتهای حج و حرم، بابی را به فضیلت مدینه و حرم نبوی اختصاص دادهاند و در عناوین و شمار فصلهای هر باب تقریباً یکساناند؛ با این تفاوت که خوارزمی دو باب دیگر در فضیلت بیت المقدس و زیارت قبر حضرت ابراهیم(ع) افزوده است. | ||
خوارزمی افزون بر استفاده از اخبار مکه ازرقی (برای نمونه: ص۱۱۰، ۲۳۶، ۲۳۹) به دیگر منابع معتبر اهل سنت در تاریخ و حدیث همچون صحاح سته به ویژه صحیح بخاری (برای نمونه: ۳۱۴، ۳۵۳، ۳۷۲) و صحیح مسلم (برای نمونه: ص۶۶، ۳۷۶،۳۱۶) و هدایة السالک الی المذاهب الاربعة فی المناسک نوشته عزالدین بن جماعه کنانی (م.۷۶۷ق.) استناد کرده است. (برای نمونه: ص۱۶۷،۲۴۰) او در بخش فضیلتهای مدینه بیشتر از ابن نجار (م.۶۳۴ق.) (برای نمونه: ص۳۶۵-۳۶۶، ۳۷۳، ۳۹۰)، ابن زباله (م.۱۹۹ق.) (برای نمونه: ص۳۳۶، ۳۶۴، ۳۷۳، ۳۹۰) و مطری (م.۷۴۱ق.) (برای نمونه: ۳۶۹، ۳۷۳-۳۷۴) که هر یک صاحب اثری مستقل درباره مدینهاند، گزارش کرده است. | خوارزمی افزون بر استفاده از اخبار مکه ازرقی (برای نمونه: ص۱۱۰، ۲۳۶، ۲۳۹) به دیگر منابع معتبر اهل سنت در تاریخ و حدیث همچون صحاح سته به ویژه صحیح بخاری (برای نمونه: ۳۱۴، ۳۵۳، ۳۷۲) و صحیح مسلم (برای نمونه: ص۶۶، ۳۷۶،۳۱۶) و هدایة السالک الی المذاهب الاربعة فی المناسک نوشته عزالدین بن جماعه کنانی (م.۷۶۷ق.) استناد کرده است. (برای نمونه: ص۱۶۷،۲۴۰) او در بخش فضیلتهای مدینه بیشتر از ابن نجار (م.۶۳۴ق.) (برای نمونه: ص۳۶۵-۳۶۶، ۳۷۳، ۳۹۰)، ابن زباله (م.۱۹۹ق.) (برای نمونه: ص۳۳۶، ۳۶۴، ۳۷۳، ۳۹۰) و مطری (م.۷۴۱ق.) (برای نمونه: ۳۶۹، ۳۷۳-۳۷۴) که هر یک صاحب اثری مستقل درباره مدینهاند، گزارش کرده است. | ||
خط ۲۹۷: | خط ۱۸۲: | ||
یادکرد حکایت صوفیان، عارفان و صالحان در فصلهایی جداگانه (تمام فصل ۴۱) یا ضمن مباحث (برای نمونه: ص۱۲۹)، گزارش اشعار مرتبط با موضوعات (ص۹۵، ۱۸۷، ۲۰۷، ۲۷۸)، بیان اسرار معنوی حج (ص۱۸۴-۱۹۰) و سرّ سعی میان صفا و مروه (۲۷۸-۲۹۱) نشان از گرایش صوفیانه و عارفانه خوارزمی دارند. او روایتها و سخنان درباره محل دفن و شبانه به خاک سپرده شدن حضرت فاطمه زهرا۳ را یاد کرده است. (ص۳۵۷) وی افزون بر بیان احکام وآداب در ضمن مباحث (برای نمونه: ص۱۵۳) فصلی خاص را به آداب حج از خروج از خانه تا پایان مناسک و بازگشت به وطن (ص۲۵۸-۲۷۷) و فصلی را به آداب زیارت حرم نبوی از هنگام ورود به این شهر (ص۳۴۲-۳۴۸) اختصاص داده است. او این کتاب را برای عموم زائران از همه مذاهب نگاشته و از این رو، در بیان احکام افزون بر رأی مذهب خود، به اختلافات مذاهب همچون شافعی (برای نمونه: ص۱۴۹، ۱۵۳، ۲۸۴، ۲۸۹)، مالکی (برای نمونه: ص۱۸۱، ۲۷۱، ۲۷۷) و حنبلی (برای نمونه: ص۱۸۱، ۲۸۲، ۳۷۸) و گاه بررسی و نقد سخنان دانشوران مذاهب پرداخته است. (برای نمونه: ص۱۸۱) | یادکرد حکایت صوفیان، عارفان و صالحان در فصلهایی جداگانه (تمام فصل ۴۱) یا ضمن مباحث (برای نمونه: ص۱۲۹)، گزارش اشعار مرتبط با موضوعات (ص۹۵، ۱۸۷، ۲۰۷، ۲۷۸)، بیان اسرار معنوی حج (ص۱۸۴-۱۹۰) و سرّ سعی میان صفا و مروه (۲۷۸-۲۹۱) نشان از گرایش صوفیانه و عارفانه خوارزمی دارند. او روایتها و سخنان درباره محل دفن و شبانه به خاک سپرده شدن حضرت فاطمه زهرا۳ را یاد کرده است. (ص۳۵۷) وی افزون بر بیان احکام وآداب در ضمن مباحث (برای نمونه: ص۱۵۳) فصلی خاص را به آداب حج از خروج از خانه تا پایان مناسک و بازگشت به وطن (ص۲۵۸-۲۷۷) و فصلی را به آداب زیارت حرم نبوی از هنگام ورود به این شهر (ص۳۴۲-۳۴۸) اختصاص داده است. او این کتاب را برای عموم زائران از همه مذاهب نگاشته و از این رو، در بیان احکام افزون بر رأی مذهب خود، به اختلافات مذاهب همچون شافعی (برای نمونه: ص۱۴۹، ۱۵۳، ۲۸۴، ۲۸۹)، مالکی (برای نمونه: ص۱۸۱، ۲۷۱، ۲۷۷) و حنبلی (برای نمونه: ص۱۸۱، ۲۸۲، ۳۷۸) و گاه بررسی و نقد سخنان دانشوران مذاهب پرداخته است. (برای نمونه: ص۱۸۱) | ||
