اضافه کردن جعبه اطلاعات
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن الگوی تکمیل مقاله) |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن جعبه اطلاعات) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالم | |||
| عنوان = ابوالقاسم اکاف نیشابوری | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نام کامل =ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالصمد سختنی شافعی | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| شهر تولد =[[نیشابور]] | |||
| کشور تولد = | |||
| محل زندگی =نیشابور، [[مکه]]، [[بغداد]] | |||
| تاریخ وفات =۵۴۹ق | |||
| شهر وفات =نیشابور | |||
| محل دفن =محله حیره نیشابور | |||
| استادان =ابونصر قُشَیری، عبدالملک طبری، محمد جوینی | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل = | |||
| اجازه روایت از =علی بن عبدالله الحیری، عبدالغفار شیروی | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات = | |||
| سایر =فقیه شافعی | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی =تدریس در [[مسجدالحرام]] | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
'''ابوالقاسم اِکّاف نیشابوری''' فقیه [[مذهب شافعی|شافعی]] متولد [[نیشابور]] که مدتی در [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] به تدریس مشغول بود. وی تحصیل خویش را در نیشابور آغاز کرد و برای ادامه تحصیل به مکه رفت. پس از مدتی ابوالقاسم اکاف به تدریس کتاب مختصر ابن جوزی در مسجدالحرام مشغول شد. وی سپس به [[بغداد]] و از آنجا به نیشابور بازگشت و تدریس خود را در زادگاهش ادامه داد. ابوالقاسم اکاف در دوران حکومت [[سلطان سنجر سلجوقی]] بر خراسان، در نیشابور درگذشت و در محله حیره این شهر به خاک سپرده شد. | '''ابوالقاسم اِکّاف نیشابوری''' فقیه [[مذهب شافعی|شافعی]] متولد [[نیشابور]] که مدتی در [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] به تدریس مشغول بود. وی تحصیل خویش را در نیشابور آغاز کرد و برای ادامه تحصیل به مکه رفت. پس از مدتی ابوالقاسم اکاف به تدریس کتاب مختصر ابن جوزی در مسجدالحرام مشغول شد. وی سپس به [[بغداد]] و از آنجا به نیشابور بازگشت و تدریس خود را در زادگاهش ادامه داد. ابوالقاسم اکاف در دوران حکومت [[سلطان سنجر سلجوقی]] بر خراسان، در نیشابور درگذشت و در محله حیره این شهر به خاک سپرده شد. | ||
خط ۱۱: | خط ۴۰: | ||
==بازگشت به نیشابور== | ==بازگشت به نیشابور== | ||
{{ | {{شعر | ||
|سبک نگارش=ساده | |||
|عرض=40 | |||
|تراز=چپ | |||
|رنگ بالا= | |||
|رنگ پایین= | |||
|شکل بندی اشعار= | |||
|شکل بندی خط اول= | |||
|م|'''نصیحت ابوالقاسم اکاف به سلطان سنجر''' | |||
|خواجهٔ اکاف آن برهان دین|گفت سنجر را که ای سلطان دین | |||
|واجبم آید بتو دادن زکات|زانکه تو درویش حالی در حیات | |||
|گر ترا ملک وزری هست این زمان|هست آن جمله ازان مردمان | |||
|کردهٔ از خلق حاصل آن همه|بر تو واجب میشود تاوان همه | |||
|چون از آن خود نبودت هیچ چیز|زین همه منصب چه سودت هیچ نیز | |||
|از همه کس گر چه داری بیشتر|میندانم کس ز تو درویشتر<ref>عطار نیشابوری، مصیبتنامه، بخش هفتم</ref>}} | |||
ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آنگاه به [[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفتهاند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب المثل در پاکی و ترک دنیا یاد میشد. بهاندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق میکرد و از کارهای ویژهاش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> | ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آنگاه به [[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفتهاند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب المثل در پاکی و ترک دنیا یاد میشد. بهاندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق میکرد و از کارهای ویژهاش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> |