دستهبندی و تبویب مطالب از نقاط قوت اثارة الترغیب است و کتاب از نظمی درخور بهره دارد. نویسنده نخست عناوین بخشهای کتاب را برگزیده و سپس برای هر عنوان فصلهایی گشوده و ذیل هر فصل، آیات، روایتها و سخنان متناسب با آن را بیان کرده است. با توجه به این که اثارة الترغیب از کتب «فضایل» به شمار میآید، نویسنده در چهار بخش به فضیلتهای اماکن مساجد سهگانه و قبر حضرت | دستهبندی و تبویب مطالب از نقاط قوت اثارة الترغیب است و کتاب از نظمی درخور بهره دارد. نویسنده نخست عناوین بخشهای کتاب را برگزیده و سپس برای هر عنوان فصلهایی گشوده و ذیل هر فصل، آیات، روایتها و سخنان متناسب با آن را بیان کرده است. با توجه به این که اثارة الترغیب از کتب «فضایل» به شمار میآید، نویسنده در چهار بخش به فضیلتهای اماکن مساجد سهگانه و قبر حضرت ابراهیم(ع) پرداخته که منظور از فضیلت گاه ثواب زیارت و گاه ارزش و برتری آنجایهاست. محمد بن احمد زَمْلَکانی به سال ۸۳۱ق. خلاصهای از این کتاب را نگاشته<ref>تاریخ الادب العربی، ج۱۰، ص۱۵۱.</ref> که به گزارش زِرِکْلی، به چاپ رسیده<ref>الاعلام، ج۶، ص۳۰.</ref> و نسخه خطی آن در استانبول موجود است.<ref>المدینة المنوره، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۸.</ref> | ||
چاپها: سید حسن کسروی اثارة الترغیب را با استفاده از نسخه خطی کتابخانه الازهریه قاهره تصحیح کرده و در انتشارات دارالکتب العلمیه بیروت به سال ۱۴۲۰ق. در ۴۴۸ صفحه و قطع وزیری به چاپ رسانده است. تصحیح دیگر کتاب از مصطفی محمد حسین الذهبی است. او کتاب را به سال ۱۴۱۸ق. با استفاده از همان نسخه الازهریه تصحیح و بسیاری از اسرائیلیات و حدیثهای ضعیف را حذف کرده و در انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز در دو جلد و ۵۰۰ صفحه به چاپ رسانده است. نیز رسالهای از ابن تیمیه به نام زیارة بیت المقدس بر آن افزوده و علت این افزایش را رواج بعضی عقاید باطل درباره بیت المقدس در میان اهل سنت، همچون وقوف عصر عرفه در آنجا و طواف بر صخره شمرده و اثارة الترغیب را مشتمل بر برخی از آن عقاید دانسته است. او در مقدمهاش سخنان برخی از دانشوران را در برائت از طواف بر صخره یا سایر بدعتها بیان و کتابهایی را در این موضو ع معرفی کرده است.<ref>اثارة الترغیب، ص۸-۱۱، «مقدمه ذهبی».</ref> | چاپها: سید حسن کسروی اثارة الترغیب را با استفاده از نسخه خطی کتابخانه الازهریه قاهره تصحیح کرده و در انتشارات دارالکتب العلمیه بیروت به سال ۱۴۲۰ق. در ۴۴۸ صفحه و قطع وزیری به چاپ رسانده است. تصحیح دیگر کتاب از مصطفی محمد حسین الذهبی است. او کتاب را به سال ۱۴۱۸ق. با استفاده از همان نسخه الازهریه تصحیح و بسیاری از اسرائیلیات و حدیثهای ضعیف را حذف کرده و در انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز در دو جلد و ۵۰۰ صفحه به چاپ رسانده است. نیز رسالهای از ابن تیمیه به نام زیارة بیت المقدس بر آن افزوده و علت این افزایش را رواج بعضی عقاید باطل درباره بیت المقدس در میان اهل سنت، همچون وقوف عصر عرفه در آنجا و طواف بر صخره شمرده و اثارة الترغیب را مشتمل بر برخی از آن عقاید دانسته است. او در مقدمهاش سخنان برخی از دانشوران را در برائت از طواف بر صخره یا سایر بدعتها بیان و کتابهایی را در این موضو ع معرفی کرده است.<ref>اثارة الترغیب، ص۸-۱۱، «مقدمه ذهبی».</ref> |